سه چهل حدیث در اتحاد و انسجام مسلمانان
1- بررسی انسجام و ناپایداری وحدت در جامعۀ اسلامی
آقای احمد سعادت
1- عوامل و محورهای وحدت
الف) خدای واحد، پدر و مادر واحد، دین واحد
مهم ترین عامل وحدت جامعه اسلامی داشتن پروردگار، پدر و مادر و دینی واحد است، با قبول این اصل هیچ گونه اختلاف نژادی و اعتقادی مورد پذیرش نیست.
حدیث 1
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند:
«یَا أیُّهَا النَّاسُ، إن الرَّبَّ واحِدٌ و الاَبَّ واحِدٌ و إنّ الدِّینَ واحدٌ لیسَتِ العَربیّهُ لأحدِکُم باَبٍ و لاَ أمٍّ و إنّمَا هیَ اللِّسَانُ، فَمَن تعَلّمَ العَربیّهَ فَهُو عربِیٌّ؛(1)
ای مردم! پروردگار شما یکی است (الله)، پدر همه شما یکی است «آدم» و دین همه یکی است (اسلام). عربیت، پدر و مادر هیچ یک از شما نیست، بلکه آن هم یکی از زبان هاست و هرکس زبان عربی را بیاموزد، عربی است.»
ص:13
نکته ها
1. مسلمانان دارای محورها و عوامل متعدد وحدت بخش هستند: خدایی یگانه که مورد قبول همگان است؛ داشتن نژاد و خونی واحد، بدین معنا که همه فرزند یک پدر به نام آدم هستند و نیز داشتن دین واحدی به نام اسلام.
2. عربیت یا عجمیت از نظر اسلام نژاد محسوب نمی شود، زیرا بر طبق نگاه دین، همۀ انسان ها فرزند یک پدر و مادر هستند.
3. عربیت یک زبان است و براساس حدیث شریف هرکسی که با آن تکلم کند، عرب نام دارد. بنابراین، عربیت نمی تواند موجب تفرق و اختلاف گردد.
ب) اطاعت از رهبری
یکی از محورهای وحدت در جامعه، اطاعت از اوامر و فرامین رهبر اسلام است.
حدیث 2
رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند:
«إسمَعُوا وأطِیعُوا لمَن ولّاهُ اللهُ الأمرَ، فَإنَّهُ نظَامُ الإسلامِ؛(1)
از حاکمان الهی اطاعت کنید و گوش بفرمان باشید، زیرا اطاعت از رهبری مایه وحدت امت اسلام است».
نکته ها
1. مسلمان ها باید گوش به فرمان حاکمان الهی و رهبری باشند.
2. حاکمی که اطاعت از او واجب و لازم است، حاکم الهی می باشد، نه حاکم جور و مستبد و دیکتاتور.
ص:14
3. اطاعت از ولی امر مسلمین، عامل و محور وحدت جامعه اسلامی است.
4. ولی امر و حاکم اسلامی، باید همیشه مصالح جامعه اسلامی و هم بستگی آنها را در نظر داشته باشد.
حدیث 3
امام علی علیه السلام نیز درباره جایگاه رهبر و نقش وحدت آفرین او در جامعه می فرمایند:
«وَ مکَانُ القَیّمِ بالْاَمرِ مکَانُ النِّظَامِ منَ الْخَرَزِ یجْمَعُهُ ویضُمُّهُ فَإذا انقَطَعَ النّظَامُ تفَرِّقُ الْخَرَزُ وذَهَبَ ثُمّ لمْ یجْتَمِع بحَذافِیرِه أبدَا؛(1)
جایگاه رهبر و سرپرست در اجتماع، جایگاه رشته ای است که دانه ها را به هم پیوند داده و جمع می کند، و آن گاه که آن رشته بگسلد، دانه ها پراکنده گشته و هرگز تمام آنها جمع نخواهند شد.»
نکته ها
1. رهبر و ولی امر مسلمین، عامل وحدت جامعه است.
2. اطاعت از رهبر به منزله رشتۀ وحدت، موجب اتحاد و هم دلی جامعه می گردد و سرپیچی از فرامین او باعث افتراق و اختلاف افراد جامعه می شود.
3. بدون رهبر و ولی امر، مسلمین هرگز به وحدت و هماهنگی نمی رسند.
ج) دین مقدس اسلام
حدیث 4
دین مقدس اسلام از دیگر محورهای وحدت به شمار می رود. چنان که در حدیثی آمده؛ یکی از اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله همراه برادرش خدمت آن حضرت می رسند و می گویند که بر هجرت بیعت فرما، آن
ص:15
حضرت فرمود:
«مضت الهجره لاهلها»، صحابی (مُجاشع) گفت که پس برای چه بیعت کنیم؟ حضرت فرمود:
«عَلَی الاِسلاَمِ والجِهَادِ؛ برای اسلام و جهاد بیعت نما.»(1)
نکته ها
1. اسلام، محور وحدت، بیعت و اطاعت است.
2. هر حادثه و واقعه مهمی، دارای مدت مشخصی است، ولی دین و اسلام جاوید و همیشگی است و در هر زمانی کارایی خاص خود را دارد و همیشه می تواند منشأ و محور وحدت قرار گیرد.
حدیث 5
امام علی علیه السلام در کلامی وحدت بخش خطاب به عمر که از امام برای هدایت لشکر اسلام توسط خود در جنگ مشورت خواسته بود، به یکی از عوامل وحدت آفرین اشاره می فرماید. این کلام هم چنان زنده و پیام آن زندگی بخش و چراغ راه مسلمانان است، آن حضرت می فرمایند:
«وَالْعَرَبُ الْیوْمَ، وإِنْ کَانُوا قلِیلاً، فَهُمْ کَثِیرُونَ بالاِسْلاَمِ، عزِیزُونَ بالاِجْتَِماع؛(2)
عرب با این که امروز از نظر تعداد اندکند، اما با نعمت اسلام فراوانند و با اتحاد و هماهنگی عزیز و قدرتمندند.»
نکته ها
1. دین مقدس اسلام می تواند منشأ و محور وحدت و کثرت واقع گردد؛
2. وحدت و هماهنگی، نیز عامل عزت و قدرت محسوب می شود؛
3. اسلام، عامل وحدت و وحدت، عامل عزت و قدرت مسلمان هاست؛
ص:16
4. عزت و قدرت اعم از قدرت فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، نظامی و غیره است، که همه این امور فقط در سایه وحدت و در زیر پرچم مقدس اسلام و عمل به آیین وحیانی آن میسر است.
د) اهل بیت پیامبر علیهم السلام
از عوامل و محورهای اساسی وحدت جامعه اسلامی، اهل بیت پیامبر علیهم السلام می باشد. براساس حدیث ثقلین قرآن و عترت دو عامل اتحاد و محور هم بستگی و چراغ راهنما برای هدایت امت است، که تمسک به آنها باعث نجات و رستگاری خواهد شد.
حدیث 6
در حدیثی رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند:
«... فَأنتُم «اَهلُ البَیتِ» أهلُ اللهِ عزَّوجَلّ الَّذِینَ بهِم تمَّتِ النِّعمَهُ و اجتَمَعَتِ الفُرقَهُ و ائتَلَفَتِ الکَلِمَهُ؛(1) شما اهل بیت علیهم السلام، اهل الله هستید که به برکت شما، نعمت کامل گشته و پراکندگی برطرف شده و اتحاد کلمه پدید آمده است.»
نکته ها
1. اهل بیت پیامبر علیهم السلام محور وحدت و هم بستگی مسلمانان هستند، نه تفرقه و پراکندگی.
2. اهل بیت علیهم السلام منشأ الهی و قدسی دارند، که اطاعت و پیروی از آنها موجب سعادت و رستگاری انسان ها خواهد شد
«أهلُ اللهِ عزَّوجَلّ».
3. اهل بیت علیهم السلام کسانی هستند که نعمت الهی به واسطه آنان بر بشریت به طور عام و مسلمان به طور خاص، کامل گردیده است:(الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ
ص:17
دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ)1 و
«بِهِم تمَّتِ النِّعمَهُ».
4. اگر مسلمانان بر محور اهل بیت علیهم السلام گرد آیند، نعمت و آسایش آنها به شکوفایی می رسد، وحدت و قدرت می یابند و از ضعف و تفرقه و ذلت رهایی پیدا می کنند.
حدیث 7
در حدیث دیگری رسول خدا صلی الله علیه و آله با خطاب به امام حسن علیه السلام می فرمایند:
«اِبنی هذا سیدٌ ولَعَلَ اللهَ أن یصلِحَ به بینَ فِئَتینِ من المُسلمینَ؛(1)
فرزندم امام حسن علیه السلام سید و آقایی است که شاید خداوند به واسطه او بین دو طائفه از مسلمانان صلح برقرار سازد.»
نکته ها
1. امام حسن مجتبی علیه السلام که به دلایل مختلف نقلی و روایات متواتر یکی از افراد اهل بیت علیهم السلام محسوب می شود، می تواند محور وحدت و صلح بین مسلمانان باشد.
2. حدیث شریف شاید اشاره باشد به وقایع تاریخی آینده که رسول خدا صلی الله علیه و آله به نحوی از آن خبر می دهد و موضع برجسته امام حسن علیه السلام را نشان داده و تأیید کرده است
3. صلح امام حسن علیه السلام جهت وحدت و برای مصلحت جامعۀ اسلامی اتفاق افتاده است.
ه -) برابری نوعی و برادری دینی
یکی از عوامل و محورهای عمده ای که می توان روی آن تکیه کرد،
ص:18
هم نوعی بشری است. ما همه انسانیم و خون هیچ کسی بر دیگری رنگین تر نیست؛ علاوه بر از آن، مسلمان ها در دین، برادر یک دیگر هستند و خدای واحد، کتاب واحد و پیامبر واحد دارند.
حدیث 8
پیامبرخدا صلی الله علیه و آله می فرمایند:
«ألمُؤمِنُونَ إخوَهٌ تتَکَافَؤُ دمَاؤُهُم وهم یدٌ علَی من سوَاهُم؛(1)
مؤمنان با هم برادرند و خونشان برابر است و در برابر دشمن متحد و یک پارچه اند.»
نکته ها
1. مسلمان ها دست کم دو محور و عامل وحدت دارند: یکی برابری در نوع و هم سانی در بشر بودن (هم خونی) است و دیگری برادری و هم سانی در مسلمانی و عقیدۀ مشترک؛
2. در اسلام محور هم بستگی عقیده و ایمان است و هم نوع نیز قابل احترام می باشد؛
3. در اسلام از این لحاظ که معیار ارزش گزاری، عقیده و ایمان است، تنها خون مؤمن با یک دیگر تکافؤ و برابری دارد؛
4. اتحاد و یک پارچگی مسلمان ها در برابر اغیار و بیگانگان است، که با آنها از لحاظ ایمان و باورهای دینی یکسان نیستند.
و) اخوت اسلامی
حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله مسلمانان را برادر هم دیگر دانسته که هیچ کسی بر دیگری فضل و برتری ندارد، جز به تقوای الهی که در اسلام ملاک برتری محسوب می شود.
ص:19
حدیث 9
رسول خدا صلی الله علیه و آله در حدیثی می فرمایند:
«المُسلِمُونَ اخوَهٌ لاَ فَضْلَ لاَحَدٍ علَی احَدٍ الاَّ بالتَّقوَی؛(1)
مسلمانان با هم برادرند و هیچ کس بر دیگری برتری ندارد جز به تقوا.»
نکته ها
1. در اسلام هیچ یک از ملاک هایی که برای برخی معیار امتیاز و تفاخر و برتری است، ملاک فضل و برتری محسوب نمی شود، از قبیل: نژاد، ثروت و حتی عقیده و باور به یک آیین.
2. مسلمانی و عقیده مشترک، فقط ملاک اخوت، برادری و وحدت است، اما معیار برتری تقوای الهی می باشد
3. ملاک برتری و تفضّل فقط و فقط تقوا و عمل کرد نیک خود فرد است، نه انتساب او به نژاد خاص و سیادت خانوادگی و امور دیگر.
2- عوامل تفرقه
الف) دامن زدن به اختلافات
دامن زدن به اختلافات یکی از عوامل تفرقه است که در احادیث مختلفی به آن اشاره شده است.
حدیث 10
امام علی علیه السلام در این زمینه می فرمایند:
«سَبَبُ الْفُرْقَهِ الاِخْتِلافُ؛(2) اختلاف به جدایی می انجامد.»
نکته ها
ص:20
1. اختلاف از اسباب و موجبات تفرقه محسوب می گردد.
2. اختلاف می تواند هم در نظر باشد و هم در عمل و رفتار.
3. تفاوت ها را نباید با اختلاف یکی گرفت. در هر جامعه ای ناگزیر تفاوت هایی وجود دارد، ولی این تفاوت ها نباید منشأ اختلاف و در نتیجه تفرقه گردد که تفرقه خود عامل هلاکت و نابودی است.
ب) کناره گیری از مردم
از عوامل دیگر تفرقه، کناره گیری و دوری از مردم است. کسی که از مردم دوری می گزیند، همکار و تحت فرمان شیطان می شود.
حدیث 11
امام علی علیه السلام دراین باره می فرمایند:
«اِیاکُمْ والْفُرْقَهَ فَاِنَّ الشّاذَّ منَ النّاسِ للشَّیطانِ؛(1)
از تفرقه و اختلاف بپرهیزید، زیرا کسی که از مردم کناره گرفت و تنها گشت، از آن شیطان خواهد بود.»
نکته ها
1. کسی که از مردم کناره گیری می نماید و از آنها دوری می گزیند، هم گام با شیطان شده و شیطان او را از همۀ انسان های خوب جدا می کند و در مسیر خودش رهنمون می کند.
2. مسیر شیطان غیر از مسیر وحدت و هم گرایی است. شیطان می کوشد که در بین مسلمانان تفرقه و جدایی براندازد.
ص:21
ج) مفاخره و برتری جویی
از علل دیگر تفرقه مفاخره و برتری جویی است، که در لسان آیات و بسیاری از روایات به شدت از آن نهی گردیده است.
حدیث 12
امام علی علیه السلام در این زمینه می فرمایند:
«اَیهَا النّاسُ،... عرِّجُوا عنْ طَرِیقِ الْمُنافَرَهِ، و ضَعُوا تیْجَانَ الْمُفَاخَرَه؛(1)
ای مردم... از اختلاف و پراکندگی به درآیید و تاج تفاخر و برتری جویی را از سر بنهید.»
نکته ها
1. در اسلام اساساً مفاخره و برتری جویی از هر لحاظ و با هر ملاکی، مردود و غیر قابل ارزش گذاری است. ملاک ارزشمندی در اسلام فقط تقوای الهی می باشد.
2. برتری جویی علاوه بر این که از لحاظ اخلاقی یکی از رذایل محسوب می گردد، از لحاظ اجتماعی موجب اختلاف و تفرقه می گردد.
د) گوش به فریب کاری شیطان
یکی از عوامل تأثیرگذار تفرقه، گوش دادن به وسوسه ها، زمزمه ها و فریب کاری های شیطان است.
حدیث 13
امام علی علیه السلام دراین باره می فرمایند:
«إِنَّ الشَّیطَانَ یسَنِّی لکُمْ طُرُقَهُ، ویرِیدُ أن یحُلَّ دینَکُمْ عقْدَهً عقْدَهً، و یعْطِیکُمْ بالْجَمَاعَهِ الْفُرْقَهَ، وبِالْفُرْقَهِ
ص:22
الْفِتْنَهَ. فَاصْدِفُوا عنْ نزَغَاتِهِ و نَفَثَاتِهِ؛(1)
همانا شیطان راه های خود را به شما آسان جلوه می دهد، تا گره های محکم دین شما را یکی پس از دیگری بگشاید و به جای وحدت و هماهنگی، بر پراکندگی شما بیفزایند و در پراکندگی شما را دچار فتنه گرداند، از وسوسه ها و فریب کاری های شیطان روی گردانید.»
نکته ها
1. شیطان همواره در پی اختلاف و تفرقه افکنی است و از این راه می تواند به مقصد خود نائل گردد.
2. وسوسه ها و فریب کاری های شیطان مبنی بر تفرقه است و از تفرقه، فتنه را نتیجه می گیرد.
3. راه مبارزه با شیطان گوش ندادن به وسوسه ها و فریب کاری های او و در مقابل تلاش به هماهنگی و هم گرایی است.
ه) تحقیر و تذلیل برادر مسلمان
از دیگر عوامل تفرقه، تحقیر و خوار شمردن و ظلم به برادر مسلمان است. رسول خدا صلی الله علیه و آله به شدت از ظلم و تحقیر و خوار شمردن نهی نموده است.
حدیث 14
در حدیثی پیامبراکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند:
«المُسلِمُ اَخُ المُسلِمِ، لآیَظلِمُهُ و لایَخْذُلُهُ و لایَحقِرُهُ؛(2)
مسلمان برادر مسلمان است، نه به او ظلم می کند ونه او را خوار و ذلیل می شمارد و نه تحقیرش می کند.»
نکته ها
1. بین مسلمانان اخوت و برادری برقرار است.
ص:23
2. روح اخوت و برادری با ظلم و تحقیر و خوارشماری سازگاری ندارد.
3. در جامعه ای که ظلم و تحقیر رایج می گردد، دل ها نسبت به هم دیگر غیر مهربان و بدبین است و در نتیجه آن جامعه به اختلاف و تفرقه کشیده می شود؛ لذا ظلم و تحقیر و خوار شمردن یک دیگر، موجب نفاق و علت تفرقه است.
3- موانع وحدت
الف) کینه توزی
یکی از موانع خطرناک وحدت که موجب اختلاف و زوال هم دلی می گردد، کینه توزی و ترک برادر مسلمان به قصد دشمنی و عداوت است.
حدیث 15
حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند:
«لاَتَبَاغَضُوا و لا تحَاسَدُوا و لاَتَدَابَرُوا و کُونُوا عبَادَ اللهِ إخوَاناً و لایَحِلُّ لمُسلِمٍ أن یهجُرَ اخَاهُ فَوقَ ثَلاثَهَ ایّامٍ؛(1)
نسبت به یک دیگر بغض و حسد نداشته باشید و بر هم دیگر پشت نکنید، بلکه بنده خدا و برادر دینی باشید و برای هیچ مسلمانی جایز نیست که بیش از سه روز متوالی برادر دینی اش را به قصد کینه و عداوت ترک نماید.»
نکته ها
1. بغض و حسد از خصایص و رذایل نفسانی بوده و موجب روی گردانی مؤمنان از هم دیگر و در نتیجه باعث اختلاف و تفرقه می گردد.
