چهل حدیث ابو زکریا یحیی بن شرف نووی (سنّی)
الحدیث الأول
"إنما الأعمال بالنیات"
حدیث اول
نیت محور اعمال است
از ابىحفص عمر بن خطاب روایت است که گفت: شنیدم که رسول الله (صلی الله علیه وآله) فرمودند:
«همانا اعمال و کردار انسان به نیت وی بستگى دارد، و هرکس نظر به نیتش اجر و ثواب مىبرد، پس کسى که هجرت او به سوى الله و پیامبرش بوده است، پس این هجرت او به سوى الله و پیامبرش (مقبول) میباشد، و هرکس هجرتش به خاطر دنیا باشد و یا به خاطر زنی که بخواهد با او ازدواج کند، پس هجرت او به سوی همان چیزی است که برای آن هجرت کرده است». نگا: صحیح بخاری حدیث شماره (۱) و صحیح مسلم حدیث شماره (۱۹۰۷)
الحدیث الثانی
"مجىء جبریل لیعلّم المسلمین دینهم"
حدیث دوم
فرود آمدن جبرئیل برای آموزاندن دین به مسلمانان
هم چنین از عمر بن خطاب روایت است که گفت:
«روزى ما نزد پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) بودیم، مردى بر ما وارد شد که جامۀ بسیار سفیدی بر تن داشت، و موهاى سرش بسیار سیاه بود، و کسى از ما او را نمىشناخت، و آثار سفر بر وی نمایان نبود، (که بگوییم از جایی دور آمده است)، تا این که نزد پیامبر (صلی الله علیه وآله) نشست، و دو زانوى خود را به دو زانوى پیامبر (صلی الله علیه وآله) چسپاند، و دو دست خود را بر دو ران خویش نهاد، و گفت: اى محمد! مرا از اسلام باخبر ساز. پیامبر (صلی الله علیه وآله) در پاسخ فرمودند: اسلام این است که گواهى دهى:
معبودى به حق جز الله یکتا نیست، و محمد (صلی الله علیه وآله) فرستادۀ الله است، و نماز را برپا بداری، و زکات بدهى، و روزۀ [ماه مبارک] رمضان را بگیرى، و در صورت توانائى؛ حج بیت الله را انجام دهى. آن مرد گفت:
راست گفتید. ما شگفت زده شدیم، که از رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) سؤال مىکند (در حالى که سؤال، علامت ندانستن است) و تصدیق مىنماید! (در حالى که تصدیق نشانۀ دانستن است). گفت: پس مرا از ایمان باخبر ساز، رسول الله (صلی الله علیه وآله) فرمودند: ایمان این است که به یگانگى الله (در ذات و صفات و افعالش که هیچ شریکى ندارد) ایمان بیاورى، و به ملائکۀ او (که پیام رسانان میان الله و پیامبران هستند) ایمان بیاورى، و به پیامـبران او (که براى راهنمایى بشـر فرستاده شدهاند) ایمان بیاورى، و به روز قیامت (و آنچه شامل آن مىشود از جزاى اعمال و حساب و بهشت و دوزخ) ایمان بیاورى، به قدر (سرنوشت و تقدیر) ایمان بیاورى، و به خیر و شر آن ایمان بیاورى. آن مرد گفت: راست گفتید. گفت:
مرا از احسان و نیکوکارى خبر ده، رسول الله (صلی الله علیه وآله) فرمودند: نیکوکاری آن است که الله را چنان بندگى کنى که گویا او را مىبینى، و اگر تو او را نمىبینى، یقین بدار که او تو را مىبیند. گفت:
مرا از روز قیامت باخبرساز، فرمودند: پرسیده شده (در این مسأله) داناتر از پرسنده نیست، آن مرد گفت: پس مرا از نشانههاى قیامت باخبر ساز، فرمودند: آن که کنیز آقای خود را بزاید، (یعنى مادران را خوار و حقیر شمارنـد و خود را آقاى مادر بدانند).
و آن که پا و تن برهنگان بینوا، و چوپان گوسفندان را ببینى که به برافراشتن کاخ (و زیاده روى در ساختمان) بپردازند. پس آن مرد رفت، و من چندى نشستم، سپس رسول الله (صلی الله علیه وآله) فرمودند: اى عمر! مىدانى که سؤال کننده چه کسى بود؟ گفتم: الله و رسول او بهتر می دانند، فرمودند: او جبرئیل(ع) بود، آمد تا (با پرسش و پاسخ کردنش) دینتان را به شما بیاموزاند». نگا: صحیح مسلم حدیث شماره (۸).
الحدیث الثالث
"بنی الإسلام على خمس"
عَنْ أَبِی عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عُمَرَ بْنِ الْخَطَّابِ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمَا قَالَ: سَمِعْت رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله) یَقُولُ: “بُنِیَ الْإِسْلَامُ عَلَى خَمْسٍ: شَهَادَةِ أَنْ لَا إلَهَ إلَّا اللَّهُ وَأَنَّ مُحَمَّدًا عَبدُهُ و رَسُولُهُ، وَإِقَامِ الصَّلَاةِ، وَإِیتَاءِ الزَّکَاةِ، وَحَجِّ الْبَیْتِ، وَصَوْمِ رَمَضَانَ”. رَوَاهُ الْبُخَارِیُّ [رقم:۸]، وَمُسْلِمٌ [رقم:۱۶]. و اللفظ له.
حدیث سوم
ارکان اسلام
از ابو عبدالرحمن عبدالله بن عمر بن خطاب روایت است که گفت:
شنیدم رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) فرمودند: «اسلام بر پنج قاعده بنا نهاده شده است: گواهى دادن به اینکه معبودى به حق نیست جز الله یکتا، و گواهى دادن به این که محمد صلی الله علیه وآله بنده و فرستادۀ الله است، و بر پا داشتن نماز، و دادن زکات، و حج بیت الله، و روزه گرفتن [ماه مبارک] رمضان».
نگا: صحیح بخاری حدیث شماره (۸) و صحیح مسلم حدیث شماره (۱۶)، لفظ حدیث از صحیح مسلم است.
عَنْ أَبِی عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَسْعُودٍ (رض) قَالَ: حَدَّثَنَا رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله) -وَهُوَ الصَّادِقُ الْمَصْدُوقُ-:”إنَّ أَحَدَکُمْ یُجْمَعُ خَلْقُهُ فِی بَطْنِ أُمِّهِ أَرْبَعِینَ یَوْمًا، ثُمَّ یَکُونُ عَلَقَةً مِثْلَ ذَلِکَ، ثُمَّ یَکُونُ مُضْغَةً مِثْلَ ذَلِکَ، ثُمَّ یُرْسَلُ الْمَلَکُ فَیَنْفُخُ فِیهِ الرُّوحَ، وَیُؤْمَرُ بِأَرْبَعِ کَلِمَاتٍ: بِکَتْبِ رِزْقِهِ، وَأَجَلِهِ، وَعَمَلِهِ، وَشَقِیٌّ أَوْ سَعِیدٌ؛ فَوَاَللَّهِ الَّذِی لَا إلَهَ غَیْرُهُ إنَّ أَحَدَکُمْ لَیَعْمَلُ بِعَمَلِ أَهْلِ الْجَنَّةِ حَتَّى مَا یَکُونُ بَیْنَهُ وَبَیْنَهَا إلَّا ذِرَاعٌ فَیَسْبِقُ عَلَیْهِ الْکِتَابُ فَیَعْمَلُ بِعَمَلِ أَهْلِ النَّارِ فَیَدْخُلُهَا. وَإِنَّ أَحَدَکُمْ لَیَعْمَلُ بِعَمَلِ أَهْلِ النَّارِ حَتَّى مَا یَکُونُ بَیْنَهُ وَبَیْنَهَا إلَّا ذِرَاعٌ فَیَسْبِقُ عَلَیْهِ الْکِتَابُ فَیَعْمَلُ بِعَمَلِ أَهْلِ الْجَنَّةِ فَیَدْخُلُهَا”. رَوَاهُ الْبُخَارِیُّ [رقم:۳۲۰۸]، وَمُسْلِمٌ [رقم:۲۶۴۳].حدیث چهارم
مراحل خلقت انسان و تقدیر روزی، اجل و عملش
از ابو عبدالرحمن عبدالله بن مسعود(رض) روایت است که فرمود:
پیامبر (صلی الله علیه وآله) در حالیکه راستگوی راستگو شمرده شده اند به ما فرمودند:
همانا خلقت هریک از شما در شکم مادرش تا چهل روز جمع و تکمیل می شود، سپس به همین اندازه به صورت پاره خونی می ماند، سپس به همین اندازه به صورت پاره گوشتی می ماند، سپس ملکی فرستاده می شود، تا در آن روح بدمد، و به ملک دستور نوشتن چهار کلمه داده می شود:
به نوشتن روزیش ، عمرش ، عملش و نیک بخت و یا بدبخت بودنش، پس سوگند به خدا که جز او دیگر معبود به حقی نیست همانا یکی از شما به عمل اهل بهشت عمل می کند، تا اینکه در میان او و بهشت بجز یک ذراع باقی نمی ماند سپس نوشته تقدیر بر آن سبقت گرفته پس به اعمال اهل دوزخ عمل می کند و سبب رفتنش به دوزخ مىگردد، و همانا یکی از شما به عمل اهل دوزخ عمل می کند، تا اینکه در میان او و دوزخ بجز یک ذراع باقی نمی ماند سپس نوشته تقدیر بر آن سبقت گرفته پس به عمل اهل بهشت عمل می کند و سبب رفتنش به بهشت مىگردد.
نگا: صحیح بخاری حدیث شماره (۳۲۰۸) و صحیح مسلم حدیث شماره (۲۶۴۳)
"من أحدث فی أمرنا هذا ما لیس منه فهو ردّ"
حدیث پنجم
زشتی بدعت در دین
از ام المؤمنین ام عبدالله عایشه روایت است که رسول الله (صلی الله علیه وآله) فرمودند:
«هرکسی در آیین ما چیزی پدید آورد که از آنِ این آیین نباشد پس آن مردود است».
صحیح بخاری حدیث شماره (۲۶۹۷) و صحیح مسلم حدیث شماره (۱۷۱۸) و در روایت مسلم: «هر کس، عملی انجام دهد که طبق دستور ما نباشد، آن عمل مردود است».
الحدیث السادس
"إن الحلال بیّن و إن الحرام بیّن"
عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ النُّعْمَانِ بْنِ بَشِیرٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمَا، قَالَ: سَمِعْت رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله) یَقُولُ: “إنَّ الْحَلَالَ بَیِّنٌ، وَإِنَّ الْحَرَامَ بَیِّنٌ، وَبَیْنَهُمَا مُشْتَبِهَاتٌ لَا یَعْلَمُهُنَّ کَثِیرٌ مِنْ النَّاسِ، فَمَنْ اتَّقَى الشُّبُهَاتِ فَقْد اسْتَبْرَأَ لِدِینِهِ وَعِرْضِهِ، وَمَنْ وَقَعَ فِی الشُّبُهَاتِ وَقَعَ فِی الْحَرَامِ، کَالرَّاعِی یَرْعَى حَوْلَ الْحِمَى یُوشِکُ أَنْ یَرْتَعَ فِیهِ، أَلَا وَإِنَّ لِکُلِّ مَلِکٍ حِمًى، أَلَّا وَإِنَّ حِمَى اللَّهِ مَحَارِمُهُ، أَلَّا وَإِنَّ فِی الْجَسَدِ مُضْغَةً إذَا صَلَحَتْ صَلَحَ الْجَسَدُ کُلُّهُ، وَإذَا فَسَدَتْ فَسَدَ الْجَسَدُ کُلُّهُ، أَلَا وَهِیَ الْقَلْبُ”. رَوَاهُ الْبُخَارِیُّ [رقم:۵۲]، وَمُسْلِمٌ [رقم:۱۵۹۹].
حدیث ششم
دوری جستن از امور مشتبه و مشکوک
از ابو عبدالله نعمان بن بشیر(رض) روایت است که: شنیدم پیامبر (صلی الله علیه وآله) فرمودند:
«البته حلال و حرام آشکارست و در میان آن دو، مسائل مشتبه و مشکوکی است که بسیارى از مردم آنرا نمى دانند، پس کسى که از شبهات پرهیز کند، بدون شک دین و آبرویش را محفوظ داشته است، و کسى که در شبهات بیفتد در حرام افتاده است، مانند چوپانى که رمه اش را در اطراف کشتزار مى چراند عنقریب به کشتزار داخل خواهند شد، سپس فرموند: خبردار! هر پادشاه حدودى دارد، خبردار! که حدود الله همان چیزهایى است که ارتکاب آنها را بر بندگانش حرام کرده است، خبردار! همانا در جسم انسان پاره گوشتى است که اگر درست شود تمام جسم درست مى شود، و اگر آن فاسد گردد تمام جسم فاسد مى گردد، خبر دار! که آن قلب است».
