أربعینات

پایگاه چهل حدیث های کوتاه در موضوع های متفاوت

أربعینات

پایگاه چهل حدیث های کوتاه در موضوع های متفاوت


سایت چهل حدیث ها (اربعینات)
مَنْ حَفِظَ مِنْ أَحَادِیثِنا أَرْبَعِینَ حَدِیثاً بَعَثَهُ اللَّهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ عَالِماً فَقِیها. الکافی‏ ج۱: ص۴۸.
سعی ما بر فراهم نمودن چهل حدیث های موضوعی است که آسان وسریع در دسترس اندیشوران محقق، مبلغین، سخنوران و ارباب منبر (حفظهم الله) باشد.
<زندگی عاقلانه در دنیا این است که انسان از امکاناتی که خداوند در اختیارش قرار داده، برای رسیدن به تکامل و سعادت دو جهان استفاده کند، نه آن‌که تمام همت و تلاش خویش را صرف دنیا کرده و از آخرت غافل بماند که در این صورت دچار خسران و ضرر بزرگ شده است. انسان‌های پرهیزکار از مظاهر دنیا به حداقل اکتفا نموده و تمام سعی و کوشش آنان به زندگی آخرت معطوف است که آن‌جا سرای جاوید و ابدی است
قرآن کریم در توصیف زندگی دنیا می‌فرماید: «وَ مَا الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلاَّ لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ لَلدَّارُ الْآخِرَةُ خَیْرٌ لِلَّذینَ یَتَّقُونَ أَ فَلا تَعْقِلُون»؛[1] زندگى دنیا، چیزى جز بازى و سرگرمى نیست! و سراى آخرت، براى آنها که پرهیزکارند، بهتر است، آیا نمى‌‌‏‌اندیشید؟.>

عزیزان، ما را از نظرات سودمندتان محروم نفرمایید. قبلا از الطاف شما متشکریم.
-----------------------------------------------
ایمیل: chelhadith.ir@gmail.com
-----------------------------------------------
امام عسکری علیه السلام: «نَحنُ حُجَجُ اللهِ عَلَیکُم وَ فاطِمَةُ حُجَّةٌ عَلَینا». یعنی ما حجّت های خداوند بر شماییم و فاطمه علیها سلام الله حجّت بر ماست.
جستجو در پایگاه شما را سریعتر به هدف میرساند

دنبال کنندگان ۴ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

چهل گفتار 6 خطبه قاصعه

شنبه, ۲۰ آذر ۱۴۰۰، ۰۹:۲۷ ق.ظ

خطبه قاصعه

مقدمه کوتاه از شریف رضی

و من الناس من یسمّی هذه الخطبه بالقاصعة، و هی تتضمّن ذمّ إبلیس - لعنه اللّه - علی استکباره و ترکه السجود لآدم - علیه السلام - و أنه أول من أظهر العصبیة و تبع الحمیة، و تحذیر الناس من سلوک طریقته:
ترجمه :
بعضی این خطبه را «قاصعه» نامیده اند و آن در نکوهش ابلیس (لعنة الله علیه) است به سبب خودپسندی او و سجده نکردن برای آدم (ع). او نخستین کسی است که عصبیت را آشکار ساخت و از حمیت پیروی نمود. این خطبه مردم را از رفتن به راه ابلیس برحذر می دارد.

1. دو صفت عزت و بزرگی، مخصوص خدای بزرگ است

متن خطبه :
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَبِسَ الْعِزَّ وَ الْکِبْرِیَاءَ، وَ اخْتَارَهُمَا لِنَفْسِهِ دُونَ خَلْقِهِ، وَ جَعَلَهُمَا حِمیً وَ حَرَماً عَلَی غَیْرِهِ، وَ اصْطَفَاهُمَا لِجَلاَلِهِ، وَ جَعَلَ اللَّعْنَةَ عَلَی مَنْ نَازَعَهُ فِیهِمَا مِنْ عِبَادِهِ.
ترجمه :
ستایش خداوندی را که کسوت عزت و بزرگی پوشید
و آندو را خاص خود گردانید، نه آفریدگانش.
و آندو را بر دیگران ممنوع و حرام نمود. عزت و بزرگی را تنها برای جلالت شأن خویش برگزید و لعنت را نصیب کسی از بندگانش نمود که در عزت و بزرگی با او به منازعت برخاست.

2. ابلیس: دشمن خدا، پیشوای متعصبان و پیشرو مستکبران

متن خطبه :
ثُمَّ اخْتَبَرَ بِذَلِکَ مَلاَئِکَتَهُ الْمُقَرَّبِینَ، لِیَمِیزَ الْمُتَوَاضِعِینَ مِنْهُمْ مِنَ الْمُسْتَکْبِرِینَ فَقَالَ سُبْحَانَهُ وَ هُوَ الْعَالِمُ بِمُضْمَرَاتِ الْقُلُوبِ وَ مَحْجُوبَاتِ الْغُیُوبِ: (إِنِّی خالِقٌ بَشَراً مِنْ طِینٍ، فَإِذا سَوَّیْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی فَقَعُوا لَهُ ساجِدِینَ، فَسَجَدَ الْمَلائِکَةُ کُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ إِلاَّ إِبْلِیسَ) اعْتَرَضَتْهُ الْحَمِیَّةُ فَافْتَخَرَ عَلَی آدَمَ بِخَلْقِهِ، وَ تَعَصَّبَ عَلَیْهِ لِأَصْلِهِ فَعَدُوُّ اللَّهِ إِمَامُ الْمُتَعَصِّبِینَ وَ سَلَفُ الْمُسْتَکْبِرِینَ، الَّذِی وَضَعَ أَسَاسَ الْعَصَبِیَّةِ، وَ نَازَعَ اللَّهَ رِدَاءَ الْجَبْرِیَّةِ، وَادَّرَعَ لِبَاسَ التَّعَزُّزِ، وَ خَلَعَ قِنَاعَ التَّذَلُّلِ.
ترجمه :
سپس ملائکه مقرب خود را بیاموزد تا متواضعشان را از متکبرانشان تمیز دهد. آنگاه خدای سبحان که از راز درون دلها آگاه است و آنچه را در پرده نهان است می داند، گفت:
« من بشری را از گل می آفرینم چون تمامش کردم و در آن از روح خود دمیدم همه سجده اش کنید. همه فرشتگان سجده کردند، مگر ابلیس.»  سوره 38، آیه 71 - 74.
ابلیس بر آدم رشک برد و به آفرینش خود بر او بالید و به اصل خود نازیدن گرفت.
ابلیس دشمن خدا و پیشوای متعصبان و پیشرو مستکبران و گردنکشان است. او بود که عصبیت را پایه نهاد و با خدای تعالی بر سر کسوت عزت و جبروت به نزاع پرداخت و خود چنان کسوتی پوشید و جامه خواری و مذلت از تن به در نمود.

3. مطرود شدن شیطان به سبب تکبّرش

متن خطبه :
أَلاَ تَرَوْنَ کَیْفَ صَغَّرَهُ اللَّهُ بِتَکَبُّرِهِ، وَ وَضَعَهُ بِتَرَفُّعِهِ، فَجَعَلَهُ فِی الدُّنْیَا مَدْحُوراً، وَ أَعَدَّ لَهُ فِی الْآخِرَةِ سَعِیراً؟!
ترجمه :
آیا نمی بینید که خداوند چگونه او را به سبب تکبرش حقیر ساخت و به سبب بلند پروازیش پست و بیقدر نمود و در دنیا مطرودش ساخت و در آخرت هم به عذاب آتش گرفتار خواهد نمود؟

4. اگر خدای تعالی می خواست...

متن خطبه :
وَ لَوْ أَرَادَ سُبْحانَهُ أَنْ یَخْلُقَ آدَمَ مِنْ نُورٍ یَخْطَفُ الْأَبْصَارَ ضِیَاؤُهُ، وَ یَبْهَرُ الْعُقُولَ رُوَاؤُهُ، وَ طِیبٍ یَأْخُذُ الْأَنْفَاسَ عَرْفُهُ، لَفَعَلَ، وَ لَوْ فَعَلَ لَظَلَّتْ لَهُ الْأَعْنَاقُ خَاضِعَةً، وَ لَخَفَّتِ الْبَلْوَی فِیهِ عَلَی الْمَلاَئِکَةِ.
ترجمه :
اگر خدای تعالی می خواست که آدم را از نوری بیافریند که پرتوش دیده ها را خیره سازد و زیباییش بر خردها چیره شود و بوی خوشش دماغ جانها را معطر سازد، می توانست.
اگر چنین کرده بود، گردن همگان در برابر او به خضوع خم می گردید و کار آزمایش بر ملائکه هم آسان می شد.

متن خطبه :
وَ لَکِنَّ اللَّهَ - سُبْحَانَهُ - یَبْتَلِی خَلْقَهُ بِبَعْضِ مَا یَجْهَلُونَ أَصْلَهُ تَمْیِیزاً بِالاِخْتِبَارِ لَهُمْ، وَ نَفْیاً لِلاِسْتِکْبَارِ عَنْهُمْ، وَ إِبْعَاداً لِلْخُیَلاَءِ مِنْهُمْ.
ترجمه :
ولی خدای سبحان، آفریدگان خود را به بعضی چیزهایی، که از اصل آن بی خبرند، می آزماید، تا فرمانبرداران از نافرمانان جدا شوند و آنان را از لوث خودکامگی و گردنکشی پاک دارد و تکبر و خودپسندی را از آنان دور گرداند.

5. شش هزار سال عبادت و یک لحظه تکبّر

متن خطبه :
فَاعْتَبِرُوا بِمَا کَانَ مِنْ فِعْلِ اللَّهِ بِإبْلِیسَ، إذْ أَحْبَطَ عَمَلَهُ الطَّوِیلَ، وَ جَهْدَهُ الْجَهِیدَ - وَ کانَ قَدْ عَبَدَ اللَّهَ سِتَّةَ آلافِ سَنَةٍ لا یُدْری أَمِنْ سِنِی الدُّنْیا أَمْ سِنِی الْآخِرَةِ عَنْ کِبْرِ ساعَةٍ واحِدَةٍ، فَمَنْ بَعْدَ إِبْلِیسَ یَسْلَمُ عَلَی اللَّهِ بِمِثْلِ مَعْصِیَتِهِ.
ترجمه :
پس، از آن معاملت که خداوند با ابلیس کرد عبرت گیرید. آن همه اعمال نیکویش را باطل گردانید و آن همه سعی و کوشش او را بی ثمر ساخت.
ابلیس شش هزار سال خدا را عبادت کرد، حال از سالهای دنیا بود یا سالهای آخرت کس نداند؛ ولی یک ساعت تکبر ورزید.
بعد از ابلیس چه کسی ممکن است که از اینگونه نافرمانیها در برابر ذات احدیت در امان ماند؟
متن خطبه :
کَلّا ما کانَ اللَّهُ سُبْحانَهُ لِیُدْخِلَ الْجَنَّةَ بَشَراً بِأَمْرٍ أَخْرَجَ بِهِ مِنْها مَلَکاً، إنَّ حُکْمَهُ فِی أَهْلِ السَّماءِ وَ أهل الأرض لَواحِدٌ، وَ ما بَیْنَ اللَّهِ وَ بَیْنَ أَحَدٍ مِنْ خَلْقِهِ هَوادَةٌ فِی إباحَةِ حِمیً حَرَّمَهُ عَلَی الْعالَمِینَ.
ترجمه :
هرگز، خداوند انسانی را به بهشت نمی برد که مرتکب عملی شده باشد که ملکی را به سبب آن از بهشت رانده است.
حکم او بر اهل آسمانها و مردم روی زمین یکسان است.
و میان خدا و هیچیک از بندگانش مصالحه ای نیست که چیزی را که بر همه جهانیان حرام کرده بر آن بنده مباح نموده باشد.

