چهل حدیث در باره اخلاص
پنجشنبه, ۱۳ تیر ۱۳۹۸، ۱۱:۴۸ ق.ظ
اَفضَلُ العَملِ ما اُریدَ بِهِ وَجةَ اللهِ.
اَفضل اعمال آن عملی است که تنها برای رضای خدا باشد. (فهرست غرر، ص ٩٦)
٢ـ «پیامبر گرامی اسلام صلیالله علیه و آله و سلم»:
بِالاِخلاصِ یتفاضَلُ مراتِبُ المؤمنین.
به وسیلة حقیقت اخلاص است که درجات مؤمنین بر یکدیگر برتری و رفعت پیدا میکنند. (میزانالحکمة، ج ٣، ص ٥٧)
تَصفِیةُ العَمَلِ اَشدُّ مِنَ العَمَلِ!
تصفیة عمل (تا به حدّ خلوص برسد) از خود عمل سختتر است! (فهرست غرر، ص ٢٨٠)
اَلْعَمَلُ الْخالِصُ: الّذی لاتُریدُ اَنْ یَحْمَدَکَ عَلَیْهِ اَحَدٌ إلاَّ اللهَ عَزَّوَجَلَّ.
عمل خالص آن عملی است که دوست نداری دربارة آن، احدی جز خدای سبحان از تو تعریف و تمجید کند. (اصول کافی، ج ٣، ص ٢٦)
اولُ الاِخلاصِ اَلَیأسُ ممّا فی اَیدیِ النّاسِ.
اولین مرحلة اخلاص، روگردانی از مال و منال دیگران است. (فهرست غرر، ص ٤٣٠)
أخلِص قَلبَکَ یَکفیکَ القلیلُ مِنَ العَمَلِ.
تو نیت را خالص کن، عملِ کم هم تو را کفایت میکند. (بحار، ج ٧٠، ص ١٧٥)
رِضَا الناسِ بَعدَ رِضَا اللهِ.
خشنودی و رضایت مردم (در هر کاری) باید بعد از خشنودی و رضای خدا باشد (اول رضای خدا بعد رضای مردم). (بحار، ج ٧٨، ص ٣٦٢)
اَخلِصوا اِذا عَمِلتُم وَاعْملوا اذا عَلِمتُم.
چیزی را که یاد گرفتید بدان عمل کنید و وقتی عمل کردید عملتان خالصانه (و برای خدا) باشد. (فهرست غرر، ص ٩٢)
إنَّ الله لایَقبَلُ عَمَلاً فیهِ مِثقالُ ذَرَّةٍ مِن ریاءٍ.
خداوند عملی که یک ذره ریا در آن باشد قبول نمیکند. (عدّةالدّاعی، ص ٢١٤)
من مشی فی حاجةِ اَخیهِ المُسلِمِ وَ لَم یُناصِحْهُ فیها کانَ کَمَن خانَ اللهَ وَ رَسولَه صلیالله علیه و آله!
کسی که در پی حاجت برادر مسلمان خود برود ولی خلوص نیّت نداشته باشد همانند کسی است که خدا و رسولش(صلیالله علیه و آله و سلم) را خیانت نموده است! (ثوابالاعمال، ص ٥٦٧)
إنّ السَّریرةَ إذا صَلُحَتْ قَوِیَتِ العَلانِیَة.
باطن انسان که خوب باشد ظاهرش نیز قوی و نیرومند خواهد بود. (اصول کافی، ج ٣، ص ٤٠٣)
مَن أخلَصَ لِلّه اَربعینَ صباحاً ظَهَرتْ یَنابیعُ الحِکمَةِ مِن قَلبِهِ عَلی لِسانِه.
کسی که چهل روز اعمال خود را خالصانه و برای خدا انجام دهد چشمههای حکمت (و کلام حق) از دلش بر زبانش جاری میگردد. (مواعظ عددیّه، ص ٨)
لاتَهتَمّوّا لِقِلّةِ العَمَلِ و اهتَمّوا للِقَبول
شما غصة کمبود عمل را نخورید. همّ و هدفتان تنها قبولی اعمالتان باشد. (جامعالسعادات، ج ٢، ص ٤٠٠)
طوبی لِلمُخلِصینَ، اولئِکَ مصابیحُ الهُدی تَنجَلی عَنْهُم کُلُّ فِتنَةٍ ظَلماء.
خوشا به حال مخلصان! آنان چراغ هدایتند که از هر گونه فتنه و ظلمت رهایی یافتهاند. (میزانالحکمة، ج ٣، ص ٦٢)
لو جُعلَتِ الدُّنیا کُلُّها لُقمَةً واحدةً وَ لَقّمتُها مَن یعبُدُ اللهَ خالصاً لَرأَیتُ أَنّی مٌقَصِّرٌ فی حَقِّهِ!
اگر تمام دنیا (برایم) یک لقمه شود و آن را به خوردِ کسی بدهم که خدا را با اخلاص عبادت میکند باز در نظرم در حق او کوتاهی کردهام! (بحار، ج ٧٠، ص ٢٤٥)
لایَقبَلُ اللهُ صَلاةَ عَبدٍ لایَحضُرُ قلبُهُ مَعَ بَدَنِه.
خداوند نماز بندهای که دلش با ظاهر بدنش (با خضوع و خشوع) همراه نباشد قبول نمیکند. (محاسن برقی، ج ١، ص ٤٠٦)
مِلاکُ العَمَل اَلاخلاصُ فیه.
ملاک و قِوام هر عملی بستگی به خلوص نیّت آن عمل دارد. (شرح غرر، ج ٦، ص ١١٨)
اَعظمُ العباداتِ اَجراً أخفاها.
بزرگترین پاداش را آن عبادتی داراست که در خفا و نهان انجام گیرد. (قربالاسناد، ص ٩٤)
اِنَّ عَمَل السِّرِّ یُضاعفُ علی عَمَلِ العلانِیَةِ بِسَبعینَ ضِعفاً و یُضاعفُ عَمَلُ العلانیةِ اِذا استنَّ بِعامِلهِ علی عَمَلِ السِّرِّ سَبْعیَن ضِعفاً.
عمل در خفا و نهان هفتاد برابر عمل آشکارا پاداش دارد، و عمل آشکارا هم که بدان عادت کرده و رَوِش او شده هفتاد برابر عمل نهانی پاداش خواهد داشت. (المَحجَّةالبیضاء، ج ٦، ص ١٨٣)
اُصدُقوا اذا قُلتُم و اَخلِصوا اذا عمِلتُم وَ تَزَکُّوا بِالوَرَع.
در گفتارتان صادق و راستگو و در اعمالتان خالص و باصفا باشید و خویشتن را با وَرع و پارسائی تزکیه نمایید. (فهرست غرر، ص ٢٠)
تمامُ إلاخلاصِ تَجَنُّبُکَ المَعاصی.
اخلاص واقعی تو آن زمانی است که از گناهان دوری کنی. (تحفالعقول، ص ١٨)
مَنْ أصعَدَ اِلَی اللهِ خالِصَ عبادَتِة أَهبَطَ اللهُ اِلَیهِ أفْضَلَ مَصْلَحَتِهِ.
کسی که عبادت خود را برای خدا خالصانه و بیشائبه کند خداوند (نیز) بهترین مصلحتش را نصیب او مینماید. (بحار، ج ٧٠، ص ٢٤٩)
اَلعِبادَةُ الخالصةُ أَن لایَرجُوَ الرَّجُلُ اِلاّ رَبَّه وَ لایَخافَ اِلاّذَنبَه.
عبادت ناب و خالصانه آن است که شخص امیدی به جز خدای خود نداشته باشد و جز از گناه خود از أحدی نهراسد. (فهرست غرر، ص ٢٢٩)
لَیسَتِ الصّلاةُ قیامَک و قُعودَک اِنّما الصّلاةُ اِخلاصُکَ وَ أَنْ تُریدَ بِها وَجهَ اللهِ.
نماز (تو تنها) قیام و قعودت نیست، نماز در حقیقت آن صفا و خلوص تو است که هدفت در آن (تنها) رضای خدا باشد. (میزانالحکمة، ج ٣، ص ٦١)
لایصیرُا لعبدُ خالصاً لِلّهِ عزّوجَلَّ حتّی یصیرَالمدحُ وَ الذَمُّ عِندَه سَواءً.
بنده به درجة خلوص برای خدای متعال نمیرسد مگر زمانی که تعریف یا مذمتی که از او میشود هر دو در نزد وی یکسان باشد. (بحار، ج ٧٣، ص ٢٩٤)
اَلْعَمَلُ کُلُه هَباءٌ الّا ما اُخْلِصَ فیه؛
همة اعمال انسان بر باد فنا میرود جز آن عمل خالصی که برای خدا باشد. (فهرست غرر، ص ٩٢)
وُدُّ المُؤمِنِ المُؤمنَ فی اللهِ مِن اَعظَم شُعَبِ الایمان.
مؤمنی که برادر مؤمن خود را به خاطر خدا دوست بدارد یکی از بزرگترین شاخههای ایمان به شمار میآید. (تحفالعقول، ص ٤٨)
مَنْ قالَ «لااله الاّ الله» مُخلصاً دَخَلَ الجَنَّةَ وَ اِخلاصُهُ بِها أَن تَحجُزَهُ «لا اله الاّ الله» عَمّا حَرَّمَ اللهُ عزّوجلّ.
هر کس از روی اخلاص کلمة طیبة «لا اله الاالله» را بگوید داخل بهشت میگردد و اخلاص او در این است که کلمة «لا اله الا الله» او را از ارتکاب آنچه خدای متعال حرام کرده باز بدارد. (ثوابالاعمال، ص ١٩)
طُوبی لِمَن أَخلَصَ لِلّهِ عَمَلَهُ وَعِلمَهُ وَحُبَّهُ وَ بُغضَهُ وَأَخْذَهُ وَتَرْکَهُ وَکَلامَهُ وَصَمتَهُ وَ فِعلَهُ وَ قَولَهُ.
خوشا به حال کسی که علم و عمل او، حب و بُغض او، اَخذ و تَرک او، کلام و سکوت او و کردار و گفتار او (همه) خالِصاً لِلّه و (تنها) برای خدا باشد. (تحفالعقول، ص ٨٦)
مَنْ اَحسنَ صلاتَهُ حین یَراهُ الناسُ ثُمَّ أَساءَها حینَ یَخلُو فَتِلکَ اِستَهانَةٌ اِستهانَ بِها ربَّهُ.
کسی که نماز خود را در برابر مردم نیکو به جا میآورد و در خلوت و تنهائی آن را نکوهیده میخواند خدا را (العیاذ بالله) خوار و بیاهمیت شمرده است. (شهابالاخبار، ص ٢١٤)
عَلی قَدرِ قُوّةِ الدّینِ یکونُ خُلوصُ النِّیّةِ.
خلوص نیت هر کس به اندازة قوّت دینی و نیروی ایمانی او است. (فهرست غرر، ص ٩٣)
کُلُّ عَمَلٍ لَم یَکُن لِلّه خالصاً فَهُوَ ریاءٌ.
هر عملی که خالصانه برای خدا نباشد، ریا و خودنمایی است. (جامعالسعادات، ج ٢، ص ٣٧١)
اِیّاکَ وَالرِّیاءَ فاِنّه مَن عَمِلَ لِغَیرِ اللهِ وَکَلَهُ اللهُ اِلی مَن عَمِلَ لَه.
برحذر باش و از ریاکاری بپرهیز. هر کس که عملش برای «غیر» خدا باشد خدا نیز او را به همان «غیر» که برایش عمل کرده واگذار خواهد نمود. (جامعالسعادات، ج ٢، ص ٣٧٣)
لَو أنَّ عبداً عَمِل عَملاً یَطُلبُ بِه وَجهَ اللهِ والدّارَ الآخِرَةِ و أَدخَل قلبَه رِضا أَحدِ الناس کان مشرکاً!
اگر بندهای برای رضای خدا و سرای آخرت عملی انجام دهد ولی در دلش خواهان خشنودی یک نفر از خلقالله باشد به خدا شرک آورده است! (وسائل، ج ١، ص ٤٩)
اَلمُرائی ظاهرُهُ جَمیلٌ و باطنُهُ عَلیلٌ.
آدم ریاکار، ظاهری زیبا و خوشنما ولی باطنی معلول و بیمار دارد. (فهرست غرر، ص ١٣١)
اِنَّ الیَسیرَ مِنَ الرِّیاءِ شرکٌ.
عمل ریاکارانه هر چند کوچک و اندک باشد باز همان شرک به خدا است. (المَحَّجةالبیضاء، ج ٦، ص ١١٠)
ثَلاثُ عَلاماتٍ لِلمُرائِی: ینشُطُ إذا رَأی النّاسَ وَ یَکسَلُ اِذا کانَ وَحدَهُ وَ یُحِبُّ أن یُحمَدَ فی جَمیع اُمُورهِ!
آدم ریاکار سه علامت دارد: (در عمل) در برابر مردم شاداب و با نشاط و در تنهایی کِسِل و بیحال، و همواره دوست دارد در تمام امور از او تعریف و تمجید نمایند! (اصول کافی، ج ٣، ص ٤٠٢)
مَن عَمِلَ حَسَنَةً سِرًّا کُتِبَت لَهُ سِرًّا فَإذا أقَرَّبِها مُحِیَتْ وکُتِبَت جَهراً، فاذا أقَرَّ بها ثانیةً مُحِیَت وکُتِبَت ریاءً.
کسی که در خفا کار نیکی انجام دهد برایش عملی که در خفا انجام داده (ثواب کامل) نوشته میشود و اگر آن را اظهار کرد برایش عملی علنی و آشکار (ثواب کمتر) ثبت میگردد و اگر باز هم برای بار دوم آن را اظهار داشت عملش ریاکارانه ثبت خواهد شد. (لئالیالاخبار، ج ٤، ص ٥٨)
القَلبُ السَّلیم، الّذی یَلقی ربَّهُ و لَیسَ فیهِ احدٌ سِواه.
قلب سلیم و سالم را کسی دارا است که در وقت ملاقات پروردگار خود، احدی به غیر از او در آن نباشد. (اصول کافی، ج ٣، ص ٢٦)
اِنّ المُرائی یُدعی یومَالقیامةِ بِأربَعةِ أسماء: یا کافِر! یا فاجِر! یا غادِر! یا خاسِر! حَبِطَ عَمَلُکَ و بَطَلَ أَجرُکَ
آدم ریاکار را در روز قیامت با چهار اسم ندا میکنند: ای کافر! ای تبهکار! ای مکّار! ای زیانکار. عملت تباه شد و اجر و مزدت باطل گردید. (وسائل، ج ١، ص ٥١)