فحش و بد زبانی
آیات:
1. وَ لا تَسُبُّوا الَّذینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَیَسُبُّوا اللَّهَ عَدْواً بِغَیْرِ عِلْمٍ کَذلِکَ زَیَّنَّا لِکُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلى رَبِّهِمْ مَرْجِعُهُمْ فَیُنَبِّئُهُمْ بِما کانُوا یَعْمَلُونَ [1]
(به معبودِ) کسانى که غیر خدا را مى خوانند دشنام ندهید، مبادا آنها (نیز) از روى (ظلم و) جهل، خدا را دشنام دهند! اینچنین براى هر امّتى عملشان را زینت دادیم سپس بازگشت همه آنان به سوى پروردگارشان است و آنها را از آنچه عمل مى کردند، آگاه مى سازد (و پاداش و کیفر مى دهد).
2. لا یُحِبُّ اللهُ الجَهرَ بِالسُّوءِ مِنَ القَولِ اِلاّ مَن ظُـلِم...[2]
خداوند دوست ندارد کسی با سخنان خود، بدیها (ی دیگران) را اظهار کند مگر آن کس که مورد ستم واقع شده باشد. خداوند، شنوا و داناست.»
(بنا بر قولی، مراد از «بالسوء من القول» خصوص دشنام دادن و ناسزا گویی است.)
روایات:
الکافی
1. عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ مُوسَى (ع) فِی رَجُلَیْنِ یَتَسَابَّانِ فَقَالَ: الْبَادِی مِنْهُمَا أَظْلَمُ وَ وِزْرُهُ وَ وِزْرُ صَاحِبِهِ عَلَیْهِ مَا لَمْ یَتَعَدَّ الْمَظْلُوم [3]
عبد الرحمن بن حجاج از حضرت موسى بن جعفر علیه السّلام در باره دو مردى که همدیگر را دشنام دهند روایت کرده که فرمود: آغازکننده به دشنام ستمکارتر است و گناه خود و گناه رفیقش به گردن اوست در صورتى که آن کس که ستم به او شده از حد نگذرد.
توضیح
- جمله اخیر این حدیث شریف دو احتمال دارد یکى اینکه تا رفیقش که مورد ستم واقع شده عمل ناروا نکرده و یا سخن ناروائى نگفته همه گناه به گردن آغازکننده به دشنام است، و نسبت گناه به او در این صورت فرضى است، احتمال دوم آن است که تا از حد خود نگذشته اى همه گناه به گردن اوست، و حدّش همان مقدارى است که از دشنام شنیده و تا آن حد بر او گناهى نیست زیرا از خود دفاع کرده و انتقام گرفته است، و خداى تعالى در این باره فرموده است: و همانا بر آنکه پس از ستمى که به او شده یارى جوید گناهى نیست و در جاى دیگر فرماید: پس آن کس که به شما تجاوز کند (طبرسى فرموده:یعنى ظلم و ستم کند) تجاوز کنید بر او برابر آنچه بر شما تجاوز کرده، و نیز اینها از آیات و روایاتى که دلالت بر جواز معارضه بمثل دارند، و بعید نیست احتمال دوم مناسبتر با سیاق روایت باشد.
2. عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ عِیصِ بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: إِنَّ أَبْغَضَ خَلْقِ اللَّهِ عَبْدٌ اتَّقَى النَّاسُ لِسَانَه [4]
و از حضرت صادق علیه السّلام روایت شده که فرمود: بدرستى که مبغوض ترین خلق خدا آن بنده ایست که مردم از زبانش پرهیز کنند.
3. مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنْ أَبِی الْمَغْرَاءِ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: إِنَّ مِنْ عَلَامَاتِ شِرْکِ الشَّیْطَانِ الَّذِی لَا یُشَکُّ فِیهِ أَنْ یَکُونَ فَحَّاشاً لَا یُبَالِی مَا قَالَ وَ لَا مَا قِیلَ فِیه [5]
حضرت صادق علیه السّلام فرمود: از نشانه هاى شرکت شیطان که تردیدى در آن نیست اینست که فحاش باشد که باکى از آنچه گوید و از آنچه در باره او گویند نداشته باشد.
4. عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): إِذَا رَأَیْتُمُ الرَّجُلَ لَا یُبَالِی مَا قَالَ وَ لَا مَا قِیلَ لَهُ فَإِنَّهُ لِغَیَّةٍ أَوْ شِرْکِ شَیْطَان [6]
حضرت صادق علیه السّلام فرمود: رسول خدا (ص) فرمود: هر گاه مردى را دیدى که باکى از آنچه گوید و آنچه به او گفته شود ندارد، پس بدرستى که یا از زنا است یا از شرکت شیطان.