الحدیث السابع
"الدین النصیحة"
عَنْ أَبِی رُقَیَّةَ تَمِیمِ بْنِ أَوْسٍ الدَّارِیِّ (رض) أَنَّ النَّبِیَّ (صلی الله علیه وآله) قَالَ: “الدِّینُ النَّصِیحَةُ. قُلْنَا: لِمَنْ؟ قَالَ لِلَّهِ، وَ لِکِتَابِهِ، وَ لِرَسُولِهِ، وَ لِأَئِمَّةِ الْمُسْلِمِینَ وَ عَامَّتِهِمْ”. رَوَاهُ مُسْلِمٌ [رقم: ۵۵].
حدیث هفتم
نصیحت و اندرز جوهر ایمان است
از ابو رقیه تمیم بن اوس الدارى رض) روایت است که رسول الله (صلی الله علیه وآله) فرمودند:
«دین همهاش نصیحت و خیر اندیشی است. عرض کردیم: نصیحت برای چه کسى؟ فرمودند: برای الله (که به او ایمان بیاورید)، و برای کتاب الله (که آنرا بخوانید و مورد عمل قرار دهید)، و برای رسول او (که از او اطاعت کنید)، و برای امراء و حکام مسلمین: (که از آنها اطاعت کرده و آن ها را یاری دهید، و بر آنها انقلاب و خروج نکنید، مگر در حال کفر آشکار و واضح، در این جاست که در برابر معصیت خالق، اطاعت از مخلوق درست نیست)، و همچنین برای تمام مردم: (که آنها را راهنمائی و به راه راست یاری دهید).
صحیح مسلم حدیث شماره (۵۵).
الحدیث الثامن
"أمرت أن أقاتل الناس"
عَنْ ابْنِ عُمَرَ، أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله) قَالَ: أُمِرْت أَنْ أُقَاتِلَ النَّاسَ حَتَّى یَشْهَدُوا أَنْ لَا إلَهَ إلَّا اللَّهُ وَأَنَّ مُحَمَّدًا رَسُولُ اللَّهِ، وَیُقِیمُوا الصَّلَاةَ، وَیُؤْتُوا الزَّکَاةَ؛ فَإِذَا فَعَلُوا ذَلِکَ عَصَمُوا مِنِّی دِمَاءَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ إلَّا بِحَقِّ الْإِسْلَامِ، وَحِسَابُهُمْ عَلَى اللَّهِ تَعَالَى”. رَوَاهُ الْبُخَارِیُّ [رقم:۲۵]، وَمُسْلِمٌ [رقم:۲۲].
حدیث هشتم
حرمت خون و مال مسلمان
از عبدالله بن عمر روایت است که رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) فرمودند: «مأمور شدهام با مردم بجنگم تا اینکه گواهى دهند معبودى به حق جز الله یکتا نیست، و محمد ص فرستادۀ الله است، و نماز را برپا بدارند، و زکات بدهند، پس اگر اینها را انجام دادند خونها و اموال خود را از من حفظ نموده اند، مگر به حق اسلام. و حساب آنها بر الله تعالی است.
صحیح بخاری حدیث شماره (۲۵) و صحیح مسلم حدیث شماره (۲۲).
حق اسلام، یعنى: آن چه اسلام، کیفرى بر آن ثابت نماید، مانند قصاص، و سنگسار کردن مرد و زنی زناکارى که همسر داشته باشد».
الحدیث التاسع
"ما نهیتکم عنه فاجتنبوه"
عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ صَخْرٍ قَالَ: سَمِعْت رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله) یَقُولُ: «مَا نَهَیْتُکُمْ عَنْهُ، فَاجْتَنِبُوهُ وَمَا أَمَرْتُکُمْ بِهِ فَافْعَلُوا مِنْهُ مَا اسْتَطَعْتُمْ، فَإِنَّمَا أَهْلَکَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ کَثْرَةُ مَسَائِلِهِمْ، وَاخْتِلَافُهُمْ عَلَى أَنْبِیَائِهِمْ» رَوَاهُ الْبُخَارِیُّ [رقم:۷۲۸۸]، وَمُسْلِمٌ [رقم:۱۳۳۷].
حدیث نهم
نهی از زیاد سوال کردن
از ابو هریره عبدالرحمن بن صخر روایت است که شنیدم رسول الله (صلی الله علیه وآله) مىفرمایند:
«از چیزی که شما را نهی کردم از آن دوری کنید، و آنچه را که به شما فرمان دادم هر قدر از آن را که می توانید انجام دهید، زیرا مردمانى که پیش از شما بودند به خاطر سؤال و پرسش بسیار آنها، و اختلاف نمودن و مخالفتشان با پیامبرانشان به هلاکت رسیدند».
صحیح بخاری حدیث شماره (۷۲۸۸) و صحیح مسلم حدیث شماره (۱۳۳۷).
الحدیث العاشر
"إن الله طیب لا یقبل إلا طیبا"
عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله)”إنَّ اللَّهَ تعالى طَیِّبٌ لَا یَقْبَلُ إلَّا طَیِّبًا، وَإِنَّ اللَّهَ أَمَرَ الْمُؤْمِنِینَ بِمَا أَمَرَ بِهِ الْمُرْسَلِینَ فَقَالَ تَعَالَى:”یَا أَیُّهَا الرُّسُلُ کُلُوا مِنْ الطَّیِّبَاتِ وَاعْمَلُوا صَالِحًا”، وَقَالَ تَعَالَى:”یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُلُوا مِنْ طَیِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاکُمْ”ثُمَّ ذَکَرَ الرَّجُلَ یُطِیلُ السَّفَرَ أَشْعَثَ أَغْبَرَ یَمُدُّ یَدَیْهِ إلَى السَّمَاءِ: یَا رَبِّ! یَا رَبِّ! وَمَطْعَمُهُ حَرَامٌ، وَمَشْرَبُهُ حَرَامٌ، وَمَلْبَسُهُ حَرَامٌ، وَغُذِّیَ بِالْحَرَامِ، فَأَنَّى یُسْتَجَابُ لَهُ؟”. رَوَاهُ مُسْلِمٌ [رقم:۱۰۱۵].
حدیث دهم
کسب حلال سبب اجابت دعا، و کسب حرام مانع آنست
از ابو هریره روایت است که رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) فرمودند:
«همانا که الله تعالی پاک است و جز پاکیزه را نمىپذیرد، و یقینا که الله تعالى مؤمنان را به همان چیزی امر فرمود که پیامبران را بدان امر فرموده بود، الله تعالی می فرماید: «اى پیامبران! از روزیهاى حلال و پاکیزه بخورید و عمل صالح انجام دهید»،
و الله تعالی فرمود: «اى کسانى که ایمان آوردهاید! از نعمتهاى پاکیزۀ که به شما روزى دادهایم بخورید». سپس پیامبرص مردی را یاد کردند که سفر خود را طولانى مىکند و ژولیده موى و گرد آلود، دو دستش را به سوى آسمان بلند کرده، مىگوید: اى پروردگار من! ای پروردگار من! در حالى که غذایش حرام، و نوشیدنیاش حرام، و پوشاکش حرام، و به حرام تغذیه شده است، با این حال، چگونه دعای همچو شخصی پذیرفته خواهد شد؟».
صحیح مسلم حدیث شماره (۱۰۱۵)
الحدیث الحادی عشر
"دع ما یریبک إلى ما لا یریبک"
عَنْ أَبِی مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ سِبْطِ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله) وَ رَیْحَانَتِهِ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمَا، قَالَ: حَفِظْت مِنْ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله)”دَعْ مَا یُرِیبُک إلَى مَا لَا یُرِیبُک”. رَوَاهُ التِّرْمِذِیُّ [رقم:۲۵۲۰]، وَالنَّسَائِیّ [رقم: ۵۷۱۱]، وَقَالَ التِّرْمِذِیُّ: حَدِیثٌ حَسَنٌ صَحِیحٌ.
حدیث یازدهم
دوری جستن از امور مشکوک و مشبوه
از ابو محمد حسن بن علی بن ابی طالب (علیه السلام) (دختر زادۀ پیامبر (صلی الله علیه وآله)) و گل خوشبویش روایت است که فرمود: از پیامبرص این جمله را حفظ نمودم: «آنچه ترا به شک می اندازد رها کن، و به سوی چیزی که ترا به شک نمی ندازد روی آور».
سنن ترمذی حدیث شماره (۲۵۲۰) و سنن نسائی صغری حدیث شماره (۵۷۱۱) امام ترمذی فرمود: این حدیث حسنِ صحیح است.
الحدیث الثانی عشر
"من حسن إسلام المرء"
عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله)”مِنْ حُسْنِ إسْلَامِ الْمَرْءِ تَرْکُهُ مَا لَا یَعْنِیهِ”. حَدِیثٌ حَسَنٌ، رَوَاهُ التِّرْمِذِیُّ [رقم: ۲۳۱۷] ، ابن ماجه [رقم:۳۹۷۶].
حدیث دوازدهم
ترک امور بی اهمیت و بی ربط
از ابوهریره روایت است که پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) فرمودند:«از علائم خوبى اسلام شخص، این است که آن چه را که به او فایده و ربطی ندارد رها کند».
این حدیث حسن است: سنن ترمذی حدیث شماره (۲۳۱۷) و صحیح ابن حبان حدیث شماره (۲۲۹) و سنن ابن ماجه حدیث شماره (۳۹۷۶).
الحدیث الثالث عشر
"لا یؤمن أحدکم حتى یحب لأخیه ما یحب لنفسه"
عَنْ أَبِی حَمْزَةَ أَنَسِ بْنِ مَالِکٍ (رض) خَادِمِ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله) عَنْ النَّبِیِّ (صلی الله علیه وآله) قَالَ: “لَا یُؤْمِنُ أَحَدُکُمْ حَتَّى یُحِبَّ لِأَخِیهِ مَا یُحِبُّ لِنَفْسِهِ”. رَوَاهُ الْبُخَارِیُّ [رقم:۱۳]، وَمُسْلِمٌ [رقم:۴۵].
حدیث سیزدهم
آنچه را به خود می پسندی به دیگران هم بپسند
از ابى حمزه انس بن مالک (رض) خادم رسول الله (صلی الله علیه وآله) روایت است که رسول الله (صلی الله علیه وآله) فرمودند: «ایمان هیچ یک از شما کامل نمی شود، تا هنگامی که آنچه را برای خود می پسندد، برای برادر مسلمانش نیز بپسندد».
صحیح بخاری حدیث شماره (۱۳) و صحیح مسلم حدیث شماره (۴۵).
الحدیث الرابع عشر
"لا یحل دم امریء مسلم إلا بإحدى ثلاث"
عَنْ ابْنِ مَسْعُودٍ (رض) قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله)”لَا یَحِلُّ دَمُ امْرِئٍ مُسْلِمٍ یشهد أن لا إله إلا الله، وأنی رسول الله إلَّا بِإِحْدَى ثَلَاثٍ: الثَّیِّبُ الزَّانِی، وَالنَّفْسُ بِالنَّفْسِ، وَالتَّارِکُ لِدِینِهِ الْمُفَارِقُ لِلْجَمَاعَةِ”. رَوَاهُ الْبُخَارِیُّ [رقم:۶۸۷۸]، وَمُسْلِمٌ [رقم:۱۶۷۶].
حدیث چهاردهم
چه زمانی خون مسلمان هدر است؟
از عبدالله بن مسعود (رض) روایت است که رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) فرمودند:
«ریختن خون مسلمانی که گواهی می دهد به اینکه هیچ معبودی بجز الله نیست، و من فرستادۀ الله ام، روا نیست مگر به سبب یکی از این سه کار: بیوه زنی که زنا نماید، و کسی که دیگری را بکشد، در مقابل کشته می شود، و کسی که دینش را ترک کند و از جماعت مؤمنان جدا شود».
صحیح بخاری حدیث شماره (۶۸۷۸) و صحیح مسلم حدیث شماره (۱۶۷۶).
