چهل حدیث در باره مدیریت
1) عظمت مدیریت
پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله فرمود:
کسی که متولی امور ده نفر شود، باید اندیشه چهل نفر را داشته باشد، و کسی که مسئولیت اداره چهل نفر را بر عهده می گیرد، باید عقل و اندیشه چهارصد نفر را دارا باشد.
2) ضرورت مدیریت
قال رسول الله صلّی الله علیه و آله: إذا کانَ ثلاثةٌ فی سَفَرٍ فَلْیُؤَمِّرُوا أحَدَهُم . کنز العمّال : 17550 .
پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله فرمود:
هر گاه در مسافرت تعداد مسافران به سه نفر رسید باید یکی از آن ها را به مدیریت گروه برگزینند.
3) مدیریّت و زمان
قال رسول الله صلّی الله علیه و آله: إِذَا تَغَیَّرَ اَلسُّلْطَانُ تَغَیَّرَ اَلزَّمَانُ. عوالی اللئالی1: 287 و...
پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله فرمود:
هنگامی که حاکم و مدیر جامعه، در اخلاق و رفتارش دگرگونی حاصل شود، زمان دگرگون می شود.
4) جامعه و مدیریت
قال الصادق علیه السلام : لا یَسْتَغْنى أَهْلُ کُلِّ بَلَدٍ عَنْ ثَلاثَةٍ یُفْزَعُ اِلَیْهِمْ فى أَمْرِ دُنْیاهُمْ وَ آخِرَتِهِمْ فَاِنْ عَدِموا ذلِکَ کانوا هَمَجا: فَقیهٌ عالِمٌ وَرِعٌ، وَ اَمیرٌ خَیِّرٌ مُطاعٌ، وَ طَبیبٌ بَصیرٌ ثِقَةٌ. تحف العقول: 321
امام صادق علیه السلام فرمود:
مردم هر اجتماعی از سه گروه بی نیاز نیستند تا امور دنیا و آخرت خود را به وسیله آن سه دسته انجام دهند و هر گاه اجتماع فاقد آن سه باشد افراد آن جامعه به صورت حیوانات ضعیفی در خواهند امد:
1. فقیهی آگاه و پرهیزگار
2. مدیری خیرخواه و مسلّط
3. پزشکی بینای کار و مورد اعنماد
5) محوریّت مدیر
قال علی علیه السلام: و انّه لَیَعلَمُ أَنَّ مَحَلِّی مِنْهَا مَحَلُّ الْقُطْبِ مِنَ الرَّحَى، یَنْحَدِرُ عَنِّی السَّیْلُ، وَ لَا یَرْقَى إِلَیَّ الطَّیْرُ. نهج البلاغه: خطبه شقشقیه
حضرت علی علیه السلام فرمود:
موقعیت من برای خلافت و مدیریّت جامعه اسلامی همانند قطب وسط آسیا است، علوم و معارف، از وجودم چون سیل سرچشمه می گیرد و هیچ پرنده ای قُلّه آگاهی و بینش مرا فتح نمی کند.
6) مدیریّت و حیات ملّی
قال الرضا علیه السلام: أنّا لا نَجِدُ فِرْقَةً مِنَ الفِرَقِ و لا مِلَّةً مِنَ المِلَل بَقُوا و عاشُوا إلاّ بِقیّمٍ و رئیسٍ لِما لا بدّ لَهُمْ مِنْهُ فی أمْرِ الدِّینِ و الدُّنیا. عیون آخبار الرضا 2: 99، بحار الأنوار6: 58
امام رضا علیه السلام فرمود:
در مطالعه احوال بشر، هیچ گروه و ملّتی را نمی یابیم که در زندگی موفق و پایدار و از نعمت های حیات برخوردار باشد، مگر به وجود مدیر و سرپرستی که امور مادّی و معنوی آنان را مدیریّت نماید.
7) ریاست برای ریاست
عن أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: مَنْ طَلَبَ اَلرِّئَاسَةَ هَلَکَ . اصول کافی2: 297، بحار الانوار70: 150
امام صادق علیه السلام فرمود:
آن کس که به دنبال ریاست برود، هلاک شده است.