6. ای بندگان خدا بترسید از این که دشمن خدا، شما را به بیماری خود دچار گرداند

متن خطبه :
فاحْذَرُوا - عِبادَ اللَّهِ - عَدُوَّ اللَّهِ أَنْ یُعْدِیَکُمْ بِدائِهِ، وَ أَنْ یَسْتَفِزَّکُمْ بِنِدائِهِ، وَ أَنْ یُجْلِبَ عَلَیْکُمْ بِخَیْلِهِ وَ رَجِلِهِ، فَلَعَمْرِی لَقَدْ فَوَّقَ لَکُمْ سَهْمَ الْوَعِیدِ، وَ أَغْرَقَ لَکُمْ بِالنَّزْعِ الشَّدِیدِ، وَ رَماکُم مِنْ مَکانٍ قَرِیبٍ، وَ قالَ: (رَبِّ بِما أَغْوَیْتَنِی لَأُزَیِّنَنَّ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ)، قَذْفاً بِغَیْبٍ بَعِیدٍ، وَ رَجْماً بِظَنِّ غَیْرِ مُصِیبٍ
ترجمه :
پس، ای بندگان خدا بترسید از این که دشمن خدا شیطان، شما را به بیماری خود (تکبر و خودپسندی) دچار گرداند و به ندای خود شما را از جای برانگیزد و سواران و پیادگان خود را به سر شما آورد.
به جان خودم سوگند که او تیر تهدید در کمان رانده و کمانش را سخت کشیده است و از جایی نزدیک بر شما تیر می بارد. و گفت:
«ای پروردگار من چون مرا نوید کردی. در روی زمین بدیها را در نظرشان بیارایم و همگان را گمراه کنم.» سوره 15، آیه 39.
با این سخن، تیر به تاریکی می افکند، تیری که هرگز به هدف نمی رسد.
متن خطبه :
صَدَّقَهُ بِهِ أَبْنَاءُ الْحَمِیَّةِ، وَ إِخْوانُ الْعَصَبِیَّةِ، وَ فُرْسانُ الْکِبْرِ وَ الْجاهِلِیَّةِ. حَتَّی إذَا انقادَتْ لَهُ الْجامِحَةُ مِنْکُمْ، وَ اسْتَحْکَمَتِ الطَّماعِیَةُ مِنْهُ فِیکُمْ، فَنَجَمَتِ الْحالُ مِنَ السِّرِّ الْخَفِیِّ إلَی الْأَمْرِ الْجَلِیِّ، اسْتَفْحَلَ سُلْطانُهُ عَلَیْکُمْ، وَ دَلَفَ بِجُنُودِهِ نَحْوَکُمْ.
ترجمه :
ولی جماعتی از زادگان حمیّت و قومی از متعصبان و سوارکاران میدان تکبر و جهالت سخنش را راست پنداشتند.
تا آنگاه که آن سرکش و طاغی از میان شما بر پای خاست و مطیع فرمان وی شد. شما در او طمع بستید و در طمع خود پای فشردید تا آن وسوسه ها که در دل داشتید، آشکار گردید و استیلای او بر شما نیرو گرفت و لشکرهای خود بر سر شما کشید.
متن خطبه :
فَأَقْحَمُوکُمْ وَ لَجاتِ الذُّلِّ، وَ أَحَلُّوکُمْ وَرَطاتِ الْقَتْلِ، وَ أَوْطَوءُوکُمْ إِثْخانَ الْجِراحَةِ، طَعْناً فِی عُیُونِکُمْ، وَ حَزّاً فِی حُلُوقِکُمْ، وَ دَقّاً لِمَناخِرِکُمْ، وَ قَصْداً لِمَقاتِلِکُمْ، وَ سَوْقاً بِخَزائِمِ الْقَهْرِ إلَی النَّارِ الْمُعَدَّةِ لَکُمْ، فَأَصْبَحَ أَعْظَمَ فِی دینِکُمْ حَرْجاً، وَ أَوْری فِی دُنْیاکُمْ قَدْحاً، مِنَ الَّذِینَ أَصْبَحْتُمْ لَهُمْ مُناصِبِینَ، وَ عَلَیْهِمْ مُتَأَلِّبِینَ.
ترجمه :
و در مغاک خواری و مذلتتان افکندند، و در ورطه هلاکتان سرنگون ساختند و با تنی مجروح پایمالتان نمودند.
نیزه ها در چشمانتان، نشاندند و گلوهایتان را بریدند و بینی هایتان را خرد کردند بدین قصد که شما را بکشند و مهار در بینی کرده به سوی آتشی که برایتان مهیا شده است بکشند.
پس شیطان به سبب آسیب رساندنش به دین شما و آتش افروزیش در دنیای شما بزرگتر از کسانی است که به نبردشان برخاسته اید و برای پیکار به آنان آرایش لشکر داده اید.

7. همه سعی خود را بر دفع شیطان گمارید

متن خطبه :
فاجْعَلُوا عَلَیْهِ حَدَّکُمْ، وَ لَهُ جِدَّکُمْ، فَلَعَمْرُ اللَّهِ لَقَدْ فَخَرَ عَلَی أَصْلِکُمْ، وَ وَقَعَ فِی حَسَبِکُمْ، وَ دَفَعَ فِی نَسَبِکُمْ، وَ أَجْلَبَ بِخَیْلِهِ عَلَیْکُمْ، وَ قَصَدَ بِرَجْلِهِ سَبِیلَکُمْ، یَقْتَنِصُونَکُمْ بِکُلِّ مَکانٍ، وَ یَضْرِبُونَ مِنْکُمْ کُلَّ بَنانٍ، لا تَمْتَنِعُونَ بِحِیلَةٍ، وَ لا تَدْفَعُونَ بِعَزِیمَةٍ فِی حَوْمَةِ ذُلِّ، وَ حَلْقَةِ ضِیقٍ، وَ عَرْصَهُ مَوْتٍ، وَ جَوْلَةِ بَلاءٍ.
ترجمه :
پس همه سعی خود را بر دفع او گمارید. به خدا سوگند که او بر پدر شما فخر کرد و بر حسب و نسب شما عیب گرفت و سوارانش را بر سر شما آورد و پیادگانش را بر سر راهتان بداشت. چنانکه، در هر جا شکارتان می کند و سر انگشتانتان را می برد. به هیچ حیله خود را در امان نتوانید داشت و به هیچ افسون دفع آن نتوانید کرد. در لجّه خواری گرفتار مانده اید، در چنبر تنگی افتاده اید و در عرصه مرگ و فنا و جولانگاه بلا اسیر شده اید.

8. ضرورت خاموش ساختن آتش عصبیت و کینه های جاهلی

متن خطبه :
فَأَطْفِئُوا ما کَمَنَ فِی قُلُوبِکُمْ مِنْ نِیرانِ الْعَصَبِیَّةِ، وَ أَحْقادِ الْجاهِلِیَّةِ، وَ إِنَّما تِلْکَ الْحَمِیَّةُ تَکُونُ فِی الْمُسْلِمِ مِنْ خَطَراتِ الشَّیْطانِ وَ نَخَواتِهِ وَ نَزَغاتِهِ وَ نَفَثاتِهِ.
ترجمه :
آتش عصبیت و کینه های جاهلی را که در اعماق دلتان کمین گرفته است، خاموش سازید که این حمیّت برای مسلمانان از خطرهای شیطان است و از خودکامگیها و تباهکاریها و وسوسه های اوست.

9. فروتنی را بر فرق خود جای دهید و تکبر و خودخواهی را زیر پای افکنید

متن خطبه :
وَ اعْتَمِدُوا وَضْعَ التَّذَلُّلِ عَلی رُؤُوسِکُمْ، وَ إِلْقَاءَ التَّعَزُّزِ تَحْتَ أَقْدَامِکُمْ، وَ خَلْعَ التَّکَبُّرِ مِنْ أَعْناقِکُمْ، وَ اتَّخِذُوا التَّواضُعَ مَسْلَحَةً بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَ عَدُوِّکُمْ: إِبْلِیسَ وَ جُنُودِهِ.
فَإِنَّ لَهُ مِنْ کُلِّ أُمَّةٍ جُنُوداً وَ أَعْوَاناً، وَ رَجِلاً وَ فُرْسَاناً.
ترجمه :
بر آن مصمم شوید که فروتنی را بر فرق خود جای دهید و تکبر و خودخواهی را زیر پای افکنید و خودکامگی را از گردنهایتان فرو هلید. فروتنی را چون مرزدارانی میان خود و دشمن بگمارید، یعنی میان خود و شیطان که او را از هر ملت و قومی لشکرها و یارانی است. و چه پیاده و چه سواره.
متن خطبه :
وَ لا تَکُونُوا کالْمُتَکَبِّرِ عَلَی ابْنِ أُمِّهِ مِنْ غَیْرِ مَا فَضْلٍ جَعَلَهُ اللَّهُ فِیهِ سِوی مَا أَلْحَقَتِ الْعَظَمَةُ بِنَفْسِهِ مِنْ عَداوَةِ الْحَسَدِ، وَ قَدَحَتِ الْحَمِیَّةُ فِی قَلْبِهِ مِنْ نارِ الْغَضَبِ، وَ نَفَخَ الشَّیْطانُ فِی أَنْفِهِ مِنْ رِیحِ الْکِبْرِ الَّذِی أَعْقَبَهُ اللَّهُ بِهِ النَّدامَةَ، وَ أَلْزَمَهُ آثامَ الْقاتِلِینَ إلی یَوْمِ الْقِیامَةِ.
ترجمه :
و مباشید، همانند آن کس که بر برادر خود کبر ورزید((مراد، قابیل پسر آدم است)) بی آنکه، خدا او را بر برادرش فضیلتی داده باشد. جز آنکه کبر و خودپسندی که از حسد برخاسته بود، بر او روی نهاد و حمیت در دل او آتش غضب افروخت و شیطان در بینی او باد غرور دمید. خداوند کیفر او را پشیمانی داد و گناه همه آدمکشان را تا روز قیامت بر گردن او نهاد.

10. حذر کنید از بزرگی فروختن

متن خطبه :
أَلا وَ قَدْ أَمْعَنْتُمْ فِی الْبَغْی، وَ أَفْسَدْتُمْ فِی الْأَرْضِ، مُصارَحَةً لِلَّهِ بِالْمُناصَبَةِ، وَ مُبارَزَةً لِلْمُؤمِنِینَ بِالْمُحارَبَةِ! فَاللَّهَ اللَّهَ فِی کِبْرِ الْحَمِیَّةِ، وَ فَخْرِ الْجَاهِلِیَّةِ فإِنَّهُ مَلاقِحُ الشَّنَآنِ، وَ مَنافِخُ الشِّیْطانِ، اللَّاتِی خَدَعَ بِها الْأُمَمَ الْماضِیَةَ، وَ الْقُرُونَ الْخالِیَةَ، حَتَّی أَعْنَقُوا فِی حَنادِسِ جَهالَتِهِ، وَمَهاوِی ضَلالَتِهِ ذُلُلاً عَنْ سِیاقِهِ، سُلُساً فِی قِیَادِهِ، أَمْراً تَشابَهَتِ الْقُلُوبُ فِیهِ، وَ تَتابَعَتِ الْقُرُونُ عَلَیْهِ، وَ کِبْراً تَضایَقَتِ الصُّدُورُ بِهِ.
ترجمه :
بدانید که شما در ستمگری سخت پیش راندید و در زمین فساد کردید که هم به صراحت با خدا در افتادید و هم در نبرد رویاروی مؤمنان قرار گرفتید.
خدا را، خدا را، حذر کنید از بزرگی فروختن به سبب حمیّت و تفاخر کردن به روش اهل جاهلیت. که حمیت زادگاه دشمنیهاست و جایگاه افسون دمیدن شیطان.
شیطان با افسونهای خود امتهای پیشین و مردمان روزگاران دیرین را فریب داد، تا آنگاه که در ظلمات جهالت او مغاکهای ضلالت او سرنگون گشتند. در حالی که: تسلیم او بودند که به هر جا خواهد براندشان
و رام او، که به هر سو که خواهد بکشاندشان .
و شتافتند به سوی چیزی که دلها در پذیرفتنش همانند یکدیگرند و بسا سالها که در پی آن روان بوده اند، در حالی که، سینه ها از تکبر به تنگی افتاده بوده است.

11. هان. حذر کنید، حذر کنید

متن خطبه :
أَلا فَالْحَذَرَ الْحَذَرَ مِنْ طاعَةِ ساداتِکُمْ وَ کُبَرائِکُمْ الَّذِینَ تَکَبَّرُوا عَنْ حَسَبِهِمْ، وَ تَرَفَّعُوا فَوْقَ نَسَبِهِمْ، وَ أَلْقَوا الْهَجِینَةَ عَلَی رَبِّهِمْ، وَ جاحَدُوا اللَّهَ ما صَنَعَ بِهِمْ، مُکابَرَةً لِقَضائِهِ، وَ مُغالَبَةً لِآلائِهِ! فَإِنَّهُمْ قَواعِدُ أَساسِ الْعَصَبِیَّةِ، وَ دَعائِمُ أَرْکانِ الْفِتْنَةِ، وَ سُیُوفُ اعْتِزاءِ الْجاهِلِیَّةِ.
ترجمه :
هان. حذر کنید، حذر کنید از اطاعت سروران و مهترانتان که به حیثیت و شرف پدران خود نازیدند و رفعت جستند به نیاکان خود بر دیگران.
و چیزی را که خود عیب می شمردند به پروردگار خود نسب دادند و نعمتی را که خدا ارزانیشان داشته بود، انکار کردند و با قضا و قدر او به ستیزه برخاستند و با نعمتهای او سر پیکار داشتند.
اینها پایه ها و اساس عصبیت اند و ارکان فتنه و شمشیرهای نازش به شیوه زمان جاهلیت.

12. از مدعیان دروغین نسب پیروی مکنید

متن خطبه :
فاتَّقُوا اللَّهَ وَ لا تَکُونُوا لِنِعَمِهِ عَلَیْکُمْ أَضْداداً، وَ لا لِفَضْلِهِ عِنْدَکُمْ حُسَّاداً، وَ لا تُطِیعُوا الْأَدْعِیاءَ الَّذِینَ شَرِبْتُمْ بِصَفْوِکُمْ کَدَرَهُمْ، وَ خَلَطْتُمْ بِصِحَّتِکُمْ مَرَضَهُمْ، وَ أَدْخَلْتُمْ فِی حَقِّکُمْ باطِلَهُمْ.
ترجمه :
پس، از خدا بترسید و با نعمتهایی که شما را داده است مستیزید و به فضیلتی که به یکی از شما عنایت کرده است رشک مبرید و از مدعیان دروغین نسب پیروی مکنید. اینان کسانی هستند که شما آب صافی و گوارای خود را با آب گل آلود آنان نوشیدید و بیماریشان را با تندرستی خود در آمیختید و سخن باطلشان را بر سخن حق خود درافزودید.
متن خطبه :
وَ هُمْ أَساسُ الْفُسُوقِ، وَ أَحْلاسُ الْعُقُوقِ، اتَّخَذَهُمْ إِبْلِیسُ مَطایا ضَلالٍ، وَ جُنْداً بِهِمْ یَصُولُ عَلَی النَّاسِ، وَ تَراجِمَةً یَنْطِقُ عَلی أَلْسِنَتِهِمْ، اسْتِرَاقاً لِعُقُولِکُمْ، وَ دُخُولاً فِی عُیُونِکُمْ، وَ نَثّاً فِی أَسْماعِکُمْ، فَجَعَلَکُمْ مَرْمَی نَبْلِهِ، وَ مَوْطِئَ قَدَمِهِ، وَ مَأخَذَ یَدِهِ.
ترجمه :
اینان اساس بزهکاری هستند و ملازمان نافرمانی و معصیت خداوندند، شیطان بار ضلالت خود بر پشت آنها نهاده که خود لشکریان شیطان اند که به نیرویشان بر مردم می تازد و چون ترجمانی به زبانشان سخن می گوید تا عقلهایتان را بدزدد و در چشمانتان داخل شود و بر گوشهایتان افسون دمد و شما را هدف تیرهای خود سازد و به زیر پای خود بسپرد و شما را دستمایه اغوای خود گرداند.

13. عبرت گیرید از آنچه بر سر مستکبران، پیش از شما آمد

متن خطبه :
فاعْتَبِرُوا بِما أَصابَ الْأُمَمَ الْمُسْتَکْبِرِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ مِنْ بَأْسِ اللَّهِ وَ صَوْلاتِهِ وَ وَقائِعِهِ وَ مَثُلاتِهِ، وَ اتَّعِظُوا بِمَثاوِی خُدُودِهِمْ، وَ مَصارِعِ جُنُوبِهِمْ وَ اسْتَعِیذُوا بِاللَّهِ مِنْ لَواقِحِ الْکِبْرِ، کَما تَسْتَعِیذُونَهُ مِنْ طَوارِقِ الدَّهْرِ.
ترجمه :
پس عبرت گیرید از آنچه مستکبران پیش از شما را رسید، از عذاب و خشم خدا و سختگیریها و عقوبتهای او. و پند گیرید از چهره بر خاک نهاده آنها و از پهلوهای بر خاک خفته آنها و به خدا پناه برید از آنچه تکبر آورد، آنسان، که از حوادث روزگار به او پناه می برید.

14. کبر ورزیدن

متن خطبه :
فَلَوْ رَخَّصَ اللَّهُ فِی الْکِبْرِ لِأَحَدٍ مِنْ عِبادِهِ لَرَخَّصَ فِیهِ لِخاصَّةِ أَنْبِیائِهِ وَ أَوْلِیائِهِ، وَ لَکِنَّهُ - سُبْحانَهُ - کَرَّهَ إلَیْهِمُ التَّکابُرَ، وَ رَضِیَ لَهُمُ التَّواضُعَ، فَأَلْصَقُوا بِالْأَرْضِ خُدُودَهُمْ، وَ عَفَّرُوا فِی التُّرابِ وُجُوهَهُمْ، وَ خَفَضُوا أَجْنِحَتَهُمْ لِلْمُؤْمِنِینَ، وَ کانُوا أَقْواماً مُسْتَضْعَفِینَ، قَدِ اخْتَبَرَهُمُ اللَّهُ بِالْمَخْمَصَةِ، وَ ابْتَلاهُمْ بِالْمَجْهَدَةِ، وَ امْتَحَنَهُمْ بِالْمَخاوِفِ، وَ مَخَضَهُمْ بِالْمَکارِهِ.
ترجمه :
اگر خدای تعالی بندگانش را رخصت کبر ورزیدن می داد، همانا به خواص پیامبران و دوستان خود رخصت می داد.
ولی خدای سبحان، کبر ورزیدن را برای ایشان ناپسند شمرد و از تواضعشان خشنودی نمود.
آنان چهره های خود را بر زمین هشتند و رویهای خود به خاک بیالودند و در برابر مؤمنان فروتنی نمودند و خود مردمانی بودند به ناتوانی موصوف. خداوندشان به گرسنگی امتحان نمود و به سختیها مبتلا کرد و به وحشتها بیازمود و به جفاها و ناخوشیها بپالود.

15. مبادا که مال و فرزند را ترازوی خشم و خشنودی خداوند پندارید

متن خطبه :
فَلاَ تَعْتَبِرُوا الرِّضَا وَ السُّخْطَ بِالْمَالِ وَ الْوَلَدِ، جَهْلاً بِمَوَاقِعِ الْفِتْنَةِ، وَ الاِخْتِبَارِ فِی مَواضِعِ الْغِنَی وَ الاِقْتِدَارِ فَقَدْ قَالَ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَی: (أَیَحْسَبُونَ أَنَّما نُمِدُّهُمْ بِهِ مِنْ مالٍ وَ بَنِینَ نُسارِعُ لَهُمْ فِی الْخَیْراتِ، بَلْ لایَشْعُرُونَ) فَإِنَّ اللَّهَ - سُبْحَانَهُ - یَخْتَبِرُ عِبَادَهُ الْمُسْتَکْبِرِینَ فِی أَنْفُسِهِمْ بِأَوْلِیَائِهِ الْمُسْتَضْعَفِینَ فِی أَعْیُنِهِمْ.
ترجمه :
مبادا که مال و فرزند را ترازوی خشم و خشنودی خداوند پندارید، در حالی که، ندانید که اگر توانگری و قدرت عطا می کند، چیزی جز آزمایش شما نیست. خدای سبحان فرماید:
«آیا می پندارند که آن مال و فرزند که ارزانیشان می داریم. برای آن است که می کوشیم خیری به آنها برسانیم؟ نه، که آنان در نمی یابند.» ((سوره 23، آیات 55، 56))
او بندگان خودپسند و سرکش خود را به ارزش و اعتباری که بندگان زبون و ناتوان او در دیده آنها دارد می آزماید.

16. فرعون زر و زراندوزی را بزرگ می داشت و جامه پشمین پوشیدن را حقیر می شمرد

متن خطبه :
وَ لَقَدْ دَخَلَ مُوسَی بْنُ عِمْرَانَ وَ مَعَهُ أَخُوهُ هَارُونُ - صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِما - عَلَی فِرْعَوْنَ وَ عَلَیْهِمَا مَدَارِعُ الصُّوفِ وَ بِأَیْدِیهِمَا الْعِصِیُّ، فَشَرَطَا لَهُ إِنْ أَسْلَمَ بَقَاءَ مُلْکِهِ وَ دَوَامَ عِزِّهِ، فَقَالَ: أَ لاَ تَعْجَبُونَ مِنْ هَذَیْنِ یَشْرِطَانِ لِی دَوَامَ الْعِزِّ وَ بَقَاءَ الْمُلْکِ وَ هُمَا بِمَا تَرَوْنَ مِنْ حَالِ الْفَقْرِ وَ الذُّلِّ، فَهَلَّا أُلْقِیَ عَلَیْهِمَا أَسَاوِرَ مِنْ ذَهَبٍ؟! إِعْظَاماً لِلذَّهَبِ وَ جَمْعِهِ، وَ احْتِقَاراً لِلصُّوفِ وَ لُبْسِهِ.
ترجمه :
چنانکه موسی بن عمران با برادرش هارون بر فرعون داخل شدند.
آندو، جامه پشمین بر تن داشتند و هر یک را عصایی در مشت بود. با فرعون شرط کردند که اگر تسلیم فرمان خداوند گردد عزت و پادشاهیش باقی خواهد ماند.
فرعون گفت:
آیا از ایندو در شگفت نیستید که با من در باب بقای عزت و سلطتنتم شرط می کنند و خود چنانکه می بینید در عین بینوایی و خواری هستند. چرا دستبندهای زرین به دستهایشان آویخته نیست؟
زیرا فرعون زر و زراندوزی را بزرگ می داشت و جامه پشمین پوشیدن را حقیر می شمرد.

17. اگر خدای سبحان، می خواست...

متن خطبه :
وَ لَوْ أَرَادَ اللَّهُ - سُبْحَانَهُ - لِأَنْبِیَائِهِ حَیْثُ بَعَثَهُمْ أَنْ یَفْتَحَ لَهُمْ کُنُوزَ الذِّهْبَانِ، وَ مَعَادِنَ الْعِقْیَانِ، وَ مَغَارِسَ الْجِنَانِ وَ أَنْ یَحْشُرَ معهم طُیُورَ السَّمَاءِ وَ وُحُوشَ الْأَرَضِینَ لَفَعَلَ، وَ لَوْ فَعَلَ لَسَقَطَ الْبَلاَءُ، وَ بَطَلَ الْجَزَاءُ، وَ اضْمَحَلَّتِ الْأَنْبَاءُ وَ لَمَا وَجَبَ لِلْقَابِلِینَ أُجُورُ الْمُبْتَلَیْنَ، وَ لاَ اسْتَحَقَّ الْمُؤْمِنُونَ ثَوَابَ الْمُحْسِنِینَ وَ لاَ لَزِمَتِ الْأَسْمَاءُ مَعَانِیَهَا.
ترجمه :
اگر خدای سبحان، می خواست که هنگام مبعوث داشتن پیامبران خود گنجها و معادن زر را برایشان بگشاید و باغهای بهشت گونه را به آنان دهد و پرندگان آسمان و وحوش زمین را به فرمان ایشان درآورد، چنان می کرد.
ولی اگر چنان کرده بود، آزمایشها را موردی نبود و پاداش روز جزا باطل می شد و اخبار آسمان تباه می گردید. و اجر و مزد امتحان شدگان بر پذیرندگان دعوت تعلق نمی گرفت و مؤمنان مستحق ثواب نیکوکاران نمی شدند. نامهای مؤمن و کافر، معانی خود را از دست می دادند.