الحدیث الخامس عشر
"من کان یؤمن بالله والیوم الآخر فلیقل خیرا"
عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله) قَالَ: “مَنْ کَانَ یُؤْمِنُ بِاَللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ فَلْیَقُلْ خَیْرًا أَوْ لِیَصْمُتْ، وَمَنْ کَانَ یُؤْمِنُ بِاَللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ فَلْیُکْرِمْ جَارَهُ، وَمَنْ کَانَ یُؤْمِنُ بِاَللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ فَلْیُکْرِمْ ضَیْفَهُ”. رَوَاهُ الْبُخَارِیُّ [رقم:۶۰۱۸]، وَمُسْلِمٌ [رقم:۴۷].
حدیث پانزدهم
گفتار نیک و گرامی داشتن همسایه و مهمان
از ابوهریره روایت است که رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) فرمودند:
«کسى که به الله و روز قیامت ایمان دارد، باید سخن نیک و پسندیده بگوید، یا خاموش باشد، و کسى که به الله و روز قیامت ایمان دارد ، باید همسایه خود را گرامى بدارد، و کسى که به الله و روز قیامت ایمان دارد، باید مهمانش را گرامی بدارد».
صحیح بخاری حدیث شماره (۶۰۱۸) و صحیح مسلم حدیث شماره (۴۷).
الحدیث السادس عشر
"لا تغضب"
عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ أَنْ رَجُلًا قَالَ لِلنَّبِیِّ (صلی الله علیه وآله) أَوْصِنِی. قَالَ: لَا تَغْضَبْ، فَرَدَّدَ مِرَارًا، قَالَ: لَا تَغْضَبْ”. رَوَاهُ الْبُخَارِیُّ [رقم:۶۱۱۶].
حدیث شانزدهم
نهی از خشمگین و عصبانی شدن
از ابو هریره روایت است که مردى خدمت رسول الله (صلی الله علیه وآله) عرض کرد: مرا توصیه فرمایید! ایشانص فرمودند: خشمگین و عصبانی مشو! و چند بار آنرا تکرار فرمودند: خشمگین و عصبانی مشو!».
صحیح بخاری حدیث شماره (۶۱۱۶).
الحدیث السابع عشر
"إن الله کتب الإحسان على کل شیء"
عَنْ أَبِی یَعْلَى شَدَّادِ بْنِ أَوْسٍ (رض) عَنْ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله) قَالَ: “إنَّ اللَّهَ کَتَبَ الْإِحْسَانَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ، فَإِذَا قَتَلْتُمْ فَأَحْسِنُوا الْقِتْلَةَ، وَإِذَا ذَبَحْتُمْ فَأَحْسِنُوا الذِّبْحَةَ، وَلْیُحِدَّ أَحَدُکُمْ شَفْرَتَهُ، وَ لْیُرِحْ ذَبِیحَتَهُ”. رَوَاهُ مُسْلِمٌ [رقم:۱۹۵۵].
حدیث هفدهم
دستور به نیکویی و نرمی با انسان و حیوان
از ابو یعلی شداد بن اوس (رض) روایت است که رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) فرمودند:
«همانا الله نیکویى را دربارۀ هر چیز واجب نموده است، پس هرگاه کسی را که مستحق کشتن است کشتید، کشتنش را بر وجه نیکو انجام دهید، و وقتی حیوانی را ذبح کردید، پس نیکو ذبح کنید، و باید یکی از شما چاقویش را تیز کند و حیوانش را که می خواهد ذبح کند، (زود) راحت کند (و او را نیازارد)».
صحیح مسلم حدیث شماره (۱۹۵۵)
الحدیث الثامن عشر
"اتق الله حیثما کنت"
عَنْ أَبِی ذَرٍّ جُنْدَبِ بْنِ جُنَادَةَ، وَأَبِی عَبْدِ الرَّحْمَنِ مُعَاذِ بْنِ جَبَلٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمَا، عَنْ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله) قَالَ: “اتَّقِ اللَّهَ حَیْثُمَا کُنْت، وَأَتْبِعْ السَّیِّئَةَ الْحَسَنَةَ تَمْحُهَا، وَخَالِقْ النَّاسَ بِخُلُقٍ حَسَنٍ”. رَوَاهُ التِّرْمِذِیُّ [رقم:۱۹۸۷] وَقَالَ: حَدِیثٌ حَسَنٌ، وَفِی بَعْضِ النُّسَخِ: حَسَنٌ صَحِیحٌ.
حدیث هجدهم
برخورد نیک با مردم
از ابوذر جندب بن جناده و ابو عبدالرحمن معاذ بن جبل (رض) روایت است که رسول الله (صلی الله علیه وآله) فرمودند: «هر جایی بودی از الله بترس، و به دنبال بدی نیکی کن تا آنرا محو نماید، و با مردم به اخلاق نیک رفتار کن».
سنن ترمذی حدیث شماره (۱۹۸۷) و فرمود: این حدیث حسن است، و در بعضی نسخه ها حسن صحیح آمده است.
الحدیث التاسع عشر
"احفظ الله یحفظک"
عَنْ أبی العباس عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبَّاسٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمَا قَالَ: “کُنْت خَلْفَ النبی (صلی الله علیه وآله) یَوْمًا، فَقَالَ: یَا غُلَامِ! إنِّی أُعَلِّمُک کَلِمَاتٍ: احْفَظْ اللَّهَ یَحْفَظْک، احْفَظْ اللَّهَ تَجِدْهُ تُجَاهَک، إذَا سَأَلْت فَاسْأَلْ اللَّهَ، وَإِذَا اسْتَعَنْت فَاسْتَعِنْ بِاَللَّهِ، وَاعْلَمْ أَنَّ الْأُمَّةَ لَوْ اجْتَمَعَتْ عَلَى أَنْ یَنْفَعُوک بِشَیْءٍ لَمْ یَنْفَعُوک إلَّا بِشَیْءٍ قَدْ کَتَبَهُ اللَّهُ لَک، وَإِنْ اجْتَمَعُوا عَلَى أَنْ یَضُرُّوک بِشَیْءٍ لَمْ یَضُرُّوک إلَّا بِشَیْءٍ قَدْ کَتَبَهُ اللَّهُ عَلَیْک؛ رُفِعَتْ الْأَقْلَامُ، وَجَفَّتْ الصُّحُفُ”. رَوَاهُ التِّرْمِذِیُّ [رقم:۲۵۱۶] وَقَالَ: حَدِیثٌ حَسَنٌ صَحِیحٌ.
وَفِی رِوَایَةِ غَیْرِ التِّرْمِذِیِّ: “احْفَظْ اللَّهَ تَجِدْهُ أمامک، تَعَرَّفْ إلَى اللَّهِ فِی الرَّخَاءِ یَعْرِفُک فِی الشِّدَّةِ، وَاعْلَمْ أَنَّ مَا أَخْطَأَک لَمْ یَکُنْ لِیُصِیبَک، وَمَا أَصَابَک لَمْ یَکُنْ لِیُخْطِئَک، وَاعْلَمْ أَنَّ النَّصْرَ مَعَ الصَّبْرِ، وَأَنْ الْفَرَجَ مَعَ الْکَرْبِ، وَأَنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا”.
مسند عبد بن حمید (۶۳۶) و مسند امام احمد (۲۸۰۳).
حدیث نوزدهم
توصیۀ نبوی در تحکیم عقیده اسلامی
از ابو العباس عبدالله بن عباس روایت است که من روزی در پشت سر پیامبر ص بر مرکبشان سوار بودم که فرمودند: ای پسر! من کلماتی را به تو مىآموزم، خدا را به یاد داشته باش تا او نیز حافظ و نگهدار تو باشد. خدا را به یاد داشته باش، (مراقب اوامر او باش) تا در مقابل خود او را بیابی. هرگاه چیزی خواستی، از خدا بخواه، و هرگاه یاری و کمکی خواستی، از خدا یاری و کمک بخواه. و بدان که اگر همۀ مردم جمع شوند که نفعی به تو برسانند نمی توانند نفعی به تو برسانند مگر نفعی که خدا برایت مقرر نموده است، و اگر تمام مردم جمع شوند تا زیانی به تو برسانند نمی توانند زیانی به تو برسانند مگر زیانی که خدا برایت مقرر نموده است. قلم های سرنوشت برداشته شده و نامه های تقدیرات خشک شده اند». سنن ترمذی حدیث شماره (2516) و فرمود: این حدیث حسن صحیح است.
در روایت غیر ترمذی آمده است: «خدا را به یاد داشته باش تا او تعالی را در برابر خود بیابی، در هنگام آسایش و آسودگی، الله را به یاد داشته باش تا در موقع سختی و دشواری، حافظ و نگهدار تو باشد، و بدان، آنچه که برای تو مقدر نشده است، مطمئناً به تو نمی رسد و آنچه که برای تو مقدر شده است، ممکن نیست که از تو بگذرد و حتماً به تو می رسد. همانا فتح و پیروزی با صبر، و موفقیت با زحمت و مشقت همراه است، و با هر سختی و دشواری، آسایش و آسودگی است». مسند عبد بن حمید حدیث شماره (636) و مسند امام احمد حدیث شماره (2803).
الحدیث العشرون
"إذا لم تستح فاصنع ما شئت"
عَنْ ابْنِ مَسْعُودٍ عُقْبَةَ بْنِ عَمْرٍو الْأَنْصَارِیِّ الْبَدْرِیِّ (رض) قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله)” إِنَّ مِمَّا أَدْرَکَ النَّاسُ مِنْ کَلاَمِ النُّبُوَّةِ الأُولَى: إِذَا لَمْ تَسْتَحْیِ فَاصْنَعْ مَا شِئْتَ” رَوَاهُ الْبُخَارِیُّ [رقم:۶۱۲۰].
حدیث بیستم
حیا شاخۀ از ایمان است
از ابو مسعود عقبة بن عمرو انصارى بدرى (رض) روایت است که رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) فرمودند: «آن چه مردم از سخن پیامبران پیشین دریافتند این است که: هرگاه شرم و حیا نداشتى، پس هرچه خواستى بکن».
صحیح بخاری حدیث شماره (۶۱۲۰)
الحدیث الحادی والعشرون
"قل آمنت بالله ثم استقم"
عَنْ أَبِی عَمْرٍو- وَ قِیلَ: أَبِی عَمْرَةَ- سُفْیَانَ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الثَّقَفِیِّ (رض) قَالَ: “قُلْت: یَا رَسُولَ اللَّهِ! (صلی الله علیه وآله)قُلْ لِی فِی الْإِسْلَامِ قَوْلًا لَا أَسْأَلُ عَنْهُ أَحَدًا غَیْرَک؛ قَالَ: قُلْ: آمَنْت بِاَللَّهِ، ثُمَّ اسْتَقِمْ”. رَوَاهُ مُسْلِمٌ [رقم:۳۸].
حدیث بیست و یکم
استقامت گوهر اسلام است
از ابو عمرو- و گفته شده: ابوعمره- سفیان بن عبدالله ثقفى(رض) روایت است که گفت:«عرض کردم: اى رسول الله! (صلی الله علیه وآله)در مورد اسلام چیزی به من بگویید که در آن مورد غیر از شما، از کسی دیگر نپرسم. آن جنابص فرمودند: بگو: به الله ایمان آوردم، سپس بر ایمان خود استوار و پایدار باش». صحیح مسلم حدیث شماره (۳۸)
الحدیث الثانی والعشرون
"أرأیت إذا صلیت المکتوبات وصمت رمضان"
عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِیِّ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمَا: “أَنَّ رَجُلًا سَأَلَ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله) فَقَالَ: أَرَأَیْت إذَا صَلَّیْت الْمَکْتُوبَاتِ، وَصُمْت رَمَضَانَ، وَأَحْلَلْت الْحَلَالَ، وَحَرَّمْت الْحَرَامَ، وَلَمْ أَزِدْ عَلَى ذَلِکَ شَیْئًا؛ أَأَدْخُلُ الْجَنَّةَ؟ قَالَ: نَعَمْ”. رَوَاهُ مُسْلِمٌ [رقم:۱۵].
حدیث بیست و دوم
اعمالی که منجر به دخول بهشت می شود
از ابوعبدالله جابر بن عبدالله انصارى رض روایت است که: «مردى از رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) پرسید: مرا خبر بدهید اگر نمازهاى فرض را بجای آورم و روزۀ [ماه مبارک] رمضان را بگیرم، و حلال را روا بدارم و انجام دهم، و حرام را حرام بدانم و از آن دوری کنم و بر اینها چیزى دیگر نیفزایم، آیا داخل بهشت مىشوم؟ رسول الله صلّی الله علیه وآله فرمودند: بلى». صحیح مسلم حدیث شماره (۱۵)
الحدیث الثالث والعشرون
"الطهور شطر الإیمان"
عَنْ أَبِی مَالِکٍ الْحَارِثِ بْنِ عَاصِمٍ الْأَشْعَرِیِّ رض قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله) ”الطَّهُورُ شَطْرُ الْإِیمَانِ، وَالْحَمْدُ لِلَّهِ تَمْلَأُ الْمِیزَانَ، وَسُبْحَانَ اللَّهِ وَالْحَمْدُ لِلَّهِ تَمْلَآنِ -أَوْ: تَمْلَأُ- مَا بَیْنَ السَّمَاواتِ وَالْأَرْضِ، وَالصَّلَاةُ نُورٌ، وَالصَّدَقَةُ بُرْهَانٌ، وَالصَّبْرُ ضِیَاءٌ، وَالْقُرْآنُ حُجَّةٌ لَک أَوْ عَلَیْک، کُلُّ النَّاسِ یَغْدُو، فَبَائِعٌ نَفْسَهُ فَمُعْتِقُهَا أَوْ مُوبِقُهَا”. رَوَاهُ مُسْلِمٌ [رقم:۲۲۳].
حدیث بیست و سوم
گلچینی از اعمال نیک
از ابو مالک حارث بن عاصم اشعرى رض روایت است که رسول الله (صلی الله علیه وآله) فرمودند:
«طهارت و پاکیزگى نصف ایمان است، و کلمۀ “الحمدلله” ترازوى نیکىها را پُر مىکند و”سبحان الله و الحمدلله”، فضای میان آسمان ها و زمین را پر مىکنند، و نماز نور است، و صدقه برهان (دلیل ایمان داشتن) است، و شکیبایى فروغ و پرتو ایمان است، و قرآن، دلیلى است به سود تو، یا مدرکى است به زیان تو. همۀ مردم شب را به روز می آورند در حالی که با نفس خودشان معامله می کنند؛ یا آن را (از هر شر و بدی) آزاد می کنند؛ یا آن را (با گناه) به هلاک و نابودی می کشانند». صحیح مسلم حدیث شماره (۲۲۳)
الحدیث الرابع والعشرون
"یا عبادی إنی حرمت الظلم على نفسی"
عَنْ أَبِی ذَرٍّ الْغِفَارِیِّ (رض) عَنْ النَّبِیِّ (صلی الله علیه وآله) فِیمَا رَوَى عَنِ اللهِ تَبَارَکَ وَتَعَالَى أَنَّهُ قَالَ: “یَا عِبَادِی: إنِّی حَرَّمْت الظُّلْمَ عَلَى نَفْسِی، وَجَعَلْته بَیْنَکُمْ مُحَرَّمًا؛ فَلَا تَظَالَمُوا. یَا عِبَادِی! کُلُّکُمْ ضَالٌّ إلَّا مَنْ هَدَیْته، فَاسْتَهْدُونِی أَهْدِکُمْ. یَا عِبَادِی! کُلُّکُمْ جَائِعٌ إلَّا مَنْ أَطْعَمْته، فَاسْتَطْعِمُونِی أُطْعِمْکُمْ. یَا عِبَادِی! کُلُّکُمْ عَارٍ إلَّا مَنْ کَسَوْته، فَاسْتَکْسُونِی أَکْسُکُمْ. یَا عِبَادِی! إنَّکُمْ تُخْطِئُونَ بِاللَّیْلِ وَالنَّهَارِ، وَأَنَا أَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا؛ فَاسْتَغْفِرُونِی أَغْفِرْ لَکُمْ. یَا عِبَادِی! إنَّکُمْ لَنْ تَبْلُغُوا ضُرِّی فَتَضُرُّونِی، وَلَنْ تَبْلُغُوا نَفْعِی فَتَنْفَعُونِی. یَا عِبَادِی! لَوْ أَنَّ أَوَّلَکُمْ وَآخِرَکُمْ وَإِنْسَکُمْ وَجِنَّکُمْ کَانُوا عَلَى أَتْقَى قَلْبِ رَجُلٍ وَاحِدٍ مِنْکُمْ، مَا زَادَ ذَلِکَ فِی مُلْکِی شَیْئًا. یَا عِبَادِی! لَوْ أَنَّ أَوَّلَکُمْ وَآخِرَکُمْ وَإِنْسَکُمْ وَجِنَّکُمْ کَانُوا عَلَى أَفْجَرِ قَلْبِ رَجُلٍ وَاحِدٍ مِنْکُمْ، مَا نَقَصَ ذَلِکَ مِنْ مُلْکِی شَیْئًا. یَا عِبَادِی! لَوْ أَنَّ أَوَّلَکُمْ وَآخِرَکُمْ وَإِنْسَکُمْ وَجِنَّکُمْ قَامُوا فِی صَعِیدٍ وَاحِدٍ، فَسَأَلُونِی، فَأَعْطَیْت کُلَّ وَاحِدٍ مَسْأَلَته، مَا نَقَصَ ذَلِکَ مِمَّا عِنْدِی إلَّا کَمَا یَنْقُصُ الْمِخْیَطُ إذَا أُدْخِلَ الْبَحْرَ. یَا عِبَادِی! إنَّمَا هِیَ أَعْمَالُکُمْ أُحْصِیهَا لَکُمْ، ثُمَّ أُوَفِّیکُمْ إیَّاهَا؛ فَمَنْ وَجَدَ خَیْرًا فَلْیَحْمَدْ اللَّهَ، وَمَنْ وَجَدَ غَیْرَ ذَلِکَ فَلَا یَلُومَن إلَّا نَفْسَهُ”. رَوَاهُ مُسْلِمٌ [رقم:۲۵۷۷].
حدیث بیست و چهارم
فضل و احسان الله بر بنده
از ابوذر غفارى (رض) روایت است که رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) در حدیث قدسى از الله تعالی روایت مىکند که فرمود: «اى بندگان من! من ظلم و ستم را بر خود حرام نمودم و میان شما نیز آن را حرام قرار داده ام، پس به همدیگر ظلم و ستم نکنید. اى بندگان من! همۀ شما گمراه هستید مگر کسی که من او را هدایت نمودهام، پس از من طلب هدایت کنید تا شما را هدایت کنم. اى بندگان مـن! همۀ شما گرسنهاید مگر کسى که من او را غذا دادهام، پس از من غذا بخواهید تا شما را غذا دهم. اى بندگان من! همۀ شما برهنهاید مگر کسی که مـن او را پوشاندهام، پس از من پوشش بخواهید تا شما را بپوشانم. اى بندگان من! یقینا همۀ شما شب و روز خطا مىکنید و من گناهــان را مىآمرزم، پس از من آمرزش بخواهید تا شما را بیامرزم. اى بندگان من! شما هرگز نمىتوانید به من زیان برسانید، و هرگز نمىتوانید به من فایده و سودى برسانید. اى بندگان من! اگر از نخستین شما تا آخرین شما و انس و جن شما، همه بر روش پرهیزگارترین قلب یکی از شما باشند، مانند این که یک به یک شما پرهیزکار باشید، این تقوا و پرهیزکارى شما، بر ملک من نمىافزاید. اى بندگان من! اگر اول و آخرتان و انس و جن تان همه بر روش بدترین و ناپاکترین قلب یکی از شما باشند، این بدى شما، از ملک من چیزى را کم نخواهد کرد. اى بندگان من! اگر از اولین نفر تا آخرین نفر شما از انس گرفته تا جن، همه در میدانی ایستاده و خواستههایشان را بر من عرضه کنند و من به هر یک از ایشان آنچه را می خواهند بدهم، این خواهش و خواسته، از آنچه در نزد من است چیزی را نمىکاهد، مگر به اندازۀ آبی که یک سوزن، هنگام انداختن و بیرون آوردن آن در آب دریا از آن کم می کند، اى بندگان من! هرچه که هست، اعمال و کارهای شماست که من برایتان ذخیره و احصا می کنم، آن گاه (پاداش و نتیجۀ) آن را به طور کامل و تمام به شما باز می گردانم، پس کسی که (پاداش) خیر را یافت، باید الله را سپاس و ستایش گوید، و کسی که غیر از آن یافت، نباید غیر خود، کسی دیگری را ملامت و سرزنش کند». صحیح مسلم حدیث شماره (۲۵۷۷)
الحدیث الخامس والعشرون
"ذهب أهل الدثور بالأجور"
عَنْ أَبِی ذَرٍّ رض أَیْضًا،” أَنَّ نَاسًا مِنْ أَصْحَابِ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله) قَالُوا لِلنَّبِیِّ (صلی الله علیه وآله) یَا رَسُولَ اللَّهِ؛ ذَهَبَ أَهْلُ الدُّثُورِ بِالْأُجُورِ؛ یُصَلُّونَ کَمَا نُصَلِّی، وَیَصُومُونَ کَمَا نَصُومُ، وَیَتَصَدَّقُونَ بِفُضُولِ أَمْوَالِهِمْ. قَالَ: أَوَلَیْسَ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لَکُمْ مَا تَصَّدَّقُونَ؟ إنَّ بِکُلِّ تَسْبِیحَةٍ صَدَقَةً، وَکُلِّ تَکْبِیرَةٍ صَدَقَةً، وَکُلِّ تَحْمِیدَةٍ صَدَقَةً، وَکُلِّ تَهْلِیلَةٍ صَدَقَةً، وَأَمْرٌ بِمَعْرُوفٍ صَدَقَةٌ، وَنَهْیٌ عَنْ مُنْکَرٍ صَدَقَةٌ، وَفِی بُضْعِ أَحَدِکُمْ صَدَقَةٌ. قَالُوا: یَا رَسُولَ اللَّهِ؛(صلی الله علیه وآله) أَیَأْتِی أَحَدُنَا شَهْوَتَهُ وَیَکُونُ لَهُ فِیهَا أَجْرٌ؟ قَالَ: أَرَأَیْتُمْ لَوْ وَضَعَهَا فِی حَرَامٍ أَکَانَ عَلَیْهِ وِزْرٌ؟ فَکَذَلِکَ إذَا وَضَعَهَا فِی الْحَلَالِ، کَانَ لَهُ أَجْرٌ”. رَوَاهُ مُسْلِمٌ [رقم:۱۰۰۶].
حدیث بیست و پنجم
سبقت جستن در کارهای خیر و فضیلت ذکر
همچنان از ابوذر رض روایت است که عده ای از مردم (تنگدست) خدمت رسول الله (صلی الله علیه وآله) عرض کردند: ای رسول الله! (صلی الله علیه وآله) ثروتمندان همۀ پاداش ها را با خود بردند، نمــاز مىخوانند چنان که ما نماز مىخوانیم، روزه مىگیرند چنان که ما روزه مىگیریم، و اموال اضافه از حاجات شان را صدقـه مىدهند. رسول الله صلّی الله علیه وآله فرمودند: آیا الله عزوجل برای شما چیزی قرار نداده که بوسیلۀ آن صدقه دهید؟ شما در برابر هر [سبحان الله] گفتن صدقهای دارید، و در بـرابـرِ هر [الله أکبر] گفتن صدقهای، و با هر [الحمد لله] گفتن صدقهای، با هر [لا إله إلاَّ الله] گفتن صدقهای دارید، و در برابر هر امر به معروف، و در مقابل هر بازداشتن از منکر و زشتی صدقهای دارید، و در همبستر شدن یکی از شما با همسرش صدقهای است. یاران گفتند: ای رسول الله! آیا وقتی یکی از ما شهوتش را فرو مىنشاند، برای او در این کار اجر و پاداشی است؟ رسول الله(صلی الله علیه وآله) فرمودند: به من بگویید: اگر شهوت خود را در حرام مىگذاشت آیا بر او گناهی نبود؟ پس هم چنان است که اگر شهوتش را در حلال بگذارد برای او اجر و پاداش است». صحیح مسلم حدیث شماره (۱۰۰۶)
الحدیث السادس والعشرون
"کل سلامى من الناس علیه صدقة"
عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ رض قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله) «کُلُّ سُلاَمَى مِنَ النَّاسِ عَلَیْهِ صَدَقَةٌ، کُلَّ یَوْمٍ تَطْلُعُ فِیهِ الشَّمْسُ، یَعْدِلُ بَیْنَ الِاثْنَیْنِ صَدَقَةٌ، وَیُعِینُ الرَّجُلَ عَلَى دَابَّتِهِ فَیَحْمِلُ عَلَیْهَا، أَوْ یَرْفَعُ عَلَیْهَا مَتَاعَهُ صَدَقَةٌ، وَالکَلِمَةُ الطَّیِّبَةُ صَدَقَةٌ، وَکُلُّ خُطْوَةٍ یَخْطُوهَا إِلَى الصَّلاَةِ صَدَقَةٌ، وَیُمِیطُ الأَذَى عَنِ الطَّرِیقِ صَدَقَةٌ». رَوَاهُ الْبُخَارِیُّ [رقم:۲۹۸۹]، وَمُسْلِمٌ [رقم:۱۰۰۹].
حدیث بیست و ششم
راه های متعدّد صدقه
از ابوهریره رض روایت است که رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) فرمودند:«بر هر مفصلی از اعضای بدن مردم صدقه ای لازم است که بپردازند: هر روزی که خورشید در آن طلوع می کند، و میان دو نفر عادلانه رفتار می کند برای او صدقه ای است، و وقتی به فردی کمک مىکند تا بر چارپایش سوار شود یا بارش را بر آن بگذارد، برای او صدقهای است، و سخن خوب و پسندیده صدقه است، و هرگامی که به سوى نماز برمی دارد، برای او صدقهای است، و در آن چه از سر راه مردم برمیدارد تا به آنها آزار نرسد، برای او صدقهای است». صحیح بخاری حدیث شماره (۲۹۸۹) و صحیح مسلم حدیث شماره (۱۰۰۹)
الحدیث السابع والعشرون
"البر حسن الخلق"
عَنْ النَّوَّاسِ بْنِ سَمْعَانَ عَنْ النَّبِیِّ صلّی الله علیه وآله قَالَ:" «الْبِرُّ حُسْنُ الْخُلُقِ، وَالْإِثْمُ مَا حَاکَ فِی نَفْسِکَ، وَکَرِهْتَ أَنْ یَطَّلِعَ عَلَیْهِ النَّاسُ» رَوَاهُ مُسْلِمٌ [رقم:2553].
وَعَنْ وَابِصَةَ بْنِ مَعْبَدٍ قَالَ: أَتَیْت رَسُولَ اللَّهِ صلّی الله علیه وآله فَقَالَ: "جِئْتَ تَسْأَلُ عَنْ الْبِرِّ؟ قُلْت: نَعَمْ. فقَالَ: استفت قلبک، الْبِرُّ مَا اطْمَأَنَّتْ إلَیْهِ النَّفْسُ، وَاطْمَأَنَّ إلَیْهِ الْقَلْبُ، وَالْإِثْمُ مَا حَاکَ فِی النَّفْسِ وَتَرَدَّدَ فِی الصَّدْرِ، وَإِنْ أَفْتَاک النَّاسُ وَأَفْتَوْک". حَدِیثٌ حَسَنٌ، رَوَیْنَاهُ فی مُسْنَدَی الْإِمَامَیْنِ أَحْمَدَ بْنِ حَنْبَلٍ [رقم:18001]، وَالدَّارِمِیّ بِإِسْنَادٍ حَسَنٍ. [2575]
حدیث بیست و هفتم
تشخیص نیکوکاری و گناه
از نواس بن سمعان روایت است که رسول اکرمص فرمودند: «نیکوکاری، خوش اخلاقی است و گناه آن است که در درونت اندوه به وجود می آورد و دوست نداری مردم از آن آگاه شوند». صحیح مسلم حدیث شماره (2553)
و از وابصه بن معبد روایت است که گفت: «به خدمت رسول الله صلّی الله علیه وآله آمدم، ایشان فرمودند: آمدهای که از نیکوکاری بپرسی؟ گفتم: بلی، فرمودند: از دلت بپرس! نیکوکاری چیزی است که درونت با انجام آن آرام گیرد، و دلت با انجامش آسوده شود، و گناه چیزی است که در دل ناآرامی پدید آورد، و در سینه شک و تردید ایجاد کند. اگر همه مردم بر خلاف احساس درون قلب تو فتوا دهند، تو به آن فتوا اعتماد مکن». مسند احمد حدیث شماره (18001) و سنن دارمی (2575) با سند صحیح.
الحدیث الثامن والعشرون
"أوصیکم بتقوى الله وحسن الخلق"
عَنْ أَبِی نَجِیحٍ الْعِرْبَاضِ بْنِ سَارِیَةَ قَالَ: "وَعَظَنَا رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه وآله مَوْعِظَةً وَجِلَتْ مِنْهَا الْقُلُوبُ، وَذَرَفَتْ مِنْهَا الْعُیُونُ، فَقُلْنَا: یَا رَسُولَ اللَّهِ! کَأَنَّهَا مَوْعِظَةُ مُوَدِّعٍ فَأَوْصِنَا، قَالَ: أُوصِیکُمْ بِتَقْوَى اللَّهِ، وَالسَّمْعِ وَالطَّاعَةِ وَإِنْ تَأَمَّرَ عَلَیْکُمْ عَبْدٌ، فَإِنَّهُ مَنْ یَعِشْ مِنْکُمْ فَسَیَرَى اخْتِلَافًا کَثِیرًا، فَعَلَیْکُمْ بِسُنَّتِی وَسُنَّةِ الْخُلَفَاءِ الرَّاشِدِینَ الْمَهْدِیینَ، عَضُّوا عَلَیْهَا بِالنَّوَاجِذِ، وَإِیَّاکُمْ وَمُحْدَثَاتِ الْأُمُورِ؛ فَإِنَّ کُلَّ بِدْعَةٍ ضَلَالَةٌ". رَوَاهُ أَبُو دَاوُدَ [رقم:4607]، وَاَلتِّرْمِذِیُّ [رقم:2676] وَقَالَ: حَدِیثٌ حَسَنٌ صَحِیحٌ.
حدیث بیست و هشتم
پایبندی به سنت پیامبرص و پرهیز از بدعت
از ابونجیح عرباض بن ساریه روایت است که: «رسول اکرم صلّی الله علیه وآله برای ما وعظ مؤثری فرمودند، وعظی که قلبها را به ترس و لرزه انداخت و اشک را بر چشمها جاری ساخت. عرض کردیم: ای رسول الله! چنین مىنماید که این موعظۀ پایانی و وداع است، پس ما را نصیحت کنید و توصیهای بفرمایید! ایشان صلی الله علیه وآله فرمودند: شما را به ترس از الله و فرمانبرداری از امیر (حاکم و رئیس) سفارش مىکنم اگر چه بردهای برشما امیر مقرر شود، زیرا هر کس از شما زندگیش بعد از من ادامه یابد اختلاف زیادی را خواهد دید، پس شما را به گرفتن راه من و راه خلفای راشدین -که هدایت شدهاند- توصیه مىکنم، به آن چنگ زنید و با دندانهای پسین تان آن را محکم بگیرید، و شما را از راههای نو پدید (که برابر با راه من و خلفا نیست) برحذر مىدارم، زیرا هر چیز نو پدید (در دین) بدعت است، و هر بدعتی گمراهی است». سنن ابو داود حدیث شماره (4607) و سنن ترمذی حدیث شماره (2676)
الحدیث التاسع والعشرون
"تعبد الله لا تشرک به شیئا"
عَنْ مُعَاذِ بْنِ جَبَلٍ قَالَ: قُلْت یَا رَسُولَ اللَّهِ! أَخْبِرْنِی بِعَمَلٍ یُدْخِلُنِی الْجَنَّةَ وَیُبَاعِدْنِی مِنْ النَّارِ، قَالَ: "لَقَدْ سَأَلْت عَنْ عَظِیمٍ، وَإِنَّهُ لَیَسِیرٌ عَلَى مَنْ یَسَّرَهُ اللَّهُ تعالى عَلَیْهِ: تَعْبُدُ اللَّهَ لَا تُشْرِکْ بِهِ شَیْئًا، وَتُقِیمُ الصَّلَاةَ، وَتُؤْتِی الزَّکَاةَ، وَتَصُومُ رَمَضَانَ، وَتَحُجُّ الْبَیْتَ، ثُمَّ قَالَ: أَلَا أَدُلُّک عَلَى أَبْوَابِ الْخَیْرِ؟ الصَّوْمُ جُنَّةٌ، وَالصَّدَقَةُ تُطْفِئُ الْخَطِیئَةَ کَمَا یُطْفِئُ الْمَاءُ النَّارَ، وَصَلَاةُ الرَّجُلِ فِی جَوْفِ اللَّیْلِ، ثُمَّ تَلَا: "تَتَجَافَى جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضَاجِعِ "حَتَّى بَلَغَ "یَعْمَلُونَ"، ثُمَّ قَالَ: أَلَا أُخْبِرُک بِرَأْسِ الْأَمْرِ وَعَمُودِهِ وَذُرْوَةِ سَنَامِهِ؟ قُلْت: بَلَى یَا رَسُولَ اللَّهِ. قَالَ: رَأْسُ الْأَمْرِ الْإِسْلَامُ، وَعَمُودُهُ الصَّلَاةُ، وَذُرْوَةُ سَنَامِهِ الْجِهَادُ، ثُمَّ قَالَ: أَلَا أُخْبِرُک بِمَلَاکِ ذَلِکَ کُلِّهِ؟ فقُلْت: بَلَى یَا رَسُولَ اللَّهِ! فَأَخَذَ بِلِسَانِهِ وَقَالَ: کُفَّ عَلَیْک هَذَا. قُلْت: یَا نَبِیَّ اللَّهِ وَإِنَّا لَمُؤَاخَذُونَ بِمَا نَتَکَلَّمُ بِهِ؟ فَقَالَ: ثَکِلَتْک أُمُّک وَهَلْ یَکُبُّ النَّاسَ عَلَى وُجُوهِهِمْ -أَوْ قَالَ عَلَى مَنَاخِرِهِمْ- إلَّا حَصَائِدُ أَلْسِنَتِهِمْ؟!". رَوَاهُ التِّرْمِذِیُّ [رقم:1616] وَقَالَ: حَدِیثٌ حَسَنٌ صَحِیحٌ.
حدیث بیست و نهم
راه نجات
از معاذ بن جبل روایت است که: عرض کردم: ای رسول الله! مرا از عملی آگاه کنید که به بهشت داخل کند و از آتش دور سازد، رسول الله صلّی الله علیه وآله فرمودند: در حقیقت از چیز بسیار بزرگی سوال کردی، و البته بر کسی که الله آن را بر او سهل گرداند، آسان است؛ و آن اینکه: الله یکتا را به یگانگی بپرستی و هیچ چیز برای او شریک قرار ندهی، و نماز را بر پا داری، و زکات بدهی، روزه [ماه مبارک] رمضان را بگیری، و حـج بیت الله را بجای آوری، سپس فرمودند: آیا تو را از همه درهای خیر آگاه نسازم؟ روزه سپری است که از روزه دار محافظت مىکند، و صدقـه، آتش گناه و خطاها را خاموش مىسازد، چنان که آب آتش را خاموش مىکند، و نماز شخص در دل شبها. سپس این آیه را تلاوت فرمودند: «(یکی از صفات مؤمنان این است که شب) پهلوهایشان از بسترها دور می شود (و به عبادت پروردگار می پردازند) و پروردگار خود را با بیم و امید به فریاد می خوانند، و از چیزهایی که به ایشان داده ایم، می بخشند * هیچ کس نمی داند در برابر کارهایی که (مؤمنان) انجام می دهند، چه چیزهای شادی آفرین و مسرت بخشی برای ایشان پنهان و آماده شده است». پس از آن فرمودند: آیا تو را از اساس کارها و پایه و ستون و بالاترین قلۀ آن باخبر نکنم؟ گفتم: بلی ای رسول الله صلّی الله علیه وآله! مرا با خبر کنید، فرمودند: اساس کارها اسلام است، و ستون اسلام نماز، و بالاترین قلۀ آن جهاد در راه الله است، سپس فرمودند: آیا تو را از ملاک و معیار همه اینها خبر ندهم؟ گفتم: بلی ای رسول الله صلّی الله علیه وآله! مرا خبر دهید، رسول الله صلّی الله علیه وآله زبانشان را گرفتند و فرمودند: این را نگه دار، عرض کردم: ای رسول الله صلّی الله علیه وآله! آیا ما بخاطر آنچه مىگوییم، مورد بازخواست قرار خواهیم گرفت؟ ایشانص فرمودند: مادرت به عزایت بنشیند، مگر جز محصولات زبان مردم، چیزی دیگر آنها را بر صورت هایشان – یا بر بینی هایشان- به داخل آتش می اندازد؟!». سنن ترمذی (1616) و فرمود: این حدیث حسنِ صحیح است.
الحدیث الثلاثون
"إن الله تعالى فرض فرائض فلا تضیعوها"
عَنْ أَبِی ثَعْلَبَةَ الْخُشَنِیِّ جُرْثُومِ بن نَاشِرٍ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صلّی الله علیه وآله قَال: "إنَّ اللَّهَ تَعَالَى فَرَضَ فَرَائِضَ فَلَا تُضَیِّعُوهَا، وَحَدَّ حُدُودًا فَلَا تَعْتَدُوهَا، وَحَرَّمَ أَشْیَاءَ فَلَا تَنْتَهِکُوهَا، وَسَکَتَ عَنْ أَشْیَاءَ رَحْمَةً لَکُمْ غَیْرَ نِسْیَانٍ فَلَا تَبْحَثُوا عَنْهَا". حَدِیثٌ حَسَنٌ، رَوَاهُ الدَّارَ قُطْنِیّ "فی سننه"4/184، وَغَیْرُهُ.
حدیث سی ام
پایبندی به حدودی که شریعت تعیین نموده
از ابو ثعلبه الخشی جرثوم بن ناشر روایت است که رسول اکرم صلی الله علیه وآله فرمودند: «الله تعالی فریضههایی را فرض نموده است، پس آنها را ضایـع نکنید، و حدودی را تعیین نموده است، پس از آنها تجاوز ننمائید، و چیزهایی را حرام نموده است، پس آنها را مرتکب نشوید و حرمتشان را نشکنید، و به خاطر مهربانی به شما نه از روی فراموشی دربارۀ برخی چیزها سکوت کرده، پس از آنها جستجو و سوال مکنید». این حدیث حسن است. سنن دار قطنی (4/184) و مستدرک حاکم (4/115) و سنن کبرای بیهقی (10/12) و معجم کبیر از طبرانی (22/222)
الحدیث الحادی والثلاثون
"ازهد فی الدنیا یحبک الله"
عَنْ أَبِی الْعَبَّاسِ سَهْلِ بْنِ سَعْدٍ السَّاعِدِیّ قَالَ: جَاءَ رَجُلٌ إلَى النَّبِیِّ صلّی الله علیه وآله فَقَالَ: یَا رَسُولَ اللَّهِ! دُلَّنِی عَلَى عَمَلٍ إذَا عَمِلْتُهُ أَحَبَّنِی اللَّهُ وَأَحَبَّنِی النَّاسُ؛ فَقَالَ: "ازْهَدْ فِی الدُّنْیَا یُحِبُّک اللَّهُ، وَازْهَدْ فِیمَا عِنْدَ النَّاسِ یُحِبُّک النَّاسُ". حدیث حسن، رَوَاهُ ابْنُ مَاجَهْ [رقم:4102]، وَغَیْرُهُ بِأَسَانِیدَ حَسَنَةٍ.
حدیث سی و یکم
ثمرۀ زهد با دنیا
از ابى العباس سهل بن سعد ساعدى روایت است که: «مردی خدمت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله آمد و عرض کرد: ای رسول الله! مرا به کاری راهنمایی کنید که هرگاه آن را انجام دهم، الله تعالی مرا دوست بدارد، و مردم نیز مرا دوست بدارند، رسول الله صلّی الله علیه وآله فرمودند: دل به دنیا مبند و از آن روی گردان تا الله تو را دوست بدارد، و به آنچه نزد مردم است بیمیل باش و از آن روی گردان تا مردم تو را دوست بدارند». این حدیث حسن است، سنن ابن ماجه حدیث شماره (4102) و مستدرک حاکم (4/313) و معجم کبیر طبرانی (6/193).
الحدیث الثانی والثلاثون
"لا ضرر ولا ضرار"
عَنْ أَبِی سَعِیدٍ سَعْدِ بْنِ مَالِکِ بْنِ سِنَانٍ الْخُدْرِیّ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلّی الله علیه وآله قَالَ: "لَا ضَرَرَ وَلَا ضِرَارَ". حَدِیثٌ حَسَنٌ، رَوَاهُ ابْنُ مَاجَهْ [راجع رقم:2340]، وَالدَّارَقُطْنِیّ [رقم:4/773]، وَغَیْرُهُمَا مُسْنَدًا.
حدیث سی و دوم
اسلام از مصالح عامه حمایت می کند
از ابوسعید سعد بن مالک بن سنان خدرى روایت است که رسول اکرمص فرمودند: «نه به خود زیان برسان و نه به دیگران». این حدیث حسن است، سنن ابن ماجه حدیث شماره (2340) و سنن دارقطنی (4/773).
(یعنی دین مبین اسلام بر پایه مصلحت و منفعت بنا شده است و ضرر رسانیدن را منع کرده است).
الحدیث الثالث والثلاثون
"البینة على المدعی والیمین على من أنکر"
عَنْ ابْنِ عَبَّاسٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمَا أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلّی الله علیه وآله قَالَ: "لَوْ یُعْطَى النَّاسُ بِدَعْوَاهُمْ لَادَّعَى رِجَالٌ أَمْوَالَ قَوْمٍ وَدِمَاءَهُمْ، لَکِنَّ الْبَیِّنَةَ عَلَى الْمُدَّعِی، وَالْیَمِینَ عَلَى مَنْ أَنْکَرَ".
حَدِیثٌ حَسَنٌ، رَوَاهُ الْبَیْهَقِیّ [فی"السنن"10/252]، وَغَیْرُهُ هَکَذَا، وَبَعْضُهُ فِی "الصَّحِیحَیْنِ".
حدیث سی و سوم
نزدیکترین را حل و فصل خصومات
از ابن عباس روایت است که رسول اکرمص فرمودند: «اگر خواسته های مردم به مجرد ادعایشان [و همین که ادعای چیزی مىکردند] به آنها داده مىشد، البته مردمی مال های مردم دیگر و خون هایشان را ادعا می کردند، ولی شاهد و گواهی بر مدعی است، و قسم بر کسی است که انکار می کند». این حدیث حسن است، سنن بیهقی (10/252) و جزء آن در صحیح بخاری حدیث شماره (4552) و صحیح مسلم حدیث شماره (1711) است.
الحدیث الرابع والثلاثون
"من رأى منکم منکرا فلیغیّره بیده"
عَنْ أَبِی سَعِیدٍ الْخُدْرِیّ قَالَ سَمِعْت رَسُولَ اللَّهِ صلّی الله علیه وآله یَقُولُ: "مَنْ رَأَى مِنْکُمْ مُنْکَرًا فَلْیُغَیِّرْهُ بِیَدِهِ، فَإِنْ لَمْ یَسْتَطِعْ فَبِلِسَانِهِ، فَإِنْ لَمْ یَسْتَطِعْ فَبِقَلْبِهِ، وَذَلِکَ أَضْعَفُ الْإِیمَانِ". رَوَاهُ مُسْلِمٌ [رقم:49].
حدیث سی و چهارم
مراتب جلوگیری از منکرات
از ابوسعید خدرى روایت است که از رسول اکرم صلی الله علیه وآله شنیدم که می فرمودند: «اگر کسی از شما کار زشتی را دید، باید با دست خود آنرا تغییر دهد، و اگر نتوانست؛ با موعظه و نصیحت در رفع آن اقدام کند، و اگر بر این کار نیز توانا نبود، در دل خود آن عمل ناروا را مکروه و زشت بشمارد (و از عامل آن دوری گزیند) و این مرحله (انکار با دل) نشانۀ ضعیف ترین ایمان است». صحیح مسلم حدیث شماره (49)
الحدیث الخامس والثلاثون
"لا تحاسدوا ولا تناجشوا ولا تباغضوا"
عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه وآله"لَا تَحَاسَدُوا، وَلَا تَنَاجَشُوا، وَلَا تَبَاغَضُوا، وَلَا تَدَابَرُوا، وَلَا یَبِعْ بَعْضُکُمْ عَلَى بَیْعِ بَعْضٍ، وَکُونُوا عِبَادَ اللَّهِ إخْوَانًا، الْمُسْلِمُ أَخُو الْمُسْلِمِ، لَا یَظْلِمُهُ، وَلَا یَخْذُلُهُ، وَلَا یَکْذِبُهُ، وَلَا یَحْقِرُهُ، التَّقْوَى هَاهُنَا، وَیُشِیرُ إلَى صَدْرِهِ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ، بِحَسْبِ امْرِئٍ مِنْ الشَّرِّ أَنْ یَحْقِرَ أَخَاهُ الْمُسْلِمَ، کُلُّ الْمُسْلِمِ عَلَى الْمُسْلِمِ حَرَامٌ: دَمُهُ وَمَالُهُ وَعِرْضُهُ". رَوَاهُ مُسْلِمٌ [رقم:2564].
حدیث سی و پنجم
حقوق اخوّت اسلامی
از ابوهریره روایت است که رسول اکرم صلی الله علیه وآله فرمودند: «به یکدیگر حسد نورزید؛ در معامله ی یکدیگر نَجَش نکنید (نجش، یعنی اظهار خرید یک جنس به قیمت بالاتر بدون خرید آن برای فریب دادن مشتری و تحریک او به خرید آن جنس)، نسبت به هم کینه نداشته باشید، از هم نبُرید و با یکدیگر قطع رابطه نکنید و بر معاملۀ یکدیگر معامله ننمایید (با پرداخت مبلغی بیشتر یا قول فروش ارزان تر، مانع معاملۀ دیگری نشوید تا خود تان معامله را انجام دهید). بندگان الله و برادران همدیگر باشید؛ مسلمان برادر مسلمان است. به او ستم نمی کند و یاری او را ترک نمی کند؛ تقوا اینجاست ـ با دست سه بار به سینۀ (قلب) خود اشاره فرمودند ـ برای شخص مسلمان، همین اندازه از شر و بدی کافی است که برادر مسلمان خود را تحقیر کند. تمام حقوق یک فرد مسلمان بر مسلمان دیگر حرام است: خونش، مالش و ناموسش». صحیح مسلم حدیث شماره (2564).
الحدیث السادس والثلاثون
"من نفّس عن مسلم کربة"
عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ عَنْ النَّبِیِّ صلّی الله علیه وآله قَالَ: "مَنْ نَفَّسَ عَنْ مُؤْمِنٍ کُرْبَةً مِنْ کُرَبِ الدُّنْیَا نَفَّسَ اللَّهُ عَنْهُ کُرْبَةً مِنْ کُرَبِ یَوْمِ الْقِیَامَةِ، وَمَنْ یَسَّرَ عَلَى مُعْسِرٍ، یَسَّرَ اللَّهُ عَلَیْهِ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ، وَمَنْ سَتَرَ مُسْلِما سَتَرَهُ اللهُ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ ، وَاَللَّهُ فِی عَوْنِ الْعَبْدِ مَا کَانَ الْعَبْدُ فِی عَوْنِ أَخِیهِ، وَمَنْ سَلَکَ طَرِیقًا یَلْتَمِسُ فِیهِ عِلْمًا سَهَّلَ اللَّهُ لَهُ بِهِ طَرِیقًا إلَى الْجَنَّةِ، وَمَا اجْتَمَعَ قَوْمٌ فِی بَیْتٍ مِنْ بُیُوتِ اللَّهِ یَتْلُونَ کِتَابَ اللَّهِ، وَیَتَدَارَسُونَهُ فِیمَا بَیْنَهُمْ؛ إلَّا نَزَلَتْ عَلَیْهِمْ السَّکِینَةُ، وَغَشِیَتْهُمْ الرَّحْمَةُ، وَذَکَرَهُمْ اللَّهُ فِیمَنْ عِنْدَهُ، وَمَنْ بَطَّأَ بِهِ عَمَلُهُ لَمْ یُسْرِعْ بِهِ نَسَبُهُ". رَوَاهُ مُسْلِمٌ [رقم:2699] بهذا اللفظ.
حدیث سی و ششم
فضیلت همدستی و آموختن علم شرعی
از ابوهریره روایت است که پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله فرمودند: «هر کس از برادر مؤمن خود سختی ای از سختی های دنیا را بر طرف کند، الله تعالی در روز قیامت سختی ای از سختی های او را رفع مىکند، کسی که بر فقیر و بینوایی آسان بگیرد، الله تعالی در دنیا و آخرت بر او آسان خواهد گرفت، و کسی که بدی و زشتی مسلمانی را پنهان کند، الله تعالی در دنیا و آخرت، بدی و زشتی او را مىپوشاند، و الله یاری گر بنده است تا وقتی که بنده یاری گر برادر خود باشد، و هر کس راهی را برای جستجوی علم در پیش بگیرد، الله تعالی با آن، راهی به سوی بهشت را برای او هموار می نماید؛ و هـرگاه گروهی از مـردم در خـانـۀ از خانههای الله (مساجد) گرد آیند تا قـرآن بخوانند و درسهای قرآن را به هم بیاموزند، آرامش بر دلهایشان فرود می آید، و رحمت الهی آنان را فرا می گیرد، و ملائکه آنان را در بر می گیرند، و الله تعالی آنان را در جمع کسانی که نزدش هستند (ملائکه) یاد می کند، و کسی که عمل و کردارش او را به عقب انداخت، به یقین نسب و قبیلهاش او را به جلو نمیبرد». صحیح مسلم حدیث شماره (2699)
الحدیث السابع والثلاثون
"إن الله کتب الحسنات والسیئات"
عَنْ ابْنِ عَبَّاسٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمَا عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صلّی الله علیه وآله فِیمَا یَرْوِی عَنْ رَبِّهِ تَبَارَکَ وَتَعَالَى، قَالَ: "إنَّ اللَّهَ کَتَبَ الْحَسَنَاتِ وَالسَّیِّئَاتِ، ثُمَّ بَیَّنَ ذَلِکَ، فَمَنْ هَمَّ بِحَسَنَةٍ فَلَمْ یَعْمَلْهَا کَتَبَهَا اللَّهُ عِنْدَهُ حَسَنَةً کَامِلَةً، وَإِنْ هَمَّ بِهَا فَعَمِلَهَا کَتَبَهَا اللَّهُ عِنْدَهُ عَشْرَ حَسَنَاتٍ إلَى سَبْعِمِائَةِ ضِعْفٍ إلَى أَضْعَافٍ کَثِیرَةٍ، وَإِنْ هَمَّ بِسَیِّئَةٍ فَلَمْ یَعْمَلْهَا کَتَبَهَا اللَّهُ عِنْدَهُ حَسَنَةً کَامِلَةً، وَإِنْ هَمَّ بِهَا فَعَمِلَهَا کَتَبَهَا اللَّهُ سَیِّئَةً وَاحِدَةً". رَوَاهُ الْبُخَارِیُّ [رقم:6491]، وَمُسْلِمٌ [رقم:131]، فی "صحیحیهما" بهذه الحروف.
حدیث سی و هفتم
لطف بی کران الله تعالی بر بندگان
عبدالله بن عباس از رسول اکرم صلی الله علیه وآله روایت می کند که الله عزوجل در حدیث قدسی می فرماید: «همانا الله تعالی نیکی ها و بدی ها را نوشت و آنها را روشن کرد، پس هرکس قصد خوبی نمود و آن را انجام نداد، الله تعالی برای او نزد خود یک نیکی کامل مىنویسد، و اگر قصد خوبی کرد و آن را به انجام رساند، الله تعالی نزد خود ده خوبی تا هفتصد برابر بلکه تا چندین برابر برای او مىنویسد، و اگر قصد بدی نمود و آن را انجام نداد، الله تعالی نزد خود برای او یک نیکی کامل مىنویسد، و اگر قصد بدی نمود و آن را انجام داد، الله تعالی یک بدی برای او مىنویسد». صحیح بخاری حدیث شماره (6491) و صحیح مسلم حدیث شماره (131).
پس ای برادر بنگر - الله تعالی ما و شما را به سوی لطف عظیم توفیق دهد- و بر این عبارتها را خوب بیندیش:
عبارت «نزد خود مىنویسد"اشارهای است به اهمیت آن و لفظ «نیکی کامل» برای تأکید آن عبارت و اهمیت بسیار آن است. و درباره «قصد بدی کردن ولی آن را انجام ندادن» فرمودند: الله تعالی یک نیکی کامل برای او مىنویسد و بر کلمه کامل تأکید نمودند، و اگر بدی انجام داد، یک بدی برای او مىنویسد، و بر یک بدی تأکید ننمود بنابر این الله تعالی را حمد و منت است سبحانه و تعالی که ستایش او را نتوانیم کرد، برای اوست توانایی و توفیق در طاعتها.
الحدیث الثامن والثلاثون
"من عادى لی ولیا فقد آذنته بالحرب"
عَنْ أَبِی هُرَیْرَة قَالَ: قَالَ رَسُول اللَّهِ صلّی الله علیه وآله إنَّ اللَّهَ تَعَالَى قَالَ: "مَنْ عَادَى لِی وَلِیًّا فَقْد آذَنْتهُ بِالْحَرْبِ، وَمَا تَقَرَّبَ إلَیَّ عَبْدِی بِشَیْءٍ أَحَبَّ إلَیَّ مِمَّا افْتَرَضْتُهُ عَلَیْهِ، وَما یَزَالُ عَبْدِی یَتَقَرَّبُ إلَیَّ بِالنَّوَافِلِ حَتَّى أُحِبَّهُ، فَإِذَا أَحْبَبْتُهُ کُنْت سَمْعَهُ الَّذِی یَسْمَعُ بِهِ، وَبَصَرَهُ الَّذِی یُبْصِرُ بِهِ، وَیَدَهُ الَّتِی یَبْطِشُ بِهَا، وَرِجْلَهُ الَّتِی یَمْشِی بِهَا، وَلَئِنْ سَأَلَنِی لَأُعْطِیَنَّهُ، وَلَئِنْ اسْتَعَاذَنِی لَأُعِیذَنَّهُ". رَوَاهُ الْبُخَارِیُّ [رقم:6502].
حدیث سی و هشتم
خدای تعالی دوستان خود را تنها نمی گذارد
ابوهریره از رسول اکرم صلی الله علیه وآله روایت مىکند که الله متعال در حدیث قدسی می فرماید: «کسی که با دوست من دشمنی کند (و او را بیازارد)، با او اعلام جنگ مىکنم، و بنده مؤمن با هیچ چیز محبوبتر از ادای فرایض به من نزدیک نمیشود، و او با انجام نوافل (عبادتهای غیر واجب) چنان به من نزدیک مىشود تا این که من او را دوست میدارم، پس هنگامی که من او را دوست بدارم، گوش او مىشوم که با آن مىشنود، و چشم او مىشوم که با آن مىبیند، و دستش مىشوم که با آن مىگیرد، و پایش مىشوم که با آن راه مىرود، و اگر چیزی از من بخواهد حتما به او مىدهم، و اگر پناه بخواهد حتما پناهش مىدهم». صحیح بخاری حدیث شماره (6502)
الحدیث التاسع والثلاثون
"إن الله تجاوز لی عن أمتی الخطأ والنسیان"
عَنْ ابْنِ عَبَّاسٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمَا أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلّی الله علیه وآله قَالَ: "إنَّ اللَّهَ تَجَاوَزَ لِی عَنْ أُمَّتِی الْخَطَأَ وَالنِّسْیَانَ وَمَا اسْتُکْرِهُوا عَلَیْهِ". حَدِیثٌ حَسَنٌ، رَوَاهُ ابْنُ مَاجَهْ [رقم:2045]، وَالْبَیْهَقِیّ فی السنن(7/356)
حدیث سی و نهم
وسعت نظرآئین اسلام
از عبدالله بن عباس روایت است که رسول اکرم صلی الله علیه وآله فرمودند: «الله تعالی به خاطر من از خطا و فراموشی امتم و آن چه به زور بر آنها تحمیل شود، گذشت کرده است». (یعنی در مقابل اعمالی که به این صورت از آنان سر زند مجازات نمی شود). این حدیث حسن است، سنن ابن ماجه حدیث شماره (2045) و سنن بیهقی (7/356) و صحیح ابن حبان حدیث شماره (7219) و مستدرک حاکم (2/198).
الحدیث الأربعون
"کن فی الدنیا کأنک غریب أو عابر سبیل"
عَنْ ابْن عُمَرَ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمَا قَالَ: أَخَذَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه وآله بِمَنْکِبِی، فَقَالَ: "کُنْ فِی الدُّنْیَا کَأَنَّک غَرِیبٌ أَوْ عَابِرُ سَبِیلٍ". وَکَانَ ابْنُ عُمَرَ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمَا یَقُولُ: إذَا أَمْسَیْتَ فَلَا تَنْتَظِرْ الصَّبَاحَ، وَإِذَا أَصْبَحْتَ فَلَا تَنْتَظِرْ الْمَسَاءَ، وَخُذْ مِنْ صِحَّتِک لِمَرَضِک، وَمِنْ حَیَاتِک لِمَوْتِک. رَوَاهُ الْبُخَارِیُّ [رقم:6416].
حدیث چهلم
غنیمت شمردن اوقات و فرصت ها
عبدالله بن عمر روایت مىکند که رسول اکرم صلی الله علیه وآله شانۀ مرا گرفتند و فرمودند: «در دنیا چنان باش که گویی ناشناس یا رهگذری بیش نیستی».
و عبدالله بن عمر می فرمود: «وقتی شب کردی در انتظار صبح نباش، و وقتی صبح کردی در انتظار شب نباش. و در تندرستی، توشه ای برای ایام بیماری، و در زندگی، توشه ای را برای مرگ آماده کن». صحیح بخاری حدیث شماره (6416).
***
{{عرض من این است آنچه به تواتر رسیده از رسول مکرّم اسلام حفظ چهل حدیث است نه پنجاه یک و دو، چرا رعایت نمی شود}}
الحدیث الحادی والأربعون
"لا یؤمن أحدکم حتى یکون هواه تبعا لما جئت به"
عَنْ أَبِی مُحَمَّدٍ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَمْرِو بْنِ الْعَاص، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه وآله"لَا یُؤْمِنُ أَحَدُکُمْ حَتَّى یَکُونَ هَوَاهُ تَبَعًا لِمَا جِئْتُ بِهِ". حَدِیثٌ حَسَنٌ صَحِیحٌ، رَوَیْنَاهُ فِی کِتَابِ "الْحُجَّةِ" بِإِسْنَادٍ صَحِیحٍ.
حدیث چهل و یکم
وجوب پیروی از پیامبرص
از ابو محمد عبدالله بن عمرو بن عاص روایت است که رسول اکرمص فرمودند: «ایمان هیچ یک از شما کامل نمیشود تا این که هوای او تابع آن چه من آوردهام باشد». (نووی: می فرماید: این حدیث صحیح می باشد و آنرا در کتاب الحجه با اسناد صحیح روایت کرده ایم). ابوبکر بن ابی عاصم این حدیث را در «السنة: 1/12» و حافظ سلفی در «معجم السفر: شماره (1265) آورده اند.
الحدیث الثانی والأربعون
"یا ابن آدم إنک ما دعوتنی ورجوتنی"
عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِکٍ قَالَ: سَمِعْت رَسُولَ اللَّهِ صلّی الله علیه وآله یَقُولُ: قَالَ اللَّهُ تَعَالَى: "یَا ابْنَ آدَمَ! إِنَّکَ مَا دَعَوْتنِی وَرَجَوْتنِی غَفَرْتُ لَک عَلَى مَا کَانَ مِنْک وَلَا أُبَالِی، یَا ابْنَ آدَمَ! لَوْ بَلَغَتْ ذُنُوبُک عَنَانَ السَّمَاءِ ثُمَّ اسْتَغْفَرْتنِی غَفَرْتُ لَک، یَا ابْنَ آدَمَ! إنَّک لَوْ أتَیْتنِی بِقُرَابِ الْأَرْضِ خَطَایَا ثُمَّ لَقِیتنِی لَا تُشْرِکُ بِی شَیْئًا لَأَتَیْتُک بِقُرَابِهَا مَغْفِرَةً". رَوَاهُ التِّرْمِذِیُّ [رقم:3540]، وَقَالَ: حَدِیثٌ حَسَنٌ.
حدیث چهل دوم
وسعت بخشش وگذشت الله تعالی
انس گفت: از رسول اکرم صلی الله علیه وآله شنیدم که می فرمودند: الله تعالی فرموده است:
«ای فرزند آدم! تا وقتی که از من بخواهی و امیدوار باشی، آنچه از تو سر بزند، ترا بر کرده هایت می بخشم و هیچ پروایی ندارم.
ای فرزند آدم! اگر گناهانت به دامنۀ بلند آسمان برسد و آن گاه از من آمرزش بخواهی، تو را مىآمرزم و گناهان تو را خواهم بخشید.
ای فرزند آدم! اگر دنیا پر از گناهانت باشد، اما نزد من بیایی در حالی که کسی را با من شریک نساخته باشی، به همان مقدار از مغفرت و بخشایش به سوی تو مىآیم». سنن ترمذی حدیث شماره (3540) و فرمود: این حدیث حسن است.