8) رابطه مدیریت و اعتقاد
قال رسول الله صلّی الله علیه و آله: لِکُلِّ شَیْءٍ آفَةٌ تُفسِدُهُ و آفَةُ هذَا الدِّین وُلاةُ السُّوء. المجالس العشره: 22
پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله فرمود:
برای هر چیزی آفتی است که مایه فساد آن می شود و آفت این دین، زمامداران و مدیران بد هستند.
9) بازی با مدیریت
وَ اللهِ مَا مُعَاوِیَةُ بِأَدْهَى منِّی، وَ لکِنَّهُ یَغْدِرُ وَ یَفْجُرُ نهج البلاغه :خطبه 200
حضرت علی علیه السلام فرمود:
معاویه با ریاست و مدیریت بازی می کرد.
10) معیار شایستگی در مدیریت
وَ لَیْسَ وَرَاءَ ذَلِکَ مِنَ النَّصِیحَةِ وَ الْأَمَانَةِ شَیْءٌ،
حضرت علی علیه السلام به مالک اشتر فرمود:
ای مالک! در به کارگیری کارمندان و مدیرانی که باید زیر نظر تو کار کنند، هیچ گونه واسطه و شفاعتی را نپذیر، مگر شفاعت (کفایت) و (امانت) را .
11) انتخاب مدیر
عن أبی موسى الأشعری قال: دخلتُ عَلى النَبیِّ صلَّى الله علیه وسلَّم أنَا ورجلاَن مِنْ بَنِی عَمِّی، فَقَال أحدهما: یا رسول الله، أمِّرنا على بعض ما وَلّاکَ الله عزوجل، وقال الآخر مثل ذلک، فقال: إِنَّا وَالله لاَ نُوَلِّی هَذَا العَمَلَ أَحَدًا سَأَلَهُ، أَو أَحَدًا حَرِصَ عَلَیهِ. صحیح مسلم :1733، صحیح بخاری:7149.
پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله در پاسخ دو نفر از خویشاوندان ابو موسی اشعری که درخواست واگذاری بعضی از پست های مدیریتی را به آنان داشتند، فرمود:
به خدا سوگند! پُست مدیریّت را به کسی که متقاضی آن باشد یا حریصانه با زبان و عمل در پی به دست آوردنش باشد؛ واگذار نمی کنیم.
و در حدیث دیگری: یَا عَبدَ الرَّحمن بنَ سمُرَةَ! لا تَسأَلِ الإمارَةَ، فَإنَّکَ إن أُعْطِیتَها عَن غَیْرِ مسأَلَةٍ أُعنتَ علَیها، وإن أُعطِیتَها عَن مسأَلةٍ وُکِلتَ إلَیْها
ای عبدالرحمن بن سمره، هیچگاه خودت متقاضی امارت نباش؛ زیرا اگر بدون درخواست به امارت برسی، در مسیر امارت از سوی خدا یاری می شوی و اگر به درخواست خود به امارت برسی، با آن تنها می مانی - و از کمک و یاریِ خدا محروم می گردی .
12) قدرت مدیر
وَ اجْعَلْ لِرَأْسِ کُلِّ أَمْرٍ مِنْ أُمُورِکَ رَأْساً مِنْهُمْ لَا یَقْهَرُهُ کَبِیرُهَا وَ لَا یَتَشَتَّتُ عَلَیْهِ کَثِیرُهَا
حضرت علی علیه السلام به مالک اشتر فرمود:
برای هر کاری از کارهای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی خود مدیر و رئیسی را برگزین که دارای این دو ویژگی باشد:
1. بزرگی و عظمت کار او را ناتوان و مغلوب نسازد
2. زیادی کار و تراکم ان، او را پریشان و رنجور ننماید.
13) ناتوانی در مدیریّت
وَ قَالَ علیه السلام: مَنْ وَلِیَ شَیْئا مِنْ أُمُورِ اَلْمُسْلِمِینَ فَضَیَّعَهُمْ ضَیَّعَهُ اَللَّهُ. ثواب الأعمال: ۲۶۰، عوالی اللئالی۱ : ۳۶۶.
امام صادق؟ علیه السلام فرمود:
کسی که امری از امور مسلمانان را متولّی و مسئول گردد سپس از عهده انجامش برنیاید و ضایع کند، خداوند متعال نیز او را از رحمت خود محروم می گرداند.
