أربعینات

پایگاه چهل حدیث های کوتاه در موضوع های متفاوت

أربعینات

پایگاه چهل حدیث های کوتاه در موضوع های متفاوت

أربعینات

شهادت ام الائمة النجبا سیدة نساء العالمین را تسلیت عرض می کنیم
سایت چهل حدیث ها (اربعینات)
مَنْ حَفِظَ مِنْ أَحَادِیثِنا أَرْبَعِینَ حَدِیثاً بَعَثَهُ اللَّهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ عَالِماً فَقِیها. الکافی‏ ج۱: ص۴۸.
سعی ما بر فراهم نمودن چهل حدیث های موضوعی است که آسان وسریع در دسترس اندیشوران محقق، مبلغین، سخنوران و ارباب منبر (حفظهم الله) باشد.
<زندگی عاقلانه در دنیا این است که انسان از امکاناتی که خداوند در اختیارش قرار داده، برای رسیدن به تکامل و سعادت دو جهان استفاده کند، نه آن‌که تمام همت و تلاش خویش را صرف دنیا کرده و از آخرت غافل بماند که در این صورت دچار خسران و ضرر بزرگ شده است. انسان‌های پرهیزکار از مظاهر دنیا به حداقل اکتفا نموده و تمام سعی و کوشش آنان به زندگی آخرت معطوف است که آن‌جا سرای جاوید و ابدی است
قرآن کریم در توصیف زندگی دنیا می‌فرماید: «وَ مَا الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلاَّ لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ لَلدَّارُ الْآخِرَةُ خَیْرٌ لِلَّذینَ یَتَّقُونَ أَ فَلا تَعْقِلُون»؛[1] زندگى دنیا، چیزى جز بازى و سرگرمى نیست! و سراى آخرت، براى آنها که پرهیزکارند، بهتر است، آیا نمى‌‌‏‌اندیشید؟.>

عزیزان، ما را از نظرات سودمندتان محروم نفرمایید. قبلا از الطاف شما متشکریم.
-----------------------------------------------
ایمیل: chelhadith.ir@gmail.com
-----------------------------------------------
امام عسکری علیه السلام: «نَحنُ حُجَجُ اللهِ عَلَیکُم وَ فاطِمَةُ حُجَّةٌ عَلَینا». یعنی ما حجّت های خداوند بر شماییم و فاطمه علیها سلام الله حجّت بر ماست.
جستجو در پایگاه شما را سریعتر به هدف میرساند

دنبال کنندگان ۴ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

معدن الجواهر و ریاضة الخواطر، للکراجکی

دوشنبه, ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۱۰:۳۴ ق.ظ

معدن الجواهر

و ریاضة الخواطر

ابو الفتح محمد بن علی الکراجکی صاحب کنز الفوائد

متوفی 449 هـ

http://bayanbox.ir/view/6074330904736142215/143.png

تحقیق و تصحیح:

السید محمد الحسینی النیشابوری

1414هـ ق

این کتاب از منابع بحار و شامل خصال های یکگانه تا دهگانه می باشد که بسیار مطلوب اهل منبر است


باب ما جاء فی واحد

باب ما جاء فی اثنین

باب ما جاء فی ثلاثه

باب ما جاء فی اربعه

باب ما جاء فی خمسه

باب ما جاء فی سته

باب ما جاء فی سبعه

باب ما جاء فی ثمانیه

باب ما جاء فی تسعه

باب ما جاء فی عشره

(32)

بسم اللّه الرّحمن الرّحیم

الحَمدُ للّه‏ِ وَلِیِّ الکَرَمِ، وَ مَولَى النِّعَمِ، وَ فاتِقِ الأذهانِ لإظهارِ الحِکَمِ، وَ مُطلِقِ
الألسُنِ بِأنواعِ الکَلِمِ، وَ صَلَواتُهُ عَلَى المَبعُوثِ رَحمَةً لِلاُمَمِ، وَ کاشِفا لِلظُّلَمِ، سَیِّدِنا مُحَمَّدٍ
رَسُولِ اللّه‏ِ أفضَلِ العَرَبِ وَ العَجَمِ، وَ خَیرِ مَن أرشَدَ وَ أعلَمَ، وَ عَلى آلِهِ الطّاهِرِینَ وَ سَلَّمَ.

أمّا بَعدُ: هذا کِتابٌ جَمَعتُ فِیهِ مِن جَواهِرِ الألفاظِ وَ دُرَرِها، وَ عُیُونِ المَعانِی وَ
غُرَرِها، ما فِیهِ نَفعٌ لِمَنِ انتَفَعَ، وَ عِلمٌ لِمَن وَعى وَ جَمَعَ، جَعَلتُهُ فُصُولاً مُبَوَّبَةً فِی عَشَرةِ
أقسامٍ، مُرَتَّبَةً عَلى تَرتِیبِ تَوالِی الآحادِ، وَ نَظمِ تَألِیفِ الأعدادِ، وَ قَد سَلَکَ غَیرِی
هذَا الـنَّمَطَ وَ اختَصَرَ، وَ فِی هذَا الکِتابِ زِیادَةٌ عَلى ما ذَکَرَ، وَ کُلٌّ باذِلٌ استِطاعَتَهُ، وَ
العِلمُ لا یُدرِکُ أحَدٌ غایَتَهُ .

حمد و ستایش مر خداوندى را سزاست که صاحب کرم است و ارباب
نعم، او که شکافنده اذهان است براى آشکار ساختن حکم، و روان کننده
زبانها است به انواع کلم، و درود و سلام او بر آنکه برانگیخته شد تا
رحمت باشد بر اُمَم، و بر طرف کننده جهل باشد و ظُلَم، یعنى سرور ما

(33)


محمّد فرستاده خدا و برترینِ عرب و عجم، و بهترین کسى که ارشاد نموده
و دانا هَم، و بر اهل بیت طاهرینش صلّى اللّه‏ علیهم و سلَّم.

امّا بعد این کتابى است که گرد آوردم در آن جواهر و گوهرهاى الفاظ و
چشمه‏ هاى معانى را که مایه نفع براى منتفعین و علم براى جامعین و
حافظین است، قرار دادم آن را ده باب بر ترتیب و نظم اعداد، البتّه غیر من
نیز این راه را پیموده و مختصرى بر این منوال تألیف نموده لکن من در
این کتاب اضافه بر آنچه او ذکر کرده گرد آوردم، چه هر کس بذل مى‏ کند
به قدر استطاعتش که علم درک نمى ‏شود غایتش.

(34) ··· معدن الجواهر و ریاضة الخواطر

باب
ذکر ما جاء فی واحد

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg1- قالَ سَیِّدُنا رَسُولُ اللّه‏ِ صلّى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم: أیُّهَا النّاسُ إنَّ رَبَّکُم واحِدٌ، وَ إنَّ أباکُم واحِدٌ، لا فَضلَ لِعَرَبِیٍّ عَلى عَجَمِیٍّ، وَ لا لِعَجَمِیٍّ عَلى عَرَبِیٍّ، وَ لا لأحمَرَ عَلى أسوَدَ، وَ لا لأسوَدَ عَلى أحمَرَ إلاّ بِالتَّقْوى، قالَ اللّه‏ُ تَعالى:«إنَّ أکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللّه‏ِ أتْقاکُم(1)»(2).

سرور ما رسول خدا صلّى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم فرمود: اى مردم بدرستى که پروردگار شما یکى است و پدر شما یکى است پس فضیلتى ندارد عرب بر عجم و عجم بر
عرب و سرخ بر سیاه و سیاه بر سرخ مگر به سبب تقوى و پرهیزکارى،
چنانچه بارى تعالى فرموده: «همانا گرامیترین شما نزد خدا پرهیزکارترین شماست».

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg2- وَ قالَ صلّى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم: خَصلَةٌ مَن لَزِمَها أطاعَتْهُ الدُّنیا وَ الآخِرَةُ، وَ رَبِحَ الفَوزَ بِقُربِ اللّه‏ِ تَعالى فِی دارِ السَّلامِ، قِیلَ: وَ ما هِیَ یا رَسُولَ اللّه‏ِ ؟ قالَ: التَّقوى، مَن أرادَ أن


(1) سورة الحجرات(49): 13 .

(2) تحف العقول: 34، و بحار الأنوار 76: 350 مثله، و أخرج الحدیث کثیر من العامة، راجع
کنز العمّال 3: 93 و 699.

(35)


یَکُونَ أعَزَّ النّاسِ فَلْیَتَّقِ اللّه‏َ . ثُمَّ تَلا هذِهِ الآیَةَ: «وَ مَنْ یَتَّقِ اللّه‏َ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجا وَ یَرْزُقْهُ
مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ(1)»(2).
و نیز فرمود: یک خصلت است که هر کس ملازمت کند آن را اطاعت کند
او را دنیا و آخرت، و سود برد فایز شدن به قرب الهى را در بهشت. گفتند:
آن چیست اى رسول خدا؟ فرمود: تقوى و پرهیزکارى، پس هر که
مى‏ خواهد عزیزترین مردم باشد تقوى پیشه کند و از خدا بپرهیزد، سپس
این آیه را تلاوت فرمود: «هر که بترسد از خدا و پرهیز کند از چیزهائى که
خدا نهى فرموده، حقتعالى مقرّر فرماید براى او راه و چاره هر کار و أمرى از
امور دنیا و آخرتش را، و روزى دهد او را از جائى که گمان نداشته باشد و به
خاطرش خطور ننموده باشد».

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg3- وَ قالَ صلّى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم: فَقِیهٌ واحِدٌ(3) أشَدُّ عَلى إبلِیسَ مِن ألْفِ عابِدٍ(4).

و نیز فرمود: وجود یک مرد فقیه، سخت‏تر است بر ابلیس از هزار عابد.

ظاهرا مراد از فقیه عالمى است که در امر دین بینا و بصیر باشد، چنانچه
در جمله‏ اى از احادیث به این معنى استعمال شده است. و معلوم است که
شیطان هزار جاهل متنسّک را به اندکى گمراه مى‏ کند امّا از عهده یک عالم
متمسّک و متّقى به هزار حیله برنمى ‏آید، خصوصا در باب فقه.


(1) سورة الطلاق (65): 2-3 .

(2) کنز الفوائد 2: 10، مجموعة ورّام 2: 117، رواه المجلسی فی بحار الأنوار 67: 285، أیضا
74: 169، و المحدث النوری فی مستدرک الوسائل 11: 267.

(3) فی «م»: فقیهٌ واحدٌ فی الإسلام .

(4) أمالی الطوسی: 366، مجموع الغرائب: 427، عوالی اللآلی 1: 189، بحار الأنوار 1: 177،
أیضا 2: 16 و 25، أخرج الحدیث کثیر من العامّة، راجع الجامع الصغیر 1: 219، کنز العمّال
9: 485، و فی تفسیر الإمام العسکری «ع»: فقیهٌ واحدٌ ینقذ یتیما من أیتامنا المنقطعین عن
مشاهدتنا بتعلّم ما هو محتاجٌ إلیه أشدّ...الخ.

(36) ··· معدن الجواهر و ریاضة الخواطر

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg4- وَ قالَ صلّى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم: الکَلِمَةُ الواحِدَةُ مِنَ الحِکمَةِ یَسمَعُهَا الرَّجُلُ فَیَقُولُها، أو(1) یَعمَلُ بِها خَیرٌ مِن عِبادَةِ سَنَةٍ(2).

و نیز فرمود: مردى که یک کلمه از حکمت بشنود و بگوید آن را یا عمل
کند به مضمون آن، بهتر است از عبادت یک سال. زیرا با یک کلمه از
حکمت ملوک بسیارى زیست مى‏ کنند، چنانچه بزودى بیاید.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg5- وَ قالَ صلّى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم: خُلَّةٌ مَن ضَمِنَها لِی ضَمِنتُ لَهُ عَلَى اللّه‏ِ الخِیرَةَ فِی جَمِیعِ اُمُورِهِ، قِیلَ: وَ ما هِیَ یا رَسُولَ اللّه‏ِ ؟ قالَ: الرِّضى، فَإنَّهُ ما رَضِیَ أحَدٌ بِقَضاءِ اللّه‏ِ إلاّ جَعَلَ اللّه‏ُ لَهُ الخِیرَةَ(3).

نیز فرمود: یک خصلت است هر که ضمانت کند آن را براى من ضمانت
مى‏کنم برایش نزد خدا بهترین خیر و صلاح در جمیع امورش را. عرض
کردند: آن خصلت کدام است اى رسول خدا؟ فرمود: رضا به قضاى الهى،
زیرا راضى نمى‏شود احدى به قضاى حقتعالى مگر آنکه قرار مى‏دهد خدا
براى او از خیر و نیکى افضل و اصلح را.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg6- وَ قالَ صلّى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم: خَلَّةٌ مَن کانَت فِیهِ أدرَکَ مَنزِلَةَ الصّائِمِ القائِمِ الُمجاهِدِ فِی سَبِیلِ اللّه‏ِ، قِیلَ: وَ ما هِیَ یا رَسُولَ اللّه‏ِ؟ قالَ: حُسنُ الخُلقِ(4).

و نیز فرمود: یک خصلت است هر که داراى آن باشد به منزله کسى است
که روزها را روزه دارد و شبها را به عبادت قیام نماید، و در راه خدا جهاد
کند. گفتند: اى رسول خدا چیست آن؟ فرمود: خلق نیکو.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg7- وَ قالَ صلّى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم: لا یَجزی وَلَدٌ والِدَهُ إلاّ بِشَیءٍ واحِدٍ، وَ هُوَ أن یَجِدَهُ مَملُوکا،


(1) فی «أ» و «ق»: و .

(2) نزهة الناظر: 3، أعلام الدِّین: 82، بحار الأنوار 1: 183، کنز العمّال 10: 177.

(3) مشکاة الأنوار 1: 71، عنه فی بحار الأنوار 71: 158 آخر الحدیث.

(4) فی الکافی 2: 103: إنّ حسن الخلق یبلغ بصاحبه درجة الصائم القائم، و مثله فی کثیر من المصادر.

باب ذکر ما جاء فی واحد··· (37)

فَیَشتَرِیهِ وَ یُعتِقَهُ(1).
و نیز فرمود: کفایت نمى‏ کند فرزندى پدرش را مگر به یک چیز و آن این
است که پدرش را عبد و برده بیابد پس او را بخرد تا آزاد شود ـ چون
انسان مالک عمودین خویش نمى ‏شود.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg8- وَ قالَ رَجُلٌ لِلنَّبِیِ صلّى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم: عَلِّمنِی یا رَسُولَ اللّه‏ِ خَصلَةً تَجمَعُ لِی خَیرَ الدُّنیا وَ الآخِرَةِ، فَقالَ: لا تَکذِبْ،

قالَ الرَّجُلُ: فَکُنتُ عَلى خِلالٍ یَکرَهُهَا اللّه‏ُ سُبحانَهُ، فَتَرَکتُها خَوفا أن یَسألَنِی سائِلٌ: هَل عَمِلتَ کَذا وَ کَذا ؟ فَأفتَضِحَ، أو أکذِبَ، فَأکُون قَد خالَفتُ رَسُولَ اللّه‏ِ صلّى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم فِیما دَلَّنِی عَلَیهِ(2).

مردى خدمت رسول خدا صلّى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم عرضه داشت: مرا خصلتى بیاموز که به
سبب آن خیر و نیکى دنیا و آخرت براى من جمع شود. آن حضرت فرمود: هر گز دروغ نگو.
آن مرد گفت: کارهاى ناپسندى در من بود که خدا دوست نمى‏ داشت، پس تمام آنها را ترک کردم از ترس آنکه مبادا از من بپرسند، پس رسوا شوم اگر راست بگویم، و مخالفت عهدم با رسول خدا نموده باشم اگر دروغ بگویم.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg9- وَ قالَ أمِیرُ المُؤمِنِینَ علیه ‏السلام (3): خَصلَةٌ مَن عَمِلَ بِها کانَ مِن أقوَى النّاسِ، قِیلَ: وَ


(1) الزّهد للحسین بن سعید الأهوازیّ: 40، مجموعة ورّام 1: 13، مسند ابن الجعد: 392،
المصنّف6: 98، الأدب المفرد: 13، السنن الکبرى3: 173، المنتقى من السنن المسندة: 244،
شرح معانی الآثار 3: 109، حدیث خیثمة: 183، صحیح ابن حبّان 2: 167، المعجم الأوسط 3: 281، أیضا 6: 372، أیضا 8: 260و254، تاریخ جرجان: 184، أخبار إصفهان2: 245، أحکام القرآن للجصّاص 1: 79و169، أیضا2: 224، أیضا 3: 219و285و569، تفسیر القرطبی 5، الجامع الصغیر 2: 754. فی الأوّلین: لیس له جزاء إلاّ فی خصلتین:...أو یکون علیه دَین فیقضیه عنه .

(2) مجموع الغرائب:427، فقه الرضا«ع»:354، بحار الأنوار 69: 262، مستدرک الوسائل9: 87.

(3) فی «م» و «ش»: و جاء عن ....

(38) ··· معدن الجواهر و ریاضة الخواطر

ما هِیَ یا أمِیرَ المُؤمِنینَ؟ قالَ: التَّوَکُّلُ عَلَى اللّه‏ِ عَزَّوجَلّ(1).
حضرت أمیر المؤمنین على علیه ‏السلام فرمود: یک خصلت است هر که به آن
عمل کند از همه مردم قوى‏تر باشد. گفتند: کدام خصلت است یا أمیر
المؤمنین؟ فرمود: توکّل و اعتماد بر خدا.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg10- وَ قالَ علیه ‏السلام: أفضَلُ العِبادَةِ شَیءٌ واحِدٌ وَ هُوَ العَفافُ(2).

و نیز فرمود: برترین عبادات یک چیز است و آن پارسائى و باز ایستادن از حرام است.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg11- وَ قالَ رَجُلٌ لأحَدِ الأئِمَّةِ علیهم‏ السلام: عَلِّمنِی(3) ما یَجمَعُ لِی خَیرَ الدُّنیا وَ الآخِرَةِ وَ لا تُطِل عَلَیَّ، فَقالَ: عَلَیکَ بِشَیءٍ واحِدٍ، وَ هُوَ تَرکُ الغَضَبِ(4).

مردى خدمت یکى از ائمّه علیهم ‏السلام عرضه داشت: اى فرزند رسول خدا مرا
یک پندِ مختصر و کوتاه بیاموز که با عمل کردن به آن، دنیا و آخرت برایم
جمع شود، آن حضرت فرمود: بر تو باد به یک چیز و آن ترک غضب است.
مترجم گوید: در روایت دیگرى فرمودند: غضب کلید هر شرّى است،
آدمى غضب مى ‏نماید پس تهمت مى‏ زند و یا غضب مى ‏نماید پس قتل
مى‏ کند، و نیز غضب و متابعت آن منازعه با خداست.

(1) تحف العقول: 27 مثله، رواه النوری فی مستدرک الوسائل 11: 220.

(2) رواه المحدث النوری فی المستدرک 11: 276.

(3) فی «م» و «ش»: یابن رسول اللّه‏ علّمنی ...

(4) الکافی 2: 303، الزهد للأهوازی: 26، تحف العقول: 47و359، الغایات (جامع
الأحادیث و...): 191 مثله، رواه ورّام بن أبی فراس فی مجموعته 1: 122، و الکفعمی فی
مجموع الغرائب: 427، منیة المرید: 319، بحار الأنوار 72: 295، المصنّف 6:96، الآحاد و
المثانی 2: 380، مسند أبی یعلی 3: 166، أیضا 10: 51، أیضا 12: 226، صحیح ابن حبّان
12: 503، المعجم الأوسط 7: 277، المعجم الکبیر 2: 263، أیضا 7: 70، مسند الشامیین
3: 25، شرح نهج البلاغة 10: 158، کنز العمّال 3: 827. فی أغلب المصادر: قال رجل
لرسول اللّه‏...

باب ذکر ما جاء فی واحد··· (39)

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg12- وَ رُوِیَ عَنهُم: إنَّ أصلَ کُلِّ خَیرٍ فِی الدُّنیا وَ الآخِرَةِ شَیءٌ واحِدٌ وَ هُوَ الخَوفُ مِنَ
اللّه‏ِ تَعالى(1).

و از یکى از ایشان روایت شده که فرمودند: اصل هر خیر و خوبى در دنیا
و آخرت یک چیز مى ‏باشد و آن ترس از حقتعالى است.
مترجم گوید: و لازمه خوف از خدا معرفت او است بدلیل: «إنَّما یَخشَى اللّه‏َ مِن عِبادِهِ العُلَماء»
و کسى که قدرت و غلبه خدا را بر ممکنات و احتیاج خود را در بقاء و فنا به او بداند خائف مى ‏شود آنگاه تقوا پیشه مى‏ کند و از دنیا و دنیائى سخاوت مى ‏ورزد.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg13- وَ قِیلَ لِبَعضِهِم: ما أعجَبُ الأشیاءِ ؟ فَقالَ: شَیءٌ واحِدٌ، وَ هُوَ قَلبٌ عَرَفَ اللّه‏َ
عَزَّوجَلَّ ثُمَّ عَصاهُ(2).

و نیز از بعضى از ایشان پرسیدند عجیب‏ترین أشیاء چیست؟ فرمود: یک
چیز، و آن دلى است که شناخته باشد خدا را پس نافرمانى او کند.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg14- وَ قالَ بَعضُ العُلَماءِ: أشقَى النّاسِ رَجُلٌ واحِدٌ وَ هُوَ مَن کَفى أمرَ دُنیاهُ وَ لَم یَهتَمَّ
بِدِینِهِ(3).

یکى از علماء فرموده: بد بخت‏ترین مردم آن کسى است که امر دنیایش را
کفایت کند امّا به دینش اهتمام نورزد.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg15- وَ قالَ: أغبَنُ النّاسِ رَجُلٌ واحِدٌ وَ هُوَ مَن غَبَنَ نَصِیبَهُ مِنَ اللّه‏ِ(4).



(1) رواه المحدّث النوری فی المستدرک 11: 235، و نسبه ابن کثیر فی البدایة و النهایة 10: 279 إلى أبی سلیمان الدارانی .

(2) روضة الواعظین 2: 415، مجموعة ورّام 1: 62، الکشکول للبهائی 1: 17، شرح نهج
البلاغة 6: 236 نسبه إلى الفضیل بن عیاض.

(3) مجموع الغرائب: 427.

(4) نفس المصدر السابق، دستور معالم الحکم: 20، بحار الأنوار 74: 226. و فی تحف العقول:
...و المغبون من غبن نصیبه من اللّه‏، فخذ من الدّنیا ما أتاک واترک ما تولّى، فإن أنت لم تفعل
فأجمل فی الطلب .

(40) ··· معدن الجواهر و ریاضة الخواطر

و نیز فرموده: مغبون‏ترین مردم کسى است که در نصیب خود از حقتعالى
مغبون شده باشد.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg16- وَ قِیلَ لِبَعضِهِم: مَن أعظَمُ النّاسِ قَدرا ؟ قالَ: رَجُلٌ واحِدٌ وَ هُوَ مَن لَم یَجعَلِ
الدُّنیا لِنَفسِهِ خَطَرا.
    
وَ قِیلَ: هُوَ الَّذِی لا یُبالِی بِالدُّنیا فِی یَدَی مَن کانَت(1).

از بعضى علماء پرسیدند: شأن و منزلت چه کسى از همه بیشتر است؟
فرمود: آنکه براى دنیا نزدش قدر و منزلتى قرار داده نشده باشد.

و گفته شده: آن کسى است که اعتنائى به دنیا نداشته باشد در دست هر که
باشد.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg17- وَ أجوَدُ النّاسِ رَجُلٌ واحِدٌ وَ هُوَ مَن جادَ مِن قِلَّةٍ.
    اُخِذَ ذلِکَ مِن قَولِ النَّبِیِ صلّى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم: أفضَلُ الصَّدَقَةِ جُهدُ المُقِلِّ(2).

و سخى‏ترین مردم کسى است که بخشش کند در حال نداشتن. و این
مضمون گرفته شده از قول رسول خدا صلّى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم که فرموده: بهترین صدقات،
بذل مال نمودن مردِ فقیر است آنچه ممکنش باشد.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg18- وَ أسوَأُ النّاسِ حالاً رَجُلٌ واحِدٌ وَ هُوَ مَن لا یَثِقُ بِأحَدٍ لِسُوءِ ظَنِّهِ، وَ لا یَثِقُ بِهِ
أحَدٌ لِسُوءِ نَظَرِهِ(3).

و بد حال‏ترین مردم کسى است که به هیچکس اعتماد نداشته باشد از
جهت بدگمانى که نسبت به مردم دارد، و هیچ کس نیز به او اعتماد نداشته
باشد از جهت سوء نظرش.

(1) نزهة الناظر: 51، مجموعة ورّام 2: 29، مجموع الغرائب: 427 .

(2) مجموع الغرائب: 427 .

(3) مجموع الغرائب: 427، بهجة المجالس: 421 .

باب ذکر ما جاء فی واحد··· (41)

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg19- وَ أصبَرُ النّاسِ رَجُلٌ واحِدٌ وَ هُوَ الَّذِی لا یُفشِی سِرَّهُ إلى صَدِیقِهِ مَخافَةَ أن یَقَعَ
بَینَهُما فَیُفشِیهِ(1).

و صبورترین مردم کسى است که راز خود را به دوست خود نمى‏گوید از
ترس آنکه مبادا روزى دشمنش شود و راز او را فاش کند.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg20- وَ أعجَزُ النّاسِ رَجُلٌ واحِدٌ وَ هُوَ المُفَرِّطُ فِی طَلَبِ الإخوانِ(2).

و عاجزترین مردم کسى است که در یافتن برادران دینى تفریط مى‏کند،
یعنى نمى‏تواند براى خود دوستى پیدا کند.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg21- وَ أعَزُّ الأشیاءِ شَیءٌ واحِدٌ وَ هُوَ أخٌ یُوثَقُ بِعَهدِهِ(3)، وَ یُسکَنُ إلى غَیبِهِ.

عزیزترین و نایاب‏ترین أشیاء یک چیز است و آن برادرى است که به عهد
و پیمانش اعتماد شود، و دیگران در غیبت و عدم حضورش هم از جهت
او در سکون و آرامش باشند.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg22- وَ قالَ أحَدُ الفُضَلاءِ: أحَبُّ الأشیاءِ إلَیَّ شَیءٌ واحِدٌ وَ هُوَ الإفضالُ عَلَى الإخوانِ.

یکى از فضلاء فرموده: بهترین چیزها نزد من یک چیز است و آن إفضال و
بخشش به برادران است.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg23- وَ قِیلَ لآخَرٍ: أیُّ الأشیاءِ أنتَ بِهِ أشَدُّ فَرَحا ؟ فَقالَ: شَیءٌ واحِدٌ وَ هُوَ قُوَّتِی عَلى
مُکافأةِ مَن أحسَنَ إلَیَّ.

فاضل دیگرى را گفتند: به چه چیز از همه بیشتر خوشحال مى‏شوى؟
گفت: به یک چیز و آن قدرت من است بر تلافى کردن احسان و نیکیى که
دیگرى در حقّ من نموده است.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg24- وَ قِیلَ لَهُ: ما أفضَلُ الأعمالِ ؟ فَقالَ: شَیءٌ واحِدٌ وَ هُوَ إدخالُ السُّرُورِ عَلى قَلبِ


(1) مجموع الغرائب: 427 .

(2) المصدر السابق .

(3) أثبتناه من «ع»، فی «آ»: بعقده، فی «م»: بعقله .

(42) ··· معدن الجواهر و ریاضة الخواطر


مُؤمِنٍ(1).
و نیز از او پرسیدند: برترین أعمال چیست؟ گفت: یک چیز و آن
خوشحال کردن دل مؤمن است.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg25- وَ سُئِلَ حَکِیمٌ عَنِ البُخلِ، وَ الجُبنِ، وَ الحِرصِ، فَقالَ: الجَمِیعُ طَبِیعَةٌ واحِدَةٌ، وَ
یَجمَعُهُنَّ شَیءٌ واحِد، و هو سُوءُ الظَّنِّ(2).

حکیمى را از بخل «عدم انفاق مال» و جبن «ترسو بودن» و حرص به
جمع مال پرسیدند، گفت: منشأ جمیع یک چیز است و آن سوء ظنّ یعنى
بد گمانى به خدا است.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg26- وَ قِیلَ: ما شَیءٌ أضَرَّ بِالإنسانِ مِن شَیءٍ واحِدٍ، وَ هُوَ لَجاجُهُ فِی الباطِلِ، وَ لا شَیءٌ
أقعَدَ بِهِ عَن مَکرَمَةٍ مِن شَیءٍ واحِدٍ، وَ هُوَ صِغَرُ(3) هِمَّتِهِ(4).

گفته اند: هیچ چیزى ضررش بر انسان بیشتر از یک چیز نیست و آن
لجاجت در باطل است.

و هیچ چیزى مانع پیشرفت و ترقّى انسان به مراتب عالیه نمى ‏شود بیشتر
از یک چیز و آن کم همّتى اوست.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg27- وَ قالَ بَعضُ الحُکَماءِ: امتَحَنتُ خِصالَ النّاسِ، فَوَجَدتُ أشرَفَها خَصلَةً واحِدَةً وَ
هِیَ صِدقُ اللِّسانِ، فَمَن عَدِمَ فَضِیلَةَ الصِّدقِ مِن مَنطِقِهِ فَقَد فُجِعَ بِأکرَمِ أخلاقِهِ .

یکى از حکماء گفته: من خصلتهاى مردم را آزمودم پس شریف‏ترین آنها را
در یک چیز یافتم و آن راستگویى است، پس کسى که زبانش راستگو
نباشد مصیبت زده شده است به از دست دادن بهترین اخلاقش .


(1) مجموع الغرائب: 427 .

(2) علل الشرائع 2: 246، مجموعة ورّام 1: 63، 2: 35 عن أمیرالمؤمنین علیه ‏السلام، بهجة
المجالس: 420.

(3) فی «ع»: ضعف .

(4) و لذلک قالوا: المَرءُ یَطِیرُ بِهِمَّتِهِ کَالطَّیرِ بِجَناحَیهِ .

باب ذکر ما جاء فی واحد··· (43)

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg28- وَ أقبَحُ القَبائِحِ شَیءٌ واحِدٌ، وَ هُوَ الکِذبُ .

و زشت‏ترین زشتى‏ها یک چیز است و آن دروغ است.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg29- وَ ابتِداءُ مَنازِلِ الحَمدِ شَیءٌ واحِدٌ، وَ هُوَ السَّلامةُ مِنَ الذَّمِّ .

و ابتداى منازل و مراتب حمد یک چیز است و آن سلامتى از ذمّ و بدى
است.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg30- وَ أعظَمُ ما عَلَى الإنسانِ مِنَ الضَّرَرِ شیءٌ واحِدٌ، وَ هُوَ قِلَّةُ عِلمِهِ بِعُیُوبِهِ.

و بزرگترین ضرر بر انسان یک چیز است و آن کمى علم و دانائى اوست بر
عیوبش.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg31- وَ قِیلَ لِحَکِیمٍ: ما أجَلُّ ما أفادَکَ الدَّهرُ ؟ فَقالَ: شَیءٌ واحِدٌ، وَ هُوَ العِلمُ(1).

حکیمى را گفتند: بزرگترین فائده‏اى که روزگار به تو رسانده چیست؟
گفت علم است.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg32- وَ قالَ بُزُرجْمِهر: قَد یَغرِسُ الحَکِیمُ جُزءا واحِدا مِنَ الحِکمَةِ، فَتَعِیشُ بِهِ مُلُوکٌ
کَثِیرَةٌ.