2. ممکن است بین دو نفر مسلمان بر اثر عواملی، دل گیری و
ص:24
ناراحتی پیدا شود، ولی نباید مسلمانان این ناراحتی را دامن زده و به کینه و عداوت درازمدت تبدیل کنند.
3. در اسلام از کینه توزی و ادامه دادن مسائل اختلاف برانگیز، که از موانع وحدت و هم دلی به شمار می رود، به شدت نهی شده است.
ب) سوءظن و بدفهمی
از دیگر موانع وحدت سوء ظن، گمان باطل، کج فهمی و برداشت بد می باشد.
حدیث 16
رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند:
«اِیَّاکُم و الظَّن فَإنّ الظَّنَّ اکذَبُ الحَدِیثِ و لاَتَحَسَّسُوا و لاَ تجَسَّسُوا و لاَ تنَاجَشُوا و لا تحَاسَدُوا و لاَتَبَاغَضُوا و لاَتَدابَرُوا و کُونُوا عبَادَ اللهِ إخوَاناً؛(1)
از ظن و گمان پرهیز کنید، زیرا ظن، دروغ ترین سخن است. به دنبال عیب جویی و جاسوسی یک دیگر نباشید و در معاملۀ با یک دیگر مکر و حیله ننمایید و نسبت به یک دیگر حسد نبرید و با یک دیگر بغض و کینه نداشته باشید و به یک دیگر پشت نکنید، بندگان خدا و برادران دینی یک دیگر باشید.»
نکته ها
1. نکته های اخلاقی، فردی و اجتماعی زیادی در حدیث شریف می باشد. صریح ترین نکته این است که سوء ظن، عیب جویی، حسادت، بغض و کینه و روی گردانی نسبت به همدیگر، از موانع وحدت، اخوت و بندگی خدا محسوب می شود.
2. یک فرد مؤمن و مسلمان به امری که یقین حاصل ننموده، نباید ترتیب اثر دهد و آن را منشأ تصمیم گیری و عملکرد خود قرار دهد.
ص:25
3. سوء ظنّ و گمان، همواره انسان را به خطا رهنمون می کند، زیرا در ذات گمان، سخن دروغ نهفته است.
4. سوء ظنّ، عیب جویی، حسادت، بغض و کینه و روی گردانی نسبت به همدیگر، مخالف روح بندگی خدا و همدلی و اخوت می باشد.
5. راه وحدت و اخوت، از مسیر اعتماد به هم دیگر و حسن ظنّ می گذرد.
6. بندگی خداوند، با همدلی و اخوت، رابطه وثیق و تنگاتنگی دارد.
ج) جهل و نادانی
یکی از موانع وحدت، جهل امت اسلامی است. مسلمانان اگر نسبت به هم دیگر شناخت پیدا کنند و از سر صدق و علم سخن بر زبان برانند و از جعلیات و گزافه گویی نسبت به هم دوری گزینند، اختلاف و تفرقه در آنها به حداقل رسیده و یا از بین خواهد رفت.
حدیث 17
امام علی علیه السلام می فرمایند:
«لَو سکَتَ الجَاهِلُ ما اختَلَفَ النَّاسُ؛(1)
اگر نادان خاموشی می گزید، مردم دچار اختلاف نمی شدند.»
نکته ها
1. جهل و نادانی باعث بدبختی، اختلاف و تیره روزی مردم است.
2. اگر امور به دست عالمان و دانشمندان آگاه و بیدار سپرده شود، وحدت و همدلی در جامعه حکم فرما می شود.
3. کسانی که در جامعه به تفرقه و اختلاف دامن می زنند، جاهل و نادان هستند، حتی اگر جامۀ علم و دانش به تن کرده باشند.
ص:26
4- ضرورت و اهمیت وحدت اسلامی
الف) عدم وحدت، موجب گسستن از اسلام
ضرورت و اهمیت وحدت جامعه اسلامی به حدّی است، که اگر کسی از آن دوری گزیند، در واقع از اسلام گسسته است.
حدیث 18
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند:
«مَنْ فَارَقَ الْجَمَاعَهَ شِبْراً خلَعَ ربْقَهَ الِاسْلَامِ منْ عنُقِهِ؛(1)
هر که یک وجب از جماعت دور شود، طوق مسلمانی از گردن خود بردارد.»
نکته ها
1. دین مقدس اسلام برای اجتماع اهمیت فوق العاده قائل است. این دین یک آیین فردی و صرفاً عبادی نیست، بلکه به امور و مسائل اجتماعی و سیاسی نیز پرداخته است.
2. اجتماع و وحدت جامعۀ اسلامی، به اندازه ایمان و اعتقاد یک فرد مسلمان اهمیت دارد، به نحوی که دوری از اجتماع به معنی دوری و خروج از اسلام محسوب می شود.
3. کسانی که به بهانه های مختلف از وظایف و مسئولیت های اجتماعی شانه خالی می کنند و انزوا و گوشه گیری اختیار می نمایند، از نظر اسلام پسندیده و مورد قبول نیستند.
ب) وحدت، موجب شوکت و قدرت
حدیث 19
در کلام دیگری حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند:
ص:27
«وَ هُم یَدٌ علَی مَن سوَاهُم؛(1) همۀ مسلمانان ید واحده و یک قدرت متشکل علیه دشمنان خود هستند.»
نکته ها
1. وحدت، موجب شوکت و قدرت مسلمانان می گردد و اجتماع بزرگ اسلامی مانور عظیمی است که پشت دشمنان و بدخواهان را به لرزه در می آورد.
2. مسلمانان در قبال بیگانگان (مَن سوَاهُم) باید متّحد و با شوکت و قدرت ظاهر شود.
3. رمز این شوکت و قدرت در برابر بیگانگان، همان وحدت و هم بستگی در میان خود می باشد.
ج) دست خدا با جماعت
از نشانه های بارز وحدت اسلامی این است که دست خداوند با جماعت است و شیطان با کسی همراه است که با جماعت ناسازگار باشد.
حدیث 20
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند:
«یَدُ اللّهِ علَی الجَماعَهِ و الشَّیطانُ معَ من خالَفَ الجَماعَهَ یرکُضُ؛(2)
دست خدا بر سر جماعت است و شیطان با کسی همراه است که با جماعت ناسازگار باشد.»
نکته ها
1. شاید منظور از تعبیر «دست خدا» قدرت الهی، امداد حضرت حق و یا تأیید حق تعالی باشد.
2. همراهی شیطان با کسی که با جماعت ناسازگار باشد، به معنای انصراف او از جاده حق و صراط مستقیم الهی است.
ص:28
3. وحدت و همراهی با جماعت، موجب اعطای قدرت و امداد از طرف حضرت حق است و ناسازگاری با جماعت باعث شادمانی دشمن الهی و همراهی با شیطان و جنود او است.
حدیث 21
امام علی علیه السلام نیز دراین باره می فرمایند:
«وَ الْزَمُوا السَّوادَ الاَْعْظَمَ فَاِنَّ یَدَ اللّهِ معَ الْجَماعَهِ و اِیّاکُمْ و الْفُرْقَهَ؛(1)
همراه توده مردم باشید زیرا دست خدا با جمعیت است و از جدایی و پراکندگی بپرهیزید.»
نکته ها
1. قدرت و شوکت با جماعت است و ذلت و هلاکت با تفرقه و اختلاف.
2. قدرت و شوکت جماعت و هماهنگی و وحدت آنها منشأ امداد الهی و تأیید حضرت حق دارد.
3. ذلت و خواری تفرقه، منشأ غیرالهی و ریشه در اختلاف دارد.
د) لزوم شرکت در جماعت
شرکت در جماعت مسلمین و هماهنگی و اتحاد با آنها، از مسائل مهمی است که در دین مقدس اسلام به آن توصیه جدی صورت گرفته است و دوری و جدایی از جماعت مسلمانان به شدت نهی گردیده است.
حدیث 22
رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند:
«تلْتزٍمُ جماعَهَ المُسلمینَ و امَامَهُم، قلتُ (حذیفه بن یمان): فإن لم یکُن لهُم جماعهٌ و لا امامٌ؟ قال: فَأعتزِل تلکَ الفِرقَ کلَّها؛(2)
رسول خدا صلی الله علیه و آله در پاسخ یکی از اصحاب خود می فرمایند: در شرکت به جماعت
ص:29
مسلمین و پیشوای آنها ملتزم باش. آن صحابی می گوید: اگر در بین آنها اتحاد و هماهنگی و جماعت و امامی نباشد، چه کنم؟ حضرت می فرمایند: از همه آن فرقه ها دوری و عزلت بگزین.»
نکته ها
1. مسلمان ها باید به وحدت و جماعت شان ملتزم باشند.
2. همه در اطراف امام و پیشوای شان جمع شوند.
3. از تفرقه و جدایی بپرهیزند.
4. جامعه ای را که اتحاد نداشته و در اطراف امامی گرد نیامده اند، باید مورد ترک و عزلت قرار دهند.
5- تلاش برای وحدت و حفظ آن
الف) حفظ پیمان پیوند
مسلمانان دارای یک پیمان مبنی بر پیوند و هم بستگی در میان خود می باشند و باید همگان در حفظ آن بکوشند.
حدیث 23
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:
«ذِمّةُ المُسلِمینَ واحِدهٌ یسعَی بها ادنَاهُم؛(1) همۀ مسلمانان دارای یک پیوند و یک پیمان هستند؛ حتی ضعیف ترین آنها هم باید تلاش کند.»
نکته ها
1. مسلمانان دارای پیمان برادری و برابری هستند.
2. در حفظ این پیمان باید همگی بکوشند؛ حفظ وحدت وظیفه همگانی و عمومی است و حتی کسانی
ص:30
که تصور می کنند تلاش آنها ثمری ندارد، باید از کوشش در این جهت فروگزاری نکنند.
3. در مسائل اجتماعی همه مسئولند، کسی نمی تواند به هر بهانه ای وظیفه اش را به عهده دیگری بیندازد.
ب) حفظ جماعه و پرهیز از تفرقه
هم بستگی اجتماعی از مسائلی است که دین اسلام به شدت روی آن حساسیّت به خرج داده و بارها پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله دربارۀ وحدت و حفظ آن تأکید ورزیده اند.
حدیث 24
در حدیثی پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله می فرمایند:
«أیّهَا النَّاسُ! علَیکُم بالجَمَاعَهِ و إیاکُم و الفُرقَهُ؛(1) ای مردم! بر شما باد به جماعت و بپرهیزید از جدایی.»
نکته ها
1. از تعابیر و لحن حدیث شریف استفاده می شود، که حفظ جماعت (وحدت) و ارتباط اجتماعی بین مسلمانان، اهمیت فوق العاده ای دارد، زیرا تفرقه و دوری از اجتماع با لحن تحذیر بیان گردیده است.
2. ممکن است دستور به حفظ وحدت و دوری از تفرقه یک امر ارشادی و برای سامان بخشی به امور اجتماعی مسلمانان باشد و نیز احتمال دارد امر مولوی و تکلیف بخش برای امت محسوب شود. با توجه به احادیث دیگر که خروج از جماعت را گسستن از اسلام می داند،(2) احتمال اخیر بعید به نظر نمی رسد.
ص:31
حدیث 25
در حدیث دیگر امام علی علیه السلام می فرمایند:
«اَلْزِمُوا الْجَماعَهَ و اجْتَنِبُوا الْفُرْقَهَ؛(1) به جماعت روی آورید و از تفرقه و جدایی بپرهیزید.»
نکته ها
1. حفظ جماعت و وحدت یک امر الزامی و واجب است.
2. پرهیز از تفرقه نیز به عهده مسلمانان یک الزام و تکلیف است و همه موظف به ترک آن می باشند.
ج) حفظ ارتباطات و دوری از قطع رابطه
حدیث 26
امام علی علیه السلام در حدیثی، به ارتباط بین مسلمانان و بخشش به هم دیگر را تأکید نموده و از پشت کردن و دوری گزیدن از یکدیگر به شدّت نهی کرده است:
«عَلَیکُم بالتَّواصُلِ و التَّباذُلِ و ایاکُم و التَّدابُرَ و التَّقاطُع؛(2)
بر شما باد به ارتباط و بخشش به یک دیگر و دوری گزیدن از جدایی و پشت کردن به یک دیگر.»
نکته ها
1. ارتباط و بخشش با همدیگر، موجب وحدت و همدلی می گردد.
2. پشت کردن و دوری گزیدن از یکدیگر باعث دلگیری و تفرقه می شود.
ص:32
3. مسلمانان در ارتباطاتشان با هم دیگر باید دقت کنند و نباید با عدم ارتباط و دوری گزیدن از هم دیگر باعث ایجاد خلأ در بین آنها شوند و زمینه تفرقه را مهیا سازند.
د) لزوم وحدت عملی و رفتاری
لزوم وحدت و همدلی فقط در نظر و اندیشه نیست، بلکه در مقام رفتار نیز باید این خصلت پسندیده و لازم را عملاً نشان داد.
حدیث 27
امام علی علیه السلام در این زمینه می فرماید:
«... ایَّاکُم و التّفَرُّق فَإذَا نزَلْتُم فَانزِلُوا جمِیعاً و إذَا ارْتَحَلْتُم فَارْتَحِلُوا جمِیعاً؛(1)
از تفرقه و جدایی بپرهیزید، سپس هرگاه در جایی فرود آمدید، همگی فرود آیید و هرگاه کوچ کردید، باهم کوچ کنید.»
نکته ها
1. مسلمانان باید در همه رفتارهای خود وحدت اجتماعی را مدِّ نظر قرار دهند.
2. رفتارهای وحدت آفرین که در ظاهر جزئی و کوچک هستند، می توانند موجب وحدت و دوری از تفرقه گردد.
3. مسلمانان در حرکت و سکون و در صلح و جنگشان باید هماهنگ و همگام باشند. آنگاه که می ایستند همه باهم بایستند و آنگاه که حرکت می کنند دسته جمعی حرکت نمایند. آنگاه که با کسی در صلح و سلم به سر می برند همه به آن پایبند باشند و زمانی که با دشمنی در جنگ و ستیز هستند، همه به پشتیبانی یکدیگر بکوشند.
ص:33
ه -) لزوم حفظ وحدت برای بقا
با توجه به این که استکبار و اربابان قدرت و ثروت، دندان طمع تیز کرده و هر لحظه ممکن است ضعفا را پاره پاره کرده و طعمه خود سازند، برای بقا و حفظ حیات خود نیاز به حفظ وحدت و شوکت و هم بستگی داریم.
حدیث 28
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله با یک تمثیل زیبا می فرمایند:
«عَلَیکَ بالجَمَاعَهِ، فَإنَّمَا یأکُلُ الذِّئبُ القَاصِیهَ؛(1)
با جماعت همراه شو، زیرا گرگ، گوسفند دور مانده را می خورد.»
نکته ها
1. این حدیث شریف چه قدر زیبا دنیای امروز ما را به تصویر می کشد. در دنیای گرگ و میش امروزی، اگر یک لحظه غفلت کنی و از جمع جدا شوی، همان لحظه طعمۀ گرگ های قدرت و ثروت و... خواهی شد.
2. در جماعت و وحدت، قدرت و شوکتی نهفته است که هیچ دندان تیزی جرأت حمله و نفوذ به آن را ندارد.
3. در جماعت و هم بستگی، امنیتی بیشتر برای زیستن وجود دارد و در اختلاف و تفرقه امیدی به زیستن و یا دست کم بهتر زیستن وجود ندارد.
و) حفظ آداب و اعتقاد جماعت
تلاش برای تحقق و حفظ وحدت، گاهی موجب می گردد که انسان از برخی آداب و اخلاق و حتی اعتقاد خود به دلیل مصلحت و وحدت و هماهنگی با جمع، دست بردارد.
ص:34
حدیث 29
زید شحام از امام صادق علیه السلام نقل کرده است، که آن حضرت فرمودند:
«خَالِقُوا النَّاسَ باَخلاقِهِم، صلّوا فِی مسَاجِدِهِم وعوِدُّوا مرضَاهُم واشْهَدُوا جنَائِزَهُم وان اسْتَطَعْتُم أن تکُونُوا الائِمَّه والمُؤذّنِین فَافْعَلُوا فَانّکُم اذَا فَعَلتُم ذلکَ قالُوا هؤُلاءِ الْجَعْفَرِیه رحِمَ اللّهُ جعفراً ما کَانَ احسَنَ ما یؤدِّب اصحابَه واذَا ترکتُم ذلکَ قالُوا هؤلاءِ الجَعفریه فعَلَ اللّهُ بجَعْفَرِ ما کَان اسوء ما یؤَدّب اصحَابَه؛(1)
با مردم با رفتار خودشان رفتار کنید، در مساجدشان نماز بخوانید، از مریض های شان عیادت کنید، جنازه های شان را تشییع نمایید اگر امکان داشت که امام جماعت و یا مؤذن شدید، براساس اعتقاد آنها رفتار نمایید، زیرا اگر این گونه رفتار نمودید، خواهند گفت: آنها جعفری هستند، خداوند جعفر را رحمت کند، اصحابش را به چه آداب نیکو آراسته است و اگر برخلاف آن عمل نمودید، خواهند گفت که آنها جعفری هستند، خداوند با جعفر آن گونه رفتار کند، اصحابش را به چه آداب بدی آراسته است.»
نکته ها
1. به علت مصلحت و تحقق وحدت و هماهنگی با جماعت، می توان تقیه نمود.
2. دلیل این تقیه، نه ترس و نه امر دیگری است، بلکه صرفاً تخلّق به آداب و نیکو داشتن مقام جماعت و ضرورت وحدت در جامعه اسلامی است.
3. تمام رفتار مأمومان به امام نسبت داده می شود. بنابراین شیعیان در رفتار و عمل کردهای شان باید متوجه باشند که زمینه سوءنیت و رفتار بد را برای دیگر فِرق مهیا نسازند.
ص:35
4. مسلمانان دست کم برای حفظ مصلحت و تحقق وحدت، باید در امور روزمره هم دیگر کمک نمایند. در مساجد هم دیگر نماز بخوانند، از مریض های یک دیگر عیادت کنند و بر تشییع جنازه های شان نیز حضور به هم رسانند. این گونه رفتارها علاوه بر دستور مستقیم دینی، یک امر اخلاقی و پسندیده عرفی نیز است، که موجب هم گرایی و وحدت بیشتر می گردد.
ز) تلاش و دل سوزی برای تحقق وحدت
مسلمانان اگر می خواهند به وحدت و هم دلی واقعی دست یابند، باید همه باهم در راه رسیدن به وحدت و تحقق آن تلاش و دل سوزی نمایند.
حدیث 30
امیرمؤمنان علیه السلام خطاب به ابو موسی اشعری می فرمایند:
«وَ لَیسَ رجُلٌ - فَاعْلَمْ - أَحْرَصَ علَی جمَاعَهِ أُمَّهِ محَمَّدٍ صلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ و سلَّم و أُلْفَتِهَا منِّی، أَبْتَغِی بذلِکَ حسْنَ الثَّوَابِ، وکَرَمَ الْمَآبِ؛(1)
پس بدان در امت اسلام، هیچ کس همانند من وجود ندارد که به وحدت امت محمد صلی الله علیه و آله و به انس گرفتن آنان به هم دیگر، از من دل سوزتر باشد. من در این کار پاداش نیک و سرانجام شایسته را از خدا می طلبم.»
نکته ها
1. صرف خواستن و سخن گفتن از وحدت برای رسیدن به آن کافی نیست، باید برای به دست آوردن و تحقق وحدت، تلاش و دل سوزی به خرج داد.
2. در تلاش دل سوزانه برای تحقق وحدت، نباید از کسی امید و توقع پاداش داشت، فقط این کار را برای خدا و به امید پاداش شایسته او انجام داد.
3. تلاش برای وحدت یک امر معنوی و دارای پاداش الهی است.
ص:36
ح) تفرقه افکنی، بدترین تلاش
مسلمان ها باید در راه رسیدن به وحدت و دوری از تفرقه تلاش نمایند. بدترین تلاش ها، کوششی است که در راه تفرقه و جدایی انداختن بین دو یا چند نفر انجام می گیرد.
حدیث 31
امام علی علیه السلام دراین باره می فرمایند:
«بِئْسَ السَّعْی التَّفْرِقَهُ بینَ الاْلَیفَینِ؛(1) بدترین تلاش، جدایی انداختن میان دو دوست است.»
نکته ها
1. تلاش در جهت وحدت امری شایسته و در جهت جدایی انداختن و تفرقه، امری مذموم و ناشایسته است.
2. انسان ها باید بکوشد که مناسبات بین دو دوست را مستحکم نماید، نه این که با تفرقه افکنی و اختلاف انگیزی روابط آنها را در هم ریخته و به جدایی بکشاند.
3. همه افراد جامعه و کلیۀ مسلمانان در حکم دوست هستند
«المؤمنون اخوه» ؛ لذا تیره سازی روابط بین مسلمانان در یک جامعه بدترین تلاش محسوب می گردد.
6- آثار وحدت
الف) تعاون و همکاری
از مهم ترین آثار وحدت این است که مسلمان ها با وحدت و هم دلی می توانند تکیه گاه و معاون هم دیگر باشند و هم چون بنیانی مرصوص و
ص:37
استوار، هم دیگر را استحکام بخشند و با تکیه بر یک دیگر در برابر تهدیدهای بیگانگان و بحران های داخلی ایستادگی کنند.
حدیث 32
پیامبرخدا صلی الله علیه و آله می فرمایند:
«المُؤمِنُ للمُؤمِنِ کَالبُنیان المَرصُوص یشُدُّ بعضُهُ بعضًا؛(1)
مؤمن نسبت به مؤمن مانند بنای استواری است که اجزای آن، یک دیگر را استحکام می بخشند.»
نکته ها
1. وحدت و هم دلی، استحکام و استواری می بخشند، برخلاف تفرقه که ذلت و سستی به دنبال دارد. بنایی که براساس هم بستگی و هم دلی بنا شده است، استوار و مستحکم می باشد، ولی بنایی که با شک و بدگمانی و گسستگی پایه ریزی می شود، هر لحظه ممکن است فرو بریزد.
2. مؤمنین هم چون اجزای یک مجموعۀ منسجم، باید همکار و تکیه گاه هم باشند و در سختی ها و مشکلات هم دیگر را یاری رسانند.
3. وحدت و هم بستگی هم چون دژی تسخیرناپذیر است، اما اگر اختلاف و تفرقه در آن رخنه کند، از استحکام و استواری اش کاسته می شود.
ب) وحدت مایه رحمت
از آثار مهم وحدت رحمت و از نتایج زیان بار اختلاف و تفرقه عذاب دردناک الهی است.
ص:38
حدیث 33
رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند:
«ألجَمَاعَهُ رحمَهٌ والفُرقَهُ عذَابٌ؛(1) جماعت (وحدت)، مایه رحمت و تفرقه موجب عذاب است.»
نکته ها
1. در جماعت و وحدت، رحمت و گشایش است و درهای لطف و رحمت الهی به واسطه این هم بستگی و هم دلی گشوده می شود.
2. این رحمت می تواند رحمت و نعمت های مادی باشد که در دنیا موجب توسعه و گسترش اقتصادی، شکوفایی علمی و فرهنگی گردد و نیز می تواند رحمت الهی در آخرت و بخشش و غفران پروردگار باشد.
3. تفرقه موجب عذاب و بدبختی است. این بدبختی می تواند عذاب دردناک الهی در آخرت باشد و یا عذاب و رنج دنیوی باشد که در معیشت و امور دیگر دنیوی به سختی و مشقت گرفتار شود.
ج) امداد الهی در سایه وحدت
از آثار مهم وحدت و هم بستگی جامعه اسلامی این است، که امداد الهی شامل افراد و جوامع متحد می گردد و آنها را قدرتمند و صاحب نفوذ و نیرومند می کند.
حدیث 34
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند:
«یَدُ اللهِ علَی الجَمَاعَهِ؛(2) دست خدا بر سر جماعت است.»
ص:39
نکته ها
1. منظور از «ید» قدرت و مدد الهی است، که جامعه متحد می تواند از آن بهره مند شود.
2. این توانایی و مدد الهی در ساحات مختلف زندگی می تواند تجلی یابد، از قبیل: قدرت نظامی، سیاسی، اقتصادی و غیره.
3. جامعه ای که متحد و هماهنگ باشد، جامعه ای قدرتمند، پیشرفته و توسعه یافته از لحاظ نظامی، سیاسی، اقتصادی و... خواهد بود.
4. جامعه ای که هم دلی و هم بستگی در آن جامعه حاکم نیست، جامعه ای ضعیف، ذلیل، متفرق و در هم کوبیده خواهد بود.
د) قدرت و تسلط
یکی از آثار مهم وحدت، قدرت و تسلط بر دیگران است.
حدیث 35
امام علی علیه السلام در خطاب به اصحاب خود و نکوهش آنان جهت کندی و رکود در جهاد و مخالفت با امر رهبری، می فرمایند:
«وَإنّی واللّهِ لاَظنُّ ان هؤُلاءِ القَوْمَ سَیُدالُونَ مِنْکُمْ باجْتِماعِهِمْ علی باطِلِهِمْ وتفَرُّقِکُمْ عن حقِّکُمْ؛(1)
به خدا سوگند من یقین دارم که آنان (مزدوران معاویه)، به دلیل اتحادشان بر باطل و تفرقه شما بر حق، به زودی بر شما مسلط خواهند شد.»
نکته ها
1. نتیجه اتحاد و هم بستگی، قدرت و تسلط بر طرف مقابل است.
2. بدون توجه به حقانیت و صواب بودن موضع افراد و جامعه، اگر
ص:40
وحدت در بین افراد یک جامعه حاکم باشد، نتیجه آن قدرت و تسلط بر دیگران - کسانی که در بین خودشان اختلاف و تفرقه دارند - می باشد.
3. تفرقه و اختلاف در بین یک گروه و یا یک جامعه، آنان را سست و ضعیف و در نتیجه نابود خواهد ساخت.
7- نتایج تفرقه
الف) دین زدایی ثمرۀ اختلاف
از آثار بسیار خطرناک و زیان بار اختلاف، دین زدایی و ستردن تقدس از دین است.
حدیث 36
رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند:
«أَلاَ ان فِی التَّبَاغُضِ الحَالِقَهَ لاَ أَعنِی حالِقَهَ الشَّعرِ و لکِن حالِقَهَ الدَّین؛(1)
آگاه باشید که در دشمنی ها، ستردن و تراشیدن نهفته است، اما نه تراشیدن مو، بلکه ستردن دین.»
نکته ها
1. اختلاف و تشتت، حالت تقدس و حرمت دین را از بین می برد و موجبات تقدس زدایی و دین گریزی را فراهم می سازد.
2. دین زدایی از طرف مؤمنان نیز انجام می پذیرد، بدون این که خود به نتیجه عمل کردشان آگاه باشند و آن تفرقه و دشمنی با یک دیگر است.
3. نخستین جرقه های دین زدایی از طرف مؤمنان به واسطه تفرقه و اختلاف با یک دیگر کلید می خورد و سپس ممکن است با شعله ور سازی از طرف بیگانگان این فرایند سرعت بگیرد.
ص:41
4. اگر با وحدت و هم دلی دژ تسخیرناپذیر ایمان حفظ شود، هیچ کسی توانایی نفوذ و انجام عملیات خراب کاری از قبیل دین زدایی را نخواهد داشت.
ب) چیرگی باطل بر حق
یکی از آثار و پیامدهای اختلاف و عدم وحدت، پیروزی گروه باطل بر طائفه حق است.
حدیث 37
رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند:
«مَا اختُلِفَ أمَّهٌ بعدَ نبِیّهَا الاّ ظهَرَ أهلُ باطِلِهَا علی اهلِ حقِّهَا؛(1)
هیچ امتی پس از پیامبرشان، اختلاف نکردند مگر آن که گروه باطل بر حق گرایان چیره شدند.»
نکته ها
1. باطل همیشه از گرد و غبار تشتت و اختلاف سوءاستفاده می کند و از آب گل آلود ماهی می گیرد.
2. با وحدت و هم دلی و هم بستگی می توان جلو باطل را سد کرد؛
3. در صورت بروز اختلاف، آن که برنده می شود و پیروز میدان می گردد، باطل است، نه حق.
4. همواره حق با اکثریت نیست، ممکن است که گروه باطل بر اثر اختلاف و تفرقه سوءاستفاده کرده، بنیۀ خود را قوی و تشدید نموده و بر جمعیت خود افزوده باشد.
ج) مرگ جاهلی
از آثار زیان بار اختلاف و جدا شدن از جماعت (وحدت) مسلمانان و رسیدن مرگ در همین حالت، عدم اعتقاد به دین مقدس اسلام و مرگ جاهلی است.
ص:42
حدیث 38
پیامبراعظم صلی الله علیه و آله می فرمایند:
«مَن فَارَقَ الجَمَاعَهَ (شبرًا) مَاتَ میتَهً جاهلیّهً؛(1) هرکس از گروه (مسلمانان) جدا شود، بر مرگ جاهلیت بمیرد.»
نکته ها
1. از نظر اسلام، اختلاف به حدی ناپسند و مردود است، که عامل به آن جاهل و غیر آشنا به اسلام قلمداد می شود.
2. اساس اسلام وحدت و جماعت است، زیرا مرگ کسی که در حالت تفرق و جدایی از گروه مسلمانان اتفاق بیفتد، مانند مرگ دوران جاهلیت است، یعنی: «گویی اسلام به گوش او نرسیده است».
د) اختلاف، موجب هلاکت
همان طور که وحدت، موجب تقویت و قدرت می گردد، اختلاف نیز باعث هلاکت، ضعف و نابودی می گردد.
حدیث 39
پیامبراعظم صلی الله علیه و آله می فرمایند:
«لاتَختَلِفُوا فَاِنَّ من کَانَ قبلَکُم اختَلَفُوا فَهَلکُوا؛(2) اختلاف نکنید (در میانتان تفرقه نباشد)، آنان که قبل از شما بودند اختلاف کردند و هلاک شدند.»
نکته ها
1. اتحاد و هم بستگی موجب تقویت و نیرومندی می گردد، دامن زدن به اختلافات موجب تفرقه و - چنان که روشن است - تفرقه باعث از بین
ص:43
رفتن قدرت و سلطه فردی و اجتماعی و در نتیجه هلاکت می شود.
2. تقویت و شکوفایی یک جامعه و یا ذلت، خواری و هلاکت آنان، به دست خودشان می باشد.
3. جوامع اسلامی باید از گذشتگان عبرت بگیرند. این سنت الهی است که اختلاف، نتیجه اش هلاکت و بدبختی است و اگر کسی دچار آن گردد، ناگزیر باید انتظار نتیجه را نیز بکشد.
4. هلاکتی که در این جا پیش بینی شده ممکن است، دنیوی باشد و ذلت و خواری اجتماعی را در پی داشته باشد، ممکن است هلاکت اخروی باشد و رنج و عذاب آخرتی را نیز به دنبال آورد.
ه) تفرقه موجب عذاب
یکی از نتایج زیان بار اختلاف و تفرقه، عذاب دردناک الهی است.
حدیث 40
رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند:
«ألجَمَاعَهُ رحمَهٌ والفُرقَهُ عذَابٌ؛(1) جماعت (وحدت)، مایه رحمت و تفرقه، موجب عذاب است.»
نکته ها
1. تفرقه موجب عذاب و بدبختی است.
2. این عذاب می تواند عذاب دردناک الهی در آخرت باشد و می تواند عذاب و رنج دنیوی باشد که در معیشت و امور دیگر دنیوی به سختی و مشقت گرفتار سازد.
ص:44
2- اهمیت اتحاد، انسجام و سازگاری میان مسلمانان
اشاره
اسحاق ذاکری
مقدمه
وحدت و انسجام امت اسلامی ضرورتی است انکار ناپذیر که دارای ریشه قرآنی و مورد تأکید سنت اسلامی می باشد. توجه به اوضاع و احوال کنونی جهان اسلام، این ضرورت را به یقین دو چندان نموده و وظیفه نخبگان علمی و سیاسی جوامع اسلامی است که در راه تحقق اخوت و سازگاری میان امت اسلامی گام های عملی و اساسی بردارند. بر همین اساس رهبر معظم انقلاب اسلامی به عنوان ناخدای کشتی پرتلاطم امت اسلام در عصر حاضر، در پیامی عمومی، همه جوامع اسلامی را به اتحاد و انسجام اسلامی دعوت کردند و این دعوت خیرخواهانه ایشان به صورت عموم و خصوصاً در میان نخبگان علمی کشورهای اسلامی این زمینه را به وجود آورد که یک بار دیگر سنت اسلامی براساس ریشه های قرآنی و دستورهای نبی مکرم اسلامی و ائمه معصومین علیهم السلام و با رویکرد اتحاد و برادری میان مسلمانان، بازخوانی
ص:45
شود. ازاین رو بعد از تبیین اهمیت اتحاد و انسجام اسلامی در آیات قرآن کریم و سیره عملی پیامبرگرامی اسلام، به سیره گفتاری پیامبربزرگ اسلام صلی الله علیه و آله و اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام توجه شده و در این موضوع، احادیثی که بیانگر اهمیت و ضرورت اخوت و اصلاح میان مسلمانان است بازگو خواهد شد.
قرآن کریم، در آیات متعدد امت اسلامی را به انسجام و سازگاری فرا خوانده است و از نفاق و اختلاف میان مسلمانان برحذر داشته است مانند:(وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللّهِ جَمِیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا وَ اذْکُرُوا نِعْمَتَ اللّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنْتُمْ أَعْداءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْواناً وَ کُنْتُمْ عَلی شَفا حُفْرَهٍ مِنَ النّارِ فَأَنْقَذَکُمْ مِنْها)1 در آیه ای دیگر نیز فرموده اند:(إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَهٌ فَأَصْلِحُوا بَیْنَ أَخَوَیْکُمْ وَ اتَّقُوا اللّهَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ) .(1)
هم چنین خداوند متعال در آیات دیگر، مسلمانان را از تفرقه و اختلاف و نفاق میان شان برحذر داشته و برای جمعیتی که دنبال نفاق و اختلاف باشند، عذاب عظیم وعده داده است:(وَ لا تَکُونُوا کَالَّذِینَ تَفَرَّقُوا وَ اخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْبَیِّناتُ وَ أُولئِکَ لَهُمْ عَذابٌ عَظِیمٌ) .(2)
سیره عملی وگفتاری پیامبر بزرگ اسلام صلی الله علیه و آله نیز گویای اهمیت انسجام و اتحاد مسلمانان در نزد آن حضرت است، به گونه ای که حضرت در همان ابتدای تشکیل حکومت اسلامی در مدینه، به ساختن مسجد به عنوان محل اجتماع مسلمانان اقدام می کنند و در یکی دیگر از اقدام های مهم شان در راه تحقق اتحاد و انسجام میان مسلمانان، برنامه
ص:46
عقد اخوت میان انصار و مهاجر را به اجرا گذاشته اند
«اخی النبی بین اصحابه من المهاجرین و الانصار اخوین اخوین.»(1)
1- چهل حدیث در موضوع اتحاد و انسجام امت اسلامی
اشاره
با یک نگاه کلی و بررسی مختصر منابع روایی معتبر در نزد مذاهب اسلامی، می توان ادعا کرد احادیثی که مسلمانان را به الفت و اخوت و هم بستگی و هم یاری دعوت می کند و یا بیان کننده حقوق برادران دینی بر یک دیگر در زندگی اجتماعی است و یا به صورت کلی مسلمانان را به اتحاد و انسجام در مسائل سیاسی و دیگر عرصه ها دعوت می کند، در حد تواتر بوده و جای هیچ گونه شک و شبهه ای باقی نمی گذارد. از آن جا که در این گفتار مجال بررسی تفصیلی این موضوع نیست، به اختصار به چهل حدیث از پیامبراسلام صلی الله علیه و آله، و اهل بیت گرامی آن حضرت که در زیر مجموعه های زیر دسته بندی می شود، اشاره خواهد شد.
الف) اهمیت اتحاد و انسجام امت اسلامی و عدم تفرقه میان مسلمانان
حدیث 1
یکی از احادیثی که از پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و از طریق منابع روایی معتبره فریقین روایت شده است و بر اهمیت و ضرورت انسجام و یک پارچگی امت اسلامی دلالت می کند، این حدیث شریف است:
«إن المسلمین امه واحده من دون الناس»(2).
پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله در این حدیث شریف از مسلمانان، بدون در نظر گرفتن پیروان دیگر ادیان الهی
ص:47
به عنوان یک «امت» یاد کرده است. این مطلب بیان کننده این نکته است که مسلمانان براساس اعتقاد توحیدی و دیگر اصول مشترکی که دارند باید اتحاد و انسجام کافی را که لازمه «امت واحده» است، داشته باشند، چنان که در آیاتی از قرآن کریم نیز از مسلمانان به عنوان «امت» یاد شده است (وَ کَذلِکَ جَعَلْناکُمْ أُمَّهً وَسَطاً لِتَکُونُوا شُهَداءَ عَلَی النّاسِ)1 و در آیه دیگر خداوند متعال بر «توحید کلمه» و «کلمه توحید» تأکید کرده است:(إِنَّ هذِهِ أُمَّتُکُمْ أُمَّهً واحِدَهً وَ أَنَا رَبُّکُمْ فَاعْبُدُونِ)2 یعنی تمام مسلمانان براساس اعتقاد توحیدی که دارند که باید خدای واحد را پرستش کنند و خودشان نیز باید متحد و منسجم باشند تا امت واحده ای را تشکیل بدهند.
حدیث 2
حدیث دیگری که نه تنها مسلمانان را به اتحاد و انسجام و عدم اختلاف و افتراق دعوت می کند، بلکه راه و شیوه رسیدن به سعادت ابدی آنها را نیز تبیین می کند، حدیث «ثقلین» است در این حدیث شریف، پیامبرگرامی اسلام صلی الله علیه و آله نه تنها اتحاد و انسجام امت اسلامی را به اطاعت و پیروی از دستورهای «قرآن کریم» و «اهل بیت عصمت و طهارت» پیوند زده است بلکه سعادت و رستگاری ابدی مسلمانان را نیز در گرو متابعت از «قرآن کریم» و «اهل بیت» دانسته اند:
«انی ترکت فیکم ما ان تمسکتم به لن تضلوا بعدی، کتاب الله حبل ممدود من السماء إلی الارض وعترتی اهل بیتی ولن یفترقا حتی یردا علی الحوض فانظرو کیف تخلفونی فیهما؛(1)
من در میان شما چیزی به ودیعه گذاشتم
ص:48
که اگر بدان اخذ کنید پس از من هرگز گمراه نخواهید شد قرآن، کتاب خدا را که هم چون ریسمان از آسمان تا زمین امتداد یافته است، و عترتم (اهل بیتم) این دو هرگز از هم جدا نمی شوند تا کنار حوض کوثر به من ملحق شوند، پس بنگرید چگونه به جای من با آنها رفتار می کنید.»
این حدیث شریف به عبارات مختلف و از طریق منابع مختلف روایی نقل شده است در عبارت دیگری به نقل از پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله چنین آمده است: «من به زودی از جانب خداوند دعوت می شوم و اجابت خواهم کرد و من در بین شما دو ثقل (دو شیء گران بها) می گذارم؛ کتاب خدا و عترتم، کتاب خدا ریسمانی است ممتد که از آسمان تا زمین امتداد یافته و عترتم اهل بیت من هستند و خداوند لطیف و خبیر به من خبر داده که آنها از هم جدا نخواهند شد تا هنگامی که در کنار حوض کوثر به من رسند و بنگرید چگونه پس از من با آنها رفتار می کنید.»(1)
از امتیازات حدیث ثقلین نقل متواتر این حدیث در منابع معتبره فریقین است. چنان که علامه شرف الدین در این موضوع فرموده اند: «سنت صحیح که حکم به وجوب تمسک به ثقلین می کند متواتر است و به طور متضافر از بیست و چند نفر از اصحاب پیامبراسلام صلی الله علیه و آله رسیده است.»(2) و یا در مورد دیگر فرموده اند: «به این مطلب گروهی از دانشمندان بزرگ اهل تسنن اعتراف کرده اند. حتی ابن حجر پس از نقل حدیث ثقلین می گوید: «آگاه باش که حدیث لزوم تمسک به قرآن و
ص:49
عترت طرق فراوانی دارد و از بیست و چند نفر از اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله نقل شده است.»(1) سپس ابن حجر اضافه کرده است که: «طرق مبسوطی از این حدیث در شبهه یازدهم گذشت، در بعضی از آن طرق آمده است، که پیامبر صلی الله علیه و آله آن را در «حجه الوداع» در «عرفه» فرموده اند، در بعضی دیگر آمده که در مدینه هنگام بیماری در آن موقع که اتاقش مملو از اصحاب بود و در طریق دیگر رسیده است که در غدیرخم و در مورد دیگر است که پس از بازگشت از طائف همان طور که گذشت، فرموده است.»(2)
ابن حجر کلامش را چنین ادامه داده است: «اینها منافاتی باهم ندارد، زیرا مانعی ندارد که آن حضرت در تمام این موارد و موارد دیگر نیز این حقیقت را تکرار کرده باشد و این به دلیل اهمیتی است که در قرآن و عترت پاک او وجود دارد.»(3)
بنابراین حدیث «ثقلین» از نظر سندی، متواتر و در منابع معتبره فریقین نقل شده است. از نظر دلالتی هم حدیث شریف، با صراحت و به روشنی، تمام مسلمانان را به پیروی مطلق از کتاب خدا «قرآن کریم» و «اهل بیت» دعوت کرده است و اتحاد و انسجام امت اسلامی را در پیروی از آنها دانسته اند. نکته مهم دیگر که در بعضی از احادیث بر آن تأکید شده است، عدم تفکیک میان «قرآن کریم» و «اهل بیت» است؛ بدین معنا که تمسک و پیروی از «ثقلین» مانع از گمراهی و ضلالت است و فرد مسلمان به هر دو اینها باید متمسک شود، چنان که در فرازی از حدیث ثقلین طبق نقل طبرانی بر آن تأکید شده است:
«فلا تقدموهما ولاتقصرو
ص:50
عنهما فتهلکو ولاتعلموهم فانهم اعلم منکم؛ از آنها پیش نیافتید که هلاک می شوید و در مورد آنان کوتاه نیایید (از آنها عقب نمانید) که هلاک می شوید، به آنها چیزی نیاموزید که از شما داناترند.»(1)
حدیث 3
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید:
«فانتم (اهل البیت) اهل الله عزوجل الذین بهم تمت النعمه واجتمعت الفرقه وأتلفت الکلمه.»(2)
پیامبراسلام صلی الله علیه و آله در این حدیث شریف نیز جایگاه «اهل بیت» خویش را به خوبی تبیین کرده و در عظمت آنان فرموده اند: «شما اهل بیت، اهل الله هستید که به برکت شما، نعمت کامل گشته و پراکندگی برطرف شده و اتحاد کلمه پدید آمده است.»
به یقین، اهل بیت پیامبرگرامی اسلام صلی الله علیه و آله، از جایگاهی عظیم در میان اسلام دارند و مسلمانان از تمام فرق و مذاهب اسلامی، احترام و محبت خاصی برای اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله قائل اند. ازاین رو، تمسک به «اهل بیت» و پیروی از آنها، نقش مهمی در اتحاد و انسجام اسلامی دارد و علما و دانشمندان مسلمان که انگیزه تقریبی و اصلاحی داشته اند همواره بر محبت و پیروی از دستورات اهل بیت پیامبراسلام به عنوان یکی از راه های تقریب مذاهب اسلامی تأکید کرده اند.
حدیث 4
امام علی علیه السلام می فرماید:
«ایاکم و الفرقه فان الشاذ من الناس لشیطان کما ان الشاذ من الغنم للذئب؛(3)
از تفرقه و اختلاف بپرهیزید، چرا که
ص:51
هرکس از اجتماع دور بیافتد طعمه شیطان می شود و مثل گوسفند دور افتاده، طعمه گرگ است.»
امام علی علیه السلام در این حدیث شریف، با تمثیلی که آورده اند به روشنی جایگاه اتحاد و عدم تفرقه میان مسلمانان را تبیین کرده و بیان داشته اند که شیطان از نفاق و اختلاف میان مسلمانان بیشترین استفاده را می برد.
عمل کرد و گفتار امام علی علیه السلام در تاریخ سرنوشت ساز صدر اسلام، در موضوع اتحاد و انسجام میان امت اسلامی به گونه ای بوده است که از آن حضرت به عنوان اولین منادی وحدت امت اسلامی نام برده شده است و سیره عملی و گفتاری آن حضرت نیز مبتنی بر صیانت از اتحاد امت اسلامی بوده است: چنان که حضرت در نامه ای خطاب به ابوموسی اشعری می گوید:
«ولیس رجل - فاعلم - احرص علی جماعه امه محمد والفتها منی، إبتغی بذالک حس الثواب وکرم الماب؛(1) بدان هیچ کس به اندازه علی حریص به وحدت و اتحاد امت اسلامی نیست و هم چنین انسش نسبت به آن از من بیشتر نیست و من در این کار پاداش نیک و سرانجام شایسته از خدا می طلبم.»
در مورد دیگری، ابوسفیان بعد از جریان سقیفه خطاب به حضرت علی علیه السلام می گوید: «آیا شایسته است پایین ترین تیره های قریش در کسب قدرت از تو پیش بیافتند؟ به خدا قسم اگر بخواهی در حمایت از شما، مدینه را پر از سواران جنگی می کنم، دست خود را دراز کنید تا با شما بیعت نمایم.»
ص:52
پاسخ امام علی از این پیشنهاد ابوسفیان، به خوبی روشنگر اهمیت وحدت امت اسلامی در نزد امام است. حضرت در پاسخ به ابوسفیان می گوید: «ای ابوسفیان نه؛ تو همیشه به دنبال ضربه زدن به دین اسلام هستی و من هیچ نیازی به کمک تو که پیوسته با اسلام و مسلمانان خصومت داری ندارم.»(1)
بنابراین از بررسی گفتار و عمل کرد حضرت امام علی علیه السلام در طول حیات شان بعد از پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله این نکته به خوبی روشن می شود که معیار اصلی گفتار و حرکت های آن حضرت در مواجهه با حوادت جامعه اسلامی آن روز، حفظ وحدت امت اسلام و در سایه آن حفظ دین اسلام بوده است و این مسئله، بیانگر اهمیت وحدت و اتحاد در جامعه اسلامی است.
حدیث 5
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید:
«ما اختلف امه بعد نبیها إلا ظهر أهل باطلها علی أهل حقها؛(2)
هیچ امتی پس از پیامبرشان اختلاف نکردند، مگر آن که گروه باطل بر حق گرایان چیره و مسلط شدند.»
پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله، در این حدیث شریف - با یادآوری سرنوشت امت های گذشته که با هم اختلاف کردند و در نتیجه از مسیر حق منحرف شدند و اهل باطل سرنوشت آنها را به دست گرفت - این نکته را برای امت اسلامی تذکر داده اند که در صورت پدیدار شدن اختلاف میان آنها، حق و باطل مخدوش شده و اهل باطل حاکمیت پیدا خواهند نمود؛ چیزی که امروزه در اکثر کشورهای اسلامی به تجربه عملی ثابت شده است.
ص:53
حدیث 6
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید:
«لا تختلفوا فان من کان قبلکم، اختلفوا فهلکوا؛(1) اختلاف نکنید، آنان که قبل از شما بودند، اختلاف کردند و هلاک شدند.»
در این حدیث شریف، پیامبرگرامی اسلام صلی الله علیه و آله، با بیان تاریخ امت های گذشته، سرنوشت کسانی را که با هم اختلاف داشته باشند، همانا هلاکت و فلاکت می دانند و مسلمانان را از آن پرهیز می دهند.
حدیث 7
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید:
«خیر المؤمنین من کان مألفه للمؤمنین ولا خیر فیمن لا یألف ولا یؤلف؛(2)
بهترین اهل ایمان کسی است که محور الفت و وحدت مؤمنان باشد. کسی که انس نگیرد و با دیگران مأنوس نشود، خیری در او نیست.» پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله در این حدیث شریف، بر نکته ای تأثیرگذار در زندگی اجتماعی مسلمانان اشاره کرده است و آن عبارت است از انس و الفتی که باید در میان مسلمانان و در زندگی اجتماعی آنها حاکم باشند.
حدیث 8
پیامبراکرم صلی الله علیه و آله می فرماید:
«ان المسلمین ید واحده علی من سواهم، وانه لایخرج من جماعه المسلمین الا مفارق معاند لهم، مظاهر علیهم...؛(3)
مسلمانان در مقابل دیگران باید متحد و یک دست باشند و هرآینه کسی از جماعت مسلمین فاصله نمی گیرد مگر این که جدا شده از آنها و
ص:54
دشمن آنان باشند.» در این حدیث شریف، کسانی که از امت اسلامی فاصله گیرند و باعث تفرقه میان آنان شوند، جدا شده از مسلمانان و در زمره دشمنان آنها محسوب می شوند.
حدیث 9
امام باقر علیه السلام می فرماید:
«المؤمنون فی تبارهم وتراحمهم وتعاطفهم کمثل الجسد اذا استکی تداعی له سائره باالسهروالحمی؛
مؤمنان در نیکی و شفقت و مهربانی نسبت به یک دیگر مانند یک پیکرند، که اگر به عضوی از آن آسیبی برسد، تمام اعضا در تب و بی خوابی گرفتار آیند.»
احادیثی که بدین مضمون از پیامبر اسلام و دیگر پیشوایان دینی وارد شده است - که مسلمانان را مانند پیکر واحد می دانند و باید در سختی ها و درد و رنج دیگر اعضا، شریک هم باشند - در متون دینی به حد تواتر است و این خود نشان از اهمیت انسجام و هم دردی میان مسلمانان است.
حدیث 10
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:
«ایها الناس، علیکم بالجماعه وایاکم والفرقه؛(1)
ای مردم! بر شما باد که همراه هم و اجتماع باشید و از تفرقه میان خودتان اجتناب کنید.»
حدیث 11
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید:
«من فارق المسلمین قید شبر فقد خلع ربقه الاسلام من عنقه؛(2)
هر کسی به اندازه یک وجب، از مسلمین دوری اختیار کند، قید اسلام از گردن او برداشته شده است.»
ص:55
ب) بیان حقوق مسلمانان نسبت به یک دیگر
حدیث 12
در حدیث دیگر پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله چنین فرموده اند:
«المسلم اخو المسلم لایظلمه ولایسلمه، ومن کان فی حاجه اخیه کان الله فی حاجته ومن فرج عن مسلم کربه فرج الله عنه کربه من کربات یوم القیامه ومن ستر مؤمنا ستره الله یوم القیامه؛(1)
مسلمان برادر دینی مسلمان دیگر است، به او ظلم نمی کند و او را تسلیم نمی کند. هرکس دنبال برآوردن حاجت برادر دینی خود باشد، خداوند حاجت او را برآورده کند و هرکسی گرفتاری مسلمانی را حل کند و نسبت به خطای برادر مسلمان خود چشم پوشی داشته باشد، خداوند، گرفتاری ای از گرفتاری های روز قیامت او را حل کرده و نسبت به خطاهای او، چشم پوشی خواهد داشت.»
در این دسته از احادیث، حقوق برادران دینی و همکاری آنها برای حل مشکل هم دیگر به خوبی تبیین شده است و ثوابی بس عظیم برای آن که همانا برآورده شدن حاجت او در نزد خداوند است - منظور شده است.
حدیث 13
ابن عمر از پیامبراسلام صلی الله علیه و آله روایت کرده است:
«من اکرم اخاه فانما یکرم ربه؛(2) هرکس برادر دینی خود را اکرام و تعظیم کند، هرآئینه پروردگارش را تکریم کرده است.»
حدیث 14
امام علی علیه السلام می فرماید:
«اجعل نفسک میزانا بینک وبین غیرک، واحب له ما تحب لنفسک، واکره له ما تکره لها، واحسن کما تحب ان یحسن الیک
ص:56
ولا تظلم کما تحب ان لاتظلم؛(1)
همواره نفس خود را معیار و میزان میان خود و غیر خود قرار بده و آن چه را برای او بخواه که برای خود می خواهی و آن چه را برای خود نمی پسندی، برای او نیز نپسند و نیکویی پیشه کن نسبت به او هم چنان که دوست داری که به تو نیکویی شود و ظلم روا مدار چنان که دوست داری به تو ظلم نشود.»
حدیث 15
بخاری در صحیح خود چنین روایت کرده است: پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید:
«اذا التقی المسلمان بسیفهما فالقاتل والمقتول فی النار، فقلت یا رسول الله هذا القاتل فمابال المقتول، قال: إنه کان حریصا علی قتل صاحبه؛(2)
وقتی دو مسلمان باهم به جنگ و کشتار روی می آروند، قاتل و مقتول هر دو جایگاه شان در جهنم خواهند بود، وقتی از حضرت سؤال می شود، مقتول چرا باید در جهنم باشد، حضرت در جواب فرمودند: به علت آن که او نیز قصد قتل طرفش را داشته است.»
حدیث 16
بخاری در صحیح خود روایت کرده است: «قال عبدالله بن عمر: ان رجلا سأل رسول الله صلی الله علیه و آله: أیّ الإسلام خیر؟ قال: تطعم الطعام وتقرأ السلام علی من عرفت ومن لم تعرف؛(3)
پیامبرگرامی اسلام صلی الله علیه و آله در پاسخ به سؤالی که بهترین اسلام و مسلمانی را سؤال می کند، فرموده اند: بهترین مسلمان کسی است که اطعام کند و سلام نماید چه به کسی که می شناسد و چه به کسی که نمی شناسد.»
ص:57
حدیث 17
بخاری در صحیح خود روایت کرده است:
«قالوا یا رسول الله أی الإسلام افضل؟ قال: من سلم المسلمون من لسانه و یده؛(1)
رسول خدا صلی الله علیه و آله در جواب اصحاب خود فرمود: بهترین اسلام و مسلمانی این است که دیگر مسلمانان از زبان و دست او در امان باشند.»
در این حدیث شریف، پیامبرگرامی اسلام صلی الله علیه و آله به نکته بسیار مهمی اشاره دارند و آن عبارت است از این که مسلمانان باید هیچ گونه آزار ناروا به دیگران نرسانند و مسلمان واقعی کسی است که مردم از آزار و اذیت زبانی و عملی او در امان باشند.
حدیث 18
بخاری در کتاب صحیح خود از انس روایت کرده است: پیامبراکرم صلی الله علیه و آله می فرماید:
«لایؤمن احدکم حتی یحب لاخیه ما یحب لنفسه؛(2) هیچ یک از شما ایمان نیاورده است مگر این که آن چه را برای خود می خواهد، برای برادر دینی خود نیز بخواهد.»
حدیث 19
امام علی علیه السلام می فرماید:
«المسلم من سلم المسلمون من لسانه ویده إلا با الحق ولا یحل أذی المسلم إلاّ بما یجب؛(3)
مسلمان کسی است که مردم از زبان و دست او در امان باشند مگر به اندازه حق او، و برای هیچ مسلمانی اذیت و آزار مسلمان دیگر روا نیست مگر به مقداری که برای او واجب شده و اجازه داده شده است.»
ص:58
حدیث 20
امام صادق علیه السلام می فرماید:
«المسلم اخو المسلم، هو عینه و مرآته و دلیله، لایخونه و لا یخدعه، و لا یظلمه و لایکذبه و لا یغتابه؛(1)
مسلمان برادر مسلمان است، چشم و آئینه و راهنمای اوست، به او خیانت و نیرنگ نمی کند، به او ظلم نمی کند و به او دروغ نمی گوید و غیبت او را نمی کند.»
ج) اهمیت محبت میان مسلمانان و دوری از کذب و سوءظن
حدیث 21
در حدیث نبوی دیگر چنین آمده است:
«لاتدخلون الجنه حتی تؤمنوا ولا تؤمنون حتی تحابوا، اولا ادلکم علی شیء اذا فعلتموه تحاببتم افشو السلام بینکم.»(2)
در این حدیث شریف پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله مسلمانان را مورد خطاب قرار داده فرموده اند: «به بهشت راه پیدا نمی کنید مگر این که ایمان پیدا کنید و در جرگه مؤمنان داخل نمی شوید مگر این که هم دیگر را دوست داشته باشید، آیا نمی خواهید شما را به چیزی رهنمون کنم که اگر آن را انجام دهید، هم دیگر را دوست خواهید داشت و آن چیز اشاعۀ سلام میان شماست.»
حدیث 22
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید:
«ایاکم و الظن فان الظن اکذب الحدیث، و لاتحسسوا و لا تجسسوا و لا تنافسوا و لاتحاسدوا و لا تدابروا و لا تباغضوا و کونوا عباد الله اخوانا و لا یحل لمسلم ان یهجر اخاه فوق ثلاثه ایام؛(3).
ص:59
از گمان بد پرهیز کنید، زیرا گمان بد، کاذب ترین سخن است: تجسس و تفحص نسبت به کارهای هم دیگر نداشته باشید، هم چنین حسد و بغض نسبت به یک دیگر نداشته باشید و به یک دیگر پشت نکنید و برادران دینی هم باشید و برای هیچ مسلمانی روا نیست که از برادر دینی خود بیش از سه روز، دوری گزیند.»
حدیث 23
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید:
«ان من أحبکم إلی واقر بکم منی مجلسا یوم القیامه احاسنکم اخلاقا وان ابغضکم إلی وابعد کم منی مجلسا یوم القیامه الثرثارون والمتشدقون؛(1)
با محبت ترین شما نسبت به من و نزدیک ترین شما از حیث جایگاه در روز قیامت نسبت به من، خوش اخلاق ترین شماست و کسی که زیاد سخن گوید و نسبت به مردم زبان درازی کند، مبغوض من و دورترین افراد نسبت به من در روز قیامت خواهد بود.»
حدیث 24
زبیر بن عوام از رسول خدا صلی الله علیه و آله روایت کرده است: رسول اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید:
«لاتدخلوا الجنه حتی تؤمنوا ولا تؤمنوا حتی تحابوا؛(2)
به بهشت راه پیدا نمی کنید، مگر این که ایمان بیاورید و در زمرۀ مؤمنین داخل نمی شوید مگر این که محبت و دوستی در راه خدا داشته باشید.»
حدیث 25
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید:
«ود المؤمن للمؤمن فی الله من اعظم شعب الایمان، الا ومن احب فی الله وابغض فی الله واعطی فی الله ومنع فی الله فهو
ص:60
من اصفیاء الله؛(1)
دوست داشتن مؤمن از بزرگ ترین شعبه های ایمان است: هرآینه کسی که دوستی کند در راه خدا و دشمنی کند در راه خدا و عطا کند در راه خدا و دریغ کردن او در راه خدا باشد، چنین شخصی از برگزیده های خداوند است.»
حدیث 26
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید:
«ان الله تعالی یقول یوم القیامه: این المتحابون بجلالی الیوم اظلهم فی ظلی؛(2)
خداوند متعال در روز قیامت خطاب می کند: کجایند متحابون (کسانی که دیگران را برای خدا دوست داشتند و دیگران نیز آنها را دوست داشتند) قسم به جلالم، آنها در روزی که هیچ پناه گاهی برای کسی نیست، در پناه و سایه من خواهند بود.»
د) اهمیت به امور مسلمین و اصلاح میان آنها
حدیث 27
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرموده:
«أحب المؤمنین إلی الله من نصب نفسه فی طاعه الله ونصح لامه نبیه و...؛(3)
محبوب ترین مؤمن در نزد خداوند، کسانی هستند که خودشان را در راه اطاعت خدا و نصحیت و خیرخواهی امت پیامبر خدا صلی الله علیه و آله نصب کرده اند و گام برداشته اند.....»
حدیث 28
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرموده:
«من أصبح و لایهتمّ بأمور المسلمین فلیس منهم، من سمع رجلا ینادی یا للمسلمین فلم یجبه فلیس بمسلم؛(4) .
ص:61
هر کس صبح کند، درحالی که به کارهای مسلمانان اهمیتی نمی دهد و به فکر مسلمین نیست، او از آنان نیست. و هرکس بشنود که کسی مسلمانی را به کمک فرا می خواند ولی پاسخش را نمی دهد، مسلمان نیست.»
در این حدیث شریف پیامبرگرامی اسلام صلی الله علیه و آله، به نکته مهم و تأثیرگذار در زندگی اجتماعی مسلمانان اشاره دارند که عبارت است از اهمیت دادن به امور و احوال مسلمین و دوری از حالت بی تفاوتی نسبت به سرنوشت برادران دینی.
حدیث 29
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرموده:
«یا ابا ایوب، الا ادلک علی صدقه یحبها الله و رسوله؟ قلت: بلی یا رسول الله، قال: تصلح بین الناس اذا تفاسدوا؛(1)
ای ابا ایوب! آیا نمی خواهید شما را به صدقه ای رهنمون کنم که مورد رضایت خدا و رسول خداست؟ گفتم: چرا؟ گفت: بعد از آن که رابطه میان مردم به افساد و اختلاف گرایید، به اصلاح و صلح میان آنها بکوشید.»
حدیث 30
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید:
«الدین نصیحه، قلنا: لمن؟ قال: لله و لکتابه و لرسوله و لائمه المسلمین و لعامتهم، و الّذی نفسی بیده لا یؤمن عبد حتی یحب لأخیه ما یحب لنفسه؛(2)
کمال دین در نصیحت و خیرخواهی است. وقتی از حضرت سؤال می شود، نصحیت برای چه کسی؟ در جواب گفته اند: نصیحت برای خدا و نسبت به دین خدا و نسبت به کتاب خدا و نسبت به رسول خدا و نسبت به حاکمان جامعه اسلامی و نسبت به عامه مردم و قسم به کسی که جان من در دست اوست، کسی صاحب ایمان نیست مگر این که دوست داشته باشد نسبت به برادر دینی خود،
آن چه را که برای خود دوست دارد.»
حدیث 31
جریربن عبدالله می گوید:
«بایعت رسول الله صلی الله علیه و آله علی اقام الصلاه و ایتاء الزکاه و النصح لکل مسلم؛(1)
من با رسول خدا صلی الله علیه و آله بیعت کردم تا اقامه نماز کرده و زکات مال خود را بدهم و نصیحت و خیرخواهی نسبت به هر مسلمانی داشته باشم.»
حدیث 32
معاویه بن وهب از امام صادق علیه السلام روایت کرده است که فرمود:
«یجب للمؤمن علی المؤمن النصیحه له فی المشهد و المغیب؛(2)
حق واجب مؤمن بر مؤمن، نصیحت و خیرخواهی نسبت به اوست، چه در حضور و چه در غیبت او.»
ه) معنای اسلام و ایمان و احترام نفس و مال مسلمانان
حدیث 33
انس بن مالک می گوید:
«قال رسول الله صلی الله علیه و آله: من صلّی صلاتنا و استقبل قبلتنا و اکل ذبیحتنا، فذالک المسلم؛(3)
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: هرکسی نماز را طبق دستور ما اقامه کند و به سوی قبله ما بایستد و از ذبیحه ما بخورد، او مسلمان خواهد بود.»
حدیث 34
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید:
«من شهد أن لا اله الا الله و استقبل قبلتنا و صلّی صلاتنا و اکل ذبیحتنا فذالک المسلم، له ما للمسلم
و علیه ما علی المسلم؛(1)
هرکس به وحدانیت خدا شهادت دهد، و به سوی قبله ما رو کند و صلاه را اقامه کند و از ذبیحه ما اکل کند، او در زمره مسلمانان است، برای اوست تمام حقوق فرد مسلمان و بر اوست تمام تکالیفی که هر مسلمان دارد.»
حدیث 35
بخاری در کتاب صحیح خود از ابن عباس نقل می کند که: رسول خدا صلی الله علیه و آله در هنگام فرستادن «معاذ بن جبل» به مأموریت یمن به او چنین گفت:
«إنّک ستأتی قوماً أهل کتاب، فذا جئتهم فأدعهم إلی أن یشهدو أن لا إله إلاّ الله وأن محمّداً رسول الله، فإن أطاعوا بذالک أخبرهم إن الله قد فرض علیهم خمس صلوات فی یوم ولیله، فإن هم أطاعو لک بذالک، أخبرهم ان الله قدقرض علهم صدقه تؤخذ من اغنیائهم فترد علی فقرائهم، فإن هم أطاعو لک بذالک، فإیّاک وکرائم أموالهم - الحدیث؛(2)
شما با قومی از اهل کتاب مواجه می شوید، هنگامی که با آنها رسیدید آنها را به شهادت به وحدانیت خدا و رسالت محمد صلی الله علیه و آله دعوت نمایید، اگر دعوت شما را پذیرفتند و امر شما را اطاعت کردند بر آنها خبر بدهید که خداوند بر اغنیای آنها صدقه ای را واجب نموده است که باید به فقیران و تهیدستان خود بدهند و اگر آنها در این امر از شما اطاعت کردند، برحذر باشید از آسیب رساندن به مال آنها.»
پیامبرگرامی اسلام صلی الله علیه و آله در این حدیث شریف، به صراحت تأکید دارد که هر قومی که شهادتین بگوید، مال آنها - چه رسد به عرض و نفس شان - محترم است و باید از تعرض مصون باشند.
حدیث 36
بخاری به نقل از انس بن مالک نقل می کند: پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید:
«امرت ان اقاتل الناس حتی یقولوا لا إله إلاّ الله، فاذا قالوها وصلوا صلاتنا واستقبلوا قبلنتنا وذبحوا ذبیحتنا حرمت علینا دماؤهم واموالهم؛(1)
من مأمورم با مردم به جهاد بپردازم تا شهادت به وحدانیت خداوند دهند، و هنگامی که شهادت دادند و نماز به پاداشتند و به سوی قبله ما روی آوردند و از ذبیحه ما استفاده کردند، مال و جان آنها حرمت پیدا می کند.»
حدیث 37
رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرماید:
«من قال: لا إله إلاّ الله، وکفر بما یعبدون من دون الله، حرمه ماله ودمه وحسابه علی الله؛(2)
هرکسی لا اله الاالله بگوید و از پرستش غیر خدا اجتناب کند، مال و جان او در امان است و حساب او با خدا خواهد بود.»
حدیث 38
رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرماید:
«من دعا رجلا بالکفر وقال له: عدوالله ولیس کذالک، الا حار علیه؛(3)
کسی که دیگری را با نام کافر بخواند و به او بگوید دشمن خدا، حال آن که آن شخص چنین نباشد، آثار آن به خود گوینده برمی گردد.»
حدیث 39
رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرماید:
«ایها الناس ان ربکم واحد و إن أباکم واحد کلکم لآدم و آدم من تراب «إنّ أکرمکم عند الله اتقیکم»
ولیس لعربی علی عجمی فضل إلاّ بالتقوا؛(1)
ای مردم! پروردگارتان یکی است، پدرتان هم یکی است. همۀ شما از آدم هستید و آدم از خاک است (گرامی ترین شما نزد خداوند، با تقواترین شماست) عرب را بر عجم برتری نیست، مگر به تقوای الهی.»
حدیث 40
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید:
«المسلم علی المسلم حرام دمه وعرضه وماله، المسلم اخو المسلم لا یظلمه ولا یخذله التقوا ههنا - اشار بیده إلی القلب - وبحسب امری من الشر ان یحقر اخاه المسلم؛(2)
حق مسلمان بر مسلمان این است که حرام است بر او، نفس و ناموس و مال برادر مسلمان. مسلمان برادر مسلمان است، به او ظلم نمی کند و او را مخذول نمی کند. پیامبر صلی الله علیه و آله - درحالی که به قلب مبارکش اشاره می کرد - فرمود: تقوای الهی در نزد من است، و به حسب دستور من، تحقیر برادر مسلمان، شر و ظلم است.»
کتاب نامه
1. قرآن کریم.
2. نهج البلاغه.
3. آمدی، غررالحکم و دررالکلم، مؤسسه اعلمی، بیروت 1407 ق.
4. ابن حجر، الصواعق المحرقه، نوبت چاپ دوم، دارمکتبه القاهره، مصر 1965 م.
5. ابن شعبه حرانی، تحف العقول، کتاب فروشی اسلامیه، تهران 1384 ق.
6. ابن هشام، سیره، دارالاحیاء التراث العربی، بیروت.
7. ثقه الاسلام کلینی، اصول کافی، ترجمه محمد باقر کوه کمره ای، دوم، اسوه، 1372 ش.
8. حرانی، تحف العقول، منشورات دارالکتب العلمیه، قم.
9. ری شهری، میزان الحکمه، منشورات دارالحدیث، قم.
10. سنن ابی داود، دار الفکر، بیروت.
11. سنن ترمذی، دارالکتب العلمیه، بیروت.
12. سنن نسائی، دار الکتب العلمیه، بیروت.
13. شرف الدین موسوی، سید عبد الحسین، المراجعات، تحقیق: شیخ حسین الراضی، مجمع جهانی اهل بیت، قم 1422 ق.
14. صالح بن عبدالله وعبد الرحمن بن محمد، نظره النعیم فی مکارم الاخلاق الرسول الکریم، منشورات دارالوسیله، جده.
15. صحیح البخاری، تحقیق: شیخ قاسم الشماعی الرفاعیی، نوبت چاپ: اول، دارالقلم، بیروت 1987 م.
16. صحیح مسلم، بشرح النووی، نوبت چاپ: سوم، مؤسسه تاریخ العربی ودار الاحیاء التراث العربی، بیروت 1987 م.
17.
18. طباطبایی بروجردی، سید حسین، جامع الاحادیث الشیعه، منشورات مهر، قم 1367 ش.
19. طبرانی، المعجم الکبیر، منشورات مکتبه ابن تیمیه، قاهره.
20. علامه مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، نوبت چاپ: دوم، دار الاحیاء التراث العربی، بیروت 1983 م.
21. متقی هندی، کنز العمال، مؤسسه الرساله، بیروت 1989 م.
22. مسند الامام احمد حنبل، تحقیق: شیخ شعیب الرنووط، مؤسسه الرساله، اول، بیروت 1999 م.
23. مقریزی، تقی الدین، النزاع والتخاصم فیما بین بنی امیه و بنی هاشم، ترجمه: میرسید جعفر غضبان، انتشارات مرتضوی.
24. میبدی، کشف الأسرار وعده الأبرار، امیرکبیر، تهران 1364.
25. ناصف، شیخ منصور، التاج الجامع، دارالاحیاء التراث العربی، بیروت 1986 م.
محمد اسحاق ذاکری
3- اتحاد و انسجام اسلامی
اشاره
آقای الریال کشمیری
رهبر معظم انقلاب اسلامی، حضرت آیه الله خامنه ای (دام ظله العالی):
«ما اگر بخواهیم اتحاد ملی و انسجام اسلامی تحقق پیدا کند، بر اصولی که بین ما مشترک است، تکیه کنیم نباید خود را سرگرم فروعی بکنیم که مورد اختلاف است.»
اتحاد و یک پارچگی مسلمانان و ضرورت توحید کلمه از تعالیم و آموزه های اساسی دین مبین اسلام و سیره و سنت نبوی است. نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله در تحقق سنت الهی «إنما المؤمنون اخوه» بنیان امت اسلام را بر پایه وحدت و اخوت دینی قرار داد. ایشان با اجرای مؤاخات و پیمان برادری، بنیان های وحدت، الفت و هم بستگی را در بین مسلمانان تحکیم بخشید. با پیدایش اختلاف بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله و ظهور فِرَق و مذاهب گوناگون در بین مسلمانان ضرورت توجه به وحدت و اتحاد اسلامی، دو چندان گردید.
ائمه اطهار علیهم السلام و یاران نزدیک شان، وحدت امت و مبارزه با ریشه های تفرقه را، یک استراتژی در حوزه اندیشه و سیره عملی خویش قرار داده و در جهت تحکیم آن تلاش های فراوانی انجام دادند.
اندیشه «وحدت امت اسلامی» یکی از دغدغه های جدّی عالمان بزرگ در طول تاریخ اسلام بوده است. ظهور سید جمال الدین اسدآبادی فصل جدیدی را در تحقق بیداری مسلمانان و اتحاد اسلامی در پیش روی اندیشمندان مسلمان قرار داد.
در بین علمای معاصر حضرت امام رحمه الله تا جایی برای وحدت و اخوت اسلامی اهمیت قائل بود که آن را مقصد بزرگ انبیا علیهم السلام و ادیان الهی بر شمرده است:
«یکی از مقاصد شرایع و انبیا علیهم السلام توحید کلمه و توحید عقیده است و اجتماع در مهام امور و جلوگیری از تعدیات ظالمه ارباب تعدی است. این مقصد بزرگ انجام نگیرد مگر در سایه وحدت نفوس و اتحاد همم و الفت و اخوت و صداقت قلبی و صفای باطنی و ظاهری و افراد جامعه به طوری شوند که نوع بنی آدم تشکیل یک شخص دهند.... مسلمین مأمورند به دوستی و مواصلت و نیکویی به یک دیگر و مودت و اخوت و معلوم است آن چه موجب ازدیاد این معانی شود، محبوب و مرغوب است و آن چه این عقد مواصلت و اخوت را بگسلد و تفرقه در بین جمعیت اندازد، مبغوض صاحب شرع و مخالف مقاصد بزرگ او است.»(1)
«وحدت مسلمانان» نه تنها از دل مشغولی های دیرینه حضرت امام رحمه الله است، بلکه یکی از ارکان و بنیان های فکری و اندیشه سیاسی ایشان بوده است و در بخشی از نظریه «ولایت فقیه» چنین آورده است:
به منظور تحقق وحدت و آزادی ملت های مسلمان بایستی پس از سرنگونی دولت های مستبد و دست نشانده استعمارگران غربی، حکومت عادلانه اسلامی را که در خدمت مردم و برای حفظ نظام و وحدت
مسلمین است به وجود بیاوریم. چنان که حضرت زهرا علیها السلام می فرماید: امامت برای حفظ نظام و تبدیل افتراق مسلمین به اتحاد است.»(1)
رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز در مورد ضرورت اتحاد در بین مسلمین و تکیه بر نقاط مشترک میان مذاهب و فرق اسلامی در جمع عالمان مسلمان از شیعه و سنی می فرماید:
وحدت میان شیعیان و اهل تسنن در شرایط حساس و بحرانی امروز یک الزام محسوب می شود. تز ایجاد اختلاف میان شیعیان و اهل تسنن باید با آنتی تز پیوستگی فرق اسلامی پاسخ داده شود.
... نقاط اشتراک میان اهل تسنن و شیعیان از جمله: شهادت به وحدانیت خداوند و حقانیت پیامبراعظم صلی الله علیه و آله و نیز پیروی از قرآن کریم و داشتن قبله واحد و بسیاری از ارزش های مشترک میان این دو، به اندازه ای وزن و اعتبار دارند که می توان با استناد به این موارد میان آنها رابطه ای برادرانه و مستحکم ایجاد نمود.
امروز زمان تکیه بر نقاط مشترک میان مذاهب و فرق مختلفی اسلامی است. پررنگ ساختن نقاط افتراق میان شیعیان و اهل تسنن در شرایط کنونی، بازتاب غرض ورزی عده ای از مخالفان اسلام است.»(2)
امید است عالمان درد آشنای جهان اسلام به ویژه بزرگان حوزه علمیه قم با ترجمه به حضور مخرب استعمارگران غرب در کشورهای اسلامی، امت مسلمان از شیعه و اهل سنت را به اتحاد و انسجام
اسلامی دعوت نموده و زمینه بازگشت به اسلام راستین و تحقق آرمان های اسلامی را در عصر و نسل امروز فراهم نمایند.
دراین جا به تعدادی از احادیث اهل سنت و شیعه با ترجمه و شرح مختصر اشاره می کنیم.
حدیث 1
رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرماید:
«اَیها النَّاسُ علَیکُمْ بالْجَمَاعَهِ و اِیاکُمْ و الْفُرْقَه؛ ای مردم! بر شما واجب است که متحد و متفق باشید و از اختلاف و افتراق دوری جویید.»
حدیث 2
مَعَاذ بن جبل:
«اِنَّ نبِی اقَالَ: ان الْشَیطَانَ ذِئبُ الِانْسَاْنِ کذِئبِ الْغَنَمِ، یأخُذُ الْشَّأهَ الْقَاْصِیهَ الْنَّاحِیهُ، فَاِیاکُمْ والْشِعَابِ، علَیکُمْ بالْجَمَاْعَهِ والْعَامَّهِ والْمَسْجِدِ؛
نبی اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: شیطان برای انسان مانند گرگی می باشد برای گله گوسفندها، گرگ هنگامی که یک گوسفند از گله جدا افتاد به او حمله می کند و آن را می خورد. پس از تقسیم شدن به فرقه ها و گروه ها دوری جویید و بر شما واجب است که متحد و متفق باشید.»
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به امت خود ماهیت شیطان را معرفی می کند. شیطان همیشه آماده حمله به کسی است که از برادران دیگر جدا شده باشد تا او را طعمه خود قرار دهد و از اسلام خارج کند ولی اگر آن شخص با جماعت باشد، شیطان از حمله کردن به او عاجز خواهد ماند.
حدیث 3
ابْنُ عمَرٍ می گوید:
«قَالَ رسُولُ الله صلی الله علیه و آله فی حدِیثٍ: فَعَلَیکُمْ بسَوَادِ الاَعْظَمِ، فَاِنَّه منْ شذَّ شذَّ فی النَّارِ؛
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: بر شما واجب است که باهم یک دست باشید چون کسی که از جماعت جدا شود در جهنم سقوط خواهد کرد.»
ص:72
ما از یک پدر و مادر هستیم، چرا در دام شیطان بیفتیم و از جماعت دور بشویم این کار در آخرت ما را تنها خواهد گذاشت و از تنهایی دچار وحشت خواهیم شد و کسی به کمک ما نخواهد رسید.
حدیث 4
«جُبَیر بن مطْعَمْ عنْ ابِیه قالَ: قالَ رسُولُ اِلله صلی الله علیه و آله ثَلاث لا یغُلُّ علَیهنَّ قلْبُ مؤمِنٍ، أِخْلاصُ العَمَلِ ، و النَّصِیحَهُ لوُلاهِ المُسْلِمینَ، و لزُوْمُ جماعَتِهمْ، فَاِنَّ دعْوَتَهمْ تحیطُ منْ ورائِهمْ؛
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: سه چیز هستند که در مورد آنها دل مؤمن فریب نمی دهد، در عمل اخلاص برای خدا داشتن و برای مسلمین خیرخواه و دردمند بودن و همراه جماعت مسلمین بودن که آن را واجب و فریضه الهی می داند، زیرا که دعوت توحید، مسلمانان از پشت محکم و قوی می کنند.»
برادری و همراه جماعت بودن، مسلمانان را محکم و آنها را در مقابل دشمنان قوی می کند. مؤمن و دل مؤمن همیشه با اخلاص عمل را انجام می دهد و اتحاد را امر خدا می داند و عمل به آن را واجب.
حدیث 5
رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرماید:
«اَیها النَّاسُ علَیکُمْ بالجَماعَهِ و اِیاکُمْ و الفُرْقَهِ؛ ای مردم! متحد و متفق باشید و یک دست باشید و از اختلاف و افتراق دوری کنید. این وظیفه الهی بر شماست.»
یک دست بودن ما در مقابل دشمن و برای حفظ اسلام و مسلمین، فریضۀ الهی است و اگر به این فریضه عمل نکنیم مثل امت های قبل نابود خواهیم شد.
حدیث 6
رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرماید:
«أَتانی جبْرَئیلُ فَقَالَ: یا محَمَّدُ، الأِسْلامُ عشْرَهُ أَسْهمٍ و خابَ منْ لا سهمَ له أَوَّلُها، شهادَهُ إن لاَّ اله ألاَّ الله، و الثَّانی الصَّلاهُ و هی الطُّهرَهُ،
ص:73
الی ان قالَ: و التَّاسِعُ ألْجَماعَهُ و هی الألْفَهُ، و العاشِرَهُ الطَّاعَهُ و هی الْعِصْمَهُ؛
جبرئیل پیش من آمد و گفت: ای محمد! اسلام بر ده بخش استوار است و پست آن کسی است که از اینها بخشی (بهره ای) نداشته باشد؛ بخش اول آن شهادت به توحید و بخش دوم آن نمازی که پاکیزگی دارد و تا به این جا رسید که بخش هشتم آن با جماعت بودن است و جماعت به معنای الفت است؛ و بخش دهم آن اطاعت است که باعث پرهیز انسان است.»
جبرئیل به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله پیام آورد که اسلام ده طبقه دارد و مهم تر و قوی تر از همه آنها با جماعت بودن و الفت است که موجب استواری اسلام می شود و با الفت بخش های دیگر حفظ خواهند شد و مسلمانان از شر دشمنان مصون خواهند بود.
حدیث 7
امام صادق علیه السلام می فرماید:
«قَالَ أبی قالَ رسُولُ الله صلَّی الله علَیه وآلِه وسلَّمَ: أیمَا مسْلِمینَ تهاجَرا فَمَکَثا ثَلاثاً لاَّ یصْطَلِحانِ ألَّا کانا خارِجینَ منَ الأسْلامِ و لمْ یکُنْ بینَهما ولایه فَأیهما سبَقَ ألی کلامِ أخیه کانَ السَّابِقُ ألی الجَنَّهِ یوْمَ الحِسابِ؛
اگر دو مسلمان با هم قهر کنند و سه روز به قهر خود ادامه دهند و آشتی نکنند، هر دو از اسلام بیرون می روند و میان آنان هیچ پیوند دینی نمی ماند و هرکس از آنها پیش از دیگری با برادرش حرف بزند در روز حساب رسی زودتر به بهشت می رود.»
شرح: کسی که مسلمان باشد، قهر نمی کند ولی اگر قهر کرد طول نمی دهد، چون از اسلام خارج شد و غذای شیطان خواهد شد. مسلمان ها باید قهر را طولانی نکند و الّا دشمن از این کار استفاده خواهد کرد و قدرت شما را از بین خواهد برد. فکر نکنید آنها دل سوز ما هستند.
ص:74
حدیث 8
رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرماید:
«جآئَنِی جبْرائیلُ فَقالَ لی: یا أحْمَدُ! ألاِسْلامُ عشَرَهُ أسْهمٍ، و قدْ خابَ منْ لا سهمَ له فِیها، أوَّلُها شهادَهُ ان لا اله ألَّا الله و هی الکَلِمَهُ، ألثَّانِیهُ ألصَّلاهُ و هی الطُهرَهُ..... الی ان قالَ و التَّاسِعَهُ الجَماعَهُ و هی الألْفَهُ و العاشِرَهُ الطَّاعَهُ و هی العِصْمَهُ؛
جبرئیل پیش من آمد و گفت: یا احمد! اسلام بر ده بخش استوار هست و پست آن کسی است که از اینها حصه ای نداشته باشد، بخش اول شهادت به لااله الا الله که کلمه هست و بخش دوم نماز که پاک است و تا به این جا رسید که فرمود بخش نهم آن جماعت به معنای الفت هست و دهم آن اطاعت به معنای عصمت است.»
شرح: حضرت جبرئیل به پیامبراکرم صلی الله علیه و آله از طرف خداوند متعال این پیام آورد که امت شما فکر نکند که با جماعت بودن فایده ندارد بلکه به آنها بگو که با جماعت بودن جزئی از دین اسلام است و رحمت خدا بر کسی است که با جماعت باشد.
حدیث 9
رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرماید:
«اِثْنَانِ خیر منْ واحَدٍ، و ثَلَاثَه خیر منْ اثْنَینِ، و اَرْبَعَه خیر منْ ثَلَاثَهٍ، فَعَلَیکُمْ بالْجَمَاعَهِ فَاِنَّ یدَ الله مَعَ الْجَمَاعَهِ و لمْ یجْمَعِ الله (عَزَّ وجلَّ) امَّتی الَّا علی هدًی و اعْلَمُوْا ان کلَّ شاطِنٍ هدِی فی الْنَّارِ؛
جمع شدن دو نفر از یک نفر بهتر و جمع شدن سه نفر از دو نفر بهتر و جمع شدن چهار نفر از سه نفر بهتر است. پس بر شما واجب است که با هم باشید و با جماعت باشید زیرا قدرت خدا با جماعت است و خداوند عزّوجلّ امت من را فقط بر هدایت جمع کرده است و هر که از حق و هدایت دوری اختیار کند جایگاهش در جهنم خواهد بود.»
پیامبراکرم صلی الله علیه و آله به امت خود می فهماند که هرچه قدر شما بیشتر جمع
ص:75
شوید، بهتر است و رحمت خدا و لطف خدا و قدرت پروردگار نیز برای شما بیشتر خواهد شد؛ وگرنه طعمه جهنم خواهید شد و زیان دنیا و آخرت خواهید دید و این موجب افسردگی شما در آخرت می گردد.
حدیث 10
الحَارِثُ الاَشْعَرِی می گوید:
«قَالَ رسُوْلُ الله صلی الله علیه و آله فی حدِیثٍ: و أنا آمُرُکُمْ بخَمْسٍ اُلله امَرَنی بهنَّ؛ السَّمْعِ و الطَّاعَهِ و الجِهادِ و الهجْرَهِ و الجَماعَهِ، فَاِنَّه منْ فارَقَ الجَماعَهَ قیدَ شبْرٍ فَقَدْ خلَعَ ربْقَهَ الأسْلامِ منْ عنُقِه، ألَّا ان یراجَعَ و منْ ادَّعی دعْوی الجَاهلِیهِ فَاِنَّه منْ جثِیی جهنَّمَ؛
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: در مورد پنج چیز به شما امر می کنم که خدا در مورد آنها به من امر فرموده است: گوش کردن، اطاعت کردن، جهاد کردن، هجرت کردن و متحد شدن و هر کس از جماعت یک وجب هم دور شود گویا او طناب اسلام را از گردن خود در آورده مگر این که به طرف جماعت بازگردد.»
از برادری و مهرورزی و با جماعت بودن مسلمین، اسلام حفظ خواهد شد در غیر این صورت دشمنان اسلام، اسلام را نابود خواهند کرد و آن را از جامعه دور خواهند کرد و شناخت حق و باطل مشکل خواهد شد. (اسلام مساوی با اتحاد و عدم اتحاد مساوی با عدم اسلام است).
حدیث 11
کَثیربن عبْدِ ابن عمَرو بن عوْف عنْ أبیه عنْ جدِّه: «أنَّ رسُولَ الله صلی الله علیه و آله قالَ: أعْتَصِمُوا بحَبْلِ الله جمیعاً و لا تفَرَّقُوا و لا تکونوا کالَّذینَ تفَرَّقوا و اخْتَلَفُوا منْ بعْدِ ما جاءَهمْ منَ البَیناتِ؛
پیامبراکرم صلی الله علیه و آله فرمود: همه شما طناب خدا را محکم بگیرید و در میان خود تفرقه اندازی نکنید و مثل بقیه مردم نباشید که با جماعت نیستند و بعد از آمدن نشانه های واضح، باز هم اختلاف می ورزند.»
ص:76
با اختلاف طناب خدا پاره خواهد شد و اگر می خواهید طناب خدا را محکم حفظ کنید، پس با جماعت باشید. و اگر مثل دیگران اختلاف ورزید پس بدانید از لطف خدا محروم خواهید شد و این موجب ذلالت انسان است و برای شما در تاریخ نشان های واضح و روشن وجود دارد و نشان می دهد که کسانی که اختلاف ورزیدند، نابود شدند.
حدیث 12
امام علی علیه السلام می فرماید:
«اِیاکَ و الفُرْقَهَ فَأنَّ الشَّاذَّ منَ النَّاسِ شَیطان؛ از متفرق و جدا جدا شدن بپرهیزید کسانی که از مردم (جماعت) جدا شدند در دام شیطان می افتادند.»
شیطان برای انسان شبیه گرگی می باشد برای گله گوسفند. هنگامی که یک گوسفند از گله جدا افتاد گرگ به او حمله می کند و آن را می خورد یعنی نابود می کند پس باید بیدار باشیم که از جماعت جدا نشویم و الا غذای، شیطان خواهیم شد.
حدیث 13
امام صادق علیه السلام می فرماید:
«مَنْ خلَعَ جمَاعَهُ المُسْلِمینَ قدْرَ شبْرٍ خلَعَ ربْقَهَ الأیمانِ منْ عنُقِه؛ کسی که از جماعت مسلمین به مقدار یک وجب هم جدا شد گویا طناب اسلام را از گردن خود درآورده است.»
هنگامی که شخص از جماعت مسلمین جدا شود گرگ (شیطان) به او حمله و نابودش خواهد کرد مگر این که به طرف جماعت بازگردد. وقتی که انسان طناب کنترل اسلام را از گردن در بیاورد مسلماً از رحمت خدا نیز محروم خواهد شد.
حدیث 14
حَبَشی بن حرْبٍ می گوید:
ص:77
«أنَّهمْ یا رسُولَ الله انّا نأکُلُ و لا نشْبَعُ، قالَ: فَلَعَلَّکُمْ تأکُلُونَ متَفَرِّقینَ؟ قالُوا: نعَمْ، قالَ: فَاجْتَمِعُوا علی طَعامکُمْ، و اذْکُرُوا اسْمَ الله علَیه یبارِکُ لکُمْ فیه؛
مردم به رسول الله صلی الله علیه و آله گفتند یا رسول ا! ما می خوریم ولی سیر نمی شویم. پیامبر فرمود: شاید شما غذا در تنهایی و جدا جدا می خورید. آنها گفتند بله، گفت غذای خودتان را با جماعت بخورید و وقت غذا خوردن اسم خدا را ببرید تا خداوند متعال در غذا شما برکت دهد.»
باید برادران مسلمان با جماعت باشند و کارهای اجتماعی را باهم انجام بدهند و در مقابل دشمنان اسلام یک دست باشند، حتی اگر کار کوچکی مثل غذا خوردن باشد.
حدیث 15
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند:
«کُلُوا جمِیعاً و لا تفَرَّقُوا فَأنَّ البَرْکَهَ فی الجَماعَهِ؛ یک دست و یک پارچه باشید و متفرق نشوید، چون که برکت خدا در جماعت است.»
اگر کسی می خواهد در سایه پروردگار عالم باشد و از شر شیطان و دشمنان در امان باشد، باید با جماعت مسلمین یک دست شود که با این کار اسلام نیز محکم خواهد شد.
حدیث 16
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند:
«لاتَحاسَدُوا و تنافَسُوا و لا تباغَضُوا و لا تدابَرُوا و کونُوا عبیدَاِ أخْوَاناً؛ و با یک دیگر حسد نورزید و از یک دیگر جلو نروید و با هم بغض نورزید به یک دیگر پشت نکنید ای بندگان خدا! با هم برادر و رفیق باشید.»
شیطان دنبال مرض های قلبی انسان خصوصاً حسد و خودنمایی است. او انسان را با مرض های قلبی نابود و از اسلام خارج می کند. علاج این امراض فقط با جماعت بودن است و شما با این کار بر شیطان و بر دیگران غلبه خواهید کرد.
ص:78
حدیث 17
امام صادق علیه السلام فرمود:
«المُسْلِمُ أخُو المُسْلِمِ، هوَ عَینُه و مرْآتُه و دلِیلُه لا یخُونُه و لایخْدَعُه و لا یظْلِمُه و لا یکْذِبُه و لایغْتابُه؛
مسلمان برادر مسلمان است، او چشم و آئینه وی است، خیانتش نکند و فریبش ندهد و ستم به او نکند و او را دروغ گو نشمارد و پشت سر او بد او (غیبت) نگوید.»
اگر کسی دید که به برادر دینی او ظلم و ستم می شود و پشت سر او غیبت می کنند، واجب است که از برادر مسلمان دفاع کند و اگر در این دفاع بمیرد شهید خواهد مرد.
حدیث 18
جابر می گوید: «پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:
الْمُؤمِنُ یألَفُ و یؤلَفُ، و لا خیرَ فی منْ لا یألَفُ و لا یؤلَفُ؛ مؤمن انس می گیرد و با او انس می گیرند و کسی که انس پذیر و انس گیر نباشد از خیر و برکت بی بهره است و بهترین مردمان کسانی هستند که برای دیگران (مردم) سودمندتر باشند.»
با رفتار خوب و خوش انسان می تواند دیگران را تسخیر کند و با یک رفتار نیز می تواند دشمنی ایجاد کند که موجب نابودی او شود، پس لازم است که خوب باشیم و برای دیگران سودمند باشیم تا اسلام محفوظ بماند.
حدیث 19
امام صادق علیه السلام فرمود:
«انّ منْ حقِّ المُسْلِمِ الواجِبُ علی أخِیه أجابَهُ دعْوَتِه؛ حق برادر مسلمان بر برادر مسلمان دیگر این است که دعوت او را اجابت (قبول) کند.»
ص:79
اگر انسان دعوت برادر مسلمان را قبول کند حتماً کینه و حسد و مرض های روحی او از جا کنده و نابود خواهد شد و بین دو برادر مسلمان الفت و دوستی برقرار خواهد شد.»
حدیث 20
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:
«أنَّ للْمُسْلِمِ علی أخیه المُسْلِمِ منَ المَعْرُوفِ ستاً الی أن قالَ و یحِبُّ ما یحِبُّ لنَفْسِه و یکْرِه له ما یکْرِه لنَفْسِه؛
هر مسلمان شش حق بر برادر مسلمان خود دارد، یکی از آنها این است که برای او همان چیزی را بپسندد که برای خود پسند می کند و همان چیزی را بر او نپسندد که برای خود ناپسند می داند.»
اگر مسلمان ها با هم برادر باشند و یک دیگر را با جماعت مستحکم کنند، دیگر نباید کاری کنند که این دوستی و الفت تبدیل به دوری و فراق شود و اگر مطابق این حدیث عمل شود حتماً الفت و دوستی زیاد خواهد شد و رحمت خدا نیز بیشتر خواهد شد.
حدیث 21
علی علیه السلام فرمود:
«قَالَ رسُولُ الله صلی الله علیه و آله: منْ أکْرَمَ اخاه المُسْلِمَ فَاِنَّما یکْرِمُ ربَّه؛ کسی که به برادر مسلمان اکرام کند گویا خدا را اکرام کرده است.»
اکرام به برادر مسلمان، اکرام به خداست. تصور نکنید اگر برای برادر مسلمان کار کوچک انجام دادی، کوچک یا پست شده ای، بلکه خدا به کارهای کوچک هم اجر خواهد داد. ما باید برای امت اسلامی خیرخواه و سودمند باشیم، نه نابودگر و تباه کننده.
حدیث 22
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:
«مَنْ أکْرَمَ أخاه المُسْلِمَ بکَلِمَهٍ یلْطُفُه بها و مجْلِسٍ یکْرِمُه به لمْ یزَلْ فی ظلِّ الله عزَّ وجلَّ ممْدُوداً علَیه بالرَّحْمَهِ ما کانَ فی ذلِکَ؛
ص:80
هر که به برادر مسلمان خود سخنی مهرآمیز بگوید و او را در جای محترمانه ای از مجلس بنشاند تا زمانی در آن کار باشد پیوسته سایه رحمت خداوند بر سر او گسترده خواهد بود.»
ای برادر مسلمان! اگر با کسی انس بگیرید با شما انس خواهند گرفت و اگر به کسی احترام کنید، خدا شما را محترم خواهد شمرد و لطف خدا همراه شما خواهد بود ولی اگر احترام و انس نگیرید از خیر و برکت الهی محروم خواهید شد.
حدیث 23
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرموده:
«ألا و منْ أکْرَمَ أخاه المُسْلِمَ فَأنَّما یکْرِمُ الله عَزَّ وجلَّ؛ آگاه باشید کسی که به برادر مسلمان خود اکرام کند گویا او خداوند عزّوجلّ را اکرام کرده است.»
اکرام به برادر مسلمان، اکرام به خداوند و اکرام به خدا، اکرام به رسول الله صلی الله علیه و آله هست، این از وظایف اسلام است که به دیگران اکرام کنیم و با این عمل، دین گسترش خواهد یافت و دوستی ها در بین بیشتر و محکم تر خواهد شد.
حدیث 24
ابُو موسی می گوید: قالَ رسُولُ الله صلی الله علیه و آله:
«المُؤمِنُ للْمُؤمِنِ کالبُنْیانِ یشُدُّ بعْضَه بعْضاً؛ مؤمن برای مؤمن مانند ساختمان است که اجزای مختلف آن یک دیگر را محکم می کنند.»
ما مثل یک ساختمان و یک خانواده هستیم و یک قرآن، یک پیامبر، یک قبله داریم و جزئی از اجزاء خانواده امت اسلامی هستیم. برای حفظ این امت، برادران مسلمان باید یک دست باشند تا کسی به این اجماع اسلامی آسیب نرساند.
ص:81
حدیث 25
حُذَیفَهُ بنُ الیمانِ می گوید:
«قَالَ رسُولُ الله صلی الله علیه و آله؛ منْ لایهتَمُّ بأمْرِ المُسْلِمینَ فَلَیسَ منْهمْ و منْ لمْ یصْبَحُ و یمْسِ ناصِحاً ِوَ لرَسُولِه و لکِتابِه و لاِمامِه و لعامَّهِ المُسْلِمینَ فَلَیسَ منْهمْ؛ پیامبراکرم صلی الله علیه و آله فرمود:
اگر کسی برای امور مسلمین اهتمام نکند او مسلمان نیست و اگر کسی هر صبح و شام و برای خدا و رسول و برای قرآن و امام و برای عموم مسلمانان، خیرخواه نباشد از مسلمانان نیست.»
مسلمان کسی است که دردمند باشد و احساس درد داشته باشد و برای دیگر مسلمین نیز سودمند و نافع باشد با این کار او محبوب مسلمین خواهد بود و به دین و کتاب و دیگران هم آسیب نخواهد رساند. برای یک مسلمان انسانیت لازم است تا دشمنان از او استفادۀ سوء و نکنند او را به غفلت نکشانند.»
حدیث 26
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:
«استووا و لا تختلفوا فتختلف قلوبکم؛ با یک دیگر برابر باشید و دگرگون شوید که دل هایتان دگرگون می شود.
امت اسلامی یک دین و یک قبله و یک پیامبر و یک پدر و مادر دارند و با هم مثل ساختمان یک مجموعه اند و ما باید این یکی بودن را حفظ کنیم تا شیطان و دشمنان اسلام نتوانند بین ما تفرقه ایجاد کنند و ما را از بین ببرند.
حدیث 27
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:
«مَنْ ردَّ عنْ قوْمٍ منَ المُسْلِمینَ عادِیهَ مائٍ أو نارٍ وجَبَتْ له الجَنَّهُ؛ اگر کسی مسلمانان را از خطر سیل یا آتش سوزی نجات دهد، بهشت بر او واجب می شود.»(1)
ص:82
در عصر حاضر مسلمانان جهان می دانند که استکبار جهانی برای اسلام و مسلمین خطر بزرگی است، پس اگر ساکت بمانند به جهنم خواهند رفت و از اسلام خارج خواهند شد. لذا بر هر مسلمان واجب است که برای حفظ دین اسلام و مسلمانان جهان در حدّ توان خویش مسلمانان را از این خطر بزرگ نجات دهد و دشمنان اسلام را ناامید کند.
حدیث 28
امام صادق علیه السلام می فرماید:
قَالَ رسُولُ الله صلی الله علیه و آله: «منْ اصْبَحَ لا یهتَمُّ باُمُورِ المُسْلِمینَ فَلَیسَ بمُسْلِمٍ؛ کسی که صبح کند و برای امور مسلمین اهتمام نکند، مسلمان نیست.»
مسلمان برادر مسلمان است و باید فکر دیگران هم باشد تا دیگران نیز درباره او فکر کنند. اگر یک مسلمان برای دین، کتاب، رسول و مسلمین، خیرخواه و فایده مند نباشد، مسلمان نیست.
حدیث 29
أبُو ذَرٍّ می گوید:
«قَالَ رسُولُ الله صلی الله علیه و آله تبَسُّمُکَ فی وجْه أخیکَ لکَ صدْقَه؛ پیامبراکرم صلی الله علیه و آله فرمود: مواجهه با برادر مؤمن با چهره ای بشاش برای شما مانند صدقه ای است.»
دادن صدقه به نیازمندان، جایگاه انسان را از لحاظ اجتماعی و مالی محکم تر خواهد کرد. اگر اینها با برادر دینی خود رفتار خوب و برخورد مناسبی داشته باشند، نتیجه آن تسخیر آن فرد خواهد شد و باعث رفاقت آن دو و ایجاد ارتباط اجتماعی وسیع تر خواهد بود.
حدیث 30
رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرماید:
«حَقّ علی المُسْلِمِ أذا أرادَ سفَراً ان یعْلِمَ أخْوانَه وحقّ علی أخْوانِه اذا قدِمَ ان یاتُوه؛ هرگاه مسلمانی قصد سفر نماید
ص:83
سزاوار است به برادران دینی خود اطلاع دهد و آنان وظیفه دارند که هرگاه برادرشان از سفر بازگشت به دیدارش بیایند.»
وقتی انسان برای دیدار یک برادر برود و با چهره ای بشاش که مانند دادن صدقه است، دیدار کند، یقیناً بین آنها دوستی و احترام زیادی به وجود می آید این دیدارها باعث نزدیک شدن و جمع شدن مسلمانان خواهد شد و پشت آنها را محکم تر خواهد کرد.
حدیث 31
حضرت علی علیه السلام می فرماید:
«یقُولُ اسُبْحانَه واعْتَصَمُوا بحَبْلِ الله جمیعاً ولا تفَرَّقُوا''فَأنّی سمِعْتُ رسُولَ الله صلی الله علیه و آله یقُولُ: ان صلاحَ ذاتِ البَینِ أعْظَمُ منْ عامَهِ الصَلاهِ والصِّیامِ؛
بعد از تلاوت این آیۀ کریمه از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله شنیدم که می فرمود: در میان دو نفر صلح کردن بهتر است از یک سال نماز خواندن و روزه گرفتن.»
دو نفر را جمع کردن و یا صلح کردن بین آنها بهتر از یک سال عبادت است. این کار هم برای محکم شدن احکام اسلام و هم برای انسان در دنیا و آخرت فایده مند خواهد بود.
حدیث 32
ابُو أیوبَ می گوید: قالَ رسُولُ الله صلی الله علیه و آله:
«یا أبا أیوبَ، ألا أدُلُّکَ علی صدَقَهٍ یحِبُّها اوَ رسُولُه؟ قلْتُ: بلی، یا رسُولَ ا! قالَ تصْلِحُ بینَ النَّاسِ أذا تفاسَدُوا؛
آیا شما را به طرف صدقه ای هدایت و راهنمایی نکنم که خدا و رسول آن صدقه را دوست می دارند؟ ابا ایوب گفت: بله یا رسول ا! پیامبراکرم صلی الله علیه و آله فرمود: در میان مردم صلح کن وقتی در فساد باشند.»
اگر انسان فساد را تبدیل به صلح و صفا بکند، اسلام و مسلمین محکم تر خواهند شد، و إلاّ اگر در فساد باشیم دشمنان از ما علیه
ص:84
یک دیگر استفاده خواهند کرد و ما را با دست خودمان از بین خواهند برد. پس لازم است با هم بود و در صلح و صفا باشیم تا آسیبی به این وحدت نرسد.
حدیث 33
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرموده:
«ألمُؤمِنُونِ کرَجُلٍ واحِدٍ أذا اشْتَکی رأسَه تداعی له سائِرُ الجَسَدِ بالسَّهرِ والحُمّی؛ مؤمنین با هم مثل پیکر یک آدمند. اگر سر کسی درد بگیرد تمام اعضای بدن او به درد خواهند آمد.»
ما باید بدانیم که یکی هستیم و یک پدر و مادر داریم و یک امت اسلامی هستیم و باید یک دست باشیم. هر کسی از هم بستگی خارج شود، طعمه شیطان خواهد شد و از بین خواهد رفت. مسلمان بودن یعنی همراه با جماعت بودن، نه جدا جدا شدن؛ قدرت خدا نیز و لطف خدا بر سر جماعت خواهد بود. ما نباید تحت استکبار باشیم و در مقابل ظلم سکوت کنیم. ما نیازمند خدا هستیم، نه نیازمند استکبار.
حدیث 34
امام صادق علیه السلام می فرماید:
«ألمُؤمِنُ أخُو المُؤمِنِ کالجَسَدِ الواحِدِ، ان اشْتَکی شیئاً منْه وجَدَ ألَمَ ذلِکَ فی سائِرِ جسَدِه و أرْواحَهما منْ روْحٍ واحِدَهٍ؛
مؤمن برادر مؤمن است، هم چون یک پیکر که هرگاه عضوی از آن به درد آید دیگر اندام های آن نیز درد را حس می کنند؛ ارواح آنها از یک روح هست.»
اگر امروز در فلسطین و عراق افغانستان و کشمیر، ظلم و ستم می شود نباید ساکت و خاموش بمانیم باید عکس العمل نشان بدهیم چون از یک پدر و مادر هستیم و یک روح و یک اسلام داریم. پس باید درد دیگران را حس کنیم.
ص:85
حدیث 35
رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرماید:
«ألمُؤمِنُونَ أخْوَه، تتَکافی دمائُهمْ وهمْ ید علی منْ سواهمْ یسْعی بذَمَّتِهمْ أدْناهمْ؛ مؤمنان برادر یک دیگرند خونشان برابر است؛ در برابر دیگران یک دست اند.»
هیچ وقت ما نمی توانیم ببینیم که مؤمن با مؤمن دیگر در جنگ و اختلاف به سر می برد؛ چون آنها از یک روح و از یک دینند و در مقابل دشمن یک دست اند و احکام دین و اسلام را با هم حفظ می کنند.
حدیث 36
رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرماید:
«ألا وان المُؤمِنینَ أذا تحآبَّا فی الله عزَّ وجلَّ وتصافَیا فی اکانا کالجَسَدِ الواحِدِ، أذَا اْشْتَکی أحَدُهما منْ جسَدِه موضِعاً وجَدَ الآخَرُ ألَمَ ذلِکَ المَوضَعَ؛
بدانید اگر مؤمنان برای خدای بزرگ به هم مهرورزند و برای خدا صادقانه دوستی کنند مانند یک پیکرند که هرگاه جایی از یک پیکر به درد آید، دیگری در همان قسمت از پیکر خود احساس درد می کند.»
مسلمانان باید برای خدا به یک دیگر کمک کنند و صادقانه کار بکنند و تصور نکنند که ما جدا جدا هستیم؛ چون شیطان و دشمنان اسلام از این فرصت سوءاستفاده خواهند کرد. مسلمان ها باید برای حفظ مسلمان های دیگر در مقابل دشمن قیام کنند تا دشمن از امت اسلام شکست بخورد.
حدیث 37
رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرماید:
«یدُ اعَلی الجَماعَهِ، والشَّیطانُ معْ منْ خالَفَ الجَماعَهَ یرْکُضُ؛ قدرت خدا بر سر جماعت است و کسی که با جماعت ناسازگار باشد شیطان با او است و همراه او می رود.»
ص:86
اگر کسی با جماعت نباشد شیطان او را گمراه خواهد کرد، ولی اگر با جماعت باشد قدرت خدا بر سر او خواهد بود و شیطان توان گمراه کردن او را نخواهد داشت و از شر شیطان در امان خواهد ماند.
حدیث 38
امام علی علیه السلام می فرماید:
«سَلامَهُ الدِّینِ و الدُّنْیا فی مداراةِ النَّاسِ؛ سلامتی دین و دنیا در مدارا کردن با مردم است.»
اگر یک مسلمان می خواهد بین مردم خوب و محبوب باشد و دین و دنیایش را حفظ کند، باید با مردم با نرمی و حسن خلق رفتار کند تا با این رفتار آنها را تسخیر کند که انسانیت یک انسان به همین است.
حدیث 39
ابْنُ مسْعُودٍ می گوید:
«قَالَ رسُولُ الله صلی الله علیه و آله: لا تخْتَلِفُوا فَأنَّ منْ کانَ قبْلَکُمْ اخَتَلَفُوا فَهلَکُوا؛ پیامبراکرم صلی الله علیه و آله فرمود: اختلاف نکنید چون کسانی که قبل از شما اختلاف کردند هلاک و نابود شدند.»
در تاریخ تجربه شده است که با گروه گروه شدن نمی شود به پیروزی دست یافت، بلکه خود انسان (اختلاف کننده) نابود خواهد شد. آن چیزی که شما را در مقابل دشمن محکم می کند فقط و فقط با جماعت و یک دست بودن است.
حدیث 40
امام علی علیه السلام می فرماید:
«سَبَبُ الفُرْقَهِ الإخْتِلافُ؛ علت جدایی اختلاف است.»
دشمنان اسلام همیشه دنبال این هستند که بین مسلمان ها اختلاف بیندازند و اگر بین آنها اختلاف به وجود بیاید پشت آنها ضعیف و پشت دشمنان محکم خواهد شد و در نتیجه اسلام هم ضعیف خواهد شد.
ص:87
1- وحدت اسلامی در کلام مراجع تقلید و علما
1. باید با وحدت، شمع دین را روشن نگهداشت.
2. برای اتحاد بین المسلمین، به عقیده من سه کار باید کرد:
- اتحاد را تعریف کنیم؛
- به مقدسات یکدیگر اهانت نکنیم؛
- اتحاد را از صورت حرف و شعار درآوریم.
3. همه باید برای ایجاد اتحاد ملی و انسجام اسلامی تلاش کنند، هرگاه میان مسلمانان تفرقه ایجاد شد، زمینه ای برای نفوذ و استعمار بیگانگان نیز مهیا گردیده است.
4. شیعیان و اهل تسنن، هیچ فرقی باهم نمی کنند بلکه شما برادران ما و از خودمان هستید، هیچ فرقی بین ما و شما نیست، اختلافات دینی و علمی بین علما، اختلافات اساسی به شمار نمی رود و ریختن خون هر کس که بر زبان لاإله إلاّ الله محمّد رسول الله را جاری کند، حرام است.
5. اگر مسلمانان به وصیت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله جامه عملی پوشانده بودند و با تمسک به دو میراث گران بهای آن پیامبر رحمت (کتاب و اهل بیت) اتحاد بین خودشان را حفظ کرده بودند، اکنون امت منسجم اسلامی بر جهان حکومت می کرد و در عصر کنونی نیز اگر همه مسلمانان یعنی دنیای اسلام که بیش از یک میلیارد نفر در دنیا جمعیت دارد یک پارچگی و انسجام بین خودشان را حفظ نمایند، بر همه جهان مسلط می شوند.
6. قرآن کریم، ما را به سه وحدت دعوت می کند: وحدت ملی؛ وحدت منطقه ای؛ وحدت بین المللی.
وحدت ملی برای زندگی سالم و امن داخل مرزهای کشور است، وحدت منطقه ای، یعنی این که مسلمانان، یهودیان و مسیحیان که خدا را
ص:88
قبول دارند با هم بدون جنگ و خون ریزی زندگی کنند: اما وحدت بین المللی از این جهت است که انسان ها با سایر انسان ها فرقی از لحاظ ذات و ماهیت ندارند. و همگی خلق و بنده خدا هستند.
7. تجربه تاریخی نشان می دهد که غربی ها هر وقت مسلمانان را در حال نزاع ببینند، درست در همان زمان موقعیت را برای حضور تجاوزگرانه مساعد تشخیص داده، ضربه خود را وارد می کنند. در شرایط امروز درگیری های فرقه ای درون جهان اسلام، بزرگ ترین گناه کبیره است.
8. اتحاد ملی و انسجام اسلامی در کنار تقربی که بین مسلمانان وجود دارد باعث خواهد شد تا دشمن به اهداف شوم خود در قبال مسلمانان که ایجاد اختلاف و کینه است، دست پیدا نکند.
9. دشمنان اسلام و انقلاب، با هراس و خشم از وحدت مسلمانان، ایجاد تفرقه بین شیعه و سنی را در دستور کار خود قرار دادند و به مقابله با این حرکت جهانی پرداخته اند، اما با هوشیاری مسلمانان این توطئه تا امروز نقش برآب شده است.
10. انسجام اسلامی، یعنی کار و تلاش برای امت اسلام.
11. وحدت، جزء اصول کلی اسلامی و در ردیف توحید، از طرف خداوند متعال مطرح شده و در قرآن کریم هم بارها به وحدت در میان مسلمانان سفارش و تأکید شده است. بسیاری فکر می کنند وحدت یک کار مستحبی است درحالی که از واجبات است.
12. اتحاد، رمز پیروزی مسلمانان است که مورد تأیید امام راحل رحمه الله نیز بوده است. اکنون استکبار از هر توطئه ای برای چیرگی بر مسلمانان دنیا و به راه انداختن فتنه و جنگ بین شیعه و سنی استفاده می کنند. آن چه در عراق اتفاق می افتد نمونه ای بارز این استراتژی است.
ص:89
اخیراً کتابی به نام نقشه ای برای جداء مکاتب الهی در آمریکا انتشار یافته است که در آن گفت وگوی مفصلی با «دکتر مایکل برانت» یکی از معاونان سابق سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) انجام شده است. وی در این گفت وگو به طرح هایی اشاره می کند که علیه شیعیان و مذهب شیعه تدارک دیده شده است. بخش هایی از این کتاب به طور خلاصه در زیر از نظر خوانندگان می گذرد:
«جهان اسلام از قرن ها پیش تحت سیطره دول غربی بوده است و اگرچه در یک قرن اخیر اغلب کشورهای اسلامی به ظاهر استقلال خود را به دست آورده اند، ولی نظام های سیاسی و اقتصادی و به خصوص فرهنگ این جوامع هنوز در کنترل غربی هاست و از آنها پیروی می کند.
درسال 1357 شمسی، با وقوع انقلاب اسلامی در ایران، آمریکایی ها متحمل خسارات سنگینی شدند. ابتدا ما فکر می کردیم این انقلاب خواست طبیعی جامعه مذهبی ایران است که رهبران مذهبی آن قصد بهره گیری از شرایط را دارند و با کنار رفتن شاه، ما می توانیم به مرور افراد مطلوب خود را بر روی کار بیاوریم و سیاست های خود را در ایران تداوم بخشیم.
اما با گذشت زمان و گسترش فرهنگ انقلاب اسلامی در کشورهای منطقه به خصوص در عراق، پاکستان، لبنان، کویت و دیگر کشورها متوجه شدیم که در تحلیل های خود اشتباه کرده بودیم.
در یک گردهمایی که با حضور مقامات سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) برگزار شده که در آن نماینده سرویس اطلاعاتی انگلیس (به علت تجارب زیاد این کشور در جوامع اسلامی) نیز حضور داشت، به این نتیجه رسیدیم که پیروزی انقلاب اسلامی فقط نتیجه سیاست های
ص:90
اشتباه شاه در مقابله با این انقلاب نبوده، بلکه عوامل دیگر مانند قدرت رهبر مذهبی آن و استفاده از فرهنگ شهادت دخیل بودند که این فرهنگ از هزار و چهارصد سال پیش توسط نوه پیامبر اسلام (امام حسین علیه السلام) به وجود آمده است و هر ساله با عزاداری در ایام محرم این فرهنگ ترویج و گسترش می یابد. ما هم چنین به این نتیجه دست یافتیم که شیعیان بیشتر از دیگر مذاهب اسلامی فعال و پویا هستند.
در این گردهمایی تصویب شد که بر روی مذهب شیعه تحقیقات بیشتری صورت بگیرد و طبق این تحقیقات برنامه ریزی ها داشته باشیم.
به همین منظور 40 میلیون دلار بودجه برای آن اختصاص دادیم و این پروژه در سه مرحله به ترتیب زیر انجام شد:
1. جمع آوری اطلاعات و آمار؛
2. اجرای اهداف کوتاه مدت با انجام تبلیغات علیه شیعیان و راه اندازی اختلافات مذهبی میان شیعیان با دیگر مذاهب اسلام؛
3. اجرای اهداف بلندمدت جهت از بین بردن این مذهب.
براساس مرحله اول پروژه، محققانی به سراسر جهان اعزام شدند که به سؤالات زیر پاسخ داده شود:
الف) شیعیان در کدام مناطق جهان و در هر منطقه چه میزان نفوذ دارند؟
ب) چگونه تضادهای داخلی شیعیان را می توان تحریک نمود؟
ج) چگونه بین شیعیان و سنی ها اختلاف انداخته و از این اختلافات بهره برداری کنیم؟
پس از نظر سنجی ها و جمع آوری اطلاعات از سراسر جهان به نتایج مهمی دست یافتیم. ما متوجه شدیم که قدرت مذهب شیعه در دست مراجع و روحانیت می باشد. آنها در هر زمان و از این مذهب صیانت و پاسداری می کنند.
ص:91
مراجع شیعه در طول تاریخ هیچ گاه از حاکم غیر اسلامی و ظالم تبعیت نکرده اند. در ایران با فتوای آیه الله شیرازی سیاست های انگلیس با شکست مواجه شد و حکومت شاه که هم پیمان آمریکا بود توسط آیه الله خمینی برچیده شد. در عراق صدام با تمام توان خود نتوانست حوزه علمیه نجف را مجبور به تبعیت از خود کند و به همین منظور مجبور شد. این مرکز دینی را تا سال ها از فعالیت باز دارد. در لبنان نهضت آیه الله امام موسی صدر ارتش های انگلیس، فرانسه و اسرائیل را مجبور به فرار از این کشور کرد و حزب الله لبنان نیز صدمات سنگینی را به ارتش اسرائیل در جنوب این کشور وارد کرد.
این تحقیقات ما را به این نتیجه رساند که به طور مستقیم نمی توان با مذهب شیعه رو در رو شد و امکان پیروزی بر آن بسیار سخت است و باید پشت پرده کار کنیم. ما به جای ضرب المثل انگلیسی «اختلاف بیانداز و حکومت کن» از سیاست «اختلاف بیانداز و نابود کن» استفاده کردیم.
در همین راستا برنامه ریزی های گسترده ای را برای سیاست های بلند مدت خود طرح کردیم. حمایت از افرادی که با مذهب شیعه اختلاف نظر دارند و ترویج کافر بودن شیعیان به گونه ای که در زمان مناسب علیه آنها توسط دیگر مذاهب اعلام جهاد شود. هم چنین باید تبلیغات گسترده ای علیه مراجع و رهبران دینی شیعه صورت دهیم تا آنها مقبولیت را در میان مردم از دست بدهند.
یکی دیگر از مواردی که باید روی آن کار می کردیم، موضوع فرهنگ عاشورا و شهادت طلبی بود که هر ساله شیعیان با برگزاری مراسمی این فرهنگ را زنده نگه می دارند. ما تصمیم گرفتیم با حمایت های مالی از برخی سخنرانان و مداحان و برگزار کنندگان اصلی این گونه مراسم که
ص:92
افراد سودجو و شهرت طلب هستند، عقاید و بنیان های شیعه و فرهنگ شهادت طلبی را سست و متزلزل کنیم و مسائل انحرافی در آن به وجود بیاوریم، به گونه ای که شیعه یک گروه جاهل و خرافاتی در نظر آید.
در مرحله بعد باید مطالب فراوانی علیه مراجع شیعه جمع آوری شده و به وسیله مداحان و نویسندگان سودجو انتشار دهیم و تا 1389 ش، مرجعیت را که سد راه اصلی اهداف ما می باشد تضعیف کرده و آنان را به دست خود شیعیان و دیگر مذاهب اسلامی نابود کنیم و در نهایت تیر خلاص را بر این فرهنگ و مذهب بزنیم.
2- ده راهکار عملی برای انسجام اسلامی
1. وحدت اسلامی را از واجبات بدانیم؛
2. به حج، به عنوان فرصت طلایی وحدت بیشتر توجه کنیم؛
3. تحمل در برابر آراء و عقاید یک دیگر داشته باشیم؛
4. انتقادی بدون اهانت به یک دیگر انجام دهیم؛
5. از تأکید بی جا بر مسائل جزئی بپرهیزیم؛
6. هیچ کس را تکفیر نکنیم؛
7. در تبلیغ دین، مرزهای نژادی و جغرافیایی را نادیده بگیریم؛
8. بر توصیه قرآن در سوره حجرات عمل کنیم؛
9. نکات گفته شده را با دیگران در میان بگذاریم؛
10. برای وحدت مسلمین دعا کنیم.
3- ده راهکار عملی برای اتحاد ملی
1. اتحاد ملی در گرو انجام احکام اسلامی است؛
2. قانون اساسی، محور اتحاد ملی باشد؛
3. با «من» مبارزه کنیم و «ما» شویم؛
4. در پیمودن راه امام خمینی رحمه الله پیمان ببندیم؛
5. پشتیبان ولایت فقیه باشیم؛
6. حضور فعال و پرشور و نشاط در انتخابات داشته باشیم؛
7. مقتدر و عزیز باشیم؛
8. به خود اتّکا کنیم؛
9. صرفه جویی نماییم؛
10. احساس مسئولیت عمومی نسبت به سرنوشت جامعه داشته باشیم.
15:43:03
2. الطباطبائی البروجردی، لمحقق السید حسین، جامع الأحادیث الشیعه فی احکام الشریعه، منشورات المهر، قم.
3. الطبرسی، ابی علی، مکارم الاخلاق، منشورات الرضی، قم 1370 ش.
4. العاملی، الحر، الوسائل الشیعه، منشورات مؤسسه آل البیت علیهم السلام، لاحیاء التراث، قم 1414 ق.
5. الفیض الکاشانی، لمولی محمد حسن، الوافی، منشورات مکتبه الإمام امیر المؤمنین، اصفهان 1311 ق.
6. القزوینی، محمد بن یزید، سنن ابن ماجه، منشورات دار الکتب العلمیه، بیروت.
7. الکلینی، لشیخ ابی جعفر محمد بن یعقوب، الکافی، منشوارت دار الکتب الاسلامیه، طهران 1388 ه ش.
8. اللخمی الطبرانی، سلیمان بن احمد بن ایوب، المعجم الاوسط، منشورات دار الحرمین، القاهره.
9. المجلسی، لعلامه الشیخ محمد باقر، بحارالأنوار، منشورات مؤسسه الوفاء، بیروت.
10. النیسابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، منشورات دارالفکر، بیروت 1421 ق.
11. الهندی، لمتقی، کنز العمال، منشورات مؤسسه الرساله، بیروت 1408/1868 ق.
12. الهیثمی، نور الدین، مجمع الزواید، منشورات دارالکتب العلمیه، بیروت 1406 ق.
13. بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با شرکت کنندگان در «هم اندیشی علمای شیعه و اهل تسنن» 1386.
14. ترمذی، ابوعیسی محمد بن عیسی بن سوره، سنن الترمذی، (الجامع الصحیح)، تحقیق احمد محمد شاکره، دار احیاء التراث، بیروت 1421.
15. ری شهری، محمد، میزان الحکمه، منشورات دار الحدیث (عربی و فارسی ترجمه)، قم 1379 ش.
16. شیبانی، ضحاک بن مخلف البانی، کتاب السنه، محمد ناصر الدین، عمان المکتب اسلامی (عربی)، بیروت (دمشق).
17. صالح بن عبد الله بن حمید و عبد الرحمن محمد بن عبد الرحمن بن ملوح، نضره النعیم فی مکارم اخلاق رسول الکریم، منشورات دارالوسیله، جده.
18. طبرانی، سلمان بن احمد عظیم آبادی، المعجم الصغیر، دار الکتب العلمیه، بیروت.
19. لامام احمد بن حنبل، مسند احمد، منشورات دار صادر، بیروت.
20. مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چهل حدیث، سال انتشار 1376.
21. محمد بن علی بن حسین بن بابویه قمی، ابو جعفر، الأمانی، معروف به شیخ الصدوق، منشورات بعثت، قم.
22. میبدی، رشید الدین احمد بن ابی سعید، کشف الأسراروعده الأبرار، انتشارات امیرکبیر، تهران.
23. نامه ای از امام موسوی، ص 41، 42.
24. ورام بن ابی فراس، مجموعه ورام، انتشارات مکتبه الفقیه، قم.
25. آمدی تمیمی، عبد الواحد، غررالحکم و دررالکلم، تحقیق: میر سید جلال الدین حسینی ارسوی، دانشگاه تهران 1366 ش.
26. الأمانی، ابو جعفر محمد بن حسن، معروف به شیخ الطوسی، منشورات بعثت، دار الثقافه، قم.
27. البخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح البخاری، منشورات دارالفکر، بیروت.
28. البعثه، محمد بن اسماعیل، خلق افعال العباد والرد علی الجهمیه و أصحاب التعطیل، قم.
29. الحرانی، ابن شعبه، تحف العقول، منشورات جماعه المدرسین، قم 1404 ق.
30. السیوطی، جلال الدین عبد الرحمن بن ابی بکر، الجامع الصغیر، منشورات دار الفکر، بیروت 1414 ق.
فهرست منابع احادیث
1. البحار الانوار، ج 59، ص 291.
2. البحار الانوار، ح 78074، ص 7281.
3. البحار الانوار، ص 380، ج 65.
4. الجامع الصغیر، ج 2، ص 532.
5. الکافی، ج 2، ص 345.
6. الکافی، ج 2، ص، 166.
7. الکافی، ج 2، ص 163، جامع احادیث الشیعه، ح 34520 و ح 28361؛ وسائل الشیعه، ح 33616 باب 18؛ بحار الانوار، ح 3771، باب 20.
8. الکافی، ج 2، ص 174.
9. الکافی، ج 5، ص 55.
10. الکافی، ج 6، ص 274، وسائل الشیعه، ج 24، ص 270.
11. الکافی، ح 41662.
12. المعجم الاوسط، ج 6، ص 58 و کنز العمال، ص 679.
13. المعجم الاوسط، ج 7، ص 270؛ المعجم الصغیر، ج 2، ص 50.
14. امالی الصدوق، ص 431، مجلس 66؛ بحار الانوار، ج 71، ص 303، ج 71، باب 20.
15. امالی الطوسی، ج 2، ص 478؛ جامع احادیث الشیعه، ج 17، ص 501.
16. أمالی المفید، ح 1387.
17. بحار الانوار، ج 85، ص 13.
18. بحار، ص 316، ج 74 و ج 73، ص 298، ح 32.
19. بغیه الباحث لابن ابی اسامه، ص 75.
20. خلق افعال العباد للبخاری، ص 61.
21. سنن ابن ماجه، ص 1016 2.
22. سنن الترمذی، ج 4، ص 226.
23. سنن الترمذی، ج 3، ص 228، ح 1956.
24. صحیح البخاری، ج 4، ص 151.
25. صحیح مسلم، ص 820؛ و کنز العمال، ص 674.
26. غرر الحکم و درر الکلم للآمدی، ص 1076، بحار الانوار ج 33، ص 372.
27. غرر الحکم، ص 445، فواید المداراه، ص 445.
28. غررالحکم، ح 10719.
29. کتاب السنه، ص 139.
30. کشف الاسرار و عده الابرار، ج 9، ص 258.
31. کنز العمال، ج 1، ص 206.
32. کنز العمال، ج 1، ص 29.
33. کنز العمال، ج 20، ص 51.
34. کنز العمال، ص 2061.
35. کنز العمال، ص 674، میزان الحکمه، (ترجمه فارسی) ج 1، ص 396، بحارالانوار، ج 58، ص 150.
36. مجمع الزوائد، ج 9، ص 142.
37. مجمع الزوائد، ص 232.
38. مسند احمد، ج 2، ص 312.
39. میزان الحکمه، ج 1، ص 406.
40. نضره النعیم، ص 2، ص 46.
فهرست منابع نظرات مراجع
1. حضرت آیه الله امامی کاشانی (امام جمعه موقت تهران) خطبه نماز جمعه تهران، 1386/1/24.
2. حضرت آیه الله جنتی، (دبیر شورای نگهبان).
3. حضرت آیه الله جواد آملی، در دیدار با اعضای شورای مرکزی جامعه ای اسلامی، 1385/12/23.
4. حضرت آیه الله سلیمانی، (نماینده ولی فقیه در سیستان و بلوچستان)، دیدار با هیئت رئیسیه و اعضای هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد زاهدان.
5. حضرت آیه الله سیستانی، در دیدار با علمای عراق، در روز 29 فروردین 86.
6. حضرت آیه الله فاضل لنکرانی، در دیدار با رهبر شیعیان پاکستان، 1386/1/27.
7. حضرت آیه الله مظاهری، 17 ربیع الاول، 1428 ض ق، 1386/1/16.
8. حضرت آیه الله مکارم شیرازی، در مصاحبه با روزنامه کیهان، 1386/2/5.
9. حضرت آیه الله نوری همدانی، در دیدار با مسئول کمیته امداد امام خمینی.
10. حضرت آیه الله واعظ زادۀ خراسانی، دبیر کل سابق و عضو فعلی مجمع تقریب مذاهب اسلامی، مصاحبه با روزنامه جمهوری اسلامی 1386/1/19.
11. حضرت آیه الله واعظ طبسی، (تولیت حرم امام رضا علیه السلام جلسۀ شورای عالی فرهنگی آستان قدس رضوی).
12. حضرت آیه الله هاشمی رفسنجانی، (سخنرانی در بیستمین کنفرانس وحدت اسلامی) فروردین 1386.
ص:98