14) خیانت در مدیریّت
قال النبی صلّی الله علیه و آله و سلّم: من تقدّم على المسلمین و هو یرى أنّ فیهم من هو افضل منه، فقد خان اللَّه و رسوله و المسلمین. الحیاه ترجمه آرام 2: 586
پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله فرمود:
آن کس که بر دیگر مسلمانان در کارها پیشی گیرد در حالی که می داند در میان آن جامعه، از او برتر و بالاتر وجود دارد، به خدا و رسول خدا و مسلمانان خیانت کرده است.
15) بهترین و بدترین مدیران
قال النبی صلی الله علیه و آله و سلم: خَیرُ الوُلاةِ مَن جَمَعَ المُختَلف وَ شَرُّ الوُلاةِ مَن فَرَّقَ المُؤتَلف.
السبیل الی انهاض المسلمین للسید محمد الشیرازی: 312 بدون منبع و مصدر
پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله فرمود:
بهترین مدیران و فرمانروایان کسانی هستند که استعدادها و سلیقه های گوناگون را در زیر چتر مدیریت گرد آورند، و بد ترین مدیران کسانی هستند که مجموعه همسو و هماهنگ را متفرّق سازند.
16) خصال مدیر
عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ عَلَیْهِ السَّلاَمُ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ : لاَ تَصْلُحُ اَلْإِمَامَةُ إِلاَّ لِرَجُلٍ فِیهِ ثَلاَثُ خِصَالٍ وَرَعٌ یَحْجُزُهُ عَنْ مَعَاصِی اَللَّهِ وَ حِلْمٌ یَمْلِکُ بِهِ غَضَبَهُ وَ حُسْنُ اَلْوَلاَیَةِ عَلَى مَنْ یَلِی حَتَّى یَکُونَ لَهُمْ کَالْوَالِدِ اَلرَّحِیمِ وَ فِی رِوَایَةٍ أُخْرَى حَتَّى یَکُونَ لِلرَّعِیَّةِ کَالْأَبِ اَلرَّحِیمِ . بحار الانوار27: 250.
پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله فرمود:
صلاحیّت مدیریّت و امامت امت اسلامی را ندارد مگر کسی که دارای سه خصلت باشد:
1. قدرت پرهیزگاری و تقوایی که او را از معصیتِ خداوند باز دارد.
2. توان وشرح صدری که موج های شیطانی برخاسته از هوای نفس را کنترل نماید.
3. توانایی چنان نیکو مدیریتی نسبت به همکارانش، که چون پدری مهربان در زیر چتر محبت قرارشان دهد.
17) بی صلاحیّتی در مدیریّت
قال الصادق علیه السلام: مَلْعُونٌ مَنْ تَرَأَّسَ، مَلْعُونٌ مَنْ هَمَّ بِهَا، مَلْعُونٌ کلُّ مَنْ حَدَّثَ بِهَا نَفْسَهُ. اصول کافی، جلد 2، ص298، بحار الانوار73: 151. بیان: من تَرَأّسَ ای ادّعَی الرِئاسة بغیر حقّ
امام صادق علیه السلام فرمود:
از رحمت خداوند دور است آن بی صلاحیّتی که با ظاهر سازی و تصنّع، پست مدیریت را ادعا کند، یا برای رسیدن به آن همّت و تلاش نماید، و یا چنین فکر زشتی را در سر بپروراند.
18) مدیر احمق!
لا یَجلِسُ فی صَدرِ المجلسِ إلاّ رجُلٌ فیهِ ثلاثُ خِصالٍ: یُجیبُ إذا سُئلَ، ویَنطِقُ إذا عَجَزَ القَومُ عن الکلامِ، ویُشیرُ بالرّأیِ الّذی فیه صَلاحُ أهلِهِ، فمَن لم یَکُنْ فیهِ شَیءٌ مِنهُنَّ فجَلَسَ فهُو أحْمَقُ. بحار الأنوار 78 : 304
امام کاظم علیه السلام فرمود که: بارها امیر مومنان حضرت علی علیه السلام می فرمود:
بالای مجلس ننشیند مگر مردی که دارای سه خصلت باشد:
1. آنگاه که پرسش شود پاسخگو باشد.
2. آنگاه که دیکران از سخن گفتن عاجز شوند سخنگو باشد.
3. آنگاه که به اندیشه های خیر خواهانه نیاز گردد راهپویان را ره گُو باشد.