بوذرجمهر گفته: بسا حکیمى که یک نهال از حکمت مى‏ کارد پس زندگى
مى ‏کنند به آن پادشاهان فراوانى.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg33- وَ قِیلَ لَهُ: أیُّ الخُصُومِ ألَدُّ ؟ فَقَالَ: خَصمٌ واحِدٌ، وَ هُوَ العَمَلُ السَّیِّء، قِیلَ: فَما
أحمَدُ الأشیاءِ ؟ قالَ: شَیءٌ واحِدٌ، وَ هُوَ ثَمَرةُ العَمَلِ الصّالِحِ(2).

و از او پرسیدند: کدام دشمن خطرناک‏تر و دشمنى او شدیدتر است؟
گفت: عمل بد. گفتند: پسندیده‏ترین چیزها کدام است؟ گفت: ثمره و
نتیجه عمل صالح.

(1) العقد الفرید 1: 193، فیه العلم به .

(2) العقد الفرید 1: 193 مثله، إرشاد القلوب 1: 51.

(44) ··· معدن الجواهر و ریاضة الخواطر

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg34- وَ قِیلَ لِبَعضِ الزُّهّادِ: دُلَّنا عَلى عِظَةٍ واحِدَةٍ تَکُونَ أبلَغُ العِظاتِ، فَقالَ: النَّظَرُ
إلى مَحَلَّةِ الأمواتِ(1).

زاهدى را گفتند: ما را پندى ده که اثرش از هر موعظه دیگرى بیشتر باشد،
گفت: نظر گردن به جایگاه مردگان.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg35- وَ قالَ لَهُ رَجُلٌ: أوصِنِی، فَقالَ لَهُ: اُوصِیکَ بِشَیءٍ واحِدٍ، إنَّ اللَّیلَ وَ النَّهارَ
یَعمَلانِ فِیکَ فَاعمَلْ فِیهِما(2).

مردى به آن زاهد گفت: مرا وصیّتى کن، گفت وصیّت مى‏کنم تو را به یک
چیز، همانطور که شب و روز روى تو کار مى‏کنند و از عمر تو مى‏کاهند تو
نیز در آنها کارى کن.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg36- وَ قِیلَ: إنَّما لَکَ مِن عُمُرِکَ یَومٌ واحِدٌ، لأنَّ أمسَکَ قَد خَلا، وَ غَدَکَ لَم یَأتِ، فَإن
صَبَرتَ لِیَومِکَ أحمَدتَ أمرَکَ، وَ قَوِیتَ عَلى غَدِکَ، وَ إن عَجَزتَ عَن یَومِکَ ذَمَمتَ
أمرَکَ، وَ ضَعُفتَ عَن غَدِکَ .

گفته اند: منحصرا از عمرت فقط یک روز براى تو است، بجهت آنکه روز
پیشین گذشته است و روز آینده نیامده است، پس اگر صبر کردى در آن
یک روز، یعنى خود رانگه داشتى از کارهاى بد، و صبر کردى بر تحمّل
کارهاى سخت و پسندیده، کارى کرده ‏اى که هم مورد ستایش واقع
مى ‏شود، و هم تجدید قوى نموده ‏اى براى فرداى خود. و اگر عاجز و
درمانده شدى از روز خود و صبر نکردى نکوهیده کرده ‏اى کار خود را و
ضعیف و درمانده شدى از فرداى خود.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg37- وَ قالَ بَعضُهُم: إنَّما بَینِی وَ بَینَ المُلُوکِ یَومٌ واحِدٌ، أمّا أمسِ، فَلا یَجِدُونَ لَذَّتَهُ، وَ لا أجِدُ شِرَّتَهُ(3)، وَ إنِّی وَ أیّاهُم مِن غَدٍ عَلى وَجَلٍ، وَ إنَّما هُوَ الیَومُ وَ ما عَسى أن یَکُونَ الیَومُ(4).


(1) إرشاد القلوب 1: 64 .

(2) کنز الفوائد 2: 163، أعلام الدِّین: 154، إرشاد القلوب 1: 51.

(3) فی بعض النسخ: شدّته .

باب ذکر ما جاء فی واحد··· (45)

دیگرى گفته است: تفاوت بین من و پادشاهان فقط در یک روز است و
آن همان روزى است که در آن بسر مى‏ بریم، چه آنکه روزِ قبل گذشته
است، پس پادشاهان، دیگر لذّت آن را نمى ‏یابند و من سختى آن را، و امّا
روز آینده، پس من و پادشاهان هر دو از آن در خوف و هراسیم چون
نمى‏ دانیم چه خواهد شد، پس فرق من و ایشان در همین روز حاضر است
که آنان شاید در لذّت بردن باشند و من صبر نمایم، و یک روز چه خواهد
بود؟ یعنى ارزش ندارد که حسرت بر آن برده شود.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg38- وَ قالَ: إنَّما یَنتَفِعُ المَرءُ مِن عُمُرِهِ بِالسّاعَةِ الَّتِی هُوَ فِیها مَعَ سُرعَةِ تَفَصِّیها(1)، فَما
أخیَبَ امرَءا باعَ الخُلُودَ الدّائِمَ فِی النَّعِیمِ بِساعَةٍ وَشِیکَةِ التَّصَرُّمِ، عائِدَةٍ بِأعظَمِ التَّنَدُّمِ.

و نیز گفته: آدمى منتفع مى‏ شود از عمرش فقط به آن ساعتى که در آن بسر
مى ‏برد با اینکه آن نیز زودگذر است، پس چقدر بد بخت و محروم است
کسى که بفروشد جاودانگى و خلود در نعمتهاى بهشت را به لذّت
معصیت، در آن یک ساعت زودگذر که عایدى نخواهد داشت جز
پشیمانى بزرگ و طولانى.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg39- وَ أوصى حَکِیمٌ وَلَدَهُ فَقالَ: یا بُنَیَّ، احذَرْ خَصلَةً واحِدَةً تَسلَم، لا تَدخُل مَداخِلَ
السُّوءِ تُتَّهَم؛ وَ اتَّبِعْ خَصلَةً واحِدَةً تَغنَم، وَ اشکُرْ تَدُم لَکَ النِّعَمُ.

حکیمى فرزند خود را وصیّت کرد و گفت: اى پسر جان بپرهیز از یک
خوى بد تا سالم بمانى، داخل مشو در جاهاى بد که متّهم خواهى شد. و
پیروى کن از یک خصلت خوب تا غنیمت یابى، سپاس و شکر نعمت
گذار تا بر تو دائم بماند.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg40- وَ اعلَم أنَّ العِزَّ فِی خَصلَةٍ واحِدَةٍ وَ هِیَ طاعَةُ اللّه‏ِ ؛

وَ الذُّلَّ فِی خَصلَةٍ واحِدَةٍ وَ هِیَ مَعصِیَةُ اللّه‏ِ ؛

(وَ الغِنى فِی خَصلَةٍ واحِدَةٍ وَ هِیَ الرِّضا بِقِسمِ اللّه‏ِ)(2)؛

وَ الفَقرَ فِی خَصلَةٍ واحِدَةٍ وَ هِیَ استِقلالُ نِعَمِ اللّه‏ِ ؛

وَ النّاسَ یَتَفاضَلُونَ بِشَیءٍ واحِدٍ وَ هُوَ العَقلُ،


(1) تاریخ دمشق 22: 60، و شرح نهج البلاغة 2: 94، ناسبا له إلى أبی حازم الأعرج.

(2) فی «م» و «ش»: تقضیها. و لیس فیهما لفظ: الدائم.

(3) ما بین القوسین لا یوجد فی «أ» .

(46) ··· معدن الجواهر و ریاضة الخواطر

وَ یَتَمَیَّزُونَ بِشَیءٍ واحِدٍ وَ هُوَ العِلمُ،
وَ یَفُوزُونَ بِشَیءٍ واحِدٍ وَ هُوَ العَمَلُ،
وَ یَسُودُونَ بِشَیءٍ واحِدٍ وَ هُوَ الحِلمُ،
فَعَلَیکَ یا بُنَیَّ فِی دِینِکَ بَشَیءٍ واحِدٍ وَ هُوَ الازدِیادُ،
وَ
فِی دُنیاکَ بِشَیءٍ واحِدٍ وَ هُوَ الاقتِصادُ(1).
و بدان که عزّت در یک خصلت است و آن اطاعت خداست،
و ذلّت در یک خصلت است و آن نافرمانى و معصیت خداست.
(و بى نیازى در یک خصلت است و آن رضایت به تقسیم خداست)
و فقر در یک خصلت است و آن کم شمردن نعمتهاى الهى است.

و بدان که مردم بر یکدیگر فضیلت و برترى مى ‏یابند به یک خصلت و آن عقل است.

و از یکدیگر متمایز مى ‏شوند به یک خصلت و آن علم است.

و رستگار مى‏ شوند به یک خصلت و آن عمل است.

و سیادت مى‏ یابند به یک خصلت و آن حلم است.

پس بر تو باد اى پسر جان در دین خود به یک چیز و آن ازدیاد است یعنى هر چه مى‏ توانى جدّیت و تلاش کن،

و بر تو باد در دنیایت به یک چیز و آن اقتصاد و میانه روى است.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg41- وَ قالَ حَکِیمٌ آخَرُ لِتِلمِیذِهِ: اعلَمْ أنَّهُ لَیسَ لَکَ أنصَحُ مِن صَدِیقٍ واحِدٍ وَ هُوَ عَقلُکَ؛

وَ لا أغَشُّ مِن عَدُوٍّ واحِدٍ وَ هُوَ جَهلُکَ ؛

وَ لا أصدَقُ مِن وافِدٍ واحِدٍ وَ هُوَ أجَلُکَ ؛

وَ لا أکذَبُ مِن موعِدٍ واحِدٍ وَ هُوَ أمَلُکَ،

فَاحفَظْ دِینَکَ وَ دُنیاکَ بِخَصلَةٍ واحِدَةٍ وَ هِیَ العَفافُ؛

وَ اغلِبْ طارِقَ النَّوائِبِ بِشَیءٍ واحِدٍ وَ هُوَ حُسنُ الصَّبرِ ؛

وَ أرِحْ قَلبَکَ بِشَیءٍ واحِدٍ وَ هُوَ تَرکُ الحَسَدِ ؛

وَ تَزَیَّنْ بَینَ النّاسِ بِشَیءٍ واحِدٍ وَ هُوَ الکَرَمُ،

وَ تَودَّدْ إلَیهِم بِشَیءٍ واحِدٍ وَ هُوَ حُسنُ الخُلقِ.

حکیمى دیگر به شاگرد خود گفت: بدان که نیست تو را خیر خواه‏تر از
یک دوست و آن عقل توست.

و نیست تو را فریب دهنده ‏تر از یک دشمن و آن جهل و نادانى توست.

و بدان که نیست رسول و پیام آورى راستگوتر از یک چیز و آن اجل توست.

و نیست وعده دهنده ‏اى دروغگوتر از یک چیز و آن امل و آرزوى توست.


(1) تمامها فی مجموع الغرائب: 427 من کتاب الغرر و الأخبار لابن زهرة.

باب ذکر ما جاء فی واحد··· (47)

پس حفظ کن دین و دنیاى خود را به یک خصلت و آن عفاف و اجتناب از حرام است.
و غلبه کن بر بلاهاى نازله به یک چیز و آن صبر جمیل است، یعنى شکیبائى که در آن شکوه نباشد.
و راحت نما قلب خود را به یک چیز و آن ترک حسد است.
و زینت نما خود را در بین مردم به یک چیز و آن کرم و بخشش است.
و دوستى کن با مردم به یک چیز و آن خلق نکو است.

وَ اعلَم أنَّ أعلى مَنازِلِ الإیمانِ(1) دَرَجةً واحِدَةً، مَن بَلَغَ إلَیها فَقَد فازَ وَ ظَفِرَ، وَ
هِیَ أن تَنتَهِی سَرِیرَتُهُ فِی الصَّلاحِ إلى أن لا یُبالِی بِها إذا ظَهَرتْ، وَ لا یَخافُ عِقابَها إذَا
استُتِرَتْ(2).

و بدان که بالاترین درجات و منازل ایمان یک درجه است که هر کس به
آن رسد رستگار و پیروز است و آن درجه آن است که چنان باطن و ضمیر
خود را شایسته و نیکو کند که باکى نداشته باشد اگر ظاهر و آشکار شود، و
از عقاب نترسد اگر مستور و پنهان بماند.

(1) فی «م»: أهل الإیمان .

(2) مجموعة ورّام 2: 117 عن رسول اللّه‏ «ص» .

(48) ··· معدن الجواهر و ریاضة الخواطر

باب
ذکر ما جاء فی اثنین

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg1- قالَ سَیِّدُنا رَسُولُ اللّه‏ِ صلّى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم: العُلَماءُ رَجُلانِ: رَجُلٌ آخِذٌ بِعِلمِهِ فَهُوَ ناجٍ، وَ رَجُلٌ تارِکٌ لِعِلمِهِ فَهُوَ هالِکٌ(1).

سرور ما حضرت رسول صلّى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم فرمود: علماء بر دو قسمند: یکى آنکه
چنگ زده است به علم خود، یعنى متابت علم خود مى‏کند پس او نجات
یافته است، و دیگر آن عالمى است که ترک علم خود کرده و به آن عمل
نمى‏کند پس او هلاک شونده است.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg2- وَ قالَ النَّبِیُ صلّى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم: العِلمُ عِلمانِ: عِلمٌ فِی القَلبِ، فَذاکَ العِلمُ النّافِعُ، وَ عِلمٌ عَلَى اللِّسانِ، فَذاکَ حُجَّةٌ عَلَى العَبدِ(2).

و نیز آن حضرت فرمود: علم بر دو قسم است: یکى آن علم است که در
دل جاى گیرد و آن علمى است که نافع است. و دیگر آن علمى است که

(1) الخصال 1: 51، باب الاثنین ح 63، أعلام الدِّین: 89 من کنز الفوائد.

(2) أعلام الدِّین: 81 من کنز الفوائد، إرشاد القلوب 1: 15.

(49)

بر زبان است و آن حجّت بر بنده است.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg3- وَ قالَ صلّى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم: العِلمُ عِلمانِ: عِلمُ الأدیانِ، وَ عِلمُ الأبدانِ(1).

همچنین فرمود: علم بر دو قسم است: علم أدیان که مربوط به دین و
مذهب است، و علم أبدان که متعلّق به جسم و بدن است.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg4- وَ قالَ صلّى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم: لا خَیرَ فِی العَیشِ إلاّ لِرَجُلَینِ: عالِمٍ مُطاعٍ، وَ مُستَمِعٍ واعٍ(2).

و نیز فرمود: خیر و خوبى در زندگى نیست مگر براى دو کس: یکى عالم
مطاع که آنچه گوید بشنوند و اطاعت کنند، و دیگر مستمع حافظ که گوش
کننده کلام عالم باشد و حفظ کند آن را، پس منحصرا یا باید عالم بود و یا
متعلّم.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg5- وَ قالَ صلّى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم: مَنهُومانِ(3) لا یَشبَعانِ: طالِبُ عِلمٍ، وَ طالِبُ دُنیا(4).

و فرمود: دو حریصند که سیر نمى ‏شوند: یکى طالب علم، و دیگر طالب
دنیا. در روایتى دیگر طالب مال است.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg6- وَ قالَ صلّى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم: یَهرمُ ابنُ آدَم وَ یَشُبُّ فِیهِ اثنانِ: الحِرصُ، وَ طُولُ الأمَلِ،

وَ أخَذَ حَجَرَینِ فَألقى بَینَ یَدَیهِ حَجَرا وَ قالَ: هذا أمَلُ ابنِ آدَم،

وَ ألقَى خَلفَهُ حَجَرا وَ قالَ: هذا أجَلُ ابنِ آدَم، فَهُوَ یَرَى أمَلَهُ وَ لا یَرَى أجَلَهُ(5).

و نیز فرمود: تن آدمى زاده پیر مى ‏شود امّا دو صفت در او جوان و قوى
مى ‏شود: یکى حرص، و دیگر طول أمل یعنى آرزوى دور و دراز، پس دو
عدد سنگ برداشت و یکى را در جلو و برابر خود انداخت و فرمود: این
به منزله امل و آرزوى آدمى‏زاد است، و دیگرى را در عقب و پشت سر

(1) بحار الأنوار 1: 220 من کنز الفوائد.

(2) الخصال 1: 40، باب الاثنین ح 28، أعلام الدِّین: 82 من کنز الفوائد.

(3) المنهوم: المولع بالشیء، الحریص.

(4) الکافی 1: 36، الخصال 1: 53، باب الاثنین ح 69، نهج البلاغة: 556، أعلام الدِّین: 90 من کنز الفوائد.

(5) الخصال 1: 73، باب الاثنین ح 112 صدره، مجموعة ورّام 1: 163، 272.

(50) ··· معدن الجواهر و ریاضة الخواطر

خود افکند و فرمود: این به منزله اجل و مرگ بنى آدم است، لکن او آرزوى
خود را مى ‏بیند و دنبال مى ‏کند، امّا مرگ خود را که بدنبال اوست نمى‏ بیند.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg7- وَ قالَ صلّى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم: ألا اُخبِرکُم بِأَشقَى الأشقِیاءِ ؟ فَقالُوا: بَلى یا رَسُولَ اللّه‏ِ، قالَ: مَنِ اجتَمَعَ عَلَیهِ شَیئانِ: فَقرُ الدُّنیا، وَ عَذابُ الآخِرَةِ(1).

و فرمود: آیا باخبر نکنم شما را از بد بخت‏ترین بدبختها؟ گفتند: بلى یا
رسول اللّه‏، فرمود: او کسى است که جمع شود در او دو چیز: فقر دنیا و
عذاب آخرت.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg8- وَ قالَ صلّى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم: خَصلَتانِ لَیسَ فَوقَهُما مِنَ الخَیرِ شَیءٌ: الإیمانُ بِاللّه‏ِ، وَ النَّفعُ لِعِبادِ اللّه‏ِ. وَ خَصلَتانِ لَیسَ فَوقَهُما مِنَ الشَّرِّ شَیءٌ: الإشراکُ بِاللّه‏ِ، وَ الضَّرَرُ لِعِبادِ اللّه‏ِ(2).

و نیز فرمود: دو خصلت است که بالاتر از آن خیرى نیست: ایمان به خدا،
و نفع رساندن به بندگان خدا. و دو خصلت است که بالاتر از آن شرّى
نیست: شرک به خدا، و ضرر رساندن به بندگان خدا.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg9- وَ قالَ صلّى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم: النّاسُ اثنانِ: فَواحِدٌ استَراحَ، وَ آخَرُ أراحَ، فَأمَّا الَّذِی استَراحَ فَعَبدٌ أطاعَ اللّه‏َ فِی حَیاتِهِ ثُمَّ ماتَ فَأفضى إلى رَحمَةِ اللّه‏ِ وَ نَعِیمٍ مُقِیمٍ،

وَ أمَّا الَّذِی أراحَ فَعَبدٌ عَصَى اللّه‏َ فِی حَیاتِهِ ثُمَّ ماتَ، فَأفضى إلى عِقابِ اللّه‏ِ وَ هَوانٍ ألِیمٍ، وَ لا یَستَوِی مَن أفضى إلى رَحمَةِ اللّه‏ِ وَ مَن أفضى إلى غَضَبِ اللّه‏ِ(3).

و نیز فرمود: مردم بر دو قسمند: یکى آنست که راحت مى‏ شود، و دیگر
آنست که راحت مى ‏کند. امّا اوّل، آن بنده ‏اى است که در طول زندگى
اطاعت خدا کند پس چون بمیرد به سوى رحمت خدا و نعمت بى انتها
رود و راحت شود. امّا دوم آن بنده ‏اى است که در طول زندگى معصیت و
چون بمیرد به سوى عقاب و عذاب الیم رود و راحت کند دیگران را، و

(1) أعلام الدِّین: 159 من کنز الفوائد، مجموع الغرائب: 428 .

(2) تحف العقول: 35، مجموع الغرائب: 428 .

(3) الخصال 1: 38، باب الاثنین ح 21، أمالی الطوسی 2: 184، و رواه ورّام بن أبی فراس فی
مجموعته 2: 70، والدیلمی فی أعلام الدِّین: 208.

باب ذکر ما جاء فی اثنین··· (51)

معلوم است کسانى که به سوى رحمت خدا روند با کسانى که به سوى
غضب خدا روند مساوى نیستند.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg10- وَ قالَ صلّى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم: المُؤمِنُ بَینَ مَخافَتَینِ: بَینَ أجَلٍ قَد مَضى لا یَدرِی مَا اللّه‏ُ صانِعٌ فِیهِ ؛ وَ أجَلٍ قَد بَقِیَ لا یَدرِی مَا اللّه‏ُ قاضٍ فِیهِ(1).

و نیز فرمود: مؤمن مابین دو خوف و ترس است: یکى ترس نسبت به
مدّت گذشته از عمر خود که نمى‏داند خدا با اعمال ناشایست او چه
خواهد کرد، و دیگر ترس نسبت به بقیّه مدّت عمر که نمى‏داند خدا و قلم
قضا و تقدیر براى او چه رقم زده است.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg11- وَ قالَ صلّى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم لأبِی ذَرٍّ رحمه الله: ألا أدُلُّکَ عَلى خَصلَتَینِ هُما أخَفُّ عَلَى الظَّهرِ وَ أثقَلُ فِی المِیزانِ ؟ فَقالَ: بَلى یا رَسُولَ اللّه‏ِ، قالَ: عَلَیکَ بِحُسنِ الخُلقِ، وَ طُولِ الصَّمتِ، فَوَ الَّذِی نَفسُ مُحَمَّدٍ بِیَدِهِ ما عَمِلَ الخَلائِقُ بِمِثلِهما(2).

و نیز به ابوذر غفارى رحمه‏ الله فرمود: آیا راهنمائى نکنم تو را به دو خصلت که
بار مشقّت آنها بر گرده کم و سبک است، امّا در ترازوى سنجش اعمال
سنگین است؟ عرض کرد: بلى یا رسول اللّه‏، فرمود: بر تو باد به خوش
خلقى و سکوت بسیار، بخدا قسم که انجام نداده اند خلایق عملى را به مثل آندو.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg12- وَ قالَ صلّى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم: خَصلَتانِ لا تَجتَمِعانِ فِی مُؤمِنٍ: البُخلُ، وَ سُوءُ الخُلقِ(3).

و نیز فرمود: دو خصلت است که در مؤمن جمع نمى ‏شوند: بخل و عدم
انفاق، و بد خلقى.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg13- وَ قالَ صلّى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم لِلأشَجِّ العَبدِیِ(4): إنَّ فِیکَ خَصلَتَینِ یُحِبُّهُمَا اللّه‏ُ وَ رَسُولُهُ:


(1) تحف العقول: 20، کنز الفوائد 2: 10، نزهة الناظر: 14، تاریخ الیعقوبی 2: 89، و رواه
ورّام بن أبی فراس فی مجموعته 1: 131 .

(2) رواه الشیخ ورّام فی مجموعته 1: 107، أعلام الدِّین: 336 مثله.

(3) الخصال1: 75، باب الاثنین ح 117، نزهة الناظر:10، أعلام الدِّین:294، مجموع الغرائب 428.

(4) هو المنذر بن عامر العبدی العصری. راجع اُسد الغابة 1: 96، 4: 417.

(52) ··· معدن الجواهر و ریاضة الخواطر

الحِلمُ، وَالحَیاءُ(1).
و نیز به اشج عبدى فرمود: در تو دو خصلت است که محبوب خدا و رسول
است: حلم و بردبارى، و حیا و شرم.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg14- وَ قالَ صلّى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم: خُلَّتانِ مَن کانَتا فِیهِ کَتَبَهُ اللّه‏ُ شاکِرا صابِرا، وَ مَن لَم تَکُونا فِیهِ یَکتُبُهُ اللّه‏ُ لا شاکِرا وَ لا صابِرا: مَن نَظَرَ فِی دِینِهِ إلى مَن هُوَ فَوقَهُ فَاقتَدى بِهِ، وَ نَظَرَ
فِی دُنیاهُ إلى مَن هُوَ دُونَهُ فَحَمدَ اللّه‏َ عَلى ما فَضَّلَهُ عَلَیهِ بِهِ(2).

و نیز فرمود: دو خصلت است هر که داراى آن باشد خداوند او را شاکر و
صابر محسوب مى‏نماید، و هر که در او نباشد از زمره شاکرین و صابرین
خارج باشد: یکى آنکه در امر دینش نظر به بالاتر از خود نماید و به او
اقتدا کند، و دوم آنکه در امر دنیایش نظر به فرودست خود نماید، و حمد
خدا کند بر آنچه به او زیادتر عطا کرده.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg15- وَ قالَ صلّى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم: مَن کَفَّ عَن شَیئَینِ وَقاهُ اللّه‏ُ شَیئَینِ: مَن کَفَّ لِسانَهُ عَن أعراضِ المُسلِمِینَ(3) وَقاهُ اللّه‏ُ عَثرَتَهُ، وَ مَن کَفَّ غَضَبَهُ وَقاهُ اللّه‏ُ عَذابَهُ(4).

و نیز فرمود: هر که باز دارد خود را از دو چیز حقتعالى او را از دو چیز
نگهدارى کند: کسى که باز دارد زبان خود را از عِرض و آبروى مردم
حقتعالى او را از لغزش نگهدارى کند، و دیگر، کسى که باز دارد غضب
خود را نگهدارد حقتعالى او را از غضب خود.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg16- وَ قالَ صلّى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم: اتَّقُوا اللّه‏َ فِی الضَّعِیفَینِ: المَرأةِ، وَ الیَتِیمِ(5).



(1) العقد الفرید 3: 318، اُسد الغابة 1: 96، کنز العمّال 3: 133، و رواه الشیخ ورّام فی مجموعته 1: 124.

(2) تاریخ الیعقوبی 2: 90 .

(3) فی «ش»: النّاس .

(4) رواه الشیخ ورّام فی مجموعته 2: 117.

(5) الفقیه 3: 248 / 1179، الخصال 1: 37، باب الاثنین ح 13، مجموع الغرائب: 428.

باب ذکر ما جاء فی اثنین··· (53)

و نیز فرمود: بپرهیزید از خداوند در امر دو ضعیف: یکى زن و دیگرى یتیم.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg17- وَ قالَ صلّى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم: نِعمَتانِ مَغبُونٌ فِیهِما کَثِیرٌ مِنَ النّاسِ: الصِّحَّةُ، وَ الفَراغُ(1).

و نیز فرمود: دو نعمت است که مغبون شوند در آن بسیارى از مردم: یکى
صحّت بدن و أعضاء، و دیگر فراغ بال و فرصت. یعنى معمولاً در این دو
نعمت مغرور مى ‏شوند و غنیمت نمى‏ شمارند پس از آنکه از دستشان
رفت بر آندو حسرت مى‏ خورند.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg18- وَ سُئِلَ صلّى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم عَن أکثَرِ ما یُدخِلُ النّارَ فَقالَ: الأجوَفانِ: البَطنُ، وَ الفَرجُ(2).

و از آن جناب سؤال شد: به کدامین سبب مردم بیشتر داخل جهنّم
مى‏شوند؟ فرمود: به دو سوراخ تهى در بدن یعنى شکم و فرج، که اغلب
معاصى بخاطر آن دو صورت مى‏ گیرد.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg19- وَ قالَ أمِیرُالمُؤمِنِینَ علیه ‏السلام: النّاسُ فِی الدُّنیا رَجُلانِ: رَجُلٌ ابتاعَ نَفسَهُ فَأعتَقَها، وَ رَجُلٌ باعَ نَفسَهُ فَأوبَقَها(3).

حضرت امیر المؤمنین على علیه ‏السلام فرمود: مردم در دنیا دو گونه اند: یکى آنکه
خرید نفس خود را و آزاد نمود، یعنى آن را از بندگى دنیا و قید هوا و
هوس رها کرد، و دیگر عکس آن، یعنى فروخت نفس خود را و برده دنیا
کرد او را.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg20- وَ قالَ علیه ‏السلام: أفضَلُ العِبادَةِ فِی الدُّنیا(4) شَیئانِ: الصَّبرُ، وَ انتِظارُ الفَرَجِ(5).

و نیز فرمود: برترین عبادت در دنیا دو چیز است: یکى صبر و شکیبایى، و

(1) الکافی 8: 152، الخصال 1: 34، باب الاثنین ح 6 و 7، تحف العقول: 36، أعلام الدِّین: 235، مجموعة ورّام 2: 146.

(2) الخصال 1: 78، باب الاثنین ح 126، الاختصاص: 228، الجعفریّات: 150، مجموع الغرائب: 428.

(3) نهج البلاغة: 493 / ح 133.

(4) «فی الدُّنیا» یوجد فی «أ» فقط.

(5) تحف العقول: 201.

(54) ··· معدن الجواهر و ریاضة الخواطر

دیگر انتظار فرج. ظاهرا مراد انتظارِ فرجِ آل محمّد علیهم السلام مى‏باشد.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg21- وَ قالَ علیه ‏السلام: قَصَمَ ظَهرِی رَجُلانِ: عالِمٌ مُتَهَتِّکٌ، وَ جاهِلٌ مُتَنَسِّکٌ، هذا یَصُدُّ(1)
النّاسَ عَن عِلمِهِ بِتَهَتُّکِهِ، وَ هذا یَدعُوهُم إلى جَهلِهِ بِتَنَسُّکِهِ(2).

و نیز فرمود: پشت مرا دو کس شکستند: یکى عالم پرده‏در که هتک ناموس
شرع کند، و دیگر جاهل و نادانى که مشغول به تعبّدات شود، زیرا چنین
عالمى با بى پروائى خود مردم را از علمش رویگردان مى‏کند، و چنان
جاهلى با عبادتش مردم را دعوت مى‏کند به جهل خود.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg22- وَ قالَ علیه ‏السلام: أشَدُّ النّاسِ بَلاءا، وَ أعظَمُهُم عَناءا مَن بُلِیَ بِشَیئَینِ: بِلِسانٍ
مُطلَقٍ، وَ قَلبٍ مُطبَقٍ، فَهُوَ لا یُحمَدُ إن سَکَتَ، وَ لا یُحسِنُ إن نَطَقَ(3).

و نیز فرمود: گرفتارترین و رنجورترین مردم کسى است که مبتلا باشد به
دو چیز: یکى زبان طلق و روان، و دیگر دل مرده و گرفته، که اگر سکوت
کند پسندیده نخواهد بود سکوتش، و اگر تکلّم نماید نیکو نخواهد بود
سخنش، چون خودش عامل به گفته‏هایش نبوده اثر نمى‏بخشد.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg23- وَ قالَ علیه ‏السلام: لَن یَعدَمَ الأحمَقُ خُلَّتَینِ: کَثرَةَ الالتِفاتِ، وَ سُرعَةَ الجَوابِ ـ یَعنِی
سُرعَتَهُ(4)بِغَیرِ عِرفانٍ(5).

نیز فرمود: احمق است آن کسى که دو صفت را دارا باشد و از خود دور
نکند: یکى آنکه بسیار التفات و نظر کند، و دیگر آنکه زود جواب بگوید
بدون آنکه فهمیده و سنجیده باشد.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg24- وَ قالَ علیه ‏السلام: یَهلِکُ فِیَّ رَجُلانِ: مُحِبٌّ غالٍ، وَ مُبغِضٌ قالٍ(6).



(1) فی «م» یضل، فی «ش»: یبعد.

(2) الخصال 1: 69، باب الاثنین ح 103 مثله.

(3) رواه المؤلف فی کنز الفوائد 2: 32.

(4) فی «أ»: ان تسرعه.

(5) البیان و التبیین: 271 .

(6) نهج البلاغة: الحکمة 117، و هو مثل قوله علیه ‏السلام یهلک فیّ رجلان: محبٌّ مفرط و باهتٌ مُفتَر. الغالی: المتجاوز الحدّ فی حبِّه، أو دعوة حلول اللاهوت فیه، و القالی: المبغض الشدید البغض.

باب ذکر ما جاء فی اثنین··· (55)

و نیز فرمود: دو کس در باره من به هلاکت رسند: یکى آنکه در محبّت من
غلوّ نماید و مرا خدا بداند، و دیگر آنکه محبّت مرا کنار گذارد و دشمن من
شود.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg25- وَ قالَ الحُسَینُ بنَ عَلِیّ علیه ‏السلام: المُرُوَّةُ فِی خَصلَتَینِ(1): اجْتِنابِ الرَّجُلِ ما یَشِینُهُ، وَ اختِیارِهِ ما یَزِینُهُ .

حضرت امام حسین علیه ‏السلام فرمود: مروّت و مردانگى در دو خصلت است:
یکى دورى کردن از چیزهایى که آدمى را قبیح و زشت مى‏کند، و دیگر
اختیار کردن چیزى که آدمى را زینت مى‏دهد.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg26- وَ قالَ الصّادِقُ علیه ‏السلام لِسُفیانَ الثَّورِیِ: یا سُفیانُ خَصلَتانِ مَن لَزِمَهُما دَخَلَ الجَنَّةَ
قالَ: وَ ما هُما یَابنَ رَسُولِ اللّه‏ِ ؟ قالَ: احتِمالُ ما تَکرَهُ إذا أحَبَّهُ اللّه‏ُ، وَ تَرکُ ما تُحِبُّ إذا
أبغَضَهُ اللّه‏ُ، فَاعمَل بِهِما وَ أنَا شَرِیکُکَ(2).

حضرت صادق علیه ‏السلام به سفیان ثورى فرمود: اى سفیان، دو خصلت است
هر که با خود دارد آن را داخل بهشت مى‏شود: سفیان عرض کرد: آندو
کدام است اى پسر رسول خدا؟ فرمود: قبول کردن و متحمّل شدن
چیزهاى ناخوش و خلاف طبع هر گاه خدا آن را دوست داشته باشد، و
ترک کردن چیزهاى خوش و موافق طبع هر گاه خدا آن را دشمن داشته
باشد، پس عمل کن به آندو و من شریک تو باشم.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg27- وَ قالَ الباقِرُ علیه ‏السلام: ما مِن خُطوَةٍ أحَبُّ إلَى اللّه‏ِ عَزَّوَجَلَّ مِن خُطوَتَینِ: خُطوَةٍ
یَسُدُّ(3) بِها صَفّا فِی سَبِیلِ اللّه‏ِ، وَ خُطوَةٍ إلى ذِی رَحِمٍ قاطِعٍ(4).

وَ ما مِن جُرعَةٍ أحَبُّ إلَى اللّه‏ِ مِن جُرعَتَینِ: جُرعَةِ غَیضٍ رَدَّها مُؤمِنٌ بِحِلمٍ، وَ جُرعَةِ مُصِیبَةٍ رَدَّها مُؤمِنٌ بِصَبرٍ .


(1) فی «ش»: شیئین.

(2) تاریخ الیعقوبی 2: 328، رواه الشیخ ورّام فی مجموعته 2: 109.

(3) فی «م» و «ش»: یشدّ.

(4) فی «أ» و «ش» و«ع»: قانع.

(56) ··· معدن الجواهر و ریاضة الخواطر

وَ ما مِن قَطرَةٍ أحَبُّ إلَى اللّه‏ِ تَعالى مِن قَطرَتَینِ: قَطرَةِ دَمٍ فِی سَبِیلِ اللّه‏ِ، وَ قَطرَةِ دَمعٍ فِی
سَوادِ اللَّیلِ لا یُریدُ بِها عَبدٌ إلاَّ اللّه‏َ عَزَّوجَلَّ(1).
و حضرت باقر علیه ‏السلام فرمود: گامى نزد خدا محبوبتر از دو گام نیست: یکى
قدمى که با آن صفّى در راه خدا آراسته شود، و دیگر قدمى که با آن صله
رحم نماید با کسى که قطع رحم نموده.

و نیز فرمود: جرعه ‏اى نزد خدا محبوبتر از دو جرعه نیست: یکى جرعه
خشمى که فرو برد آن را مؤمن به حلم و بردبارى، و دیگر جرعه مصیبتى
که بنوشد آن را به صبر و شکیبائى.

و قطره ‏اى نزد خدا محبوبتر از دو قطره نیست: یکى قطره خونى که در راه
خدا ریخته شود، و شهادت را به ارمغان آورد، و دیگر قطره اشکى که بنده
در تاریکى شب از خوف خدا بریزد.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg28- وَ قالَ علیه ‏السلام: الخُرقُ شَیئانِ: العَجَلَةُ قَبلَ الإمکانِ، وَ الدّالَّةُ(2) عَلَى السُّلطانِ.

و نیز فرمود: حماقت و نادانى در دو چیز است: یکى عجله در امرى قبل از
امکان آن، و دیگر ناز کردن بر سلطان.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg29- وَ سُئِلَ أحَدُ الأئِمَّةِ علیهم ‏السلام عَن تَفسِیرِ الحَسَنَتَینِ المَذکُورَتَینِ فِی کِتابِ اللّه‏ِ تَعالى: «رَبَّنا آتِنا فِی الدُّنیا حَسَنَةً و فِی الآخِرَةِ حَسَنَة »(3) فَقالَ: إنَّ الحَسَنَةَ فِی الدُّنیا شَیئانِ: طِیبُ
المَعاشِ، وَ حُسنُ الخُلقِ ؛ وَ الحَسَنَةُ فِی الآخِرَةِ شَیئانِ: رِضوانُ اللّه‏ِ عَزَّوَجَلَّ، وَ الجَنَّةُ(4).

یکى از امامان علیهم ‏السلام را پرسیدند از تفسیر دو حسنه که در آیه شریفه
است «پروردگار ما عطا کن به ما در دنیا حسنه‏ اى و در آخرت
حسنه‏ اى»
فرمود: حسنه در دنیا دو چیز است: معاش نیکو و خلق نیکو، و
حسنه در آخرت نیز دو چیز است خوشنودى خداى تعالى و بهشت.

(1) الخصال 1: 50، باب الاثنین ح 60، الغایات: 93، الزهد للحسین بن سعید: 76.

(2) الدالّة: الجرأة، أدلَّ علیه: وثق بمحبّته فأفرط علیه.

(3) البقرة(2): 201 .

(4) الکافی 5: 71، الفقیه 3: 94 / 353، معانی الأخبار: 174، التهذیب 6: 327 / 900، تفسیر العیّاشی 1: 98، جمیعا عن أبی عبداللّه‏ علیه ‏السلام .

باب ذکر ما جاء فی اثنین··· (57)

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg30- وَ قالَ رَجُلٌ لأحَدِهِم علیهم ‏السلام: عِظنِی یَابنَ رَسُولِ اللّه‏ِ، فَقالَ: لا تُحَدِّثْ نَفسَکَ
بِشَیئَینِ: بِفَقرٍ، وَ لا بِطُولِ عُمرٍ . (فَإنَّهُ مَن حَدَّثَ نَفسَهُ بِالفَقرِ بَخِلَ، وَ مَن حَدَّثَ نَفسَهُ
بِطُولِ العُمرِ حَرِصَ(1))(2).

مردى به یکى از ائمّه علیهم السلام عرض کرد: مرا موعظه‏اى بفرمائید اى فرزند
رسول خدا، فرمود: تلقین مکن نفس خود را به دو چیز: یکى فقر، و دیگر
طول عمر، زیرا کسى که تلقین نماید خودش را به فقر بخیل مى‏شود، و
کسى که تلقین نماید خودش را به طول عمر حریص مى‏شود.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg31- وَ وَعَظَ أبُوذَرّ الغِفارِیّ رحمه الله رَجُلاً، فَقالَ لَهُ: إنَّ لَکَ فِی مالِکَ شَرِیکَینِ: الحَدَثان(3) وَ الوارِثُ، فَإنِ استَطَعتَ أن تَکُونَ أحسَنَ(4) الشُرَکاءِ فَافعَل(5).

جناب ابوذر غفارى مردى را موعظه کرد و فرمود: همانا براى تو در مالت
دو شریک دیگر است: یکى حوادث، و دیگر وارث، پس تا توانى کارى
کن که از سایر شرکاء بهتر باشى.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg32- وَ لَقِیَ حَکِیمٌ حَکِیما فَقالَ لَهُ: عِظنِی وَ أوجِز، فَقالَ: عَلَیکَ بِشَیئَینِ: لا یَراکَ اللّه‏ُ
مِن حَیثُ نَهاکَ، وَ لا یَفقِدُکَ مِن حَیثُ أمَرَکَ.

وَ وَجَدتُ هذَا الفَصلَ عَنِ الصّادِقِ علیه ‏السلام (6).

حکیمى به ملاقات حکیم دیگرى رفت و از وى خواست تا او را موعظه
موجز و رسائى نماید، گفت: بر تو باد به دو چیز: یکى آنکه نبیند خدا تو را
آنجا که از آن نهى فرموده، و دیگر آنکه ببیند تو را آنجا که به آن امر فرموده.

(1) ما بین القوسین فی «م» فقط.

(2) تحف العقول: 410، عن الامام الکاظم علیه ‏السلام، و أخرجه الشیخ ورّام فی مجموعته 2: 109.

(3) فی «م»: الحادث. و الحدثان: اللیل و النّهار.

(4) فی «ش»: آخر، و فی «ع» و «م»: أن لا تکون أخسر، و فی هامش الأخیر: أخس.

(5) العقد الفرید 1: 190، و فی کنز العمّال 6: 380 إنّ لک فی مالک ثلاثا شرکاء: أنت و التَّلف و
الوارث فإن استطعت أن لا تکون أعجزهم فافعل.

(6) رواه المؤلِّف فی کنز الفوائد 2: 163، و زاد علیه: قال: زدنی، قال: ما أجد للحالین ثالثة، و
مثله فی تحف العقول: 409 عن أبیجعفر علیه ‏السلام .

(58) ··· معدن الجواهر و ریاضة الخواطر

مصنّف گوید: و یافتم این موعظه از امام صادق علیه ‏السلام .

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg33- وَ قالَ لُقمانُ لابنِهِ: یا بُنَیَ، أنهاکَ عَن شَیئَینِ: الکَسَلِ وَ الضَّجَرِ، فَإنَّکَ إذا
کَسِلتَ لَم تُؤَدِّ حَقّا، وَ إذا ضَجِرتَ لَم تَصبِر عَلى حَقٍّ(1).

لقمان حکیم به فرزند خود فرمود: اى پسرک من نهى مى‏کنم تو را از دو
چیز: یکى کاهلى، و دیگر بى قرارى از غم، چون هرگاه کاهلى کنى أداء
حقوق نخواهى کرد، و هرگاه بى قرارى کنى صبر نخواهى کرد بر مرارت و سختى حقّ.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg34- وَ وَعَظَ رَجُلٌ(2) فَقالَ: استَعمِلُوا عِبادَ اللّه‏ِ الصَّبرَ فِی حالَتَینِ: اصبِرُوا عَلى عَمَلٍ لا
غِنى بِکُم عَن ثَوابِهِ، وَ اصبِرُوا عَن عَمَلٍ لا صَبرَ لَکُم عَلى عِقابِهِ(3).

مردى موعظه مى ‏کرد مردم را و مى ‏گفت: اى بندگان خدا صبر و شکیبائى
پیشه کنید در دو حال: یکى تحمّل سختیهاى عملى که نیاز به ثواب آن
دارید، و دیگر در ترک عمل بدى که طاقت عقاب آن را ندارید.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg35- وَ قِیلَ(4): اثنانِ یَستَحِقّانِ البُعدَ: مَن لا یُؤمِنُ بِالمَعادِ، وَ مَن لا یَضبِطُ نَفسَهُ عَنِ الَمحارِمِ.

گفته اند: دو کس مستحقّ دورى از رحمت خدایند: یکى آنکه ایمان به
معاد ندارد، و دیگر آنکه نفس خود را از محرّمات الهى نگهدارى نمى ‏نماید.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg36- وَ العَبدُ بَینَ شَیئَینِ وَ لا یُصلِحُهُما إلاَّ شَیئانِ: هُوَ بَینَ نِعمَةٍ وَ ذَنبٍ، وَ لا
یُصلِحُهُما إلاَّ الحَمدُ وَ الاستِغفارُ .


(1) أخرجه الشیخ ورّام فی مجموعته 1: 60، و مثله عن رسول اللّه‏ صلّى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم فی الفقیه 4: 256/ 821، المواعظ: 9، و عن الباقر علیه ‏السلام فی تحف العقول: 295.

(2) فی «م» و «ش»: وعظ رجل رجلاً.

(3) مثله فی مجموعة ورّام 1: 41 عن علی علیه ‏السلام .

(4) فی «أ» و قال.

باب ذکر ما جاء فی اثنین··· (59)

و بنده مابین دو چیز است: نعمت خدا و گناه خود، و اصلاح نمى‏ کند آن دو را مگر شکر و استغفار.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg37- وَ قِیلَ لِراهبٍ: ما یُبکِیکَ ؟ فَقالَ: شَیئانِ: قِلَّةُ اعتِدادِ(1) الزّادِ، وَ طُولُ سَفَرِ
المَعادِ.

راهبى را گفتند: چه چیز تو را مى‏ گریاند؟ گفت: دو چیز: یکى کمى زاد و
توشه، و دیگر طولانى بودن سفر معاد.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg38- وَ شَیئانِ یَزِیدانِ فِی الحَسَناتِ وَ هُمَا الهَمُّ وَ الحُزنُ. وَ شَیئانِ یَزِیدانِ فِی السَّیِّئاتِ وَ
هُمَا الأشَرُ وَ البَطَرُ(2).

دو چیز حسنات را افزون مى‏کند: یکى اندوه و دغدغه جلب محبوب و
دفع مکروه، ویا فکر و اندیشه نسبت به آنچه نیامده، و دیگر غمّ و
پریشانى نسبت به آنچه فوت شده است. و دو چیز سیّئات را افزون
مى‏کند: یکى شادى بسیار و بى خیال بودن، و دیگر طغیان و سرکشى در
فراوانى نعمت.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg39- وَ قِیلَ لِعابِدٍ: کَیفَ أصبَحتَ ؟ فَقالَ: بَینَ نِعمَتَینِ: رِزقٍ مَوفُورٍ، وَ ذَنبٍ
مَستُورٍ(3).

عابدى را گفتند: در چه حالى؟ گفت: از دو نعمت برخوردار: رزق و
روزى بسیار، و خطا پوشى پروردگار.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg40- وَ قِیلَ: إنَّ لِلدُّنیا فَضِیلَتَینِ: هِیَ أفصَحُ المُؤذِّنِینَ، وَ أبلَغُ الواعِظِینَ .

گفته اند: براى دنیا دو فضیلت است: از هر مؤذّنى «مؤدّبى» فصیح‏تر، و از
هر واعظى بلیغ‏تر است.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg41- وَ قالَ بَعضُ الحُکَماءُ: أروَحُ الأشیاءِ لِلبَدَنِ شَیئانِ: الرِّضى بِالقَضاءِ، وَ الثِّقَةُ بِالقِسْمِ.


(1) فی «أ»: عداد، و فی هامش «م»: اعداد.

(2) الأشر و البطر بمعنى کفران النعمة و الطغیان عندها.

(3) أخرجه الشیخ ورّام فی مجموعته 2: 14 .

(60) ··· معدن الجواهر و ریاضة الخواطر

یکى از حکماء گفته است: آرامش دهنده ‏ترین چیزها براى بدن دو چیز
است: یکى راضى شدن به قضاء الهى، و دیگر اعتماد و اطمینان به
قسمت الهى. شیخ سعدى گفته:

 خداوند از آن بنده خرسند نیست  که راضى به قسم خداوند نیست

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg42- وَ قِیلَ: المَوتُ مَوتانِ: مَوتُ الأجسادِ، وَ مَوتُ الأنفُسِ، فَأمّا مَوتُ الأجسادِ
فَعِندَ مُفارَقَةِ الرُّوحِ لَها، وَ أمّا مَوتُ الأنفُسِ فَعِندَ مُفارَقَةِ العَقلِ لَها .

گفته اند: مرگ دو گونه است: یکى مرگ بدن و جسم، و آن وقتى است که
روح از بدن مفارقت کند، و دیگر مرگ نفس و شخصیّت، و آن وقتى
است که عقل از آن مفارقت کند.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg43- وَ قِیلَ: یَنبَغِی لِلعاقِلِ أن یَتَّخِذَ مِرآتَینِ، فَیَنظُر فِی إحداهُما مَساوِی نَفسِهِ
فَیَتَصاغَر بِها، وَ یُصلِح مَا استَطاعَ مِنها، وَ یَنظُر فِی الاُخرى مَحاسِنَ النّاسِ فیَتَحَلّى بِها،
وَ یَکتَسِب مَا استَطاعَ مِنها(1).

گفته اند: سزاوار است عاقل را که دو آئینه با خود دارد در یکى عیبهاى
خود را ببیند پس خود را کوچک شمارد، و آنچه مى‏ تواند از آنها اصلاح
کند، و در دیگرى محاسن و زینتهاى مردم را ببیند پس خود را به آنها
بیاراید و سعى در اکتساب آنها نماید.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg44- وَ قِیلَ: إنَّ مِن أخلاقِ المُؤمِنِ شَیئَینِ: لا یَشمَتُ بِالمُصابِ، وَ لا یُنابِزُ بِالألقابِ .

کسى گفته: دو چیز از اخلاق مؤمن است: یکى آنکه هیچ مصیبت دیده‏اى
را شماتت نمى‏ کند، و دیگر آنکه کسى را به لقب زشت نمى‏ خواند، یعنى
مؤمن در مرگ دشمن هم شادى نمى ‏کند، شاعر پارسى زبان گفته:

 اى دوست بر جنازه دشمن چو بگذرى  شادى مکن که بر تو همین ماجرا بود

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg45- وَ قِیلَ: المُرُوَّةُ شَیئانِ: الإنصافُ، وَ التَّفَضُّلُ(2).


(1) أخرجه الشیخ ورّام فی مجموعته 2: 14 .

باب ذکر ما جاء فی اثنین··· (61)

گفته اند: مروّت و مردانگى در دو چیز است: یکى انصاف داشتن با مردم،
و دیگر عفو و بخشش و عطا کردن به ایشان.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg46- وَ شَیئانِ یُعَمِّرانِ الدِّیارَ، وَ یَزِیدانِ فِی الأعمارِ: حُسنُ الخُلقِ، وَ حُسنُ الجِوارِ(1).

و دو چیز در دنیا باعث آبادى دیار و زیادى اعمار است: یکى خوش
خلقى با مردم، و دیگر خوش رفتارى با همسایگان.

مترجم گوید: از جمله حقوق همسایه این است که انسان به خانه ایشان
نگاه نکند، و ایشان را اذیّت و آزار نرساند، و ناودان به خانه ایشان
نگذارد، و خاکروبه بر در خانه ایشان نریزد، و از دود و بوى غذاى خود
ایشان و اطفال ایشان را اذیّت نکند، و با ایشان مواسات کند، و مبادا که
شب سیر بخوابد و ایشان گرسنه باشند، و یا خود در راحت و خوشى باشد
و ایشان در سختى، و منع ننماید از ایشان نمک و طعام و آتش را، و اگر
چیزى از ضروریّات خانه را به عاریت خواستند به آنها بدهد، و اگر پول یا
نان یا چیز دیگرى را به قرض خواستند مضایقه نکند، و بالجمله از هر
جهت مراعات و همراهى کند ایشان را که ائمّه علیهم‏ السلام توصیه زیادى راجع
به همسایه نموده اند.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg47- وَ قِیلَ: إذا قَدُمَ شَیئانِ سَقَطَ شَیئانِ: إذا قَدُمَتِ المُصِیبَةُ سَقَطَتِ التَّعزِیَةُ، وَ إذا
قَدُمَ الإخاءُ سَقَطَ الثَّناءُ .

گفته‏ اند: دو چیز چون قدیمى شد ساقط مى ‏شود دو چیز: یکى مصیبتِ
فوت است که چون زمانى گذشت تعزیه و تسلیت ساقط مى ‏شود، زیرا
باعث تجدید حزن و اندوه است، و دیگر اخوّت و برادرى است که چون
محکم شد دیگر ثنا و ستایش ساقط مى ‏شود.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg48- وَ قالَ بَعضُ العُقَلاءِ: النّاسُ رَجُلانِ: عالِمٌ فَلا اُمارِیهِ، وَ جاهِلٌ فَلا اُجارِیهِ(2).



(1) معانی الأخبار 2: 257 عن علی علیه ‏السلام .

(2) الکافی 2: 100، و 666 عن الصادق علیه ‏السلام .

(3) جاراه مجاراة: جرى معه .

(62) ··· معدن الجواهر و ریاضة الخواطر

یکى از عقلاء گفته: مردم بر دو قسمند: یکى عالم است که با او مراء و
مجادله نمى‏ کنم، و دیگر جاهل است که با او رفت و آمد و همراهى
نمى‏ کنم و یا مباحثه نمى‏ کنم.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg49- وَ قالَ آخَرُ: النُّبْلُ(1) شَیئانِ: صَدِیقٌ اُبارِیهِ(2)، وَ عَدُوٌّ اُداجِیهِ(3).

دیگرى گفته: فضیلت و نجابت در دو چیز است: دوستى که با او مسابقه و
معارضه کنم، و دشمنى که با او مدارا کنم، شاعر گفته:
 آسایش دو گیتى تفسیر این دو حرف است  
با دوستان مروّت، با دشمنان مدارا

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg50- وَ قِیلَ: إنَّ العَرَبَ تَستَدِلُّ بِشَیئَینِ: بِاللَّحظَةِ، وَ اللَّفظَةِ.

و بعضى گفته اند: عربها به دو چیز استناد و استدلال مى ‏کنند: به نگاه کردن و
سخن گفتن.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg51- وَ شَیئانِ لا یَنفَکّانِ مِنَ الکِذبِ: کَثرَةُ المَواعِیدِ، وَ شِدَّةُ الاعتِذارِ.

و دو چیز جدا از دروغ نیست: وعده بسیار، و پافشارى بر اعذار.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg52- وَ ما تَقَرَّبَتِ المَرأَةُ إلَى اللّه‏ِ تَعالى بِمِثلِ شَیئَینِ: طاعَةِ زَوجِها، وَ لُزُومِ بَیتِها.

زن تقرّب نمى‏ جوید بسوى خدا به چیزى بهتر از دو چیز: یکى اطاعت
شوهر خود، و دیگر ملازمت بیت و نشستن در خانه خود.

این مضمون مستفاد از روایات اهل بیت علیهم ‏السلام است و اکثر نابسامانى‏هاى دین و دنیاى
مردم سببش بیرون رفتن زنها براى سیر و تفرّج و خودآرائى و خودنمائى است. در خبر است که روزى رسول خدا صلّى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم از فاطمه زهرا علیهاالسلام
پرسیدند: بهترین چیز براى زن چیست؟ آن حضرت گفت: آنکه مردى او
را نبیند و او هم مردى را نبیند.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg53- وَ أطیَبُ الرَّوائِحِ رِیحانِ: رِیحُ جَسَدٍ تُحِبُّهُ، وَ رِیحُ وَلَدٍ تَرُبُّهُ .


(1) النُّبْل: النجابة و الفضل.

(2) فی «م» و «ش»: اُماریه، فی باقی النسخ: اُناویه أی اُعادیه و هو لا یناسب مع الصداقة، و الصحیح ما أثبتناه و هو بمعنى اُسابقه و اُعارضه.

(3) اُداجیه: اُداریه و اُساتره العداوة.

باب ذکر ما جاء فی اثنین··· (63)

و بهترین بوها دوتاست: بوى بدنى که دوست دارى آن را، و بوى فرزندى
که تربیت مى‏کنى آن را.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg54- وَ قِیلَ: عَذابانِ لا یَعرِفُ قَدرَهُما إلاّ مَنِ ابتُلِیَ بِهِما: السَّفَرُ الشّاسِعُ، وَ البِناءُ الواسِعُ .

و دو گرفتارى است که تا کسى مبتلا نشود به آن نمى‏فهمد: سفر دور، و
بناء یا بنّائى گسترده.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg55- وَ قِیلَ لِرَجُلٍ: مَا اللَّذَّةُ ؟ فَقالَ: شَیئانِ: تَرکُ الحَیاءِ، وَ اتِّباعُ الهَوى ـ فَقالَ لَهُ
عاقِلٌ(1): هذِهِ لَذَّةٌ لا تَنفَکُّ مِن شَیئَینِ: عاجِلِ الْعارِ، وَ آجِلِ النّارِ(2).

مردى را گفتند: لذّت چیست؟ گفت: ترک حیاء و متابعت هوى. عاقلى
گفت: گر لذّت اینست پس آن جدا نیست از دو چیز: ننگ و عار دنیا، و آتش عقبى.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg56- وَ قالُوا: لَیسَ یَحتَمِلُ السِّرَّ(3) إلاّ رَجُلانِ: رَجُلُ آخِرَةٍ یَرجُو ثَوابا، وَ رَجُلُ دُنیا
یَصُونُ حَسَبا.

حکماء گفته اند: تحمّل نمى‏کند سرّ را مگر دو کس: یکى مرد آخرت که
طالب ثواب باشد، و دیگر مرد دنیا که در پى حفظ عِرض و آبرو مى‏باشد.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg57- وَ قالَ عَبدُ المَلِکِ بنِ مَروانَ یَوما لِعَبدِ اللّه‏ِ بنِ یَزِیدَ(4) بنِ خالِدٍ: ما مالُکَ ؟ فَقالَ: شَیئانِ لا عَیلَةَ عَلَیَّ مَعَهُما: الرِّضا عَنِ اللّه‏ِ، وَ الغِنى عَنِ النّاسِ،

فَلَمّا نَهَضَ مِن عِندِهِ قِیلَ لَهُ: هَلاّ أخبَرتَهُ بِمِقدارِ مالِکَ ؟

فَقالَ: خَشِیتُ مِن أحَدِ شَیئَینِ: إمّا أن یَکُونَ قَلِیلاً فَیُحَقِّرنِی، وَ إمّا أن یَکُونَ کَثِیرا فَیَحسُدنِی(5).


(1) فی «م»: فقیل له.

(2) العقد الفرید 7: 246 صدره.

(3) فی «م»: و قیل: لیس یحتمل الشرّ .

(4) فی «م»: زید.

(5) أمالی السید المرتضى 1: 212، البیان و التبیین: 316.

(64) ··· معدن الجواهر و ریاضة الخواطر

عبدالملک بن مروان از عبداللّه‏ بن یزید بن خالد پرسید؟ مال تو چیست؟
گفت: دو چیز است که با وجود آنها مرا فقر و درویشى نباشد: یکى رضا و
خوشنودى از حقتعالى، و دیگر غنا و بى‏نیازى از مردم. چون برخاست
برود، کسى به او گفت: مقدار مال خود را به وى گفتى؟ گفت: نه، چون
ترسیدم اگر کم باشد مرا حقیر شمارد، و اگر زیاد باشد بر من حسد برد.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg58- وَ رُئِیَ عَلى رَجُلٍ جُبَّةُ صُوفٍ، فَقِیلَ لَهُ: ما حَمَلَکَ عَلى لَبسِها؟ فَسَکَتَ، فَقِیلَ لَهُ: لِمَ سَکَتَّ ؟ فَقالَ: أنَا بَینَ حالَتَینِ: أخافُ أن أقُولَ: زُهْدا، فَاُزَکِّی نَفْسِی، وَ أکرَهُ أن أقُولَ: فَقْرا، فَأذُمَّ رَبِّی(1).

شخصى جبّه ‏اى پشمینه پوشیده بود، از او پرسیدند: براى چه آن را
پوشیده ‏اى؟ پاسخ نداد، گفتند: چرا جواب نمى‏ گوئى؟ گفت: چون از دو
حال خارج نیست: اگر بگویم از جهت زهد است، تزکیه نفس و
خودستائى کرده باشم، و اگر بگویم از جهت فقر است نکوهش و ذمّ
پروردگار خود کرده باشم.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg59- وَ أوصى حَکِیمٌ وَلَدَهُ، فَقالَ: یا بُنَیَّ إن أرَدتَ الخَلاصَ فَعَلَیکَ بِشَیئَینِ: لا تَضَع
ما عِندَکَ إلاّ فِی حَقِّهِ، وَ لا تَأخُذ ما لَیسَ لَکَ إلاّ بِحَقِّهِ .

حکیمى فرزند خود را وصیّت کرد که: اى پسر جان، اگر خلاصى و راحتى
مى‏ جوئى دو چیز را رها مکن: یکى آنچه دارى صرف مکن مگر در محلّى
که حقّ و سزاوار باشد، و دیگر چیزى از کسى مگیر مگر به حقّ.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg60- تَحَصَّن یا بُنَیَّ مِنَ الباغِی عَلَیکَ بِشَیئَینِ: بِالمُداراةِ، وَ حُسنِ المُعاشَرَةِ، فَإنَّکَ
لاتعدَمُ أحَدَ شَیئَینِ: إمّا صِداقَةً تَحدُثُ بَینَکُما تُؤمِنُکَ شَرَّهُ، وَ إمّا فُرَصَةً تُمکِنُکَ
الظَّفَرَ بِهِ(2).

اى فرزندم، حفظ کن خودت را از سعایت کننده و دشمنت به دو چیز:
مدارا نمودن، و خوش رفتارى کردن، چه در آن صورت از دو چیز

(1) العقد الفرید 7: 251، رواه الشیخ ورّام فی مجموعته 1: 107.

(2) فی «م»: تظفرک به، و فی هامشه: تمکنک فتظفر. و فی «أ»: تمکنک تظفرک.

باب ذکر ما جاء فی اثنین··· (65)

برخوردارى، یا صداقت و دوستى که موجب ایمنى از حقد و کینه او
مى‏ شود، و یا فرصت و مجالى که ظفر بر او را ممکن مى‏ سازد.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg61- وَ لا تُلاعِبْ رَجُلَینِ تَکُن مُعَنوَنا(1): الشَّرِیفَ فَیُحَقِّرُکَ، وَ اللَّئِیمَ فَیَجتَرِئُ عَلَیکَ.

پسرم، با دو کس بازى و شوخى مکن تا محترم باشى: یکى با شخص
شریف و بزرگ، چون تو را حقیر مى ‏نماید، و دیگر با شخص لئیم و
پست، زیرا بر تو جرئ و بى‏ باک خواهد شد.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg62- وَ کُن أشَدَّ النّاسِ حِذارا مِن رَجُلَینِ: الصَّدِیقُ الغادِرُ، وَ العَدُوُّ الفاجِرُ .

اى پسر از دو کس شدیدا بر حذر باش: دوست بى وفا و مکّار، و دشمن
فاجر و نابکار.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg63- وَ اختَبِر أخاکَ عِندَ حالَتَینِ: نائِبَةٍ تَنُوبُکَ، وَ نِعمَةٍ تَحدُثُ لَکَ، فَإنَّهُمَا الحالَتانِ
اللَّتانِ یُمتَحَنُ بِهِمَا الإخوانُ، فَتُکشَفُ خِیارُهُم عِندَ(2)النُّصرَةِ وَ الاغتِباطِ، وَ شِرارُهُم
عِندَ الجَفوَةِ وَ الحَسَدِ .

و دوست را در دو حال آزمایش کن: یکى هنگامى که بلا و مصیبتى به تو
رسد که اگر تو را یارى کرد و دست از تو برنداشت و جفا نکرد دوست
است و الاّ نه، و دیگر هنگامى که نعمت و سرورى به تو رو آورد که اگر
غبطه خورد ولى بر تو حسد نورزید دوست است و الاّ نه.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg64- وَ قَد تَعرِفُ عَدُوَّکَ بِشَیئَینِ: إذا رَأى بِکَ نِعمَةً بُهِتَ، وَ إذا ظَهَرَ مِنکَ عَلى عَثرَةٍ
شَمِتَ(3).

