أربعینات (چهل حدیث ها)

چهل حدیث های کوتاه در موضوع های متفاوت

أربعینات (چهل حدیث ها)

چهل حدیث های کوتاه در موضوع های متفاوت

أربعینات (چهل حدیث ها)


سایت چهل حدیث ها (اربعینات)
مَنْ حَفِظَ مِنْ أَحَادِیثِنا أَرْبَعِینَ حَدِیثاً بَعَثَهُ اللَّهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ عَالِماً فَقِیها. الکافی‏ ج۱: ص۴۸.
سعی ما بر فراهم نمودن چهل حدیث های موضوعی است که آسان وسریع در دسترس اندیشوران محقق، مبلغین، سخنوران و ارباب منبر (حفظهم الله) باشد.
<زندگی عاقلانه در دنیا این است که انسان از امکاناتی که خداوند در اختیارش قرار داده، برای رسیدن به تکامل و سعادت دو جهان استفاده کند، نه آن‌که تمام همت و تلاش خویش را صرف دنیا کرده و از آخرت غافل بماند که در این صورت دچار خسران و ضرر بزرگ شده است. انسان‌های پرهیزکار از مظاهر دنیا به حداقل اکتفا نموده و تمام سعی و کوشش آنان به زندگی آخرت معطوف است که آن‌جا سرای جاوید و ابدی است
قرآن کریم در توصیف زندگی دنیا می‌فرماید: «وَ مَا الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلاَّ لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ لَلدَّارُ الْآخِرَةُ خَیْرٌ لِلَّذینَ یَتَّقُونَ أَ فَلا تَعْقِلُون»؛[1] زندگى دنیا، چیزى جز بازى و سرگرمى نیست! و سراى آخرت، براى آنها که پرهیزکارند، بهتر است، آیا نمى‌‌‏‌اندیشید؟.>

عزیزان، ما را از نظرات سودمندتان محروم نفرمایید. قبلا از الطاف شما متشکریم.
-----------------------------------------------
ایمیل: chelhadith.ir@gmail.com
-----------------------------------------------
امام عسکری علیه السلام: «نَحنُ حُجَجُ اللهِ عَلَیکُم وَ فاطِمَةُ حُجَّةٌ عَلَینا». یعنی ما حجّت های خداوند بر شماییم و فاطمه علیها سلام الله حجّت بر ماست.
جستجو در پایگاه شما را سریعتر به هدف میرساند

۱۰ مطلب در آذر ۱۴۰۰ ثبت شده است


نظیم اللئالى

سید قوام الدین محمد بن محمد مهدى حسینى سیفى قزوینى (م ۱۱۵۰ ق)

تحقیق: حسین گودرزى

درآمد

سیدمحمد بن محمدمهدى حسینى سیفى قزوینى، ملقّب به قوام الدین، و متخلص به سیفى و جمال و قوام، از دانشمندان و ادیبان نیمه اول قرن دوازدهم هجرى است . وى در اواخر سده یازدهم هجرى در شهر قزوین در خانواده اى اصیل از خاندان سادات سیفى قزوین دیده به جهان گشود . نسبت سادات سیفى قزوین از طریق جدّشان قاضى سیف الدین محمد، به زید بن الحسن بن على بن ابیطالب علیهم السلام منتهى مى شود.
او پس از تکمیل تحصیلات مقدماتى در قزوین، براى فراگیرى دروس عالیه آن زمان به اصفهان مهاجرت کرد و از محضر علامه ملامحمد باقر مجلسى و آیت اللّه شیخ جعفر کمره اى اصفهانى استفاده نمود و پس از دستیابى به مقامى والا در علوم و فنون


نظیم اللئالی - صفحه 366

مختلف، به قزوین بازگشت.
حزین لاهیجى یکى از معاصران قوام، در تذکره اش درباره وى، چنین مى نگارد :
«السید الجلیل قوام الدین محمد یوسف الحسینى القزوینى ـ علیه الرحمة ـ احوال سلسله سادات سیفى قزوین و اصحاب کمالى که در آن خانواده بودند بر واقفان سیر مخفى نخواهد بود . بالجمله میرزا قوام الدینِ مذکور، سلاله آن خاندان و از مشاهیر افاضل زمان بود.
در علوم عربیت خلیل العصر و در فقه و حدیث جلیل القدر و منشرح الصدر، متحلّى به اجناس فضایل و نقاوه اتقاى کامل بود؛ پیوسته ملجأ قربا و ضعفاى هر دیار وکف دریا نوالش رشک ابر بهاره قلم از اوصاف کمالش به عجز و انکسار اعتراف دارد . . .» ۱ .
علاّمه مجلسى نیز در اجازه اى که به قوام در شعبان سال 1107 ق نوشته، وى را چنین مى ستاید:
«السیّد الأیّد، الحسیب النسیب، اللبیب الأدیب، الفاضل الکامل، البارع المتوقد، الزکی الألمعی اللوذعی، السید قوام الدین ـ . . . ـ بعد ما أخذ منّی من العلوم الدینیة والمعارف الیقینیة شطرا . . .» ۲ .
سید نورالدین بن نعمة اللّه جزائرى در «الإجازة الکبیرة» خود، قوام الدین را چنین توصیف مى کند:
«کان فاضلاً علامة محققا کثیر الاحتیاط فی العلم و العمل، عظیم النفع، جلیل الشأن، مهذب الأخلاق، . . .» ۳ .


1.تذکره حزین، ص ۲۷ و ۲۸

2.طبقات اعلام الشیعة، ص۶۰۳

3.مصدر سابق و اعیان الشیعة، ج۸، ص۴۵۲


نظیم اللئالی - صفحه 367

آثار

چهل گفتار 9- خطبه شعبانیه رسول اکرم ص و

| شنبه, ۲۰ آذر ۱۴۰۰، ۱۲:۵۷ ب.ظ

خطبه رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در باره رمضان (معروف به شعبانیّه)

http://bayanbox.ir/view/3244478003960085283/arbaeen11.png مُحَمَّدُ بْنُ بَکْرِ بْنِ النَقّٰاشِ، وَ أَحْمَدُ بْنُ الْحَسَنِ الْقَطّٰانِ، وَ مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ إِبْرٰاهیٖمَ الْمَعٰاذِیِّ، وَ مُحَمَّدُ ابْنُ إِبْرٰاهیٖمَ بْنِ إِسْحٰاقَ الْمُکَتِّبِ، قٰالُوا: حَدَّثَنٰا أَبُو الْعَبّٰاسِ أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَعیٖدٍ الْهَمْدٰانِیِ ّ، مَوْلیٰ بَنیٖ هٰاشِمٍ، قٰالَ: حَدَّثَنٰا عَلِیُّ بْنُ الْحَسَنِ ابْنِ عَلِیِ ّ بْنِ فَضّٰالٍ، عَنْ أَبیٖهِ،

عَنْ أَبِی الْحَسَنِ عَلِیِ ّ بْنِ مُوسَی الرِّضٰا علیه السلام، عَنْ أَبیٖهِ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ، عَنْ أَبیٖهِ الصّٰادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ، عَنْ أَبیٖهِ الْبٰاقِرِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍ ّ، عَنْ أَبیٖهِ زَیْنِ الْعٰابِدیٖنَ عَلِیِ ّ بْنِ الْحُسَیْنِ، عَنْ أَبیٖهِ سَیِّدِ الشُّهَدٰاءِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍ ّ، عَنْ أبیٖهِ سَیِّدِ الْوَصِیّیٖنَ أَمیٖرِ الْمُؤْمِنیٖنَ عَلِیِّ بْنِ أَبیٖ طٰالِبٍ عَلَیْهِمُ الصَّلاٰهُ وَالسَّلاٰمُ، قٰالَ:

ترجمه:

حسن بن علیّ بن فضّال از امام رضا علیه السلام، از امام کاظم علیه السلام، از امام صادق علیه السلام، از امام باقر علیه السلام، از امام سجّاد علیه السلام، از امام حسین علیه السلام، از سرور اوصیاء امیر مؤمنان علی بن ابی طالب علیهم الصّلاه و السّلام نقل کرده که فرمودند:

ص:5

إِنَّ رَسُولَ اللّٰهِ صلی الله علیه و آله و سلم خَطَبَنٰا ذٰاتَ یَوْمٍ، فَقٰالَ:

أَیُّهَا النّٰاسُ! إِنَّهُ قَدْ أَقْبَلَ إِلَیْکُمْ شَهْرُ اللّٰهِ بِالْبَرَکَهِ وَ الرَّحْمَهِ وَ الْمَغْفِرَهِ؛

شَهْرٌ هُوَ عِنْدَ اللّٰهِ أَفْضَلُ الشُّهُورِ، وَ أَیّٰامُهُ أَفْضَلُ اْلاَیّٰامِ، وَ لَیٰالیٖهِ أَفْضَلُ اللَّیٰالیٖ، وَ سٰاعٰاتُهُ أَفْضَلُ السّٰاعٰاتِ. وَ هُوَ شَهْرٌ دُعیٖتُمْ فیٖهِ إِلیٰ

ضِیٰافَهِ اللّٰهِ، وَ جُعِلْتُمْ فیٖهِ مِنْ أَهْلِ کَرٰامَهِ اللّٰهِ .

أَنْفٰاسُکُمْ فیٖهِ تَسْبیٖحٌ، وَ نَوْمُکُمْ فیٖهِ عِبٰادَهٌ، وَ عَمَلُکُمْ فیٖهِ مَقْبُولٌ، وَ دُعٰاؤُکُمْ فیٖهِ مُسْتَجٰابٌ .

روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم برای ما خطبه خواند و فرمود:

هان ای مردم! ماه خدا با برکت و رحمت و مغفرت به سوی شما رو آورده است،

ماهی که نزد خدا بهترین ماهها، و روزهایش بهترین روزها، و شبهایش بهترین شبها، و ساعاتش بهترین ساعات است. و آن ماهی

است که در آن به میهمانی خدا خوانده شده اید و از گرامیان خدا قرار داده شده اید .

نَفَسهایتان در آن تسبیح، و خوابتان در آن عبادت و عملتان در آن مقبول و دعایتان در آن مستجاب است.

ص:6

فَاسْأَلُوا اللّٰهَ رَبَّکُمْ بِنِیّٰاتٍ صٰادِقَهٍ وَ قُلُوبٍ طاهِرَهٍ، أَنْ یُوَفِّقَکُمْ لِصِیٰامِهِ وَ تِلاٰوَهِ کِتٰابِهِ؛ فَإِنَّ الشَّقِیَ ّ مَنْ حُرِمَ غُفْرٰانَ اللّٰهِ فیٖ هٰذَا الشَّهْرِ الْعَظیٖمِ.

وَ اذْکُرُوا بِجُوعِکُمْ وَ عَطَشِکُمْ فیٖهِ، جُوعَ یَوْمِ الْقِیٰامَهِ وَ عَطَشَهُ. وَ تَصَدَّقُوا عَلٰی فُقَرٰائِکُمْ وَ مَسٰاکیٖنِکُمْ، وَ وَقِّرُوا کِبٰارَکُمْ، وَ ارْحَمُوا صِغٰارَکُمْ، وَ

صِلُوا أَرْحٰامَکُمْ، وَ احْفَظُوا أَلْسِنَتَکُمْ، وَ غُضُّوا عَمّٰا لاٰیَحِلُّ [النَّظَرُ إِلَیْهِ أَبْصٰارَکُمْ، وَ عَمّٰا لاٰ یَحِلُّ] (1) اْلإِسْتِٰماعُ إِلَیْهِ أسْماعَکُمْ

پس خدا - پروردگار خود - را با نیّتهای خالص، و دلهای پاک بخوانید تا به روزه داری و تلاوت کتاب خود موفّقتان بدارد؛ زیرا بدبخت کسی است که در این ماه بزرگ از آمرزش خدا محروم بماند .

چهل گفتار 7 خطبه شقشقیه

| شنبه, ۲۰ آذر ۱۴۰۰، ۱۰:۰۲ ق.ظ
اَما وَالل‍هِ لَقَدْ تَقَمَّصَهَا ابْنُ اَبی قُحافَةَ (فی بعضُ النّسخ: فُلانٌ) وَ اِنَّهُ لَیعْلَمُ اَنَّ مَحَلّی مِنْها مَحَلُّ الْقُطْبِ مِنَ الرَّحی، ینْحَدِرُ عَنِّی السَّیلُ، وَ لایرْقی اِلَی الطَّیرُ.   

 




هان! به خدا قسم ابوبکر پسر ابوقحافه (برخی نسخه‌ها: فلانی) جامه خلافت را پوشید در حالی که می‌دانست جایگاه من در خلافت چون محور سنگ آسیا به آسیاست، سیل دانش از وجودم همچون سیل سرازیر می‌شود، و مرغ اندیشه به قلّه منزلتم نمی‌رسد.
فَسَدَلْتُ دُونَها ثَوْباً، وَطَوَیتُ عَنْها کَشْحاً،

اما از خلافت چشم پوشیدم، و روی از آن برتافتم،
وَ طَفِقْتُ اَرْتَأی بَینَ اَنْ اَصُولَ بِید جَذّاءَ، اَوْ اَصْبِرَ عَلی طِخْیة عَمْیاءَ، یهْرَمُ فیهَا الْکَبیرُ، وَ یشیبُ فیهَا الصَّغیرُ، وَ یکْدَحُ فیها مُؤْمِنٌ حَتّی یلْقی رَبَّهُ!




و عمیقاً اندیشه کردم که با دست بریده و بدون یاور بجنگم، یا آن عرصه گاه ظلمت کور را تحمل نمایم، فضایی که پیران در آن فرسوده، و کم سالان پیر، و مؤمن تا دیدار حق دچار مشقت می‌شود!
فَرَاَیتُ اَنَّ الصَّبْرَ عَلی هاتا اَحْجی، فَصَبَرْتُ وَ فِی الْعَینِ قَذًی، وَ فِی الْحَلْقِ شَجاً!  



دیدم خویشتنداری در این امر عاقلانه‌تر است، پس صبر کردم در حالی که گویی در دیده‌ام خاشاک بود، و غصه راه گلویم را بسته بود!
اَری تُراثی نَهْباً. حَتّی مَضَی الاَوَّلُ لِسَبیلِهِ، فَاَدْلی بِها اِلَی ابْنِ الْخَطّابِ بَعْدَهُ. [ثُمِّ تَمَثَّلَ بِقَوْلِ الاَعْشی:]



می دیدم که میراثم به غارت می‌رود. تا نوبت اولی سپری شد و خلافت را پس از خود به پسر خطّاب واگذارد. [سپس امام وضع خود را به شعر شاعر عرب، اَعشی، مثل زد:]
شَتّانَ ما یوْمی عَلی کُورِها *** وَ یوْمُ حَیانَ اَخی جابِرِ


«چه تفاوت فاحشی است بین امروز من با این همه مشکلات، و روز حیان برادر جابر که غرق خوشی است».
فَیا عَجَباً بَینا هُوَ یسْتَقیلُها فی حَیاتِهِ، اِذْ عَقَدَها لاِخَرَ بَعْدَ وَفاتِهِ.

چهل گفتار 6 خطبه قاصعه

| شنبه, ۲۰ آذر ۱۴۰۰، ۰۹:۲۷ ق.ظ

خطبه قاصعه

مقدمه کوتاه از شریف رضی

و من الناس من یسمّی هذه الخطبه بالقاصعة، و هی تتضمّن ذمّ إبلیس - لعنه اللّه - علی استکباره و ترکه السجود لآدم - علیه السلام - و أنه أول من أظهر العصبیة و تبع الحمیة، و تحذیر الناس من سلوک طریقته:
ترجمه :
بعضی این خطبه را «قاصعه» نامیده اند و آن در نکوهش ابلیس (لعنة الله علیه) است به سبب خودپسندی او و سجده نکردن برای آدم (ع). او نخستین کسی است که عصبیت را آشکار ساخت و از حمیت پیروی نمود. این خطبه مردم را از رفتن به راه ابلیس برحذر می دارد.

چهل حدیث سیره سجادی (علیه السلام )

| دوشنبه, ۱۵ آذر ۱۴۰۰، ۰۱:۴۴ ق.ظ


شناخت اجمالی امام سجادعلیه‌السلام

حضرت سجاد علیه‌السلام در ۵ شعبان سال ۳۸ (و یا ۱۵ جمادی الاول سال ۳۶) هجری در ایام حکومت حضرت امیر علیه‌السلام در مدینه متولد شد و در۱۲ یا ۲۵ محرم ۹۴ یا ۹۵ هجری در ایام حکومت ولید بن عبدالملک رحلت یافت (و یا بدست ولید مسموم و به شهادت رسید) و مرقد منورش در قبرستان بقیع در کنار عموی بزرگوارش امام حسن مجتبی علیه‌السلام است. پدر بزرگوارش حضرت سیدالشهداء امام حسین و مادرش طبق مشهور شهربانو یا شاه زنان (دختر یزدگرد) بود. مدت عمرش ۵۷ سال بود که دو سال در کنار جدش و ۲۰ سال به همراه عمو و پدر بزرگوارش و ۳۵ سال نیز مدت امامت خود آن بزرگوار طول کشید. مهمترین شاخصه زندگانی ایشان زنده نگه داشتن عاشورا و تکمیل آن حماسه بزرگ با گفتار و رفتار خود بود که در کنار رسالت دیگرش، آموزش عبودیت و بندگی حق و تربیت جامعه ای متعهد و مومن و مصون در مقابل هجوم فرهنگ ترجمه و غرور علمی، هر دو وظیفه را به کمال رساند.

مقدمه

امام سجادعلیه‌السلام فرمود:

«الا و ان ابغض الناس الی الله من یقتدی بسنه امام و لا یقتدی باء عماله.» هشدار که منفورترین مردم نزد پروردگار، کسی است که شیوه امامی را پیروی کند ولی از سیره عملی او پیروی ننماید. برای «چگونه بودن» نیاز به الگو داریم و نقش الگو در تربیت چنان روشن است که نیازی به بیان و توضیح نیست. آنچه در این الگوگیری و اسوه یابی و تأسی به اخلاق اولیاء کارساز است، آشنایی با جزئیات صفات و رفتار آن حضرات است، نه کلیات. خوشبختانه در کتب حدیث و سیره، نمونه های رفتاری پیامبر و امامان بصورت ریز و جزئی آمده است که آشنایی با آنها بسیار سودمند است و گامی جهت خودسازی و تعالی بخشیدن به جامعه است انسان در دید ژرفنگر، بیابانگردی سرگردان و گمگشته ای در تاریک زار زندگی نیست.

او کشتی شکسته ای شور بخت و ناامید و و اسیر موجهای بیم زا و هراس آفرین نمی باشد. بلکه موجودی مسؤول است که با مقصد و مقصودی مشخص، با زاد و توشه ای کامل و راهنمایانی درونی و برونی به سفری پرداخته که از صحرای عدم آغاز می شود و تا بار یافتن به لقاء الهی ادامه دارد. تمامی نیروهای خلقت، انسان را در این سفر صادقانه یاری میکنند و خدا با لطف بیکران خویش به هدایت او از راههای گوناگون پرداخته است و بهترین جایگاه جاودانه را در سرای آخرت برای او مهیا کرده است.

انسان برای به دست آوردن نیک بختی خویش و سعادتمندی جامعه و رضایت خداوند باید در طول این سفر چگونه زیستن را بیاموزد و این آموزه ها را در زندگی خویش بکار گمارد.

اسلام عزیز برای پاسخگویی بدین سؤال بسیار اساسی دو شیوه را دنبال نموده است: الف: بیان احکام و دستورهای زندگی از آغاز تا فرجام ب: ارائه الگوهای تربیتی و نمونه های عینی کمال بر اساس همین شیوه دوم در قرآن مجید بارها از پیامبران و دیگر انسانهای والا سخن به میان آمده است، و از جنبه های الگویی آنان ستایش شده تا دیگران نیز به آنان تأسی بجویند.

در مکتب حیاتبخش تشیع (اسلام راستین) معرفی این الگوهای الهی گسترده تر است و پیشوایان معصوم که بهترین اسوه ها و الگوهای زندگی هستند فرا روی چشمان باز و دلهای آگاه قرار دارند تا آنانکه مسئولیت الهی و رسالت انسانی خویش را درک کرده اند و تصمیم برای رسیدن به چکادهای فرازمند فضیلت و کمال دارند با درس گرفتن از آنان زیستنی شرافتمندانه که سعادت دنیا و آخرت را تأمین می کند در پیش گیرند.

در راستای این هدف و برای معرفی سیره عملی پیامبرصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم و اهل بیت معصوم اوعلیه‌السلام گروهی از فضلا و شیفتگان اهلبیت در حوزه علمیه قم گرد هم آمده و در گستره کتابهای بسیاری دست به تحقیقی وسیع زده اند که بخواست خداوند مجموعه ای ارزشمند را به زودی تقدیم امت اسلامی خواهند نمود. آشکار است که در این مجموعه تنها احادیثی که بیانگر یک شیوه مستمر و عملی مداوم در زندگی معصومینعلیه‌السلام باشد آورده می شود.

اکنون به عنوان نمونه ای از دریای مواج و گرانقدر روایات، چهل حدیث از سیره هر یک از معصومینعلیه‌السلام به پیشگاه امت اسلامی عرضه می شود. امید که همه ما را چراغ راه و ره توشه سفری باشد برای رسیدن به سعادت دنیا و نیک بختی آخرت. چهل حدیثی که پیش روی شماست، گوشه ای از فضیلتهای جاودان و ماندگار امام سجاد، زین العابدینعلیه‌السلام را به شما شیفتگان مکتب اهل بیتعلیه‌السلام می آموزد.

امید است آشنایی با نمونه هایی از سیره رفتاری آن امام معصوم، رهگشای ما در پیمودن مسیر کمال و عبودیت گردد و توفیق الگوگیری از آن حضرت، پیوسته همراه شما باشد. ان شاءالله

چهل حدیث ‏سیره علوى

| دوشنبه, ۱۵ آذر ۱۴۰۰، ۰۱:۲۵ ق.ظ

معرفى اجمالى امام على علیه السلام

حضرت امیر المؤمنین علیه السلام امام اول شیعیان در روز جمعه 13 رجب سال 30 عام الفیل درون خانه کعبه متولد شد (و جز او کسى در تاریخ بشریت چنین امتیازى ندارد) و در صبحدم روز دو شنبه 21 ماه رمضان 40 هجرى در کوفه شهید شد. مرقد منورش در نجف و عمر مبارکش 63 سال است.
پدر بزرگوارش ابوطالب سرپرست و حامى جان نثار پیامبر و مادرش فاطمه بنت اسد. او به تعبیر مورخین اولین هاشمى است که از دو هاشمى متولد شده است در لیلة المبیت‏با خوابیدن به جاى پیامبر و فداکردن خود موجب نجات پیامبر شد و صداقت و تسلیم بینظیرش او را به مقام برادرى رسول الله صلى الله علیه و آله ممتاز نمود.
ذو الفقارش لبخند شادى و پیروزى را در لحظات حساس بر لبان پیامبر و یارانش مینشاند. و درایت و تقواى بیانتهایش دوست و دشمن را به ستایش واداشت. پس از پیامبر با اعتراف همگان به حقانیت او مدت 25 سال خانه نشین شد و در 5 سال حکومتش نیز ناکثین و قاسطین و مارقین لحظه‏اى او را به حال خود نگذاشتند.

 

 

 مقدمه

امام سجاد علیه السلام فرمود :
«اَلا و اِنَّ اَبغَضَ النّاسِ اِلَى اللهِ مَن یَقتَدِى بِسُنَّةِ اِمامٍ وَ لا یَقتَدِى بِاَعمالِهِ» (1) .
هشدار که منفورترین مردم نزد پروردگار، کسى است که شیوه امامى را پیروى کند ولى از سیره عملى او پیروى ننماید.
برای «چگونه بودن‏» نیاز به الگو داریم و نقش الگو در تربیت چنان روشن است که نیازى به بیان و توضیح نیست.
آنچه در این الگوگیرى و اسوه‏یابى و تاسى به اخلاق اولیاء الهى کارساز است، آشنایى با جزئیات صفات ورفتار آنان، نه کلیات. خوشبختانه در کتب حدیث و سیره، نمونه‏هاى رفتارى پیامبر و امامان بصورت ریز و جزئى آمده است که آشنایى با آنها بسیار سودمند است و گامى جهت‏خودسازى و تعالى بخشیدن به جامعه است.
انسان در دید ژرف‏نگر اسلام، بیابانگردى سرگردان و گمگشته‏اى در تاریکزار زندگى نیست. او کشتى شکسته‏اى شوربخت و نا امید و اسیر موجهاى بیم‏زا و هراس آفرین نمیباشد.
بلکه موجودى مسؤول است که با مقصد و مقصودى مشخص با زاد و توشه‏اى کامل و راهنمایانى درونى و برونى به سفرى پرداخته که از صحراى عدم آغاز میشود و تا بار یافتن به لقاء الهى ادامه دارد.
تمامى نیروهاى خلقت، انسان را در این سفر صادقانه یارى میکنند و خداوند با لطف بیکران خویش از راههاى گوناگون (به هدایت) پرداخته است و بهترین‏جایگاه جاودانه را در سراى آخرت براى او مهیا کرده است.
انسان براى به دست آوردن نیکبختى خویش و سعادتمندى جامعه و رضایت‏خداوند باید در طول این سفر چگونه زیستن را بیاموزد و این آموزه‏هاى را در زندگى خویش بکار بگمارد.
اسلام عزیز براى پاسخگویى بدین سؤال بسیار اساسى دو شیوه را دنبال کرده است :
الف: بیان احکام و دستورهاى زندگى از آغاز تا فرجام
ب: ارائه الگوهاى تربیتى و نمونه‏ هاى عینى کمال بر اساس همین شیوه دوم در قرآن مجید بارها از پیامبران و دیگر انسانهاى والا سخن به میان آمده، و از جنبه‏ هاى الگویى آنان ستایش شده تا دیگران نیز به آنان تاسى بجویند.
در مکتب حیاتبخش تشیع (اسلام راستین) معرفیاین الگوهاى الهى گسترده‏تر است و پیشوایان معصوم که بهترین اسوه‏هاى و الگوهاى زندگیاند فرا روى چشمان باز و دلهاى آگاه قرار دارد تا آنانکه مسؤولیت الهى و رسالت انسانى خویش را درک کرده‏اند و تصمیم براى رسیدن به چکادهاى فرازمند فضیلت و کمال دارند با درس گرفتن از آنان زیستنى شرافتمندانه که سعادت دنیا و آخرت را تامین میکند در پیش گیرند.
رسول خدا صلى الله علیه و آله و امامان معصوم علیهم السلام، اسوه بشریت‏اند و تبعیت عملى از آنان رهنمون کمالجویان است.
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمود :
«اَدَّبَنِى رَبِّى فَاَحسَنَ تَأدِیبِى» (2)
خداوند مرا تادیب کرده و ادبم را نیکو ساخته است.
ویژگى سیره معصومین در این است که مورد پسند و قبول پروردگار است و با اطمینان میتوان از آن پیروى کرد. اکنون به عنوان نمونه‏اى از دریاى مواج و گرانقدر روایات، چهل حدیث از سیره هر یک از معصومین علیهم السلام به پیشگاه امت اسلامى عرضه میشود. امید که همه ما را چراغ راه و رهتوشه سفرى باشد براى رسیدن به سعادت دنیا و نیکبختى آخرت.
در این چهل حدیث، از میان انبوه روایات مربوط به سیره امام على علیه السلام به گزینش پرداخته‏ایم و از آن بوستان باصفا و دل‏انگیز، دسته گلى براى شما چیده و ارمغان آورده‏ایم، باشد که مطالعه آن، چشم دلمان را روشنتر سازد و رفتار ولى الله اعظم، الگوى زیستن ما شود و رشته جانمان به عشق علوى پیوسته‏تر گردد، تا از این راه به آن‏ «مدار حق و عدالت‏» نزدیکتر شویم.

 

 

چهل حدیث درباره نماز

1. «الصَّلاة مِعرَاجُ المُؤمِن»

نماز، معراج مؤمن است.
کشف الاسرار، ج 2، ص 676 


2. «الصَّلاة نُورُ المُؤمِن»
نماز نور مؤمن است.
نهج الفصاحه، ص 396


3. «عَلَمُ الایمَان الصَّلاة»
علامت و نشانه ایمان نمازاست.
شهاب الاخبار، ص 59


4. «الصَّلاة عِمَادُ دِینُکُم»
نماز، پایه و ستون دین شماست.
میزان الحکمه، ج 5، ص 370


5. «عَلَمُ الاسلامِ الصَّلاة»
نماز، پرچم اسلام است.
کنز العمال ، ج 7، ص 279 حدیث 1887

حدیث اول

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله):
1. «طَلَبُ الحَلالِ فَرِیضَةٌ عَلَی کُلِّ مُسلِمٍ و مُسلِمَةٍ»
کار کردن برای کسب مال حلال، بر هر مرد و زن مسلمان واجب است.

«جامع الاخبار، ص 389، حدیث 1079»

 

 

حدیث دوم

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله):
2. «امْنُنْ عَلَیْنَا بِالنَّشَاطِ وَ أَعِذْنَا مِنَ الْفَشَلِ وَ الْکَسَلِ وَ الْعَجْزِ وَ الْعِلَلِ وَ الضَّرَرِ وَ الضَّجَرِ وَ الْمَلَلِ»
(خدایا) نعمت سرزندگی و کوشایی را به ما ارزانی دار و از سستی، تنبلی، ناتوانی، بهانه آوری، زیان، دل مردگی و ملال، محفوظ مان دار.

«میزان الحکمه، ج11، ص5184»

 

 

حدیث سوم

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله):
3. «إنَّ مِنَ الذُّنُوبِ ذُنُوباً لا یُکَفِّرُها صَلاهٌ وَ لا صَدَقَهٌ، قِیلَ یا رسولَ اللهِ فَما یُکَفِّرُها؟ قالَ الهُمُومُ فی طَلَبِ المَعِیشَهِ»
بعضی از گناهان به وسیله نماز و صدقه هم آمرزیده نمی شوند. سؤال شد یا رسول الله! پس چه چیز موجب آمرزش آن است؟ فرمود: جدیت و تلاش در طلب معیشت.

«مستدرک الوسائل، ج 13، ص 13»

 

 

چهل حدیث درباره کار و لقمه حلال

| يكشنبه, ۱۴ آذر ۱۴۰۰، ۱۰:۲۴ ب.ظ

«امام جعفرصادق(علیه‌السلام)»: کَسْبُ الحَرامِ یَبینُ فی ‌الذُّرِّیَّةِ. درآمد حرام و نامشروع، اثر آن در نسل و اولاد ظاهر می‌شود. (وسائل، ج ١٢، ص ٥٣)



١ـ «پیامبر گرامی اسلام صلی‌الله علیه و آله و سلم»:

طَلَبُ الحَلالِ جِهادٌ.

به دنبال روزی حلال رفتن، جهاد در راه خدا است. (مواعظ عددیّه، ص ٣)

 

 

٢ـ «پیامبر گرامی اسلام صلی‌الله علیه و آله و سلم»:

مَن طَلَبَ الدُّنیا حَلالاً فی عَفافٍ کانَ فی دَرَجَةٍ الشّهداءِ.

کسی که دنیای خود را با عفّت نفس و از راه حلال تأمین می‌کند مقام و منزلت شهیدان را خواهد داشت. (المحجةالبیضاء، ج ٣، ص ٢٠٣)

 

٣ـ «مولی امیرالمؤمنین علیه‌السلام»:

ضِیاءُ القَلبِ مِن أَکْلِ الحَلالِ.

صفا و نورانیت قلب، نتیجة لقمه حلال است. (مواعظ عددیّه، ص ٢٣)

 

٤ـ «امام جعفرصادق(علیه‌السلام)»:

مَن باتَ کالّاً مِن طَلَبِ الحَلالِ باتَ مَغفوراً لَهُ.

کسی که به دنبال روزی حلال، روز خود را خسته و درمانده سپری کرده، (بداند که) شب خود را (نیز) با گناهان آمرزیده سپری خواهد نمود. (بحار، ج ١٠٣، ص ٢)

 

٥ـ «امام جعفرصادق(علیه‌السلام)»:

کَسْبُ الحَرامِ یَبینُ فی ‌الذُّرِّیَّةِ.

درآمد حرام و نامشروع، اثر آن در نسل و اولاد ظاهر می‌شود. (وسائل، ج ١٢، ص ٥٣)

 

اربعون یوما فی الخلوه

| چهارشنبه, ۳ آذر ۱۴۰۰، ۰۱:۳۷ ب.ظ