هر گاه این سه خصلت در او نباشد و در صدر نشیند، احمق است.
19) پی آمد مدیریّت ناشایسته
إِذَا سَادَ الْقَوْمَ فَاسِقُهُمْ وَ کَانَ زَعِیمُ الْقَوْمِ أَذَلَّهُمْ وَ أُکْرِمَ الرَّجُلُ الْفَاسِقُ فَلْیُنْتَظَرِ الْبَلَاء. تحف العقول:35، بحار الانوار77: 141
پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله فرمود:
هرگاه تبهکار مردمی، آقا و بزرگ آن مردم گردد، و پست ترین و زبون ترین قومی پیشوای آنان شود، و انسان فاسق مورد احترام قرار بگیرد، باید برای چنین جامعه و مردمی چشم براه بلا بود.
20) افزون گویی، آفت مدیریت
... أَوِ التَّزَیُّدَ فِیمَا کَانَ مِنْ فِعْلِکَ أَوْ أَنْ تَعِدَهُمْ فَتُتْبِعَ مَوْعِدَکَ بِخُلْفِکَ فَإِنَّ الْمَنَّ یُبْطِلُ الْإِحْسَانَ وَ التَّزَیُّدَ یَذْهَبُ بِنُورِ الْحَقّ
امیرمومنان علی علیه السلام به مالک اشتر می فرماید:
ای مالک! بپرهیز از این که در گزارشات کارها، و انعکاس فعالیّت های خود، افزون گویی نمایی، و بیش از آنچه که هست به حساب آری؛ زیرا افزون گویی روشنایی حقیقت را از بین می برد.
21) حجاب مدیریت
فَلَا تُطَوِّلَنَّ احْتِجَابَکَ عَنْ رَعِیَّتِکَ، فَإِنَّ احْتِجَابَ الْوُلَاةِ عَنِ الرَّعِیَّةِ شُعْبَةٌ مِنَ الضِّیقِ، وَ قِلَّةُ عِلْمٍ بِالْأُمُورِ وَ الِاحْتِجَابُ مِنْهُمْ یَقْطَعُ عَنْهُمْ عِلْمَ مَا احْتَجَبُوا دُونَهُ فَیَصْغُرُ عِنْدَهُمُ الْکَبِیرُ وَ یَعْظُمُ الصَّغِیرُ وَ یَقْبُحُ الْحَسَنُ وَ یَحْسُنُ الْقَبِیحُ وَ یُشَابُ الْحَقُّ بِالْبَاطِلِ
حضرت علی علیه السلام به مالک اشتر می فرماید:
ای مالک! مبادا در تماس خود با مردم، مدیریت حجابی گردد و بیش از اندازه خویش را از آنان پنهان بداری زیرا دوری و فاصله مدیران جامعه، از مردم نوعی نامهربانی و بی اطلاعی نسبت به امور مدیریت است، و این چهره پنهان داشتن مدیران در حجاب مدیریت، آن ها را از جریانات امور دور نگه می دارد و در نتیجه، بینش و برداشت را از کارها آنچنان تغییر می دهد که بزرگ در نظر آنان کوچک و کوچک، بزرگ و کار نیک، زشت و کار زشت، نیک جلوه می کند و بالاخره حق و باطل به یکدیگر آمیخته می شود.
22) همکار مدیر
إِذَا أَرَادَ اللهُ بِالأمِیرِ خَیرًا، جَعَلَ لَهُ وَزِیرَ صِدقٍ، إِنْ نَسِیَ ذَکَّرَهُ، وَإِنْ ذَکَرَ أَعَانَهُ.. سنن أبی داوود2932/131:3.
پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله فرمود:
هنگامی که خداوند برای مدیر و فرمانروایی نیکی و خیر بخواهد، برای او وزیر و همکار باصداقتی قرار می دهد که اگر چیزی را فراموش کرد بیادش آورد و اگر به یاد آورد در انجام آن یاریش نماید.