و بشناس دشمن خود را به دو چیز: یکى آنکه هرگاه نعمتى بر تو بیند مات
و مبهوت شود، دیگر آنکه هرگاه لغزشى از تو سر زند خوشحال شود و بر
آن سرزنش کند.

(1) فی «م» فتکون مفتونا.

(2) فی غیر «ع»: عن، و کذا بعده، و هو تصحیف.

(3) نزهة الناظر: 53، و مجموعة ورّام: 1: 12 بعضه، مجموع الغرائب: 418.

(66) ··· معدن الجواهر و ریاضة الخواطر

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg65- وَ قَد نَظَرتُ یا بُنَیَّ، فَلَم أجِدْ فِی الدُّنیا أقَلَّ مِن شَیئَینِ: دِرهَمٍ حَلالٍ یُنفَقُ فِی حَقِّهِ، وَ أخٍ فِی اللّه‏ِ یُسکَنُ إلى غَیبِهِ(1).

اى پسر، نظر کردم پس ندیدم نایاب‏تر از دو چیز: یکى مال حلالى که در
راه حق صرف شود، و دیگر برادر دینیى که در پشت سر، هم مانند پیش
رو باشد، یعنى در نبود برادرش او را تخریب نمى‏ کند.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg66- فَعَلَیکَ بِأخلاقِ الفاضِلِینَ فِی اُمُورِ الدُّنیا وَ الدِّینِ. وَ الْزَمِ الشَّرَفَ وَ هُوَ شَیئانِ: کَفُّ الأذى، وَ بَذلُ النَّدى .

پس اى پسر، متخلّق باش به اخلاق خوبان در امور دین و دنیاى خود. و
ملازمت نما مجد و شرف را که آن دو چیز است: امساک از اذیّت دیگران،
و جود و بخشش بر ایشان.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg67- وَ عَلَیکَ بِالسَّخاءِ وَ هُوَ سَخاءانِ: سَخاوَةُ نَفسِ المَرءِ بِما یَملِکُ، وَ سَخاوَةُ نَفسِهِ
عَمّا فِی أیدِی النّاسِ .

و بر تو باد سخاوت کردن و آن دو تاست: سخاوت نفس در چیزى که مال
توست، و دیگر سخاوت و بى اعتنائى به آنچه در دست مردم است.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg68- وَ اعلَمْ أنَّ الکَرَمَ شَیئانِ: التَّقوى، وَ طِیبُ النَّفسِ .

وَ اللُّوْمُ شَیئانِ: الفُجُورُ، وَ خُبْثُ النَّفسِ .

وَ الجُودُ شَیئانِ: التَّبَرُّعُ بِالْمالِ، وَ العَطِیَّةُ قَبلَ السُّؤالِ .

وَ العَجزُ عَجزانِ: التَّقصِیرُ فِی تَناوُلِ أمرٍ وَ قَد تَیَسَّرَ، وَ الْجِدُّ فِی طَلَبِهِ وَ قَد تَعَذَّر .

وَ الصَّبرُ صَبرانِ: صَبرٌ عَلى ما تَکرَهُ فِیما یُلزِمُکَ الرَّأی، وَ صَبرٌ عَمّا تُحِبُّ فِیما یَدعُوکَ إلَیهِ الهَوى .

و بدان که کرم دو چیز است: تقوى و پاکیزگى نفس.

و لئامت و پستى دو چیز است: فسق و فجور و خباثت نفس.

و جود دو چیز است: تبرّع و بخشیدن مال، و عطا نمودن پیش از سؤال.

و عجز و ناتوانى دو تا است: کوتاهى در امرى که میسّر شده است، و سعى و کوشش در طلب چیزى که متعذّر است دستیازى به آن.


(1) تحف العقول: 54 عن رسول اللّه‏ صلّى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم، مجموعة ورّام 2: 109 عن بعضهم.

باب ذکر ما جاء فی اثنین··· (67)

و صبر دو تا است: یکى صبر بر ملازمت مکروهاتى که عقل حاکم بر آن است، و دیگر صبر بر مفارقت محبوباتى که هواى نفس طالب آن است.
(68) ··· معدن الجواهر و ریاضة الخواطر

باب
ذکر ما جاء فی ثلاثة

1- رُوِیَ أنَّ فِی بَعضِ کُتُبِ اللّه‏ِ تَعالى أنَّه قالَ: مَن عافَیتُهُ مِن ثَلاثَةٍ فَقَد أکمَلتُ نِعمَتِی عَلَیهِ: مَن أغنَیتُهُ عَن مالِ أخِیهِ، وَ عَن سُلطانٍ یَأتِیهِ، وَ عَن طَبِیبٍ یَستَشفِیهِ(1).

روایت شده که خداوند در بعضى از کتب آسمانى فرموده: هر که را
عافیت بخشیدم از سه چیز پس نعمت خود را بر او کامل کرده‏ام: کسى را
که بى نیاز کردم از مال برادرش، و از رفتن به دربار سلطان، و از استشفاى به طبیب .

2- وَ قالَ سَیِّدُنا رَسُولُ اللّه‏ِ صلّى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم: ثَلاثَةٌ تَجِبُ لَهُمُ الرَّحمَةُ: غَنِیُّ قَومٍ افتَقَرَ، وَ عَزِیزُ قَومٍ ذَلَّ، وَ عالِمٌ یَتَلاعَبُ بِهِ الجُهّالُ(2).

سرور ما حضرت رسول خدا صلّى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم فرمود: بر سه کس ترحّم واجب است:

(1) هنا یوجد فی «ع» هذا الحدیث: و قِیلَ: ثَلاثَةٌ مَقرُونَةٌ بِثَلاثَةٍ: الفِتنَةُ مَقرُونَةٌ بِالتمَنِّی، تَمَنَّوا بَنُو إسرائِیل دُخُولَ مِصر فَفتنُوا، و قال اللّه‏ تعالى: «فَإنَّها مُحَرَّمَة عَلَیهِم أربَعِینَ سَنَةً یَتِیهُونَ فِی
الأرضِ»
و المحَبَّةُ مَقرُونَةٌ بِالاختِیارِ، اختارَ آدَم علیه ‏السلام الخُلُودَ فِی الجَنَّةِ فَابتُلِی بِالخُرُوجِ مِنها، و البَلوى مَقرُونَة بِالدَّعوى، ادَّعى إبلِیس بِالقُربِ فَابتُلِی بِاللَّعنِ وَالبُعدِ.

(2) الخصال 1: 86، باب الثلاثة ح 18 مثله، تحف العقول: 36، الدرّة الباهرة: 18، العقد
الفرید 2: 90، کنزالعمّال 15: 830.

(69)

توانگرى که فقیر شده باشد، و عزیز و ناز پرورده قومى که خوار شده
باشد، و عالمى که گرفتار و بازیچه جهّال شده باشد.

3- وَ قالَ صلّى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم: ثَلاثَةٌ لا یَدخُلُونَ الجَنَّةَ: العاقُّ، وَ المَنَّانُ، وَ مُدمِنُ الخَمرِ ـ وَ
مُدمِنُها هُوَ الَّذِی مَتى وَجَدَها شَرِبَها(1).

و فرمود: سه کس داخل بهشت نمى‏ شوند: عاقّ والدین، و منّان یعنى بسیار
منّت گذارنده، و مُدمِن خمر یعنى کسى که هر گاه شراب بیابد بیاشامد.

4- وَ قالَ صلّى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم: رُفِعَ القَلَمُ عَن ثَلاثَةٍ: عَنِ النّائِمِ حَتّى یَستَیقِظَ، وَ الصَّغِیرُ حَتّى یَبلُغَ، وَ الَمجنُونُ حَتّى یُفِیقَ(2).

و نیز فرمود: قلم تکلیف از سه کس برداشته شده: از خوابیده تا وقتى که
بیدار شود، از طفل صغیر تا وقتى که بالغ شود، و از مجنون و دیوانه تا
وقتى که عاقل شود.

5- وَ قالَ صلّى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم: حُبِّبَ إلَیَّ مِن دُنیاکُم ثَلاثٌ: الطِّیبُ، وَ النِّساءُ، وَ جُعِلَتْ قُرَّةُ عَینِی فِی الصَّلاةِ(3).

و فرمود: سه چیز از دنیاى شما محبوب من است: عطر و بوى خوش، و
زن، و روشنى چشم من در نماز است.

6- وَ قالَ صلّى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم: إنَّ اللّه‏َ کَرِهَ لَکُم ثَلاثا: العَبَثَ فِی الصَّلاةِ، وَ الرَّفَثَ فِی الصِّیامِ، وَ الضِّحکَ فِی المَقابِرِ(4).

و نیز فرمود: حقتعالى نمى ‏پسندد براى شما سه چیز را: عبث در نماز یعنى
بازى کردن با ریش و امثال آن، و فحش و ناسزا با دهان روزه، و خندیدن
در گورستان.

7- وَ قالَ صلّى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم: إنَّ اللّه‏َ تَعالى یَرضى لَکُم ثَلاثا، وَ یَکرَهُ لَکُم ثَلاثا: 


(1) مسند أحمد بن حنبل 3: 44، راجع مستدرک الوسائل 7: 233.

(2) الخصال 1: 93، باب الثلاثة ح 40 و 233.

(3) الخصال 1: 165، باب الثلاثة ح 217 و 218.

(4) راجع باب ذکر ما جاء فی ستّة.

(70) ··· معدن الجواهر و ریاضة الخواطر

یَرضى لَکُم أن تَعبُدُوهُ وَ لا تُشرِکُوا بِهِ شَیئا،
وَ أن تَعتَصِمُوا بِحَبلِهِ جَمِیعا وَ لا تَفَرَّقُوا،
وَ أن تُناصِحُوا مَن وَلاّهُ اللّه‏ُ أمرَکُم؛
وَ یَکرَهُ لَکُم قِیلَ وَ قالَ(1)، وَ کَثرَةَ السُّؤالِ، وَ إضاعَةَ المالِ(2).
و نیز فرمود: حقتعالى پسندیده براى شما سه چیز را:
1- آنکه بپرستید او را و شریک قرار ندهید برایش،
2- و دیگر آنکه همه چنگ زنید به ریسمان الهى و پراکنده و متفرّق نشوید، و حبل الهى یا اطاعت از خداست و یا قرآن مجید و یا اهل بیت عصمت،
3- و سوّم آنکه در مقام اطاعت و انقیاد باشید از کسانى که حقتعالى ایشان را ولىّ امر شما نموده.
و کراهت دارد و نمى‏ پسندد براى شما سه چیز را: یکى قیل و قال، دیگر کثرت سؤال، و
سوّم ضایع کردن مال.

8- وَ قالَ صلّى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم: إنَّ أشَدَّ ما أتَخَوَّفُ عَلى اُمَّتِی مِن بَعدِی ثَلاثُ خِلالٍ:

أن یَتَأَوَّلُوا القُرآنَ غَیرَ تَأوِیلِهِ، وَ أن یَتَّبِعُوا زَلَّةَ العالِمِ، وَ أن یَظهَرَ فِیهِمُ المالُ فَیَطغَوا وَ یَبغُوا،

وَ سَاُنَبِّئُکُم بِالَمخرَجِ مِن ذلِکَ،

أمَّا القُرآنُ فَاعمَلُوا بِمُحکَمِهِ وَ آمِنُوا بِمُتَشابِهِهِ،

وَ أمَّا العالِمُ فَلا تَتَّبِعُوا زَلَّتَهُ ـ یَعنِی لا تَقتَدُوا بِهِ فِیها ـ

وَ أمَّا المالُ فَإنَّ الَمخرَجَ مِنهُ شُکرُ النِّعمَةِ(3).

و نیز فرمود: بیشترین خوف و ترس من بر امّتم بعد از خود بر سه چیز
است:
یکى آنکه قرآن را به غیر تأویل آن تأویل کنند،
و دیگر آنکه پیروى از خطا و لغزش عالم نمایند،
و سوّم آنکه مال در دسترس آنها قرار گیرد پس طغیان و ظلم نمایند.
آنگاه فرمود: باخبر کنم شما را از طرق خلاصى از آنها:
امّا قرآن پس عمل کنید به محکمات آن و ایمان بیاورید به متشابهات آن،
و امّا لغزش عالم پس متابعت آن نکنید،
و امّا مال پس شکر نمائید تا طغیان نکنید.

9- وَ قالَ صلّى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم: ما مِن عَبدٍ إلاّ وَ لَهُ ثَلاثَةُ أخِلاّء: فَأمّا خَلِیلٌ فَیَقُولُ: ما أنفَقتَ


(1) فی «م»: و یکره کثرة القیل و القال.

(2) رواه الهندی فی کنز العمّال 15: 824 .

(3) الخصال 1: 164، باب الثلاثة ح 216، و روى مثله الشیخ ورّام فی مجموعته 2: 227.

باب ذکر ما جاء فی ثلاثة··· (71)

فَلَکَ، وَ ما أمسَکتَ فَلَیسَ لَکَ فَذلِکَ مالُهُ، وَ أمّا خَلِیلٌ فَیَقُولُ: أنَا مَعَکَ فَإذا أتَیتَ
بابَ المَلِکِ ذَهَبتُ وَ تَرَکتُکَ، فَذلِکَ أهلُهُ وَ حَشَمُهُ، وَ أمّا خَلِیلٌ فَیَقُولُ: أنَا مَعَکَ حَیثُ
دَخَلتَ وَ حَیثُ خَرَجتَ فَذلِکَ عَمَلُهُ، فَیَقُولُ: إن کُنتَ(1) لأهوَنَ الثَّلاثَةِ عَلَیَّ(2).
و نیز فرمود: هر بنده را سه خلیل و دوست است: امّا خلیل اوّل مال او
است که به وى مى‏گوید: آنچه را در راه خدا دادى فائده‏اش براى تو هست
و آنچه را نگاه داشتى از براى تو نخواهد بود. و امّا خلیل دوم اهل بیت و
حشم اوست که به وى مى‏گویند: ما با تو هستیم تا باب ملِک که مراد قبر
است و آنگاه تو را تنها مى‏گذاریم و بر مى‏گردیم. و امّا خلیل سوّم عمل او
است که مى‏گوید: من با تو هستم هر جا که وارد شوى و خارج شوى، پس
مى‏گوید: و تو کم اهمّیت‏ترین چیزها نزد من بودى.

10- وَ أوصى رَسُولُ اللّه‏ِ صلّى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم أباذَرٍّ رحمه الله بِثَلاثٍ، فَقالَ لَهُ: نَبِّهْ بِالفِکرِ قَلبَکَ، وَ جافِ عَنِ النَّومِ جَنبَکَ، وَ اتَّقِ اللّه‏َ رَبَّکَ(3).

حضرت رسول خدا صلّى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم به ابوذر فرمود: بیدار و هوشیار کن قلب خود را
به فکر، دور کن پهلوى خود را از خواب، و بپرهیز از پروردگار خود.

11- وَ قالَ صلّى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم: أکثِرُوا مِن ذِکرِ ثَلاثٍ تَهِنُ عَلَیکُمُ المَصائِبُ: أکثِرُوا ذِکرَ المَوتِ، وَ یَومِ خُرُوجِکُم مِنَ القُبُورِ، وَ یَومِ قِیامِکُم بَینَ یَدَیِ اللّه‏ِ تَعالى(4).

و نیز فرمود: سه چیز را بسیار یاد کنید تا مصیبتهاى وارده بر شما سهل و
آسان شود: یاد مرگ، و روزى که از قبر خارج مى‏شوید، و روز قیامت که

(1) فی«ع»: إنّک لأهون...، وکلاهما فیالمصادر موجود، و فی مسند أبی داود: إن کنت لأهون
الثلاثة علیّ، أو قال علیک، و فی بعضها: واللّه‏ لقد کنت لأهون الثلاثة علیّ.

(2) الخصال 1: 114، باب الثلاثة ح92 مثله، صحیح ابن حبّان 7: 375، مسند أبی داود:
269، المستدرک للحاکم 1: 371، و رواه الدیلمی فی إرشاده 1: 37، و الشیخ ورّام فی
مجموعته 1: 156، و المتّقی الهندی فی کنز العمّال 15: 691/42763، و الهیثمی فی مجمع
الزوائد 10: 252.

(3)و (4) رواهما الشیخ ورّام فی مجموعته 2: 117.

(72) ··· معدن الجواهر و ریاضة الخواطر

در موقف حساب مى ‏ایستید.

12- وَ قالَ صلّى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم: ثَلاثٌ مُهلِکاتٌ، وَ ثَلاثٌ مُنجِیاتٌ، فَأمَّا المُهلِکاتُ: فَشُحٌّ
مُطاعٌ، وَ هَوَىً مُتَّبَعٌ، وَ إعجابُ المَرءِ بِنَفسِهِ، وَ أمَّا المُنجِیاتُ: فَخَشیَةُ اللّه‏ِ فِی السِّرِّ وَ
العَلانِیَةِ، وَ القَصدُ فِی الغِنى وَ الفَقرِ، وَ العَدلُ فِی الرِّضا وَ الغَضَبِ(1).

و نیز فرمود: سه چیز هلاک کننده است، و سه چیز نجات دهنده: امّا هلاک
کننده‏ ها: اطاعت حرص، پیروى هوى و هوس، و عجب و خود پسندى.
امّا نجات دهنده‏ ها: ترس از خدا در آشکار و نهان، اقتصاد و میانه روى در
فقر و بى‏نیازى، و اعتدال در رضا و غضب.

13- وَ قالَ صلّى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم: مَن وَقى شَرَّ ثَلاثَةٍ فَقَد وُقِیَ الشَّرَّ کُلَّهُ: شَرَّ لَقلَقِهِ، وَ قَبقَبِهِ، وَ ذَبذَبِهِ، فَلَقلَقُهُ لِسانُهُ، وَ قَبقَبُهُ بَطنُهُ، وَ ذَبذَبُهُ فَرجُهُ(2).

و نیز فرمود: هر کس پیشگیرى نماید شرّ سه چیز را از کلّ شرّ در امان
مانده است: شرّ لقلق یعنى زبان، شرّ قبقب یعنى شکم، شرّ ذبذب یعنى
عورت و فرج.

14- وَ قالَ صلّى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم: ثَلاثٌ مَن کُنَّ فِیهِ فَقَد تَمَّت مُرُوَّتُهُ: مَن تَفَقَّهَ فِی دِینِهِ، وَ اقتَصَدَ فِی مَعِیشَتِهِ، وَ صَبَرَ عَلَى النّائِبَةِ إذا نابَتهُ(3).

و نیز فرمود: سه چیز در هر کس باشد مروّت و مردانگى او کامل است:
تفقّه در دین، میانه‏ روى در معیشت، صبر بر مصیبات نازله.

15- وَ قالَ صلّى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم: ثَلاثٌ وَالَّذِی نَفسِی بِیَدِهِ إن کُنت لَحالِفا عَلَیهِنَّ(4):

لا یَنقُصُ مالٌ مِن صَدَقَةٍ فَتَصَدَّقُوا،

وَ لا یَعفُو عَبدٌ عَن مَظلَمَةٍ یَبتَغِی بِها وَجهَ اللّه‏ِ تَعالى إلاّ رَفَعَهُ اللّه ‏ُبِها یَومَ القِیامَةِ،


(1) الخصال 1: 84، باب الثلاثة ح 10، 11، 12، الفقیه 4: 360 / 5762، المواعظ: 21، معانی الأخبار 2: 316، المحاسن: 3، تحف العقول: 8، کنز العمّال 15: 821 / 43263.

(2) إرشاد القلوب 1: 103، أخرجه المؤلف فی کنز الفوائد 2: 10، و الشیخ ورّام فی مجموعته1: 105 .

(3) الخصال 1: 124، باب الثلاثة ح 120، و تحف العقول: 324، و معانی الأخبار 2: 258 مثله.

(4) فی بعض المصادر: لو کنت لحالفا علیهن لصدقت .

باب ذکر ما جاء فی ثلاثة··· (73)

وَ لا یَفتَحُ عَبدٌ عَلى نَفسِهِ بابَ مَسأَلَةٍ إلاّ فَتَحَ اللّه‏ُ عَلَیهِ بابَ فَقرٍ فَاستَعِفُّوا(1).
و نیز فرمود: بحقّ آنکه جانم در دست اوست سه چیز است که بر آنها سوگند مى‏خورم:
آنکه هیچ مالى از صدقه دادن کم نمى ‏شود بلکه زیادتر مى ‏شود پس صدقه دهید.
دیگر آنکه عفو و بخشش براى رضاى خدا موجب ترفیع درجه است.
سوّم آنکه نمى‏ گشاید بنده‏ اى باب سؤال و ابراز نیاز را بر خود مگر آنکه حقتعالى مى‏ گشاید درِ فقر را بر او، پس عفّت بورزید و تا ممکن است سؤال نکنید.

16- وَ قالَ صلّى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم: عُرِضَ عَلَیَّ أوَّلُ ثَلاثَةٍ یَدخُلُونَ الجَنَّةَ، وَ أوَّلُ ثَلاثَةٍ یَدخُلُونَ
النّارَ،

فَأَوَّلُ ثَلاثَةٍ یَدخُلُونَ الجَنَّةَ: الشَّهِیدُ، وَ عَبدٌ أحسَنَ عِبادَةَ اللّه‏ِ وَ نَصَحَ لِسَیِّدِهِ، وَ رَجُلٌ فَقِیرٌ کَثِیرُ العِیالِ عَفِیفٌ مُتَعَفِّفٌ.

وَ أوَّلُ ثَلاثَةٍ یَدخُلُونَ النّارَ: أمِیرٌ مُتَسَلِّطٌ لَیسَ بِمُقسِطٍ، وَ فَقِیرٌ فَجُورٌ(2)، وَ ذُو ثَروَةٍ مِنَ المالِ لا یُؤَدِّی حَقَّ مالِهِ(3).

و نیز فرمود: عرضه شد بر من اوّلین سه نفرى که وارد بهشت مى ‏شوند، و
اوّلین سه نفرى که داخل جهنّم مى ‏شوند، امّا گروه اوّل: یکى شهید است، و
دیگر بنده ‏اى است که بنحو احسن عبادت خدا نماید و مخلص و خیرخواه
مولایش باشد، سوّم مرد فقیر و عیال‏وارى است که عفّت از حرام ورزد و
سؤال را پیشه خود نسازد.

امّا گروه دوّم: یکى سردار و امیر مسلّطى است که عدالت نورزد،

و دیگر فقیر فاجر و فاسق و یا فخور و متکبّر است،

سوّم ثروتمندى است که اداء حقوق مالیّه خود ننماید، یعنى زکاة و خمس و سائر وجوهاتى که به مال او تعلّق مى‏ گیرد نپردازد.


(1) مسند أحمد 1:193، مسند أبی یعلی 2:159، مسند الشهاب 2:29، الکامل 5:131، تاریخ
دمشق 8:366، رواه الاربلی فی کشف الغمّة 2: 3، و الشیخ ورّام فی مجموعته 1: 125، و
المتّقی الهندی فی کنز العمّال 6: 575/ 16983، و 15: 813 / 43232.

(2) فی «ش»: فخور.

(3) مسند أحمد 2:479، مسند الدارقطنی 4:273، مسند زید بن علی: 443، عیون أخبار
الرضا1: 31، دعائم الإسلام 1:246، رواه الشیخ ورّام فی مجموعته 2: 121 و 227، و المتّقی
الهندی فی کنز العمّال 15: 821 / 43262.

(74) ··· معدن الجواهر و ریاضة الخواطر

17- وَ عادَ صلّى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم سَلمانَ الفارِسِیّ رضى‏ الله ‏عنه فَقالَ لَهُ: شَفاکَ اللّه‏ُ مِن عِلَّتِکَ، وَ عافاکَ فِی مُدَّةِ أجَلِکَ، یا سَلمانُ إنَّ لَکَ فِی مَرَضِکَ هذا ثَلاثُ خِصالٍ:

أوَّلُ خَصلَةٍ: ذِکرُ اللّه‏ِ تَعالى إیَّاکَ،

وَ الثّانِیَةُ: أنَّهُ یُکَفِّرُ عَنکَ خَطایاکَ،

وَ الثّالِثَةُ: أنَّهُ یُنَبِّهُکَ لِلدُّعاءِ(1)، فَادْعُ یا سَلمانُ فَإنَّکَ تُشفى وَ تُعافى(2).

حضرت رسول خدا صلّى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم به عیادت سلمان فارسى رحمه الله رفت و فرمود: خداوند، تو را شفا دهد، و در مدّت عمرت عافیت بخشد، اى سلمان،براى تو در بیماریت سه خصلت است:
یکى یاد نمودن حقتعالى مر تو را،
دوم از بین بردن گناهانت،
و سوّم ایجاد انگیزه دعا در تو، پس دعا کن اى سلمان که شفا و عافیت خواهى یافت.

18- وَ قالَ صلّى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم: إنَّ العَبدَ لا یَخطَؤُهُ مِنَ الدُّعاءِ إحدى ثَلاثٍ: إمّا ذَنبٌ یُغفَرُ، وَ إمّا خَیرٌ یُعجَلُ، وَ إمّا ثَوابٌ یُؤجَلُ(3).

و نیز فرمود: دعا کننده را یکى از سه چیز نصیب خواهد شد: یا گناهش
آمرزیده مى‏شود، و یا خیرى در دنیا به او خواهد رسید، و یا ثوابى در
آخرت نصیب او خواهد گردید.

19- وَ قالَ صلّى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم: ثَلاثَةٌ لا یُعادُونَ: صاحِبُ الدُّمَلِ، وَ الرَّمَدِ، وَ الضِّرسِ(4).

و نیز فرمود: سه بیمارى عیادت ندارد: دمل، درد چشم، درد دندان. در غیر
این سه مورد عیادت و رفتن نزد بیماران مستحبّ مؤکّد است، و بسیار
نیکوست که هدیه‏اى هم با خود ببرد.

20- وَ قالَ صلّى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم: الَمجالِسُ بِالأمانَةِ، إلاّ ثَلاثَةُ مَجالِسَ: مَجلِسٌ سُفِکَ فِیهِ


(1) فی «ش» و «م»: نبّهک بالدعاء، و فی «ع»: أنّک تبتهل.

(2) الفقیه4: 375 / 5762، المواعظ: 49، ورواه الشیخ ورّام فی مجموعته1: 1، أمالی الصدوق: 377 ح 9، الخصال 1: 170، باب الثلاثة ح 224.

(3) رواه المتقی الهندی فی کنز العمّال 2: 70 / 3169.

(4) أخرجه المجلسی فی البحار81: 224، و النوری فی المستدرک2: 82 نقلاً عن هذا الکتاب،
کنز العمّال 9: 97 / 25158.

باب ذکر ما جاء فی ثلاثة··· (75)

دَمٌ حَرامٌ، وَ مَجلِسٌ استُحِلَّ فِیهِ فَرجٌ حَرامٌ، وَ مَجلِسٌ استُحِلَّ فِیهِ مالٌ بِغَیرِ حَقٍّ(1).
و نیز فرمود: حفظ امانت در تمام مجلسها لازم است مگر سه مجلس:
مجلسى که خون حرامى در آن ریخته شود، و مجلسى که در آن زنا شود، و
مجلسى که در آن مال مردم به ناحق گرفته شود.

21- وَ نَزَلَ عَلَیهِ صلّى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم جِبرِئیلُ علیه ‏السلام بِمَکارِمِ الأخلاقِ فِی الدُّنیا وَ الآخِرَةِ، وَ هِیَ ثَلاثٌ: فَقالَ لَهُ: (خُذِ الْعَفْوَ وَ أْمُرْ بِالْعُرْفِ وَ أعْرِضْ عَنِ الجَاهِلینَ)(2) وَ هُوَ أن تَصِلَ مَن قَطَعَکَ، وَ تَعفُو عَمَّن ظَلَمَکَ، وَ تُعطِی مَن حَرَمَکَ(3).

جبرئیل علیه ‏السلام مکارم اخلاق را براى آن حضرت آورد و آن سه چیز است:
پیوند کن با کسى که از تو بریده و قطع رحم کرده، و عفو نما از کسى که به
تو ستم روا داشته، و عطا و بخشش نما به آنکه تو را محروم از عطایش کرده.

22- وَ قالَ صلّى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم: ثَلاثَةٌ یَجلِبنَ الفَقرَ: الأکلُ عَلَى الجَنابَةِ، وَ المَرأَةُ الصَّخّابَةُ(4)، وَ الَیمِینُ الفاجِرَةِ(5).

و نیز فرمود: سه چیز فقر و تنگدستى مى‏آورد: خوردن و آشامیدن با حال
جنابت، زن جیغ جیغو و فریادگر، و قسم دروغ یاد کردن.

23- وَ ثَلاثَةٌ إذا کانُوا فِی بَیتٍ لَم تَلُجْهُ المَلائِکَةُ مادامَ فِیهِ مِنهُم شَیءٌ: کَلبٌ، وَ جَنابَةٌ(6)،
وَ صُورَةُ ذِی رُوحٍ(7).


(1) رواه الطوسی فی أمالیه 1: 53 / 40، و جعفر بن أحمد القمی فی جامع الأحادیث: باب
المیم، و الهندی فی کنز العمّال 9: 136 / 25379.

(2) الأعراف (7): 199.

(3) الفقیه 4: 357 / 5762، الخصال 1: 124، باب الثلاثة ح 121، تحف العقول: 7 و 293،
کنز العمّال 15: 817 / 43249.

(4) الصَخّابة: الشدیدة الصیاحة.

(5) فی «أ»: الکذابة.

(6) فی«أ» و «م»: خیانة. و لعلّ الأصح: خباثة، فیکون المراد: البول و الغائط، کما فی أکثر الأخبار.

(76) ··· معدن الجواهر و ریاضة الخواطر

سه چیز مادامى که در خانه باشند ملائکه داخل آن نمى ‏شوند: سگ،
جنابت، یا خباثت یعنى پلیدى مثل بول و غائط و غیره، و تمثال و تصویر صاحب روح.

24- وَ رُوِیَ(1)عَن أمِیرِ المُؤمِنِینَ علیه ‏السلام أنَّهُ قالَ: یا طالِبَ العِلمِ إنَّ لِکُلِّ شَیءٍ عَلامَةٌ بِها
یُشهَدُ لَهُ وَ عَلَیهِ، فَلِلدِّینِ ثَلاثُ عَلاماتٍ: الإیمانُ بِاللّه‏ِ عَزَّوَجَلَّ، وَ بَکُتُبِهِ، وَ بِرُسُلِهِ .

از امیر المؤمنین علیه ‏السلام روایت شده که فرمود: اى طالب علم براى هر چیزى
علامتى است که شهادت مى‏دهد بر خوبى یا بدى آن، پس براى دین سه
علامت است: ایمان به خدا، و ایمان به کتابهاى آسمانى، و ایمان به رسولان الهى.

25- وَ لِلعِلمِ ثَلاثُ عَلاماتٍ: المَعرِفَةُ بِاللّه‏ِ عَزَّوَجَلَّ، وَ بِما یُحِبُّ اللّه‏ُ، وَ یَکرَهُ.

و براى علم سه علامت است: معرفت و شناخت به خدا، و معرفت به
چیزهاى پسندیده و محبوب خدا، و معرفت به چیزهاى مکروه و ناپسند خدا.

26- وَ لِلعَمَلِ ثَلاثُ عَلاماتٍ: الصَّلاةُ، وَ الزَّکاةُ، وَ الصَّومُ.

و براى عمل سه علامت است: نماز، زکاة، و روزه.

27- وَ لِلمُتَکَلِّفِ ثَلاثُ عَلاماتٍ: یُنازِعُ مَن فَوقَهُ، وَ یَقُولُ ما لا یَعلَمُ، وَ یَتَعاطى ما لایَنالُهُ.