الحدیث الثالث والأربعون
"ألحقوا الفرائض بأهلها"
عَنْ ابْنِ عَبَّاسٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمَا، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ صلّی الله علیه وآله قَالَ: "أَلْحِقُوا الْفَرَائِضَ بِأَهْلِهَا، فَمَا أَبْقَتَ الْفَرَائِضُ فَلِأَوْلَى رَجُلٍ ذَکَرٍ". رواه البخاری [رقم: 6732]، ومسلم [رقم: 1615].
حدیث چهل و سوم
تقسیم میراث؛ راه جلوگیری از خصومت و قطع روابط
از عبدالله بن عباسب روایت است که رسول اکرم صلی الله علیه وآله فرمودند: «حصه های تعیین شده مال میراث را به اصحابش بدهید، وآنچه باقی ماند برای نزدیک ترین مرد به مُرده، بدهید». صحیح بخاری حدیث شماره (6732) و صحیح مسلم حدیث شماره (1615).
الحدیث الرابع والأربعون
"الرضاعة تحرم ما تحرم الولادة"
عَنْ عَائِشَةَ عَنْ النَّبِیِّ صلّی الله علیه وآله قَالَ: "الرَّضَاعَةُ تُحَرِّمُ مَا تُحَرِّمُ الْوِلَادَةُ".
رواه البخاری [رقم:2646]، ومسلم [رقم:1444].
حدیث چهل و چهارم
از احکام شیردهی
ام المؤمنین عایشه از رسول الله صلّی الله علیه وآله روایت میکند که ایشانص فرمودند: «شیرخوارگی همان چیزی را حرام میکند که ولادت حرام میکند». صحیح بخاری حدیث شماره (2646) و صحیح مسلم حدیث شماره (1444).
الحدیث الخامس والأربعون
"إن الله ورسوله حرم بیع الخمر"
عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمَا أَنَّهُ سَمِعَ رَسُولَ اللَّهِ صلّی الله علیه وآله عَامَ الْفَتْحِ وَهُوَ بِمَکَّةَ یَقُولُ: "إِنَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ حَرَّمَ بَیْعَ الْخَمْرِ وَالْمَیْتَةِ وَالْخِنْزِیرِ وَالْأَصْنَامِ، فَقِیلَ: یَا رَسُولَ اللَّهِ أَرَأَیْتَ شُحُومَ الْمَیْتَةِ فَإِنَّهَا یُطْلَى بِهَا السُّفُنُ، وَیُدْهَنُ بِهَا الْجُلُودُ، وَیَسْتَصْبِحُ بِهَا النَّاسُ؟ فَقَالَ: لَا، هُوَ حَرَامٌ، ثُمَّ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه وآله عِنْدَ ذَلِکَ: قَاتَلَ اللَّهُ الْیَهُودَ، إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَ عَلَیْهِم الشُحُومَ، فَأَجْمَلُوهُ، ثُمَّ بَاعُوهُ، فَأَکَلُوا ثَمَنَهُ". رواه البخاری [رقم: 2236]، ومسلم [رقم:1581] .
حدیث چهل و پنجم
اسلام، حیله و نیرنگ را حرام قرار داده است
از جابر بن عبدالله انصاریب روایت است که در سال فتح مکه در شهر مکه از رسول الله صلّی الله علیه وآله شنیدم که می فرمودند: «همانا اللهأ و رسولشص، خرید و فروش شراب، مردار، خوک و بت ها را حرام کرده اند» مردم پرسیدند: ای رسول الله! نظرتان در مورد چربی حیوانِ مرده چیست؟ زیرا مردم برای چرب کردن چوب کشتیها، پوستها و برای روشنایی چراغ، از آن استفاده می کنند. پیامبرص فرمودند: «خیر، حرام است» و افزودند: «الله تعالی یهود را نابود کند، چون الله تعالی چربی را بر آنان حرام نمود، آنرا ذوب کردند و فروختند و پولش را خوردند (از قیمت آن استفاده کردند)». صحیح بخاری حدیث شماره (2236) و صحیح مسلم حدیث شماره (1581).
الحدیث السادس والأربعون
"کل مسکر حرام"
عَنْ أَبِی بُرْدَةَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَبِی مُوسَى الْأَشْعَرِیِّ أَنَّ النَّبِیَّ صلّی الله علیه وآله بَعَثَهُ إِلَى الْیَمَنِ، فَسَأَلَهُ عَنْ أَشْرِبَةٍ تُصْنَعُ بِهَا، فَقَالَ: وَمَا هِیَ؟ قَالَ: الْبِتْعُ وَالْمِزْرُ، فَقِیلَ لِأَبِی بُرْدَةَ: مَا الْبِتْعُ؟ قَالَ: نَبِیذُ الْعَسَلِ، وَالْمِزْرُ نَبِیذُ الشَّعِیرِ، فَقَالَ: کُلُّ مُسْکِرٍ حَرَام"ٌ . رواه البخاری [رقم:4343] .
حدیث چهل و ششم
هر مست کننده ای حرام است
«ابو برده از پدرش و او از ابوموسی اشعریس روایت می کند که رسول الله صلّی الله علیه وآله او را به یمن فرستادند و در مورد نوشیدنی های اهل یمن از وی پرسیدند، و او در پاسخ فرمود: بتع و مزر، از ابو برده پرسیده شد که بتع چیست؟ پاسخ داد: بتع نبیذ عسل و مزر نبیذ جو می باشد، سپس فرمود: هر مست کننده ای حرام است». صحیح بخاری حدیث شماره (4343).
الحدیث السابع والأربعون
"ما ملأ آدمی وعاء شرا من بطن"
عَنْ الْمِقْدَامِ بْنِ مَعْدِیَکْرِبَ قَالَ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صلّی الله علیه وآله یَقُولُ: "مَا مَلَأَ آدَمِیٌّ وِعَاءً شَرًّا مِنْ بَطْنٍ، بِحَسْبِ ابْنِ آدَمَ أُکُلَاتٌ یُقِمْنَ صُلْبَهُ، فَإِنْ کَانَ لَا مَحَالَةَ، فَثُلُثٌ لِطَعَامِهِ، وَثُلُثٌ لِشَرَابِهِ، وَثُلُثٌ لِنَفَسِهِ". رَوَاهُ أَحْمَدُ [رقم: 4/132]، والتِّرْمِذِیُّ [رقم: 2380]، وابْنُ مَاجَهْ [رقم: 3349]، وَقَالَ التِّرْمِذِیُّ: حَدِیثٌ حَسَنٌ.
حدیث چهل و هفتم
میانه روی در خوردن، و دوری از اسراف و پرخوری
از مقدام بن معدیکربس روایت است که گفت: شنیدم رسول الله صلّی الله علیه وآله می فرمودند: «انسان هیچ ظرفی بدتر از شکمش پر نکرده است! برای فرزند آدم چند لقمه ای کافی است تا بدان وسیله پشتش را راست بدارد (و سد رمق نماید و توان اطاعت و بندگی بیابد)، و اگر ناچار بود بیشتر بخورد، پس یک سوم را برای غذایش اختصاص دهد، و یک سوم را برای نوشیدنیاش، و یک سوم برای نفس کشیدنش». مسند احمد حدیث شماره (17186) و سنن ابن ماجه حدیث شماره (3349) و سنن ترمذی حدیث شماره (2380) و فرمود: این حدیث حسن است.
الحدیث الثامن والأربعون
"أربع من کان فیه کان منافقا"
عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَمْرٍو أَنَّ النَّبِیَّ صلّی الله علیه وآله قَالَ: "أَرْبَعٌ مَنْ کُنَّ فِیهِ کَانَ مُنَافِقًا خَالِصًا، وَمَنْ کَانَتْ فِیهِ خَصْلَةٌ مِنْهُنَّ کَانَتْ فِیهِ خَصْلَةٌ مِنَ النِّفَاقِ حَتَّى یَدَعَهَا: إِذَا اؤْتُمِنَ خَانَ، وَإِذَا حَدَّثَ کَذَبَ، وَإِذَا عَاهَدَ غَدَرَ، وَإِذَا خَاصَمَ فَجَرَ". رواه البخاری [رقم:34]، ومسلم [رقم:58].
حدیث چهل و هشتم
لزوم پرهیز از صفات منافقان
از عبدالله بن عمرو رضی الله عنهما روایت است که رسول الله صلّی الله علیه وآله فرمودند: «چهار خصلت است که هرگاه در یک فرد جمع شود، او منافق خالص است و آنکه در او صفتی از این اوصاف باشد، در او صفتی از نفاق موجود است؛ تا آن را ترک کند: چون امین شمرده شود، خیانت کند، و چون سخن راند، دروغ گوید، و چون عهد و پیمان بندد، بیوفائی و پیمان شکنی کند، و چون دعوا کند دشنام و ناسزا گوید».
الحدیث التاسع والأربعون
"لو أنکم توکلون على الله حق توکله"
عَنْ عُمَرَ بْنِ الْخَطَّابِ عن النبی صلّی الله علیه وآله قَالَ: "لَوْ أَنَّکُمْ تَوَکَّلُونَ عَلَى اللَّهِ حَقَّ تَوَکُّلِهِ لَرَزَقَکُمْ کَمَا یَرْزَقُ الطَّیْرَ تَغْدُو خِمَاصًا وَتَرُوحُ بِطَانًا".
رَوَاهُ أَحْمَدُ [رقم: 205]، وَالتِّرْمِذِیُّ [رقم:2344]، وَالنَّسَائِیُّ فِی "الْکُبْرَى" کَمَا فِی" التُّحْفَة: [رقم: 8/79]، وَابْنُ مَاجَهْ [رقم: 4164]، وَصَحَّحَهُ ابْنُ حِبَّانَ (730)، وَالْحَاکِمُ 418، وَقَالَ التِّرْمِذِیُّ: حَسَنٌ صَحِیحٌ.
حدیث چهل و نهم
توکل بر الله عنصری محرک و سازنده است
عمر بن خطابس از رسول الله صلّی الله علیه وآله روایت می کند که ایشان فرمودند: «اگر شما آن گونه که سزاوار توکل بر الله است بر الله توکل کنید، شما را همچون پرنده روزی می دهد که بامدادان گرسنه از لانه بیرون رفته و شامگاهان با شکمی پر برمی گردد». مسند احمد حدیث شماره (205) و سنن ترمذی حدیث شماره (2344) و فرمود: این حدیث حسن صحیح است، و سنن نسائی در الکبری حدیث شماره (11805) و سنن ابن ماجه حدیث شماره (4164) و صحیح ابن حبان حدیث شماره (730) و مستدرک حاکم حدیث شماره (7975).
نکتۀ مهم: گروهی از مردم در فهم معنای حقیقی توکل به خطا رفته و به بهانه توکل بر الله از تلاش در راستای امرار معاش و بکارگیری اسباب مادی دست برداشته اند، ولی واقعیت این است که توکل به معنی تنبلی و شانه خالی کردن از زیر بار مسؤلیت نیست، بلکه توکل عنصری محرک و سازنده است که نه تنها انسان را از ادامه حرکت باز نمی دارد بلکه وی را به جلو بردن چرخه زندگی و بکارگیری اسباب مربوطه نیز وا می دارد، و لذا هر نوع توکلی که زبان و اعضای انسان را تحت تاثیر قرار ندهد، بی تفاوتی، سستی و تنبلی به شمار می رود، فلهذا توکل با اخذ اسباب منافات ندارد.
الحدیث الخمسون
"لا یزال لسانک رطبا من ذکر الله عز وجل"
عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بُسْرٍ قَالَ: "أَتَى النَّبِیَّ صلّی الله علیه وآله رجلٌ فَقَالَ: یَا رَسُولَ اللَّهِ إِنَّ شَرَائِعَ الْإِسْلَامِ قَدْ کَثُرَتْ عَلَیْنَا، فَبَابٌ نَتَمَسَّکُ بِهِ جَامِعٌ؟ قَالَ: لَا یَزَالُ لِسَانُکَ رَطْبًا مِنْ ذِکْرِ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ". رواه أحمد [رقم: 17956].
حدیث پنجاهم
با یاد الله دل آرامش مییابد
عبدالله بن بسرس روایت می کند که مردی به حضور رسول الله صلّی الله علیه وآله آمد و عرض کرد: ای رسول الله! احکام اسلام بر ما زیاد شده است، بابی برای ما بگوئید که همۀ احکام را در برگیرد تا به آن چنگ بزنیم، رسول الله صلّی الله علیه وآله فرمودند: «همواره زبانت از یاد الله تَر باشد». مسند احمد حدیث شماره (17956) و سنن ابن ماجه حدیث شماره (3793) و صحیح ابن حبان حدیث شماره (814) و مستدرک حاکم حدیث شماره (1873).