23) مدیر و افراد بد سابقه
إِنَّ شَرَّ وُزَرَائِکَ مَنْ کَانَ لِلْأَشْرَارِ قَبْلَکَ وَزِیراً، وَ مَنْ شَرِکَهُمْ فِی الْآثَامِ، فَلَا یَکُونَنَّ لَکَ بِطَانَةً
امیرمومنان علی علیه السلام به مالک اشتر این گونه توصیه می فرماید:
ای مالک! بدترین وزیران تو کسی می باشد که پیش از تو در حکومت باطل، وزیر زمامداران فاسد بوده است، کسی که با ان تبهکاران در تبهکاری شرکت و همکاری داشته است، نباید از نزدیکان و محرم راز از تو قرار بگیرد؛
زیرا آن اشرار، یاوران گنهکاران و برادران ستمگرانند.
24) وظایف مدیر
عنه صلى الله علیه و آله :عَلَى الوالی خَمسُ خِصالٍ: جَمعُ الفَیءِ مِن حَقِّهِ، ووَضعُهُ فِی حَقِّهِ، وأن یَستَعینَ عَلى اُمورِهِم بِخَیرِ مَن یَعلَمُ، ولا یُجَمِّرَهُم فَیُهلِکَهُم ، ولا یُؤخِّرَ أمرَهُم لِغَدٍ. الجامع الصغیر2: 158، کنز العمال6: 47. تَجمِیرُ الجیش: جمعهم فی الثغور وحبسهم عن العود إلى أهلهم (النهایة)
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: حکمران ، پنج وظیفه دارد :
1. گردآورىِ فَىء (خراج و غنیمت) به صورت شایسته
2. و هزینه کردنِ آن به صورت شایسته
3. و این که براى [تصدّىِ ]کارهاى امور مردم، از بهترین کسى که مى شناسد، کمک بگیرد
4. و مردم را [در مرزها و سرزمین دشمن ] معطّل نکند و آنها را به نابودى نکشاند
5. و کار مردم را به فردا نیفکند .
25) مدیر امانت دار خدا و مردم
حضرت علی علیه السلام فرمود:
مدیریت و حکمروایی برای تو طعمه نیست ولی آن مسئولیت در گردن تو امانت است؛ و کسی که از تو بالا تر است از تو خواسته که نگهبان آن باشی.
26) نظارت مدیر
ثُمَّ تَفَقَّدْ أَعْمَالَهُمْ وَ ابْعَثِ الْعُیُونَ مِنْ أَهْلِ الصِّدْقِ وَ الْوَفَاءِ عَلَیْهِمْ، فَإِنَّ تَعَاهُدَکَ فِی السِّرِّ لِأُمُورِهِمْ حَدْوَةٌ لَهُمْ عَلَى اسْتِعْمَالِ الْأَمَانَةِ وَ الرِّفْقِ بِالرَّعِیَّةِ .
حضرت علی علیه السلام به مالک اشتر می فرماید:
ای مالک! در کارهای کارمندان کاوش کن و چشم هایی را به عنوان بازرس که دارا ی خصوصیات صداقت و وفاداری هستند بر آنان بگمار، چون بازرسی کارهای آنان در پنهانی، وادارشان می کند تا نسبت به امانتداری در برخورد با مردم به نرمی و محبت رفتار نمایند.
27) مدیریت و عدالت
وَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ : مَنْ وُلِّیَ رِقَابَ عَشَرَةٍ مِنَ اَلْمُسْلِمِینَ وَ لَمْ یَعْدِلْ فِیهِمْ جَاءَ یَوْمَ اَلْقِیَامَةِ وَ یَدَاهُ وَ رِجْلاَهُ فِی ثَقْبِ فَأْسٍ . عوالی اللئالی ج۱ ص۳۶۶
پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله فرمود:
کسی که مدیریت امور ده نفر را متولی گردد و در میان آنان به عدالت رفتار نکند، روز قیامت در حالتی به عرصه محشر می آید که دست ها و پاها و سرش در بند حلقه ای برنده و خاردار از آهن قرار دارد.
28) مدیر ستمگر
امام على علیه السلام: اِسْتَعْمِلِ الْعَدْلَ وَاحْذَرِ الْعَسْفَ وَالْحَیْفَ فَاِنَّ الْعَسْفَ یَعودُ بِالْجَلاءِ، وَالْحَیْفَ یَدْعوا اِلَى السَّیْفِ. نهج البلاغه، حکمت 476.
حضرت علی علیه السلام وقتى زیاد بن أبیه را به جاى عبدالله بن عباس کارگزار فارس کرد، در ضمن سخنرانى مفصل او را از گرفتن خراج اضافى منع کرد و فرمود:
در حوزه مسئولیت خود با مردم به عدل و انصاف رفتار کن، و از بیراهه رفتن و ستم برحذر باش، زیرا انحراف از طریق عدل و انصاف آوارگی مردم را به دنبال دارد، و ظلم وستم موجب می شود تا مردم دست به شمشیر برند و در برابر حکومت ایستادگی نمایند.
29) مدیر و اجرای قانون
وَ أَلْزِمِ الْحَقَّ مَنْ لَزِمَهُ مِنَ الْقَرِیبِ وَ الْبَعِیدِ، وَ کُنْ فِی ذَلِکَ صَابِراً مُحْتَسِباً وَاقِعاً ذَلِکَ مِنْ قَرَابَتِکَ وَ خَاصَّتِکَ حَیْثُ وَقَعَ، وَ ابْتَغِ عَاقِبَتَهُ بِمَا یَثْقُلُ عَلَیْکَ مِنْهُ فَإِنَّ مَغَبَّةَ ذَلِکَ مَحْمُودَةٌ،
حضرت علی علیه السلام به مالک اشتر می فرماید:
حق را در مورد آن کس که سزاوار آن است از نزدیک و دور، خویش و بیگانه اجرا کن و در اجرای حق در پیشگاه خداوند استوار باش هرچند در اجرای حق به نزدیکان و دوستانت ضرر و صدمه ای وارد شود و این گونه رفتار اگرچه بر تو سخت و سنگین است ولی عاقبت و نتیجه آن را باید نگریست که عاقبتی نیکو دارد.
30) مدیر و مشکل گشایی
قال الامام علی علیه السلام: لا تُؤَخِّرْ إنالَهَ المُحْتاجِ إلَی غَدٍ؛ فَإنَّکَ لا تَدرِی ما یَعْرِضُ لَکَ ولَهُ فی غَدٍ. عیون الحکم و المواعظ، ص ۵۲۶
حضرت علی علیه السلام می فرماید:
حاجت محتاج را به تاخیر مینداز زیرا نمی دانی از این که فردا برای تو که قدرتمندی و برای او که نیازمند است چه پیش خواهد آمد.
31) مدیر و ارباب رجوع
وَ اجْعَلْ لِذَوِی الْحَاجَاتِ مِنْکَ قِسْماً تُفَرِّغُ لَهُمْ فِیهِ شَخْصَکَ وَ تَجْلِسُ لَهُمْ مَجْلِساً عَامّاً فَتَتَوَاضَعُ فِیهِ لِلَّهِ الَّذِی خَلَقَکَ وَ تُقْعِدُ عَنْهُمْ جُنْدَکَ وَ أَعْوَانَکَ مِنْ أَحْرَاسِکَ وَ شُرَطِکَ حَتَّى یُکَلِّمَکَ مُتَکَلِّمُهُمْ غَیْرَ مُتَتَعْتِعٍ
حضرت علی علیه السلام به مالک اشتر می فرماید:
ای مالک! مقداری از وقت خود را برای مراجعه کنندگان نیازمند قرار ده، و خویش را برای شنیدن سخنانشان آماده ساز، در جمع آنان بنشین و برای خشنودی خداوندی که تو را آفریده، در برابرشان، فروتن باش، و سپاهیان و همکاران و نگهبانان و پاسداران خود را از حضور در آن مجلس دور بدار؛ تا بدون ترس و نگرانی سخن دل خویش را بگویند.
32) مدیر و بی اعتنایی به گرفتاران
سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یَقُولُ مَنْ وَلِیَ أَمْرًا مِنْ أَمْرِ النَّاسِ ثُمَّ أَغْلَقَ بَابَهُ دُونَ الْمِسْکِینِ وَالْمَظْلُومِ أَوْ ذِی الْحَاجَةِ أَغْلَقَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَتَعَالَى دُونَهُ أَبْوَابَ رَحْمَتِهِ عِنْدَ حَاجَتِهِ . مسند احمد بن حنبل 4: 231 و باقی سننهم
پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله فرمود:
کسی که در مسئولیت کارگشایی مسلمانان درب روی بیچاره و ستمدیده و حاجتمندی ببندد، خداوند نیز به هنگام حاجتمندیش درهای رحمت خود را به رویش می بندد.
33) بینش مدیر نسبت به مردم
وَ أَشْعِرْ قَلْبَکَ الرَّحْمَةَ لِلرَّعِیَّةِ وَ الْمَحَبَّةَ لَهُمْ وَ اللُّطْفَ بِهِمْ، وَ لَا تَکُونَنَّ عَلَیْهِمْ سَبُعاً ضَارِیاً تَغْتَنِمُ أَکْلَهُمْ، فَإِنَّهُمْ صِنْفَانِ: إِمَّا أَخٌ لَکَ فِی الدِّینِ، وَ إِمَّا نَظِیرٌ لَکَ فِی الْخَلْقِ . نهج البلاغه: نامه مالک اشتر
حضرت علی علیه السلام به مدیر منطقه مصر، مالک اشتر می فرماید:
ای مالک! مهر و محبت و نیکویی را نسبت به رعیت و مردم، در خانه دل خویش زنده بدار، و در باره آنان همانند درنده ای خطرناک که خوردن آن ها را غنیمت شمارد مباش، زیرا ملّتی که باید مدیرشان باشی دو دسته اند:
یا از نظر عقیدتی برادر دینی تو هستند، و یا در آفرینش چون تو انسانند.
34) مدیر و وظیفه ابهام زدایی
وَ إِنْ ظَنَّتِ الرَّعِیَّةُ بِکَ حَیْفاً فَأَصْحِرْ لَهُمْ بِعُذْرِکَ وَ اعْدِلْ عَنْکَ ظُنُونَهُمْ بِإِصْحَارِکَ، فَإِنَّ فِی ذَلِکَ رِیَاضَةً مِنْکَ لِنَفْسِکَ، وَ رِفْقاً بِرَعِیَّتِکَ، وَ إِعْذَاراً تَبْلُغُ بِهِ حَاجَتَکَ مِنْ تَقْوِیمِهِمْ عَلَى الْحَقِّ .
حضرت علی علیه السلام مالک اشتر را مورد خطاب قرار می دهد و می فرماید:
ای مالک! هرگاه مردم حرکتهای تو را گویای خدمت ندانستند و نسبت به تو گمان ستمگری بردند، به ابهام زدایی برخیز و با منطق روشن، دلیل خود را از انجام آن کار بیان کن و گمان های آن ها را در مورد خود تعدیل و تصحیح نما زیرا ابهام زدایی علاوه بر این که گامی است در جهت خودسازی و عدالت، نمایانگر دوستی و محبّت به رعیّت نیز می باشد، و توجه داشته باش که بیان این گونه عذرها، نه تنها لطمه ای به مدیریّت تو نمی زند؛ بلکه با رفع ابهام و بیان حقیقت، بدگمانی ها را از بین می بری و به موفقیتی که خواستاری می رسی.
35) مدیر و پوشش عیب ها
فَإِنَّ فِی النَّاسِ عُیُوباً الْوَالِی أَحَقُّ مَنْ سَتَرَهَا، فَلَا تَکْشِفَنَّ عَمَّا غَابَ عَنْکَ مِنْهَا، فَإِنَّمَا عَلَیْکَ تَطْهِیرُ مَا ظَهَرَ لَکَ، وَ اللَّهُ یَحْکُمُ عَلَى مَا غَابَ عَنْکَ، فَاسْتُرِ الْعَوْرَةَ مَا اسْتَطَعْتَ یَسْتُرِ اللَّهُ مِنْکَ مَا تُحِبُّ سَتْرَهُ مِنْ رَعِیَّتِکَ،
حضرت علی علیه السلام به مالک اشتر می فرماید:
ای مالک! همانا مردم را عیب هایی است که سزاوارترین افراد برای پوشاندن آن عیوب، حاکم و مدیر جامعه است؛ در صدد کشف عیوب پنهانی مردم مباش، بلکه وظیفه داری که آن چه بر تو آشکار گشته اصلاح کنی و آن چه از تو مخفی است خداوند خود درباره اش حکم خواهد کرد؛ پس تا آنجا که می توانی عیوب مردم را بپوشان، تا خداوند عیوبی را که دوست می داری برای مردم فاش نگردد هم چنان پنهان بدارد.
36) مدیر و کارهای روزانه
وَ أَمْضِ لِکُلِّ یَوْمٍ عَمَلَهُ فَإِنَّ لِکُلِّ یَوْمٍ مَا فِیهِ
حضرت علی علیه السلام به مالک اشتر می فرماید:
ای مالک! کار هر روز را همان روز انجام بده چون برای هر روزی کاری مخصوص است.
37) مدیر و صرفه جویی
الإمامُ علیٌّ علیه السلام ـ فیما کَتَبَ إلى عُمّالِهِ ـ : أدِقُّوا أقلامَکُم، و قارِبوا بینَ سُطورِکُم، و احذِفوا عنّی فُضولَکُم، و اقصِدوا قَصدَ المَعانی، و إیّاکُم و الإکثارَ؛ فإنّ أموالَ المُسلمینَ لا تَحتَمِلُ الإضرارَ . الخصال : 310/85
حضرت علی علیه السلام فرمود:
نوک قلم هایتان را نازک کنید، سطرها را کنار هم بنویسید، زیادی های کلام را در مورد من حذف کنید، کم گوی و گزیده گوی باشید، و از پرگویی بپرهیزید، چون اموال مسلمانان تحمّل ضرر و زیان را ندارد.
38) خطّ مشی معاشرتی مدیر
ثُمَّ الْصَقْ بِذَوِی الْمُرُوءَاتِ وَ الْأَحْسَابِ وَ أَهْلِ الْبُیُوتَاتِ الصَّالِحَةِ وَ السَّوَابِقِ الْحَسَنَةِ؛ ثُمَّ أَهْلِ النَّجْدَةِ وَ الشَّجَاعَةِ وَ السَّخَاءِ وَ السَّمَاحَةِ، فَإِنَّهُمْ جِمَاعٌ مِنَ الْکَرَمِ، وَ شُعَبٌ مِنَ الْعُرْفِ .
حضرت علی علیه السلام به مالک اشتر فرمود:
پس ای مالک! در حوزه مدیریّت خویش، با افراد اصیل و خانواده های صالح و خوش سابقه پیوند برقرار نما، و سپس با مردمانی که دارای صفاتی چون رشادت، شجاعت، سخاوت و برگزاری هستند معاشرت کن، زیرا چنین مردمی منبع کرامت و شاخه های درخت فضیلتند.
39) پیشگامی مدیر در کار
أَیُّهَا النَّاسُ، إِنِّی وَ اللَّهِ مَا أَحُثُّکُمْ عَلَى طَاعَةٍ إِلَّا وَ أَسْبِقُکُمْ إِلَیْهَا، وَ لَا أَنْهَاکُمْ عَنْ مَعْصِیَةٍ إِلَّا وَ أَتَنَاهَى قَبْلَکُمْ عَنْهَا. خطبه 175
مولای متّقیان علی علیه السلام فرمود:
ای مردم! به خدا سوگند شما را به موضوعی تشویق و دعوت نمی کنم، مگر این که در انجامش پیشگام هستم، و از گناهی بر حذرتان نمی دارم مگر این که پیش از شما از آن فاصله گرفته باشم.
40) اصل تشویق و تنبیه در مدیریت
وَ لَا یَکُونَنَّ الْمُحْسِنُ وَ الْمُسِیءُ عِنْدَکَ بِمَنْزِلَةٍ سَوَاءٍ، فَإِنَّ فِی ذَلِکَ تَزْهِیداً لِأَهْلِ الْإِحْسَانِ فِی الْإِحْسَانِ، وَ تَدْرِیباً لِأَهْلِ الْإِسَاءَةِ عَلَى الْإِسَاءَةِ، وَ أَلْزِمْ کُلًّا مِنْهُمْ مَا أَلْزَمَ نَفْسَهُ .
حضرت علی علیه السلام به مدیر منطقه مصر، مالک اشتر می فرماید:
ای مالک! هرگز نباید نیکو کار و بدکار در پیشگاه تو یکسان باشند که همانا چنین حرکتی نیکوکاران را در نیکی کردن بی رغبت می نماید و تبهکاران را به بدکاری وا دارد، و هر کدام از آن ها را بنابر آن چه که خود انتخاب کرده اند برخورد نما.
نهایت تشکر و قدردانی خود را از تهیه منابع این چهل حدیث داریم خدا شما را موفق بدارد