و براى متکلّف یعنى کسى که به زحمت مى‏ اندازد خود را با دخالت در
آنچه قاصر از آن است و یا مربوط به او نیست، سه علامت است: با بالاتر
از خود منازعه مى‏کند، چیزى را که نمى ‏داند مى‏ گوید، اقدام به کارى


(1) الکافی 3: 393، الخصال 1: 138، باب الثلاثة ح 155، المحاسن: 615، راجع الوسائل 3: أبواب مکان المصلّی باب 33.

(2) یوجد فی «ع» فقط: و عن رسول اللّه‏ صلّى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم: ثلاث دعوات مستجابٌ لا شک فیهنّ:
دعوة المظلوم، و دعوة المسافر، و دعوة الوالد على ولده. راجع الکافی 2: باب من تستجاب
دعوته.

باب ذکر ما جاء فی ثلاثة··· (77)

مى ‏کند که از عهده آن برنمى‏ آید.

28- وَ لِلمُنافِقِ ثَلاثُ عَلاماتٍ: یُخالِفُ لِسانُهُ قَلبَهُ، وَ قَولُهُ فِعلَهُ، وَ سَرِیرَتُهُ عَلانِیَتَهُ.

و براى منافق سه علامت است: زبانش مخالف است با دلش، گفتارش
مخالف است با کردارش، پنهانش مخالف است با آشکارش.

29- وَ لِلظّالِمِ ثَلاثُ عَلاماتٍ: یَظلِمُ مَن فَوقَهُ بِالمَعصِیَةِ، وَ مَن دُونَهُ بِالغَلَبَةِ، وَ یُظاهِرُ الظَّلَمَةِ(1).

و براى ظالم سه علامت است: ستم مى‏کند بر مافوقش به نافرمانى نمودن،
و بر مادونش به قهر و غلبه کردن، و اعانت و یارى مى‏ کند ظالمین و  ستمگران را.

30- وَ لِلمُرائِی ثَلاثُ عَلاماتٍ: یَکسَلُ إذا کانَ وَحدَهُ، وَ یَنشَطُ إذا کانَ مَعَهُ غَیرُهُ، وَ یَحرِصُ عَلى کُلِّ أمرٍ یَعلَمُ فِیهِ المِدحَةَ.

و براى ریاکار سه علامت است: کسل مى ‏شود هرگاه تنها باشد، با نشاط و
خوشحال مى‏ شود هرگاه کسى با او باشد، و حریص و چالاک مى ‏شود بر
امرى که بداند در آن مدح و ستایش است.

31- وَ لِلْغافِلِ ثَلاثُ عَلاماتٍ: السَّهوُ، وَ اللَّهوُ، وَ النِّسیانُ(2).

و براى غافل سه علامت است: سهو و غفلت، لهو و بازى، نسیان و فراموشى.

32- وَ رُوِیَ عَنهُ علیه ‏السلام أنَّهُ قالَ: فِی المَعرُوفِ ثَلاثُ خِصالٍ: هُوَ أزْکَى الزَّرعِ، وَ أوثَقُ
الحُصُونِ، وَ أفضَلُ الکُنُوزِ، غَیرَ أنَّهُ لا یُصلَحُ إلاّ بِثَلاثٍ: بِتَعجِیلِهِ، وَ تَصغِیرِهِ، وَ
سَترِهِ، فَإنَّکَ إذا عَجَّلتَهُ هَنَّأتَهُ(3)، وَ إذا صَغَّرتَهُ عَظَّمتَهُ، وَ إذا سَتَرتَهُ تَمَّمتَهُ(4).


(1) فی «ع» و «ش» و «م»: هذه الفقرة مقدّمة على ما قبلها.

(2) أخرجه الشیخ ورّام فی مجموعته 2: 117، الخصال 1: 121، باب الثلاثة ح 113، الفقیه 4:
361 / 5762، المواعظ: 23، تحف العقول: 10، تاریخ الیعقوبی 2: 207.

(78) ··· معدن الجواهر و ریاضة الخواطر

و نیز روایت شده از ایشان که فرمود: در احسان و نیکى به مردم سه
خصلت است: از هر زراعتى نموّ و برکتش زیادتر است، و از هر دژى
مستحکم‏تر است، و از هر گنجى بهتر است. لکن صلاحیّت نمى‏یابد مگر
به سه چیز: تعجیل در اداى آن، و کوچک شمردن آن، و پنهان داشتن آن،
چون هرگاه تعجیل نمائى در آن گوارا نموده ‏اى آن را، و هرگاه کوچک
بشمارى آن را تعظیم کرده‏ اى آن را، و هرگاه پنهان نمائى آن را کامل
کرده ‏اى آن را.

33- وَ قالَ علیه ‏السلام: المُؤمِنُ المُصِیبُ مَن یَفعَلُ ثَلاثا: یَترُکُ الدُّنیا قَبلَ أن تَترُکَهُ، وَ یَبنِی
قَبرَهُ قَبلَ أن یَدخُلَهُ، وَ یُرضِی رَبَّهُ قَبلَ أن یَلقاهُ(1).

و نیز فرمود: مؤمن واصل به حقیقت کسى است که سه کار را انجام دهد:
ترکِ دنیا کند پیش از آنکه دنیا او را ترک کند، و بسازد قبر خود را پیش از
آنکه داخل آن شود، و خوشنود سازد پروردگارش را پیش از آنکه به ملاقات او رود.

34- وَ قالَ علیه ‏السلام: ثَلاثٌ مَن لَم یَکُنَّ فِیهِ لَم یَجِد طَعمَ الإیمانِ: حِلمٌ یَرُدُّ بِهِ جَهلَ کُلِّ
جاهِلٍ، وَ وَرَعٌ یَحجُزُهُ عَنِ الَمحارِمِ، وَ خُلقٌ یُدارِی بِهِ النّاسَ(2).

و نیز فرمود: سه چیز است هر که داراى آنها نباشد مزه و طعم ایمان را
نمى ‏یابد: حلم و بردبارى که دفع نماید به آن سفاهت بى‏خردان را، و ورع
و تقوائى که منع کند او را از محرّمات، و خُلق خوش که مدارا نماید به آن با مردمان.

35- وَ کانَ علیه ‏السلام قَد مَنَعَ النّاسَ بِالکُوفَةِ مِنَ القُعُودِ عَلى ظَهرِ الطَّرِیقِ، فَکَلَّمُوهُ فِی


(1) فی «م» و «ش»: أهلته.

(2) الکافی4: 30، الفقیه2: 57 / 1691، الخصال1: 143، باب الثلاثة ح 143، نزهة الناظر: 21، الدعائم 2: 321، أمالی الطوسی 2: 492، فقه الرضا علیه ‏السلام: 51، تحف العقول:323، أعلام الدِّین: 275.

(3) أخرجه الشیخ ورّام فی مجموعته 1: 140.

(4) الفقیه 4: 360 / 5762، الخصال 1: 124، باب الثلاثة ح 121، المواعظ: 20، تحف العقول: 324، المحاسن: 6.

باب ذکر ما جاء فی ثلاثة··· (79)

ذلِکَ، فَتَرَکَهُم بَعدَ أن شَرَطَ عَلَیهِم ثَلاثَ خِصالٍ: غَضُّ الأبصارِ، وِ رَدُّ السَّلامِ، وَ إرشادُ الضّالِّ(1).
و منع فرموده بود آنحضرت مردم را از نشستن در کنار راهها، از حضرتش
رخصت طلبیدند، ایشان با سه شرط قبول فرمودند: یکى آنکه چشم خود
را بر نامحرمان ببندند، دیگر آنکه جواب سلام را بدهند، سوّم آنکه
گمشدگان را راهنمائى نمایند.

36- وَ رُوِیَ عَنِ الإمامِ زَینِ العابِدِینَ علیه ‏السلام أنَّهُ قالَ: ثَلاثٌ مُنجِیاتٌ لِلمُؤمِنِ: کَفُّ
لِسانِهِ عَنِ النّاسِ وَ اغتِیابِهِم، وَ شُغلِهِ بِما یَنفَعُهُ لِدُنیاهُ وَ آخِرَتِهِ، وَ طُولُ بُکائِهِ عَلى خَطِیئَتِهِ(2).

و از امام زین العابدین علیه ‏السلام روایت شده که فرمود: سه چیز باعث نجات
مؤمن است: نگاه داشتن زبان خود از مردم و از غیبت ایشان، و مشغول
شدن به چیزى که نفع دنیا و آخرتش در آن باشد، و بسیار گریستن بر خطا و گناهش.

37- وَ قالَ الإمامُ الباقِرُ علیه ‏السلام: کُلُّ عَینٍ باکِیَةٌ یَومَ القِیامَةِ إلاّ ثَلاثُ عُیُونٍ: عَینٌ
سَهِرَتْ فِی سَبِیلِ اللّه‏ِ، وَ عَینٌ فاضَتْ مِن خَشیَةِ اللّه‏ِ، وَ عَینٌ غَضَّتْ عَن مَحارِمِ اللّه‏ِ(3).

و امام باقر علیه ‏السلام فرمود: هر چشمى روز قیامت گریان است مگر سه چشم:
چشمى که در راه خدا بیدار بماند، و چشمى که از ترس خدا اشک آلود
شود، و چشمى که بسته شود از محرّمات خدا.

38- وَ قالَ الإمامُ الصّادِقُ علیه ‏السلام: ثَلاثٌ لَیسَ مَعَهُنَّ غُربَةٌ: کَفُّ الأذى، وَ الأدَبُ، وَ
مُجانَبَةُ الرَّیبِ(4).


(1) العقد الفرید 2: 256 عن رسول اللّه‏ صلّى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم، البیان و التبیین 2: 32.

(2) تحف العقول: 282.

(3) الکافی 2: 482، الفقیه 1: 318 / 942، الخصال 1: 98، باب الثلاثة ح 46، ثواب الأعمال: 211، تحف العقول: 80 و 282، أعلام الدِّین: 300، کنز العمّال 15: 844 / 43357.

(80) ··· معدن الجواهر و ریاضة الخواطر

امام صادق علیه ‏السلام فرمود: سه چیز است هر که داراى آنها باشد غریب نیست:
باز داشتن آزار و اذیّت خود از دیگران، مزیّن بودن به علم و ادب، و اجتناب از آنچه مایه شکّ و ریب است.

39- وَ قالَ علیه ‏السلام: مَن غَضِبَ عَلَیکَ ثَلاثَ مَرّاتٍ وَ لَم یَقُل فِیکَ سُوءا فَاتَّخِذهُ لِنَفسِکَ
خَلِیلاً(1).

و نیز فرمود: هر که سه بار بر تو غضب کرد و حرف بدى به تو نگفت پس
او لیاقت دوستى و برادرى با تو را دارد رهایش نکن.

40- وَ رُوِیَ عَنِ العالِمِ علیه ‏السلام، أنَّهُ قالَ: الخَیرُ کُلُّهُ فِی ثَلاثِ خِصالٍ: فِی النَّظَرِ، وَ
السُّکُوتِ، وَ الکَلامِ، فَکُلُّ نَظَرٍ لَیسَ فِیهِ اعتِبارٌ فَهُوَ لَهوٌ(2)، وَ کُلُّ سُکُوتٍ لَیسَ فِیهِ
تَفَکُّرٌ فَهُوَ سَهوٌ، وَ کُلُّ کَلامٍ لَیسَ فِیهِ ذِکرٌ فَهُوَ لَغوٌ(3).

و از امام موسى کاظم علیه ‏السلام روایت شده که فرمود: تمام خیر و خوبى در سه
خصلت است: نظر کردن از روى عبرت، سکوت کردن همراه با تفکّر، و
تکلّم نمودن همراه با ذکر و یاد خدا، پس نظرى که از روى عبرت نباشد
لهو است، و سکوتى که همراه با تفکّر نباشد غفلت است، و کلامى که در
آن ذکر خدا نباشد لغو است.

41- وَ(4) رُوِیَ عَنهُ علیه ‏السلام أنَّهُ قالَ: ثَلاثُ خِصالٍ مَن کُنَّ فِیهِ، أو واحِدَةٌ مِنهُنَّ کانَ فِی


(1) تحف العقول: 324 .

(2) أمالی الصدوق: 532 / 7، تحف العقول: 368، و أخرجه الشیخ ورّام فی مجموعته 2: 118.

(3) فی «أ» و «ع»: فلغو. و فی الفقرة الآخرة: فلهو.

(4) الخصال 1: 98، باب الثلاثة ح 47، الفقیه 4: 405 / 5876، معانی الأخبار 2: 344،
أمالی الصدوق: 32، ثواب الأعمال: 212، المواعظ: 99، تحف العقول: 215، الاختصاص:
231، المحاسن: 5، و رواه الشیخ ورّام فی مجموعته 2: 158.

(5) هنا یوجد فی «ع» ما نصّه: وَ رُوِیَ عَنِ الحُسَینِ بنِ عَبدِاللّه‏ِ، عَن عَلِیِ بنِ یَقطِینَ قالَ، قالَ
الکاظِمُ علیه ‏السلام: اضمَنْ لِی واحِدَةً لأضمَن لَکَ ثَلاثا: اضمَن لِی أنَّکَ لا تَلقى أحَدا مِن مَوالِینا فِی دارِالخَلافَةِ إلاّ قُمتَ لَهُ بِقَضاءِ حاجَتِهِ، أضمَنُ لَکَ: ألاّ یهِیبَکَ حَدُّ السَّیفِ أبَدا، وَ لا یُظِلَّکَ سَقفُ سِجنٍ أبَدا، وَ لا یَدخُلَ الفَقرُ فِی بَیتِکَ أبَدا.

امام کاظم علیه ‏السلام به على بن یقطین که از کارگزاران دار الخلافه بود فرمود:
عهده دار یک چیز باش تا من سه چیز را براى تو ضمانت کنم، تو متعهّد
شو که هر مؤمنى کارش به دار الخلافه کشید حاجتش را برآورده سازى،
من ضامن مى‏شوم که هرگز نترساند تو را تیزى شمشیرى، و سایه نکند بر
تو سقف زندانى، و داخل نشود در خانه‏ ات فقرى.

باب ذکر ما جاء فی ثلاثة··· (81)

ظِلِّ عَرشِ اللّه‏ِ یَومَ لا ظِلَّ إلاّ ظِلُّهُ:
مَن أعطَى النّاسَ مِن نَفسِهِ ما هُوَ سائِلُهُم لَها،
وَ مَن لا یُقَدِّمُ رِجلاً حَتّى یَعلَمَ أنَّ فِی ذلِکَ للّه‏ِ عَزَّوجَلَّ رِضا،
وَ مَن لَم یَعِب أخاهُ بِعَیبٍ حَتّى یَنفِیَ ذلِکَ العَیبَ عَن نَفسِهِ، فَإنَّهُ لا یَنفِی عَنها عَیبا إلاّ بَدا لَهُ عَیبٌ، وَ کَفى بِالمَرءِ شُغلُهُ بِنَفسِهِ عَنِ النّاسِ(1).
و نیز از آن حضرت مروى است که فرمود: سه چیز است هر کس داراى
همه یا یکى از آنها باشد در سایه عرش خدا خواهد بود در آن روزى که
سایه ‏اى جز سایه آن نیست:
یکى آنکه با مردم همانگونه رفتار کند که دوست دارد مردم با او رفتار نمایند،
دوم آنکه قدمى بر ندارد مگر آنکه بداند رضاى خدا در آن است،
سوّم آنکه عیب جویى نکند از برادر مؤمنش به عیبى مگر آنکه برطرف کرده باشد آن عیب را از خود، و حال آنکه دور نمى ‏کند از خود عیبى را مگر آنکه ظاهر مى ‏شود براى او عیبى
دیگر، و بس است آدمى را سرگرم بودن به عیوب خود از پرداختن به عیب دیگران.

مترجم گوید: از براى طالبان مراتب انسانیّت و سعادت، همین یک صفت
بس است که در تفحّص و تجسّسِ عیوب خود برآیند و مشغول به اصلاح
آن شوند، و چشم از عیوب مردم بپوشند و بدانند که هیچ کسى خالى از
عیب نخواهد بود، و اگر در انسان بالفرض هیچ عیبى نباشد همان ذکر
کردن عیب مردم اعظم عیوبات و از هر عیبى بدتر است.

سعدى مى‏گوید:

 همه عیب خلق دیدن، نه مروّت است و مردى  نگهى به خویشتن کن که همه گناه دارى
 ره طالبان عقبى کرم است و فضل و احسان  تو چه در نشان مردى بجز از کلاه دارى


(1) الکافی 2: 147، الخصال 1: 80، باب الثلاثة ح 3، تحف العقول: 7 و 282، المحاسن: 5، و
رواه الشیخ ورّام فی مجموعته 2: 118.

(82) ··· معدن الجواهر و ریاضة الخواطر

 تو حساب خویشتن کن نه حساب خلق،  سعدىکه بضاعتِ قیامت عملى تباه دارى

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg42- وَ رُوِیَ عَنِ المَسِیحِ علیه ‏السلام: أنَّهُ ذَمَّ المالَ فَقالَ: فِیهِ ثَلاثُ خِصالٍ، قِیلَ: وَ ما هِیَ
یا رُوحَ اللّه‏ِ؟ قالَ: یَکسِبُهُ المَرءُ مِن غَیرِ حِلِّهِ، فَإن هُوَ کَسَبَهُ مِن حِلِّه مَنَعَهُ عَن حَقِّهِ،
فَإن هُوَ وَضَعَهُ فِی حَقِّهِ شَغَلَهُ إصلاحُهُ عَن عِبادَةِ رَبِّهِ(1) .

روایت شده که حضرت مسیح علیه ‏السلام از مال مذمّت کرد و فرمود: در مال سه
خصلتِ بد است: گفتند یا روح اللّه‏ آن سه کدام است؟ فرمود: بدست
مى‏آورند آن را از راههاى نامشروع، و اگر از راه مشروع باشد منع مى‏کنند
از صرف در راه حقّ، و اگر در راههاى صحیح و مشروع صرف و خرج
شود باعث باز داشتن آدمى است از عبادت پروردگارش.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg43- وَ رُوِیَ عَن سَلمانِ الفارِسِیِ رضى‏الله‏عنه أنَّهُ قالَ: أبکَتْنِی ثَلاثٌ، وَ أضحَکَتْنِی ثَلاثٌ:

فَأمَّا المُبکِیاتُ فَفِراقُ سَیِّدِی رَسُولِ اللّه‏ِ صلّى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم وَ الهَولُ عِندَ غَمَراتِ المَوتِ، وَ الوُقُوفُ بَینَ یَدَیِ اللّه‏ِ عَزَّوجَلَّ.

وَ أمَّا المُضحِکاتُ فَغافِلٌ لَیسَ بِمَغفُولٍ عَنهُ، وَ طالُبُ دُنیا وَ المَوتُ یَطلُبُهُ، وَ ضاحِکٌ مِلْ‏ءَ فِیهِ لا یَدرِی بِضِحکِهِ رضی اللّه‏ عَزَّوجَلَّ أم سَخَط(2).

و از سلمان فارسى رحمه الله مروى است که فرمود: سه چیز مرا گریانید، و سه
چیز مرا خندانید، امّا آنچه مرا گریانید: مفارقت رسول خدا بود، و ملاحظه
هول و وحشت سکرات مرگ، و ملاحظه وقوف روز قیامت در محضر
الهى.

و امّا آن سه که مرا خندانید: ملاحظه غافل است که در غفلت بسر مى‏برد و
حال آنکه از او غافل نیستند، یعنى ملائکه و نویسندگان اعمال او آنى از او


(1) عیون الأخبار 1: 246، البیان و التبیین: 481، و أخرجه الشیخ ورّام فی مجموعته 1: 162، أیضا 2: 118.

(2) الخصال 1: 326، باب الستّة ح 17، الاختصاص: 230، المحاسن: 4، و رواه الشیخ ورّام
فی مجوعته 2: 224.

باب ذکر ما جاء فی ثلاثة··· (83)

غفلت ندارند و اعمال او را مى ‏نویسند، و دیگر کسى است که دنبال دنیا
رفته و او را طلب مى ‏کند و حال آنکه مرگ به دنبال او مى‏ باشد، سوّم آن
شخص که دهان خود را از خنده پر مى‏کند و نمى‏ داند که رضاى خدا در
آن است یا خشم او.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg44- وَ وَعَظَ أبُوذَرٍّ الغِفارِیُ رحمه الله عَمَرَ بنَ الخَطّابِ، فَقالَ لَهُ: عَلَیکَ یا عُمَر بِثَلاثٍ:
ارضَ بِالقُوتِ، وَ خَفِ الفَوتَ، وَ اجعَل صَومَکَ الدُّنیا، وَ فِطرَکَ المَوتَ(1).

جناب ابوذر غفارى رحمه الله موعظه کرد عمر را و گفت: اى عمر بر تو باد به سه
خصلت: راضى شو به قوت لایموت خود، و بترس از مرگ خود، و قرار
بده دنیا را روزه خود و مرگ را افطار خود.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg45- وَ قالَ عَبدُاللّه‏ِ بنُ عَبّاسٍ رحمه الله: إنَّ اللّه‏َ تَعالى حَرَّمَ أذى ثَلاثَةٍ: کِتابُهُ الَّذِی هُوَ
حِکمَتُهُ نَطَقَ بِهِ وَ أنزَلَهُ، وَ بَیتُهُ الَّذِی جَعَلَهُ مَثابَةً(2) لِلنّاسِ وَ أمنا، وُ عِترَةُ رَسُولِ
اللّه‏ِ صلّى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم فَأمَّا الکِتابَ فَمَزَّقتُم وَ حَرَقتُم، وَ أمَّا البَیتَ فَخَرَبتُم وَ هَدَمتُم، وَ أمَّا العِترَةَ فَشَرَدتُم وَ قَتَلتُم(3).

عبداللّه‏ بن عبّاس گفت: حقتعالى حرام فرمود اذیّت سه چیز را: کتاب خود
را که ناطق به حکمت است، خانه خود را که محلّ امن و امان است، و
عترت رسول خدا صلّى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم . امّا کتاب خدا پس پاره و تحریف کردید آن را، و
امّا خانه خدا پس خراب و منهدم کردید آن را، و امّا عترت رسول خدا پس
پراکنده کردید و کشتید آنها را.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg46- وَ رَوى أنَسُ بنُ مالِکٍ، عَنِ النَّبِیِ صلّى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم أنَّهُ قالَ: یَقُولُ اللّه‏ُ عَزَّوجَلَّ: لَولا ثَلاثَةٌ(4):رِجالٌ خُشَّعٌ، وَ صِبیانٌ رُضَّعٌ، وَ بَهائِمُ رُتَّعٌ لَصَبَبتُ عَلَیکُمُ العَذابَ صَبّا(5).


(1) أخرجه المؤلف فی کنز الفوائد 1: 305، عنه فی البحار 78: 455.

(2) مثابة: المکان الّذی یرجع إلیه النّاس. شرّده: نفّره و طرّده.

(3) الخصال 1: 146، باب الثلاثة ح 173، و معانی الأخبار 1: 117، و أمالی الصدوق: 239/ 13 مثله.

(84) ··· معدن الجواهر و ریاضة الخواطر

و روایت نموده انس بن مالک از رسول خدا که حقتعالى فرمود: اگر نبودند
مردان خاشع، و اطفال شیر خوار، و حیوانات چرنده، هرآینه ریخته مى ‏شد
عذاب بر شما ریخته شدنى.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg47- وَ قالَ مُعاوِیَةُ بنُ أبِی سُفیانَ لِخالِدِ بنِ المُعَمِّر(1): عَلامَ حُبُّکَ لِعَلِیِّ بنِ أبِی طالِبٍ
علیه ‏السلام
؟ قالَ: أُحِبُّهُ عَلى ثَلاثٍ: عَلى حِلمِهِ إذا غَضِبَ، وَ صِدقِهِ إذا قالَ، وَ وَفائِهِ إذا وَأى(2).

معاویة بن أبى سفیان به خالد بن معمر گفت: براى چه على را دوست
مى‏دارى؟ گفت: براى سه خصلت: حلم او در هنگام غضب، صدق او در
هنگام گفتار، وفاى او به هنگام وعده.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpgوَ ذُکِرَ أنَّ إبلِیسَ لَعَنَهُ اللّه‏ُ قالَ: إذا ظَفِرتُ مِنِ ابنِ آدَم بِثَلاثٍ لَم اُطالِبهُ بِغَیرِهِنَّ: إذا أعجَبَ بِنَفسِهِ، وَ استَکثَرَ عَمَلَهُ، وَ نَسِیَ ذُنُوبَهُ(3).

نقل است از ابلیس ملعون که گفته: هرگاه غلبه نمودم بر فرزندان آدم به
سه چیز دیگر به هدفم که گمراه کردن است رسیده‏ام و طمعى از آنها
ندارم: یکى آنکه خودپسند و خویشتن بین شود، دیگر آنکه عمل خود را
بسیار شمرد، سوّم آنکه گناهان خود را فراموش نماید.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg48- وَ قالَ الأحنَفُ(4): مَهما کانَ عِندِی مِن أناةٍ(5)، فَلا أناةَ عِندِی فِی ثَلاثٍ: فِی الصَّلاةِ


(1) لا یوجد فی غیر «أ»: ثلاثة.

(2) الکافی 2: 211، الخصال 1: 128، باب الثلاثة ح 131. خُشَّع و رُضَّع و رُتَّع: جمع خاشع و
راضع و راتع، و المعنى واضح.

(3) فی «م» و «ش»: المعتمر.

(4) العقد الفرید 2: 140، أمالی الطوسی 2: 207، و أخرجه الشیخ ورّام فی مجموعته 2: 75،
والدیلمی فی أعلام الدِّین: 215. الوأی: الوعد.

(5) أورده الشیخ ورّام فی مجموعته 1: 103.

(6) هو أحنف بن قیس و اسمه الضحّاک، و قیل: صخر، أدرک النَّبی صلّى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم و لم یره، و کان من الحکماء الدهاة العقلاء، و شهد صفّین مع علی علیه ‏السلام .

باب ذکر ما جاء فی ثلاثة··· (85)

إذا حَضَرَتْ بِأن أُؤَدِّیَها فِی وَقتِها، وَ فِی المَیِّتِ إذا ماتَ أن اُوارِیَهُ، وَ فِی المَرأَةِ إذا جاءَ
کُفؤُها أن اُزَوِّجَها(1).
احنف بن قیس گفته: در هر گه تأمّل و توقّف کنم در سه چیز توقّف
نخواهم کرد: یکى نماز است که چون وقت آن داخل شد بجا مى ‏آورم، و
دیگر میّت است که چون وفات کرد زود آن را دفن مى‏ کنم، سوّم دختر
است که چون شوهر و کفوى برایش پیدا شد شوهر مى‏ دهم.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg49- وَ قالَتِ الفُرسُ: ثَلاثُ خِلالٍ لا یَنبَغِی لِلعاقِلِ أن یُضَیِّعَهُنَّ، بَل یَجِبُ أن یَحُثَّ
عَلَیهِنَّ نَفسَهُ وَ أقارِبَهُ وَ مَن أطاعَهُ: عَمَلٌ یَتَزَوَّدُهُ لِمَعادِهِ، وَ عِلمُ طِبٍّ یَذُبُّ بِهِ عَن
جَسَدِهِ، وَ صَناعَةٌ یَستَعِینُ بِها فِی مَعاشِهِ(2).

حکماء فرس گفته اند: عاقل باید سه خصلت را ضایع نکند، بلکه فرزندان و خویشان خود را نیز بر کسب آنها وادار نماید:
اوّل بجا آوردن عملى که توشه سفر آخرت او باشد،
دوم تحصیل علم طبّى که دفع مرض از جسم خود کند،
سوّم تعلّم حرفه و صنعتى که با آن تحصیل معاش خود نماید.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg50- وَ قِیلَ: لَولا ثَلاثُ خِصالٍ ما وَضَعَ ابنُ آدَم رَأسَهُ لِشَیءٍ أبَدا، وَ إنَّهُ مَعَهُنَّ
لَوَثّابٌ: المَرَضُ، وَ الفَقرُ، وَ المَوتُ(3).

گفته اند: اگر سه چیز نبود آدمى چنان طغیان و سرکشى مى‏کرد هیچ جیز
نمى‏توانست سرِ او را فرود آورد: مرض، فقر، مرگ، و با این سه چیز باز
میل به گردن‏فرازى و طغیان‏گرى دارد.

(1) الأناة: المکث و الانتظار، و الترویّ فی الأمر.

(2) العقد الفرید 2: 119 مثله عن عمرو بن العاص، البیان و التبیین: 314، و هو من کلام
الرَّسول صلّى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم لعلیّ علیه ‏السلام، انظر کنز العمّال 15: 854 / 43395 .

(3) أخرجه المؤلف فی کنز الفوائد 2: 163، و الدیلمی فی أعلام الدِّین: 154.

(4) الخصال 1: 113، باب الثلاثة ح 89 عن رسول اللّه‏ صلّى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم، نزهة الناظر: 38 عن الحسین علیه ‏السلام، و رواه المجلسیّ فی البحار 81: 188 من دعوات الراوندیّ.

(86) ··· معدن الجواهر و ریاضة الخواطر

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg51- وَ قِیلَ: إذا أرادَ اللّه‏ُ بِعَبدٍ خَیرا جَعَلَ فِیهِ ثَلاثَ خِصالٍ: فَقَّهَهُ فِی الدِّینِ، وَ زَهَّدَهُ
فِی الدُّنیا، وَ بَصَّرَهُ عُیُوبَهُ(1).

و نیز گفته ‏اند: چون حقتعالى خیر رساندن به بنده‏اى را اراده نماید سه چیز
نصیب او کند: نسبت به دین فقیه و دانا گرداندش، و نسبت به دنیا زاهد و
بى‏رغبت گرداندش، و نسبت به عیوبش بصیر و بینا گرداندش.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg52- وَ قالَ بَعضُ الحُکَماءِ لِرَجُلٍ: ألا اُعَلِّمُکَ ثَلاثَةَ أبوابٍ مِنَ الحِکمَةِ تَنتَفِعُ بِها؟ قالَ:
بَلى، قالَ:

اُعَلِّمُکَ عِلما لا تَتَعایا فِیهِ العَلَماءُ، وَ هُوَ إذا سُئِلتَ عَمّا لا تَعلَمُ فَقُل: اللّه‏ُ(2) أعلَمُ،

وَ اُعَلِّمُکَ طِبّا لا تَتَعایا فِیهِ الأطِبّاءُ، وَ هُوَ إذا أکَلتَ طَعاما فَارفَع یَدَکَ عَنهُ وَ أنتَ تَشتَهِیهِ،

وَ اُعلِّمُکَ حِلما لا تَتَعایا فِیهِ الحُلَماءُ(3)، وَ هُوَ إذا جَلَستَ إلى قَومٍ فَلا تَبدَأهُم بِالکَلامِ حَتّى تَسمَعَ ما یَقُولُونَ، فَإن خاضُوا فِی خَیرٍ خُضتَ مَعَهُم فِیهِ، وَ إن کانَ غَیرَ ذلِکَ کُنتَ قَد سَلِمتَ مِن شَرِّهِم .

یکى از حکماء مردى را گفت: آیا تعلیم ندهم تو را سه باب از حکمت که منتفع شوى به آن؟ گفت: بلى منّت بگذارید، فرمود:

یاد مى‏دهم تو را علمى و طبّى و حلمى که عاجز نیستند از آن علماء و اطبّاء و حُلما،

اوّل هرگاه چیزى از تو پرسند که نمى‏دانى بگو: خدا و رسولش بهتر مى‏دانند،

دوم هرگاه طعام خوردى پیش از آنکه اشتهایت تمام شود از آن دست بکش و دیگر مخور،

سوّم هرگاه به جماعتى پیوستى تکلّم مکن تا بشنوى ایشان در چه بابى تکلّم مى ‏کنند، پس اگر حرفهاى ایشان خیر و صواب بود تو هم داخل مى‏ شوى و الاّ با عدم همراهى از شرّ آنها سالم ماندى.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg53- وَ قالَ بُزُرجمِهرُ: ما وَرَّثَتِ الآباءُ الأبْناءَ(4) خَیرا مِن ثَلاثَةِ أشیاءَ: الأَدَبُ النّافِعُ، وَ


(1) الکافی 1: 158، أمالی المفید: 158، أمالی الطوسی 2: 542، مشکاة الأنوار: 114.