18. خدای سبحان، پیامبران خود را به اراده و تصمیم، نیرومندی داد

متن خطبه :
وَ لَکِنَّ اللَّهَ - سُبْحَانَهُ - جَعَلَ رُسُلَهُ أُولِی قُوَّةٍ فِی عَزَائِمِهِمْ، وَ ضَعَفَةً فِیمَا تَرَی الْأَعْیُنُ مِنْ حَالاَتِهِمْ، مَعَ قَنَاعَةٍ تَمْلأَُ الْقُلُوبَ وَ الْعُیُونَ غِنیً، وَ خَصَاصَةٍ تَمْلأَُ الْأَبْصَارَ وَ الْأَسْمَاعَ أَذًی.
ترجمه :
ولی خدای سبحان، پیامبران خود را به اراده و تصمیم، نیرومندی داد و به ظاهر در چشم دیگران ناتوانشان نمود. با قناعتی که دلها و دیدگان را از بی نیازی پر سازد و بینوایی و فقری که چشمها و گوشها را بیازارد.
متن خطبه :
وَ لَوْ کَانَتِ الْأَنْبِیَاءُ أَهْلَ قُوَّةٍ لاَ تُرَامُ، وَ عِزَّةٍ لاَ تُضَامُ وَ مُلْکٍ تُمْتَدُّ نَحْوَهُ أَعْنَاقُ الرِّجَالِ، وَ تُشَدُّ إِلَیْهِ عُقَدُ الرِّحَالِ، لَکَانَ ذَلِکَ أَهْوَنَ عَلَی الْخَلْقِ فِی الاِعْتِبَارِ، وَ أَبْعَدَ لَهُمْ فِی الاِسْتِکْبَارِ، وَ لآَمَنُوا عَنْ رَهْبَةٍ قَاهِرَةٍ لَهُمْ، أَوْ رَغْبَةٍ مَائِلَةٍ بِهِمْ، فَکَانَتِ النِّیَّاتُ مُشْتَرَکَةً، وَ الْحَسَنَاتُ مُقْتَسَمَةً.
ترجمه :
اگر پیامبران را نیرویی بود، چنانکه، کس را یاری و ستیز با آنان نبود و یا عزت و جاهی بود که مورد ستم واقع نمی شدند یا سلطنتی بود، که مردم به سویشان گردن می کشیدند تا هیبت و شوکتشان را بنگرند و از هر سو بار سفر بسته و آهنگ ایشان می نمودند، در این حال مردم اندرزهایشان را آسانتر می پذیرفتند و در برابر آنان کمتر سرکشی می کردند، آنگاه به آنان ایمان می آوردند و این ایمان یا از وحشتی بود که بر آنها چیره بود و یا رغبتی بود که به ایمانشان متمایل کرده بود.
یعنی نیتهایشان خالص نبود و اعمال نیکشان میان مؤمن حقیقی و ظاهری منقسم شده بود.

19. هر چه آزمایش بزرگتر باشد ثواب و جزای آن بیشتر خواهد بود

متن خطبه :
وَ لَکِنَّ اللَّهَ - سُبْحَانَهُ - أَرَادَ أَنْ یَکُونَ الاِتِّبَاعُ لِرُسُلِهِ، وَ التَّصْدِیقُ بِکُتُبِهِ، وَ الْخُشُوعُ لِوَجْهِهِ، وَ الاِسْتِکَانَةُ لِأَمْرِهِ، وَ الاِسْتِسْلاَمُ لِطَاعَتِهِ، أُمُوراً لَهُ خَاصَّةً لاَ تَشُوبُهَا مِنْ غَیْرِهَا شَائِبَةٌ، وَ کُلَّمَا کَانَتِ الْبَلْوَی وَ الاِخْتِبَارُ أَعْظَمَ، کَانَتِ الْمَثُوبَةُ وَ الْجَزَاءُ أَجْزَلَ.
ترجمه :
اما خداوند می خواهد که پیروی از رسولانش و تصدیق به کتابهایش و خشوع در برابرش و فروتنی در برابر فرمانش و تسلیم به طاعتش اموری باشند خاص او و از هر شایبه و آمیزه ای پاک، که هر چه آزمایش بزرگتر باشد ثواب و جزای آن بیشتر خواهد بود.

20. آیا نمی بینید که خداوند سبحان...

متن خطبه :
أَ لاَ تَرَوْنَ أَنَّ اللَّهَ - سُبْحَانَهُ - اخْتَبَرَ الْأَوَّلِینَ مِنْ لَدُنْ آدَمَ - صَلَواتُ اللّهِ عَلَیهِ - إِلَی الْآخِرِینَ مِنْ هَذَا الْعَالَمِ بِأَحْجَارٍ لاَتَضُرُّ وَ لاَ تَنْفَعُ وَ لاَ تُبْصِرُ وَ لاَ تَسْمَعُ، فَجَعَلَهَا بَیْتَهُ الْحَرَامَ الَّذِی جَعَلَهُ لِلنَّاسِ قِیَاماً، ثُمَّ وَضَعَهُ بِأَوْعَرِ بِقَاعِ الْأَرْضِ حَجَراً وَ أَقَلِّ نَتَائِقِ الدُّنْیَا مَدَراً وَ أَضْیَقِ بُطُونِ الْأَوْدِیَةِ قُطْراً، بَیْنَ جِبَالٍ خَشِنَةٍ، وَ رِمَالٍ دَمِثَةٍ، وَ عُیُونٍ وَشِلَةٍ، وَ قُرًی مُنْقَطِعَةٍ لاَ یَزْکُو بِهَا خُفُّ وَ لاَ حَافِرٌ وَ لاَظِلْفٌ.
ترجمه :
آیا نمی بینید که خداوند سبحان پیشینیان را از زمان آدم (ع) تا کسانی که پس از آنها آمده اند از این عالم بیاموزد، به سنگهایی که نه سود می رسانیدند و نه زیان، نه می دیدند و می شنیدند، و آن سنگها را بیت الحرام خود قرار داد و آن را برای مردم برپا ساخت در سخت ترین سنگلاهای زمین در ریگزاری که در آنجا از هر جای دیگر کمتر گیاه می روید. در دره ای از دیگر دره ها تنگتر، بین کوههای سخت و ریگهای نرم، آسان، که گذر کردن از آنها دشوار باشد و چشمه های کم آب و دهکده های دور از یکدیگر که در آنجا نه اشتری فربه می شود و نه اسب و گاو و گوسفندی.

21. این است آزمایش بزرگ و امتحانی سخت و آزمونی آشکار

متن خطبه :
ثُمَّ أَمَرَ آدَمَ - عَلَیْهِ الَّسلامُ - وَ وَلَدَهُ أَنْ یَثْنُوا أَعْطَافَهُمْ نَحْوَهُ، فَصَارَ مَثَابَةً لِمُنْتَجَعِ أَسْفَارِهِمْ، وَ غَایَةً لِمُلْقَی رِحَالِهِمْ تَهْوِی إِلَیْهِ ثِمَارُ الْأَفْئِدَةِ، مِنْ مَفَاوِزِ قِفَارٍ سَحِیقَةٍ، وَ مَهَاوِی فِجَاجٍ عَمِیقَةٍ، وَ جَزَائِرِ بِحَارٍ مُنْقَطِعَةٍ، حَتَّی یَهُزُّوا مَنَاکِبَهُمْ ذُلُلاً یُهَلِّلُونَ لِلَّهِ حَوْلَهُ، وَ یَرْمُلُونَ عَلَی أَقْدَامِهِمْ شُعْثاً غُبْراً لَهُ.
قَدْنَبَذُوا السَّرَابِیلَ وَرَاءَ ظُهُورِهِمْ، وَ شَوَّهُوا بِإِعْفَاءِ الشُّعُورِ مَحَاسِنَ خَلْقِهِمُ، ابْتِلاَءً عَظِیماً وَ امْتِحَاناً شَدِیداً وَ اخْتِبَاراً مُبِیناً، وَ تَمْحِیصاً بَلِیغاً، جَعَلَهُ اللَّهُ سَبَباً لِرَحْمَتِهِ، وَ وُصْلَةً إِلَی جَنَّتِهِ.
ترجمه :
آدم (ع) و فرزندان او را فرمان داد که به آن خانه روی نهند و آنجا بازارگاهی شد برای کسانی که در سفرها در پی سودند و بارگاهی برای افکندن بارها.
مردم شتابان روی به بیت الحرام آوردند. از بیابانهای بی آب و گیاه و کم عمق دره های ژرف و جزیره های پراکنده و دریاها، تا از روی خواری شانه های خود را بجنبانند و گرد آن بگردند و آواز به تهلیل ((تهلیل: لا اله الا الله گفتن)) بردارند.
موی پریشان و خاک آلود، نه دوان و نه آهسته گام بردارند جامه ها از تن به در کنند و با رها کردن موی، چهره نیکوی خود را زشت نمایند.
این است آزمایش بزرگ و امتحانی سخت و آزمونی آشکار. خداوند آن را سبب رحمت خود ساخت و وسیله رسیدن به بهشت خویش.

22. اگر خدا می خواست...

متن خطبه :
وَ لَوْ أَرَادَ سُبْحَانَهُ أَنْ یَضَعَ بَیْتَهُ الْحَرَامَ وَ مَشَاعِرَهُ الْعِظَامَ بَیْنَ جَنَّاتٍ وَ أَنْهَارٍ، وَ سَهْلٍ وَ قَرَارٍ، جَمَّ الْأَشْجَارِ، دَانِیَ الثِّمَارِ، مُلْتَفَّ الْبُنَی مُتَّصِلَ الْقُرَی، بَیْنَ بُرَّةٍ سَمْرَاءَ، وَ رَوْضَةٍ خَضْرَاءَ، وَ أَرْیافٍ مُحْدِقَةٍ، وَ عِرَاصٍ مُغْدِقَةٍ، وَ زُرُوعٍ نَاضِرَةٍ، وَ طُرُقٍ عَامِرَةٍ، لَکَانَ قَدْ صَغُرَ قَدْرُ الْجَزَاءِ عَلَی حَسَبِ ضَعْفِ الْبَلاَءِ، وَ لَوْ کَانَتِ الْإِسَاسُ الْمَحْمُولُ عَلَیْهَا وَ الْأَحْجَارُ الْمَرْفُوعُ بِهَا بَیْنَ زُمُرُّدَةٍ خَضْرَاءَ، وَ یَاقُوتَةٍ حَمْرَاءَ وَ نُورٍ وَ ضِیَاءٍ، لَخَفَّفَ ذَلِکَ مُصَارَعَةَ الشَّکِّ فِی الصُّدُورِ، وَ لَوَضَعَ مُجَاهَدَةَ إِبْلِیسَ عَنِ الْقُلُوبِ، وَ لَنَفَی مُعْتَلَجَ الرَّیْبِ مِنَ النَّاسِ.
ترجمه :
اگر خدا می خواست بیت الحرام خود را و پرستشگاههای بزرگش را در میان باغها و نهرها قرار می داد و در جایی که زمین نرم و هموار باشد، در مکانی پردرخت و درختانی سرشار از میوه. در میان خانه ها و عمارات بسیار و روستاهای به هم پیوسته. در میان گندمزارهای قهوه ای رنگ و اراضی پرباران و باغستانهای خرم و راههای آباد. در این حال، پاداش اندک بود، اگر بنیانی که کعبه بر روی آن ساخته شده و سنگهایی که دیوارهایش را برآورده، زمرد سبز و یاقوت سرخ و نور و روشنی بود، از دودلیها و تردیدهایی که در سینه ها جاری کرده می کاست و سعی و کوشش شیطان را از دلها دور می ساخت و اضطراب و نگرانی را از قلب مردم می زدود.

23. خداوند بندگانش را به گونه گونه ی سختی می آزماید و...

متن خطبه :
وَ لَکِنَّ اللَّهَ یَخْتَبِرُ عِبَادَهُ بِأَنْوَاعِ الشَّدَائِدِ، وَ یَتَعَبَّدُهُمْ بِأَنْوَاعِ الْمَجَاهِدِ، وَ یَبْتَلِیهِمْ بِضُرُوبِ الْمَکَارِهِ، إِخْرَاجاً لِلتَّکَبُّرِ مِنْ قُلُوبِهِمْ، وَ إِسْکَاناً لِلتَّذَلُّلِ فِی نُفُوسِهِمْ، وَ لِیَجْعَلَ ذَلِکَ أَبْوَاباً فُتُحاً إِلَی فَضْلِهِ، وَ أَسْبَاباً ذُلُلاً لِعَفْوِهِ.
ترجمه :
ولی خداوند بندگانش را به گونه گونه ی سختی می آزماید و به انواع مجاهدتها به بندگی وامی دارد.و به کارهای ناخوش آیند امتحان می کنند تا تکبر و خودپسندی را از دلهایشان بیرون کند و خواری و فروتنی را جانشین آن سازند. اینهاست درهایی که به عوالم فضل و احسان او گشوده می شود و سببهایی مهیا برای آنکه بندگانش را بیامرزد و گناهانشان را ببخشاید.

24. خدا را، خدا را، بترسید از...

متن خطبه :
فَاللَّهَ اللَّهَ فِی عَاجِلِ الْبَغْیِ، وَ آجِلِ وَ خَامَةِ الظُّلْمِ، وَ سُوءِ عَاقِبَةِ الْکِبْرِ، فَإِنَّهَا مَصْیَدَةُ إِبْلِیسَ الْعُظْمَی، وَ مَکِیدَتُهُ الْکُبْرَی، الَّتِی تُسَاوِرُ قُلُوبَ الرِّجَالِ مُسَاوَرَةَ السُّمُومِ الْقَاتِلَةِ، فَمَا تُکْدِی أَبَداً، وَ لاَ تُشْوِی أَحَداً، لاَ عَالِماً لِعِلْمِهِ، وَ لاَ مُقِلًّا فِی طِمْرِهِ.
ترجمه :
خدا را، خدا را، بترسید از تبهکاری در این جهان و کیفر ستمگری در آن جهان، و از سرانجام بد خودخواهی و خودپسندی که دام بزرگ ابلیس است.
حیله و مکر او بر دلها چنگ می فکند، آنسان، که زهر کشنده.
او در کار خود ناتوان نگردد و در کشتن، شمشیرش خطا نکند و کس را از فریب خود مجال رهایی ندهد، خواه عالمی باشد، به سبب علمش یا بینوایی باشد، در جامه کهنه اش.

25. خداوند بندگان مؤمن خود را...

متن خطبه :
وَ عَنْ ذَلِکَ مَا حَرَسَ اللَّهُ عِبَادَهُ الْمُؤْمِنِینَ بِالصَّلَوَاتِ وَ الزَّکَوَاتِ، وَ مُجَاهَدَةِ الصِّیَامِ فِی الْأَیَّامِ الْمَفْرُوضَاتِ، تَسْکِیناً لِأَطْرَافِهِمْ، وَ تَخْشِیعاً لِأَبْصَارِهِمْ، وَ تَذْلِیلاً لِنُفُوسِهِمْ، وَ تَخْفِیضاً لِقُلُوبِهِمْ، وَ إِذْهَاباً لِلْخُیَلاَءِ عَنْهُمْ.
ترجمه :
خداوند بندگان مؤمن خود را از دامهای شیطان نگه می دارد، به نمازها و زکاتها و مجاهدتها در گرفتن روزه در روزهایی که واجب است. تا جسمشان آرامش یابد و در دیدگانشان خشوع آشکار شود و در نفسهاشان فروتنی پدید آید. و آتش شوت در دلهاشان فروکش کند و کبر و کبر و نخوت از آنان دور شود.
متن خطبه :
لِمَا فِی ذَلِکَ مِنْ تَعْفِیرِ عِتَاقِ الْوُجُوهِ بِالتُّرَابِ تَوَاضُعاً، وَ الْتِصَاقِ کَرَائِمِ الْجَوَارِحِ بِالْأَرْضِ تَصَاغُراً، وَ لُحُوقِ الْبُطُونِ بِالْمُتُونِ مِنَ الصِّیَامِ تَذَلُّلاً، مَعَ مَا فِی الزَّکَاةِ مِنْ صَرْفِ ثَمَرَاتِ الْأَرْضِ وَ غَیْرِ ذَلِکَ إِلَی أَهْلِ الْمَسْکَنَةِ وَ الْفَقْرِ.
انْظُرُوا إِلَی مَا فِی هَذِهِ الْأَفْعَالِ مِنْ قَمْعِ نَوَاجِمِ الْفَخْرِ، وَ قَدْعِ طَوَالِعِ الْکِبْرِ.
ترجمه :
زیرا در نماز است که به تواضع چهره های نیکو به خاک می آلایند و برای اظهار خردی، اعضا و جوارح بر زمین می سایند و شکم ها در روزه داری، از روی خضوع، به پشت می چسبند.
و در زکات است که ثمرات زمین و غیر آن به مستمندان و مسکینان داده می شود.
بنگرید، که در این کارها فوایدی نهفته است، از سرکوبی کبر و غرور، آنگاه که تازه سر برمی دارد و دفع خودپسندی آنگاه که تازه مجال ظهور می یابد.
متن خطبه :
وَ لَقَدْ نَظَرْتُ فَمَا وَجَدْتُ أَحَداً مِنَ الْعَالَمِینَ یَتَعَصَّبُ لِشَیْ ءٍ مِنَ الْأَشْیَاءِ إِلاَّ عَنْ عِلَّةٍ تَحْتَمِلُ تَمْوِیهَ الْجُهَلاَءِ، أَوْ حُجَّةٍ تَلِیطُ بِعُقُولِ السُّفَهَاءِ غَیْرَکُمْ، فَإِنَّکُمْ تَتَعَصَّبُونَ لِأَمْرٍ مَا یُعْرَفُ لَهُ سَبَبٌ وَ لاَ عِلَّةٌ.
ترجمه :
نگریستم و هیچ یک از مردم جهان را ندیدم که در چیزی تعصب ورزد، مگر اینکه تعصبش را علت و سببی بود، که یا فریب و اشتباه نادانان را دربرداشت یا تراوشهای ذهن مشتی مردم بیخرد را. و اینها شما نیستید، زیرا شما به چیزی تعصب می ورزید که سبب و علتش ناشناخته است.

26. شیطان به سبب اصل و نژاد خود بر آدم تعصب ورزید و گردنکشی کرد

متن خطبه :
أَمَّا إِبْلِیسُ فَتَعَصَّبَ عَلَی آدَمَ لِأَصْلِهِ، وَ طَعَنَ عَلَیْهِ فِی خِلْقَتِهِ، فَقَالَ: أَنَا نَارِیُّ وَ أَنْتَ طِینِیُّ.
ترجمه :
شیطان به سبب اصل و نژاد خود بر آدم تعصب ورزید و گردنکشی کرد. بر آفرینش او طعن زد و گفت که من از آتش آفریده شده ام و تو از گل.

27. توانگران و صاحب نعمتان، تعصبشان به مال و ثروت خود بود

متن خطبه :
وَ أَمَّا الْأَغْنِیَاءُ مِنْ مُتْرَفَةِ الْأُمَمِ، فَتَعَصَّبُوا لِآثَارِ مَوَاقِعِ النِّعَمِ، فَقالُوا: (نَحْنُ أَکْثَرُ أَمْوالاً وَ أَوْلاداً وَ ما نَحْنُ بِمُعَذَّبِینَ).
ترجمه :
و توانگران و صاحب نعمتان، تعصبشان به مال و ثروت خود بود. چون خود را در آن همه نعمت و آسایش دیدند گفتند:
«ما را مال و فرزند بیش است و ما عذاب نمی شویم» سوره 34، آیه 35.

28. تعصبتان به خصال والا و کارهای پسندیده باشد

متن خطبه :
فَإِنْ کَانَ لاَ بُدَّ مِنَ الْعَصَبِیَّةِ فَلْیَکُنْ تَعَصُّبُکُمْ لِمَکَارِمِ الْخِصَالِ وَ مَحَامِدِ الْأَفْعَالِ، وَ مَحَاسِنِ الْأُمُورِ الَّتِی تَفَاضَلَتْ فِیهَا الْمُجَدَاءُ وَ النُّجَدَاءُ مِنْ بُیُوتَاتِ الْعَرَبِ وَ یَعَاسِیبِ القَبَائِلِ بِالْأَخْلاَقِ الرَّغِیبَةِ، وَ الْأَحْلاَمِ الْعَظِیمَةِ، وَ الْأَخْطَارِ الْجَلِیلَةِ، وَ الْآثَارِ الْمَحْمُودَةِ.
ترجمه :
پس اگر به ناگزیر تعصبی باید، تعصبتان به خصال والا و کارهای پسندیده باشد، که بزرگواران و دلیر مردان از خاندانهای عرب و سروران و مهتران قبایل به آن خصال و صفات بر یکدیگر برتری می جستند. چون نیکخویی و خردمندی فراوان و توانایی در کارهای بزرگ و رفتارهای پسندیده.
متن خطبه :
فَتَعَصَّبُوا لِخِلاَلِ الْحَمْدِ: مِنَ الْحِفْظِ لِلْحِوَارِ، وَ الْوَفَاءِ بِالذِّمَامِ، وَ الطَّاعَةِ لِلْبِرِّ، وَ الْمَعْصِیَةِ لِلْکِبْرِ، وَ الْأَخْذِ بِالْفَضْلِ، وَ الْکَفِّ عَنِ الْبَغْیِ، وَ الْإِعْظَامِ لِلْقَتْلِ، وَ الْإِنْصَافِ لِلْخَلْقِ، وَ الْکَظْمِ لِلْغَیْظِ، وَ اجْتِنَابِ الْفَسَادِ فِی الْأَرْضِ.
ترجمه :
شما نیز اگر تعصب می ورزید، باید که در خصال پسندیده بود، چون پناه دادن کسانی که به شما پناه می آورند و وفای به عهد و پیمان و اطاعت از نیکان و نافرمانی در برابر متکبران و انتخاب فضایل و دوری از ستم و رذایل و پرهیز از قتل و عدالت با مردم و فرو خوردن خشم و اجتناب از فساد کردن در زمین.
متن خطبه :
وَ احْذَرُوا مَا نَزَلَ بِالْأُمَمِ قَبْلَکُمْ مِنَ الْمَثُلاَتِ بِسُوءِ الْأَفْعَالِ، وَ ذَمِیمِ الْأَعْمَالِ، فَتَذَکَّرُوا فِی الْخَیْرِ وَ الشَّرِّ أَحْوَالَهُمْ، وَ احْذَرُوا أَنْ تَکُونُوا أَمْثَالَهُمْ.
ترجمه :
و بترسید از عذابهایی که در اثر رفتارهای ناپسند و کردارهای نکوهیده بر امتهای پیش از شما رسیده است. پس به یاد آرید، احوال نیک و بد آنان را و حذر کنید از اینکه همانند آنان باشید.
متن خطبه :
فَإِذَا تَفَکَّرْتُمْ فِی تَفَاوُتِ حَالَیْهِمْ فَالْزَمُوا کُلَّ أَمْرٍ لَزِمَتِ الْعِزَّةُ بِهِ حالَهُمْ، وَ زَاحَتِ الْأَعْدَاءُ لَهُ عَنْهُمْ، وَمُدَّتِ الْعَافِیَةُ بِهِ عَلَیْهِمْ وَ انْقَادَتِ النِّعْمَةُ لَهُ مَعَهُمْ، وَ وَصَلَتِ الْکَرَامَةُ عَلَیْهِ حَبْلَهُمْ، مِنَ الاِجْتِنَابِ لِلْفُرْقَةِ، وَ اللُّزُومِ لِلْأُلْفَةِ، وَ التَّحَاضِّ عَلَیْهَا وَ التَّوَاصِی بِهَا، وَ اجْتَنِبُوا کُلَّ أَمْرٍ کَسَرَ فِقْرَتَهُمْ، وَ أَوْهَنَ مُنَّتَهُمْ مِنْ تَضَاغُنِ الْقُلُوبِ، وَ تَشَاحُنِ الصُّدُورِ، وَ تَدَابُرِ النُّفُوسِ، وَ تَخَاذُلِ الْأَیْدِی.
ترجمه :
چون در تفاوت حالاتشان اندیشیدید، روشی را برگزینید که به سبب آن مقامشان ارجمندی یافت و دشمنانشان از سرشان رانده شد و عافیت بر سرشان سایه گسترد و نعمت مطیع و منقادشان شد. و به برکت آن کرامت، رشته اتحاد در میانشان استوار گردید و از تفرقه اجتناب کردند و الفت و مهربانی را شعار خود ساختند و یکدیگر را بر آن تحریض نمودند و سفارش کردند، و از هر کاری که پشتیبان را می شکست و بنیان قدرتشان را سست می نمود، چون رخنه کردن کینه ها در دلها و افروخته شدن آتش عداوتها در سینه ها و از یکدیگر روی گردانیدن و از یاری هم دست کشیدن، دوری نمودند.

29. در احوال مؤمنانی که پیش از شما می زیستند، تأمل کنید

متن خطبه :
وَ تَدَبَّرُوا أَحْوَالَ الْمَاضِینَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ قَبْلَکُمْ، کَیْفَ کَانُوا فِی حَالِ التَّمْحِیصِ وَ الْبَلاَءِ. أَ لَمْ یَکُونُوا أَثْقَلَ الْخَلاَئِقِ أَعْبَاءً. وَ أَجْهَدَ الْعِبَادِ بَلاَءً، وَ أَضْیَقَ أَهْلِ الدُّنْیَا حَالاً؟ اتَّخَذَتْهُمُ الْفَرَاعِنَةُ عَبِیداً، فَسَامُوهُمْ سُوءَ الْعَذَابِ، وَ جَرَّعُوهُمُ الْمُرَارَ، فَلَمْ تَبْرَحِ الْحَالُ بِهِمْ فِی ذُلِّ الْهَلَکَةِ، وَ قَهْرِ الْغَلَبَةِ، لاَیَجِدُونَ حِیلَةً فِی امْتِنَاعٍ، وَ لاَ سَبِیلاً إِلَی دِفَاعٍ.
ترجمه :
پس در احوال مؤمنانی که پیش از شما می زیستند، تأمل کنید. که در هنگام آزمون و رنج چگونه بودند. آیا از همه آفریدگان بارشان سنگین تر و از همه بندگان خدا به هنگام آزمایش کوشنده تر نبودند و زندگیشان از همه مردم جهان تنگتر نبود؟فرعونیان آنان را برده خود می ساختند و سخت شکنجه شان می نمودند و شرنگ جانگزار، جرعه جرعه، به کامشان می ریختند و همواره با خواری و هلاکت دست به گریبان بودند. و مقهور قهر و غلبه آنان. برای سر برتافتن از ستم چاره ای نمی دانستند و دفاع از خود راهی نمی شناختند.
متن خطبه :
حَتَّی إِذا رَأَی اللَّهُ - سُبْحانَهُ - جِدَّ الصَّبْرِ مِنْهُمْ عَلَی الْأَذَی فِی مَحَبَّتِهِ، وَ الاِحْتِمالِ لِلْمَکْرُوهِ مِنْ خَوْفِهِ، جَعَلَ لَهُمْ مِنْ مَضایِقِ الْبَلاءِ فَرَجاً فَأَبْدَلَهُمُ الْعِزَّ مَکانَ الذُّلِّ، وَ الْأَمْنَ مَکانَ الْخَوْفِ، فَصارُوا مُلُوکاً حُکَّاماً، وَ أَئِمَّةً أَعْلاَماً، وَ قَدْ بَلَغَتِ الْکَرامَةُ مِنَ اللَّهِ لَهُمْ، ما لَمْ تَذْهَبِ الْآمالُ إِلَیْهِ بِهِمْ.
ترجمه :
تا آنگاه که خدای سبحان دید که چگونه در راه محبت او، بر آن همه آزار، شکیبایی می ورزند و چسان از خوف او هر ناگواری را تحمل می کنند.
پس از آن تنگناهای بلا، راهشان را بگشود و خواریشان را به عزت بدل نمود و وحشتشان را به ایمنی، پادشاهان و حاکمان شدند و پیشوایانی سرفراز. کرامت خداوندی در حق ایشان به جایی رسید که هرگز آرزوی آن را در دل نپرورده بودند.
متن خطبه :
فَانْظُرُوا کَیْفَ کانُوا حَیْثُ کانَتِ الْأَمْلاءُ مُجْتَمِعَةً، وَ الْأَهْواءُ مُؤْتَلِفَةً، وَ الْقُلُوبُ مُعْتَدِلَةً، وَ الْأَیْدِی مُتَرادِفَةً وَ السُّیُوفُ مُتَناصِرَةً، وَ الْبَصائِرُ نافِذَةً، وَ الْعَزائِمُ واحِدَةً. أَلَمْ یَکُونُوا أَرْباباً فِی أَقْطَارِ الْأَرَضِینَ، وَ مُلُوکاً عَلَی رِقابِ الْعالَمِینَ؟
ترجمه :
بنگرید که حال آنان چگونه بود، آنگاه که جماعتشان متفق بودند و آرایشان یکی بود و شمشیرهاشان آخته به یاری هم. و دیده بصیرشان ژرف نگر و عزم و آهنگشان یگانه بود. آیا در آن روزگاران مهتران روی زمین و ملوک فرمانروا بر مردم جهان نبودند؟
متن خطبه :
فَانْظُرُوا إلی ما صارُوا إلَیْهِ فِی آخِرِ أُمُورِهِمْ حِینَ وَقَعَتِ الْفُرْقَةُ، وَ تَشَتَّتِ الْأُلْفَةُ، وَ اخْتَلَفَتِ الْکَلِمَةُ وَ الْأَفْئِدَةُ، وَ تَشَعَّبُوا مُخْتَلِفِینَ، وَ تَفَرَّقُوا مُتَحارِبِینَ، قَدْ خَلَعَ اللَّهُ عَنْهُمْ لِباسَ کَرامَتِهِ، وَ سَلَبَهُمْ غَضارَةَ نِعْمَتِهِ، وَ بَقِیَ قَصَصُ أَخْبارِهِم فِیکُمْ عِبَراً لِلْمُعْتَبِرِینَ مِنْکُمْ.
ترچمه
آنگاه به پایان کارشان بنگرید، زمانی که میانشان تفرقه افتاد و الفتشان به پراکندگی کشید و میان آنها به دل و زبان خلاف و پراکندگی افتاد. با یکدیگر به نزاع برخاستند و خداوند جامه کرامت خود از تنشان به در کرد و نعمت سرشارش را از آنان بستد. داستانشان در میان شما بماند تا مگر عبرت گیرندگان عبرت گیرند.

30. از حال فرزندان اسماعیل و اسحاق و فرزندان اسرائیل پند گیرید

متن خطبه :
فَاعْتَبِرُوا بِحالِ وَلَدِ إِسْماعِیلَ وَ بَنِی إِسْحاقَ وَ بَنِی إِسْرائِیلَ - عَلَیْهِمُ السَّلامُ - فَما أَشَدَّ اعْتِدالَ الْأَحْوالِ وَ أَقْرَبَ اشْتِباهَ الْأَمْثالِ.
ترجمه :
از حال فرزندان اسماعیل و اسحاق و فرزندان اسرائیل (درود بر آنان) پند گیریدحالاتشان چه به هم شبیه است و شباهتشان نزدیک.
متن خطبه :
تَأَمَّلُوا أَمْرَهُمْ فِی حالِ تَشَتُّتِهِمْ وَ تَفَرُّقِهِمْ، لَیالِیَ کانَتِ الْأَکاسِرَةُ وَ الْقَیاصِرَةُ أَرْباباً لَهُمْ یَحْتازُونَهُمْ عَنْ رِیفِ الْآفاقِ وَ بَحْرِ الْعِراقِ وَ خُضْرَةِ الدُّنْیا إلی مَنابِتِ الشِّیحِ، وَ مَها فِی الرِّیحِ، وَ نَکَدِ الْمَعاشِ.
فَتَرَکُوهُمْ عالَةً مَساکِینَ إخْوانَ دَبَرٍ وَ وَبَرٍ، أَذَلَّ الْأُمَمِ داراً، وَ أَجْدَبَهُمْ قَراراً، لا یَأْوُونَ إلی جَناحِ دَعْوَةٍ یَعْتَصِمُونَ بِها، وَ لا إلی ظِلِّ أُلْفَةٍ یَعْتَمِدُونَ عَلَی عِزِّها، فَالْأَحْوالُ مُضْطَرِبَةٌ، وَ الْأَیْدِی مُخْتَلِفَةٌ، وَ الْکَثْرَةُ مُتَفَرِّقَةٌ، فِی بَلاءِ أَزْلٍ، وَ أَطْباقِ جَهْلٍ، مِنْ بَناتٍ مَوْؤُدَةٍ، وَ أَصْنامٍ مَعْبُودَةٍ، وَ أَرْحامٍ مَقْطُوعَةٍ، وَ غاراتٍ مَشْنُونَةٍ.
تُغْمَزُ لَهُمْ قَناةٌ، وَ لا تُقْرَعُ لَهُمْ صَفاةٌ.
ترجمه :
در کار آنها بیندیشید و به پراکندگی و تفرقه آنها در روزگاری که کسراها و قیصرها سرورانشان بودند.
آنها را از آبادیهای آفاق و دریای عراق و اراضی سبز و خرم می راندند و به جایهایی که «درمنه» می روید و بادهای سخت می وزد، می فرستادند و آنان گرفتار زندگی سخت و ناگواری شدند.
آنان را، چون گروهی درویش و مسکین با چند اشتر پشت ریش و مشتی کرک رها کردند.
از حیث مساکنشان، خوارترین ملتها بودند و سرزمینشان بی آب و گیاه ترین زمینها.
نه به دعوتی پیوسته بودند، که بر آن تعصب ورزند و نه سایه سار محبتی داشتند، که در آنجا بیارامند و به عزت و ارجمندی متکی شوند.
احوالشان پریشان بود و آرایشان گونه گون.
با آنکه به شمار بیش بودند، در پراکندگی می زیستند، گرفتار بلاهای سخت و نادانیهای تو بر تو، چون زنده به گور کردن دختران و پرستش بتان و بریدن از خویش و پیوند و رفتن در پی غارت و تاراج.
متن خطبه :
فَانْظُرُوا إلی مَواقِعِ نِعَمِ اللَّهِ عَلَیْهِمْ حِینَ بَعَثَ إِلَیْهِمْ رَسُولاً، فَعَقَدَ بِمِلَّتِهِ طاعَتَهُمْ، وَ جَمَعَ عَلَی دَعْوَتِهِ أُلْفَتَهُمْ، کَیْفَ نَشَرَتِ النِّعْمَةُ عَلَیْهِمْ جَناحَ کَرامَتِها، وَ أَسالَتْ لَهُمْ جَداوِلَ نَعِیمِها، وَ الْتَفَّتِ الْمِلَّةُ بِهِمْ فِی عَوائِدِ بَرَکَتِها، فَأَصْبَحُوا فِی نِعْمَتِها غَرِقِینَ، وَ فِی خُضْرَةِ عَیْشِها فَکِهِینَ. قَدْ تَرَبَّعَتِ الْأُمُورُ بِهِمْ فِی ظِلِّ سُلْطانٍ قاهِرٍ، وَ آوَتْهُمُ الْحالُ إلی کَنَفِ عِزٍّ غالِبٍ، وَ تَعَطَّفَتِ الْأُمُورُ عَلَیْهِمْ فِی ذُری مُلْکٍ ثابِتٍ، فَهُمْ حُکَّامٌ عَلَی الْعالَمِینَ، وَ مُلُوکٌ فِی أَطْرافِ الْأَرَضِینَ، یَمْلِکُونَ الْأُمُورَ عَلی مَنْ کانَ یَمْلِکُها عَلَیْهِمْ، وَ یُمْضُونَ الْأَحْکامَ فِیمَنْ کانَ یُمْضِیها فِیهِمْ، لا تُغْمَزُ لَهُمْ قَناةٌ، وَ لا تُقْرَعُ لَهُمْ صَفاةٌ.
ترجمه :
سپس این قوم را بنگرید، آنگاه که خداوند نعمتهای خویش به آنان ارزانی داشت و برایشان پیامبری (پیامبر اسلام) فرستاد و آنان را فرمانبردار آیین او نمود و به دعوت او پراکندگیهاشان را به یگانگی بدل کرد. و نعمت، بال کرامت بر سرشان بگسترد و جویبارهای خود را به سویشان روان داشت. دین خدا آنان را در سودها و برکات خود درپیچید.
در نعمت اسلام غرقه شدند و در مرغزارهای زندگی خوش به شادمانی بیارمیدند.
در سایه سلطانی قاهر و غالب کارهاشان به سامان آمد و حالشان به گونه ای نیکو شد که در کنف عزّت و پیروزمندی جای گرفتند.
کارها به آسانی می راندند و بر اوج اقتدار جای گرفتند و بر همه جهانیان فرمانروا شدند.
پادشاهانی شدند فرمانروا بر سراسر زمین. از هر کس که بر آنها فرمان رانده بود، فرمانروایی بستدند و کسانی را که روزگاری بر آنان حکومت می کردند به زیر فرمان درآوردند.
دیگر نه کسی را اندیشه آن بود که نیزه ای بر آنان راند و نه سنگی به سوی ایشان افکند.

31. بدانید که شما بند طاعت اسلام از دستها گشودید

متن خطبه :
أَلا وَ إِنَّکُمْ قَدْ نَفَضْتُمْ أَیْدِیَکُمْ مِنْ حَبْلِ الطّاعَةِ، وَ ثَلَمْتُمْ حِصْنَ اللَّهِ الْمَضْرُوبَ عَلَیْکُمْ بِأَحْکامِ الْجاهِلِیَّةِ.
ترجمه :
بدانید که شما بند طاعت اسلام از دستها گشودید و آن دژ خدایی را که گرداگردتان را فرا گرفته بود با به کار بستن احکام جاهلیت، سوراخ کردید.
متن خطبه :
وَ إنَّ اللَّهَ - سُبْحَانَهُ - قَدِ امْتَنَّ عَلَی جَماعَةِ هَذِهِ الْأُمَّةِ فِیما عَقَدَ بَیْنَهُمْ مِنْ حَبْلِ هَذِهِ الْأُلْفَةِ - الَّتِی یَنْتَقِلُونَ فِی ظِلِّها وَ یَأْوُونَ إلی کَنَفِها - بِنِعْمَةٍ لا یَعْرِفُ أَحَدٌ مِنَ الْمَخْلُوقِینَ لَها قِیمَةً، لِأَنَّها أَرْجَحُ مِنْ کُلِّ ثَمَنٍ، وَ أَجَلُّ مِنْ کُلِّ خَطَرٍ.
ترجمه :
خدای سبحان بر جماعت این امت منت نهاد، آنگاه که میانشان عقد الفت بست. الفتی که در سایه آن قدم می زدند و در پناه آن می آرمیدند. همراه با نعمتی که هیچیک از آفریدگان بهای آن ندانند، زیرا بهایش از هر بهایی بیش است و ارجش از هر ارجمندی برتر.
متن خطبه :
وَ اعْلَمُوا أَنَّکُمْ صِرْتُمْ بَعْدَ الْهِجْرَةِ أَعْرَاباً، وَ بَعْدَ الْمُوالاةِ أَحْزَاباً، مَا تَتَعَلَّقُونَ مِنَ الْإسْلامِ إلاَّ بِاسْمِهِ، وَ لا تَعْرِفُونَ مِنَ الْإیمانِ إِلاَّ رَسْمَهُ.
ترجمه :
بدانید که شما بعد از هجرت بار دیگر شیوه اعراب بادیه نشین را پیش گرفتید و پس از عقد مودت گروه گروه شدید. از اسلام تنها نام آن بر خود بستید و از ایمان تنها به ظاهر آن بسنده کردید.
متن خطبه :
تَقُولُونَ: النّارَ وَ لا الْعارَ، کَأَنَّکُمْ تُرِیدُونَ أَنْ تُکْفِئُوا الْإسْلامَ عَلی وَجْهِهِ انْتِهاکاً لِحَرِیمِهِ، وَ نَقْضاً لِمِیثاقِه، الَّذِی وَضَعَهُ اللَّهُ لَکُمْ حَرَماً فِی أَرْضِهِ، وَ أَمْناً بَیْنَ خَلْقِهِ، وَ إِنَّکُمْ إِنْ لَجأْتُمْ إِلَی غَیْرِهِ حارَبَکُمْ أَهْلُ الْکُفْرِ، ثُمَّ لا جَبْرائِیلُ وَ لا مِیکائِیلُ وَ لا مُهاجِرُونَ وَ لا أَنْصارٌ یَنْصُرُونَکُمْ، إِلاَّ الْمُقارَعَةَ بِالسَّیْفِ حَتی یَحْکُمَ اللَّهُ بَیْنَکُمْ.
ترجمه :
می گویید: آتش، آری و ننگ و عار، نه.
گویی می خواهید که چهره اسلام را وارونه سازید و پرده حرمتش بردرید و پیمانی را که خدا با شما بسته است بگسلید. همان پیمان که آن را در زمین پناهگاه خود ساخت و جای امن و آسایش در میان آفریدگان خود قرار داد.
اگر از اسلام به غیر اسلام پناه جویید کافران به پیکار شما خواهند خاست. نه جبرئیل به یاریتان خواهد آمد و نه میکائیل، نه مهاجران و نه انصار. و یاوری جز ضربه های شمشیر نخواهید داشت تا آنگاه که خدا در میان شما حکم کند.
متن خطبه :
وَ إنَّ عِنْدَکُمُ الْأَمْثالَ مِنْ بَأْسِ اللَّهِ وَ قَوارِعِهِ، وَ أَیَّامِهِ وَ وَقائِعِهِ، فَلا تَسْتَبْطِئُوا وَعِیدَهُ جَهْلاً بِأَخْذِهِ وَ تَهاوُناً بِبَطْشِهِ، وَ یَأْساً مِنْ بَأْسِهِ.
ترجمه :
هر آینه، شما را نمونه های عبرت آمیزی است، از عذابها و سختیهای کوبنده الهی بر امتهای پیشین و روزهای نزول عذاب و حوادث سخت او.
فرا رسیدن عذاب خدا را دیر می نگارید، بدین بهانه که از مؤآخذه او بیخبرید یا خشم و غضب او را سهل می شمارید و چنان پندارید که عذاب او به شما نخواهد رسید.

32. امر به معروف و نهی از منکر

متن خطبه :
فَإنَّ اللَّهَ - سُبْحانَهُ - لَمْ یَلْعَنِ الْقَرْنَ الْماضِی بَیْنَ أَیْدِیکُمْ إِلاَّ لِتَرْکِهِمُ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیَ عَنِ الْمُنْکَرِ، فَلَعَنَ اللَّهُ السُّفَهاءَ لِرُکُوبِ الْمَعاصِی، وَ الْحُلَماءَ لِتَرْکِ التَّناهِی.
ترجمه :
خداوند سبحان گذشتگان را که پیش از شما بودند، از رحمت خود دور نساخت، مگر بدین سبب که امر به معروف و نهی از منکر را ترک کردند. خداوند سفیهان را به خاطر ارتکاب معاصی و اهل خرد را به سبب واگذاشتن نهی از منکر لعنت نموده است.
متن خطبه :
أَلا وَ قَدْ قَطَعْتُمْ قَیْدَ الْإِسْلامِ، وَ عَطَّلْتُمْ حُدُودَهُ، وَ أَمَتُّمْ أَحْکامَهُ، أَلا وَ قَدْ أَمَرَنِیَ اللَّهُ بِقِتالِ أَهْلِ الْبَغْیِ وَ النَّکْثِ وَ الْفَسادِ فِی الْأَرْضِ فَأَمّا النّاکِثُونَ فَقَدْ قاتَلْتُ، وَ أَمَّا الْقاسِطُونَ فَقَدْ جاهَدْتُ، وَ أَمَّا الْمارِقَةُ فَقَدْ دَوَّخْتُ، وَ أَمَّا شَیْطانُ الرَّدْهَةِ فَقَدْ کُفِیتُهُ بِصَعْقَةٍ سُمِعَتْ لَها وَجْبَةُ قَلْبِهِ وَ رَجَّةُ صَدْرِهِ، وَ بَقِیَتْ بَقِیَّةٌ مِنْ أَهْلِ الْبَغْیِ، وَ لَئِنْ أَذِنَ اللَّهُ فِی الْکَرَّةِ عَلَیْهِمْ لَأُدِیلَنَّ مِنْهُمْ إِلاَّ ما یَتَشَذَّرُ فِی أَطْرافِ الْأَرْضِ تَشَذُّراً.
ترجمه :
آگاه باشید که شما رشته اسلام را بریده اید و حدود آن را اجرا نکرده اید و احکامش را میرانده اید.
بدانید که خدا مرا به جنگ با سرکشان و پیمان شکنان و کسانی که در زمین فساد می کنند، فرمان داده است و من با پیمان شکنان جنگیدم و با آنان که حق را واگذاشتند، جهاد کردم و بیرون شدگان از دین را خوار و زبون نمودم.
اما شیطان رّدهه (مراد از شیطان، ردهه، هرقوص بن زهیر است که ذوالثدیه لقب داشت) با بانگی که بر او زدم، کارش را تمام کردم. بانگی که در اثر آن صدای قلبش را و لرزش سینه اش را شنیدم.
بقیتی از باغیان و تجاوزگران باقی مانده اند، اگر خدا مرا اجازت دهد باز بر آنها می تازم و دولتشان را می ستانم، جز اندک مردمی از ایشان که در اطراف زمین پراکنده باشند.

33. من در خردی پشت عرب را به خاک رسانیدم

متن خطبه :
أَنَا وَضَعْتُ بِکَلاکِلِ الْعَرَبِ، وَ کَسَرْتُ نَواجِمَ قُرُونِ رَبِیعَةَ وَ مُضَرَ، وَ قَدْ عَلِمْتُمْ مَوْضِعِی مِنْ رَسُولِ اللَّهِ - صَلّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ - بِالْقَرابَةِ الْقَرِیبَةِ، وَ الْمَنْزِلَةِ الْخَصِیصَةِ.
ترجمه :
من در خردی پشت عرب را به خاک رسانیدم و شاخهای ربیعه و مضر را شکستم و شما از منزلت من در نزد رسول الله آگاه هستید، هم از جهت خویشاوندی و هم از جهت حرمت خاصی که برای من می شناخت.

34. من خردسال بودم که پیامبر مرا در کنار خود می نشاند

متن خطبه :
وَضَعَنِی فِی حِجْرِهِ وَ أَنَا وَلَدٌ، یَضُمُّنِی إِلی صَدْرِهِ، وَ یَکْنُفُنِی فِی فِراشِهِ، وَ یُمِسُّنِی جَسَدَهُ، وَ یُشِمُّنِی عَرْفَهُ. وَ کانَ یَمْضَغُ الشَّیْ ءَ ثُمَّ یُلْقِمُنِیهِ.
ترجمه :
من خردسال بودم که مرا در کنار خود می نشاند و بر سینه خود می چسباند و در بستر خود می خوابانید و تن من به تن او می سایید و بوی خوش خود را به مشام من می رسانید.
گاه چیزی را می جوید و در دهان من می نهاد.

35. پیامبر هرگز نه دروغی از من شنید و نه در رفتارم خطایی دید

متن خطبه :
وَ ما وَجَدَ لِی کَذْبَةً فِی قَوْلٍ، وَ لا خَطْلَةً فِی فِعْلٍ، وَ لَقَدْ قَرَنَ اللَّهُ بِهِ - صَلّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ - مِنْ لَدُنْ أَنْ کانَ فَطِیماً أَعْظَمَ مَلَکٍ مِنْ مَلاَئِکَتِهِ، یَسْلُکُ بِهِ طَرِیقَ الْمَکارِمِ، وَ مَحاسِنَ أَخْلاقِ الْعالَمِ، لَیْلَهُ وَ نَهارَهُ.
ترجمه :
او هرگز نه دروغی از من شنید و نه در رفتارم خطایی دید.
از آن زمان که رسول الله (صلی الله علیه و آله) از شیر باز گرفته شد، خداوند، بزرگترین مَلَک خود را شب و روز همنشین او ساخت تا او را به راه بزرگواریها و خصال و اخلاق نیکو برد.
متن خطبه :
وَ لَقَدْ کُنْتُ أَتَّبِعُهُ اتِّباعَ الْفَصِیلِ أَثَرَ أُمِّهِ، یَرْفَعُ لِی فِی کُلِّ یَوْمٍ مِنْ أَخْلاقِهِ عَلَماً، وَ یَأْمُرُنِی بِالاقْتِداءِ بِهِ.
ترجمه :
من همواره، چون بچه شتری که در پی مادر رود در پی او می رفتم و او هر روز یکی از صفات پسندیده اش را بر من آشکار می نمود و مرا می فرمود که بدان اقتدا کنم.
متن خطبه :
وَ لَقَدْ کانَ یُجاوِرُ فِی کُلِّ سَنَةٍ بِحِراءَ، فَأَراهُ وَ لا یَراهُ غَیْرِی، وَ لَمْ یَجْمَعْ بَیْتٌ واحِدٌ یَوْمَئِذٍ فِی الْإسْلامِ غَیْرَ رَسُولِ اللَّهِ - صَلّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ - وَ خَدِیجَةَ وَ أَنَا ثالِثُهُما، أَرَی نُورَ الْوَحْیِ وَ الرِّسالَةِ، وَ أَشُمُّ رِیحَ النُّبُوَّةِ.
ترجمه :
هر سال در غار حراء، زمانی چند خلوت می گزید. من او را می دیدم و جز من کسی نمی دید.
روزگاری جز خانه ای که رسول الله صلی الله علیه و آله و خدیجه و من در آن می زیستیم، اسلام را دیگر خانه ای نبود. نور وحی و رسالت را به چشم می دیدم و بوی نبوت را می شنیدم.

36. هنگامی که وحی نازل می شد صدای ناله شیطان را می شنیدم

متن خطبه :
وَ لَقَدْ سَمِعْتُ رَنَّةَ الشَّیْطانِ حِینَ نَزَلَ الْوَحْیُ عَلَیْهِ صَلّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ، فَقُلْتُ یا رَسُولَ اللَّهِ مَا هَذِهِ الرَّنَّةُ؟ فَقالَ: «هذَا الشَّیْطانُ قَدْ أَیسَ مِنْ عِبادَتِهِ، إِنَّکَ تَسْمَعُ ما أَسْمَعُ، وَ تَری ما أَری، إِلاَّ أَنَّکَ لَسْتَ بِنَبِیِّ، وَ لکِنَّکَ لَوَزِیرٌ، وَ إِنَّکَ لَعَلی خَیْرٍ».
ترجمه :
هنگامی که وحی نازل می شد صدای ناله شیطان را می شنیدم. می پرسیدم یا رسول الله، این صدای چیست؟ می گفت که صدای شیطان است، از اینکه او را بپرستند، نومید شده است. تو هم می شنوی، هر چه من می شنوم و می بینی آنچه من می بینم، جز آنکه تو پیامبر نیستی ولی تو وزیر منی، تو به راه خیر می روی.

37. گروهی از بزرگان قریش بیامدند و گفتند...

متن خطبه :
وَ لَقَدْ کُنْتُ مَعَهُ - صَلّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ - لَمّا أَتَاهُ الْمَلأُ مِنْ قُرَیْشٍ، فَقالُوا لَهُ: یَا مُحَمَّدُ إِنَّکَ قَدِ ادَّعَیْتَ عَظِیماً لَمْ یَدَّعِهِ آباؤُکَ وَ لا أَحَدٌ مِنْ بَیْتِکَ، وَ نَحْنُ نَسْأَلُکَ أَمْراً إِنْ أَنْتَ أَجَبْتَنا إلَیْهِ وَ أَرَیْتَناهُ عَلِمْنا أَنَّکَ نَبِیُّ وَ رَسُولٌ، وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ عَلِمْنا أَنَّکَ ساحِرٌ کَذَّابٌ.
ترجمه :
من با آن حضرت (صلی الله علیه و آله) بودم که گروهی از بزرگان قریش بیامدند و گفتند:
یا محمد تو ادعای بزرگی کرده ای که نه پدرانت چنان کرده بودند و نه یکی از خاندانت. ما از تو چیزی می خواهیم که اگر بپذیری و به ما نشان بدهی، می دانیم که تو پیامبر و فرستاده او هستی و اگر نکنی دانیم که جادوگر و دروغگویی.
متن خطبه :
فَقالَ صَلّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: «وَ ما تَسْأَلُونَ؟». قالُوا: تَدْعُو لَنا هَذِهِ الشَّجَرَةَ حَتَّی تَنْقَلِعَ بِعُرُوقِها وَ تَقِفَ بَیْنَ یَدَیْکَ. فَقالَ صَلّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: «إِنَّ اللَّهَ عَلی کُلِّ شَیْ ءٍ قَدِیرٌ، فإِنْ فَعَلَ اللَّهُ لَکُمْ ذَلِکَ أَتُؤْمِنُونَ وَ تَشْهَدُونَ بِالْحَقِّ؟»
ترجمه :
پیامبر (صلی الله علیه و آله) پرسید: چه می خواهید، گفتند: این درخت را فراخوان تا از ریشه به درآید و بیاید و پیش روی تو بایستد. پیامبر صلی الله علیه و آله گفت: خدا بر هر کاری تواناست. آیا اگر خدا برای شما چنین کند، ایمان می آورید و به حق شهادت می دهد؟
متن خطبه :
قالُوا: نَعَمْ قالَ: «فَإِنِّی سَأُرِیکُمْ ما تَطْلُبُونَ، وَ إِنِّی لَأَعْلَمُ أَنَّکُمْ لا تَفِیئُونَ إِلَی خَیْرٍ، وَ إِنَّ فِیکُمْ مَنْ یُطْرَحُ فِی الْقَلِیبِ، وَ مَنْ یُحَزِّبُ الْأَحْزابَ.
ترجمه :
گفتند: آری، گفت: اکنون هر چه خواسته اید به شما نشان خواهم داد. ولی می دانم که به راه خیر باز نمی گردید. در میان شما کسی است که به چاه قلیب افکنده شود ((قلیب، نام چاهی است در ناحیه بدر. اشاره است به شکست مشرکان در بدر و افکندن اجساد شماری از آنان چون ابوجهل و شیبه و عتبه در آن. (و کسی است که گروهها را گرد آورد) اشاره است به جنگ احزاب یا خندق و ابوسفیان و گرد آوردن احزاب)).
متن خطبه :
ثُمَّ قالَ صَلّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: «یَا أَیَّتُهَا الشَّجَرَةُ إِنْ کُنْتِ تُؤْمِنِینَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ تَعْلَمِینَ أَنِّی رَسُولُ اللَّهِ فَانْقَلِعِی بِعُرُوقِکِ حَتَّی تَقِفِی بَیْنَ یَدَیَّ بِإِذْنِ اللَّهِ».
ترجمه :
سپس گفت: ای درخت، اگر به خدا و روز جزا ایمان داری و می دانی که پیامبر خدا هستم، به اذن خدای از ریشه به درآی و بیا و در برابر من بایست.
متن خطبه :
فَوَالَّذِی بَعَثَهُ بِالْحَقِّ لا نْقَلَعَتْ بِعُرُوقِها وَ جاءَتْ وَ لَها دَوِیُّ شَدِیدٌ وَ قَصْفٌ کَقَصْفِ أَجْنِحَةِ الطَّیْرِ، حَتَّی وَقَفَتْ بَیْنَ یَدَیْ رَسُولِ اللَّهِ - صَلّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ - مُرَفْرِفَةً، وَ أَلْقَتْ بِغُصْنِهَا الْأَعْلَی عَلی رَسُولِ اللَّهِ - صَلّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ - وَ بِبَعْضِ أَغْصانِهَا عَلَی مَنْکِبِی وَ کُنْتُ عَنْ یَمِینِهِ صَلّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ.
ترجمه :
سوگند به کسی که او را به رسالت مبعوث داشته، درخت از جای برآمد و بیامد. آوازی سخت داشت و چون پرندگان بال زنان بیامد و در برابر رسول الله (صلی الله علیه و آله) بایستاد و شاخه های بالای خود را بر رسول الله صلی الله علیه و آله سایبان ساخت و یکی از شاخه هایش را بر شانه من نهاد که در طرف راست آن حضرت صلی الله علیه و آله بودم.
متن خطبه :
فَلَمَّا نَظَرَ الْقَوْمُ إِلَی ذَلِکَ قالُوا عُلُوّاً وَ اسْتِکْباراً: فَمُرْها فَلْیَأْتِکَ نِصْفُها وَ یَبْقَی نِصْفُها. فَأَمَرَها بِذَلِکَ، فَأَقْبَلَ إِلَیْهِ نِصْفُها کَأَعْجَبِ إِقْبالٍ وَ أَشَدِّهِ دَوِیّاً، فَکادَتْ تَلْتَفُّ بِرَسُولِ اللَّهِ صَلّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ، فَقالُوا کُفْراً وَ عُتُوّاً: فَمُرْ هَذَا النِّصْفَ فَلْیَرْجِعْ إِلی نِصْفِهِ کَما کَانَ. فَأَمَرَهُ صَلّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فَرَجَعَ.
ترجمه :
مردم به آن نگریستند و از روی بلندی گرایی و گردنکشی گفتند:
اکنون فرمانش ده که نیمی از آن نزد تو آید و آن نیم دیگر بر جای ماند. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمان داد. نیمی از درخت با رفتاری عجیب و آوازی بلندتر، نزد او آمد. آنقدر که نزدیک بود به گرد او پیچیده شود. آنها از روی کبر و سرکشی گفتند: حال بفرمای تا به نیم دیگر خود ملحق شود. پس پیامبر صلی الله علیه و آله امر فرمود و درخت بازگشت.
متن خطبه :
فَقُلْتُ أَنَا: لا إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ، إِنِّی أَوَّلُ مُؤْمِنٍ بِکَ یَا رَسُولَ اللَّهِ، وَ أَوَّلُ مَنْ آمَنَ بِأَنَّ الشَّجَرَةَ فَعَلَتْ ما فَعَلَتْ بِأَمْرِ اللَّهِ تَعالی تَصْدِیقاً بِنُبُوَّتِکَ وَ إِجْلالاً لِکَلِمَتِکَ.
ترجمه :
من گفتم: لا اله الا الله. من نخستین کسی هستم که به تو ایمان آورده ام. ای رسول خدا و نخستین کسی هستم که گواهی می دهم که به امر خدای تعالی برای تصدیق نبوت تو و ارج نهادن بر سخن تو، درخت چه کرد.
متن خطبه :
فَقالَ الْقَوْمُ کُلُّهُمْ: بَلْ ساحِرٌ کَذّابٌ! عَجِیبُ السِّحْرِ خَفِیفٌ فِیهِ، وَ هَلْ یُصَدِّقُکَ فِی أَمْرِکَ إِلاَّ مِثْلُ هَذا؟ (یَعْنُونَنِی).
ترجمه :
همه آن قوم گفتند که این مرد جادوگری دروغگوست. شگفت جادوگری و در جادوگری چه سبک دست.
آنها گفتند: آیا جز همانند این (مقصودشان من بودم) کسی تو را در کارت تصدیق کند؟

38. من از قومی هستم که ملامت هیچ ملامتگری آنان را از راه خدای باز نمی دارد

متن خطبه :
وَ إِنِّی لَمِنْ قَوْمٍ لا تَأْخُذُهُمْ فِی اللَّهِ لَوْمَةُ لائِمٍ، سِیماهُمْ سِیمَا الصِّدِّیقِینَ، وَ کَلامُهُمْ کَلامُ الْأَبْرارِ. عُمَّارُ اللَّیْلِ وَ مَنارُ النَّهارِ، مُتَمَسِّکُونَ بِحَبْلِ الْقُرْآنِ، یُحْیُونَ سُنَنَ اللَّهِ وَ سُنَنَ رَسُولِهِ، لا یَسْتَکْبِرُونَ وَ لا یَعْلُونَ، وَ لا یَغُلُّونَ، وَ لا یُفْسِدُونَ. قُلُوبُهُمْ فِی الْجِنانِ، وَ أَجْسادُهُمْ فِی الْعَمَلِ.
ترجمه :
من از قومی هستم که ملامت هیچ ملامتگری آنان را از راه خدای باز نمی دارد. چهره آنان چهره راستگویان است و سخنشان سخن نیکان. شب را به عبادت بیدارند و روزها، مردم را چراغ هدایت اند. چنگ در ریسمان قرآن زده اند و سنتهای خدا و سنتهای پیامبرش را زنده نگه می دارند. نه گردنکشی می کنند و نه برتری می فروشند. از نادرستی و تبهکاری به دورند. دلهایشان در بهشت است و تن هایشان در کار عبادت.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی