چهل حدیث در باره فاطمه زهرا سلام الله علیها
چهل حدیث درباره حضرت فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها)
۱. مامایان بهشتى
امام صادق علیه السلام:
حَضَرَتْ وِلاَدَتُهَا فَوَجَّهَتْ إِلَى نِسَاءِ قُرَیْشٍ وَ بَنِى هَاشِمٍ أَنْ تَعَالَیْنَ لِتَلِینَ مِنِّى مَا تَلِى النِّسَاءُ مِنَ النِّسَاءِ فَأَرْسَلْنَ إِلَیْهَا أَنْتِ عَصَیْتِنَا وَ لَمْ تَقْبَلِى قَوْلَنَا وَ تَزَوَّجْتِ مُحَمَّدا یَتِیمَ أَبِى طَالِبٍ فَقِیرا لاَ مَالَ لَهُ فَلَسْنَا نَجِىءُ وَ لاَ نَلِى مِنْ أَمْرِک شَیْئا فَاغْتَمَّتْ خَدِیجَةُ علیها السلام لِذَلِک فَبَیْنَا هِیَ کذَلِک إِذْ دَخَلَ عَلَیْهَا أَرْبَعُ نِسْوَةٍ سُمْرٍ طِوَالٍ کأَنَّهُنَّ مِنْ نِسَاءِ بَنِى هَاشِمٍ فَفَزِعَتْ مِنْهُنَّ لَمَّا رَأَتْهُنَّ فَقَالَتْ إِحْدَاهُنَّ لاَ تَحْزَنِى یَا خَدِیجَةُ فَأَرْسَلَنَا رَبُّک إِلَیْک وَ نَحْنُ أَخَوَاتُک أَنَا سَارَةُ وَ هَذِهِ آسِیَةُ بِنْتُ مُزَاحِمٍ وَ هِیَ رَفِیقَتُک فِی الْجَنَّةِ وَ هَذِهِ مَرْیَمُ بِنْتُ عِمْرَانَ وَ هَذِهِ کلْثُومُ أُخْتُ مُوسَى بْنِ عِمْرَانَ بَعَثَنَا اللَّهُ إِلَیْک لِنَلِیَ مِنْک مَا تَلِی النِّسَاءُ فَجَلَسَتْ وَاحِدَةٌ عَنْ یَمِینِهَا وَ أُخْرَى عَنْ یَسَارِهَا وَ الثَّالِثَةُ بَیْنَ یَدَیْهَا وَ الرَّابِعَةُ مِنْ خَلْفِهَا فَوَضَعَتْ فَاطِمَةَ طَاهِرَةً مُطَهَّرَة.
الامالى للصدوق، ص۵۹۴، ح۱.
هنگامى که زمان وضع حمل خدیجه فرا رسید، پس کسى را نزد زنان قریش و بنى هاشم فرستاد که بیایید و مرا در امر تولّد فرزند یارى نمایید. آنان در جواب گفتند: چون تو سخن ما را در باره ازدواج با محمّد صلى الله علیه و آله نادیده گرفتى و با آن مرد فقیر و یتیم ازدواج کردى، پس ما نزد تو نخواهیم آمد و تو را در این امر یارى نخواهیم نمود.
خدیجه از شنیدن این جواب غمگین شد؛ در همان حال چهار زن گندمگون و بلند قد که خدیجه فکر مىکرد از زنان بنى هاشم هستند نزد او حاضر شدند، هنگامى که خدیجه آنها را دید اظهار درد و ناراحتى کرد، یکى از آنان گفت: اى خدیجه! نگران نباش، زیرا ما فرستاده خداییم تا تو را در امر زایمان کمک کنیم، ما خواهران تو هستیم، من ساره هستم، و این بانو آسیه دختر مزاحم است که در بهشت دوست و همراه تو خواهد بود، و این مریم دختر عمران، و آن دیگرى کلثم خواهر موسى بن عمران است، پس یکى از آنان در سمت راست خدیجه، و یکى در طرف چپ وى، و دیگرى در مقابل او و چهارمى ایشان در بالاى سر او نشستند، و بدین ترتیب خدیجه، حضرت فاطمه علیها السلام را در حالى که پاک و پاکیزه بود، به دنیا آورد.
۲. بهترین زوج
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله:
إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکمْ أَتَزَوَّجُ فِیکمْ وَ أُزَوِّجُکمْ إِلاَّ فَاطِمَةَ فَإِنَّ تَزْوِیجَهَا نَزَلَ مِنَ السَّمَاءِ.
الکافى، ج ۵، ص ۵۶۸، ح ۵۴ .
من هم بشرى مانند شما هستم. از شما زن مىگیرم و به شما زن مىدهم، مگر فاطمه را که دستور ازدواج او از آسمان نازل شد.
۳. بلافاصله ازدواج نمود
امام باقر از پدرانشان علیهم السلام:
إِنَّمَا سُمِّیَتْ فَاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ الطَّاهِرَةَ لِطَهَارَتِهَا مِنْ کلِّ دَنَسٍ وَ طَهَارَتِهَا مِنْ کلِّ رَفَثٍ وَ مَا رَأَتْ قَطُّ یَوْما حُمْرَةً وَ لاَ نِفَاسا.
الفصول المهمة، ابن صباغ، ص ۶۵۱.
فاطمه دختر رسول خدا را به سبب پاک بودنش از هر ننگ و پلیدى، طاهره نامیدند، و او هرگز حیض و نفاس ندید.
۴. ستاره درخشان زنان بهشت
امام صادق علیه السلام:
ـ فِى قَوْلِ اللَّهِ تَعَالَى«اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کمِشْکاةٍ»ـ : فَاطِمَةُ علیها السلام، «فِیها مِصْباحٌ» الْحَسَنُ، «الْمِصْباحُ فِى زُجاجَةٍ» الْحُسَیْنُ، «الزُّجاجَةُ کأَنَّها کوْکبٌ دُرِّیٌ» فَاطِمَةُ کوْکبٌ دُرِّیٌّ بَیْنَ نِسَاءِ أَهْلِ الدُّنْیَا، «یُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبارَکةٍ» إِبْرَاهِیمُ علیه السلام، «زَیْتُونَةٍ لا شَرْقِیَّةٍ وَ لا غَرْبِیَّةٍ» لاَ یَهُودِیَّةٍ وَ لاَ نَصْرَانِیَّة، «یَکادُ زَیْتُها یُضِىءُ» یَکادُ الْعِلْمُ یَنْفَجِرُ بِهَا، «وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نارٌ نُورٌ عَلى نُورٍ» إِمَامٌ مِنْهَا بَعْدَ إِمَامٍ، «یَهْدِى اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ یَشاءُ» یَهْدِى اللَّهُ لِلْأَئِمَّةِ مَنْ یَشَاء.
الکافى، ج۱، ص ۱۹۵، ح۵.
درباره قول خداى تعالى [در سوره نور، آیه ۳۵] که مىفرماید «خدا نور آسمانها و زمین است، و مَثَل نورش همانند چراغدانى است»: آن چراغدان فاطمه علیها السلام است؛ «که در آن چراغى پر فروغ باشد» آن چراغ حسن است؛ «آن چراغ در حبابى قرار گیرد» حباب، حسین است؛ «حبابى شفاف و درخشنده همچون ستاره اى فروزان» فاطمه زهرا بین زنان دنیا و زنان بهشت چون ستاره اى درخشان است؛ « چراغى که افروخته مىشود از روغن درخت پربرکتى» آن درخت حضرت ابراهیم علیه السلام است؛ «درخت پربرکت زیتون است که نه شرقى است و نه غربى» نه یهودى است و نه نصرانى؛ «که نزدیکست روغنش برافروزد» علم از او میتراود؛ «اگر چه آتشى باو نرسد، نورى است بر فراز نورى» از فاطمه امامى پس از امامى آید؛ «و خدا هرکس را بخواهد با نور خود هدایت مىکند» هر که را خدا بخواهد با امامان رهبرى مىکند.
۵. زلالِ زلال
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله:
إِنَّ فَاطِمَةَ أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَحَرَّمَ اللَّهُ ذُرِّیَّتَهَا عَلَى النَّارِ.
عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج۲، ص۶۳، ح۲۶۴.
همانا فاطمه پاکدامن و عفیف است، پس خداوند ذریه او را بر آتش جهنم حرام کرده است.
۶. حجت خدا بر خلق
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله:
أنَا و عَلِیٌّ و فاطِمَةُ وَ الحَسَنُ وَ الحُسَینُ و تِسعَةٌ مِن وُلدِ الحُسَینِ حُجَجُ اللّهِ عَلى خَلقِهِ، أعداؤُنا أعداءُ اللّهِ، و أولِیاؤُنا أولِیاءُ اللّهِ.
الامالى للصدوق، ص۱۹۴، ح۲۰۵.
من و على و فاطمه و حسن و حسین و نُه تن از نسل حسین، حجّتهاى خدا بر خلق اوییم. دشمنان ما دشمنان خدا و دوستان ما دوستان خدایند.
۷. مادر سروران اهل بهشت
امام صادق علیه السلام:
لَوْ سَکتَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله علیه و آله فَلَمْ یُبَیِّنْ مَنْ أَهْلُ بَیْتِهِ لاَدَّعَاهَا آلُ فُلَانٍ وَ آلُ فُلَانٍ وَ لَکن اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ أَنْزَلَهُ فِى کتَابِهِ تَصْدِیقا لِنَبِیِّهِ صلى الله علیه و آله «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکمْ تَطْهِیرا» فَکانَ عَلِیٌّ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ وَ فَاطِمَةُ علیهم السلام فَأَدْخَلَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله علیه و آله تَحْتَ الْکسَاءِ فِى بَیْتِ أُمِّ سَلَمَةَ ثُمَّ قَالَ: اللَّهُمَّ إِنَّ لِکلِّ نَبِیٍّ أَهْلاً وَ ثَقَلاً وَ هَؤُلاَءِ أَهْلُ بَیْتِى وَ ثَقَلِى فَقَالَتْ أُمُّ سَلَمَةَ: أَلَسْتُ مِنْ أَهْلِک فَقَالَ: إِنَّک إِلَى خَیْرٍ وَ لَکنَّ هَؤُلاَءِ أَهْلِى وَ ثَقَلِى.
الکافى، ج۱، ص۲۸۷، ح۱.
اگر پیامبر خدا صلى الله علیه و آله، ساکت مىمانْد و مقصود از «اهل بیت» را روشن نمىکرد، خاندان فلان و خاندان بهمان، آن را ادّعا مىکردند؛ امّا خداوند عز و جل، این [تعبیر «اهل بیت»] را در کتابش [در سوره احزاب، آیه ۳۳] و براى تأیید پیامبرش نازل کرد: «همانا خداوند، اراده کرده که آلودگى را از شما اهل بیت ببرد و کاملا پاک و پاکیزه تان گرداند»، و على، حسن، حسین و فاطمه علیهم السلام، در خانه امّ سَلَمه [یعنى محلّ نزول آیه]بودند و پیامبر خدا صلى الله علیه و آله، آنان را زیر عبا گِرد آورد و سپس گفت:" خدایا! هر پیامبرى، خاندان و خاصّانى دارد، و اینان، خاندان و خاصّان من هستند". امّ سلمه گفت: آیا من از خاندان تو نیستم؟ فرمود: "تو در راه درست هستى؛ امّا خاندان و خاصّان من اینان هستند".
۸. حوریه اى در لباس انسان
امام صادق از پدرانشان علیهم السلام:
[قال]رَسُولُ اللَّه صلى الله علیه و آله: خُلِقَ نُورُ فَاطِمَةَ قَبْلَ أَنْ تُخْلَقَ الْأَرْضُ وَ السَّمَاءُ. فَقَالَ بَعْضُ النَّاسِ: یَا نَبِیَّ اللَّهِ فَلَیْسَتْ هِیَ إِنْسِیَّةً؟ فَقَالَ صلى الله علیه و آله: فَاطِمَةُ حَوْرَاءُ إِنْسِیَّةٌ. قَالَ: یَا نَبِیَّ اللَّهِ وَ کیْفَ هِیَ حَوْرَاءُ إِنْسِیَّةٌ؟ قَالَ: خَلَقَهَا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ نُورِهِ قَبْلَ أَنْ یَخْلُقَ آدَمَ إِذْ کانَتِ الْأَرْوَاحُ فَلَمَّا خَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ آدَمَ عُرِضَتْ عَلَى آدَمَ .
معانى الأخبار، ص۳۹۶، ح۵۳.
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله فرمود: نور فاطمه پیش از آفرینش زمین و آسمانها آفریده شد. بعضى از مردم گفتند: اى پیامبر خدا! پس فاطمه از جنس بشر نیست؟ پیامبر فرمود: فاطمه حوریّه اى در لباس انسان است. گفتند: اى رسول خدا! چگونه امکان دارد که کسى حوریّه و در عین حال انسان باشد؟ فرمود: خداوند متعال قبل از اینکه حضرت آدم را بیافریند فاطمه را در آن هنگامى که ارواح مخلوقات را خلق مىکرد، از نور خود آفرید، پس هنگامى که آدم را آفرید، فاطمه را به او نشان داد. (و بر ولایت و محبت او و فرزندانش از حضرت آدم اقرار گرفت.)
۹. پاره اى از قلب و روح پیامبر خدا
پیامبر صلى الله علیه و آله:
ـ وَ هُوَ آخِذٌ بِیَدِ فَاطِمَةَ علیها السلامـ : مَنْ عَرَفَ هَذِهِ فَقَدْ عَرَفَهَا وَ مَنْ لَمْ یَعْرِفْهَا فَهِیَ فَاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ وَ هِیَ بَضْعَةٌ مِنِّی وَ هِیَ قَلْبِی وَ رُوحِیَ الَّتِی بَیْنَ جَنْبَیَّ فَمَنْ آذَاهَا فَقَدْ آذَانِى وَ مَنْ آذَانِى فَقَدْ آذَى اللَّه.
کشف الغمة ، ج۱، ص۴۶۷.
ـ در حالى که دست فاطمه را در دست گرفته بود ـ فرمود: هر کس این دختر را مىشناسد، که مىشناسد و هر کس که نمىشناسد بداند که او فاطمه دختر محمّد پیامبر خداست، و او پاره اى از وجود من است و او قلب من و روح من است که در سینه ام قرار دارد. هر کس او را آزار دهد مرا آزرده است و هر که مرا بیازارد خدا را رنجانده است.
۱۰. منشى همسرش
امام صادق علیه السلام:
إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى لَمَّا قَبَضَ نَبِیَّهُ صلى الله علیه و آله دَخَلَ عَلَى فَاطِمَةَ علیها السلام مِنْ وَفَاتِهِ مِنَ الْحُزْنِ مَا لاَ یَعْلَمُهُ إِلاَّ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَأَرْسَلَ اللَّهُ إِلَیْهَا مَلَکا یُسَلِّى غَمَّهَا وَ یُحَدِّثُهَا فَشَکتْ ذَلِک إِلَى أَمِیرِ الْمُؤْمِنِین علیه السلام فَقَالَ: إِذَا أَحْسَسْتِ بِذَلِک وَ سَمِعْتِ الصَّوْتَ قُولِى لِى فَأَعْلَمَتْهُ بِذَلِک فَجَعَلَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام یَکتُبُ کلَّ مَا سَمِعَ ـ حَتَّى أَثْبَتَ مِنْ ذَلِک مُصْحَفا ... ثُمَّ قَالَ أَمَا إِنَّهُ لَیْسَ فِیهِ شَیْءٌ مِنَ الْحَلَالَ وَ الْحَرَامِ وَ لَکنْ فِیهِ عِلْمُ مَا یَکونُ.
الکافى، ج۱، ص۲۴۰، ح۲.
هنگامى که خداى تعالى پیامبرش را قبض روح فرمود، از غمهاى گرانبارى که قلب زهرا را در مصیبت پدرش فراگرفت، جز خداى عزوجل کسى آگاه نبود. به این جهت حق تعالى فرشته اى را مونس زهرا علیها السلام فرمود که تسلى بخش غمهاى او و هم صحبت او در تنهائى او باشد.
فاطمه علیها السلام این مطلب را به على علیه السلام بازگو نمود؛ و حضرت فرمود هرگاه احساس کردى که فرشته به حضورت آمد، و صداى او را شنیدى مرا خبردار کن. از املاء جبرئیل و فرشتگان دیگر که امیرالمؤمنین کاتب آنها بود، مصحف فاطمه فراهم آمد، که على درباره آنها فرمود: در این مصحف مسائل شرعى از حلال و حرام مطرح نیست بلکه دانشى است از آنچه که (واقع شده و یا) بوقوع خواهد پیوست.
۱۱. ملاک خشنودى و خشم خداوند عزوجل
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله:
إِنَّ فَاطِمَةَ شِجْنَةٌ مِنِّى یُؤْذِینِى مَا آذَاهَا وَ یَسُرُّنِى مَا یَسُرُّهَا وَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَک وَ تَعَالَى لَیَغْضَبُ لِغَضَبِ فَاطِمَةَ وَ یَرْضَى لِرِضَاهَا.
معانى الأخبار، ص۳۰۳، ح۲.
همانا فاطمه رگى از من است آزرده مىسازد مرا آنچه او را آزرده مىسازد، و شادمان مىکند مرا آنچه او را شادمان مىنماید، و همانا خداوند تبارک و تعالى خشمگین مى گردد بواسطه خشم فاطمه، و خوشنود مىگردد براى خوشنودى فاطمه.
۱۲. بهترین زنان
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله:
خَیرُ رِجالِکم عَلِیُّ بنُ أبی طالِبٍ، و خَیرُ شَبابِکمُ الحَسَنُ وَ الحُسَینُ، و خَیرُ نِسائِکم فاطِمَةُ بِنتُ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیهِما.
تاریخ بغداد، ج۴، ص۳۹۲، الرقم۲۲۸۰.
بهترینِ مردانِ شما، على بن ابى طالب و بهترینِ جوانانتان، حسن و حسین و بهترینِ زنانتان، فاطمه دختر محمّدـ که درود خدا بر آن دو باد ـ است.
۱۳. بهترین الگوى آخرین معصوم
امام مهدى علیه السلام:
فِى ابْنَةِ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله علیه و آله لِى أُسْوَةٌ حَسَنَة.
الغیبة للطوسى، ص۲۸۶.
دختر پیامبر براى من بهترین الگو است.
۱۴. آسمانها و زمین از نور اوست
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله:
لَمَّا أَرَادَ اللَّهُ أَنْ یَخْلُقَنَا تَکلَّمَ کلِمَةً خَلَقَ مِنْهَا نُورا ثُمَّ تَکلَّمَ کلِمَةً أُخْرَى فَخَلَقَ مِنْهَا رُوحا ثُمَّ مَزَجَ النُّورَ بِالرُّوحِ فَخَلَقَنِى وَ خَلَقَ عَلِیّا وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَیْنَ فَکنَّا نُسَبِّحُهُ حِینَ لاَ تَسْبِیحَ وَ نُقَدِّسُهُ حِینَ لاَ تَقْدِیس.
فَلَمَّا أَرَادَ اللَّهُ تَعَالَى أَنْ یُنْشِئَ الصَّنْعَةَ فَتَقَ نُورِى فَخَلَقَ مِنْهُ الْعَرْشَ فَالْعَرْشُ مِنْ نُورِى وَ نُورِى مِنْ نُورِ اللَّهِ وَ نُورِى أَفْضَلُ مِنَ الْعَرْشِ
ثُمَّ فَتَقَ نُورَ أَخِى عَلِیٍّ فَخَلَقَ مِنْهُ الْمَلَائِکةَ فَالْمَلَائِکةُ مِنْ نُورِ عَلِیٍّ وَ نُورُ عَلِیٍّ مِنْ نُورِ اللَّهِ وَ عَلِیٌّ أَفْضَلُ مِنَ الْمَلَائِکةِ
ثُمَّ فَتَقَ نُورَ ابْنَتِی فَاطِمَةَ فَخَلَقَ مِنْهُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ فَالسَّمَاوَاتُ وَ الْأَرْضُ مِنْ نُورِ ابْنَتِى فَاطِمَةَ وَ نُورُ ابْنَتِى فَاطِمَةَ مِنْ نُورِ اللَّهِ وَ ابْنَتِى فَاطِمَةُ أَفْضَلُ مِنَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْض.
تأویل الآیات الظاهرة فى فضائل العترة الطاهرة، ص۱۴۴.
وقتى که خداوند متعال اراده کرد ما را خلق کند کلمه اى فرمود و خلق کرد از آن کلمه نورى سپس کلمه اى دیگر تکلم فرمود و از آن کلمه، روحى را خلق کرد، سپس نور را با روح آمیخت پس مرا و على و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام را خلق نمود.
ما خداوند را تسبیح و تقدیس مىکردیم آن هنگام که تسبیح و تقدیسى نبود. پس هنگامى که خداوند خواست جهان را بیافریند نور مرا شکافت و از آن عرش را بیافرید؛ پس عرش از نور من است و نور من از نور خدا است و نور من برتر از عرش هستم.
آنگاه نور برادرم على را شکافت و از آن [نور] فرشتگان را آفرید؛ پس فرشتگان از نور على هستند و نور على از نور خداست و على برتر از ملائکه است.
آنگاه نور دخترم فاطمه را شکافت و از آن آسمانها و زمین را بیافرید؛ پس آسمانها و زمین از نور دخترم فاطمه است و نور دخترم فاطمه از نور خداست و دخترم فاطمه والاتر از آسمانها و زمین است.
۱۵. لعنت خدا بر دشمن برگزیده خدا
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله:
لَیلَةَ عُرِجَ بى إلَى السَّماءِ رَأَیتُ عَلى بابِ الجَنَّةِ مَکتوبا: لا إلهَ إلاَ اللّهُ، مُحَمَّدٌ رَسولُ اللّهِ، عَلِیٌّ حِبُّ اللّهِ، وَ الحَسَنُ وَ الحُسَینُ صَفوَةُ اللّهِ، فاطِمَةُ خِیَرَةُ اللّهِ، عَلى باغِضِهِم لَعنَةُ اللّهِ.
تاریخ بغداد، ج۱، ص۲۵۹، الرقم ۸۸.
شبى که مرا به آسمان بردند، دیدم بر درِ بهشت، نوشته است: «خدایى جز خداوند [یگانه] نیست؛ محمّد، پیامبر خداست؛ على، دوست خداست؛ حسن و حسین، برگزیدگان خدا هستند؛ فاطمه، برگزیده خداست. لعنت خدا بر دشمن ایشان باد!» .
۱۶. جز معصومان او را نمى شناسند
امام صادق علیه السلام:
ـ فى تفسیر «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِى لَیْلَةِ الْقَدْرِ»ـ : اللَّیْلَةُ فَاطِمَةُ وَ الْقَدْرُ اللَّهُ فَمَنْ عَرَفَ فَاطِمَةَ حَقَّ مَعْرِفَتِهَا فَقَدْ أَدْرَک لَیْلَةَ الْقَدْرِ وَ إِنَّمَا سُمِّیَتْ فَاطِمَةُ لِأَنَّ الْخَلْقَ فُطِمُوا عَنْ مَعْرِفَتِهَا.
تفسیر فرات الکوفى، ص۵۸۱، ح۷۴۷.
در تفسیر آیه: «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِى لَیْلَةِ الْقَدْرِ»: منظور از «اللیلة» فاطمه علیها السلام، و منظور از «القدر» خداوند است، پس هر که فاطمه را به واقع بشناسد لیلة القدر را درک کرده است، و همانا او را فاطمه نامیدند چون مردمان از کسب معرفت واقعى نسبت به وى عاجز هستند.
۱۷. پاره تن پیامبر خدا
پیامبر صلى الله علیه و آله:
إِنَّهَا (فاطمة علیها السلام) لَسَیِّدَةُ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ فَقِیلَ: یَا رَسُولَ اللَّهِ أَ هِیَ سَیِّدَةٌ لِنِسَاءِ عَالَمِهَا؟ فَقَالَ صلى الله علیه و آله: ذَاک لِمَرْیَمَ بِنْتِ عِمْرَانَ فَأَمَّا ابْنَتِى فَاطِمَةُ فَهِیَ سَیِّدَةُ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَ الاْخِرِینَ وَ إِنَّهَا لَتَقُومُ فِی مِحْرَابِهَا فَیُسَلِّمُ عَلَیْهَا سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَک مِنَ الْمَلَائِکةِ الْمُقَرَّبِینَ وَ یُنَادُونَهَا بِمَا نَادَتْ بِهِ الْمَلَائِکةُ مَرْیَمَ فَیَقُولُونَ یَا فَاطِمَة «إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاکِ وَطَهَّرَکِ وَاصْطَفَاکِ عَلَى نِسَآءِ الْعَالَمِینَ».
ثُمَّ الْتَفَتَ إِلَى عَلِیٍّ علیه السلام فَقَالَ: یَا عَلِیُّ إِنَّ فَاطِمَةَ بَضْعَةٌ مِنِّی وَ هِیَ نُورُ عَیْنِی وَ ثَمَرَةُ فُؤَادِی یَسُوؤُنِی مَا سَاءَهَا وَ یَسُرُّنِی مَا سَرَّهَا وَ إِنَّهَا أَوَّلُ مَنْ یَلْحَقُنِى مِنْ أَهْلِ بَیْتِى فَأَحْسِنْ إِلَیْهَا بَعْدِى وَ أَمَّا الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ فَهُمَا ابْنَایَ وَ رَیْحَانَتَایَ وَ هُمَا سَیِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ فَلْیُکرَمَا عَلَیْک کسَمْعِک وَ بَصَرِک ثُمَّ رَفَعَ صلى الله علیه و آله یَدَهُ إِلَى السَّمَاءِ فَقَالَ: اللَّهُمَّ إِنِّى أُشْهِدُک أَنِّى مُحِبٌّ لِمَنْ أَحَبَّهُمْ وَ مُبْغِضٌ لِمَنْ أَبْغَضَهُمُ وَ سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَهُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَهُمْ وَ عَدُوٌّ لِمَنْ عَادَاهُمْ وَ وَلِیٌّ لِمَنْ وَالاهُمْ.
الامالى للصدوق، ص۵۷۵، ح۷۸۷.
او (فاطمه علیها السلام) سیده زنان عالمیان است. عرض شد یا رسول اللَّه او سیده زنان عالم خود است؟ فرمود او مریم دختر عمران بود اما دخترم فاطمه بانوى زنان عالم است از اولین و آخرین و او است که چون در محرابش بایستد هفتاد هزار فرشته مقرب بر او سلام دهند و ندائى که بمریم کردند باو کنند و گویند اى فاطمه براستى خدا تو را برگزید و پاک کرد و برگزید بر زنان جهانیان. سپس رو به على کرد و فرمود: اى على فاطمه پاره تن من است و نور دیده من و میوه دلم، آنچه او را ناراحت کند، مرا نیز ناراحت مىکند و آنچه او را شاد سازد، مرا شاد مىسازد. او نخستین فرد از خاندان من است که به من مىپیوندند، پس از من با او خوبى کن حسن و حسین دو پسر من و دو ریحان منند و هر دو سید جوانان اهل بهشتند باید پیش تو چون گوش و چشمت عزیز باشند. سپس دستش را به سوى آسمان برد و فرمود: «خدایا! تو را گواه مىگیرم که هر کس را که ایشان را دوست داشته باشد، دوست دارم و از کسى که نفرت آنها را در دل داشته باشد، نفرت دارم و با کسى که با آنها آشتى باشد، در آشتى ام و با کسى که با آنها بستیزد، در ستیزم و دشمن کسى هستم که با آنها دشمنى ورزد و یار کسى هستم که به آنها یارى رساند».
۱۸. پیروانش از آتش جهنم ایمن هستند
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله:
أَمَّا ابْنَتِى فَاطِمَةُ فَإِنَّهَا سَیِّدَةُ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَ الاْخِرِینَ وَ هِیَ بَضْعَةٌ مِنِّی وَ هِیَ نُورُ عَیْنِی وَ هِیَ ثَمَرَةُ فُؤَادِى وَ هِیَ رُوحِیَ الَّتِی بَیْنَ جَنْبَیَّ وَ هِیَ الْحَوْرَاءُ الاْءِنْسِیَّة ُ، مَتى قامَت فِى مِحرابِها بَینَ یَدَى رَبِّها جَلَّ جَلالُهُ زَهَرَ نورُها لِمَلائِکةِ السَّماءِ کما یَزهَرُ نورُ الکواکبِ لِأَهلِ الأَرضِ، و یَقولُ اللَّهُ عز و جل لِمَلائِکتِهِ: یا مَلائِکتى، انظُروا إلى أمَتى فاطِمَةَ سَیِّدَةِ إمائى قائِمَةً بَینَ یَدَیَّ تَرتَعِدُ فَرائِصُها مِن خیفَتى، و قَد أقبَلَت بِقَلبِها عَلى عِبادَتى، اشهِدُکم أنّى قد آمَنتُ شیعَتَها مِنَ النّار.
الأمالى للصدوق، ص ۱۷۵، ح ۱۷۸.
امّا دخترم، فاطمه، همانا سَرور زنان جهان از آغاز تا پایان است. او پاره تنم، نور چشمم، میوه دلم، روح و جانم و حوریه اى به صورت انسان است. هر گاه در محرابش در پیشگاه پروردگار بزرگ و شکوهمندش مى ایستد، نورش براى فرشتگان آسمان، جلوه مىنماید، همان گونه که نور ستارگان براى ساکنان زمین جلوه مىکند و خداوند عز و جل به فرشتگانش مىگوید: «اى فرشتگان من! به کنیز من، فاطمه سَرور کنیزانم، بنگرید که در پیشگاه من ایستاده و از ترس من گوشت تنش مىلرزد و با دلش به عبادت من روى آورده است. شما را گواه مىگیرم که پیروانش را از آتش، ایمن ساختم».
۱۹. روشن کننده آسمان ها و زمین
جابر جعفى از امام صادق علیه السلام:
قُلْتُ لَهُ لِمَ سُمِّیَتْ فَاطِمَةُ الزَّهْرَاءُ، زَهْرَاءَ؟ فَقَالَ: لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَهَا مِنْ نُورِ عَظَمَتِهِ فَلَمَّا أَشْرَقَتْ أَضَاءَتِ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرْضُ بِنُورِهَا وَ غَشِیَتْ أَبْصَارُ الْمَلَائِکةِ وَ خَرَّتِ الْمَلَائِکةُ لِلَّهِ سَاجِدِینَ وَ قَالُوا إِلَهَنَا وَ سَیِّدَنَا مَا لِهَذَا النُّورِ فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَیْهِمْ هَذَا نُورٌ مِنْ نُورِى أَسْکنْتُهُ فِى سَمَائِى خَلَقْتُهُ مِنْ عَظَمَتِى أُخْرِجُهُ مِنْ صُلْبِ نَبِیٍّ مِنْ أَنْبِیَائِی أُفَضِّلُهُ عَلَى جَمِیعِ الْأَنْبِیَاءِ وَ أُخْرِجُ مِنْ ذَلِک النُّورِ أَئِمَّةً یَقُومُونَ بِأَمْرِى یَهْدُونَ إِلَى حَقِّى وَ أَجْعَلُهُمْ خُلَفَائِى فِى أَرْضِى بَعْدَ انْقِضَاءِ وَحْیِى.
علل الشرائع، ج۱، ص۱۸۰، ح۱.
جابر جعفى مىگوید: محضر مبارک امام علیه السلام عرض کردم: براى چه فاطمه زهراء علیها السلام، به زهراء موسوم گردید؟ حضرت فرمودند: زیرا حقّ عزّوجلّ او را از نور عظمت خودش آفرید، و هنگامى که نور وجود فاطمه علیها السلام درخشید آسمانها و زمین به نورش روشن شده و دیدگان فرشتگان از شدّت نورش بسته شد و تمام ملائکه حقّ تبارک و تعالى را سجده نموده و عرض کردند: معبود ما، سرور و مولاى ما، این نور چه خصوصیّتى دارد که این قدر تابان و روشن است؟
خداوند متعال به آنها وحى فرمود: این نور از نور من است که در آسمان ساکنش کرده ام آن را از عظمت خویش آفریدم، آن را از صلب
پیامبرى از پیامبران که بر تمام انبیاء تفضیل و برتریش داده ام خارج نموده ام، از این نور پیشوایانى را که به امر من قیام مىکنند و مردم را به طرف من هدایت مىنمایند بیرون مىآورم، این پیشوایان را پس از انقطاع وحى جانشینان خود در روى زمین قرار مىدهم.
۲۰. او مطیع خدا و رسول او بود
امام باقر علیه السلام:
وَ لَقَدْ کانَتْ (صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهَا) طَاعَتُهَا مَفْرُوضَةً عَلَى جَمِیعِ مَنْ خَلَقَ اللَّهُ مِنَ الْجِنِّ، وَ الاْءِنْسِ، وَ الطَّیْرِ، وَ الْبَهَائِمِ، وَ الْأَنْبِیَاءِ، وَ الْمَلَائِکةِ.
دلائل الإمامة ، ص۱۰۶.
اطاعت و پیروى از حضرت زهرا بر همه ى مخلوقات الهى، از جن ها، انسان ها، پرندگان، حیوانات، انبیاء و فرشتگان واجب و لازم است.
۲۱. خدا پسندانه است
امام على علیه السلام:
ـ فی بَیانِ مُعاشَرَتِهِ مَعَ فاطِمَةَ علیها السلام ـ : فَوَ اللّهِ ما أغضَبتُها ولا أکرَهتُها عَلى أمرٍ حَتّى قَبَضَهَا اللّهُ عَزَّ وجَلَّ إلَیهِ، و لا أغضَبَتنى ولا عَصَت لى أمرا، و لَقَد کنتُ أنظُرُ إلَیها فَتَنکشِفُ عَنّى الهُمومُ وَ الأَحزانُ.
کشف الغمّة، ج ۱، ص ۳۶۳.
ـ در بیان رفتارش با فاطمه علیها السلام ـ : به خدا سوگند که تا زنده بود، نه او را عصبانى نمودم و نه به کارى مجبورش کردم! او نیز، نه مرا عصبانى نمود و نه در کارى، از من نافرمانى کرد. هنگامى که به او نگاه مىکردم، غمها و اندوهها از من برطرف مىشدند.
۲۲. اخلاقى فاطمى
امام حسن علیه السلام:
رَأَیْتُ أُمِّى فَاطِمَةَ علیها السلام قَامَتْ فِى مِحْرَابِهَا لَیْلَةَ جُمُعَتِهَا فَلَمْ تَزَلْ رَاکعَةً سَاجِدَةً حَتَّى اتَّضَحَ عَمُودُ الصُّبْحِ وَ سَمِعْتُهَا تَدْعُو لِلْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ وَ تُسَمِّیهِمْ وَ تُکثِرُ الدُّعَاءَ لَهُمْ وَ لاَ تَدْعُو لِنَفْسِهَا بِشَیْءٍ فَقُلْتُ لَهَا یَا أُمَّاهْ لِمَ لاَ تَدْعِینَ لِنَفْسِک کمَا تَدْعِینَ لِغَیْرِک فَقَالَتْ یَا بُنَیَّ الْجَارَ ثُمَّ الدَّار.
علل الشرائع، ص۱۸۲، ح۱.
مادرم فاطمه علیها السلام را شبِ جمعه در محرابش دیدم که به عبادت ایستاده بود و پیوسته، به رکوع و سجود مىرفت تا آن که سپیده دَم برآمد. مىشنیدم که براى مردان و زنان مؤمن، با ذکر نام دعا مىکند و فراوان برایشان دعا مىکند، در حالى که براى خود دعایى نمىکند.
پرسیدم: مادر، چرا همان طورى که براى دیگران دعاء نمودى براى خود دعاء نفرمودى؟ فرمود: «فرزندم، نخستْ همسایه، سپس [اهل] خانه».
۲۳. بعد از نماز، تسبیحات فاطمه زهرا (ع) بگوییم
امام صادق علیه السلام:
ـ حِینَ سُئِلَ عَن قَولِ اللّهِ عز و جل: «اذْکرُوا اللَّهَ ذِکرا کثِیرا» ما هذَا الذِّکرُ الکثیرُ؟ـ : مَن سَبَّحَ تَسبیحَ فاطِمَةَ علیها السلام فَقَد ذَکرَ اللّهَ الذِّکرَ الکثیرَ.
معانى الأخبار، ص ۱۹۳، ح ۵.
در پاسخ این سؤال که: «یاد بسیار» در این سخن خداوند عز و جل: «خدا را یاد کنید، یادى بسیار» چیست؟: کسى که تسبیح فاطمه علیها السلام را بگوید، خدا را بسیار یاد کرده است.
۲۴. پرستار او
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله:
ـ فى مَا یُصِیبُهَا مِنَ الظُّلْمِ بَعْدَه ـ : یُؤْنِسُهَا اللَّهُ تَعَالَى ذِکرُهُ بِالْمَلَائِکةِ فَنَادَتْهَا بِمَا نَادَتْ بِهِ مَرْیَمَ بِنْتَ عِمْرَانَ فَتَقُولُ یَا فَاطِمَةُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاک وَ طَهَّرَک وَ اصْطَفاک عَلى نِساءِ الْعالَمِینَ. یَا فَاطِمَةُ اقْنُتِى لِرَبِّک وَ اسْجُدِى وَ ارْکعِى مَعَ الرَّاکعِینَ. ثُمَّ یَبْتَدِئُ بِهَا الْوَجَعُ فَتَمْرَضُ فَیَبْعَثُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ إِلَیْهَا مَرْیَمَ بِنْتَ عِمْرَانَ تُمَرِّضُهَا وَ تُؤْنِسُهَا فِى عِلَّتِهَا.
الامالى للصدوق، ص۱۱۴، ح۲.
خداى رئوف ملائکه را مونس فاطمه قرار مىدهد. ایشان فاطمه را به همان گونه ندا مىکنند که حضرت مریم را ندا کردند و به وى مىگویند: اى فاطمه! خداوند تو را از میان زنان جهانیان انتخاب کرده است. اى فاطمه! فرمانبردار پروردگار خویش باش و با افراد سجده کننده و رکوع کننده سجود و رکوع نماى. سپس درد و بیمارى بر او غلبه خواهد کرد. آنگاه خداوند سبحان مریم بنت عمران را مىفرستد تا پرستار و مونس فاطمه باشد.
۲۵. زینت زنان
امام حسین علیه السلام:
أَنَّ فَاطِمَةَ بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله علیه و آله اسْتَأْذَنَ عَلَیْهَا أَعْمَى فَحَجَبَتْهُ فَقَالَ لَهَا النَّبِیُّ صلى الله علیه و آله لِمَ حَجَبْتِهِ وَ هُوَ لاَ یَرَاک؟ فَقَالَتْ: یَا رَسُولَ اللَّهِ إِنْ لَمْ یرانى فَأَنَا أَرَاهُ وَ هُوَ یَشَمُّ الرِّیحَ فَقَالَ النَّبِیُّصلى الله علیه و آله أَشْهَدُ أَنَّک بَضْعَةٌ مِنِّی.
الجعفریات، ص۹۵.
مردى نابینایى از حضرت فاطمه اجازه خواست تا به حضور ایشان برود، حضرت فاطمه اجازه داد ولى در طول ملاقات حجاب بر سر داشت. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله به او فرمود: چرا با حجاب خود را پوشاندى، در حالى که او تو را نمىدید؟
حضرت فاطمه گفت: اگر او مرا نمىبیند، من او را مىبینم، و او بوى تن مرا نیز حسّ مىکند. پیامبر فرمود: شهادت مىدهم که تو پاره اى از وجود من هستى.
۲۶. گفتگو با فرشتگان
امام صادق علیه السلام:
إِنَّمَا سُمِّیَتْ فَاطِمَةُ مُحَدَّثَةً لِأَنَّ الْمَلَائِکةَ کانَتْ تَهْبِطُ مِنَ السَّمَاءِ فَتُنَادِیهَا کمَا تُنَادِى مَرْیَمَ بِنْتَ عِمْرَانَ فَتَقُولُ یَا فَاطِمَةُ اللَّهُ اصْطَفاک وَ طَهَّرَک وَ اصْطَفاک عَلى نِساءِ الْعالَمِین.
علل الشرائع، ص۱۸۲، ح۱.
فاطمة علیها السلام از آن جهت محدّثه نامیده شد که فرشتگان بر او فرود مى آمدند و با او گفتگو مى کردند همان گونه که با مریم بنت عمران گفتگو مى کردند، آنها به فاطمه مى گفتند: اى فاطمه! همانا خداوند تو را برگزیده، و از پلیدىها تطهیر نموده، و تو را بر زنان دو عالم برترى داده است.
۲۷. پروردگارا، آخرین نباشیم
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله:
أَوَّلُ شَخْصٍ یَدْخُلُ الْجَنَّةَ فَاطِمَة.
المناقب لابن شهرآشوب، ج۳، ص۳۲۹.
اولین کسى که داخل بهشت مى شود، فاطمه است.
۲۸. اولین کسى که وارد بهشت مى شود
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله:
إذا کانَ یَومُ القِیامَةِ نادى مُنادٍ: یا مَعشَرَ الخَلائِقِ، غُضّوا أبصارَکم ونَکسوا رُؤوسَکم حَتّى تَمُرَّ فاطِمَةُ بِنتُ مُحَمَّدٍ. فَتَکونُ أوَّلَ مَن یُکسى، و تَستَقبِلُها مِنَ الفِردَوسِ اثنا عَشَرَ ألفَ حَوراءَ، و خَمسونَ ألفَ مَلَک، عَلى نَجائِبَ مِنَ الیاقوتِ، أجنِحَتُها و أزِمَّتُهَا اللُّؤلُؤُ الرَّطبُ، رُکبُها مِن زَبَرجَدٍ، عَلَیها رَحلٌ مِنَ الدُّرِّ، عَلى کلِّ رَحلٍ نُمرُقَةٌ مِن سُندُسٍ، حَتّى یَجوزوا بِهَا الصِّراطَ، ویَأتوا بِهَا الفِردَوسَ، فَیَتَباشَرُ بِمَجیئِها أهلُ الجِنانِ.
دلائل الإمامة، ص ۱۵۳، ح ۶۸.
چون روز قیامت شود، منادى ندا مىدهد: «اى مردم! دیده هایتان را فرو بخوابانید و سرهایتان را پایین بیندازید تا فاطمه دختر محمّد، بگذرد». پس او، نخستین کسى است که پوشانده مىشود و دوازده هزار حوریه از بهشت به استقبالش مىآیند و نیز پنجاه هزار فرشته، سوار بر مَرکبهایى از یاقوت که بالها و زمامهایشان از مروارید نو و رکابهایشان از زِبَرجد و جهازشان از دُرّ است و بر هر جهازى، فرشى از ابریشم گسترده است تا او را از صراط بگذرانند و به بهشتْ در آورند و بهشتیان، همدیگر را به آمدنش مژده مىدهند.
۲۹. ذکر او عبادت است
امام صادق علیه السلام:
تَسبیحُ فاطِمَةَ علیها السلام فى کلِّ یَومٍ فى دُبُرِ کلِّ صَلاةٍ، أحَبُّ إلَیَّ مِن صَلاةِ ألفِ رَکعَةٍ فی کلِّ یَومٍ.
الکافى، ج ۳، ص ۳۴۳، ح ۱۵.
تسبیحات فاطمه علیها السلام در هر روز و در پى هر نماز، نزد من، محبوبتر از هزار رکعت نماز در هر روز است.
۳۰. از او الگو بگیریم
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله:
إِنَّ ابْنَتِى فَاطِمَةَ مَلَأَ اللَّهُ قَلْبَهَا وَ جَوَارِحَهَا إِیمَانا إِلَى مُشَاشِهَا، فَتَفَرَّغَتْ لِطَاعَةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَل.
دلائل الإمامة، ص۱۳۹، ح۴۷.
براستى خداوند قلب و جوارح دخترم فاطمه را از ایمان و یقین انباشته است، و همانا او خود را براى اطاعت و عبادتِ الهى فارغ نموده است.
۳۱. فاطمه زهرا، اولین خانمى که وارد بهشت مى شود
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله:
أَفْضَلُ نِسَاءِ أَهْلِ الْجَنَّةِ أَرْبَعٌ خَدِیجَةُ بِنْتُ خُوَیْلِدٍ وَ فَاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ وَ مَرْیَمُ بِنْتُ عِمْرَانَ وَ آسِیَةُ بِنْتُ مُزَاحِمٍ امْرَأَةُ فِرْعَوْنَ.
الخصال، ص ۲۰۶، ح ۲۲.
برترین زنان اهل بهشت، چهار نفرند: خدیجه دُختر خُوَیلِد و فاطمه دُختر محمّد و مریم دُختر عمران و آسیه دختر مُزاحم، همسر فرعون.
۳۲. خدایا، ما را از شفاعت او برخوردار فرما
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله:
یَا فَاطِمَةُ الْبُشْرَى فَلَک عِنْدَ اللَّهِ مَقَامٌ مَحْمُودٌ تَشْفَعِینَ فِیهِ لِمُحِبِّیک وَ شِیعَتِک فَتُشَفَّعِین یَا فَاطِمَةُ لَوْ أَنَّ کلَّ نَبِیٍّ بَعَثَهُ اللَّهُ وَ کلَّ مَلَک قَرَّبَهُ شَفَعُوا فِی کلِّ مُبْغِضٍ لَک غَاصِبٍ لَک مَا أَخْرَجَهُ اللَّهُ مِنَ النَّارِ أَبَدا.
کنز الفوائد، ج۱، ص۱۵۰.
اى فاطمه مژده باد تو را که نزد خداوند داراى شأن و منزلت پسندیده اى هستى؛ و براى دوستان و محبین و شیعه خودت شفاعت کرده و شفاعتت در حق آنان پذیرفته خواهد شد. اى فاطمه اگر تمام پیغمبران که خدا مبعوثش کرده و هر فرشته که مقربش ساخته، در باره دشمن تو که حق تو را غصب کرده شفاعت کنند، خدا او را هرگز از آتش جهنم بیرون نیاورد.
۳۳. دستمان بگیر
امام باقر علیه السلام:
لِفَاطِمَةَ علیها السلام وَقْفَةٌ عَلَى بَابِ جَهَنَّمَ فَإِذَا کانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ کتِبَ بَیْنَ عَیْنَیْ کلِّ رَجُلٍ مُؤْمِنٌ أَوْ کافِرٌ فَیُؤْمَرُ بِمُحِبٍّ قَدْ کثُرَتْ ذُنُوبُهُ إِلَى النَّارِ فَتَقْرَأُ فَاطِمَةُ بَیْنَ عَیْنَیْهِ مُحِبّا فَتَقُولُ: إِلَهِى وَ سَیِّدِى سَمَّیْتَنِى فَاطِمَةَ وَ فَطَمْتَ بِى مَنْ تَوَلاَّنِى وَ تَوَلَّى ذُرِّیَّتِى مِنَ النَّارِ وَ وَعْدُک الْحَقُّ وَ أَنْتَ لا تُخْلِفُ الْمِیعادَ
فَیَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: صَدَقْتِ یَا فَاطِمَةُ إِنِّى سَمَّیْتُک فَاطِمَةَ وَ فَطَمْتُ بِک مَنْ أَحَبَّک وَ تَوَلاَّک وَ أَحَبَّ ذُرِّیَّتَک وَ تَوَلاَّهُمْ مِنَ النَّارِ وَ وَعْدِیَ الْحَقُّ وَ أَنَا لاَ أُخْلِفُ الْمِیعَادَ وَ إِنَّمَا أَمَرْتُ بِعَبْدِی هَذَا إِلَى النَّارِ لِتَشْفَعِى فِیهِ فَأُشَفِّعَک وَ لِیَتَبَیَّنَ لِمَلَائِکتِى وَ أَنْبِیَائِى وَ رُسُلِى وَ أَهْلِ الْمَوْقِفِ مَوْقِفُک مِنِّى وَ مَکانَتُک عِنْدِى فَمَنْ قَرَأْتِ بَیْنَ عَیْنَیْهِ مُؤْمِنا فَخُذِى بِیَدِهِ وَ أَدْخِلِیهِ الْجَنَّة.
علل الشرائع، ص۱۷۹، ح۶.
فاطمه علیها السلام بر درب جهنّم توقّفى دارند، چون روز قیامت شود بین دیدگان هر شخصى نوشته مىشود که او مؤمن است یا کافر، چه بسا شخصى را که دوستدار اهل بیت پیامبر است مىآورند و به واسطه کثرت گناهانش امر مىشود وى را در آتش بیاندازند فاطمه علیها السلام بین دو دیدگانش را مىخواند که نوشته او محبّ اهل بیت است به درگاه پروردگار عرض مىکند: پروردگارا تو مرا فاطمه نام نهادى و وعده داده اى هر کسى که من و ذرّیّه ام را دوست دارد از آتش دوزخ بر حذر دارى و وعده تو حقّ بوده و تخلّف پذیر نیست.
خداوند عزّ وجلّ مىفرماید: اى فاطمه تو راست مىگویى، من نام تو را فاطمه نهاده ام و وعده داده ام که هر کس که محبّت و ولایت تو و فرزندانت را داشته باشد از آتش جهنّم جدایش کنم، وعده من حقّ بوده و خلف وعده نخواهم نمود و این که به بنده ام امر کردم به جهنّم برود به خاطر آن بود که تو او را شفاعت کنى و من شفاعت تو را پذیرفته تا موقعیّت و منزلت تو در پیش من براى فرشتگان و رسولان معلوم گردد پس هر کسى را که دیدى بین دیدگانش مؤمن نوشته شده دستش را بگیر و به بهشت داخل نما.
۳۴. اللهمَّ صلِّ على محمد و آل محمد
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله:
إِنَّ اللَّهَ قَدْ وَکلَ بِهَا [فاطمة علیها السلام] رَعِیلاً مِنَ الْمَلَائِکةِ یَحْفَظُونَهَا مِنْ بَیْنِ یَدَیْهَا وَ مِنْ خَلْفِهَا وَ عَنْ یَمِینِهَا وَ عَنْ شِمَالِهَا وَ هُمْ مَعَهَا فِى حَیَاتِهَا وَ عِنْدَ قَبْرِهَا بَعْدَ مَوْتِهَا یُکثِرُونَ الصَّلَاةَ عَلَیْهَا وَ عَلَى أَبِیهَا وَ بَعْلِهَا وَ بَنِیهَا.
بشارة المصطفى، ص۱۳۹.
همانا خداى تعالى یک دسته از فرشتگان را براى محافظت فاطمه گماشته است، تا از چهار طرف نگهبان او باشند؛ و این ملائک در حال حیات، و هنگام مرگ او، و کنار قبرش پیوسته در خدمت او هستند، و کارشان صلوات فرستادن بر فاطمه و پدرش و همسر و فرزندان اوست.
۳۵. بهترین انتخاب
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله:
ـ فى مرضه الذى توفّى فیه ـ : یا فاطمة ألا ترضین ان تکونى سیّدة نساء العالمین و سیّدة نساء هذه الاُمّة و سیّدة نساء المؤمنین.
المستدرک على الصحیحین، ج۳، ص۱۷۰، ح۴۷۴۰.
ـ در مریضى که منجر به فوتشان شد ـ : فاطمه آیا راضى نیستى که سرور بانوان دو جهان و سرور زنان این امت و سرور زنان مومنین باشى!
۳۶. درود بى پایان بر او
امام هادى علیه السلام ـ در زیارت جامعه ـ :
اللّهُمَّ و صَلِّ عَلَى الطّاهِرَةِ البَتولِ، الزَّهراءِ ابنَةِ الرَّسولِ، امِّ الأَئِمَّةِ الهادینَ، و سَیِّدَةِ نِساءِ العالَمینَ، وارِثَةِ خَیرِ الأَنبِیاءِ، و قَرینَةِ خَیرِ الأَوصِیاء.
مصباح الزائر، ص ۴۷۶.
بار خدایا! بر آن بانوى پاک بریده از دنیا و نورانى، دخت پیامبر، مادر پیشوایان هدایتگر و سَرور بانوان عالم، وارث بهترینِ پیامبران، و همسر بهترینِ اوصیا درود فرست.
۳۷. بهشتى شویم
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله:
إِنِّى سَمَّیْتُ ابْنَتِى فَاطِمَةَ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَطَمَهَا وَ فَطَمَ مَنْ أَحَبَّهَا مِنَ النَّارِ.
عیون أخبار الرضاعلیه السلام، ج۲، ص۴۶، ح۱۷۴.
دخترم به این دلیل فاطمه نامیده شده است که خداوند عز و جل او و دوستدارانش را از آتش [دوزخ] به دور داشته است.
۳۸. انشاء اللّه دست بگیریم
امام صادق علیه السلام:
قَالَ جَابِرٌ لِأَبِى جَعْفَرٍ علیه السلام: جُعِلْتُ فِدَاک یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ حَدِّثْنِى بِحَدِیثٍ فِى فَضْلِ جَدَّتِک فَاطِمَةَ علیها السلام إِذَا أَنَا حَدَّثْتُ بِهِ الشِّیعَةَ فَرِحُوا بِذَلِک قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ: حَدَّثَنِى أَبِى عَنْ جَدِّى عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله علیه و آله قَالَ: إِذَا کانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ نُصِبَ لِلْأَنْبِیَاءِ وَ الرُّسُلِ مَنَابِرُ مِنْ نُورٍ فَیَکونُ مِنْبَرِى أَعْلَى مَنَابِرِهِمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ ثُمَّ یَقُولُ اللَّهُ: یَا مُحَمَّدُ اخْطُبْ فَأَخْطُبُ بِخُطْبَةٍ [خُطْبَةً] لَمْ یَسْمَعْ أَحَدٌ مِنَ الْأَنْبِیَاءِ وَ الرُّسُلِ بِمِثْلِهَا ثُمَّ یُنْصَبُ لِلْأَوْصِیَاءِ مَنَابِرُ مِنْ نُورٍ وَ یُنْصَبُ لِوَصِیِّى عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ فِی أَوْسَاطِهِمْ مِنْبَرٌ مِنْ نُورٍ فَیَکونُ مِنْبَرُهُ [مِنْبَرُ عَلِیٍ] أَعْلَى مَنَابِرِهِمْ ثُمَّ یَقُولُ اللَّهُ [یَقُولُ لَهُ]: یَا عَلِیُّ اخْطُبْ فَیَخْطُبُ بِخُطْبَةٍ[خُطْبَةً]لَمْ یَسْمَعْ أَحَدٌ مِنَ الْأَوْصِیَاءِ بِمِثْلِهَا ثُمَّ یُنْصَبُ لِأَوْلاَدِ الْأَنْبِیَاءِ وَ الْمُرْسَلِینَ مَنَابِرُ مِنْ نُورٍ فَیَکونُ لِابْنَیَّ وَ سِبْطَیَّ وَ رَیْحَانَتَیَّ أَیَّامَ حَیَاتِی منبر [مِنْبَرَانِ] مِنْ نُورٍ ثُمَّ یُقَالُ لَهُمَا اخْطُبَا فَیَخْطُبَانِ بِخُطْبَتَیْنِ لَمْ یَسْمَعْ أَحَدٌ مِنْ أَوْلاَدِ الْأَنْبِیَاءِ وَ الْمُرْسَلِینَ بِمِثْلِهِمَا ثُمَّ یُنَادِى الْمُنَادِى[مُنَادٍ]وَ هُوَ جَبْرَئِیلُ ع: أَیْنَ فَاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ أَیْنَ خَدِیجَةُ بِنْتُ خُوَیْلِدٍ أَیْنَ مَرْیَمُ بِنْتُ عِمْرَانَ أَیْنَ آسِیَةُ بِنْتُ مُزَاحِمٍ أَیْنَ أُمُّ کلْثُومٍ أُمُّ یَحْیَى بْنِ زَکرِیَّا فَیَقُمْنَ فَیَقُولُ اللَّهُ تَبَارَک وَ تَعَالَى: یَا أَهْلَ الْجَمْعِ لِمَنِ الْکرَمُ الْیَوْمَ فَیَقُولُ: مُحَمَّدٌ وَ عَلِیٌّ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ[وَ فَاطِمَةُ]لِلَّهِ الْواحِدِ الْقَهَّارِ فَیَقُولُ اللَّهُ جَلَّ جَلَالُهُ[تَعَالَى]: یَا أَهْلَ الْجَمْعِ إِنِّى قَدْ جَعَلْتُ الْکرَمَ لِمُحَمَّدٍ وَ عَلِیٍّ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ وَ فَاطِمَةَ یَا أَهْلَ الْجَمْعِ طَأْطِئُوا الرُّءُوسَ وَ غُضُّوا الْأَبْصَارَ فَإِنَّ[إِنَ]هَذِهِ فَاطِمَةُ تَسِیرُ إِلَى الْجَنَّةِ فَیَأْتِیهَا جَبْرَئِیلُ بِنَاقَةٍ مِنْ نُوقِ الْجَنَّةِ مُدَبَّجَةَ الْجَنْبَیْنِ خِطَامُهَا مِنَ اللُّؤْلُؤِ الْمُحَقَّقِ الرَّطْبِ عَلَیْهَا رَحْلٌ مِنَ الْمَرْجَانِ فَتُنَاخُ بَیْنَ یَدَیْهَا فَتَرْکبُهَا فَیَبْعَثُ إِلَیْهَا مِائَةَ أَلْفِ مَلَک فَیَصِیرُوا عَلَى یَمِینِهَا وَ یَبْعَثُ إِلَیْهَا مِائَةَ أَلْفِ مَلَک یَحْمِلُونَهَا عَلَى أَجْنِحَتِهِمْ حَتَّى یُصَیِّرُوهَا[یُسَیِّرُوهَا]عِنْدَ[عَلَى]بَابِ الْجَنَّةِ فَإِذَا صَارَتْ عِنْدَ بَابِ الْجَنَّةِ تَلْتَفِتُ فَیَقُولُ اللَّهُ یَا بِنْتَ حَبِیبِى مَا الْتِفَاتُک وَ قَدْ أَمَرْتُ بِک إِلَى جَنَّتِى[الْجَنَّةِ]فَتَقُولُ یَا رَبِّ أَحْبَبْتُ أَنْ یُعْرَفَ قَدْرِى فِى مِثْلِ هَذَا الْیَوْمِ فَیَقُولُ اللَّهُ[تَعَالَى]یَا بِنْتَ حَبِیبِى ارْجِعِى فَانْظُرِى مَنْ کانَ فِى قَلْبِهِ حُبٌّ لَک أَوْ لِأَحَدٍ مِنْ ذُرِّیَّتِک خُذِى بِیَدِهِ فَأَدْخِلِیهِ الْجَنَّةَ.
قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ: وَ اللَّهِ یَا جَابِرُ إِنَّهَا ذَلِک الْیَوْمَ لَتَلْتَقِطُ شِیعَتَهَا وَ مُحِبِّیهَا کمَا یَلْتَقِطُ الطَّیْرُ الْحَبَّ الْجَیِّدَ مِنَ الْحَبِّ الرَّدِیِّ فَإِذَا صَارَ شِیعَتُهَا مَعَهَا عِنْدَ بَابِ الْجَنَّةِ یُلْقِى اللَّهُ فِى قُلُوبِهِمْ أَنْ یَلْتَفِتُوا فَإِذَا الْتَفَتُوا یَقُولُ[فَیَقُولُ]اللَّهُ: یَا أَحِبَّائِى مَا الْتِفَاتُکمْ وَ قَدْ شَفَعَتْ فِیکمْ فَاطِمَةُ بِنْتُ حَبِیبِى فَیَقُولُونَ: یَا رَبِّ أَحْبَبْنَا أَنْ یُعْرَفَ قَدْرُنَا فِى مِثْلِ هَذَا الْیَوْمِ فَیَقُولُ اللَّهُ: یَا أَحِبَّائِى ارْجِعُوا وَ انْظُرُوا مَنْ أَحَبَّکمْ لِحُبِّ فَاطِمَةَ انْظُرُوا مَنْ أَطْعَمَکمْ لِحُبِّ فَاطِمَةَ انْظُرُوا مَنْ کسَاکمْ لِحُبِّ فَاطِمَةَ انْظُرُوا مَنْ سَقَاکمْ شَرْبَةً فِى حُبِّ فَاطِمَةَ انْظُرُوا مَنْ رَدَّ عَنْکمْ غِیبَةً فِى حُبِّ فَاطِمَةَ خُذُوا بِیَدِهِ وَ أَدْخِلُوهُ الْجَنَّةَ.
قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ: وَ اللَّهِ لاَ یَبْقَى فِى النَّاسِ إِلاَّ شَاک أَوْ کافِرٌ أَوْ مُنَافِق.
تفسیر فرات الکوفى، ص۲۹۸، ح۴۰۳.
جابر بن عبد اللَّه به امام باقر علیه السلام عرض کرد: جانم به فداى تو اى فرزند رسول خدا! از تو مىخواهم تا در باره فضل و برترى جدّه ات فاطمه علیها السلام حدیثى برایم نقل کنى که شیعیان از شنیدن آن خوشحال شوند.
امام فرمود: اجدادم از رسول خدا نقل کرده اند که ایشان فرمود:
هنگامى که روز قیامت فرا مىرسد منبرهایى از نور براى پیامبران بر پا خواهد شد، در آن روز منبر من از منبر همه انبیا بالاتر خواهد بود، پس خداى متعال خواهد گفت: اى محمّد! برخیز و سخنرانى کن، من در آن روز خطبه اى ایراد خواهم نمود که هیچ یک از پیامبران شبیه آن را نشنیده باشند.
سپس منبرهایى از نور براى اوصیاى انبیا نصب خواهد شد که منبر وصىّ من على بن ابى طالب در وسط آنها و بالاتر از همه خواهد بود، آنگاه خداوند مىگوید: اى على! خطبه اى بخوان، و على علیه السلام خطبه اى ایراد خواهد نمود که تا آن زمان کسى از اوصیا شبیه آن را نشنیده باشند. سپس منبرهایى از نور براى فرزندان انبیا بر پا خواهند کرد پس دو منبر براى حسن و حسین بر پا مىشود و سپس به آنها گفته مىشود که برخیزند و خطبه اى ایراد نمایید و از آن دو خطبه اى صادر مىشود که هیچ یک از فرزندان انبیا و مرسلین مثل آن را نشنیده اند.
سپس جبرئیل ندا مىدهد: فاطمه دختر محمّد صلى الله علیه و آله کجاست؟ خدیجه کجاست؟ مریم کجاست؟ آسیه کجاست؟ امّ کلثوم مادر یحیى بن زکریا کجاست؟ وقتى آنها همه برخاستند خداوند متعال مىفرماید: اى اهل محشر! در این روز کرامت از آن کیست؟
محمّد، على، حسن و حسین مىگویند: کرامت مخصوص خداوندى است که یگانه و قهّار مىباشد. پس خداوند مىفرماید: اى اهل محشر! من عزّت و کرامت را براى محمّد، على، حسن و حسین و فاطمه قرار دادم، پس سر خود را فرود آورید و چشم خود را ببندید تا فاطمه به سوى بهشت رود.
در این هنگام جبرئیل ناقه اى از بهشت، براى حضرت فاطمه آماده مىکند و دو پهلوى آن را با بهترین پارچه ها و زینتهاى بهشتى پوشانیده و آن را مىنشاند و فاطمه بر آن سوار مىشود.
آنگاه در حالى که اطراف شتر را هزاران فرشته پر کرده اند، حضرت فاطمه علیها السلام به سوى بهشت مىرود ولى هنگامى که بر در بهشت مىرسد پشت سرش را مىنگرد، و در این حال خطاب مىرسد: اى دختر حبیب من! براى چه توقف کرده و پشت سرت را مىنگرى در حالى که من فرمان دادم تا داخل بهشت شوى؟
فاطمه مىگوید: پروردگارا! دوست دارم در چنین روزى قدر و منزلت من شناخته شود.
خداوند مىفرماید: اى دختر حبیب من! بازگرد و در میان اهل محشر بنگر، و هر کسى که محبت تو یا یکى از فرزندان تو را در دل دارد، دست او را بگیر و داخل بهشت نما.
امام باقر علیه السلام فرمودند: اى جابر! به خداوند سوگند که فاطمه در آن روز شیعیان خود را به گونه اى از میان اهل محشر جدا مىکند و نجات مىدهد که پرنده دانه هاى نیکو را از میان دانه هاى بى ارزش جدا مىکند.
هنگامى که فاطمه با شیعیانش بر در بهشت مىرسند خداوند در دل شیعیان فاطمه القا مىکند که بایستند، پس آنان مىایستند و پشت سر خود را مىنگرند، خداوند عزیز و بزرگ مىفرماید: اى دوستان من! براى چه پشت سر خود را مىنگرید در حالى که من شفاعت
فاطمه را در باره شما پذیرفته ام.
شیعیان جواب مىدهند: پروردگارا! ما دوست داریم که در این چنین روزى قدر و منزلت ما شناخته شود.
خدا مىفرماید: پس بازگردید و هر کسى را که شما را براى دوستى فاطمه دوست مىداشته، و هر کسى را که براى محبت فاطمه شما را اطعام کرده و یا پوشانیده، و یا جرعه اى آب به شما داده، و یا در غیاب شما از شما دفاع و حمایت کرده، دست آنان را بگیرید و داخل بهشت نمایید.
امام باقر علیه السلام مىفرماید: به خداوند سوگند که در محشر، از میان مردمان کسى باقى نمىماند [که داخل بهشت نشود] مگر اشخاص شکاک، کافر و منافق.
۳۹. همسایه پیامبر خدا شویم در بهشت
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله:
یَا سَلْمَانُ مَنْ أَحَبَ فَاطِمَةَ ابْنَتِى فَهُوَ فِى الْجَنَّةِ مَعِى وَ مَنْ أَبْغَضَهَا فَهُوَ فِى النَّارِ، یَا سَلْمَانُ، حُبُّ فَاطِمَةَ یَنْفَعُ فِى مِائَةٍ مِنَ الْمَوَاطِنِ أَیْسَرُهَا الْمَوْتُ وَ الْقَبْرُ وَ الْمِیزَانُ وَ الْمَحْشَرُ وَ الصِّرَاطُ وَ الْعَرْضُ وَ الْحِسَابُ.
مائة منقبة من مناقب أمیر المؤمنین و الأئمة، ص۱۲۷.
اى سلمان هر کس دخترم فاطمه را دوست بدارد در بهشت با من است و هر کس او را دشمن بدارد جایگاهش در آتش است. اى سلمان دوستى فاطمه در صد موضع به انسان نفع خواهد رساند که آسانترین آنها عبارتند از: هنگام مرگ، قبر، میزان، از قبر بیرون شدن، صراط و حساب است.
۴۰. جهنم جایگاه اوست
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله:
مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنْ یَظْلِمُ بَعْدِى فَاطِمَةَ ابْنَتِى وَ یَغْصِبُهَا حَقَّهَا وَ یَقْتُلُهَا.
کنز الفوائد، ج۱، ص۱۵۰.
ملعون است، ملعون است کسى که بعد از من به دخترم فاطمه ظلم کند و حق او را غصب نماید و او را شهید کند.
پدیدآورنده : هادی موحدی