(2) فی «م» و «ش»: اللّه‏ و رسوله.

(3) فی «م» و «ش»: حکما لا تتعایا فیه الحکماء.

(4) فی «أ» للأبناء، و فی «ع»: و الأبناء.

باب ذکر ما جاء فی ثلاثة··· (87)

الإخوانُ الصّالِحِینَ، وَ الثَّناءُ الجَمِیلُ(1).
بوذرجمر گفته: پدران براى پسرانشان هیچ ارثى بهتر از سه چیز
نمى ‏گذارند: علم و ادب نافع، دوستان شایسته، و مدح و ثناء جمیل.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg54- وَ قالَ العَبّاسُ بنُ عَبدِ المُطَّلِب رحمهماالله لابنِهِ: یا بُنَیَّ لا تَتَعَلَّمِ العِلمَ لِثَلاثِ خِصالٍ: لُِتمارِی بِهِ، وَ لِتُرائِیَ فِیهِ، وَ لِتُباهِیَ بِهِ، وَ لا تَدَعهُ لِثَلاثِ خِصالٍ: لِرَغبَةٍ فِی الجَهلِ، وَ
لِزُهدٍ فِی العِلمِ، وَ لاستِحیاءٍ مِنَ التَّعَلُّمِ(2).

عبّاس بن عبدالمطّلب به فرزندش گفت: هرگز علم را براى سه چیز
نیاموز: براى مِراء و جدال کردن، براى ریا نمودن، و براى فخر و مباهات کردن.

و هرگز آموختن علم را براى سه چیز ترک مکن: براى رغبت به نادانى، و
زهد و بى رغبتى به علم، و خجالت از آموختن.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg55- وَ قالَ ابنُ عَبّاسٍ رحمه الله: قالَ لِی أبِی: إنِّی أرى أمِیرَالمُؤمِنِینَ یُدنِیکَ دُونَ أصحابِ
رَسُولِ اللّه‏ِ صلّى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم فَاحفَظ عَنِّی ثَلاثا: لا یَجِدَنَّ عَلَیکَ(3) کِذبا، وَ لا تَغتابَنَّ عِندَهُ أحَدا،
وَ لا تُفشِیَنَّ لَهُ سِرّا(4).

ابن عبّاس مى‏ گوید: پدرم به من گفت: اى پسر، مى‏بینم امیر المؤمنین علیه ‏السلام
تو را گرامى مى ‏دارد و بیشتر از اصحاب دیگر تو را به خود نزدیک مى‏ کند،
پس سه خصلت را از من حفظ کن تا باعث دوام محبّت آنجناب با تو باشد: با او هرگز دروغ مگو، و هرگز در نزد او کسى را غیبت مکن، و هرگز سرّ او را فاش مکن.

(1) بهجة المجالس: 114 .

(2) تحف العقول: 313 عن أبیعبداللّه‏ علیه ‏السلام لابن النعمان، مجموعة ورّام 1: 109 مثله.

(3) فی «م» لا تتحدثن، و فی «ع» لا یجدن عندک، و فی «ش» لا یحدث عنک.

(4) المصنّف 6: 113، المعجم الکبیر للطبرانی 10: 322 / 10619، العقد الفرید 1: 11،
عیون الأخبار 1: 19، فیه أربع، و الرابع: و لا تُطوِ عنه نصیحةً. قال الشعبی: قلت لابن
عباس: کلُّ واحدة خیر من ألف، قال: ای واللّه‏ و من عشرة آلاف.

(88) ··· معدن الجواهر و ریاضة الخواطر


http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg56- وَ رُوِیَ أنَّ بَعضَ المُلُوکِ استَصحَبَ عَلِیَ بنَ زَیدٍ الکاتِبَ، فَقالَ لَهُ عَلِیٌّ: أصحَبُکَ عَلى ثَلاثِ خِصالٍ: قالَ: وَ ما هِیَ ؟ قالَ: لا تَهتِک لِی سَترا، وَ لا تَشتِم لِی عِرضا، وَ لا تَقبَل فِیَّ قَولَ قائِلٍ حَتّى تَستَبرِئَنِی(1)، قالَ: هذِهِ لَکَ، فَما لِی عِندَکَ ؟ قالَ: ثَلاثُ خِصالٍ: لااُفشِی لَکَ سِرّا، وَ لا أدَّخِر عَنکَ نُصحا، وَ لا أؤثِر عَلَیکَ أحَدا، قالَ: نِعمَ الصّاحِبُ المُستَصحَبُ أنتَ .

نقل شده که یکى از سلاطین خواست على بن زید کاتب را مصاحب و
همراه خود نماید، على بن زید گفت: من مصاحبت مى‏کنم با تو به سه
شرط، سلطان گفت: کدام سه شرط؟ گفت: پرده مرا ندرى، عرض و
آبروى مرا به باد ندهى، و حرف کسى را در حقّ من قبول نکنى تا طلب
براءت «یا طلب رأى» از من نمائى.

سلطان گفت: قبول است، امّا تو چه وظیفه‏ اى در قبال من دارى؟

گفت: سه چیز: راز تو را فاش نکنم، نصیحت و خیرخواهى تو را فرو
نگذارم، و هیچ کس را بر تو مقدّم ندارم. سلطان گفت: عجب صاحب و دوستى مى‏باشى.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg57- وَ مِن کَلامِ لُقمانَ لابنِهِ: یا بُنَیَّ، ثَلاثَةٌ لا تَعرِفُهُم إلاّ عِندَ ثَلاثَةٍ: لا تَعرِفُ الحَلِیمَ
إلاّ عِندَ الغَضَبِ، وَ لاَ الشُّجاعَ إلاّ عِندَ الحَربِ، وَ لا أخاکَ إلاّ عِندَ الحاجَةِ(2).

جناب لقمان فرزند خود را فرمود: اى پسرک من سه کس را نخواهى
شناخت مگر در سه وقت: نخواهى شناخت حلیم و بردبار را مگر در وقت
غضب کردن، و دلیر و شجاع را مگر در وقت جنگ، و دوستان و برادران
را مگر در وقت حاجت.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg58- وَ قالَ آخرُ: مِن حَقِّ أخِیکَ عَلَیکَ أن تَحتَمِلَ لَهُ ثَلاثا: ظُلمَ الغَضَبِ، وَ ظُلمَ
الدّالَّةِ، وَ ظُلمَ الهَفوَةِ(3).


(1) فی «ع»: تستبرئ، و فی «ش»: تسترینی، و فی «م»: ترى.

(2) العقد الفرید 2: 137، تحف العقول: 316 عن الصادق علیه ‏السلام، الکشکول 3: 373.

باب ذکر ما جاء فی ثلاثة··· (89)

دیگرى گفته: از جمله حقوق برادرت بر تو آن است که ستم سه چیز را از
او تحمّل کنى: ستم خشم و غضب، ستم ناز و جرأتِ بر تو، و ستم خطا و لغزش.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg59- وَ قالَ رَجُلٌ لأرَسطاطالِیس: بَلَغَنِی عَنکَ أنَّکَ اغتَبتَنِی، فَقالَ لَهُ: ما بَلَغَ مِن
قَدرِکَ عِندِی أن أدَعَ لَکَ خَلَّةً مِن ثَلاثٍ: إمّا عِلما اُعمِلُ فِیهِ فِکرِی، أو عَملاً صالِحا
لآخِرَتِی، أو لِذَّةً فِی غَیرِ مُحَرَّمٍ اُعَلِّلُ بِها نَفسِی .

مردى به ارسطو گفت: شنیده ‏ام مرا غیبت کردى، گفت: مگر قدر و منزلت
تو نزد من چقدر است که مشغول تو شوم و خود را از یکى از سه کار باز
دارم! علمى که فکر خود را در آن بکار برم، یا عمل صالح و شایسته ‏اى که
براى آخرت خود بجا آورم، و یا لذّت مباحى که نفس خود را به آن مشغول سازم.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg60- وَ أوصى حَکِیمٌ وَلَدَهُ فَقالَ: یا بُنَیَّ، احفَظْ عَنِّی ثَلاثا: وَقِّرْ أباکَ یُطَلْ لَکَ فِی
أیّامِکَ، وَقِّرْ اُمَّکَ تَرَ لِبَنِیکَ بَنِینا(1)، وَ لا تَحِدّ النَّظَرَ إلى والِدَیکَ فَتَعُقَّهُما .

حکیمى فرزند خود را وصیّت کرد و فرمود: اى پسرم، سه چیز را از من
بخاطر بسپار: پدرت را احترام کن تا عمرت طولانى شود، مادرت را
احترام کن تا فرزندان اولادت را ببینى، و به روى پدر و مادرت نگاه تیز
مکن تا عاقّ ایشان نشوى.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg61- وَ اعلَم یا بُنَیَّ أنَّ الأیّامَ ثَلاثَةٌ: أمسِ یَومٌ ماضٍ کَأَن لَم یَکُن، وَ غَد یَومٌ مُنتَظَرٌ
کَأَن قَد یَکُون(2)، وَ الیَوم مُقِیمٌ تَغتَنِمُهُ الأکیاسُ لِتَزَوُّدِ الخَیراتِ، وَ تَقطَعُهُ الفَجَرَةُ
بِالأمانِیِ مَعَ أنَّها لَیسَتْ بِأیّامٍ، وَ لکِنَّها ساعاتٌ، وَ لَیسَت بِساعاتٍ، وَ لکِنَّها أوقاتٌ
أقَلُّ مِنِ ارتِدادِ الطَّرفِ(3).


(1) العقد الفرید 2: 164، عن الأحنف، نزهة الناظر: 53 عن الصادق علیه ‏السلام .

(2) فی «ش»: لینا.

(3) فی«ع»: قدفات، و فی«م»: قدأتى، و فی«أ»: مکانه بیاض، وما أثبتناه من مجموعة ورّام.

(90) ··· معدن الجواهر و ریاضة الخواطر

و بدان اى پسر که ایّام سه روز است: دیروز، که گویا هرگز نبوده، فردا، که
منتظر آنیم شاید که بیاید ولى معلوم نیست آنرا درک کنیم یا نه، و دیگر
امروز، که مقیم در آنیم، دانایان هوشیار قدر آن را مى‏دانند و با بجا آوردن
خیرات در آن زاد و توشه براى آخرت برمى‏دارند، و فاسقان و فاجران آن
را به امانى و آمال مى‏گذرانند، با اینکه اگر ملاحظه سرعت در گذشت ایّام
را نمائیم مى‏بینیم که آن چند روز نیست بلکه چند ساعت است، و چند
ساعت هم نیست بلکه زمانى است کمتر از یک چشم به هم زدن.

62- وَ فِی کُتُبِ الحِکمَةِ: إنَّها ثَلاثَةُ أیّامٍ: أمسِ مَوعِظَةٌ وَ أجَلٌ، وَ الیَومُ غَنِیمَةٌ وَ عَمَلٌ،
وَ غَدٌ اجتِهادٌ وَ أمَلٌ(1).

و در کتابهاى حکمت است که: ایّام سه روز است: دیروز که پند و موعظه
و مایه عبرت است، امروز که هنگام غنیمت بردن و عمل است، و فردا که
جزء آمال و آرزوهاست.

مترجم گوید: بعضى دیگر گفته اند: دیروز که مرده است، و امروز هم در
حال جان کندن است، و فردا هم هنوز زائیده نشده است.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg63- وَ اعلَم أنَّ النّاسَ فِی الدُّنیا بَینَ ثَلاثَةِ أحوالٍ: حَسَناتٍ، وَ سَیِّئاتٍ، وَ لَذَّاتٍ . وَ
فِی الآخِرَةِ بَینَ ثَلاثَةِ أحوالٍ: دَرَجاتٍ، وَ دَرَکاتٍ، وَ مُحاسَباتٍ، فَمَن عَمِلَ فِی الدُّنیا
بِالحَسَناتِ نالَ فِی الآخِرَةِ الدَّرَجاتِ، وَ مَن تَرَکَ فِی الدُّنیا السَّیِّئاتِ نَجا فِی الآخِرَةِ مِنَ
الدَّرَکاتِ، وَ مَن هَجَرَ فِی الدُّنیا اللَّذّاتِ خَلُصَ فِی الآخِرَةِ مِنَ الُمحاسَباتِ .

و بدان که مردم در دنیا بین سه حال مى‏باشند: حسنات، سیّئات، و لذّات. و
در آخرت نیز بین سه حالند: درجات، درکات، و محاسبات، پس هر که در
دنیا عمل به حسنات کند در آخرت اهل درجات است، و هر که سیّئات را
ترک کند در آخرت نجات خواهد یافت از درکات، و هر که در دنیا ترک
کند لذّات را در آخرت خلاصى یابد از محاسبات.


(1) راجع مجموعة ورّام 1: 77.

(2) راجع تحف العقول: 220، 324، و نزهة الناظر: 19.

باب ذکر ما جاء فی ثلاثة··· (91)

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg64- وَ اعلَم یا بُنَیَّ أنَّ أنصَفَ النّاسِ مَن جَمَعَ ثَلاثا: تَواضُعا عَن رِفعَةٍ، وَ زُهدا عَن
قُدرَةٍ، وَ إنصافا عَن قُوَّةٍ(1).

و بدان اى پسرم که با انصاف‏ترین مردم کسى است سه صفت در او جمع
باشد: تواضع از روى رفعت، و زهد از روى قدرت و مکنت، و انصاف با
مردم از روى قوّت و شجاعت.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg65- وَ عَلَیکَ بِالقَناعَةِ، فَفِیها ثَلاثُ خِلالٍ: صِیانَةُ النَّفسِ، وَ عِزُّ القَدرِ(2)، وَ طَرحُ مُؤَنِ
الاستِکبارِ(3).

و بر تو باد به قناعت که در آن سه خصلت است: صیانت و حفظ نفس،
عزّت شأن و سربلندى، و انداختن اسباب تکبّر و خودبینى، یا افزون طلبى.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg66- وَ لا تَصطَنِعِ المَعرُوفَ إلى ثَلاثَةٍ: اللَّئِیمُ، فَإنَّهُ بِمَنزِلَةِ السّبخَةِ، وَ الفاحِشُ، فَإنَّهُ
یَرى أنَّ الَّذِی صَنَعتَ إلَیهِ إنَّما هُوَ مَخافَةً لِفُحشِهِ، وَ الأحمَقُ، فَإنَّهُ لا یَعرِفُ
[قَدرَ] ما
أسدَیتَ إلَیهِ(4).

و به سه کس احسان مکن: لئیم و پست که به منزله زمین شوره‏زار است و
تخم احسان در او ضایع مى‏شود، و آدم فحّاش که خیال مى‏کند احسان به
او بخاطر ترس از زبان اوست، و دیگر شخص احمق و نادان که قدر
احسان تو را نمى‏داند.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg67- وَ اعلَم أنَّ الشُّکرَ ثَلاثَةُ مَنازِلَ: هُوَ لِمَن فَوقَکَ بِالطّاعَةِ، وَ لِنَظِیرِکَ بِالمُکافأةِ، وَ
لِمَن دُونَکَ بِالإفضالِ .


(1) العقد الفرید 2: 201 عن رسول اللّه‏ صلّى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم، رواه الشیخ ورّام فی مجموعته 2: 17 فیه: و زهدا عن ثروة.

(2) فی «أ»: القدرة، و فی «ش»: القلّة.

(3) نزهة الناظر: 63 عن الرضا علیه ‏السلام، فیه: و طرح مرض الاستکثار.

(4) البیان و التبیین: 268.

(92) ··· معدن الجواهر و ریاضة الخواطر

و بدان که براى شکر سه منزل است: شکرِ بالاتر از خودت به اطاعت
اوست، و شکرِ نظیر و همتاى تو به مکافاة اوست، و شکرِ پائینتر از
خودت به احسان به اوست.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg68- وَ لا تَطلُبْ حاجَتَکَ یا بُنَیَّ مِن ثَلاثَةٍ: لا مِن کَذّابٍ، فَإنَّهُ یُقَرِّبُها بِالقَولِ وَ
یُباعِدُها بِالفِعلِ، وَ لا مِن أحمَقٍ، فَإنَّهُ یُرِیدُ أن یَنفَعَکَ فَیَضُرُّکَ، وَ لا مِمَّن لَهُ أکلَةٌ مِن
جَهَةِ رَجُلٍ، فَإنَّهُ یُؤثِرُ أکلَتَهُ عَلى حاجَتِکَ(1).

اى پسرک من از سه کس حاجت مخواه: از دروغگو که حاجت تو را
نزدیک مى‏کند به قول و دور مى‏کند به عمل، یعنى زبانى قول مى‏دهد امّا
عملاً کارى نمى‏کند، و دیگر از احمق که چون خواهد تو را نفعى رساند از
جهل و کودنى خود تو را ضرر مى‏رساند، و دیگر از کسى که از سفره
دیگران طعام مى‏خورد، زیرا اگر بنا باشد کارى کند براى همان مى‏کند که
ولى نعمت اوست.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg69- وَ إیّاکَ یا بُنَیَّ وَ الکِذبَ، فَإنَّ المَرءَ لا یَکذِبُ إلاّ مِن أحَدِ ثَلاثَةِ أشیاءَ: إمّا لِمَهانَةِ
نَفسِهِ، أو لِسَخافَةِ رَأیِهِ، أو لِغَلَبَةِ جَهلِهِ .

و بپرهیز اى پسر از دروغ، چون آدمى دروغ نمى‏گوید مگر براى یکى از
سه چیز: یا بخاطر پستى نفس، یا بخاطر سبکى عقل، و یا بخاطر غلبه جهل و نادانى.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg70- وَ احذَرْ مُشاوَرَةَ ثَلاثَةٍ: الجاهِلُ، وَ الحاسِدُ، وَ صاحِبُ الهَوى .

و مشورت مکن اى پسرم با سه نفر: با نادان، و شخص حسود، کسى که
متابعت هوى و هوس مى‏کند.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg71- وَ اعلَم أنَّ ثَلاثَةً أفضَلُ ما کانُوا لا غِنى بِهِم عَن ثَلاثَةٍ: أحزَمُ ما یَکُونُ الرَّجُلُ لا
غِنى بِهِ عَن مُشاوَرَةِ ذَوِی الرَّأیِ، وَ أعَفُّ ما تَکُونُ المَرأَةُ لا غِنى بِها عَنِ الزَّوجِ، وَ
أفرَهُ(2)ما تَکُونُ الدّابَّةُ لا غِنى بِها عَنِ السَّوطِ(3)،(4).


(1) العقد الفرید 1: 202، البیان و التبیین: 314.

باب ذکر ما جاء فی ثلاثة··· (93)

و بدان که سه کس برترینند امّا بى نیاز از سه چیز نیستند: محتاط ترین آدم
بى نیاز از مشورت با صاحبان رأى و نظر نیست، و عفیف‏ترین زنها بى
نیاز از شوهر نیست، و راهوارترین مرکبِ چهارپا بى نیاز از تازیانه نیست.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg72- وَ ثَلاثٌ هُنَّ لِلکافِرِ مِثلُ ما هُنَّ لِلمُسلِمِ: مَنِ استَشارَکَ فَانصَح لَهُ، وَ مَنِ
ائتَمَنَکَ عَلى أمانَةٍ فَأدِّها إلَیهِ، وَ مَن کانَ بَینَکَ وَ بَینَهُ رَحِمٌ فَصِلها(1).

و سه چیز حقّ مسلم و کافر است: هر که با تو مشورت نمود خیرخواه او و
صادق باش، هر که به تو امانتى سپرد در آن خیانت نکن و رد نما، و هر که
خویش نزدیک توست با او صله رحم نما.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg73- وَ قِیلَ لأعرابِیٍ: ما نَقمتُم(2)مِن أمِیرِکُم ؟ فَقالَ: ثَلاثَ خِصالٍ: یَقضِی بِالعَشوَةِ، وَ
یُطِیلُ النَّشوَةَ، وَ یَقبَلُ الرِّشوَةَ(3).

به اعرابى گفتند: چه عیبى در امیر خود یافتید؟ گفت: سه خصلت: حکم
مى‏کند از روى نادانى، و پیوسته مست شراب است، و تشنه رشوه است.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg74- وَ قِیلَ لِثَلاثَةٍ مُجتَمِعِینَ: مَا السُّرَورُ ؟

فَقالَ الأوَّلُ مِنهُم: السُّرُورُ مُجتَمُعٌ فِی ثَلاثٍ: امرَأَةٌ حَسناءُ، وَ دارٌ قَوراءُ، وَ فَرَسٌ مُرتَبِطٌ بِالفِناءِ .

وَ قالَ الثّانِیُ: السُّرُورُ مُجتَمِعٌ فِی ثَلاثٍ: لِواءٌ مَنشُورٌ، وَ جُلُوسٌ عَلَى السَّرِیرِ، وَ


(1) فی «ع»: أقرا، فی «م» و «ش»: أوفر، و هو التامُّ الّذی لا ینقص منه شیء. الأفره: البیِّن
الفراهة و الحذق، الأمهَر.

(2) فی «م» و «ش»: الوسط.

(3) العقد الفرید 2: 111 عن بزرجمهر.

(4) تحف العقول: 367 مثله.

(5) نقم الأمر من فلان: أنکره علیه و عابه، و کرهه أشدّ الکراهة. العشوة: رکوب الأمر على
غیر بیان، النشوة: السکر أو أوّله.

(6) العقد الفرید 4: 42، البیان و التبیین: 264.

(94) ··· معدن الجواهر و ریاضة الخواطر

سَلامٌ عَلَیکَ أیُّهَا الأمِیرُ .

وَ قالَ الثّالَثُ: السُّرُورُ مُجتَمِعٌ فِی ثَلاثٍ: رَفعُ الأولِیاءِ، وَ حَطُّ الأعداءِ، وَ طُولُ
البَقاءِ مَعَ القُدرَةِ وَ الَّنماءِ(1).

سه نفر با هم نشسته بودند، شخصى از ایشان پرسید: سرور و خرّمى آدمى
در چه چیز است؟ یکى از آنها گفت: در زن زیبا، و منزل دِلوا، و مرکب خوشراه.

دومى گفت: در پرچمى برافراشتن، و بر تختى نشستن، و جواب سلامٌ أیّها الأمیر دادن.

سوّمى گفت: در ترقّى دوستان، و منکوب شدن دشمنان، و عمر طولانى
همراه با قدرت و ثروت بى پایان.


(1) عیون الأخبار 1: 258، البیان و التبیین: 301، العقد الفرید 7: 244، 246.

باب ذکر ما جاء فی ثلاثة··· (95)


باب
ذکر ما جاء فی أربعة

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg1- رُوِیَ عَن سَیِّدِنا رَسُولِ اللّه‏ِ صلّى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم أنَّهُ قالَ: أربَعَةٌ لا تَکُونُ إلاّ بِأربَعَةٍ: لا
حَسَبَ إلاّ بِتَواضُعٍ، وَ لا کَرَمَ إلاّ بِتَقوىً، وَ لا عَمَلَ إلاّ بِنِیَّةٍ، و لا عِبادَةَ إلاّ بِیَقِینٍ(1).

از سرور ما رسول خدا صلّى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم روایت شده که ایشان فرمود: چهار چیز
نمى‏باشد مگر به چهار چیز: حسب و نسب نمى‏باشد مگر به تواضع و
فروتنى، و کرامت نمى‏باشد مگر به تقوى و پرهیزکارى، و عمل نمى‏باشد
مگر به نیّت، و عبادت نمى‏باشد مگر به یقین.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg2- وَ قالَ صلّى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم: أربَعَةٌ یَنظُرُ اللّه‏ُ إلَیهِم یَومَ القِیامَةِ، وَ یُزَکِّیهِم: مَن فَرَّجَ عَن لَهفانَ کُربَتَهُ، وَ مَن أعتَقَ نَسَمَةً مُؤمِنَةً، وَ مَن زَوَّجَ عَزَبا، وَ مَن أحَجَّ صَرُورَةً(2).


(1) أخرجه المؤلّف فی کنز الفوائد 1: 55 .

(2) أخرجه الشیخ ورّام فی مجموعته 2: 109، الخصال 1: 224، باب الأربعة ح 55. الصرورة:
من لم یحجّ.

(96)

و نیز فرمود: چهار نفرند که حقتعالى در قیامت با نظر رحمت خود پاک
مى‏گرداند ایشان را: اوّل کسى که بردارد غمى از دل اندوهگینى، دوم کسى
که آزاد کند بنده مؤمنى را، سوّم کسى که تزویج کند عزَبى را، چهارم کسى
که به حجّ فرستد کسى را که حجّ نکرده باشد.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg3- وَ قالَ صلّى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم: أربَعٌ مَن عَجَّلَ(1) بِهِنَّ إذا أصبَحَ أجرَى اللّه‏ُ لَهُ نَهرا فِی الجَنَّةِ: مَن أصبَحَ صائِما، وَ عادَ مَرِیضا، وَ شَیَّعَ جَنازَةً، وَ تَصَدَّقَ عَلى مِسکِینٍ(2).

و نیز فرمود: چهار چیز است هر که شتاب نماید بسوى آنها خداوند نهرى
در بهشت برایش جارى سازد: کسى که صبح کند و روزه دار باشد، و کسى
که به عیادت مریضى رود، و کسى که تشییع جنازه‏اى کند، و کسى که
صدقه به مسکینى دهد.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg4- وَ قالَ صلّى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم: أربَعٌ تَزِیدُ فِی الرِّزقِ: حُسنُ الخُلقِ، وَ حُسنُ الجِوارِ، وَ کَفُّ الأذى، وَ قِلَّةُ الضَّجَرِ(3).

و نیز فرمود: چهار چیز روزى را زیاد گرداند: خوش خلقى، و خوشرفتارى
با همسایه، و بازداشتن اذیّت خود از دیگران، کمتر اضطراب و بى قرارى
نمودن در غم و اندوه.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg5- وَ قالَ صلّى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم لأمِیرِالمُؤمِنِینَ علیه ‏السلام: أنهاکَ یا عَلیُ عَن أربَعٍ: أنهاکَ عَنِ الحَسَدِ، وَ البَغیِ، وَ الکِبرِ، وَ الغَضَبِ(4).

و نیز به امیر المؤمنین علیه ‏السلام فرمود: اى على نهى مى‏کنم تو را از چهار چیز: از
حسد، ظلم، و کبر، و غضب.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg6- وَ قالَ صلّى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم: أربَعَةُ أشیاءَ تَلزَمُ کُلَّ ذِی حِجىً(5)مِن اُمَّتِی، قِیلَ: وَ ما هِیَ یا


(1) فی هامش «م» و المصدر: عمل.

(2) أخرجه الشیخ ورّام فی مجموعته 2: 109 .

(3) الکافی 2: 666 بعضه.

(4) المواعظ للصدوق: 21 مثله.

(5) الحِجى بالکسر: العقل و الفطنة.

باب ذکر ما جاء فی أربعة··· (97)

رَسُولَ اللّه‏ِ؟ فَقالَ صلّى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم: استِماعُ العِلمِ، وَ حِفظُهُ، وَ العَمَلُ بِهِ، وَ نَشرُهُ(1).
و نیز فرمود: چهار چیز است که لازم است براى عاقلان امّت من، گفتند: یا
رسول اللّه‏ آن چهار چیز کدام است؟ فرمود: بشنود علم را، و حفظ کند آن
را، و بکار بندد آن را، و منتشر کند آن را.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg7- وَ قالَ صلّى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم: أربَعٌ إذا کُنَّ فِیکَ فَلا عَلَیکَ ما فاتَکَ مِنَ الدُّنیا: حِفظُ الأمانَةِ، وَ صِدقُ حَدِیثٍ، وَ حُسنُ خَلِیقَةٍ، وَ عِفَّةُ طُعمَةٍ(2).

و نیز فرمود: چهار چیز تست که اگر داراى آن باشى به ضرر تو نیست هر
چه از دنیایت فوت شود: حفظ امانت، راستگویى، خوش خلقى، و عفیف
بودن در کسب و درآمد.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg8- وَ قالَ صلّى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم: أربَعٌ مِن کُنُوزِ البِرِّ: کِتمانُ الحاجَةِ، وَ کِتمانُ الصَّدَقَةِ، وَ کِتمانُ المُصِیبَةِ، و کِتمانُ الوَجَعِ(3).

و نیز فرمود: چهار کتمان از گنجهاى نیکوکارى است: کتمان حاجت،
کتمان صدقه، کتمان مصیبت، و کتمان درد.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg9- وَ قالَ صلّى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم: أربَعُ خِصالٍ مِنَ الشَّقاءِ: جُمُودُ العَینِ، وَ قَساوَةُ القَلبِ، وَ الإصرارُ عَلَى الذَّنبِ، وَ الحِرصُ عَلَى الدُّنیا(4).

و نیز فرمود: چهار چیز از شقاوت است: خشگى چشم، قساوت قلب،
اصرار برگناه، و حرص بر دنیا.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg10- وَ قالَ علیه ‏السلام: أربَعٌ مَن کُنَّ فِیهِ أدخَلَهُ اللّه‏ُ جَنَّتَهُ، وَ نَشَرَ عَلَیهِ رَحمَتَهُ: مَن آوَى


(1) تحف العقول: 57، أعلام الدِّین: 81 من کنز الفوائد للمؤلِّف.

(2) أخرجه الشیخ ورّام فی مجموعته 1: 9، نزهة الناظر: 5، کنز العمّال 15: 867 / 43452.

(3) أمالی المفید: 8، عنه فی البحار 81: 208.

(4) أخرجه المؤلّف فی کنز الفوائد 2: 10، الخصال 1: 242، باب الأربعة ح 96، الکافی 2: 290، تحف العقول: 47، الاختصاص: 111 و 228.

(98) ··· معدن الجواهر و ریاضة الخواطر

الیَتِیمَ، وَ رَحِمَ المِسکِینَ، وَ أشفَقَ عَلى والِدَیهِ، وَ رَفَقَ بِمَملُوکِهِ(1).
و نیز فرمود: چهار چیز است هر که داراى آن باشد حقتعالى او را وارد
بهشت فرماید و رحمت خود را شامل او نماید: آنکه یتیمى را پناه دهد و
کفالت نماید، و مسکینى را ترحّم نماید، و به والدین خود مهربانى کند، و
ما مملوک خود مدارا نماید.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg11- وَ قالَ صلّى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم: مَن اُلهِمَ أربَعَةَ أشیاءَ: ـ الصِّدقَ فِی کَلامِهِ، وَ الإنصافَ مِن نَفسِهِ، وَ بِرَّ والِدَیهِ، وَ صِلَةَ رَحِمِهِ ـ اُنسِیَ لَهُ فِی أجَلِهِ، وَ وُسِّعَ لَهُ فِی رِزقِهِ، وَ مُتِّعَ
بِعَقلِهِ، وَ سَهُلَ عَلَیهِ فِی سِیاقِهِ(2)، وَ لُقِّنَ حُجَّتَهَ فِی قَبرِهِ(3).

و نیز فرمود: هر که چهار چیز بر قلبش الهام شود عمرش طولانى شود، و
روزیش زیاد شود، و از عقل خود بهره‏مند شود، و جان کندن بر او آسان
شود، و حجّت و عقاید حقّه در قبر بر او تلقین شود: و آن چهار چیز:
راستى در سخن، و انصاف با مردم، و نیکى به پدر و مادر، و صله رحم
است.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg12- وَ قالَ صلّى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم: أربَعَةٌ مِن قَواصِمِ الظَّهرِ:

أخٌ تَصِلهُ وَ یَقطَعُکَ،

وَ زَوجَةٌ تَأمَنها وَ تَخُونُکَ،

وَ جارُ سُوءٍ إن عَلِمَ مِنکَ خَیرا سَتَرَهُ، وَ إن عَلِمَ شَرّا أذاعَهُ،

وَ فَقرٌ داخِلٌ لا یَجِدُ صاحِبُهُ لَهُ مُداوِیا(4)،(5).



(1) الخصال 1: 223، باب الأربعة ح 53، الفقیه 4: 358 / 5762، ثواب الأعمال 1: 161،
المواعظ: 17، المحاسن: 8، کنز العمّال 15: 858 / 43415.

(2) السّیاق: النَّزع، و المراد نزع روحه.

(3) أعلام الدِّین للدیلمی: 265.

(4) فی «أ»: متلذّذا. و کذلک فی مصادر العامّة.

(5) الخصال 1: 206، باب الأربعة ح 24، الفقیه 4: 365/ 5762، المواعظ: 31، تاریخ
الیعقوبی 2: 102، عیون الحکم و المواعظ: 73، روضة الواعظین: 387، کنز العمّال 16:159.

باب ذکر ما جاء فی أربعة··· (99)

و نیز فرمود: چهار چیز پشت را مى‏ شکند: برادرى که تو با او پیوند کنى و
او از تو ببرّد، زنى که تو او را امین شمارى و او به تو خیانت کند، و همسایه
بد که اگر خوبى از تو دید پنهان کند و اگر بدى دید آشکار نماید، و فقر و
تنگدستى که صاحبش حیران بماند و راه بجائى نبرد.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg13- وَ قالَ علیه ‏السلام: أربَعَةٌ القَلِیلُ مِنها کَثِیرٌ: النّارُ، القَلِیلُ مِنها کَثِیرٌ، وَ الوَجَعُ، القَلِیلُ
مِنهُ کَثِیرٌ، وَ الفَقرُ، القَلِیلُ مِنهُ کَثِیرٌ، وَ العَداوَةُ، القَلِیلُ مِنها کَثِیرٌ(1).

و نیز فرمود: چهار چیز است که کم آنها بسیار است: آتش، درد،
تنگدستى، و عداوت و دشمنى.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg14- وَ قالَ أمِیرُالمُؤمِنِینَ علیه ‏السلام: العُلُومُ أربَعَةٌ: الفِقهُ لِلأدیانِ، وَ الطِّبُّ لِلأبدانِ، وَ
النَّحوُ لِلِّسانِ، وَ النُّجُومُ لِمَعرِفَةِ الأزمانِ(2).

حضرت امیر المؤمنین علیه ‏السلام فرمود: علوم چهارتاست: علم فقه براى براى
معرفت ادیان، علم طبّ براى معرفت ابدان، علم نحو براى حفظ لسان، و
علم نجوم براى معرفت ازمان.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg15- وَ قالَ علیه ‏السلام: الفَضائِلُ أربَعٌ: أوَّلُها الحِکمَةُ وَ قِوامُها فِی الفِکرِ، وَ ثانِیها العِفَّةُ وَ
قِوامُها فِی الشَّهوَةِ، وَ ثالِثُها القُوَّةُ وَ قِوامُها فِی الغَضَبِ، وَ رابِعُها العَدلُ وَ قِوامُهُ فِی
الاعتِدالِ(3).

و نیز فرمود: فضائل چهار چیز است: حکمت که قوام آن در فکر است،
عفّت که قوام آن در شهوت است، قوّت که قوام آن در غضب است، و
عدالت که قوام آن در اعتدال است.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg16- وَ قِیلَ لَهُ علیه ‏السلام: هَل سَمِعتَ رَسُولَ اللّه‏ِ صلّى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم یَنعَتُ الإسلامَ ؟ فَقالَ: نَعَم سَمِعتُهُ


(1) الخصال 1: 238، باب الأربعة ح 84، فیه: (النوم) مکان (الفقر).

(2) أخرجه الدیلمی فی أعلام الدِّین: 83 من کنز الفوائد للمؤلِّف، لکن لم نجده فی المتبوع منه،
تحف العقول: 208 فیه ثلاثة.

(3) بحار الأنوار 78: 81 من کشف الغمّة.

(100) ··· معدن الجواهر و ریاضة الخواطر

یَقُولُ: بُنِیَ الإسلامُ عَلى أربَعَةِ أرکانٍ: الصَّبرُ، وَ الیَقِینُ، وَ الجِهادُ، وَ العَدلُ .

خدمت آن حضرت عرض شد: آیا از رسول خدا صلّى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله‏ وسلم شنیده‏اى که اسلام
را توصیف نماید؟ فرمود: بلى شنیدم که فرمود: اسلام بنا شده بر چهار
پایه: صبر، یقین، جهاد، و عدل.

فَالصَّبرُ أربَعُ شُعَبٍ: الشَّوقِ، وَ الشَّفَقَةِ، وَ الزَّهادَةِ، وَ التَّرَقُّبِ، فَمَنِ اشتاقَ إلَى
الجَنَّةِ سَلا(1) عَنِ الشَّهَواتِ، وَ مَن أشفَقَ مِنَ النّارِ رَجَعَ عَنِ الُمحَرَّماتِ، وَ مَن زَهَدَ فِی
الدُّنیا تَهاوَنَ بِالمُصِیباتِ، وَ مَن تَرَقَّبَ المَوتَ سارَعَ إلَى الخَیراتِ .

پس صبر چهار شعبه است: شوق، ترس، زهد، انتظار، پس کسى که به
بهشت شوق دارد از شهوات بیرون مى‏رود، و کسى که از جهنّم ترس دارد
از محرّمات رویگردان مى‏شود، و کسى که زهد ورزد در دنیا بلا و مصیبتها
را آسان مى‏گیرد، و کسى که منتظر مرگ باشد سرعت مى‏گیرد در خیرات
و مبرّات.

وَ الیَقِینُ أربَعُ شُعَبٍ: تَبصِرَةُ الفِطنَةِ، وَ تَأوِیلُ الحِکمَةِ، وَ مَعرِفَةُ العِبرَةِ(2)، وَ
اتِّباعُ السُّنَّةِ، فَمَن أبصَرَ الفِطنَةَ تَأوَّلَ الحِکمَةَ، وَ مَن تَأَوَّلَ الحِکمَةَ عَرَفَ العِبرَةَ، وَ مَن
عَرَفَ العِبرَةَ اتَّبَعَ السُّنَّةَ، وَ مَن اتَّبَعَ السُّنَّةَ فَکَأَنَّما کانَ مِنَ الأوَّلِینَ .

و براى یقین نیز چهار شعبه است: إعمال زیرکى، تفسیر حکمت، و
شناخت عبرت و آنچه مایه پند است، و پیروى از سنّت، پس کسى که
اعمال کند زیرکى و فهم را تفسیر مى‏کند حکمت را، و کسى که تأویل کند
حکمت را بشناسد عبرت را، و کسى که بشناسد عبرت را پیروى مى‏کند
سنّت را و کسى که متابعت کرد سنّت را گویا بوده با کسانى که در زمانهاى
پیشین بوده اند.

وَ الجِهادُ أربَعُ شُعَبٍ: الأمرُ بِالمَعرُوفِ، وَ النَّهیُ عَنِ المُنکَرِ، وَ الصِّدقُ فِی


(1) سَلاعنه: صبر عنه و نسیه و هجره. أشفق منه: حَذِر و خاف.

(2) فی «ع» و «م»: العثرة، و فی «أ»: العترة.

باب ذکر ما جاء فی أربعة··· (101)

المَواطِنِ، وَ بُغضُ الفاسِقِینَ، فَمَن أمَرَ بِالمَعرُوفِ شَدَّ ظَهرَ المُؤمِنِینَ، وَ مَن نَهى عَنِ
المُنکَرِ أرغَمَ أنفَ المُنافِقِینَ، وَ مَن صَدَقَ فِی المَواطِنِ قَضَى الَّذِی عَلَیهِ وَ أحرَزَ دِینَهُ، وَ
مَن أبغَضَ الفاسِقِینَ فَقَد غَضِبَ للّه‏ِ عَزَّوَجَلَّ، وَ مَن غَضِبِ للّه‏ِ عَزَّوَجَلَّ یَغضِبُ اللّه‏ُ لَهُ .

و براى جهاد نیز چهار شعبه است: امر به معروف، و نهى از منکر، و راستى
در همه جا، و بغض فاسقان، پس کسى که امر به معروف کند قوّت داده
پشت مؤمنین را، و کسى که نهى از منکر کند بخاک مالیده بینى منافقین را،
و کسى که اهل راستى باشد در جمیع مواطن دین خود را ادا کرده و دین
خود را حفظ کرده، و کسى که دشمن دارد فاسقان را پس حقیقةً غضب
کرده براى خدا، و کسى که براى خدا غضب کند خدا نیز در نصرت او بر
دشمنش غضب مى‏کند.

وَ العَدلُ أربَعُ شُعَبٍ: غَوصُ الفَهمِ، وَ زَهرَةُ العِلمِ، وَ مَعرِفَةُ شَرایِعِ الحِکمَةِ، وَ
وُرُودُ رَوضَةِ الحِلمِ، فَمَن غاصَ الفَهمَ لَبِسَ جَمِیلَ العِلمِ، وَ مَن رَعى(1) زَهَرَةَ العِلمِ
عَرَفَ شَرایِعَ الحِکمَةِ، وَ مَن عَرَفَ شَرایِعَ الحِکمَةِ وَرَدَ رَوضَةَ الحِلمِ، وَ مَن وَرَدَ
رَوضَةَ الحِلمِ لَم یُفَرِّط فِی أمرِهِ، وَ عاشَرَ النّاسَ وَ هُم مِنهُ فِی راحَةٍ(2).

و براى عدل نیز چهار شعبه است: تعمّق و فرو بردن فهم و درک، و
شکوفائى و نظارت و بهجت علم، و معرفت شرایع حکمت، و ورود به
بوستان حلم، پس کسى که تعمّق در فهم و درک داشته باشد مزیّن به لباس
زیباى علم شود و جمیع مشکلات علمى را حل کند، و کسى که بچرد در
نظارت و شکوفائى علم بشناسد شرایع حکمت را، و کسى که بشناسد
شرایع حکمت را وارد شود بر بوستان حلم، و کسى که وارد بوستان حلم

(1) فی «ش» و «م»: وعى.

(2) نهج البلاغة: 473، الکافی 2: 50، الخصال 1: 231، باب الأربعة ح 74، أمالی المفید 1: 275، أمالی الطوسی 1: 35، تحف العقول: 164، و رواه الشیخ ورّام فی مجموعته 2: 110،
والدیلمی فی أعلام الدِّین: 108، و العلاّمة المجلسیّ فی البحار 68: 348 و 351 ثمّ شرحه
فاستوفى حقّه، فراجعه، و الهندیّ فی کنز العمّال 16: 189 / 44215.

(102) ··· معدن الجواهر و ریاضة الخواطر

شود دیگر در امر خود افراط نکند و با مردم معاشرت نماید در حالى که
ایشان از او در راحت باشند.

مترجم گوید: این اشاره‏اى به ترجمه لفظ حدیث شریف بود، طالبینِ
بیشتر به کتاب شریف بحار الأنوار مراجعه نمایند.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg17- وَ قالَ علیه ‏السلام: إنَّ الرِّجالَ أربَعَةٌ: رَجُلٌ یَدرِی وَ یَدرِی أنَّهُ یَدرِی، فَذاکَ عالِمٌ
فَاسأَلُوهُ، وَ رَجُلٌ یَدرِی وَ لا یَدرِی أنَّهُ یَدرِی، فَذاکَ نائِمٌ فَأنبِهُوهُ، وَ رَجُلٌ لا یَدرِی
وَ یَدرِی أنَّهُ لایَدرِی، فَذاکَ مُستَرشِدٌ فَأرشِدُوهُ، وَ رَجُلٌ لا یَدرِی أنَّهُ لا یَدرِی، فَذاکَ جاهِلٌ فَارفَضُوهُ(1).

و نیز فرمود: مردان چهار قسمند: یکى آنکه مى‏داند و مى‏داند که مى‏داند
پس او عالم است حقّا از او بپرسید، دوم آنکه مى‏داند ولى نمى‏داند که
مى‏داند پس او در خواب خفلت است بیدارش کنید، سوّم آنکه نمى‏داند و
مى‏داند که نمى‏داند پس او طالب ارشاد و هدایت است راهنمائیش کنید،
چهارم آنکه نمى‏داند و نمى‏داند که نمى‏داند پس او جاهل و نادان است
«یعنى در جهل مرکّب است که بدترین و خطرناکترین جهلها است» ترک
و طردش کنید.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg18- وَ قالَ علیه ‏السلام: القُضاةُ أربَعَةٌ: ثَلاثَةٌ فِی النّارِ وَ واحِدٌ فِی الجَنَّةِ: قاضٍ قَضى
بِالباطِلِ وَ هُوَ لا یَعلَمُ أنَّهُ باطِلٌ فَهُوَ فِی النّارِ، وَ قاضٍ قَضى بِالباطِلِ وَ هُوَ یَعلَمُ أنَّهُ
باطِلٌ فَهُوَ فِی النّارِ، وَ قاضٍ قَضى بِالحَقِّ وَ هُوَ لا یَعلَمُ أنَّهُ حَقٌّ فَهُوَ فِی النّارِ، وَ قاضٍ
قَضى بِالحَقِّ وَ هُوَ یَعلَمُ أنَّهُ حَقٌّ فَهُوَ فِی الجَنَّةِ(2).

و نیز فرمود: قضات و حاکمان چهار قسمند که سه قسم در جهنّم و یک
قسم وارد بهشت مى‏شوند، امّا آنها که در جهنّمند: یکى آن است که حکم
به باطل کند و بداند که آن باطل است، دیگر آنکه حکم به باطل کند و

(1) العقد الفرید 2: 151 عن خلیل بن أحمد.

(2) الکافی 7: 407، الخصال 1: 247، باب الأربعة ح 108، الفقیه 3: 4 / 3221، التهذیب 6
: 218 / 513.

باب ذکر ما جاء فی أربعة··· (103)

نداند که آن باطل است، و دیگر آنکه حکم به حق کند امّا نداند که آن حقّ
است، و امّا آن یک قسم که داخل بهشت مى‏شود آن است که حکم به حق
کند و بداند آن حقّ است.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg19- وَ قالَ علیه ‏السلام: أربَعُ خِصالٍ تُعِینُ المَرءَ عَلَى العَمَلِ: الصِّحَّةُ، وَ القَناعَةُ(1)، وَ العِلمُ، وَ التَّوفِیقُ(2).

و نیز فرمود: چهار چیز است که اعانت و کمک مى‏کند آدمى را بر کارهاى
شایسته: صحّت، قناعت یا بى‏نیازى، علم، و توفیق.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg20- وَ أربَعٌ مَن کُنَّ فِیهِ یُبَدِّلُ اللّه‏ُ سَیِّئاتِهِ حَسَناتٍ: الصِّدقُ، وَ الحَیاءُ، وَ الشُّکرُ، وَ
حُسنُ الخُلقِ(3).

و چهار چیز در هر که باشد حقتعالى گناهان او را تبدیل به حسنات
مى‏کند: راستگوئى، حیا، شکر، خوش خلقى.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg21- وَ قالَ عِندَ وَفاتِهِ لِوَلِدِهِ الحَسَنِ علیهماالسلام: یا بُنَیَّ، احفَظ عَنِّی أربَعا، قالَ: وَ ما هُنَّ
یا أبَة؟ فَقالَ: اعلَم أنَّ أغنَى الغِنَى العَقلُ، وَ أکبَرُ الفَقرِ الحُمقُ، وَ أوحَشُ الوَحشَةِ
العُجبُ، وَ أکرَمُ الحَسَبِ حُسنُ الخُلقِ(4).

و نیز در هنگام وفات به امام حسن علیه ‏السلام فرمود: اى پسر جان، بخاطر بسپار
از من چهار چیز را: عرض کرد: آنها چیست اى پدر جان؟ فرمود: بدانکه
عقل از هر توانگرى برتر است، و حمق و کودنى از هر تنگدستى بدتر
است، و عجب و خودپسندى از هر وحشتناکى وحشتناک‏تر است، و
خوش‏خلقى از هر حسبى گرامى‏تر است.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg22- وَ قالَ علیه ‏السلام: ما أحَقَّ بِاللَّبِیبِ أن یَکُونَ لَهُ أربَعُ ساعاتٍ فِی النَّهارِ: ساعَةٌ


(1) فی غیر «أ»: الغنى.

(2) الحکمة الخالدة: 99، بحار الأنوار 78: 79 من کشف الغمة.

(3) مثله فی تحف العقول: 369، والخصال 1: 222، باب الأربعة ح 50، الحکمة الخالدة: 299.

(4) نهج البلاغة: 475، بحار الأنوار 78: 111 من کشف الغمَّة، کنز العمّال 16: 266.

(104) ··· معدن الجواهر و ریاضة الخواطر

یُحاسِبُ فِیها نَفسَهُ، فَنَظَرَ مَا اکتَسَبَ لَها وَ عَلَیها فِی لَیلَتِهِ وَ یَومِهِ،
وَ ساعَةٌ یَرفَعُ فِیها حاجَتَهُ إلى رَبِّهِ،
وَ ساعَةٌ یُفضِی فِیها إلى إخوانِهِ وَ ثُقاتِهِ الَّذِینَ یَصُدُّونَهُ عَن عُیُوبِهِ،
وَ ساعَةٌ یُخَلِّی فِیها بَینَ نَفسِهِ وَ بَینَ لَذَّتِها مِمّا یُجملُ(1)وَ یَحِلُّ، وَ إنَّ هذِهِ السّاعَةَ لَمَرغُوبَةٌ
عَلى هذِهِ السّاعاتِ الاُخَرِ، وَ إنَّ استِجمامَ(2)القُلُوبِ، وَ تَودِیعَها زِیادَةٌ فِی قُوَّتِها(3).
و نیز فرمود: چقدر سزاوار است براى عاقل که در روز خود چهار ساعت
را مقرّر کند: ساعتى براى محاسبه نفس تا ببیند چه کسب کرده خوبى یا
بدى، و ساعتى براى مناجات با خدا و طلب حوائج مشروعه از او، و
ساعتى براى همنشینى با برادران و دوستان معتمدى که عیوبش را به او
گوشزد نمایند و اصلاحش کنند، و ساعتى هم براى خلوت نمودن نفس با
لذّتهاى حلال که این ساعت مقدّم بر ساعات دیگر است، همانا آسایش
دل به قدرى که رفع خستگى نماید باعث زیادى قوّه است.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg23- وَ رُوِیَ عَنِ الحَسَنِ(4)بنِ عَلِیٍ علیهما السلام أنَّهُ قالَ: أکثِرُوا الاختِلافَ إلَى المَساجِدِ فَلَن یَعدَمَکُم خِلالٌ أربَعٌ: آیَةٌ مُحکَمَةٌ، وَ عِلمٌ مُستَفادٌ، وَ أخٌ مُستَجِدٌّ، وَ تَرکُ ذَنبٍ، إمّا
حَیاءا وَ إمّا خَشیَةً(5).

از حضرت امام حسن علیه ‏السلام مروى است که فرمود: به مساجد رفت و آمد
بسیار نمائید تا چهار چیز از شما فوت نشود: آیه محکمه یعنى واضح
الدلالة، علم قابل استفاده، و برادر و دوست جدید، و ترک گناهى بجهت

(1) فی «م» و «ش»: یحمد.

(2) الاستجمام: الاستراحة.

(3) نهج البلاغة: 545، تحف العقول: 409، عیون الأخبار 1: 279، و رواه الشیخ ورّام فی
مجموعته 2: 23.

(4) فی «أ» و «ق»: الحسین.

(5) الخصال 1: 409، باب الثمانیة ح 10، و تحف العقول: 235، فیهما: أصاب إحدى ثمان: أخا
مستفادا فی اللّه‏، أو علما مستطرفا، أو آیة محکمة، أو کلمة تدلّه على هدى، أو اُخرى تصرفه
عن الرّدى، أو رحمة منتظرة، أو ترک الذّنب حیاءا، أو خشیةً .

باب ذکر ما جاء فی أربعة··· (105)

حیا و شرم یا بجهت ترس. مخفى نماند که این روایت از رسول خدا و
امیرالمؤمنین و امام حسین علیهم ‏السلام نیز روایت شده ولى در آنها هشت چیز ذکر شده.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg24- وَ قالَ علیه ‏السلام: احذَرُوا کَثرَةَ الحَلفِ، فَإنَّما یَحلِفُ الرَّجُلُ لِخِلالٍ أربَعٍ: إمّا لِمَهانَةٍ
یُحِسُّها فِی نَفسِهِ تَحُثُّهُ عَلَى الضَّراعَةِ إلى تَصدِیقِ النّاسِ إیّاهُ، وَ إمّا لِعَیٍّ فِی المَنطِقِ، فَیَتَّخِذُ الأیمانَ حَشوا وَ صِلَةً لِکَلامِهِ، وَ إمّا لِتُهمَةٍ عَرَفَها مِنَ النّاسِ لَهُ، فَیَرى أنَّهُم لا
یَقبَلُونَ قَولَهُ إلاّ بِالَیمِینِ، وَ إمّا لإرسالِهِ لِسانَهُ مِن غَیرِ تَثبِیتٍ(1).

و نیز فرمود: حذر کنید از سوگند خوردن بسیار، زیرا قسم خوردن بخاطر
یکى از چهار چیز است: یا به جهت پستى و خوارى نفس است که
وادارش مى‏کند قسم بخورد تا مردم او را تصدیق کنند، و یا به جهت عجز
از سخن و اثبات مطلب است که قسم را تکیه کلام خود قرار مى‏دهد تا
شاید بدون زحمت استدلال از او قبول نمایند، و یا به جهت آنست که نزد
مردم متّهم به دروغ گوئى است، و یا به جهت آنکه زبانش بدان عادت
کرده و بدون اختیار مى‏باشد.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg25- وَ قالَ علیه ‏السلام: مَصائِبُ(2)الحُزنِ أربَعٌ: مَوتُ الوالِدِ، وَ مَوتُ الوَلَدِ، وَ مَوتُ الأخِ، وَ مَوتُ المَرأَةِ ؛ فَمَوتُ الوالِدِ قاصِمُ الظَّهرِ، وَ مَوتُ الوَلَدِ صَدعُ الفُؤادِ، وَ مَوتُ الأخِ
قَصُّ الجُناحِ، وَ مَوتُ المَرأَةِ حُزنُ ساعَةٍ(3) .

و نیز فرمود: بزرگترین مصیبتها چهار چیز است: مرگ پدر، مرگ فرزند،
مرگ برادر، و مرگ زن، پس مرگ پدر شکننده پشت است، مرگ فرزند
رخنه در دل است، مرگ برادر قطع پروبال است، و مرگ زنى که فرزند
نداشته باشد اندوه یک ساعت است.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg26- وَ رُوِیَ عَنِ الحُسَینِ بنِ عَلِیٍ علیهما السلام أنَّهُ قالَ: إنَّ اللّه‏َ تَعالى أخفى أربَعَةً فِی أربَعَةٍ:


(1) أخرجه الشیخ ورّام فی مجموعته 2: 110 عن الحسین (ع).

(2) فی «م» و «ش»: مصائب الدُّنیا، و فی «ع»: الحرق أربعة.

(3) تاریخ دمشق 62: 217 عن أبی بکرة، عیون الحکم و المواعظ: 487.

(106) ··· معدن الجواهر و ریاضة الخواطر

أخفى رِضاهُ فِی الحَسَناتِ، فَلا یَستَصغِرَنَّ أحَدُکُم حَسَنَةً، فَإنَّهُ لا یَدرِی فِیمَ رِضَا اللّه‏ِ تَعالى،
وَ أخفى سَخَطَهُ فِی السَّیِّئاتِ، فَلا یَستَصغِرَنَّ أحَدُکُم سَیِّئَةً، فَإنَّهُ لا یَدرِی فِیمَ سَخَطُ اللّه‏ِ  تَعالى،
وَ أخفى وَلایَتَهُ فِی النّاسِ، فَلا یَستَصغِرَنَّ أحَدُکُم أحَدا، فَإنَّهُ یُوشَکُ أن یَکُونَ وَلِیّا للّه‏ِ تَعالى،
وَ أخفى إجابَتَهُ فِی الدُّعاءِ، فَلا یَستَصغِرَنَّ أحَدُکُم دَعوَةً، فَإنَّهُ لا یَدرِی لَعَلَّ دُعاءَهُ مُستَجابٌ(1).
روایت شده از حضرت امام حسین علیه ‏السلام که فرمود: پنهان فرموده چهار چیز را در چهار چیز:
خوشنودى و رضایت خود را در حسنات و کارهاى خوب، پس کوچک نشمارید هیچ حسنه‏ اى را شاید رضاى خدا در آن باشد.
و پنهان فرموده خشم و غضب خود را در گناهان، پس هیچ گناهى را کوچک نشمارید مبادا خشم خدا در آن باشد.
و پنهان فرموده دوستان خود را در بین مردم، پس احدى را کوچک نشمارید شاید او ولىّ خدا باشد.
و پنهان فرموده اجابت نمودن را در دعاها، پس هیچ دعائى را کوچک نشمارید شاید همان مستجاب شود.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg27- وَ قالَ عَلِیُّ بنُ الحُسَینِ علیهماالسلام: لا تَقُومَنَّ إلاّ لأحَدِ أربَعَةٍ: مَأمُولٌ خَیرُهُ، وَ مَرجُوٌّ
عَونُهُ، وَ مُقتَبَسٌ(2) عِلمُهُ، وَ مَرهُوبٌ شَرُّهُ .

و حضرت علىّ بن الحسین علیهما السلام فرمود: قیام نباید کرد مگر براى چهار نفر:
کسى که امید به خیر او باشد، کسى که امید به یارى و اعانت او باشد، و
کسى که علمى از او دریافت شود، و کسى که از شرّش ترسیده شود.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg28- وَ قالَ الصّادِقُ علیه ‏السلام: وَجَدتُ عِلمَ النّاسِ کُلَّهُ فِی أربَعٍ: أوَّلُها أن تَعرِفَ رَبَّکَ، وَ
ثانِیها أن تَعرِفَ ما صَنَعَ بِکَ، وَ ثالِثُها أن تَعرِفَ ما أرادَ مِنکَ، وَ رابِعُها أن تَعرِفَ ما
یُخرِجُکَ مِن دِینِک(3).



(1) کنز الفوائد 1: 55، نزهة الناظر: 48، فیهما ثلاثة، الخصال 1: 209، باب الأربعة ح 31.

(2) فی «م»: مرغوب.

(3) الخصال 1: 239، باب الأربعة ح 87، الإرشاد للمفید: 259، رواه الشیخ ورّام فی مجموعته
2: 73، و أخرجه المؤلِّف فی کنز الفوائد 1: 219، ثمّ قال: قال شیخنا المفید رحمه الله: هذه أقسام تحیط بالمفروض من المعارف، لأنّه أوّل ما یجب على العبد معرفة ربّه جلّ جلاله، فإذا علم أنّ له إلها وجب أن یعرف صنعه، و إذا عرف صنعه عرف به نعمته، فإذا عرف نعمته وجب علیه شکره، فإذا أراد تأدیة شکره وجب علیه معرفة مراده لیطیعه بفعله، و إذا وجب علیه طاعته وجب علیه معرفة ما یخرجه عن دینه لیتجنّبه فتخلص له به طاعة ربّه و شکر إنعامه.

باب ذکر ما جاء فی أربعة··· (107)

حضرت صادق علیه السلام فرمود: علم مردم را در چهار چیز یافتم: اوّل آنکه
بشناسى پروردگار خود را، دوم آنکه بدانى با تو چه کرده، سوّم آنکه بدانى
از تو چه خواسته، و چهارم آنکه بدانى چه چیز تو را از دینت خارج مى‏ کند.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg29- وَ قالَ علیه ‏السلام لأحَدِ أصحابِهِ: اضمَن لِی أربَعَةً(1) بِأربَعِ أبیاتٍ فِی الجَنَّةِ: أنفِقْ وَ لا
تَخَفْ فَقرا، وَ أفشِ السَّلامَ فِی العالَم، وَ اترُکِ المِراءَ وَ إن کُنتَ مُحِقّا، وَ أنصِفِ النّاسَ
مِن نَفسِکَ(2).

و به یکى از اصحاب خود فرمود: چهار چیز براى من ضمانت کن در
مقابل چهار خانه در بهشت: انفاق کن و از فقر نترس، افشاء سلام کن در
بین مردم، و ترک مجادله و مراء کن و لو بر حق باشى، و با مردم به انصاف رفتار کن.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg30- وَ قالَ علیه ‏السلام: أربَعٌ مَن کُنَّ فِیهِ کَمُلَ إسلامُهُ، وَ لَو کانَ ما بَینَ قَرَنِهِ إلى قَدَمِهِ
خَطایا غَفَرَهَا اللّه‏ُ تَعالى لَهُ: الصِّدقُ، وَ الحَیاءُ، وَ الشُّکرُ، وَ حُسنُ الخُلقِ(3).

و نیز فرمود: چهار چیز است هر که داراى آن باشد اسلامش کامل است، و
اگر سر تا پاى او گناه باشد خداى بیامرزد: راستگوئى، حیا، شکر، و خوش خلقى.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg31- وَ رُوِیَ عَنِ العالِمِ علیه ‏السلام أنَّهُ قالَ: مَن أشرَبَ قَلبَهُ حُبَّ الدُّنیا اِلتاطَ(4) قَلبُهُ مِنها


(1) یوجد فی «ع»: أضمن لک.

(2) الخصال 1: 223، باب الأربعة ح 52، المحاسن: 8.

(3) الخصال 1: 222، باب الأربعة ح 50، تحف العقول: 369.

(4) التاط بقلبه: أی لطق به و أحببه.

(108) ··· معدن الجواهر و ریاضة الخواطر

بِأربَعٍ: شُغلٌ لا یَنفَکُّ عَناؤُهُ، وَ أمَلٌ لا یُبلَغُ مُنتَهاهُ، وَ حِرصٌ لا یُدرَکُ مَداهُ، وَ هَمٌّ لا
یُعرَفُ انقِضاؤُهُ(1).
و از عالم یعنى حضرت موسى بن جعفر علیهماالسلام مروى است که فرمود: هر که
مشروب و آمیخته کند دلش را به دوستى دنیا مى‏چسبد به آن چهار چیز:
مشغولیتى که رنج آن برطرف نخواهد شد، آرزوئى که به انتها نخواهد
رسید، و حرصى که پایان نخواهد داشت، و اندوهى که تمام نخواهد شد.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg32- وَ کَتَبَ یُوسُفُ علیه ‏السلام عَلى بابِ السِّجنِ الَّذِی کانَ فِیهِ، أربَعَ کَلِماتٍ: هذِهِ مَنازِلُ
البَلوى، وَ قُبُورُ أهلِ الدُّنیا، وَ شَماتَةُ الأعداءِ، وَ تَجرِبَةُ الأصدِقاءِ(2).

حضرت یوسف علیه ‏السلام بر در زندانى که در آن حبس بود چهار کلمه نوشت:
زندان محلّ آزمایش است، و گورِ زندِگان اهل دنیاست، و باعث شماتت
دشمنان است، و تجربه نمودن دوستان است.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg33- رُوِیَ أنَّ سُلَیمانَ بنَ داوُدَ علیهماالسلام قالَ: أربَعَةٌ لا تُطِیقُهُنَّ الأرضُ: عَبدٌ مَلِکَ، نَذْلٌ(3) شَفِعَ، وَ أمَةٌ وَرثَتْ مَولاتَها، وَ عَجُوزٌ قَبِیحَةٌ تَزَوَّجَتْ صَبِیّا(4) .

روایت شده که جناب سلیمان بن داود علیهماالسلام فرمود: چهار چیز است که
زمین تحمّل و طاقت آنها را ندارد: برده‏اى که سلطان یا مالک شود، پست
و ناکسى که شفاعت کند، و کنیزى که وارث مولایش شود، و پیرزال زشتى
که زن پسر بچّه‏اى شود.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg34- وَ قِیلَ: إنَّ مِلاکَ السُّلطانِ أربَعُ خِلالٍ: العَفافُ عَنِ المالِ(5)، وَ القُربُ مِنَ الُمحسِنِ


(1) تحف العقول: 367 مثله، رواه الشیخ ورّام فی مجموعته 1: 130.

(2) عیون ألاخبار 1: 79.

(3) نَذُلَ بالضم نَذالةً فهو نَذْلٌ أی سقط فی دینٍ أو حَسَبٍ.

(4) البدایة و النهایة 3: 189 ناسبا إلى قیس الرأی، و هو قیس بن زهیر .

(5) فی «م» و «ش»: الجانی .

باب ذکر ما جاء فی أربعة··· (109)

، وَ الشِّدَّةُ عَلَى المُسِیءِ، وَ صِدقُ اللِّسانِ(1) .
گفته شده: اساس دوام سلطان چهار خصلت است: عفّت ورزیدن از
اموال، نزدیک شدن به نیکو کاران، سخت‏گیرى بر بدکاران، و راستگوئى.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg35- أربَعَةٌ لایَنبَغِی أن یَأنَفَ مِنها شَرِیفٌ وَ إن کانَ أمِیرا: قِیامُهُ عَن مَجلِسِهِ لأبِیهِ(2)،
وَ خِدمَتُهُ لِضَیفِهِ، وَ قِیامُهُ عَلى فَرَسِهِ وَ لَو کانَ لَهُ مِائَةُ عَبدٍ، وَ خِدمَتُهُ لِلعالِمِ الَّذِی
یَأخُذُ عَنهُ العِلمَ(3).

چهار چیز است که آدم شریف نباید از آن ننگ داشته باشد اگر چه امیر
باشد: تواضع و قیام نمودن براى پدر خود، خدمت مهمان کردن، وارسى
نمودن اسب خود اگر چه صد برده داشته باشد، و خدمت به عالمى که از
علم او بهره‏مند مى‏گردد.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg36- وَ أربَعَةُ لا یُستَحیى مِنَ الخَتمِ عَلَیها، لِنَفاسَتِها، وَ نَفیِ التُّهمَةِ عَنها، وَ الاحتِیاطِ
فِیها: المالُ، وَ الجَوهَرُ، وَ الطِّیبُ، وَ الدَّواءُ(4).

چهار چیز است که نباید خجالت کشید از محکم کردن و مهر نمودن آنها
به جهت گرانمایه بودن و نفى تهمت و احتیاط: اموال، جواهر، عطر، و دواء.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg37- وَ ذَکَرُوا أنَّ ذَا القَرنَینِ وَجَدَ لَوحا مِن ذَهَبٍ تَحتَ حائِطِ إحدَى المَدایِنِ، فِیهِ أربَعَةُ أسطُرٍ:

السَّطرُ الأوَّلُ: عَجِبتُ لِمَن یُوقِنُ بِالمَوتِ کَیفَ یَفرَحُ؟ .

السَّطرُ الثّانِی: عَجِبتُ لِمَن یُوقِنُ بِالقَدَرِ کَیفَ یَحزَنُ؟

السَّطرُ الثّالِثُ: عَجِبتُ لِمَن أیقَنَ بِالنّارِ کَیفَ یَضحَکُ؟

السَّطرُ الرّابِعُ: عَجِبتُ لِمَن رَأى الدُّنیا وَ تَقَلُّبَها بِأهلِها کَیفَ یَطمَئِنُّ إلَیها(5)؟


(1) تاریخ الیعقوبی 2: 234، و شرح نهج البلاغة 16: 200، ناسبا إلى زیاد بن أبی سفیان،
بهجة المجالس: 334 .

(2) فی «م» و «ش»: قیامه فی منزله .

(3) عیون الأخبار 2: 128، البیان و التبیین 2: 67 .

(4) هذا والّذی فی قبله سقطا من «ع» .

(110) ··· معدن الجواهر و ریاضة الخواطر

گفته ‏اند: ذوالقرنین لوحى طلا یافت از زیر دیوار یکى از شهرها که در آن چهار سطر نوشته بود:
سطر اوّل: تعجّب مى‏کنم از کسى که یقین به مردن دارد چگونه خوشحال مى‏ شود!
سطر دوم: تعجّب مى‏کنم از کسى که یقین به قدَر دارد چگونه غمگین مى‏ شود!
سطر سوّم: تعجّب مى‏ کنم از کسى که یقین به آتش جهنّم دارد چگونه مى‏ خندد!
سطر چهارم: تعجّب مى‏کنم از کسى که بى وفائى دنیا را و زیر و رو کردن اهلش را مى ‏بیند چگونه اطمینان مى‏ کند بر آن!

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg38- لَزِمَ حَکِیمٌ بابَ بَعضِ مُلُوکِ العَجَمِ دَهرا فَلَم یَصِل إلَیهِ، فَتَلَطَّفَ الحاجِبَ فِی إیصالِ رُقعَةٍ إلَیهِ فَفَعَلَ، فَکَتَبَ فِیها أربَعَةَ أسطُرٍ:

السَّطرُ الأوَّلُ: الضَّرُورَةُ وَ الأمَلُ أقدَمانِی عَلَیکَ.

السَّطرُ الثّانِی: العُدْمُ لایَکُونُ مَعَهُ صَبرٌ .

السَّطرُ الثّالِثُ: الانصِرافُ بِغَیرِ فائِدَةٍ شَماتَةُ الأعداءِ .

السَّطرُ الرّابِعُ: فَإمّا «نَعَم» مُثمِرَةً، وَ إمّا «لا» مُرِیحَةً .

فَلَمّا قَرأَ الأسطُرَ وَقَّعَ (فَوقَ کُلِّ سَطرٍ: زِهْ زِهْ وَ أعطى)(1) عَن کُلِّ سَطرٍ عَشَرةَ آلافِ دِرهَمٍ(2).

حکیمى روزگارى را بر در سراى یکى از سلاطین عجم گذرانید تا خدمت
سلطان رسد ولى چون ممکن نشد لاجرم رقعه ‏اى نوشت و توسّط دربان به
پادشاه رسانید که در آن چهار سطر نوشته بود:
سطر اوّل: ضرورت و امید مرا بسوى تو کشاند.
سطر دوم: عُدم و فقدان مال با صبر جمع نمى ‏شوند.
سطر سوّم: دست خالى برگشتن موجب شماتت و سرزنش دشمنان است.
سطر چهارم: یا بله با فائده، و یا راحتم کن با گفتن: نه.
پادشاه چون رقعه را خواند بالاى هر سطرى کلمه تحسین خود را نوشت و براى هر سطر ده
هزار درهم عطا کرد.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg39- وَ رُوِیَ عَنِ ابنِ عَبّاسٍ رحمه الله أنَّهُ قالَ: أربَعَةٌ لا أقدِرُ عَلى مُکافاتِهِم:

رَجُلٌ بَدَأَنِی بِالسَّلامِ،

وَ رَجُلٌ وَسَّعَ لِی فِی الَمجلِسِ،

وَ رَجُلٌ اغبَرَّتْ(3) قَدَماهُ بِالمَشیِ فِی حاجَتِی،

فَأمَّا الرّابِعُ فَلا یُکافِیهِ عَنِّی إلاَّ اللّه‏ُ تَعالى،


(1) عیون أخبار الرضا (ع) 2: 24، إرشاد القلوب 1: 25.

(2) مابین القوسین سقط من «م» و «ش». و زِه معرّب یقال عند تحسین شیء أو عمل.

(3) العقد الفرید 1: 225، عیون الأخبار 3: 126، بهجة المجالس: 267.

(4) أغبَرَ الرجل: أثار الغُبار، صار أغبر، و فی طلب الحاجة: جَدَّ فی طلبها.

باب ذکر ما جاء فی أربعة··· (111)

قِیلَ لَهُ: وَ مَن هُوَ ؟ قالَ:
رَجُلٌ نَزَلَ بِهِ أمرٌ، فَباتَ لَیلَتَهُ یُفَکِّرُ بِمَن یُنزِلُهُ، ثُمَّ رَآنِی أهلاً لِحاجَتِهِ فَأنزَلَها بِی(1).
از ابن عبّاس روایت شده که گفت: چهار نفرند که توانائى بر پاداش ایشان ندارم:
کسى که ابتدا کرد بر سلام کردن به من،
و کسى که در مجلس جا باز کرد براى من،
و کسى که قدمهایش گردآلود شود در پى برآوردن حاجت من،
و امّا چهارم کسى است که پاداش نمى ‏دهد او را مگر خداى تعالى،
گفتند: آن کیست؟ گفت: کسى که برایش پیش آمدى کند پس شب
اندیشه نماید که حاجتش را با چه کسى در میان بگذارد، نهایتا مرا شایسته
آن بیند و حاجتش را از من بخواهد.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg40- وَ قالَ کَلِیلَةُ(2): تَقَسَّمتِ النّاسَ أربَعٌ: الرَّغبَةُ فِی المالِ، الشَّهَوةُ لِلَّذّاتِ، وَ الطَّلَبُ لِلذِّکرِ، وَ العَمَلُ لِلمَعادِ،

فَالثَّلاثُ مَتاعٌ وَشِیکُ الفَناءِ، باقِی التَّبِعَةِ، وَ الرّابِعَةُ تَنتَظِمُ الثَّلاثَ بِغَیرِ تَبِعَةِ،

فَلا غِنى کَالرِّضا(3)، وَ لا لَذَّةَ کَالتَّقوى، وَ لا ذِکرَ أشرَفُ مِن طاعَةِ اللّه‏ِ تَعالى .

صاحب کلیله گفته: تقسیم نموده مردم را چهار چیز: رغبت بر مال،
شهوت بر لذائذ، طلب نمودن براى ذکر، عمل براى معاد،

پس سه چیز اوّل متاعى است که زود فانى مى ‏شوند ولى تبعات بد آنها باقى مى‏ ماند، و
چهارم تنظیم مى ‏کند آن سه را بنحوى که تبعات سوء نداشته باشند،

پس غنا و بى نیازى نیست مانند رضا، و لذّتى نیست مانند تقوى، و ذکرى نیست شریفتر از طاعت خدا.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg41- وَ حُفِظَ عَنِ الحَسَنِ البَصرِیِ أربَعٌ، إنَّه قالَ: عِشْ ما شَئتِ فَإنَّکَ مَیِّتٌ، وَ اجمَعْ
ما شِئتَ فَإنَّکَ تارِکُهُ، وَ أحبِبْ ما(4) شِئتَ فَإنَّکَ مُفارِقُهُ، وَ اعمَلْ ما شِئتَ فَإنَّکَ


(1) عیون الأخبار 3: 176.

(2) کَلیلة و دِمْنة اسم لابنی آوى تکلّم من لسانهما صاحب کتاب کلیلة و دمنة.

(3) فی «م» و «ش» کالرضا عن اللّه‏ تعالى.

(4) فی «ق» و «م»: من.

(112) ··· معدن الجواهر و ریاضة الخواطر

مُلاقِیهِ(1).
بجا مانده از حسن بصرى چهار کلمه: هر چه خواهى در دنیا زندگى کن که
آخر خواهى مرد، هر چه خواهى مال جمع کن که آخر باید همه را
بگذارى و بروى، هر چه و هر چه را خواهى دوست بدار که عاقبت از او
باید جدا شوى، و هر چه را خواهى بجا بیاور و عمل کن که ملاقات
خواهى کرد آن را.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg42- وَ قِیلَ لِبَعضِهِم: عَلامَ بَنَیتَ أمرَکَ ؟ فَقالَ: عَلى أربَعِ خِصالٍ:

عَلِمتُ أنَّ رِزقِی لا یَأکُلُهُ غَیرِی فَاطمَأَنَّتْ نَفسِی(2)،

وَ عَلِمتُ أنَّ عَمَلِی لا یَعمَلُهُ غَیِری فَأَنَا مُشتَغِلٌ بِهِ،

وَ عَلِمتُ أنَّ أجَلِی لا أدرِی مَتى یَأتِی فَأَنَا مُبادِرُهُ،

وَ عَلِمتُ أنَّنِی لا أغِیبُ عَن عَینِ اللّه‏ِ تَعالى فَأَنَا مُستَحیِی مِنهُ(3).

بعضى را گفتند: بر چه چیز بنا کردى امر خود را؟ گفت: بر چهار خصلت:
1. دانستم رزق مرا غیر من نمى ‏خورد پس آرام گرفت نفس من از حرص در طلب آن،
2. و دانستم عمل مرا غیر از من کسى بجا نمى ‏آورد پس مشغول به عمل خویش شدم،
3. و دانستم مرگ مرا خبر نمى ‏کند که چه وقت خواهد آمد پس مبادرت و تعجیل نمودم در استعداد براى آن،
4. و دانستم که خدا مرا مى‏ بیند و از دید او پنهان نیستم لاجرم از او حیا مى‏ کنم.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg43- وَ قالَ الأحنَفُ بنُ قَیسٍ: أربَعٌ مَن کُنَّ فِیهِ کانَ کامِلاً، وَ مَن تَعَلَّقَ بِخَصلَةٍ مِنهُنَّ
کانَ صالِحا: دِینٌ یُرشِدُهُ، أو عَقلٌ یُسَدِّدُهُ، أو حَسَبٌ یَصُونُهُ، أو حَیاءٌ یَحجُزُهُ(4).



(1) الخصال: باب الواحد ح 19، الجعفریات: 181، الجامع الصغیر 1: ح 89 فیها ثلاثة عن جبرئیل.

(2) فی «ق»: فاطمأننتُ، و فی «ع»: له نفسی، و فی «ش»: نفسی إلیه.

(3) أخرجه الشیخ ورّام فی مجموعته 2: 9، و الدیلمی فی إرشاد القلوب 1: 188.

(4) البیان و التبیین للجاحظ: 311.

باب ذکر ما جاء فی أربعة··· (113)

احنف بن قیس گفته: چهار خصلت است هر که داراى آن باشد آدم کاملى
خواهد بود، و اگر کسى یکى از آنها را دارا باشد شخص صالحى خواهد
بود: دینى که او را هدایت و ارشاد کند، عقلى که درستى و راستى در کردار
و گفتار آورد، و حسب و مجدى که او را حفظ کند، و حیا و شرمى که او را
از کارهاى ناشایست منع کند.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg44- وَ قِیلَ: إنَّ الرِّجالَ أربَعَةٌ: جَوادٌ، وَ بَخِیلٌ، وَ مُقتَصِدٌ، وَ مُسرِفٌ،

فَالجَوادُ، الَّذِی یُوَجِّهُ نَصِیبَ دُنیاهُ وَ نَصِیبَ آخِرَتِهِ فِی أمرِ آخِرَتِهِ،

وَ البَخِیلُ، الَّذِی لا یُعطِی واحِدَةً مِنهُما نَصِیبَها،

وَ المُقتَصِدُ، الَّذِی یُلحِقُ بِکُلِّ واحِدَةٍ قِسطَها،

وَ المُسرِفُ، الَّذِی یَجمَعُهُما لِدُنیاهُ(1).

گفته‏ اند: مردم بر چهار قسمند: جواد، بخیل، میانه ‏رو، و مسرف.
پس جواد آن کسى است که نصیب دنیا و آخرت خود را صرف آخرت کند،
و بخیل آن کسى است که نصیب هیچکدام را صرف هیچکدام نمى‏ کند،
و مقتصد و میانه ‏رو آن کسى است که نصیب هر یک را صرف خودش مى‏ کند،
و مسرف آن کسى است که نصیب هر دو را صرف دنیا مى‏ کند.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg45- وَ قالَ بَعضُهُم: الثِّیابُ أربَعَةٌ: السَّخاءُ ثَوبُ جَمالٍ، وَ الکَرَمُ(2)ثَوبُ حَیاءٍ، وَ
التَّذَمُّمُ ثَوبُ وَقارٍ، وَ إنجازُ الوَعدِ ثَوبُ مُرُوَّةٍ .

بعضى گفته ‏اند: جامه‏ ها چهار است: سخاوت جامه جمال است،
جوانمردى و کرم جامه حیا است، و اجتناب از ذمّ و حفظ حرمت جامه
وقار است، و عمل کردن به وعده‏ ها جامه مروّت است.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg46- وَ قِیلَ: أربَعٌ یَهدِمنَ البَدَنَ، وَ رُبَّما قَتَلنَ: دُخُولُ الحَمّامِ عَلَى البِطنَةِ، وَ أکلُ
القَدِیدِ الجافِّ، وَ النِّکاحُ عَلَى الامتِلاءِ(3)، وَ مُجامَعَةُ العَجُوزِ(4).



(1) الحکمة الخالدة: 281، 374، أخرجه ورّام فی مجموعته 2: 249، و فیه: النّاس أربعة.

(2) فی «ق» و «ع»: التکرّم. التذمُّم: الاستنکاف و الاستحیاء.

(3) فی «م» و «ش»: و التجربة فی النَّفس بالمضارعة و هو النکاح على البطنة.

(114) ··· معدن الجواهر و ریاضة الخواطر

و گفته ‏اند: چهار چیز است که خراب و ویران مى‏کند بدن را و بسا که منجر
به هلاک شود: با شکم پر داخل حمّام شدن، خوردن قلیه‏ هاى گوشت
خشک، با شکم پر جماع کردن، و مجامعت با پیره‏زن نمودن.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg47- وَ أوصى حَکِیمٌ وَلَدَهُ، فَقالَ: خُذْ یا بُنَیَّ بِأربَعٍ وَ اترُکْ أربَعا:

خُذْ بِأحسَنَ الحَدِیثِ إذا حَدَّثتَ،

وَ بِحُسنِ الاستِماعِ إذا حُدِّثتَ،

وَ بِأیسَرِ المَؤُونَةِ إذا خُولِفتَ،

وَ بِحُسنِ البِشرِ إذا لَقِیتَ .

وَ اترُکْ مُحادَثَةَ اللَّئِیمِ، وَ مُنازَعَةَ اللَّجُوجِ، وَ مُماراةَ السَّفِیهِ، وَ مُصاحَبَةَ المَأفُونِ(1).

حکیمى فرزند خود را سفارش کرد و گفت: فرزندم چهار چیز را اخذ کن
و چهار چیز را ترک کن:
هرگاه خواستى حدیث و مطلبى نقل کنى بهترین آن را انتخاب کن،
و هرگاه مطلبى براى تو نقل شد خوب گوش کن،
و هرگاه مخالفت کرده شدى سهل و آسان بگیر،
و هرگاه با مردم ملاقات نمودى خوشرو باش.
و ترک کن سخن با ناکس و پست را، و دشمنى و نزاع با لجوج را، و مجادله

با سفیه و بى‏ خرد را، و رفاقت و همراهى با بی فکر و ضعیف الرأى را.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg48- وَ احذَر أربَعَ خِصالٍ، فَثَمَرَتُهُنَّ أربَعُ مَکرُوهاتٍ: اللَّجاجَةُ، وَ العَجَلَةُ، وَ العُجبُ، وَ الشِّرَّةُ(2)،

فَأمَّا اللَّجاجَةُ فَثَمَرَتُهَا النَّدامَةُ،

وَ أمَّا العَجَلَةُ فَثَمَرَتُهَا الحَیرَةُ،

وَ أمَّا العُجْبُ فَثَمَرَتُهُ البَغضاءُ،

وَ أمَّا الشِّرَّةُ فَثَمَرَتُهُ الفَقرُ .

و از چهار خصلت در حذر باش که ثمره و نتیجه آن چهار چیز ناپسند
است: لجاجت، عجله، خودپسندى، حرص زیاد.

امّا لجاجت پس میوه آن پشیمانى است،

و امّا عجله پس میوه آن حیرت و سرگردانى است،

و امّا خودپسندى پس میوه آن بغضاء و دشمنى است،

و امّا حرص زیاد پس میوه آن فقر است.


(1) العقد الفرید 8: 19 مثله، تحف العقول: 317 مثله.

(2) المأفون: ناقص العقل، ضعیف الرأی. و فی «ع» زیادة: و هو الأحمق. أدب الاملاء و
الاستملاء: 161، تاریخ ابن معین 2: 369، تاریخ بغداد 10: 388، البیان و التبیین: 233.

(3) الشرَّة: الحِدَّة، النشأة، الغضب، الطیش، الحرص.

باب ذکر ما جاء فی أربعة··· (115)


http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg49- وَ کُنْ مِن أربَعَةٍ عَلى حَذَرٍ: مِنَ الکَرِیمِ إذا أهَنتَهُ، وَ مِنَ العاقِلِ إذا هَیَّجتَهُ، وَ مِنَ
الأحمَقِ إذا مازَحتَهُ، وَ مِنَ الفاجِرِ إذا صاحَبتَهُ(1).

و از چهار نفر در حذر باش: از کریم هنگامى که اهانت کنى او را، و از
عاقل هنگامى که به هیجان آورى او را، و از احمق هنگامى که مزاح و
شوخى کنى با او، و از فاجر و نابکار هنگامى که رفاقت کنى با او.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg50- وَ احفَظْ نَفسَکَ مِن أربَعَةٍ تَأمَنْ ما یَنزِلُ بِغَیرِکَ: العَجَلَةُ، وَ الإلحاحُ(2)، وَ العُجبُ، وَ التَّوانِی(3).

و از چهار چیز خود را نگه دار تا از عاقبت بد آنها در امان باشى: از عجله
و شتاب، و از مبالغه و اصرار، و از خودبینى و خوپسنى، و از سستى و تنبلى.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg51- وَ اعلَم أنَّهُ مَن اُعطِیَ أربَعا لَم یُمنَع أربَعا: مَن اُعطِیَ الشُّکرَ لَم یُمنَعِ المَزَیدَ،

وَ مَن اُعطِیَ التَّوبَةَ لَم یُمنَعِ القَبُولَ،

وَ مَن اُعطِیَ الاستِخارَةَ لَم یُمنَعِ الخِیرَةَ،

وَ مَن اُعطِیَ المَشُورَةَ لَم یُمنَعِ الصَّوابَ(4).

و بدان کسى که برخوردار باشد از چهار چیز، محروم نخواهد شد از چهار چیز:
کسى شکرگذار باشد از زیاد شدن نعمت محروم نخواهد شد،
و کسى که توبه نماید محروم از قبول نخواهد شد،
و کسى که استخاره نماید محروم از خیر و صلاح نخواهد شد،
و کسى که مشورت کند از رسیدن به حقّ و حقیقت محروم نخواهد شد.

(1) کنز الفوائد 2: 368 مثله، الکشکول 3: 378.

(2) فی «م» و «ق» و «ش»: الالجاج، و فی بعض المصادر: اللّجاجة.

(3) تحف العقول: 206، و نزهة الناظر: 27 من کلام علی بن أبی طالب لولده الحسن
علیهماالسلام.

(4) نهج البلاغة: 494، و الخصال: باب الأربعة ح 16، و تحف العقول: 41 بتفاوت، البیان
والتبیین: 311.

(116) ··· معدن الجواهر و ریاضة الخواطر

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg52- وَ أملى بَعضُ العُلَماءِ عَلى تِلمِیذِهِ، فَقالَ: أربَعَةٌ تَرقى إلى أربَعَةٍ: العَقلُ إلَى
الرِّیاسَةِ، وَ الرَّأیُ إلَى السِّیاسَةِ، وَ العِلمُ إلَى التَّصدِیرِ، وَ الحِلمُ إلَى التَّوقِیرِ(1).

و یکى از علما املاء کرد بر شاگردش و گفت: چهار چیز آدمى را ترقّى
مى‏دهد به چهار چیز: عقل ترقّى مى‏دهد به ریاست، رأى و اندیشه ترقّى
مى‏دهد به سیاست، علم و دانش ترقّى مى ‏دهد به صدارت و مقدّم شدن، و
حلم ترقّى مى ‏دهد به بزرگى و مورد تعظیمِ مردم واقع شدن.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg53- وَ أربَعَةٌ تَدُلُّ عَلى أربَعَةٍ: العِفَّةُ(2)عَلَى الدِّیانَةِ، وَ الصِّحَّةُ عَلَى الأمانَةِ، وَ الصَّمتُ
عَلَى العَقلِ، وَ العَدلُ عَلَى الفَضلِ .

و چهار چیز دلالت مى ‏کند بر چهار چیز: عفّت دلالت مى ‏کند بر دیانت، و
صحّت دلالت مى‏ کند بر امانت، و سکوت دلالت مى‏ کند بر عقل، و
عدالت دلالت مى‏کند بر فضیلت.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg54- وَ أربَعَةٌ یُقضى بِها عَلى(3)أربَعَةٍ: السِّعایَةُ عَلَى الدَّناءَةِ، وَ الإساءَةُ عَلَى الرَّداءَةِ، وَ
الخُلفُ عَلَى البُخلِ، وَ السُّخفُ(4)عَلَى الجَهلِ .

و با چهار چیز حکم مى‏ شود بر چهار چیز: با سخن چینى و توطئه علیه
دیگران بر ناکسى، بد نمودن بر پستى و بى ارزشى، خُلف وعده یا
جمع ‏مال بر بخل، و سبکى بر نادانى.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg55- وَ أربَعَةٌ لا تَنفَکُّ مِن أربَعَةٍ: الجَهُولُ مِنَ الغَلَطِ، وَ الفَضُولُ مِنَ السِّقطِ، وَ
العَجُولُ مِنَ الزَّلَلِ، وَ المَلُولُ(5)مِنَ العِلَلِ .


(1) أخرجه فی الاثنى عشریة: 174.

(2) فی «أ» و «ع» و «ق»: الفقه.

(3) فی «م» و «ش»: تفضی إلى.

(4) السُّخفْ: النقص فی العقل. السِّعایة: الَّنمیمة و الوشایة.

باب ذکر ما جاء فی أربعة··· (117)

چهار کس از چهار چیز جدا نیست: نادان از اشتباه، فضول از زمین خوردن
و رسوائى، شتاب کننده از لغزش، و ملول و رنجور از درد و مرض.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg56- وَ أربَعَةٌ تُعَقَّبُ(1)مِن أربَعَةٍ: الشَّرُّ مِنَ المُمازَحَةِ، وَ البُغضُ مِنَ المُکادَحَةِ، وَ
الوَحشَةُ مِنَ الخَلافِ، وَ النَّبْوَةُ مِنَ الاستِخفافِ .

چهار چیز زائیده چهار چیز است: شرّ از شوخى، و دشمنى از منازعه، و
وحشت از خلاف، و تجافى و تباعد از استخفاف و سبک شمردن.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg57- وَ أربَعَةٌ تُزالُ بِأربِعِةٍ: النِّعمَةُ بِالکُفرانِ، وَ القُدرَةُ بِالعُدوانِ، وَ الدَّولَةُ بِالإغفالِ، وَ الحُظوَةُ بِالإدلالِ(2).

چهار چیز زوال مى‏یابد به چهار چیز: نعمت به کفران، قدرت به عدوان،
دولت به اغفال، و حظّ و بهره و منزلت به ناز کردن.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg58- وَ أربَعَةٌ لا یَنتَصِفُونَ مِن أربَعَةٍ: شَرِیفٌ مِن دَنِیٍ، وَ رَشِیدٌ(3)مِن غَوِیٍّ، وَ بَرٌّ مِن
فاجِرٍ، وَ مُنصِفٌ مِن جائِرٍ .

چهار نفر استیفاء حقّ خود از چهار کس نکنند: شریف از ناکس، رشید از
گمراه، نیکوکار از بدکار، و منصف از جائر.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg59- وَ أربَعَةٌ تُؤَدِّی إلى أربَعَةٍ: الصَّمتُ إلَى السَّلامَةِ، وَ البِرُّ إلَى الکَرامَةِ، وَ الجُودُ
إلَى السِّیادَةِ، وَ الشُّکرُ إلَى الزِّیادَةِ .

چهار چیز منجر مى‏شود به چهار چیز: سکوت به سلامت، نیکى به
کرامت، بخشش به سیادت، و شکر نعمت به زیادت.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg60- وَ أربَعَةٌ تَفزَعُ عَن أربَعَةٍ: الحُرُّ عَنِ الإساءَةِ، وَ البَرُّ عَنِ السِّعایَةِ، وَ الکَرِیمُ عَنِ


(1) فی «ق» و «ش»: الملوک، تصحیف.

(2) فی «م»: تتولد. النبوة: التجافی و عدم النظر.

(3) الإدلال و الدَّلال: التغنّج و التلوِّی، أی تزال المکانة و المنزلة عند النّاس بالتغنّج و الجرأة علیهم.

(4) فی «م» و «ش»: و سیّد. راجع بهجة المجالس: 604.

(118) ··· معدن الجواهر و ریاضة الخواطر

الخُلفِ، وَ الشَّرِیفُ عَنِ السُّخفِ(1).
چهار نفر ناراحت مى‏شوند از چهار چیز: آزادمرد از بدى، نیکوکار از
سخن چینى، کریم از خلف وعده، و شریف از نادانى و کم‏خردى.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg61- وَ أربَعَةٌ تُعرَفُ بِأربَعَةٍ: الکاتِبُ بِکِتابِهِ، وَ العالِمُ بِجَوابِهِ، وَ الحَکِیمُ بِأفعالِهِ، وَ
الحَلِیمُ بِاحتِمالِهِ(2).

چهار نفر شناخته مى‏شوند به چهار چیز: کاتب به نوشته‏اش، عالم به
جوابش، حکیم به کردارش، و حلیم به تحمّلش.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg62- وَ أربَعَةٌ لا بَقاءَ لَها: مالٌ یُجمَعُ مِن حَرامٍ، وَ حالٌ(3)یُعقَدُ مِنَ الآثامِ، وَ رَأیٌ یُعرى
مِنَ العَقلِ، وَ بَلَدٌ یَخلُو مِنَ العَدلِ .

چهار چیز را دوامى نیست: مالى که از حرام جمع شود، مجلسى که از حرام
منعقد شود، رأى و نظرى که از تعقّل خالى باشد، و شهرى که از عدل و
عادل خالى باشد.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg63- وَ أربَعَةٌ لا یَزُولُ مَعَها مُلکٌ: حِفظُ الدِّینِ، وَ استِعمالُ(4)الأمِینِ، وَ تَقدِیمُ الحَزمِ، وَ إمضاءُ العَزمِ .

چهار چیز باعث دوام سلطنت مى‏شود: حفظ دین، بکار گماشتن شخص
امین، مقدّم داشتن احتیاط در کارها، و پافشارى در اجراى عزم.

http://bayanbox.ir/view/8461730482574610087/index54.jpg64- وَ أربَعَةٌ لا یَثبُتُ مَعَها مُلکٌ: غَشُّ الوَزِیرِ، وَ سُوءُ التَّدبِیرِ، وَ خُبثُ النِّیَّةِ، وَ ظُلمُ الرَّعِیَّةِ .

و چهار چیز باعث زوال سلطنت مى‏ شود: خیانت وزیر، سوء مدیریّت، سوء نیّت، و ستم کردن بر رعیّت.


(1) لا توجد هذه الأربعة فی غیر «أ» . تقدّم مثله آنفا.

(2) الاثنى عشریة: 174.

(3) فی «م» و «ش»: و حلال. و فی «ق»: و جالب. و فی المترجم: مجالس.

(4) فی «م» و «ش» و «ع»: استکفاء.

باب ذکر ما جاء فی أربعة··· (119)

     ادامه کتاب

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی