چهل حدیث در باره حسن ظنّ
١ـ «پیامبر گرامی اسلام صلیالله علیه و آله و سلم»:
إنَّ حُسنَ الظَّنِّ مِنَ العِبادَةِ.
حسن ظن و خوش بینی انسان خود یکی از مصادیق عبادت است. (شهابالاخبار، ص ٣٥٧)
أَفضَلُ الوَرَعِ حُسنُ الظَّنِّ.
حسن ظن و خوش بینی بالاترین مرتبة تقوی و پرهیز کاری است. (فهرست غرر، ص ٢٢٦)
حُسنُ الظَّنِّ راحَةُ القَلبِ وَ سَلامَةُ البَدَنِ.
خوش بینی، مایة راحتی جان و سلامتی تن آدمی است. (شرح غرر، ج ٣، ص ٣٨٤)
اِحتَرِسوُا مِنَ النّاسِ بِسُؤ الظَّنِّ.
از سوء ظن و بدگمانی نسبت به مردم بپرهیزید. (تحفالعقول، ص ٥٣)
حُسُن الظَّنِّ اَصلُهُ مِن حُسنِ ایمانِ المَرءِ و سَلامَةِ صَدرِهِ.
اصل و ریشة حسن ظَن، ایمان نیکوی شخص و صفای باطنی او است. (بحار، ج ٧٥، ص ١٩٦)
اِنّ اللهَ تَعالی حَرَّمَ مِنَ المُسلِمِ دَمَهُ وَ مالَهُ وَ أَن یُظَنَّ بِهِ ظَنَّ السَّوءِ.
خداوند متعال، تعرض به جان و مال مسلمان و سؤ ظن و گمان بد بردن به او را حرام فرموده است. (بحار، ج ٧٥، ص ٢٠١)
اِتَّقوا ظُنونَ المُؤمنینَ فَاِنّ الله تعالی جَعَلَ الحَقَّ عَلَی اَلسِنَتِهِم!
از ظن و فراست مؤمنان برحذر باشید که خداوند متعال حقیقت را بر زبان آنان جاری ساخته است! (نهجالبلاغه، کلمة ٣٠١)
اِطرَحوا سُوءَ الظَّنِّ بَینَکُم فَاِنَّ اللهَ عَزَّوَجَلَّ نَهی عَن ذلِکَ.
سوء ظن و حس بدبینی را نسبت به همدیگر از خود دور کنید. این یک وظیفه و دستور خداوند متعال است. (خصال، ج ٢، ص ١٦٣)
أَحسِنوا ظنُونَکُم بِاِخوانِکُم تَغَتَنِموا بِها صَفاءَ القَلبِ وَ نَقاءَ الطَّبعِ.
در حق برادران خود حسن ظن داشته باشید که برای شما صفای دل و پاکیزه طبعی به دنبال خواهد داشت. (بحار، ج ٥، ص ١٩٦)
مَن ظَنَّ بِکَ خَیراً فَصَدِّقْ ظَنَّهُ.
کسی که به تو حُسن ظن دارد تو نیز این خوش باوری او را نسبت به خود بپذیر. (نهجالبلاغه، کلمة ٢٤٠)
مَن لَمْ یُحِسنْ ظَنَّهُ اِستَوَحشَ مِن کُلِّ اَحَدٍ!
کسی که حسّ بدبینی دارد از همه کس وحشت دارد! (فهرست غرر، ص ٢٢٧)
سُوءُ الظَّنِّ بِمَن لایَخونُ مِنَ اللُّؤْمِ.
سؤ ظن بردن به کسی که اهل دغل و خیانت نیست نشانة لئامت و فرومایگی است. (فهرست غرر، ص ٢٢٧)
مَن ساءَ ظَنُّهُ بِمَن لایَخونُ حَسُنَ ظَنُّهُ بِما لایَکونُ!
کسی که به شخص امینی که اهل خیانت نیست گمان بد ببرد (در عوض) به آنچه که واقعیت ندارد خوشگمان خواهد بود! (فهرست غرر، ص ٢٢٨)
مَن عَرَّضَ نَفسَهُ لِلتُّهمَةِ فَلا یَلومَنَّ مَن أساءَ الظَّنَّ بِه.
کسی که خود را در معرض تهمت قرار میدهد، دیگر حق ندارد کسانی که به او بدگمان میشوند ملامت نماید. (بحار، ج ٧٥، ص ٩١)
اذاَ اتَّهمَ المُؤمنُ اَخاهُ اِنْماثَ اَلاِیمانُ فی قَلبهِ کَمایَنماثُ المِلحُ فی الماءِ!
هرگاه مؤمن برادر دینی خود را تهمت بزند، ایمان او همانند نمک که در آب حل میشود ذوب و مضمحل میگردد! (بحار، ج ٧٥، ص ١٩٨)
ایّاکُم وَ الظَّنَّ، فإنَّ الظّنَ اَکذَبُ الکِذبِ!
به هوش باشید و از گمانهای بیپایه بپرهیزید و بدانید دروغ بودن گمان، بیش از هر دروغی دیگر حقیقت دارد! (بحار، ج ٧٥، ص ٢٥٢)
مَخرَجُ المُؤمِنِ مِنْ سُؤِ الظَّنِّ أَنْ لایُحقِّقَهُ .
مؤمن، برای رهایی از بدگمانی، باید که سؤ ظن خود را (هیچگاه در خارج) به فعلّیت نرساند. (بحار، ج ٧٥، ص ٢١)
حُسنُ الظّنِّ أَن تُخلِصَ العَمَلَ وَ تَرجُوَ مِنَ الله أَن یَعفُوَ عَنِ الزَّلَلِ.
حسن ظن (به خدا) آن است که تو (اوّل) عمل را خالص کنی بعد امید داشته باش که خدا از خطاهایت درگذرد. (فهرست غرر، ص ٢٢٧)
ما کَرِهتَهُ لِنَفسِکَ فَاکرَهْ لِغَیرِکَ وَ ما اَحبَبتَهُ لِنَفسِکَ فَأَحِبَّهُ لِأَخیک.
چیزی که برای خودت خوش نداری برای دیگران هم خوش مدار و آنچه برای خودت دوست میداری برای برادر دینیات هم دوست بدار. (بحار، ج ٧٧، ص ٦٧)
المُریبُ اَبداً عَلیلٌ!
آدم شکّاک و بدگمان همیشه مریض است! (فهرست غرر، ص ١٤٦)
مَن لَم یَرضَ مِن اَخیهِ بِحُسنِ النَّیَّةِ لَم یَرضَ مِنُه بِالعَطِیَّةِ.
کسی که از حُسن نیّت برادر دینیاش خشنود نباشد از محبّت و عطاهای او نیز خوشنود نخواهد بود. (بحار، ج ٧٨، ص ٣٦٥)
لا دینَ لِمُسیءِ الظَّنِّ!
کسی که حسّ بدبینی دارد، دین و ایمان ندارد! (فهرست غرر، ص ٢٢٨)
اِعلَمْ أَنّ الجُبنَ وَ البُخلَ وَ الحِرصَ غریزةٌ یَجمَعُها سُوءُ الظَّنِّ.
این را بدان که (این سه صفت) ترس و بخل و طمع، غریزههایی هستند که منشأ همة آنها سؤ ظن و بدبینی است. (مواعظ صدوق، ص ١٠٩)
لا یَغلِبَنَّ عَلَیک سُوءُ الظَّنِّ فاِنَّهُ لایَدَعُ بَینَک وَ بَینَ خَلیلٍ صُلحاً!
هیچوقت به سوء ظن و بدگمانی گرفتار مشو و الّا با هیچ دوست و رفیقی جای آشتی برایت نخواهد گذاشت! (تحفالعقول، ص ٧٧)
مَن ساءَ ظَنُّهُ ساءَت طَوِیَّتُهُ!
آن کس که حس بدگمانی دارد از بدی باطن خود حکایت میکند! (فهرست غرر، ١٦٢)
لا تَطلُبَنَّ بِکَلِمَةٍ خَرجَتْ مِنَ أخیکَ سُوءاً و اَنتَ تَجِدُ لَها فی الخَیرِ مَحمِلاً.
سخن برادرت را مادامی که حمل بر خیر خواهی توانی کرد هیچگاه آن را بر بدبینی و غرض ورزی حمل مکن. (بحار، ج ٧٨، ص ٢٥١)
اِیّاکَ أَن تُسیءَ الظَّنَّ فَإنَّ الظّنَّ یُفسِدُ العبادَةَ و یُعْظِمُ الوِزرَ.
برحذر باش و به کسی سؤ ظن مَبَر. سؤ ظن عبادتها را فاسد میکند و بار با عظمت گناه را سنگین مینماید. (فهرست غرر، ص ٢٢٧)
مَن دخَل مداخِلَ السُّوءِ اُتُّهِمَ.
کسی که در اماکن نا مطلوب و بدنام قدم بگذارد مورد اتّهام و سؤ ظن قرار خواهد گرفت. (نهجالبلاغه، کلمة ٣٤١)
لا تَطلُبِ النُّصحَ مِمَّن صَرَفتَ سؤَ ظَنِّکَ بِه.
از کسی که نسبت به او سوء ظن داری نصیحت و خیر خواهی مخواه. (بحار، ج ٧٨، ص ٣٦٩)
اَلطِّیَرةُ لَیسَتْ بِحقٍّ.
فال بد زدن حقیقت ندارد. (نهجالبلاغه، کلمة ٣٩٢)
حُسنُ الظَّنِّ بِاللهِ مِن عِبادةِ الله.
خوش گمانی نسبت به خدا، خود یکی از عبادتهای الهی است. (بحار، ج ٧٧، ص ١٦٦)
اذا کانَ زمانُ الجَورِ فیهِ أغلبُ مِنَ العَدْلِ فَلَیسَ لِأَحدٍ أَن یَظُنَّ بِأَحدٍ خیراً حتی یَبدُوَ ذلِکَ مِنهُ.
زمانی که ظلم و تعدی در جامعه بر حق و عدالت غلبه داشت دیگر کسی نباید دربارة کسی دیگر خوشبین و خوشگمان باشد مگر خلاف آن ثابت گردد. (بحار، ج ٧٥، ص ١٩٧)
سُوءُ الظَّنِ بِالمُحسنِ شرُّ الاِثِم وَ أقبَحُ الظُّلمِ.
به آدم نیکوکار گمان بد بردن، بدترین گناهان و قبیحترین ستمها است. (فهرست غرر، ص ٢٧٧)
وَ اللهُ الَّذی لا اِله الاّ هُوَ لا یَحسُنُ ظَنُّ عَبدٍ مؤمنٍ بِاللهِ اِلاّ کانَ اللهُ عِندَ ظَنِّ عَبدِهِ المؤمِنِ.
سوگند به «الله» که خدایی جز او نیست هر بندة مؤمنی که نسبت به خدا گمانش نیکو باشد خداوند با همان گمان او با وی رفتار (نیکو) خواهد داشت. (اصول کافی، ج ٣، ص ١١٥)
إنَّ حُسنَ الظَّنِ بِالله ثَمَنُ الجَنّةِ.
خوش گمانی نسبت به خدا، بهای بهشت است. (سفینه، ج ٢، ص ١٠٩)
حُسنُ الظّنِّ بِاللهِ أَنْ لا تَرجُوَ اِلاّ اللهَ و لا تَخافَ الاّ ذَنبَکَ.
خوشگمانی نسبت به خدا آن است که امیدی به غیر از او نداشته باشی و جز از گناه خود از هیچ چیز نهراسی. (جامع احادیثالشیعه، ج ١٤، ص ١٧٤)
إنَّ اللهَ عزَّوَجَلَّ یَقولُ: اَنَا عِندَ ظَنِّ عَبدِیَ المُؤمنِ بی: إنْ خَیراً فَخیراً وَ إنْ شَرّاً فَشَرّاً.
خداوند متعال میفرماید: من به همراه گمان بندة مؤمن خود هستم: اگر گمانش نسبت به من نیکو است پاداش او هم نیکو و اگر نکوهیده پاداش و کیفرش هم نکوهیده خواهد بود. (مُسندالامامالرضا علیه السلام، ج ١، ص ٢٧٣)
وَاللهُ الّذی لا اِلهَ اِلاّ هُوَ لا یُعَذِّبُ اللهُ عزَّوجَّل مُؤمناً بَعذابٍ بَعَد التَوبَةِ و الاِستغفارِ لَهُ اِلاّ بِسُوءِ ظَنِّهِ بِالله عزّوجَلّ وَ اغتیابِه لِلمؤمنین!
سوگند به «الله» که خدایی جز او نیست خداوند متعال هرگز مؤمنی را بعد از توبه و استغفار عذاب نمیکند مگر به واسطة (این دو چیز): بدگمانی نسبت به خدای متعال و غیبت کردن مؤمنان است! (بحار، ج ٧٥، ص ٢٥٩)
طَهِرّوا قُلوبَکُم مِنَ الحِقدِ فَاِنّهُ داءٌ وَبیءٌ.
دلهایتان را از بغض و کینه پاکیزه کنید. کینههای درونی همانند «وبا» یک بیماری کشنده است. (فهرستغرر، ص ٧٣)
کَذِّبْ سَمعَکَ و بَصَرَکَ عَن أخیکَ، فَاِنْ شَهِدَ عِندَکَ خَمسونَ قَسامةً وَ قال لَکَ قَولاً فَصَدِّقهُ وَ کَذِّبهُم!
چشم و گوش خود را نسبت به برادر دینیات تکذیب کن آنچنان که اگر پنجاه نفر دربارة او حرفی زدند و او خلاف آنها را گفت تو حرف او را قبول کن و دیگران را تکذیب نما! (به او کمال خوشبینی داشته باش) (سفینه، ج ٢، ص ١١١)