أربعینات

پایگاه چهل حدیث های کوتاه در موضوع های متفاوت

أربعینات

پایگاه چهل حدیث های کوتاه در موضوع های متفاوت

أربعینات

شهادت ام الائمة النجبا سیدة نساء العالمین را تسلیت عرض می کنیم
سایت چهل حدیث ها (اربعینات)
مَنْ حَفِظَ مِنْ أَحَادِیثِنا أَرْبَعِینَ حَدِیثاً بَعَثَهُ اللَّهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ عَالِماً فَقِیها. الکافی‏ ج۱: ص۴۸.
سعی ما بر فراهم نمودن چهل حدیث های موضوعی است که آسان وسریع در دسترس اندیشوران محقق، مبلغین، سخنوران و ارباب منبر (حفظهم الله) باشد.
<زندگی عاقلانه در دنیا این است که انسان از امکاناتی که خداوند در اختیارش قرار داده، برای رسیدن به تکامل و سعادت دو جهان استفاده کند، نه آن‌که تمام همت و تلاش خویش را صرف دنیا کرده و از آخرت غافل بماند که در این صورت دچار خسران و ضرر بزرگ شده است. انسان‌های پرهیزکار از مظاهر دنیا به حداقل اکتفا نموده و تمام سعی و کوشش آنان به زندگی آخرت معطوف است که آن‌جا سرای جاوید و ابدی است
قرآن کریم در توصیف زندگی دنیا می‌فرماید: «وَ مَا الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلاَّ لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ لَلدَّارُ الْآخِرَةُ خَیْرٌ لِلَّذینَ یَتَّقُونَ أَ فَلا تَعْقِلُون»؛[1] زندگى دنیا، چیزى جز بازى و سرگرمى نیست! و سراى آخرت، براى آنها که پرهیزکارند، بهتر است، آیا نمى‌‌‏‌اندیشید؟.>

عزیزان، ما را از نظرات سودمندتان محروم نفرمایید. قبلا از الطاف شما متشکریم.
-----------------------------------------------
ایمیل: chelhadith.ir@gmail.com
-----------------------------------------------
امام عسکری علیه السلام: «نَحنُ حُجَجُ اللهِ عَلَیکُم وَ فاطِمَةُ حُجَّةٌ عَلَینا». یعنی ما حجّت های خداوند بر شماییم و فاطمه علیها سلام الله حجّت بر ماست.
جستجو در پایگاه شما را سریعتر به هدف میرساند

دنبال کنندگان ۴ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

10 چهل حدیث {4}

جمعه, ۳۱ خرداد ۱۳۹۸، ۰۲:۰۱ ق.ظ

 http://bayanbox.ir/view/7666600223333653754/chelhadith.ir000221112.jpg


31. چهل حدیث مؤمن و منافق

قرآن:

وَ الْمُؤْمِنونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ اَوْلیاءُ بَعْضٍ یَاْمُرونَ بِالْمَعْروفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ المُنْکَرِ وَ یُقیمونَ الصَّلوةَ وَ یُؤْتونَ الزَّکاةَ وَ یُطیعونَ اللّهَ وَ رَسولَهُ اُولئِکَ سَیَرْحَمُهُمُ اللّهُ اِنَّ اللّهَ عَزیزٌ حَکیمٌ؛ [سوره توبه، آیه 71]

مردان و زنان مؤمن دوستان و یاور یکدیگرند، امر به معروف و نهى از منکر مى کنند، نماز بر پا مى دارند و زکات مى دهند و خدا و رسولش را اطاعت مى کنند، خداوند بزودى آنان را مورد رحمت خود قرار خواهد داد. خداوند عزیز و حکیم است.

اَلْمُنافِقونَ وَ الْمُنافِقاتُ بَعْضُهُمْ مِنْ بَعْضٍ یَاْمُرونَ بِالْمُنْکَرِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمَعْرُوفِ وَ یَقْبِضونَ اَیْدیَهُمْ نَسُوا اللّهَ فَنَسیَهُمْ اِنَّ الْمُنافِقینَ هُمُ الْفاسِقونَ؛ [ سوره توبه، آیه 67 ]

مردان و زنان منافق از یک گروهند، امر به منکر و نهى از معروف مى کنند و دست هایشان را (از انفاق و بخشش) مى بندند، خدا را فراموش کردند، خدا هم آنها را فراموش کرد [و رحمتش را از آنها قطع نمود]، به یقین، منافقان همان فاسقانند.

روایات:

1- پیامبر صلی الله علیه و آله: مَنْ ساءَتْهُ سَیِّئَتُهُ وسَرَّتْهُ حَسَنَتُهُ فَهُوَ أمارَةُ الْمُسلِمِ الْمُؤمِنِ، وَأَمارَةُ الْمُنافِقِ الَّذی لاتَسوؤُهُ سَیِّئَتُهُ ولا تَسُرُّهُ حَسَنَتُهُ.

هر کس از بدى اش ناراحت و از خوبى اش خوشحال شود، این نشانه مسلمان مؤمن است و نشانه منافق این است که بدى اش ناراحتش نمى کند و خوبى اش او را خوشحال نمى سازد. [الدرالمنثور، ج4، ص 66]

2- پیامبر صلی الله علیه و آله: اَلْمُؤمِنُ دَعِبٌ لَعِبٌ، وَ الْمُنافِقُ قَطِبٌ غَضِبٌ؛

مؤمن شوخ و شنگ است، و منافق اخمو و عصبانى. [تحف العقول، ص 49]

3- پیامبر صلی الله علیه و آله: اَلْمُؤْمِنُ یَأْکُلُ بِشَهْوَةِ أهْلِهِ، وَ الْمُنافِقُ یَأْکُلُ أَهْلُهُ بِشَهْوَتِهِ؛

مؤمن به میل و رغبت خانواده خود غذا مى خورد ولى منافق میل و رغبت خود را به خانواده اش تحمیل مى کند. [بحارالأنوار، ج62، ص 291]

4- پیامبر صلی الله علیه و آله: نِیَّةُ الْمُؤمِنِ خَیرٌ مِنْ عَمَلِهِ و نِیَّةُ الْمُنافِقِ شَرٌّ مِنْ عَمَلِهِ؛

نیّت مؤمن بهتر از عمل او و نیت منافق بدتر از عمل اوست. [مستدرک الوسائل، ج 1، ص 91، ح4]

5- پیامبر صلی الله علیه و آله: عَلیٌّ یَعْسوبُ الْمُؤْمِنینَ وَ الْمالُ یَعْسوبُ الْمُنافِقینَ؛

على پیشواى مؤمنان و ثروت پیشواى منافقان است. [الأمالى طوسى، ص 355]

6- پیامبر صلی الله علیه و آله: اَلْمُؤمِنُ یَأْکُلُ فی مِعاءٍ واحِدَةٍ وَ الْمُنافِقُ یَأْکُلُ فی سَبعَةِ أمْعاءٍ؛

مؤمن کم خوراک است و منافق پرخور. [وسائل الشیعه، ج 24، ص 240، ح6]

7- پیامبر صلی الله علیه و آله: اَلْمُؤْمِنُ یَبْدَأُ بِالسَّلامِ وَ الْمُنافِقُ یَقُولُ: حَتّى یُبدَأَ بی؛

مؤمن ابتدا به سلام مى کند و منافق منتظر سلام دیگران است. [کنزالعمّال، ح 778]

8- پیامبر صلی الله علیه و آله: بُکاءُ الْمُؤمِنِ مِنْ قَلْبِهِ وَ بُکاءُ الْمُنافِقِ مِنْ هامَّتِهِ؛

گریه مؤمن از (درون) دل اوست و گریه منافق از (ظاهر و) سرش. [الجامع الصغیر، ح 3156]

9- پیامبر صلی الله علیه و آله: اَلْمُؤْمِنُ لَیِّنُ الْمِنکَبِ یُوَسِّعُ عَلى أَخیهِ وَ الْمُنافِقُ یَتَجافى یُضَیِّقُ عَلى أَخیهِ؛

مؤمن نرمخوست و براى برادرش جا (ى نشستن) باز مى کند و منافق درشتخوست و جا را بر برادرش تنگ مى کند. [کنزالعمّال، ح 778]

10- پیامبر صلی الله علیه و آله: یُبْعَثُ کُلُّ عَبدٍ على ما ماتَ عَلَیهِ، اَلْمُؤمِنُ عَلى إیمانِهِ وَ الْمُنافِقُ عَلى نِفاقِهِ؛

هر بنده اى بر همان چیزى که در درون داشته و با آن از دنیا رفته، برانگیخته مى شود، مؤمن بر ایمانش و منافق بر نفاقش. [کنزالعمّال، ح 38954]

11- پیامبر صلی الله علیه و آله: إِنَّ الْمُؤْمِنَ هِمَّتُهُ فِی الصَّلاةِ وَالصِّیامِ وَالْعِبادَةِ وَالْمُنافِقُ هِمَّتُهُ فِیالطَّعامِ وَالشَّرابِ کَالْبَهیمَةِ؛

همّت مؤمن در نماز و روزه و عبادت است و همّت منافق در خوردن و نوشیدن؛مانند حیوانات. [تنبیه الخواطر،ج1، ص 94]

12- پیامبر صلی الله علیه و آله: مَثَلُ الْمُؤْمِنِ کَمَثَلِ خامَةِ الزَّرعِ تُـکْفِئُهَا الرِّیاحُ کَذا و کَذا وکَذلِکَ الْمُؤْمِنُ تُـکْفِئُهُ الأَْوْجاعُ وَ الأَْمْراضُ و مَثَلُ الْمُنافِقِ کَمَثَلِ الإْرْزَبَّةِ الْمُستَقیمَةِ الَّتی لایُصِیبُها شَیءٌ حَتّى یَأْتیهِ الْمَوتُ فَیَقصِفَهُ قَصْفا؛

مَثَل مؤمن مانند ساقه کاشته است که بادها آن را به این سو و آن سو خم مى کند همچنین مؤمن را دردها و بیماریها خم مى کند و مثل منافق مانند عصاى آهنى است کهچیزى به او نمى رسد تا اینکه مرگ او فرا رسد و او را سخت مى شکند. [الکافى، ج2، ص 258، ح25]

13- پیامبر صلی الله علیه و آله: إنَّ لِسانَ الْمُؤْمِنَ وَراءَ قَلْبِهِ فَإِذا أَرادَ أَن یَتَکَلَّمَ بِشَیْءٍ یُدَبِّرُهُ قَلبُهُ ثُمَّ أمْضاهُ بِلِسانِهِ وَ إنَّ لِسانَ الْمُنافِقِ أمامَ قَلبِهِ فَإِذا هَمَّ بِشَیءٍ أمْضاهُ بِلِسانِهِ وَلَمْ یَتَدَبَّرهُ بِقَلبِهِ؛

زبان مؤمن در پس دل اوست، هرگاه بخواهد سخن بگوید درباره آن مى اندیشد و سپس آن را مى گوید اما زبان منافق جلوى دل اوست هرگاه قصد سخن کند آن را به زبان مى آورد و در باره آن نمى اندیشد. [تنبیه الخواطر، ج1، ص 106]

14- امام على علیه السلام: إِنَّ الْمُؤْمِنَ إذَا اسْتَغْنى شَکَرَ... وَ الْمُنافِقُ إِذَا اسْتَغْنى طَغى؛

مؤمن هنگام بى نیازى شکر مى گزارد و منافق هرگاه بى نیاز شود طغیان مى کند. [تحف العقول، ص212]

15- امام على علیه السلام: إنَّ الْمُؤْمِنَ إذا تَکَلَّمَ ذَکَّرَ... والْمُنافِقُ إذا تَکَلَّمَ لَغا؛

مؤمن هرگاه سخن گوید یاد (خدا) مى کند و منافق هرگاه سخن گوید بیهوده گویى مى کند. [تحف العقول، ص212]

16- امام على علیه السلام: إنَّ الْمُؤْمِنَ مَن یُرى یَقینُهُ فی عَمَلِهِ، وَ الْمُنافِقُ مَن یُرى شَکُّهُ فی عَمَلِهِ؛

در عمل مؤمن یقین دیده مى شود و در عمل منافق شک. [غررالحکم، ح3551]

17- امام على علیه السلام: شُکْرُ الْمُؤْمِنِ یَظْهَرُ فی عَمَلِهِ، شُکْرُ الْمُنافِقِ لا یَتَجاوَزُ لِسانَهُ؛

سپاسگزارى مؤمن در کردارش آشکار مى شود، [امّا ]سپاسگزارى منافق از زبانش فراتر نمى رود. [غررالحکم، ح 5661 و 5662]

18- امام على علیه السلام: عَلى لِسانِ الْمُؤْمِنِ نُورٌ یَسْطَعُ وَ على لِسانِ الْمُنافِقِ شَیْطانٌ یَنْطِقُ؛

بر زبان مؤمن نورى (الهى) است و درخشان و بر زبان منافق شیطانى است که سخن مى گوید. [شرح نهج البلاغه، ابن أبى الحدید، ج20،ص280، ح218]

19- امام على علیه السلام: إنَّ کَثْرَةَ الْمالِ عَدُوٌّ لِلْمُؤْمِنینَ و یَعْسُوبُ الْمُنافِقینَ؛

ثروت فراوان، دشمن مؤمنان و پیشواى منافقان است. [التمحیص، ص48]

20- امام على علیه السلام: اَلْمُؤْمِنُ مُنیبٌ مُستَغْفِرٌ تَوَّابٌ، اَلْمُنافِقُ مَکُورٌ مُضِرٌّ مُرتابٌ؛

مؤمن بازگشت کننده به خدا، آمرزش خواه و توبه کننده است و منافق نیرنگباز،زیانبار و شکّاک. [غررالحکم، ح 1288 و 1289]

21- امام على علیه السلام: اَلْمُؤْمِنُ حَیىٌّ غَنىُّ مُوقِرٌ تَقىٌّ، وَ الْمُنافِقُ وَقِحٌ غَبىٌّ مُتَمَلِّقٌ شَقىٌّ؛

مؤمن، با حیا، بى نیاز، با وقار و پرهیزگار است و منافق، بى شرم، کودن، چاپلوس و بدبخت . [غررالحکم، ح 1852 و 1853]

22- امام على علیه السلام: وَرَعُ الْمُؤْمِنِ یَظهَرُ فی عَمَلِهِ، وَرَعُ الْمُنافِقِ لایَظهَرُ إلاّ عَلى لِسانِهِ؛

پرهیزکارى مؤمن در رفتارش آشکار مى شود و پرهیزکارى منافق جز در زبانش ظاهر نمى شود. [غررالحکم، 10129 و 10130]

23- امام على علیه السلام: إِنَّ الْمُؤْمِنَ إِذا نَظَرَ اعْتَبَرَ... وَالْمُنافِقُ إِذا نَظَرَ لَها؛

نگاه مؤمن عبرت آمیز و نگاه منافق سرگرمى است. [تحف العقول، ص212]

24- امام على علیه السلام: إِنَّ الْمُؤْمِنَ... إذا سَکَتَ فَکَّرَ... وَالْمُنافِقُ إِذا سَکَتَ سَها؛

سکوت مؤمن تفکر و سکوت منافق غفلت است. [تحف العقول، ص212]

25- امام على علیه السلام: إِنَّ الْمُؤْمِنَ... إذا أَصابَتْهُ شِدَّةٌ صَبَرَ... وَ الْمُنافِقُ إِذا أصابَتْهُ شِدَّةٌ ضَغا؛.

مؤمن در گرفتارى صبور است، و منافق در گرفتارى بى تاب. [تحف العقول، ص212]

26- امام على علیه السلام: عِلمُ الْمُنافِقِ فی لِسانِهِ وَ عِلْمُ الْمُؤْمِنِ فی عَمَلِهِ؛

دانش منافق در زبان او و دانش مؤمن در کردار اوست. [غررالحکم، ح6288]

27- امام على علیه السلام: إنَّ الْمُؤْمِنَ إذا أَصابَهُ السُّقْمُ ثُمَّ أَعْفاهُ اللّه ُمِنهُ کانَ کَفّارَةً لِما مَضى مِن ذُنُوبِهِ و مَوْعِظَةً لَهُ فِیما یَستَقْبِلُ، وَ إِنَّ الْمُنافِقَ إذا مَرِضَ ثُمَّ اُعفِی کانَ کَالْبَعیرِ، عَقَلَهُ أهلُهُ ثُمَّ أَرْسَلُوهُ فَلَم یَدْرِ لِمَ عَقَلُوهُ و لِمَ أَرسَلُوهُ؛

هرگاه مؤمن بیمار شود سپس خداوند شفایش دهد، آن بیمارى کفّاره گناهان گذشته و پندى براى آینده اوست و منافق هرگاه مریض شود سپس سلامت یابد، مانند شترى است که صاحبش او را بسته است و سپس رهایش کرده اند او نمى داند براى چه او را بسته اند و براى چه رهایش کرده اند. [کنزالعمّال، ح 6686]

28- امام على علیه السلام: لَو ضَرَبْتُ خَیْشُومَ الْمُؤْمِنِ بِسَیْفی هذا عَلى أنْ یُبْغِضَنی ما أبْغَضَنی و لَو صَبَبْتُ الدُّنیا بِجَمّاتِها عَلَى الْمُنافِقِ عَلى أنْ یُحِبَّنی ما أَحَبَّنی؛

اگر با این شمشیرم بر بینى مؤمن بزنم که مرا دشمن بدارد با من دشمنى نمى کند و اگر همه دنیا را به منافق بدهم تا مرا دوست بدارد هیچگاه دوستم نخواهد داشت. [نهج البلاغه، حکمت 45]

29- امام على علیه السلام: اَلْمُؤْمِنُ فَهُوَ قَرِیبُ الرِّضى بَعیدُ السَّخَطِ... وَ الْمُنافِقُ فَهُوَ قَریبُ السَّخَطِ بَعیدُ الرِّضى؛

مؤمن زود خشنود و دیر ناراحت مى شود و منافق زود ناراحت و دیر خشنود مى گردد. [تحف العقول، ص212]

30- امام على علیه السلام: اَلْمُؤْمِنُ یُرضِیهِ عَلَى اللّهِ الْیَسیرُ و لا یُسْخِطُهُ الْکَثیرُ... وَ الْمُنافِقُ یُسْخِطُهُ عَلَى اللّهِ الْیَسیرُ و لا یُرضِیهِ الْکَثیرُ؛

مؤمن از اندک خدا خشنود مى شود و بسیارش او را ناراحت نمى کند و منافق از اندک خدا ناخشنود مى شود و بسیارش هم او را خشنود نمى سازد. [تحف العقول، ص212]

31- امام حسین علیه السلام: إِنَّ الْمُؤْمِنَ لا یُسیىءُ و لا یَعتَذِرُ، وَ الْمُنافِقُ کُلَّ یَومٍ یُسیىءُ وَ یَعْتَذِرُ؛

مؤمن نه بدى مى کند و نه معذرت مى خواهد و منافق هر روز بدى مى کند و معذرت مى خواهد. [تحف العقول، ص 248]

32- امام صادق علیه السلام: إِنَّ الْمُنافِقَ لا یَرغَبُ فِیما قَد سَعِدَ بِهِ الْمُؤْمِنونَ وَ السَّعیدُ یَتَّعِظُ بِمَوعِظَةِ التَّقْوى وَ إنْ کانَ یُرادُ بِالْمَوعِظَةِ غَیْرُهُ؛

منافق به آنچه مؤمنان بواسطه آن خوشبخت مى شوند، میلى ندارد، ولى خوشبخت سفارش به تقوا را مى پذیرد هر چَند مخاطب موعظه، کس دیگرى باشد. [الکافى، ج8، ص150، ح132]

33- امام صادق علیه السلام: إنَّ الْمُؤْمِنَ یَغْبِطُ وَ لا یَحْسُدُ وَ الْمُنافِقُ یَحْسُدُ وَ لا یَغْبِطُ؛

مؤمن غبطه مى خورد و حسد نمى ورزد، و منافق حسد مى ورزد و غبطه نمى خورد. [الکافى، ج2، ص 307، ح7]

34- امام صادق علیه السلام: إنَّ الْحِکْمَةَ لَـتَـکُونُ فی قَلْبِ الْمُنافِقِ فَتُجَلْجِلُ فی صَدْرِهِ حَتّى یُخْرِجَها فَیُوعِیَهَا الْمُؤْمِنُ وَ تَـکُونُ کَلِمةُ الْمُنافِقِ فى صَدْرِ الْمُؤْمِنِ فَتُجَلْجِلُ فی صَدْرِهِ حَتّى یُخْرِجَها فَیَعِیَهَا الْمُنافِقُ؛

به راستى حکمتى که در قلب منافق جا مى گیرد، در سینه اش بى قرارى مى کند تا از آن بیرون آید و مؤمن آن را بر گیرد و سخن منافقانه (لغو و بیهوده) در سینه مؤمن بى قرارى مى کند تا از آن بیرون برود و منافق آن را برگیرد. [بحارالأنوار، ج2، ص 94، ح28]

35- امام کاظم علیه السلام: اَلْمُؤْمِنُ قَلیلُ الْکَلامِ کَثیرُ الْعَمَلِ، وَ الْمُنافِقُ کَثیرُ الْکَلامِ قَلیلُ الْعَمَلِ.

مؤمن کم حرف و پر کار است و منافق پر حرف و کم کار. [تحف العقول، ص397]

36- امام رضا علیه السلام: إِنَّ اللّهَ یُؤَخِّرُ إِجابَةَ الْمُؤْمِنِ شَوْقا إلى دُعائِهِ وَ یَقُولُ: صَوتٌ اُحِبُّ أَنْ أَسْمَعَهُ، وَ یُعَجِّلُ إجابَةَ دُعاءِ الْمُنافِقِ وَ یَقُولُ: صَوْتٌ أَکْرَهُ سَماعَهُ.

خداوند اجابت دعاى مؤمن را به شوق (شنیدن) دعایش به تأخیر مى اندازد و مى گوید: «صدایى است که دوست دارم آن را بشنوم» و در اجابت دعاى منافق عجله مى کند و مى گوید: صدایى است که از شنیدنش بدم مى آید. [فقه الرضا علیه السلام، ص 345]

37- امام هادى علیه السلام: [اَلْمُؤْمِنُ] یُحْسِنُ وَ یَبْکی کَما أَنَّ الْمُنافِقُ یُسیىءُ وَ یَضْحَکُ.

مؤمن خوبى مى کند و مى گرید، ولى منافق بدى مى کند و مى خندد. [مکارم الأخلاق، ص389]

38- امام عسکرى علیه السلام: إِنَّ الْمُؤْمِنَ نَعْرِفُهُ بِسیماهُ، وَ نَعْرِفُ الْمُنافِقَ بِمیسَمِهِ.

مؤمن را از سیمایش مى شناسیم و منافق را از نشانه هایش. [الخرائج والجرائح، ج2، ص 737، ح50]

39- امام صادق علیه السلام: اَلْمُؤْمِنُ لایُخْلَقُ عَلَى الْکِذْبِ وَ لا عَلَى الْخیانَةِ. وَ خِصْلَتانِ لا یَجْتَمِعانِ فِى الْمُنافِقِ، سَمْتٌ حَسَنٌ وَ فِقْهٌ فِى السُّنَّةِ.

مؤمن در سرشتش دروغ و خیانت نیست و دو صفت است که در منافق جمع نگردد: سیرت نیکو و دین شناسى. [تحف العقول، ص367]

40- لقمان حکیم علیه السلام: عَلَیْکَ بِقَبُولِ الْمَوْعِظَةِ وَ الْعَمَلِ بِها فَإِنَّها عِندَ الْمُؤْمِنِ أَحْلى مِنَ الْعَسَلِ الشَّهْدِ و عَلَى الْمُنافِقِ أَثْقَلُ مِنْ صُعُودِ الدَّرَجَةِ عَلَى الشَّیْخِ الْکَبیرِ؛

موعظه را بپذیر و به آن عمل کن، زیرا موعظه نزد مؤمن از عسل ناب شیرین تر است و براى منافق از بالا رفتن از پله بر پیر مرد کهنسال دشوارتر است. [اعلام الدین، ص79]


http://bayanbox.ir/view/7666600223333653754/chelhadith.ir000221112.jpg


32. چهل حدیث بهداشت

اِنَّ اللّهَ یُحِبُّ التَّوّابینَ وَ یُحِبُّ الُمُتَطَهّرینَ؛ [سوره بقره، آیه 222]
خداوند توبه کنندگان و پاکیزگان را دوست مى دارد.


1 پیامبر صلی الله علیه و آله: إِنَّ اللّهَ تَعالى جَمیلٌ یُحِبُّ الْجَمالَ، سَخىٌّ یُحِبُّ السَّخاءَ، نَظیفٌ یُحِبُّ النَّظافَةَ؛

خداوند زیباست و زیبایى را دوست دارد، بخشنده است و بخشش را دوست دارد، پاکیزه است و پاکیزگى را دوست دارد. [نهج الفصاحه، ح 690]

2 پیامبر صلی الله علیه و آله: تَنَظَّفوا بِکُلِّ مَا اسْتَطَعْتُمْ فَإِنَّ اللّهَ تَعالى بَنَى الاِْسْلامَ عَلَى النَّظافَةِ وَ لَنْ یَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلاّ کُلُّ نَظیفٍ؛

خودتان را با هر وسیله اى که مى توانید پاکیزه کنید، زیرا که خداى متعال اسلام را برپایه پاکیزگى بنا کرده است و هرگز به بهشت نمى رود، مگر کسى که پاکیزه باشد. [نهج الفصاحه، ح 1182]

3 پیامبر صلی الله علیه و آله: عن زید بن خالدٍ الجُهَنّى: ما کانَ رَسُولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَخْرُجْ مِنْ شَىْءٍ لِشَىءٍ مِنَ الصَّلَواتِ حَتّى یَسْتاکَ ؛

زید بن خالد جُهَنى: پیامبر خدا صلی الله علیه و آله از هیچ نمازى به نماز دیگر مشغول نمى شدند،مگر این که در این فاصله مسواک مى زدند. [المعجم الکبیر، ج 5، ص 254، ح 5261]

4 امام على علیه السلام: اَلنَّظیفُ مِنَ الثِّیابِ یُذْهِبُ الْهَمَّ وَ الْحُزْنَ وَ هُوَ طَهورٌ لِلصَّلاةِ؛

لباس پاکیزه غم و اندوه را برطرف مى کند و باعث پاکیزگى نماز است. [کافى، ج 6، ص 444، ح 14]

5 پیامبر صلی الله علیه و آله: طَهِّروا هذِه الاَْجْسادَ طَهَّرَکُمُ اللّه ُ، فَاِنَّهُ لَیْسَ عَبْدٌ یَبیتُ طاهِرا اِلاّباتَ مَعَهُ مَلَکٌ فى شِعارِهِ وَ لا یَتَقَلَّبُ ساعَةً مِنَ اللَّیْلِ اِلاّ قالَ: اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِعَبْدِکَ فَاِنَّهُباتَ طاهِرا؛

این بدن ها را پاکیزه کنید، خداوند پاکیزه تان کند، زیرا هیچ بنده اى نیست که شب با بدنى پاکیزه بخوابد مگر این که فرشته اى در جامه او با وى مى خوابد و هیچ لحظه اى از شب از این پهلو به آن پهلو نمى شود، مگر این که آن فرشته مى گوید: خدایا بنده ات رابیامرز، زیرا که با بدنى پاکیزه خوابیده است. [کنز العمال، ح 26003]

6 پیامبر صلی الله علیه و آله: تَخَلَّلوا، فَاِنَّهُ یُنَقِّى الْفَمَ وَ مَصْلَحَةٌ لِلِّثَةِ؛

خلال کنید، چرا که دهان را تمیز مى کند و مایه سلامت لثه است. [کافى، ج 6، ص 376، ح 5]

7 پیامبر صلی الله علیه و آله: فِى السِّواکِ اِثْنَتَى عَشَرَةَ خَصْلَةً: مَطْهَرَةٌ لِلْفَمِ، و مَرضاتٌ لِلرَّبِّ وَیُبَیِّضُ الاَْسْنانَ وَ یَذْهَبُ بِالْحَفَرِ وَ یُقِلُّ الْبَلْغَمَ وَ یُشَهِّى الطَّعامَ وَ یُضاعِفُ الْحَسَناتِ وَتُصابُ بِهِ السُّنَّةُ وَ تَحْضُرُهُ الْمَلائِکَةُ وَ یَشُدُّ اللِّثَةَ وَ هُوَ یَمُرُّ بِطَریقَةِ الْقُرآنِ وَ رَکْعَتَیْنِبِسِواکٍ اَحَبُّ اِلَى اللّهِ عَزَّوَجَلَّ مِنْ سَبْعینَ رَکْعَةً بِغَیْرِ سِواکٍ؛

مسواک زدن دوازده فایده دارد: دهان را پاکیزه، خداوند را خشنود، دندان هارا سفید، جرم دندان ها را پاک، بلغم را کم، غذا را مطبوع، حسنات را چندین برابر مى کند، به سنت عمل مى شود، فرشتگان حضور پیدا مى کنند، لثه محکم مى شود،بر گذرگاه تلاوت قرآن مى گذرد و دو رکعت نماز با مسواک، نزد خداوند محبوب تراست از هفتاد رکعت نماز بى مسواک. [خصال، ص 480، ح 52]

8 پیامبر صلی الله علیه و آله: لا یُطَوِّلَنَّ أَحَدُکُمْ شارِبَهُ وَ لا شَعْرَ إِبْطَیْهِ وَ لا عانَـتَهُ فَإِنَّ الشَّیْطانَ یَتَّخِذُها مَخْبَئا یَسْتَتِرُ بِها؛

کسى از شما موهاى سبیل و موهاى زیر بغل و موى زیر شکم خود را بلند نکند؛ چرا که شیطان (میکروب) این نقاط را پناهگاه خود قرار داده، و زیر موها پنهان مى شود. [وسائل الشیعه، ج 1، ص 422، ح 6]

9 امام باقر علیه السلام: شَکَتِ الْکَعْبَةُ اِلَى اللّهِ ما تَلْقى مِنْ اَنْفاسِ الْمُشْرِکینَ، فَاَوحَى اللّهُ اِلَیْها: اَنْ قَرّى یا کَعْبَةُ، فَاِنّى اُبْدِلُکَ بِهِمْ قَوْما یَتَخَلَّلونَ بِقُضبانِ الشَّجَرِ. فَلَمّا بَعَثَ اللّه ُمُحَمَّدا صلی الله علیه و آله اَوحى اِلَیْهِ مَعَ جَبْرَئیلَ بِالسِّواکِ وَ الْخِلالِ؛

کعبه از زجرى که از بوى بد نفس هاى مشرکین مى کشید، به درگاه خداوند شکایت نمود، خداوند به آن وحى کرد، تو را مژده باد که بجاى اینان کسانى را جایگزین مى کنم که با شاخه هاى درخت خلال مى کنند. هنگامى که خداوند حضرت محمد صلی الله علیه و آله را مبعوث فرمود، توسط جبرئیل سفارش مسواک و خلال کردن را به او وحى کرد. [محاسن، ج 2، ص 558، ح 924]

10 پیامبر صلی الله علیه و آله: غَسْلُ الاِْناءِ وَ طَهارَةُ الْفِناءِ یورِثانِ الْغِنى؛

شستن ظرف ها و پاکیزگى حیاط خانه مایه غناست. [نهج الفصاحه، ح 2031]

11 امام باقر علیه السلام: اِنَّما قُصَّ الاَْظْفارُ، لاَِنَّها مَقیلُ الشَّیْطانِ وَ مِنْهُ یَکونُ النِّسْیانُ؛

کوتاه کردن ناخن، از آن رو لازم است که پناهگاه شیطان است و فراموشى مى آورد. [کافى، ج 6، ص 490، ح 6]

12 پیامبر صلی الله علیه و آله: اِنَّ مِنْ حَقِ الضَّیْفِ اَنْ یُکْرَمَ وَ اَنْ یُعَدَّ لَهُ الْخِلالُ؛

از حقوق میهمان است که میزبان او را احترام کند و برایش خلال دندان فراهم نماید. [کافى، ج 6، ص 285، ح 3]

13 امام على علیه السلام: نِعْمَ الْبَیْتُ الْحَمّامُ تَذْکُرُ فیهِ النّارَ وَ یَذْهَبُ بِالدَّرَنِ؛

چه خوب جایگاهى است حمّام، یادآور دوزخ است و چرک را از میان مى برد. [من لایحضره الفقیه، ج 1، ص115، ح237]

14 پیامبر صلی الله علیه و آله: جابِرُ بْنُ عَبْدِاللّه ِ: اَتانا رَسُولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله فَرأى رَجُلاً شَعِثا قَدْ تَفَرَّقَ شَعْرُهُ، فَقال: اَما کان یَجِدُ هذا ما یُسَکِّنُ بِهِ شَعْرَهُ؟! وَ رأى رَجُلاً آخَرَ (و) عَلَیْهِ ثیابٌ وَسِخَةٌ فَقال: اَما کانَ هذا یَجِدُ ماءً یَغْسِلُ بِهِ ثَوْبَهُ؟!

جابر بن عبداللّه: رسول خدا صلی الله علیه و آله نزد ما آمد و چشمش به مردى افتاد که موهایشژولیده و در هم بود. فرمودند: آیا این مرد چیزى پیدا نکرد که با آن موهاى خود را مرتبکند؟ و مرد دیگرى را دیدند که لباس هاى چرکین به تن داشت، فرمودند: آیا این مردآبى پیدا نکرده که لباسش را بشوید؟ [سنن ابى داود، ح 4062]

15 امام رضا علیه السلام: و مَنِ اغْتَسَلَ مِنَ الْماءِ الَّذى قَدِ اغْتُسِلَ فیهِ فَاَصابَهُ الْجُذامُ فَلایَـلومَنَّ اِلاّ نَفْسَهُ ؛

هر کس با آبى غسل کند که پیش تر در آن غسل شده است و به جذام مبتلا شود، کسى را جز خود سرزنش نکند. [کافى، ج 6، ص 503، ح 38]

16 امام صادق علیه السلام: اَلْحِنّاءُ یَذْهَبُ بالسَّهَکِ وَ یَزیدُ فى ماءِ الْوَجْهِ وَ یُطَیِّبُ الْنَّکْهَةَ وَ یُحَسِّنُ الْوَلَدَ؛

حنا، بوى بد عرق را از بین مى برد، چهره را شاداب، دهان را خوشبو و فرزندرا زیبا مى کند. [کافى، ج 6، ص 484، ح 5]

17 امام صادق علیه السلام: اِنَّ اللّهَ یُحِبُّ الْجَمالَ وَ التَّجْمیلَ وَ یَکْرَهُ البُؤْسَ وَ التَّباؤسَ فَاِنَّ اللّه َعَزَّوَجَلَّ اِذا اَنْعَمَ عَلى عَبْدٍ نِعْمَةً اَحَبَّ اَنْ یَرى عَلَیْهِ اَثـَرَها. قیلَ: وَ کَیْفَ ذلِکَ؟ قالَ:یُنَظِّفُ ثَوبَهُ وَ یُطَیِّبُ ریحَهُ وَ یُجَصِّصُ دارَهُ وَ یَکْنِسُ أفْنیَتَهُ حَتّى اِنَّ السِّراجَ قَبْلَمَغیبِ الشَّمْسِ یَنْفِى الْفَقْرَ وَ یَزیدُ فِى الرِّزْقِ؛

خداوند زیبایى و خودآرایى را دوست دارد و از فقر و تظاهر به فقر بیزار است.هرگاه خداوند به بنده اى نعمتى بدهد، دوست دارد اثر آن را در او ببیند.عرض شد: چگونه؟ فرمودند: لباس تمیز بپوشد، خود را خوشبو کند، خانه اش راگچکارى کند، جلوى در حیاط خود را جارو کند، حتى روشن کردن چراغ قبل از غروبخورشید فقر را مى برد و روزى را زیاد مى کند. [امالى طوسى، ص 275، ح 526]

18 پیامبر صلی الله علیه و آله: نِعْمَ السِّواکُ الزَّیْتونُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبارَکَةٍ، یُطَیِّبُ الْفَمَ وَ یَذْهَبُ بِالْحَفَرِ،وَ هُوَ سِواکى وَ سِواکُ الاَْنْبیاءِ قَبْلى؛

چه خوب مسواکى است زیتون! از درختى پر خیر و برکت که دهان را خوشبو مى کندو جِرم دندان را از میان مى برد. این مسواک من و پیامبران پیش از من است. [مکارم الاخلاق، ص 49]

19 پیامبر صلی الله علیه و آله: مَنِ اتَّخَذَ شَعْرا فَلْیُحْسِنْ وَلایَتَهُ، اَو لِیَجُزَّهُ؛

هر کس مو مى گذارد، آن را خوب نگه دارد وگرنه کوتاهش کند. [کافى، ج 6، ص 485، ح 2]

20 امام رضا علیه السلام: عَلَیْکَ بِالاِثْمِدِ فَاِنَّهُ یَجْلُو الْبَصَرَ وَ یُنْبِتُ الاَْشْفارَ وَ یُطَیِّبُ النَّکْهَةَ وَ یَزیدُ فِى الباه؛

سرمه سیاه بِکشید، چرا که دیده را جلا مى دهد، مژه ها را مى رویاند، دهان را خوشبومى کند و بر توان جنسى مى افزاید. [مکارم الاخلاق، ص 46]

21 امام على علیه السلام: نَظِّفوا بُیوتَکُمْ مِنْ حَوْکِ العَنْکَبوتِ، فَاِنَّ تَرْکَهُ فِى الْبَیْتِ یورِثُ الْفَقْرَ؛

خانه هاى خود را از تار عنکبوت پاک کنید، زیرا باقى گذاشتن آن در خانه، فقر مى آورد. [وسائل الشیعه، ج 3، ص 575، ح 2]

22 پیامبر صلی الله علیه و آله: لا تُبَیَّتُوا الْقُمامَةَ فى بُیوتِکُمْ وَ اَخْرِجوها نَهارا، فَاِنَّها مَقْعَدُ الشَّیْطانِ؛

زباله را شب در خانه هاى خود نگه ندارید و آن را در روز به بیرون از خانه منتقل کنید، زیرا زباله نشیمنگاه شیطان است. [من لا یحضره الفقیه، ج 4، ص 5، ح 4968]

23 امام صادق علیه السلام: اِنَّ لِکُلِّ ثَمَرَةٍ سَمّا فَاِذا اَتَیْتُمْ بِها فَمَسّوها بِالْماءِ أوْ اَغْمِسوها فِى الماءِ؛

هر میوه اى سمّى دارد، هرگاه میوه به دستتان رسید، آن را با آب بشویید و یا درآب فرو برید. [کافى، ج 6، ص 350، ح 4]

24 امام صادق علیه السلام: اَبْصَرَ رسول اللّه صلی الله علیه و آله رَجُلاً شَعْثا شَعْرُ رَأسِهِ وَسَخَةً ثیابُهُ، سَیِّئَةً حالُهُ فَقال رسول اللّه صلی الله علیه و آله: مِن الدّینِ الْمُتْعَةُ وَ اِظْهارُ النِّعْمَةِ؛

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله مردى را دیدند که موهاى ژولیده و جامه اى چرکین و سر و وضع نامرتّبى داشت، فرمودند: بهره بردن از نعمت هاى خدا و آشکار ساختن نعمت جزء دین است. [کافى، ج 6، ص 439، ح 5]

25 امام باقر علیه السلام: کَنْسُ الْبُیوتِ یَنْفِى الْفَقْرَ؛

جارو کردن اتاق ها فقر را از بین مى برد. [وسایل الشیعه، ج 3، ص 571، ح 2]

26 پیامبر صلی الله علیه و آله: یَسْاَلُ اَحَدُکُمْ عَنْ خَبَرِ السَّماءِ وَ هُوَ یَدَعُ اَظْفارَهُ کَأَظْفارِ الطَّیْرِ، یَجْتَمِعُفیهَا الْجَنابَةُ وَ الخَبَثُ وَ التَّفَثُ ؛

بعضى از شما از خبرِ آسمان مى پرسند، در حالى که ناخن هاى خود را به مانند چنگال پرندگان، وا مى گذارند که در آنها جنابت، آلودگى و چرک، جاى مى گیرد. [کنز العمال، ح 17260]

27 امام صادق علیه السلام: غَسْلُ الاِْناءِ وَ کَسْحُ الْفِناءِ، مَجْلَبَةٌ لِلرِّزْقِ؛

شستن ظرف و جارو زدن جلو در منزل، باعث جلب روزى مى شود. [خصال، ص 54، ح 73]

28 امام رضا علیه السلام: مِنْ اَخْلاقِ الاَْنبیاءِ التَّنَظُّفُ؛

پاکیزگى از اخلاق پیامبران است. [کافى، ج 5، ص 567، ح 50]

29 امام على علیه السلام: تَنَظَّفوا بِالْماءِ مِنَ النَّتْنِ الرِّیحِ الَّذى یُتَأَذّى بِهِ وَ تَعَهَّدوا اَنْفُسَکُمْ، فَاِنَّ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ یُبْغِضُ مِنْ عِبادِهِ القاذورَةَ الَّذى یَتَاَنَّفُ بِهِ مَنْ جَلَسَ اِلَیْهِ؛

خودتان را با آب، از بوى بدى که دیگران را آزار مى دهد، پاک کنید و این کار را پیوسته انجام دهید؛ چرا که خداوند، از بنده آلوده اى که هر کس با او بنشیند، بینى اش را از [بوى بد] وى مى گیرد، نفرت دارد. [خصال، ص 620، ح 10]

30 پیامبر صلی الله علیه و آله: لا تُؤْوُوا التُّرابَ خَلْفَ الْبابِ، فَاِنَّهُ مأوَى الشَّیْطانِ؛

زباله را پشت در (حیاط) جمع نکنید، زیرا که لانه شیطان مى شود. [محاسن، ج 2، ص 624، ح 9]

31 پیامبر صلی الله علیه و آله: مالى اَراکُمْ تَدْخُلونَ عَلَىَّ قُلْحَا مُرغا؟ ما لَکُمْ لا تَسْتاکونَ؟

شما را چه شده است وقتى بر من وارد مى شوید، مى بینمتان که دندان هایتان جرم گرفته و زرد و موهایتان ژولیده است. چرا مسواک نمى زنید. [محاسن، ج 2، ص 561، ح 943]

32 امام صادق علیه السلام: خُذْ مِنْ شارِبـِکَ وَ اَظْفارِکَ فى کُلِّ جُمُعَةٍ فَاِنْ لَمْ یَکُنْ فیها شَىْءٌ فَحُکَّها لا یُصیبُکَ جُنونٌ وَ لا جُذامٌ وَ لا بَرَصٌ؛

در هر جمعه، اندکى از سبیل و ناخن هاى خود را بگیر، و اگر هم چیزى وجود نداشتهباشد، آن را (کمى) بساى، [که در این صورت] دیوانگى، جذام و پیسى به تو نمى رسد. [کافى، ج 6، ص 490، ح 3]

33 پیامبر صلی الله علیه و آله: اَنَّ الثَّوبَ یُسَبِّحُ، فَاِذا اَتَّسَخَ انْقَطَعَ تَسْبیحُهُ؛

لباس، [خدا را] تسبیح مى گوید و هرگاه کثیف شود از تسبیح باز مى ماند. [کنزالعمال، ح 26009]

34 پیامبر صلی الله علیه و آله: اَلْوُضوءُ قَبْلَ الطَّعامِ یَنْفِى الْفَقْرَ، وَ بَعْدَهُ یَنْفِى الهَمَّ وَ یُصَحِّحُ البَصَرَ؛

شستن دست قبل از غذا، فقر را و پس از غذا، غم و اندوه را برطرف مى کند و به چشم سلامتى مى بخشد. [مکارم الاخلاق، ص 139]

35 پیامبر صلی الله علیه و آله: لِیُبالِغْ اَحَدُکُمْ فِى الْمَضْمَضَةِ وَ الاِْستِنْشاقِ، فَاِنَّهُ غُفرانٌ لَکُمْ وَ مَنْفَرَةٌ لِلشَّیْطانِ؛

سزاوار است هر یک از شما در دهان و بینى زیاد آب بچرخاند، چرا که این کار، مایه آمرزش شما و گریزِ شیطان است. [ثواب الاعمال، ص 19]

36 پیامبر صلی الله علیه و آله: بَیْتُ الشَّیاطینِ مِنْ بُیوتِکُمْ بَیْتُ الْعَنْکَبوتِ؛

خانه هاى عنکبوتى که در اتاق هاى شماست، لانه شیاطین است. [کافى، ج 6، ص 532، ح 11]

37 امام على علیه السلام: لا یَدْلُکَنَّ رِجْلَیْهِ بِالْخَزَفِ، فَاِنَّهُ یورِثُ الْجُذامَ؛

مبادا کسى (در حمام) پاى خود را سفال (سنگ پا) بکشد، زیرا این کار جذام مى آورد. [کافى، ج 6، ص 500، ح 19]

38 امام صادق علیه السلام: غَسْلُ الرَّأسِ بِالْخَطْمىِّ اَمانٌ مِنَ الصُّداعِ وَ بَراءَةٌ مِنَ الْفَقْرِ وَ طَهورٌ لِلرَّأسِ مِنَ الحَزاز؛

شستن سر با خطمى، مایه ایمنى از سر درد، برکنار ماندن از فقر و پاکیزگى سر ازشوره است. [ثواب الاعمال، ص 19]

39 پیامبر صلی الله علیه و آله: مَرَّ اَخى عیسى علیه السلام بِمَدینَةٍ فَاِذا وُجُوهُهُمْ صُفْرٌ وَ عُیونُهُمْ زُرْقٌ فَشَکَوا اِلَیْهِ ما بِهِم مِنَ الْعِلَلِ. فَقالَ: دَواؤُکُمْ مَعَکُمْ، اَنْتُمْ اِذا اَکَلْتُمُ اللَّحْمَ طَبَختُموهُ غَیْرَ مَغْسولٍ، وَ لَیْسَ یَخْرُجُ شَىْءٌ مِنَ الدُّنْیا اِلاّ بِجَنابَةٍ. فَغَسَلُوا بَعْدَ ذلِکَ لُحومَهُم فَذَهَبَتْ اَمْراضُهُم ؛

رسول خدا صلی الله علیه و آله: برادرم عیسى، از شهرى عبور کرد و دید که مردمش رنگ چهره هایشان زرد و چشم هایشان کبود است. آنان از بیمارى هایى که داشتند، نزد وى اظهار ناراحتى کردند. عیسى علیه السلام گفت: درمانتان همراهتان است. شما هنگامى که گوشت مى خورید، آن را ناشسته مى پزید، در حالى که هیچ چیزى بدون نوعى جنابت از دنیا نمى رود. از آن پس، گوشت هاى مصرفى خود را شستند و در نتیجه بیمارى هایشان ازمیان رفت. [قصص الانبیاء، ص 274، ح 357]

40 پیامبر صلی الله علیه و آله: وَ السِّواکُ فِى الْفَمِ یُثَبِّتُ الاَْضْراسَ؛

مسواک، دندان ها را در دهان محکم مى کند. [کنزالعمال، ح 17208]


http://bayanbox.ir/view/7666600223333653754/chelhadith.ir000221112.jpg


33. چهل حدیث آداب ادب

خُذِ الْعَفْوَ وَ أْمُرْ بِالْعُرْفِ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْجاهِلینَ؛ [سوره اعراف، آیه 199]
گذشت پیشه کن و به نیکى ها دعوت نما و از نادانان روى بگردان.


1 پیامبر صلی الله علیه و آله: اَنـَا اَدیبُ اللّهِ وَ عَلىٌّ اَدیبى، اَمَرَنى رَبّى بِالسَّخاءِ وَ الْبِرِّ وَ نَهانى عَنِالْبُخْلِ وَ الْجَفاءِ وَ ما شَى ءٌ اَبْغَضُ اِلَى اللّهِ عَزَّوَجَلَّ مِنَ الْبُخْلِ وَ سوءِ الْخُلُقِ، وَ اِنَّهُلیُفْسِدُ العَمَلَ کَما یُفْسِدُ الخَلُّ الْعَسَلَ.

من ادب آموخته خدا هستم و على، ادب آموخته من است . پروردگارم مرا بهسخاوت و نیکى کردن فرمان داد و از بخل و سختگیرى بازَم داشت . در نزد خداوندعزّوجلّ چیزى منفورتر از بخل و بد اخلاقى نیست . بد اخلاقى، عمل را ضایع مى کند ،آن سان که سرکه عسل را. [مکارم الأخلاق، ص 17]

2 امام على علیه السلام: اِنَّ النّاسَ اِلى صالِحِ الاَْدَبِ اَحْوَجُ مِنْهُمْ اِلَى الْفِضَّةِ وَ الذَّهَبِ.

مردم، به ادب (فرهنگ و تربیتِ) درست، نیازمندترند، تا به طلا و نقره. [غرر الحکم، ح 3590]

3 امام على علیه السلام: اَلنَّفْسُ مَجْبولَةٌ عَلى سوءِ الاَْدَبِ وَ الْعَبْدُ مَأمورٌ بَمُلازَمَةِ حُسْنِ الاَْدَبِ وَ النَّفْسُ تَجرى [بِطَبعِها] فى مَیَدانِ المُخالَفَةِ وَ الْعَبْدُ یَجْهَدُ بِرَدِّها عَنْ سوءِ الْمُطالَبَةِ فَمتى اَطْلَقَ عِنانَها فَهُوَ شَریکٌ فى فَسادِها وَ مَنْ اَعانَ نَفْسَهُ فى هَوى نَفسِهِ فَقَدْ اَشْرَکَ نَفْسَهُ فى قَتْلِ نَفْسِهِ؛

نفس آدمى بر بى ادبى سرشته شده است و بنده فرمان دارد که پایبند ادبنیکو باشد. نفس آدمى با طینت خود در میدان مخالفت مى تازد و بنده مى کوشدآن را از خواسته ناروایش برگرداند، پس هرگاه عنان نفس را رها سازد، شریک تبهکارىاوست و هر کس نفس خود را در خواهش هایش یارى رساند، در قتل خود همدستِ نفس شده است. [مشکاة الأنوار، ص 433]

4 امام على علیه السلام: عَلَیْکُمْ بِالاَْدَبِ، فَاِنْ کُنْتُمْ مُلُوکا بَرَزْتُمْ وَ اِنْ کُنْتُمْ وَسَطا فُقْتُمْ، وَ اِنْ اَعْوَزَتْکُمُ الْمَعیشَةُ عِشْتُمْ بِاَدَبِکُم؛

ادب بیاموزید، زیرا که [در این صورت] اگر پادشاه باشید، برجسته مى شوید، اگر میانه باشید، سرآمد مى شوید، و اگر تنگ دست باشید، با ادبتان گذران زندگى مى کنید. [شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج20،ص 304، ح483]

5 امام على علیه السلام: کَفاکَ مُؤَدِّبا لِنَفْسِکَ تَجَنُّبُ ما کَرِهْتَهُ مِنْ غَیْرِکَ؛

براى ادب آموزى ات همین بس که از آنچه از دیگران نمى پسندى، دورى کنى. [غرر الحکم، ح 7077]

6 اَنَسْ: حَیَّتْ جاریَةٌ لِلْحَسَنِ بْنِ عَلىٍّ علیه السلام بِطاقَةِ رَیْحانٍ، فَقالَ لَها: اَنـْتِ حُرَّةٌ لِوَجْهِ اللّهِ ،فَقُلْتُ لَهُ فى ذلِکَ، فَقالَ: اَدَّبَنَا اللّهُ تَعالى فَقالَ: «و إِذا حُیّیتُم بِتَحیَّةٍ فَحَیُّوا بِاَحْسَنَ مِنْها» الآیَةِ، وَ کانَ اَحْسَنُ مِنْها اِعْتاقَها؛

یکى از کنیزان امام حسن علیه السلام دسته گلى به ایشان تقدیم کرد. امام به او فرمود: تو در راه خدا آزادى! دلیل این کارشان را پرسیدم. فرمود: خداوند، ما را [این گونه] ادب آموخته است، آنجا که [در قرآن کریم] مى گوید: «و چون احترام شُدید، به بهتر از آن،پاسخ گویید» و بهتر از هدیه او، آزادى او بود! [بحار الأنوار، ج 43، ص 343، ح 15]

7 عَلىُّ بنُ حَکَمْ: عَنْ دِعْبِلِ بنِ علىّ: اَنَّهُ دَخَلَ عَلى اَبِى الحَسَنِ الرِّضا علیه السلام وَ اَمَرَ لَهُ بِشَىْءٍ، فَاَخَذَهُ وَ لَمْ یَحْمَدِ اللّهَ . قالَ: فَقالَ لَهُ: لِمَ لَمْ تَحْمَدِ اللّه َ؟! قالَ: ثُمَّ دَخَلْتُ بَعْدُ عَلى اَبى جَعفَرٍ علیه السلام وَ اَمَرَ لى بِشَىْءٍ، فَقُلْتُ: اَلْحَمدُ لِلّهِ . فَقالَ لِى: تَاَدَّبْتَ؛

دعبل بن على به خدمت امام رضا علیه السلام رسید و امام امر فرمودند انعامى به او بدهند .دعبل آن را گرفت، اما خدا را سپاس نگفت . امام به او فرمودند: چرا خداوند را سپاس نگفتى؟! دعبل گفت: پس از مدّتى بار دیگر خدمت امام رضا علیه السلام رسیدم و ایشان فرمودند انعامى به من بدهند . من گفتم: خدا را سپاسگزارم . امام به من فرمودند :ادب را به جا آوردى {با ادب شدی؟}. [کافى، ج 1، ص 496، ح 8]

8 امام على علیه السلام:

اَدَّبْتُ نَفْسى فَما وَجَدْتُ لَها                     بِغَیرِ تَقْوَى الاِْلهِ مِنْ اَدَبِ
فى کُلِّ حالاتِها وَ اِن قَصُرَتْ اَفْضَلَ مِنْ صَمْتِها عَنِ الْکَذِبِ
وَ غیبَةِ النّاسِ اَن غیبَتَهُم حَرَّمَها ذُوالْجَلالِ فِى الْکُتُبِ
اِن کانَ مِن فِضَّةٍ کَلامُکِ یا نَفْسُ فَاِنَّ السُّکوتَ مِن ذَهَبِ


به ادب و تربیت نفس خود پرداختم و براى آن ادبى بهتر از تقواى الهى در تمام حالاتش نیافتم و اگر از پس این امر برنیامد براى آن چیزى بهتر از دم فروبستن از دروغ نیافتم و از غیبت مردمان، همانا غیبت آنان را خداوند با عظمت در کتاب ها حرام کرده است اى نفس، اگر سخن تو نقره است، سکوت طلاست [نهج السعادة، ج 7، ص 386]

9 نَوفُ البِکالِىّ: رَاَیْتُ أمیرَ المُؤمِنینَ علیه السلام مُوَلِّیا مُبادِرا، فَقُلْتُ: اَیْنَ تُریدُ یا مَولاىَ؟ فَقالَ: دَعنى یا نَوفُ، اِنَّ آمالى تُقَدِّمُنى فِى المَحبوبِ. فَقُلتُ: یا مَولاىَ وَ ما آمالُکَ؟ قالَ :قَدْ عَلِمَهَا الْمَأمولُ وَ اسْتَغنَیتُ عَنْ تَبیینِها لِغَیْرِهِ، وَ کَفى بِالْعَبْدِ اَدَبا اَلاّ یُشْرِکَ فى نِعَمِهِ و اِرْبِهِ غَیْرَ رَبِّهِ؛

امیر المؤمنین علیه السلام را دیدم که شتابان مى رود. عرض کردم: مولاى من کجا مى روى؟ فرمودند: «اى نوف رهایم کن! آرزوهایم مرا به پیشگاه محبوب مى کشانَد». عرض کردم :مولاى من! آرزوهایتان چیست؟ فرمودند: «آن کس که مورد آرزوست، خود آنها را مى داند و نیازى نیست به غیر او بگویم . بنده را همین ادب بس که در نعمت ها و نیازش ،غیر پروردگارش را شریک نگردانَد» . [بحار الأنوار، ج 91، ص 94، ح 12]

10 پیامبر صلی الله علیه و آله: ایّاکَ اَنْ تَضْحَکَ مِنْ غَیْرِ عَجَبٍ، اَوْ تَمْشىَ و تَتَـکَلَّمَ فى غَیْرِ اَدَبٍ؛

از خندیدنِ بى تعجّب [و بى جا] یا راه رفتن و سخن گفتنِ بى ادبانه بپرهیز. [اعلام الدین، ص 273]

11 امام على علیه السلام: لا تَصْفُو الْخِلَّةُ مَعَ غَیْرِ اَدیبٍ ؛

دوستى با شخص بى ادب، صمیمانه نخواهد شد. [غرر الحکم، ح 10599]

12 امام على علیه السلام: فَکونوا اَقَلَّ ما یَکونونَ فِى الْباطِنِ اَمْوالاً، اَحْسَنَ ما یَکونونَ فِى الظّاهِرِ اَحْوالاً فَاِنَّ اللّهَ تَعالى اَدَّبَ عِبادَهُ الْمُؤمِنینَ الْعارِفینَ اَدَبا حَسَنا، فَقالَ جَلَّ مِن قائِلٍ: «یَحْسَبُهُمُ الْجاهِلُ اَغْنیاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُم بِسیماهُمْ لاَ یَسْئَلونَ النَّاسَ اِلْحافا»؛

در حالى که در واقع از کمترین مال برخوردار هستید، در ظاهر بهترین حال را ازخود نشان دهید ؛ زیرا خداوند متعال، بندگان با ایمان با معرفتش را این گونه نیکو ادب نموده که [در وصف فقیران پارسا] فرموده است: شخص بى خبر آنان را از شدّت خویشتندارى توانگر مى پندارد . ایشان را از نشانه هایشان مى شناسى، با اصرار (چیزى) از مردم نمى خواهند . [بحار الأنوار، ج 75، ص 8، ح 63]

13 امام صادق علیه السلام: مَنْ عَرَفَ اللّهَ خافَهُ، وَ مَنْ خافَ اللّهَ حَثَّهُ الْخَوفُ مِنَ اللّهِ عَلَى الْعَمَلِ بِطاعَتِهِ وَالاَْخْذِ بِتَأدیبِهِ، فَبَشِّرِ الْمُطِیعِینَ المُتَأَدِّبِینَ بِاَدَبِ اللّهِ وَ الآخِذینَ عَنِ اللّهِ اَنَّهُ حَقٌّ عَلَى اللّهِ اَنْ یُنْجیَهُ مِنْ مُضِلاّتِ الْفِتَنِ؛

آنکه خدا را شناخت، از او ترسید و آن کس که از خدا ترسید، ترس از خدا او را به عمل به فرمان او و در پیش گرفتن ادبش واداشت . پس فرمان بردارانِ ادب شده به ادب خدا و اطاعت کنندگان دستورهاى او را بشارت ده که بر خداست که آنها را از فتنه هاى گمراه کننده برهاند. [بحار الأنوار، ج 67، ص 400، ح 73]

14 امام حسن عسکرى علیه السلام: لَیْسَ مِنَ الاَْدَبِ اِظْهارُ الْفَرَحِ عِنْدَ الْمَحْزونِ؛

شادى کردن در حضور غمگین، از ادب به دور است. [تحف العقول، ص 489]

15 امام صادق علیه السلام: ما خَسِرَ وَ اللّهِ مَنْ اَتى بِحَقیقَةِ السُّجودِ ... وَ لا بَعُدَ عَنِ اللّهِ اَبَدا مَنْ اَحْسَنَ تَقَرُّبَهُ فِى السُّجودِ وَ لا قَرُبَ اِلَیْهِ اَبَدا مَنْ اَساءَ اَدَبَهُ وَ ضَیَّعَ حُرْمَتَهُ وَ یَتَعَلَّقُ قَلْبُهُ بِسِواهُ؛

سوگند به خدا، هر کس که حقیقت سجده را به جاى آورد، زیان نکرد و کسى که در سجده،به خوبى به خداوند نزدیک شد، هرگز از خداوند دور نیست. و آن که به [ساحت مقدس ]او بى ادبى کرد و حرمتش را زیر پا گذاشت، و به غیر او دل بست، هرگز به او نزدیک نشد. [مصباح الشریعه، ص 108]

16 امام على علیه السلام: لا یَرْأسُ مَنْ خَلا عَنِ الاَْدَبِ وَ صَبا اِلَى اللَّعِبِ؛

کسى که از ادب بى بهره باشد و شیفته بازى شود، به ریاست نمى رسد. [غرر الحکم، ح 10875]

17 امام على علیه السلام: عَلَیکَ بِمُداراةِ النّاسِ وَ اِکْرامِ الْعُلَماءِ وَ الصَّفْحِ عَنْ زَلاّتِ الاِْخْوانِ فَقَدْ اَدَّبَکَ سَیِّدُ الاَْوَّلینَ وَ الآْخِرینَ بِقَولِهِ صلی الله علیه و آله: اُعْفُ عَمَّنْ ظَـلَمَکَ وَ صِلْ مَنْ قَطَعَکَ وَ اَعْطِ مَنْ حَرَمَکَ؛

تو را سفارش مى کنم به مداراى با مردم و احترام به علما و گذشت از لغزش برادران (دینى)؛ چرا که سرور اولین و آخرین، تو را چنین ادب آموخته و فرموده است :«گذشت کن از کسى که به تو ظلم کرده، رابطه برقرار کن با کسى که با تو قطع رابطه کرده و عطا کن به کسى که از تو دریغ نموده است». [بحار الأنوار، ج 75، ص 71، ح 34]

18 امام على علیه السلام: جالِسِ الْعُلَماءَ یَزْدَدْ عِلْمُکَ وَ یَحْسُنْ اَدَبُکَ و تَزکُ نَفسُکَ؛

با علما معاشرت کن تا علمت زیاد، ادبت نیکو و جانت پاک شود. [غرر الحکم، ح 4786]

19 امام صادق علیه السلام: اِنَّ الشَّیْطانَ لَیَطْمَعُ فى عالِمٍ بِغَیْرِ اَدَبٍ اَکْثَرُ مِنْ طَمَعِهِ فى عالِمٍ بِاَدَبٍ، فَتَاَدَّبوا وَ اِلاّ فَاَنْتُمْ اَعرابٌ ؛

شیطان، در عالِمِ بى بهره از ادب بیشتر طمع مى کند تا عالِمِ برخوردار از ادب . پس ادب داشته باشید و گرنه شما، بیابانى (فاقد تمدّن) هستید. [اعلام الدین، ص 96]

20 امام على علیه السلام: عَلَى الْعاقِلِ اَنْ یُحْصى عَلى نَفْسِهِ مَساویَها فِى الدّینِ وَ الرَّأىِ وَ الاَْخْلاقِ وَ الاَْدَبِ، فَیَجْمَعُ ذلِکَ فى صَدْرِهِ اَوْ فى کِتابٍ وَ یَعْمَلُ فى اِزالَتِها ؛

بر عاقل است که بدى هایش را در دین، اندیشه، اخلاق و ادب یادداشت کند و به خاطرش بسپارد و براى از بین بردن آنها بکوشد. [مطالب السؤول، ص 49]

21 پیامبر صلی الله علیه و آله: اَدِّبوا اَولادَکُمْ عَلى ثَلاثِ خِصالٍ: حُبِّ نَبیِّکُمْ و حُبِّ اَهْلِ بَیْتِهِ وَ عَلى قِراءَةِ الْقُرآنِ ؛

فرزندانتان را به سه چیز ادب کنید: عشق به پیامبرتان، عشق به خاندان او، و قرآن خواندن. [کنز العمّال، ح 45409]

22 امام صادق علیه السلام: اَدَّبَنِى اَبى علیه السلام بِثَلاثٍ ... و نَهانى عَنْ ثَلاثٍ: قالَ لى: یا بُنَىَّ مَنْ یَصْحَبْ صاحِبَ السّوءِ لا یَسْلَمْ وَ مَن لا یُقَـیِّد اَلْفاظَهُ یَنْدَم، وَ مَنْ یَدْخُل مَداخِلَ السَّوءِ یُتَّهَمْ...وَ نَهانى اَنْ اُصاحِبَ حِاسِدَ نِعْمَةٍ وَ شامِتا بِمُصیبَةٍ، اَو حامِلَ نَمیمَةٍ ؛

پدرم علیه السلام مرا به سه چیز ادب آموخت و از سه چیز نهى ام فرمود . سه نکته ادب این بود که فرمود: فرزندم! هرکس با دوست بد بنشیند، سالم نمى ماند و هر کس گفتارش را کنترل نکند، پشیمان مى شود، و هر کس به جایگاه هاى بد وارد شود، مورد بدگمانى قرار مى گیرد (زیر سؤال مى رود) و آن سه چیز که مرا از آن نهى فرمود: دوستى با کسى که چشم دیدن نعمت کسى را ندارد، و با کسى که از مصیبت دیگران شاد مى شود و با سخن چین. [تحف العقول، ص 376]

23 امام على علیه السلام: تَحَرِّى الصِّدْقِ وَ تَجَنُّبُ الْکَذِبِ اَجْمَلُ شیمَةٍ وَ اَفْضَلُ اَدَبٍ؛

راستگو بودن و پرهیز نمودن از دروغ، زیباترین اخلاق و بهترین ادب است. [غرر الحکم، ح 4488]

24 امام على علیه السلام: مَنْ نَصَبَ نَفْسَهُ لِلنّاسِ اِماما فَلیَبْدَأ بِتَعْلیمِ نَفْسِهِ قَبْلَ تَعْلیمِ غَیْرِهِ وَ لْیَکُنْ تَاْدیبُهُ بِسیرَتِهِ قَبْلَ تَأْدیبِهِ بِلِسانِهِ وَ مُعَلِّمُ نَفْسِهِ وَ مُؤَدِّبُها اَحَقُّ بِالاِْجْلالِ مِنْ مُعَلِّمِ النّاسِ و مُؤَدِّبِهِمْ؛

کسى که خود را پیشواى مردم قرار داده، باید پیش از آموزش دیگران، خود  را آموزش دهد و پیش از آن که دیگران را با زبان، ادب بیاموزد، با کردارش ادب آموزد و البته آموزش دهنده و ادب آموز خود بیش از آموزگار و ادب آموز مردم، شایسته تجلیل است. [نهج البلاغه، حکمت 73]

25 امام صادق علیه السلام: اِنْ اُجِّلْتَ فى عُمُرِکَ یَومَیْنِ فَاجْعَلْ اَحَدَهُما لاَِدَبِکَ لِتَسْتَعینَ بِهِ عَلى یَومِ مَوتِکَ. فَقیلَ لَهُ: وَ ما تِلْکَ الاِْسْتِعانَةُ؟ قالَ: تُحْسِنُ تَدبیرَ ما تُخَلِّفُ وَ تُحْکِمُهُ؛

اگر در عُمرت دو روز مهلت داده شدى، یک روز آن را براى ادب خود قرار ده تا از آن براى روز مُردنت کمک بگیرى. به امام گفته شد: این کمک گرفتن چگونه است؟ فرمودند :به این که آنچه را از خود برجا مى گذارى، خوب برنامه ریزى کنى و محکم کارى نمایى. [کافى، ج 8، ص 150، ح 132]

26 امام على علیه السلام: کَفى بِالتَّجارِبِ مُؤَدِّبا ؛

براى ادب آموزى، تجربه ها کافى اند. [غرر الحکم، ح 7016]

27 امام على علیه السلام: اَحْسَنُ الآْدابِ ما کَفَّکَ عَنِ الْمَحارِمِ؛

بهترینِ ادب ها آن است که تو را از حرام ها باز دارد. [غرر الحکم، ح 3298]

28 امام على علیه السلام: مَنْ عَطَفَ عَلَیْهِ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ اَدَّباهُ وَ اَبلَیاهُ وَ اِلَى الْمَنایا اَدْنَیاهُ ؛

شب و روز بر هر کس بگذرد، او را ادب مى کند، فرسوده اش مى نماید و به مرگ نزدیکش مى سازد. [غرر الحکم، ح 9226]

29 امام صادق علیه السلام: کَمالُ الاَْدَبِ وَ الْمُروءَةِ سَبْعُ خِصالٍ: اَلْعَقلُ وَ الْحِلْمُ، وَ الصَّبْرُ ،وَ الرِّفْقُ، وَ الصَّمْتُ، وَ حُسْنُ الْخُلْقِ وَ الْمُداراةُ؛

کمال ادب و مروت در هفت چیز است: عقل، بردبارى، صبر، ملایمت، سکوت،خوش اخلاقى و مدارا. [معدن الجواهر، ص 59]

30 امام سجاد علیه السلام: اِعْتَبِروا یا اُولِى الاَْبْصارِ وَ احْمَدُوا اللّهَ عَلى ما هَداکُمْ، وَ اعْلَموا اَ نَّـکُمْ لا تَخْرُجونَ مِنْ قُدْرَةِ اللّهِ اِلى غَیْرِ قُدْرَتِهِ، وَ سَیَرَى اللّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسولُهُ ثُمَّ اِلَیْهِ تُحْشَرونَ، فَانْتَفِعوا بِالْعِظَةِ وَ تَأَدَّبوا بِآدابِ الصّالِحینَ؛

شما اى اهل بصیرت! پند گیرید و خدا را براى این که هدایتتان کرد، سپاس گویید و بدانید که از قبضه قدرت خداوند، به سوى قدرتى دیگر بیرون نتوانید رفت، و خدا و فرستاده اش، به زودى کردار شما را مى بینند و آنگاه، در پیشگاه او، گرد آورده مى شوید . پس از اندرزها بهره گیرید و ادب شایستگان را داشته باشید. [کافى، ج 8، ص 17، ح 2]

31 امام على علیه السلام: اَللّهُمَّ ارْزُقنى عَقْلاً کامِلاً وَ عَزْما ثاقِبا وَ لُبّا راجِحا وَ قَلْبا زَکیّا وَ عِلْما کَثیرا وَ اَدَبا بارِعا وَ اجْعَلْ ذلِکَ کُلَّهُ لى وَ لا تَجْعَلْهُ عَلَىَّ بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ؛

خدایا مرا عقلى کامل، تصمیمى نافذ، خردى برتر، دلى پاک، دانشى فراوان و ادبى والا روزى کن و تمام اینها را به سود من قرار ده نه به زیانم، اى مهربان ترین مهربانان. [بحار الأنوار، ج 84، ص 325، ح 14]

32 امام على علیه السلام: کُلُّ شَىْءٍ یَحتاجُ اِلَى الْعَقْلِ وَ الْعَقْلُ یَحْتاجُ اِلَى الاَْدَبِ؛

هر چیزى به عقل نیاز دارد و عقل به ادب نیازمند است. [غرر الحکم، ح 6911]

33 امام على علیه السلام: اِنَّکَ مُقَوَّمٌ بِاَدَبِکَ فَزَیِّنْهُ بِالْحِلْمِ؛

تو با ادبت ارزش گذارى مى شوى، پس آن را با بردبارى زینت بخش. [غرر الحکم، ح 3813]

34 امام رضا علیه السلام: اَروى اَنَّ جَبْرَئیلَ علیه السلام اُهْبِطَ اِلى رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله فَقالَ: یا رَسولَ اللّه ِ، اِنَّ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ یَقْرَاُ عَلَیْکَ السَّلامَ وَ یَقولُ لَکَ: اِقْرَأ: بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ «لاَ تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ اَزْو جا مِنْهُمْ» الآیَةَ. فَاَمَرَ النَّبىُّ صلی الله علیه و آله مُنادیا یُنادى: مَنْ لَمْ یَتَاَدَّبْ بِاَدَبِ اللّهِ تَقَطَّعَتْ نَفْسُهُ عَلَى الدُّنْیا حَسَراتٍ ؛

روایت مى کنم که جبرئیل علیه السلام به نزد پیامبر خدا فرود آمد و گفت: اى پیامبر خدا! خداوند تو را سلام مى رساند و به تو مى فرماید: بخوان به نام خداى مهرگسترِ مهربان، هرگز به آنچه اصنافى از ایشان را از آن برخوردار کرده ایم، چشم مدوز که زیور زندگى دنیاست تا ایشان را بیازماییم . و بدان که روزىِ پروردگار تو بهتر و پایدارتر است، پس پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به کسى فرمود تا جار بزند: هر کس [با عمل به این آیه] به ادب خدا آراسته نگردد، روحش با حسرت از دنیا جدا مى شود. [فقه الرضا، ص 364]

35 امام على علیه السلام: یا مُؤمِنُ اِنَّ هذَا العِلمَ وَ الاَْدَبَ ثَمَنُ نَفْسِکَ فَاجْتَهِد فى تَعَلُّمِهِما، فَما یَزیدُ مِنْ عِلْمِکَ وَ اَدَبِکَ یَزیدُ فى ثَمَنِکَ وَ قَدْرِکَ، فَاِنَّ بِالْعِلْمِ تَهْتَدى اِلى رَبِّکَ وَ بِالاَْدَبِ تَحْسِنُ خِدْمَةَ رَبِّکَ وَ بِأَدَبِ الْخِدْمَةِ یَسْتَوجِبُ الْعَبْدُ وَلایَتَهُ وَ قُرْبَهُ، فَاقْبَلِ النَّصیحَةَ کى تَنْجُوَ مِنَ الْعَذابِ؛

اى مؤمن! به تحقیق این دانش و ادب بهاى جان توست پس در آموختن آن دو بکوش که هر چه بر دانش و ادبت افزوده شود بر قیمت و قَدْرت افزوده مى شود ؛زیرا با دانش به پروردگارت راه مى یابى و با ادب به پروردگارت خوش خدمتى مى کنى و با ادب در خدمت گزارى، بنده سزاوار دوستى و نزدیکى به او مى شود . پس [این ]نصیحت را بپذیر تا از عذاب بِرَهى. [مشکاة الأنوار، ص 239، ح 689]

36 امام على علیه السلام: مَنْ قَعَدَ بِهِ حَسَبُهُ، نَهَضَ بِهِ اَدَبُهُ؛

هر کس اصل و نسبش او را [ سُست گرداند و] بنشاند، ادبش او را [حرکت بخشد و] برخیزاند. [غرر الحکم، ح 8167]

37 پیامبر صلی الله علیه و آله: اِنَّ الْبَلاءَ لِلظّالِمِ اَدَبٌ وَ لِلْمُؤمِنِ اِمتحانٌ وَ لِلاَْنبیاءِ دَرَجَةٌ وَ لِلاْولیاءِ کَرامَةٌ ؛

بلا براى ظالم مایه ادب، براى مؤمن آزمایش و براى پیامبران مایه ترفیع درجه و براى اولیا بزرگوارى است. [جامع الأخبار، ص 310، ح 852]

38 امام حسین علیه السلام: اَللّهُمَّ لا تَسْتَدْرِجنِى بِالاِْحسانِ وَ لا تُؤَدِّبْنِى بِالْبَلاءِ ؛

خدایا! با غرق کردن من در ناز و نعمت، مرا به پرتگاه عذاب خویش مَکشان و با بلایا (گرفتارى ها) ادبم مکن. [بحار الأنوار، ج 75، ص 127، ح 9]

39 امام رضا علیه السلام: ... فَاِن قالَ قائِلٌ: فَلِمَ وَجَبَ عَلَیْهِمْ مَعْرِفَةُ الرُّسُلِ وَ الاِْقْرارُ بِهِم وَ الاِْذعانُ لَهُم بِالطّاعَةِ؟ قیلَ: لاَِنـَّهُ لَمّا اَنْ لَمْ یَکُنْ فى خَلْقِهِمْ وَ قُواهُم ما یُکْمِلونَ بِهِ مَصالِحَهُم وَ کانَ الصّانِعُ مُتَعالیا عَنْ اَنْ یُرى وَ کانَ ضَعْفُهُمْ وَ عَجْزُهُمْ عَنْ اِدْراکِهِ ظاهِرا، لَمْ یَکُنْ بُدٌّ لَهُمْ مِنْ رَسولٍ بَیْنَهُ وَ بَیْنَهُمْ مَعْصومٍ، یُؤَدّى اِلَیْهِم اَمْرَهُ وَ نَهْیَهُ وَ اَدَبَهُ، و یَقِفُهُمْ عَلى ما یَکونُ بِهِ اجْتِرارُ مَنافِعِهِمْ وَ مَضارِّهِم ؛

اگر کسى بگوید: چرا شناخت پیامبران و اعتراف به آنها و اقرار به (لزوم) اطاعت از آنان، بر مردم واجب است؟ در پاسخ گفته شود: چون در وجود مردم و قواى آنان، چیزى نیست که با آن، مصالحشان را کامل سازند و آفریدگار نیز برتر از آن است که دیده شود، سستى و ناتوانى آنان از ادراک او آشکار است ،پس چاره اى جز این نیست که میان خداوند و مردم، پیام آورى معصوم باشد که اوامر و نواهى و ادب (و آموزه هاى) او را به ایشان برساند و آنها را به آنچه مایه سود و زیانشان است، آگاه سازد. [عیون اَخبار الرضا، ج 1، ص 107 ح 1]

40 امام صادق علیه السلام: اِذا کانَ یَومُ القیامَةِ بَعَثَ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ العالِمَ وَ الْعابِدَ، فَاِذا وَقَفا بَیْنَ یَدَىِ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ قیلَ لِلْعابِدِ: اِنْطَلِقْ اِلَى الْجَنَّةِ وَ قیلَ لِلْعالِمِ: قِف تَشَفَّعْ لِلنّاسِ بِحُسْنِ تَأدیبِکَ لَهُمْ؛

هر گاه روز قیامت گردد، خداى عزّوجلّ عالم و عابد را برانگیزاند . پس آن گاه که در پیشگاه خداوند ایستادند به عابد گفته مى شود: «به سوى بهشت حرکت کن» و به عالم گفته مى شود: «بایست و مردم را به خاطر آن که نیکو ادبشان نمودى، شفاعت کن» . [علل الشرایع، ج 2، ص 394، ح 11]


http://bayanbox.ir/view/7666600223333653754/chelhadith.ir000221112.jpg


34. چهل حدیث جوان

نَحْنُ نَقُصُّ عَلَیکَ نَبَاَهُمْ بِالْحَقِّ اِنَّهُمْ فِتْیَةٌ آمَنوا بِرَبِّهِمْ وَ زِدْناهُمْ هُدىً؛ [سوره کهف، آیه 13]
ما خبر آنان (اصحاب کهف) را بر تو درست حکایت مى کنیم، آنان جوانانى بودند که به پروردگارشان ایمان آورده بودند و ما بر هدایتشان افزودیم.


1 امام صادق علیه السلام: عَلَیکَ بِالأَحداثِ فَإِنَّهُم أسرَعُ إلى کُلِّ خَیرٍ ؛

جوانان را دریاب، زیرا که آنان سریع تر به کارهاى خیر روى مى آورند. [کافى، ج 8، ص 93، ح 66]

2 امام على علیه السلام: فى وَصِیَّتِهِ لاِبْنِهِ الحَسَنِ علیه السلام اِنَّما قَلْبُ الْحَدَثِ کَالاَْرضِ الخالیَةِ ما اُلْقىَ فیها مِنْ شَىْءٍ قَبِلَتْهُ فَبادَرتُکَ بِالاَْدَبِ قَبْلَ اَنْ یَقْسُوَ قَلْبُکَ وَ یَشْتَغِلَ لُبُّکَ ؛

در وصیّت به فرزندش امام حسن علیه السلام: دل جوان، مانند زمین کشت ناشده است .آنچه در آن افکنده شود، مى پذیرد . از این رو، پیش از آن که دلت سخت گردد و خِرَدَت سرگرم شود، به تربیت تو همت گماشتم . [نهج البلاغة، از نامه 31]

3 پیامبر صلی الله علیه و آله: اوصیکُمْ بِالشُّبّانِ خَیْرا فَاِنَّهُمْ اَرَقُّ اَفـْئِدَةً اِنَّ اللّهَ بَعَثَنى بَشیرا وَ نَذیرا فَحالَـفَنِى الشُّبّانُ وَ خالَفَنِى الشُّیوخُ، ثُمَّ قَرَاَ «فَطالَ عَلَیْهِمُ الاَْمَدُ فَقَسَتْ قُلوبُهُمْ»؛

شما را به نیکى با جوانان سفارش مى کنم، چرا که آنان، دل هاى رقیق ترى دارند، به راستى که خداوند، مرا بشارت دهنده و هشدار دهنده برانگیخت، جوانان با من همپیمان شدند و پیران با من به مخالفت برخاستند. آن گاه این آیه را خواندند: «و عمر آنان به درازا کشید و دل هایشان سخت گردید». [سفینة البحار، ج 2، ص 176]

4 پیامبر صلی الله علیه و آله: مَنْ تَعَلَّمَ فى شَبابِهِ کانَ بِمَنْزِلَةِ الْوَشْمِ فِى الْحَجَرِ وَ مَن تَعَلَّمَ وَ هُوَ کَبیرٌ کانَ بِمَنْزِلَةِ الْکِتابِ عَلى وَجْهِ الْماءِ ؛

هر کس در جوانى اش بیاموزد، آموخته اش مانند نقش بر سنگ است و هر کس در بزرگ سالى بیاموزد، مانند نوشتن بر روى آب است . [نوادر راوندى، ص 132، ح 169]

5 امام باقر علیه السلام: کانَ اَبى زَیْنُ الْعابِدینَ علیه السلام اِذا نَظَرَ اِلَى الشَّبابِ الَّذینَ یَطْـلُبونَ الْعِلْمَ اَدْناهُمْ اِلَیْهِ وَ قالَ: مَرحَبا بِکُمْ اَنْتُمْ وَدائِعُ الْعِلْمِ وَ یوشِکُ اِذْ اَنْتُمْ صِغارُ قَوْمٍ اَنْ تَـکونوا کِبارَ آخَرینَ ؛

پدرم [امام] زین العابدین علیه السلام، هر گاه به جوانانى که دانش مى اندوختند، مى نگریست ،آنان را به خود نزدیک مى کرد و مى فرمود: آفرین بر شما که امانت هاى [مردم براى آموختن] دانشید و به زودى شما کم سالان جامعه، بزرگان جامعه اى دیگر مى شوید . [الدرالنظیم فى مناقب الائمه اللهامیم، ص 587]

6 پیامبر صلی الله علیه و آله: یا عَلىُّ بادِر بِاَرْبَعٍ قَبْلَ اَرْبَعٍ: شَبابِکَ قَبْلَ هَرَمِکَ وَ صِحَّتِکَ قَبْلَ سُقْمِکَ وَ غِناکَ قَبْلَ فَقْرِکَ، وَ حَیاتِکَ قَبْلَ مَوْتِکَ ؛

اى على! چهار چیز را پیش از چهار چیز دریاب: جوانى ات را پیش از پیرى؛ و سلامتى ات را پیش از بیمارى؛ و ثروتت را پیش از فقر و زندگى ات را پیش از مرگ . [من لا یحضره الفقیه، ج 4، ص 357،ح5762]

7 امام على علیه السلام: فی قَولِ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ «وَ لاَ تَنسَ نَصیبَکَ مِنَ الدُّنْیا»: لا تَنْسَ صِحَّتَکَ وَ قُوَّتَکَ وَ فَراغَکَ وَ شَبابَکَ وَ نَشاطَکَ اَنْ تَطْلُبَ بِهَا الآْخِرَةَ ؛

درباره آیه سهم خود را از دنیا فراموش مکن: [یعنى] سلامتى، توانایى، فرصت ،جوانى و شادابى ات را فراموش مکن، تا با آنها، آخرت را به دست آورى . [قصص، آیه 77 ؛ امالى صدوق، ص 299،ح 336]

8 امام صادق علیه السلام: بادِروا اَحْداثَکُمْ بِالْحَدیثِ قَبْلَ اَنْ تَسْبِقَکُمْ اِلَیْهِمُ الْمُرْجِئَةُ ؛

به آموختن حدیث (معارف دینى) به جوانانتان، پیش از آن که منحرفین آنان را گمراه سازند، اقدام نمایید. [تهذیب الأحکام، ج 8، ص 111، ح 381]

9 امام على علیه السلام: لا تَقْسِروا اَوْلادَکُمْ عَلى آدابِکُم، فَاِنَّهُمْ مَخْلوقونَ لِزَمانٍ غَیْرِ زَمانِکُم؛

آداب و رسوم خود را به فرزندانتان تحمیل نکنید، زیرا آنان براى زمانى غیر از زمان شما آفریده شده اند . [شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج20،ص267، ح102]

10 امام على علیه السلام: یا مَعْشَرَ الْفِتْیانِ، حَصِّنوا اَعْراضَکُمْ بِالاَْدَبِ وَ دینَـکُمْ بِالْعِلْمِ؛

اى جوانان! آبرویتان را با ادب و دینتان را با دانش حفظ کنید. [تاریخ یعقوبى، ج 2، ص 210]

11 پیامبر صلی الله علیه و آله: اَلْمؤمِنُ الْقَوىُّ خَیْرٌ وَ اَحَبُّ اِلَى اللّهِ مِنَ الْمُؤمِنِ الضَّعیفِ ؛

انسان با ایمان نیرومند، نزد خداوند بهتر و محبوب تر است از انسان با ایمان ناتوان. [صحیح مسلم، ج 8، ص 56]

12 لقمان حکیم علیه السلام: یا بُنَىَّ لاتَعْدُ بَعْدَ تَقْوَى اللّهِ مِنْ اَنْ تَتَّخِذَ صاحِبا صالِحا؛

فرزندم! بعد از تقواى الهى، از گرفتن دوستِ شایسته نگذر. [الاخوان، ص 110، ح 25]

13 امام على علیه السلام: خَیْرُ اِخْوانِکَ مَنْ دَعاکَ اِلى صِدْقِ الْمَقالِ بِصِدْقِ مَقالِهِ وَ نَدَبَکَ اِلى اَفْضَلِ الاَْعْمالِ بِحُسْنِ اَعْمالِهِ؛

بهترین برادرانت (دوستانت)، کسى است که با راستگویى اش تو را به راستگویى دعوت کند و با اعمال نیک خود، تو را به بهترین اعمال برانگیزد. [غررالحکم، ح 5022]

14 پیامبر صلی الله علیه و آله: مَنْ اَرادَ اللّهُ بِهِ خَیْرا رَزَقَهُ اللّهُ خَلیلاً صالِحا؛

هر کس که خداوند براى او خیر بخواهد، دوستى شایسته نصیب وى خواهد نمود. [نهج الفصاحه، ح 3064]

15 پیامبر صلی الله علیه و آله: قالَ رَجُلٌ: یا رَسولَ اللّه ِ! ما حَقُّ ابْنى هذا؟ قالَ: تُحْسِنُ اسْمَهُ وَ اَدَبَهُ وَ تَضَعُهُ مَوْضِعا حَسَنا؛

مردى به رسول خدا صلی الله علیه و آله عرض کرد: حق این فرزند بر من چیست؟ پیامبر فرمودند: اسم خوب برایش انتخاب کنى، به خوبى او را تربیت نمایى و به کارى مناسب و پسندیده بگمارى. [عدّة الداعى، ص 76]

16 امام على علیه السلام: اَوْلَى الاَْشْیاءِ اَنْ یَتَعَلَّمَهَا الاَْحْداثُ، الاَْشْیاءُ الَّتى اِذا صاروا رِجالاً اِحْتاجوا اِلَیْها؛

شایسته ترین چیزهایى که جوانان باید آنها را بیاموزند، چیزهایى هستند که در بزرگسالى به آنها نیاز دارند. [شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج 20،ص 333، ح 817]

17 پیامبر صلی الله علیه و آله: یَقولُ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ: اَلشّابُّ الْمُؤمِنُ بِقَدَرى الرّاضى بِکِتابى، اَلْقانِعُ بِرِزْقى، اَلتّارِکُ لِشَهْوَتِهِ مِنْ اَجلى هُوَ عِنْدى کَـبَعْضِ مَلائِکَتى ؛

خداوند عزّوجلّ مى فرماید: جوان معتقد به قضا و قدرم، خشنود به آنچه برایش مقدر کرده ام، قانع به روزى ام و رهاکننده هوا و هوس به خاطر من، در نزد من مانند یکى از فرشتگان من است. [کنز العمّال، ح 43107]

18 پیامبر صلی الله علیه و آله: ما مِنْ شابٍ تَزَوَّجَ فى حَداثَةِ سِنِّهِ اِلاّ عَجَّ شَیْطانُهُ: یا وَیْلَهُ، یا وَیْلَهُ! عَصَمَ مِنّى ثُلُـثَى دینِهِ، فَلْیَتَّقِ اللّهَ الْعَبدُ فِى الثُّـلُثِ الْباقى ؛

هر جوانى که در سن کم ازدواج کند، شیطان فریاد بر مى آورد که: واى برمن، واى برمن! دو سوم دینش را از دستبرد من، مصون نگه داشت . پس بنده باید براى حفظ یکسومِ باقى مانده دینش، تقواى الهى پیشه سازد . [نوادر راوندى، ص 112]

19 پیامبر صلی الله علیه و آله: یا مَعْشَرَ الشَّبابِ عَلَیْکُم بِالْباهِ فَاِنْ لَمْ تَسْتَطیعوهُ فَعَلَیْـکُمْ بِالصّیامِ فَاِنَّهُ وِجاؤُهُ ؛

اى گروه جوانان! ازدواج کنید . اگر نمى توانید، روزه بگیرید، که روزه مهارِ شهوت است . [کافى، ج 4، ص 180، ح 2]

20 امام على علیه السلام: اِذَ ا احْتَجْتَ اِلَى الْمَشْوَرَةِ فى اَمْرٍ قَدْ طَرَاَ عَلَیْکَ فَاسْتَبْدِهِ بِبِدایَةِ الشُّبّانِ، فَاِنَّهُمْ اَحَدُّ اَذْهانا وَ اَسْرَعُ حَدْسا، ثُمَّ رُدَّهُ بَعْدَ ذالِکَ اِلى رَاْىِ الْکُهولِ وَ الشُیوخِ لِیَسْتَعْقِبوهُ وَ یُحْسِنُوا الاِْخْتیارَ لَهُ، فَاِنَّ تَجْرِبَتَهُمْ اَکْثَرُ ؛

هرگاه به مشورت نیازمند شدى، نخست به جوانان مراجعه نما، زیرا آنان ذهنى تیزتر و حدسى سریع تر دارند . سپس (نتیجه) آن را به نظر میان سالان و پیران برسان تا پیگیرى نموده، عاقبت آن را بسنجند و راه بهتر را انتخاب کنند، چرا که تجربه آنان بیشتر است. [شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج 20،ص 337، ح 866]

21 امام على علیه السلام: یَنْبَغى لِلْعاقِلِ اَنْ یَحْتَرِسَ مِنْ سُکْرِ الْمالِ وَ سُکْرِ الْقُدْرَةِ، وَ سُکْرِ الْعِلْمِ ،وَ سُکْرِ الْمَدْحِ وَ سُکْرِ الشَّبابِ، فَاِنَّ لِکُلِّ ذالِکَ ریاحا خَبیثَةً تَسْلُبُ الْعَقْلَ وَ تَسْتَخِفُّ الْوَقارَ ؛

سزاوار است که عاقل، از مستى ثروت، قدرت، دانش، ستایش و مستى جوانى بپرهیزد، چرا که هر یک را بادهاى پلیدى است که عقل را نابود مى کند و وقار و هیبت را کم مى نماید . [غرر الحکم، ح 10948]

22 امام صادق علیه السلام: اِعْلَمى اَنَّ الشّابَّ الْحَسَنَ الْخُلُقِ مِفْتاحٌ لِلْخَیْرِ، مِغْلاقٌ لِلشَّرِّ وَ اِنَّ الشّابَّ الشَّحیحَ الْخُلُقِ مِغْلاقٌ لِلْخَیْرِ مِفْتاحٌ لِلشَّرِّ ؛

بِدان که جوانِ خوش اخلاق، کلید خوبى ها و قفل بدى هاست و جوانِ بداخلاق، قفل خوبى ها و کلید بدى هاست . [امالى طوسى، ص 302، ح 598]

23 پیامبر صلی الله علیه و آله: کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله جالِساً مَعَ اَصْحابِهِ ذاتَ یَوْمٍ فَنَظَر اِلى شابٍّ ذى جَلَدٍ وَ قُوَّةٍ قَدْ بَکَّرَ یَسْعى فَقالوا: وَیْحَ هذا لَوْ کانَ شَبابُهُ وَ جَلَدُهُ فی سَبیلِ اللّهِ تَعالى؟ فَقالَ صلی الله علیه و آله: لا تَقولوا هذا، فَاِنَّهُ اِنْ کانَ یَسْعى عَلى نَفْسِهِ لِیَکُفَّها عَنِ الْمَسْاَلَة وَ یُغْنیَها عَنِ النّاسِ فَهُوَ فی سَبیلِ اللّه ِ، وَ اِنْ کانَ یَسْعى عَلى اَبَوَیْنِ ضَعیفَیْنِ اَوْ ذُرّیَّةٍ ضِعافٍ لِیُغْنیَهُمْ وَ یَـکْفیَهُمْ فَهُوَ فى سَبیلِ اللّهِ، و اِنْ کانَ یَسْعى تَفاخُرا وَ تَـکاثُرا فَهُوَ فى سَبیلِ الشَّیطانِ ؛

روزى پیامبر صلی الله علیه و آله، در میان یاران خود نشسته بودند . چشمشان به جوانى چالاک ونیرومند افتاد که از صبحگاهان، تلاش مى کرد . یاران گفتند: واى بر او! چه مى شد اگرجوانى و چالاکى اش در راه خدا بود؟ پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: چنین نگویید . اگر او براى خود تلاش مى کند تا از مردم بى نیاز شود و نزد آنان دست دراز نکند، در راه خدا کار مى کند . اگر براى پدر و مادر ناتوان و یا فرزندان ناتوان خویش تلاش مى کند، تا آنان را بى نیاز و زندگى شان را اداره کند، کار او در راه خداست، ولى اگر براى ثروت اندوزى و فخر فروشى تلاش مى کند، کار او در راه شیطان است . [المحجّة البیضاء، ج 3، ص 140]

24 پیامبر صلی الله علیه و آله: وَلّى رَسولُ اللّه صلی الله علیه و آله عَتّابَ بْنَ اَسیدٍ وَ عُمُرُهُ اِحدى وَ عِشْرونَ سَنَةً اَمْرَ مَکَّةَ وَ اَمَرَهُ صلی الله علیه و آله اَنْ یُصَلّى بِالنّاسِ وَ هُوَ اَوَّلُ اَمیرٍ صَلّى بِمَکَّةَ بَعْدَ الْفَتْحِ جَماعَةً ، ثَمّ اِلْتَفَتْ صلی الله علیه و آله لَهُ قائلاً: یا عَتّابُ! تَدْرى عَلى مَنْ اِسْتَعَمَلْتُکَ؟! اِسْتَعْمَلْتُکَ عَلى اَهْلِ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ، و لَو اَعْلَمُ لَهُمْ خَیْرا مِنْکَ اِسْتَعْمَلْتُهُ عَلَیْهِم. وَ کَـتَبَ اِلى اَهْلِ مَکَّةَ: لا یَحْتَجَّ مُحْتَجُّ مِنْکُمْ فى مُخالَـفَتِهِ بِصِغَرِ سِنِّهِ فَلَیْسَ الاَْکبَرُ هُوَ الاَْفْضَلَ، بَلِ الاَْفْضَلُ هُوَ الاَْکْبَرُ.

رسول خدا صلی الله علیه و آله، عتّاب بن اَسید را ـ که جوانى 21 ساله بود، به فرماندارى مکّه منصوب کردند و به او فرمان دادند که امامتِ جماعت [و جمعه] مردم را نیز به عهده بگیرد و او نخستین فرماندار بعد از فتح مکه بود که در این شهر، نماز جماعت [و جمعه] برگزار کرد. رسول خدا صلی الله علیه و آله، سپس به او رو کردند و فرمودند: اى عَتّاب! مى دانى تو را بر چه کسانى فرماندار کرده ام؟ تو را بر مردم شهر خداى عزّوجلّ فرماندار کرده ام و البته اگر کسى بهتر از تو سراغ داشتم، او را فرماندار آنان قرار مى دادم. آن حضرت، سپس به اهل مکّه نوشتند: مبادا کسى در نافرمانى از او، به کم سِن بودنش استدلال کند، چرا که بزرگ تر، شایسته تر نیست، بلکه شایسته تر، بزرگ تر است . [السیرة الحلبیة، ج 3، ص 59 ؛ اسد الغابة، ج 3، ص 549 ؛ بحار الأنوار، ج 21، ص 123، ح 20]

25 امام صادق علیه السلام: لَسْتُ اُحِبُّ اَنْ اَرَى الشّابَّ مِنْـکُمْ اِلاّ غادیاً فى حالَیْنِ: اِمّا عالِماً اَوْ مُتَعَلِّما، فَاِنْ لَمْ یَفْعَلْ فَرَّطَ، فَاِنْ فَرَّطَ ضَیَّعَ، وَ اِنْ ضَیَّعَ اَثِمَ، وَ اِنْ اَثِمَ سَـکَنَ النّارَ وَ الَّذى بَعَثَ مُحَمَّدا بِالْحَقِّ ؛

دوست ندارم جوانانِ شما را جز در دو حالت ببینم: دانشمند یا دانش اندوز . اگرجوانى چنین نکند، کوتاهى کرده و اگر کوتاهى کرد، تباه ساخته و اگر تباه ساخت، گناه کرده است و اگر گناه کند، سوگند به آن کس که محمّد صلی الله علیه و آله را به حق برانگیخت ،دوزخ نشین خواهد شد . [امالى طوسى، ص 303، ح 604]

26 امام صادق علیه السلام: مَنْ قَرَاَ الْقُرآنَ وَ هُوَ شابٌّ مُؤمِنٌ اِخْتَلَطَ الْقُرآنُ بِلَحْمِهِ وَ دَمِهِ وَ جَعَلَهُ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ مَعَ الْسَّفَرَةِ الْکِرامِ الْبَرَرَةِ، وَ کانَ الْقُرآنُ حَجیزا عَنْهُ یَوْمَ الْقیامَةِ ؛

هر جوان مؤمنى که در جوانى قرآن تلاوت کند، قرآن با گوشت و خونش مى آمیزد وخداوند عزّوجلّ او را با فرشتگان بزرگوار و نیک قرار مى دهد و قرآن نگهبان او در روز قیامت، خواهد بود . [کافى، ج 2، ص 603، ح 4]

27 امام على علیه السلام: مُرُوا الاَحْداثَ بِالْمِراءِ وَ الْجِدالِ وَ الْـکُهولَ بِالْفِکَرِ وَ الشُّیوخَ بِالصَّمْتِ ؛

جوانان را به مباحثه و مناظره، و میان سالان را به اندیشیدن، و پیران را به سکوت ،فرمان دهید . [شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج 20،ص 285، ح 260]

28 امام على علیه السلام: اَرْبَعَةُ اَشْیاءَ لا یَعْرِفُ قَدْرَها اِلاّ اَرْبَعَةٌ: اَلشَّبابُ لا یَعْرِفُ قَدْرَهُ اِلاَّ الشُّیوخُ وَ الْعافیَةُ لا یَعْرِفُ قَدْرَها اِلاّ اَهْلُ الْبَلاءِ وَ الصِّحَةُ لا یَعْرِفُ قَدْرَها اِلاَّ الْمَرضى وَ الْحَیاةُ لا یَعْرِفُ قَدْرَها اِلاَّ الْمَوْتى ؛

ارزش چهار چیز را جز چهار گروه نمى شناسند: جوانى را جز پیران، آسایش را جز گرفتاران، سلامتى را جز بیماران و زندگى را جز مردگان . [مواعظ العددیّه، ص 275]

29 امام على علیه السلام: اَصْحابُ الْمَهْدىِّ شَبابٌ لا کُهولٌ فیهِم اِلاّ مِثْلَ کُحْلِ الْعَیْنِ وَ الْمِلحِ فِى الزّادِ وَ اَقَلُّ الزّادِ الْمِلْحُ؛

یاران مهدى(عج) جوان اند و کهن سالان در میان آنان کم اند، مانند سُرمه در چشم و نمک در زاد و توشه، که کمترین قسمت توشه، نمک است . [الغیبة طوسى، ص 476، ح 501]

30 پیامبر صلی الله علیه و آله: خَیْرُ شَبابِکُمْ مَنْ تَزَیّا بِزِىِّ کُهولِکُمْ وَ شَرُّ کُهولِکُمْ مَنْ تَزَیّا بِزِىِّ شَبابِکُمْ ؛

بهترین جوانانِ شما آنان اند که خود را به سبک بزرگسالان بیارایند و بدترین بزرگسالان، کسانى اند که خود را شبیه جوانان کنند . [اِرشاد القلوب، ص 41]

31 پیامبر صلی الله علیه و آله: مَنْ اَحْسَنَ عِبادَةَ اللّهِ فى شَبیبَتِهِ، لَقّاهُ اللّهُ الْحِکمَةَ عِنْدَ شَیْبَتِهِ، قالَ اللّه ُتَعالى: «وَ لَمَّا بَلَغَ اَشُدَّهُ وَاسْتَوى ءَآتَیْناهُ حُکْما وَ عِلْما» ثُمَّ قالَ تَعالى: «وَ کَذالِکَ نَجْزِى الْمُحْسِنینَ» ؛

هر کس که در جوانى خوب بندگى خدا کند، خداوند در پیرى به او حکمت مى آموزد .خداى متعال مى فرماید: «و چون به رشد و کمال خویش رسید، به او حکمت و دانش عطا کردیم» و در ادامه آیه مى فرماید: «و نیکو کاران را چنین پاداش مى دهیم» . [قصص، آیه 14؛ أعلام الدین، ص 296]

32 امام صادق علیه السلام: اِجْتَهَدْتُ فِى الْعِبادَةِ وَ اَنَا شابٌّ، فَقالَ لى اَبى: یا بُنَىَّ دونَ ما اَراکَ تَصْنَعُ، فَاِنَّ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ اِذا اَحَبَّ عَبْداً رَضىَ عَنْهُ بِالْیَسیرِ ؛

در جوانى زیاد عبادت مى کردم . پدرم به من فرمود: فرزندم! کمتر عبادت کن، زیرا خداوند عزوجل، اگر بنده اى را دوست بدارد، با عبادت کم هم از او خشنود مى گردد . [کافى، ج 2، ص 87، ح 5]

33 پیامبر صلی الله علیه و آله: لِیَتَزَوَّدِ الْعَبْدُ مِنْ دُنْیاهُ لآِخِرَتِهِ، وَ مِنْ حَیاتِهِ لِمَوْتِهِ وَ مِنْ شَبابِهِ لِهَرَمِهِ ،فَاِنَّ الدُّنْیا خُلِقَتْ لَکُمْ وَ اَ نْتُمْ خُلِقْتُمْ لِلآْخِرَةِ ؛

انسان باید براى آخرتش از دنیا، براى مرگش از زندگى و براى پیرى اش از جوانى ،توشه برگیرد، چرا که دنیا براى شما آفریده شده و شما براى آخرت آفریده شده اید . [تنبیه الخواطر، ج 1، ص 131]

34 پیامبر صلی الله علیه و آله: اَوْسِعوا لِلشَّبابِ فِى الْمَجْلِسِ وَ اَفْهِموهُمُ الْحَدیثَ فَاِنَّهُمُ الْخُلوفُ وَ اَهْلُ الْحَدیثِ؛

براى جوانان در مجالس جاى باز کنید، و امور نو و جدید را به آنان تفهیم کنید، چرا که این گروه جایگزین شما و درگیر مسائل جدید خواهند شد. [الفردوس، ج 1، ص 98، ح 320]

35 پیامبر صلی الله علیه و آله: اَلتَّوبَةُ حَسَنٌ وَ لکِنْ فِى الشَّبابِ اَحْسَنُ ؛

توبه زیباست، ولى از جوان زیباتر . [کنز العمّال، ح 43542]

36 امام سجاد علیه السلام: مَرَّ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله بِقَومٍ یَرْفَعونَ حَجَرا فَقالَ: ما هذا ؟ قالوا: نَعْرِفُ بِذاکَ اَشَدَّنا وَ اَقْوانا . فَقالَ صلی الله علیه و آله: اَلا اُخْبِرُ کُمْ بِاَشَدِّکُمْ وَ اَقْواکُمْ ؟ قالوا: بَلى، یا رَسولَ اللّهِ .قالَ: اَشَدُّ کُمْ وَ اَقْواکُمُ الَّذى اِذا رَضىَ لَمْ یُدْخِلْهُ رِضاهُ فى اِثْمٍ وَ لا باطِلٍ وَ اِذا سَخِط لَمْ یُخْرِجْهُ سَخَطُهُ مِنْ قَولِ الْحَقِّ وَ اِذا قَدَرَ لَمْ یَتَعاطَ ما لَیْسَ لَه بِحَقٍّ ؛

پیامبر صلی الله علیه و آله بر گروهى گذشتند که سنگى را بلند مى کردند . فرمودند: این چه کارى است؟ گفتند: با این کار، نیرومندترین و محکم ترینِ خود را مى شناسیم . فرمودند: آیا به شما خبر دهم که محکم ترین و قوى ترینِ شما کیست؟ گفتند: بلى اى پیامبر خدا! فرمودند: محکم ترین و قوى ترین شما، کسى است که هر گاه خشنود شود ،خشنودى اش او را به گناه و باطل نکشاند، و هر گاه خشمگین شود، خشمش او را از سخن حق، بیرون نبرد، و هر گاه به قدرت رسید، آنچه برایش حق نیست، دست نزند . [معانى الأخبار، ص 366]

37 امام على علیه السلام: اِذا عاتَبْتَ الْحَدَثَ فَاتْرُک لَهُ مَوْضِعا مِنْ ذَنْبِهِ لِئَلاّ یَحْمِلَهُ الاِْخراجُ عَلَى الْمُکابَرَةِ ؛

هرگاه جوان را توبیخ کردى، برخى خطاهاى او را نادیده بگیر، تا توبیخ تو، او را به مقابله وادار نسازد. [شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج 20،ص 333، ح 819]

38 پیامبر صلی الله علیه و آله: یا مَعْشَرَ شَبابِ قُرَیشٍ اِحْفَظوا فُروجَـکُم، اَلا مَنْ حَفِظَ فَرْجَهُ فَلَهُ الْجَنَّةُ؛

اى جوانان قریش! پاک دامنى پیشه کنید . بدانید هر کس خود را در برابر شهوت حفظ کند، بهشت از آنِ اوست . [المعجم الأوسط، ج 7، ص 61]

39 پیامبر صلی الله علیه و آله: لا تَزولُ قَدَما عَبْدٍ یَوْمَ الْقیامَةِ حَتّى یُسْاَلَ عَنْ اَرْبَعٍ عَنْ عُمُرِهِ فیما اَفْناهُ وَ عَنْ شَبابِهِ فیما اَبْلاهُ وَ عَنْ مالِهِ مِنْ اَیْنَ اَکْتَسَبَهُ وَ فیما اَنْفَقَهُ وَ عَنْ حُبِّنا اَهْلَ الْبَیْتِ ؛

انسان، در روز قیامت، قدم از قدم برنمى دارد، مگر آنکه از چهار چیز پرسیده مى شود: از عمرش که چگونه گذرانده است، از جوانى اش که چگونه سپرى کرده، از ثروتش که از کجا به دست آورده و چگونه خرج کرده است و از دوستى ما اهل بیت [پیامبر صلی الله علیه و آله] . [خصال، ص 253، ح 125]

40 پیامبر صلی الله علیه و آله: لا تَمَنَّوا هَلاکَ شَبابِکُمْ وَ اِنْ کانَ فیهِمْ غَرامٌ، فَاِنَّهُمْ عَلى ما کانَ فیهِمْ عَلى خِلالٍ: اِمّا اَنْ یَتوبوا فَیَـتوبَ اللّهُ عَلَیْهِم، وَ اِمّا اَنْ تُردیَهُمُ الآْفاتُ، اِمّا عَدُوّا فَیُقاتِلوهُ، وَ اِمّا حَریقا فَیُطْفِئوهُ وَ اِمّا ماءً فَیَسُدُّوهُ ؛

نابودى جوانانتان را آرزو نکنید، گرچه بدى هاى بسیار در آنان باشد، زیرا آنان با آن بدى ها چند دسته اند: یا توبه مى کنند و خداوند هم توبه آنان را مى پذیرد و یا این که آفت ها، آنان را از پاى در مى آورد و یا با دشمنى مى جنگند، یا آتش سوزى را، خاموش مى نمایند و یا سیلى را سد مى کنند. [حلیة الأولیاء، ج 5، ص 119]


http://bayanbox.ir/view/7666600223333653754/chelhadith.ir000221112.jpg


35. چهل حدیث برکت در زندگی

وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى آمَنوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الأَْرْضِ؛ [سوره اعراف، آیه 96]
اگر اهل شهرها و آبادى ها ایمان آورده و تقوا پیشه مى کردند قطعا برکات آسمان و زمین را برایشان مى گشودیم.


1 پیامبر صلی الله علیه و آله: قالَ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ... اِذا قالَ الْعَبْدُ: «بِسمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ»قالَ اللّهُ ـ جَلَّ جَلالُهُ ـ: بَدَاَ عَبْدى بِاسمى، وَ حَقٌّ عَلَىَّ اَنْ اُتـَمِّمَ لَهُ اُمورَهُ و اُبارِکَ لَهُ فىاَحْوالِهِ؛

خداوند فرمود: «... هرگاه بنده بگوید: بسم اللّه الرحمن الرحیم، خداى متعالمى گوید: بنده من با نام من آغاز کرد. بر من است که کارهایش را به انجام رسانم و او را درهمه حال، برکت دهم». [عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 269، ح 59]

2 پیامبر صلی الله علیه و آله: اَحِبُّو الْمَعْروفَ وَ اَهْلَهُ فَوَالَّذى نَفْسى بِیَدِهِ اِنَّ الْبَرَکَةَ وَ الْعافیَةَ مَعَهُما؛

نیکى و نیکوکاران را دوست بدارید. سوگند به آن که جانم به دست اوست، برکت وتندرستى، با نیکى و نیکوکاران است. [کنز العمّال، ح 15974]

3 پیامبر صلی الله علیه و آله: اِذا دَخَلَ اَحَدُکُمْ بَیْتَهُ فَلْیُسَلِّمْ، فَاِنَّهُ یُنْزِلُهُ الْبَرَکَةَ وَ تُؤنِسُهُ الْمَلائِکَةُ؛

هرگاه یکى از شما به خانه خود وارد مى شود، سلام کند، چرا که سلام برکت مى آوردو فرشتگان با سلام دهنده انس مى گیرند. [علل الشرایع، ج 2، ص 583، ح 23]

4 پیامبر صلی الله علیه و آله: باکِروا طَـلَبَ الرِّزْقِ وَ الْحَوائِجِ فَاِنَّ الغُدُوَّ بَرَکَةٌ وَ نَجاحٌ؛

در پى روزى و نیازها، سحر خیز باشید؛ چرا که حرکت در آغاز روز، [مایه ]برکت وپیروزى است. [المعجم الاوسط، ج 7، ص 194، ح 7250]

5 پیامبر صلی الله علیه و آله: اِنَّ لِکُلِّ امْرِىٍ ء رِزْقا هُوَ یَاْتیهِ لا مَحالَةَ فَمَنْ رَضىَ بِهِ بورِکَ لَهُ فیهِ وَوَسِعَهُ وَ مَنْ لَمْ یَرْضَ بِهِ لَمْ یُبارَکَ لَهُ فیهِ وَ لَمْ یَسَعْهُ اِنَّ الرِّزْقَ لَیَطْلُبُ الرَّجُلَ کَما یَطْلُبُهُ اَجَلُهُ؛ه

ر کس روزى اى دارد که حتما به او خواهد رسید. پس هر کس به آن راضى شود، برایشپُر برکت خواهد شد و او را بس خواهد بود و هر کس به آن راضى نباشد، نه برکت خواهدیافت و نه او را بس خواهد بود. روزى در پى انسان است، آن گونه که اجلش در پى اوست. [اعلام الدین، ص 342]

6 پیامبر صلی الله علیه و آله: اَلصَّلاةُ مِنْ شَرائِعِ الدّینِ وَ فیها مَرضاةُ الرَّبِّ عَزَّوَجَلَّ وَ هِىَ مِنْهاجُالاَْنْبیاءِ وَ لِلْمُصَلّى حُبُّ الْمَلائِکَةِ وَ هُدىً و ایمانٌ وَ نورُ الْمَعْرفَةِ وَ بَرَکَةٌ فِى الرِّزْقِ؛

نماز، از آیین هاى دین است و رضاى پروردگار، در آن است. و آن راه پیامبران است.براى نمازگزار، محبت فرشتگان، هدایت، ایمان، نور معرفت و برکت در روزى است. [خصال، ص 522، ح 11]

7 پیامبر صلی الله علیه و آله: کُلوا جَمیعا وَ لا تَفَرَّقوا فَاِنَّ الْبَرَکَةَ مَعَ الْجَماعَةِ؛

با هم غذا بخورید و پراکنده نباشید، که برکت با جماعت است. [بحارالأنوار، ج 66، ص 349]

8 پیامبر صلی الله علیه و آله: اِذا وُضِعَتِ الْمائِدَةُ حَفَّتها اَرْبَعَةُ آلاْفِ مَلَکٍ، فَاِذا قالَ الْعَبْدُ: بِسمِ اللّه ِقالَتِ الْمَلائِکَةُ: بارَکَ اللّهُ عَلَیْکُم فى طَعامِکُم ثُمَّ یَقولونَ لِلشَّیْطانِ اُخْرُجْ یا فاسِقُ، لاسُلطانَ لَکَ عَلَیْهِمْ؛

هرگاه سفره پهن مى شود، چهار هزار فرشته در اطراف آن گرد مى آیند. چون بندهبگوید: «بسم اللّه » فرشتگان مى گویند: «خداوند، به غذایتان برکت دهد!» سپس بهشیطان مى گویند: «اى فاسق! بیرون شو. تو بر آنان، راه تسلّط ندارى». [کافى، ج 6، ص 292، ح 1]

9 پیامبر صلی الله علیه و آله: اَعْظَمُ النِّساءِ بَرَکَةً اَیْسَرُهُنَّ صَداقا ؛

با برکت ترین زنان، کم مهریّه ترین آنان است. [السنن الکبرى، ج 7، ص 235]

10 پیامبر صلی الله علیه و آله: رَحِمَ اللّهُ اَبَا الْبَناتِ، اَلْبَناتُ مُبارَکاتٌ مُحَبِّباتٌ وَ الْبَنونَ مُبَشِّراتٌ وَ هُنَّالْباقیاتُ الصّالِحاتُ؛

رحمت خدا بر پدرى که داراى دخترانى است! دختران، با برکت و دوست داشتنى اندو پسران، مژده آورند. دختران باقیات الصالحات (بازماندگان شایسته)اند. [مستدرک الوسائل، ج 15، ص 115،ح 17700]

11 پیامبر صلی الله علیه و آله: مَنْ تَسَمّى بِاسمى یَرجو بَرَکَتى وَ یُمْنى، غَدَتْ عَلَیْهِ الْبَرَکَةُ وَ راحتَاِلى یَوْمِ القیامَةِ؛

هر کس به نام من نامگذارى کند و برکت و خجستگى مرا امید داشته باشد، برکت بهسوى او خواهد آمد و تا قیامت (باقى) خواهد بود. [کنزالعمّال، ح 45221]

12 پیامبر صلی الله علیه و آله: اِعْلَمْ اَنَّ الصِّدقَ مُبارَکٌ وَ الْکِذْبَ مَشْؤومٌ؛

بدان که راستگویى، پر برکت است و دروغگویى، شوم. [تحف العقول، ص 14]

13 پیامبر صلی الله علیه و آله: اِنَّ فِى الرِّفْقِ الزّیادَةَ وَ الْبَرَکَةَ وَ مَنْ یُحْرَمِ الرِّفْقُ یُحْرَمِ الْخَیْرَ؛

در مدارا، فزونى و برکت است، و هر کس از مدارا محروم باشد، از خیر، محروم شده است. [کافى، ج 2، ص 119، ح 7]

14 پیامبر صلی الله علیه و آله: عائِدُ الْمَریضِ یَخوضُ فِى الْبَرَکَةِ فَاِذا جَلَسَ انْغَمَسَ فیها؛

عیادت کننده بیمار، در برکت فرو مى رود و چون نزد بیمار بنشیند، در آن غوطه ورمى شود. [کنزالفوائد، ج 1، ص 178]

15 پیامبر صلی الله علیه و آله: اَلرّوحُ وَ الرّاحَةُ وَ الْفَلَجُ وَ الْفَلاحُ وَ النَّجاحُ وَ الْبَرَکَةُ وَ الْعَفْوُ وَ الْعافیَةُ وَالْمُعافاةُ وَ الْبُشْرى وَ النَّصْرَةُ وَ الرِّضا وَ الْقُرْبُ وَ الْقَرابَةُ وَ النَّصْر وَ الظَّـفَرُ وَالْتَّمْکینُ وَ السُّروُر وَ الْمَحَبَّةُ مِنَ اللّهِ تَبارَکَ وَ تَعالى عَلى مَنْ اَحَبَّ عَلىَّ بْنَ اَبىطالِبٍ علیه السلام وَ والاهُ وَ ائْتَمَّ بِهِ وَ اَقَرَّ بِفَضْلِهِ وَ تَوَلَّى الأَوصیاءَ مِنْ بَعْدِهِ وَ حَقٌ عَلَىَّ اَنْاُدْخِلَهُمْ فى شَفاعَتى وَ حَقٌ عَلى رَبّى اَنْ یَسْتَجیبَ لى فیهِم وَ هُمْ اَتْباعى وَ مَنْ تَبِعَنىفَاِنَّهُ مِنّى؛

آسایش و راحتى، کامیابى و رستگارى و پیروزى، برکت و گذشت و تندرستىو عافیت، بشارت و خرّمى و رضایتمندى، قرب و خویشاوندى، یارى و پیروزىو توانمندى، شادى و محبّت، از سوى خداى متعال، بر کسى باد که على بن ابى طالبرا دوست بدارد، ولایت او را بپذیرد، به او اقتدا کند، به برترى او اقرار نماید، و امامانِپس از او را به ولایت بپذیرد. بر من است که آنان را در شفاعتم وارد کنم. بر پروردگارمن است که خواسته مرا درباره آنان اجابت کند. آنان پیروان من هستند و هر که ازمن پیروى کند، از من است. [بحارالأنوار، ج 27، ص 92]

16 پیامبر صلی الله علیه و آله: اَلْبَرَکَةُ مَعَ اَکابِرِکُمْ؛

برکت، با بزرگان شماست. [جامع الأخبار، ص 242، ح 617]

17 پیامبر صلی الله علیه و آله: ما مِنْ مائِدَةٍ اَعْظَمُ بَرَکَةً مِنْ مائِدَةٍ جَلَسَ عَلَیْها یَتیمٌ؛

هیچ سفره اى با برکت تر از سفره اى نیست که یتیم بر سر آن بنشیند. [کنزالعمّال، ح 6040]

18 پیامبر صلی الله علیه و آله: لَمّا خَلَقَ اللّهُ الْمَعیشَةَ جَعَلَ الْبَرَکاتِ فِى الْحَرثِ وَ الْغَنَمِ؛

چون خداوند، وسایل زندگى مردم را آفرید، برکت ها را در کشاورزى و گوسفنددارىقرار داد. [کنزالعمّال، ح 9354]

19 پیامبر صلی الله علیه و آله: شَهْرُ رَمَضانَ شَهْرُ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ هُوَ شَهْرٌ یُضاعِفُ اللّهُ فیهِ الْحَسَناتِوَ یَمحو فیهِ السَّیِّئاتِ وَ هُوَ شَهْرُ الْبَرَکَةِ؛

ماه رمضان، ماه خداست و آن ماهى است که خداوند در آن حسنات را مى افزاید وگناهان را پاک مى کند و آن ماه برکت است. [بحارالأنوار، ج 96، ص 340، ح 5]

20 پیامبر صلی الله علیه و آله: اَلْبَیِّعانِ بِالخیارِ ما لَمْ یَتَفَرَّقا ـ او قال: حَتّى یَتَفَرَّقا ـ فَاِنْ صَدَقا وَ بَیَّنابورِکَ لَهُما فى بَیْعِهِما وَ اِنْ کَـتَما وَ کَذِبا مُحِقَت بَرَکَةُ بَیْعِهِما؛

خریدار و فروشنده، تا از یکدیگر جدا نشده اند، اختیار [فسخ معامله را ]دارند. اگرراست بگویند و [عیب را] آشکار بگویند، داد و ستد براى هر دو، برکت خواهد داشت، واگر [عیب را ]بپوشانند و دروغ بگویند برکت دادوستدشان خواهد رفت. [صحیح بخارى، ج 3، ص 10]

21 پیامبر صلی الله علیه و آله: ثَلاثٌ لَو یَعْلَمُ النّاسُ ما فیهِنَّ ما اُخِذْنَ اِلاّ بِسَهْمَةٍ حِرصا عَلى ما فیهِنَّمِنْ الْخَیْرِ وَ الْبَرَکَةِ: اَلتَّـأْذینُ بِالصَّلاةِ وَ التَّهجیُر بِالجَماعاتِ وَ الصَّلاةُ فى اَوَّلِالصُّفوفِ؛

سه چیز است که اگر مردم آثار آن را مى دانستند، به جهت حریص بودن به خیر وبرکتى که در آنها هست، به قرعه متوسل مى شدند: اذان نماز، شتاب به نماز جماعت ونماز در صف اول. [کنزالعمّال، ح 43235]

22 پیامبر صلی الله علیه و آله: مَنْ حَبَسَ عَنْ اَخیهِ الْمُسْلِمِ شَیْئا مِنْ حَقِّهِ حَرَّمَ اللّهُ عَلَیْهِ بَرَکَةَ الرِّزْقِ اِلاّاَنْ یَتوبَ؛

هر کس چیزى از حقّ برادر مسلمان خود را نگه دارد [و به او ندهد]، خداوند، برکتروزى را بر او حرام مى کند، مگر آن که توبه کند [و جبران نماید]. [من لایحضره الفقیه، ج 4، ص 15،ح 4968]

23 پیامبر صلی الله علیه و آله: اَلْجَماعَةُ بَرَکَةٌ وَ السَّحوُر بَرَکَةٌ وَ اِطْعامٌ مِنَ اللَّیْلِ بَرَکَةٌ. تَسَحَّرواتَزْدادوا قُوَّةً، تَسَحَّروا تُصیبُوا السُّنَّةَ، تَسَحَّروا وَ لَوْ بِجُرْعَةٍ مِنْ ماءٍ ؛

جماعت، غذاى سحر و غذا دادن در شب، برکت است. سحرى بخورید تا نیرویتانزیاد شود. سحرى بخورید تا به سنّت عمل کرده باشید؛ سحرى بخورید هر چند یکجرعه آب باشد. [تیسیر المطالب، ص 282]

24 پیامبر صلی الله علیه و آله: لا یَزالُ النّاسُ بِخَیْرٍ ما اَمَروا بِالْمَعْروفِ وَ نَهَوا عَنِ الْمُنْکَرِ وَ تَعاوَنواعَلَى البِرِّ وَ التَّقْوى فَاِذا لَمْ یَفْعَلوا ذلِکَ نُزِعَتْ مِنْهُمْ الْبَرَکاتُ وَ سُلِّطَ بَعْضُهُم عَلىبَعْضٍ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُمْ ناصِرٌ فِى الاَْرْضِ وَ لا فِى السَّماءِ؛

تا وقتى مردم امر به معروف و نهى از منکر مى کنند و یکدیگر را در نیکى و تقوا،یارى مى رسانند، در خیر و نیکى اند، آن گاه که چنین نکنند، برکت ها از آنانگرفته مى شود و بعضى بر بعض دیگر مسلّط مى گردند و در زمین و در آسمان،هیچ یاورى نخواهند داشت. [تهذیب الأحکام، ج 6، ص 181، ح 373]

25 امام على علیه السلام: اِنَّ لِلّدارِ شَرَفا وَ شَرَفُهَا السّاحَةُ الْواسِعَةُ وَ الْخُلَطاءُ الصّالِحونَ وَ اِنَّلَها بَرَکَةً وَ بَرَکَتُها جَودَةُ مَوْضِعِها وَسَعَةُ ساحَتِها وَ حُسْنُ جِوارِ جیرانِها؛

خانه را شرافتى است. شرافت خانه به وسعت حیاط (قسمت جلوى خانه) وهم نشینان خوب است. و خانه را برکتى است، برکت خانه جایگاه خوب آن، وسعتمحوطه آن و همسایگان خوب آن است. [مکارم الاخلاق، ص 125]

26 پیامبر صلی الله علیه و آله: صَلاةُ اللّیلِ مَرضاةٌ لِلرَّبِّ وَ حُبُّ المَلائِکَةِ وَ سُنَّةُ الاَْنْبیاءِ وَ نورُالْمَعْرفَةِ وَ اَصْلُ الاْیمانِ وَ راحَةُ الاَْبْدانِ وَ کَراهیَةٌ لِلشَّیْطانِ وَ سِلاحٌ عَلَى الاَْعْداءِ وَاِجابَةٌ لِلدُّعاءِ وَ قَبولُ الاَْعْمالِ وَ بَرَکَةٌ فِى الرِّزْقِ؛

نماز شب، موجب رضایت پروردگار، دوستى فرشتگان، سنت پیامبران، نور معرفت،ریشه ایمان، آسایش بدن ها، مایه ناراحتى شیطان، سلاحى بر ضدّ دشمنان، مایه اجابتدعا، قبولى اعمال و برکت در روزى است. [ارشاد القلوب، ج 1، ص 191]

27 امام على علیه السلام: شیعَتُنَا الْمُتَباذِلونَ فى وِلایَتِنا، اَلْمُتَحابّونَ فى مَوَدَّتِنا اَلْمُتَزاوِرونَ فىاِحیاءِ اَمْرِنا اَلَّذینَ اِنْ غَضِبوا لَمْ یَظْلِموا وَ اِنْ رَضوا لَمْ یُسْرِفوا، بَرَکَةٌ عَلى مَنْجاوَروا سِلْمٌ لِمَنْ خالَطوا؛

شیعیان ما کسانى اند که در راه ولایت ما بذل و بخشش مى کنند، در راه دوستى ما بهیکدیگر محبت مى نمایند، در راه زنده نگه داشتن امر و مکتب ما به دیدار هم مى روند.چون خشمیگین شوند، ظلم نمى کنند و چون راضى شوند، زیاده روى نمى کنند، براىهمسایگانشان مایه برکت اند و نسبت به هم نشینان خود در صلح و آرامش اند. [کافى، ج 2، ص 236، ح 24]

28 امام على علیه السلام: اَلْبَرَکَةُ فى مالِ مَنْ آتَى الزَّکاةَ وَ واسَى الْمُؤمِنینَ وَ وَصَلَ الاَْقْرَبینَ؛

برکت در مال کسى است که زکات بپردازد، به مؤمنان مدد و یارى رساند و بهخویشاوندان کمک نماید. [تحف العقول، ص 172]

29 امام على علیه السلام: عِنْدَ فَسادِ النِّیَّةِ تَرْتَفِعُ الْبَرَکَةُ؛

هرگاه نیّت ها فاسد باشد، برکت از میان مى رود. [غررالحکم، ح 6228]

30 امام على علیه السلام: اِذا ظَهَرَتِ الجِنایاتُ ارْتَفَعَتِ الْبَرَکاتُ؛

هرگاه گناهان آشکار شوند، برکت ها از میان مى رود. [غررالحکم، ح 4030]

31 امام حسن علیه السلام: لَوْ اَنَّ النّاسَ سَمِعوا قَوْلَ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ رَسولِهِ لاََعْطَتْهُمُ السَّماءُقَطْرَها وَ الاَْرْضُ بَرَکَـتَها وَ لَمَا اخْتَلَفَ فى هذِهِ الاُْمَّةِ سَیْفانِ وَ لاََکَلوها خَضْراءَخَضِرَةً اِلى یَوْمِ القیامَةِ؛

اگر مردم سخن خدا و پیامبرش را مى شنیدند، آسمان بارانش را و زمین برکتش را بهآنان مى بخشید و هرگز در این امّت، اختلاف و زدوخورد پیش نمى آمد و همه از نعمتسر سبز دنیا تا روز قیامت، برخوردار مى شدند. [امالى طوسى، ص 566، ح 1174]

32 امام حسین علیه السلام: ـ فى بَیانِ ما یَحْدُثُ فى زَمَنِ ظُهورِ الاِْمامِ الْحُجَّةِ علیه السلام ـ: وَ لَتَنْزِلَنَّالْبَرَکَةُ مِنَ السَّماءِ اِلَى الاَْرْضِ حَتّى اِنَّ الشَّجَرَةَ لَتَقْصِفُ مِمّا یَزیدُ اللّهُ فیها مِنَ الثَّمَرَةِوَ لَتُؤْکَلُ ثَمَرةُ الشِّتاءِ فِى الصَّیْفِ وَ ثَمَرَةُ الصَّیْفِ فِى الشِّتاءِ وَ ذلِکَ قَوْلُهُ تعالى: «وَلَوْ اَنَّ اَهْلَ الْقُرى آمَنوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِم بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الاَْرْضِ وَلکِنکَذَّبُوا»؛

در بیان آنچه هنگام ظهور امام زمان علیه السلام رخ مى دهد: برکت از آسمان به سوى زمینفرو مى ریزد، تا آن جا که درخت از میوه فراوانى که خداوند در آن مى افزاید، مى شکند.(مردم) میوه زمستان را در تابستان و میوه تابستان را در زمستان مى خورند و اینمعناى سخن خداوند است که: (و اگر مردمِ آبادى ها ایمان مى آوردند و تقوا پیشهمى کردند، برکت هایى از آسمان و زمین به روى آنان مى گشودیم، لیکن تکذیب کردند). [مختصر بصائر الدرجات، ص 51]

33 پیامبر صلی الله علیه و آله: اَ لْمُفْتونَ سادَةُ الْعُلَماءِ وَ الْفُقَهاءُ قادَةٌ اُخِذَ عَلَیْهِمْ اَداءُ مَواثیقِ الْعِلْمِ وَالْجُلوسُ اِلَیْهِمْ بَرَکَةٌ وَ النَّظَرُ اِلَیْهِم نورٌ؛

فتوا دهندگان بزرگانِ دانشمندان اند و فقیهان پیشوایانى که از آنان بر اداى پیمانعلم تعهد گرفته شده است، نشستن نزد آنان برکت است و نگاه به آنان روشنى است. [تاریخ بغداد، ج 4، ص 159]

34 امام صادق علیه السلام: اِنَّ النّاسَ یَستَغْنونَ اِذا عُدِلَ بَیْنَهُمْ وَ تُنْزِلُ السَّماءُ رِزْقَها وَ تُخْرِجُالاَْرْضُ بَرَکَتَها بِاِذْنِ اللّهِ تَعالى ؛

اگر در میان مردم عدالت برقرار شود، همه بى نیاز مى شوند و به اذن خداوند متعالآسمان روزى خود را فرو مى فرستد و زمین برکت خویش را بیرون مى ریزد. [کافى، ج 3، ص 568، ح 6]

35 امام صادق علیه السلام: اَ لْبَرَکَةُ مِنْ قَبْرِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلىٍّ علیه السلام عَشَرَةُ اَمْیالٍ؛

تا ده میل اطراف قبر حسین بن على علیه السلام برکت است. [بحارالأنوار، ج 101، ص116، ح 41]

36 امام على علیه السلام: ایّاکُمْ وَ الْحَلْفَ فَاِنَّهُ یُنْفِقُ السِّلْعَةَ وَ یَمْحَقُ الْبَرَکَةَ؛

از قسم خوردن بپرهیزید، چرا که کالا را تلف مى کند و برکت را از بین مى برد. [کافى، ج 5، ص 162، ح 4]

37 امام صادق علیه السلام: اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ قَسَمْتَ لى مِنْ قِسْمٍ اَوْ رَزَقْتَنىمِنْ رِزْقٍ فَاجْعَلْهُ حَلالاً طَیِّبا واسِعا مُبارَکا قَریبَ الْمَطْلَبِ سَهْلَ الْمَاْخَذِ فى یُسْرٍ مِنْکَوَ عافَیةٍ وَ سَلامَةٍ وَ سعادَةٍ اِنَّک عَلى کُلِّ شَىْ ءٍ قَدیرٌ؛

خدایا! بر محمّد و خاندان او، درود فرست و آنچه را برایم قسمت کرده و یاروزى نموده اى، حلال، پاک، فراوان، با برکت، دست یافتنى و آسان به دست آمدنى قراربده، با راحتى، عافیت، تندرستى و خوش بختى از سوى خود مقرر کن! به درستىکه تو بر هر چیز توانایى. [بحارالأنوار، ج 89، ص 377، ح 66]

38 پیامبر صلی الله علیه و آله: اِعْلَموا اَنَّ اللّهَ تعالى قَدْ فَرَضَ عَلَیْکُمْ الْجُمُعَةَ فَمَنْ تَرَکَها فى حَیاتى وَبَعْدَ مَماتى وَ لَهُمْ اِمامٌ عادِلٌ اِسْتِخْفافا بِها وَ جُحودا لَها فَلا جَمَعَ اللّهُ شَمْلَهُ وَ لا بارَکَلَهُ فى اَمْرِهِ اَلا وَ لا صَلاةَ لَهُ اَلا وَ لا زَکاةَ لَهُ اَلا وَ لا حَجَّ لَهُ اَلا وَ لا صَوْمَ لَهُ اَلا وَ لابَرَکَةَ لَهُ حَتّى یَتوبَ؛

بدانید که خداوند متعال نماز جمعه را بر شما واجب ساخته است پس آنان که درزندگى و پس از مرگ من، از روى سبک شمردن و یا انکار، آن را ترک کنند، با وجود این کهپیشواى عادلى دارند، خداوند وحدتشان نبخشد و در کارشان برکت ندهد، آگاه باشید نهزکات، نه نماز، نه حج و نه روزه آنان پذیرفته است. بدانید که زندگى آنان برکتى نخواهدداشت، مگر توبه کنند. [عوالى اللالى، ج 2، ص 54، ح 146]

39 امام کاظم علیه السلام: مُشاوَرَةُ الْعاقِلِ النّاصِحِ یُمْنٌ وَ بَرَکَةٌ وَ رُشْدٌ وَ تَوفیقٌ مِنَ اللّه ؛

مشورت با عاقلِ خیرخواه، خجستگى، برکت، رشد و توفیقى از سوى خداست. [تحف العقول، ص 398]

40 امام هادى علیه السلام: اِنَّ الْحَرامَ لا یَنْمى وَ اِنْ نَمى لا یُبارَکُ لَهُ فیهِ وَ ما اَنـْفَقَهُ لَمْ یُؤجَرْعَلَیْهِ وَ ما خَلَّـفَهُ کانَ زادَهُ اِلَى النّارِ؛

به راستى که حرام، افزایش نمى یابد و اگر افزایش یابد، برکتى ندارد و اگر انفاق شود،پاداشى ندارد و اگر بماند، توشه اى به سوى آتش خواهد بود. [کافى، ج 5، ص 125، ح 7]


http://bayanbox.ir/view/7666600223333653754/chelhadith.ir000221112.jpg


36. چهل حدیث خواص خوراکی ها

کُلُوا مِنَ الطَّیِّباتِ وَ اعْمَلُوا صالِحا؛ [سوره مؤمنون، آیه 51]
از غذاهاى پاکیزه بخورید و عمل صالح انجام دهید.


1 امام على علیه السلام: کُلُوا التُّفّاحَ فَاِنَّهُ یَدْبَغُ المَعِدَةَ؛

سیب بخورید، چرا که معده را پاک مى کند. [کافى، ج 6، ص 357، ح 11]

2 پیامبر صلی الله علیه و آله: یا عَلىُّ عَلَیْکَ بِالْعَدَسِ فَإِنَّهُ مُبارَکٌ مُقَدَّسٌ وَ هُوَ یُرِقُّ الْقَلْبَ وَ یُکْثِرُالدَّمْعَةَ وَ إِنَّهُ بارَکَ عَلَیْهِ سَبْعونَ نَبیّا؛

اى على تو را به خوردن عدس سفارش مى کنم، زیرا مبارک و پاک است، و باعثدل نازکى و فراوانى اشک مى شود و هفتاد پیامبر براى آن برکت طلب کردند. [وسائل الشیعه، ج 17، ص 100، ح 93]

3 امام صادق علیه السلام: اَ لْکُمَّثرى یَدْبَغُ الْمَعِدَةَ وَ یُقَوّیها، هُوَ وَ السَّفَرجَلُ سَواءٌ، وَ هُوَ عَلَىالشِّبَعِ اَ نْـفَعُ مِنْهُ عَلَى الرِّیقِ وَ مَنْ اَصابَهُ طَخاءٌ فَـلْیَأکُـلْهُ ـ یَعنى عَلَى الطَّعامِ ؛

گلابى، معده را پاک و تقویت مى کند و بِه هم مثل گلابى است. خوردنش روى غذاسودمندتر است تا ناشتا. هر کس احساس سنگینى مى کند، آن را روى غذا بخورد. [کافى، ج 6، ص 358، ح 2]

4 امام صادق علیه السلام: کُلُوا الرُّمّانَ بِشَحْمِهِ، فَاِنَّهُ یَدْبَغُ الْمَعِدَةَ وَ یَزیدُ فِى الذِّهْنِ؛

انار را با پیه اش بخورید، چرا که معده را پاک مى کند و مایه رشد ذهن مى شود. [کافى، ج 6، ص 354، ح 12]

5 امام على علیه السلام: أَکْلُ السَّفَرْجَلِ قُوَّةٌ لِلْقَلْبِ الضَّعیفِ وَهُوَ یُطَیِّبُ الْمِعْدَةَ وَ یُذَکِّى الْفُؤادَوَ یُشَجِّعُ الْجَبانَ وَ یُحَسِّنُ الْوَلَدَ؛

خوردن بِه، قلب ضعیف را قوى، معده را پاک، ترسو را شجاع و فرزند را زیبا مى کند. [تحف العقول، ص 101]

6 امام على علیه السلام: اَلْعَسَلُ شِفاءٌ مِنْ کُلِّ داءٍ وَلا داءَ فیهِ یُقِلُّ الْبَلْغَمَ وَیَجْلُو الْقَلْبَ؛

عسل شفاى هر دردى است و هیچ دردى در آن نیست، بلغم را کم مى کند وقلب را جلا مى دهد. [مکارم الاخلاق، ص 166]

7 امام صادق علیه السلام: اَکْلُ الباقِلّى یُمَخِّخُ السّاقَینِ وَ یَزیدُ فِى الدِّماغِ وَ یُوَلِّدُ الدَّمَ الطَّرىَّ؛

خوردن باقلا، مایه تقویت مغز استخوان هاى ساق پا مى شود، توان مغز را افزونمى سازد و خون تازه تولید مى کند. [کافى، ج 6، ص 344، ح 1]

8 پیامبر صلی الله علیه و آله: عَلَیْکُمْ بِالدُّبّاءِ فَاِنَّهُ یُذَکِّى الْعَقْلَ وَ یَزیدُ فِى الدِّماغِ؛

کدو بخورید، چرا که عقل را تیز و (کارآیى) مغز را زیاد مى کند. [بحارالأنوار، ج 63، ص 229، ح 18]

9 پیامبر صلی الله علیه و آله: لِلاِمامِ الحُسَیْنِ علیه السلام: یا بُنَىَّ کُلِ الکَرَفْسَ، فَاِنَّها بَقْلَةُ الاَنْبیاءِ مَغفولٌ عَنْهاوَ هُوَ طَعامُ الخَضِرِ وَ اِلْیاسَ وَ الْکَرَفْسُ یَفْتَحُ السُّدَدَ وَ یُذَکِّى الْقَلْبَ وَ یَرِثُ الْحِفْظَ وَیَطْرُدُ الْجُنونَ وَ الْجُذامَ وَ البَرَصَ وَ الْجُبْنَ؛

فرزندم: کرفس بخور، چرا که کرفس سبزى پیامبران است، از آن غفلت شده، خوراکخضر و الیاس علیهماالسلام است. کرفس گرفتگى رگ ها را باز مى کند، دل را طراوت مى بخشد،حافظه را زیاد مى کند و دیوانگى، جذام، پیسى و ترس را دور مى کند. [الفردوس، ج 5، ص 370، ح 8468]

10 پیامبر صلی الله علیه و آله: عَلَیْکُمْ بِالزَّبیبِ فَإِنَّهُ یَکْشِفُ الْمِرَّةَ وَیَذْهَبُ بِالْبَلْغَمِ وَیَشُدُّ الْعَصَبَوَیَذْهَبَ بِالإِْعْیاءِ وَیُحَسِّنُ الْخُلْقَ وَیُطَیِّبُ النَّفْسَ وَیَذْهَبُ بِالْغَمِّ؛

مویز بخورید، زیرا صفرا را برطرف مى کند، بلغم را از بین مى برد، اعصاب را قوى،خستگى را برطرف و اخلاق را خوب مى کند، به روح آرامش مى بخشد و غم را مى برد. [خصال، ص 344]

11 امام صادق علیه السلام: اَطْعِمُوا الْمَبطونَ خُبزَ الاَْرُزِّ، فَما دَخَلَ جَوْفَ الْمَبطونِ شَىْ ءٌ اَنْفَعُعَنْهُ، اَما اِنَّهُ یَدْبَغُ الْمَعِدَةَ وَ یَسُلُّ الدّاءَ سَلاًّ ؛

به کسى که دل درد (اسهال)، دارد نان برنجى بدهید، چرا که براى دل درد چیزىمفیدتر از آن نیست. بدانید که آن، معده را پاک و درد را کاملاً آرام مى کند. [کافى، ج 6، ص 305، ح 2]

12 امام على علیه السلام: نِعْمَ الاِْدامُ اَلْخَلُّ یَکْسِرُ الْمِرَّةَ وَ یَطْفِئُ الصَّفْراءَ وَ یُحْیِى الْقَلْبَ؛

سرکه، خوب خورشتى است، زرداب را مى شکند، صفرا را فرو مى نشاند و قلب رازنده مى کند. [کافى، ج 6، ص 329، ح 7]

13 امام صادق علیه السلام: اَلْبَصَلُ یَذْهَبُ بِالنَّصَبِ وَ یَشُدُّ الْعَصَبَ وَ یَزیدُ فِى الْخُطى وَ یَزیدُفِى الْماءِ وَ یَذْهَبُ بِالحُمَّى؛

پیاز، خستگى را مى برد، اعصاب را قوى مى کند، قدم ها را چاپک و نیروى جنسى رازیاد مى کند و تب را مى برد. [کافى، ج 6، ص 374، ح 2]

14 امام صادق علیه السلام: نِعْمَ الاِدامَ السَّمْنُ وَ اِنّى لاََکْرَهُهُ لِلشَّیْخِ؛

روغن حیوانى، خوب خورشتى است، ولى من آن را براى پیر، خوشایند نمى دانم. [الدعوات، ص 152، ح 408]

15 امام على علیه السلام: اَکْلُ الْجَوزِ فى شِدَّةِ الحَرِّ یُهَیِّجُ الحَرَّ فِى الْجَوفِ وَ یُهَیِّجُ القُروحَ عَلَىالْجَسَدِ وَ اَکْلُهُ فِى الشِّتاءِ یُسَخِّنُ الکُلْیَتَیْنِ وَ یَدْفَعُ الْبَرْدَ ؛

خوردن گردو در گرماى شدید، حرارت بدن و زخم هاى تن را تحریک مى کند، امّاخوردن آن در زمستان، کلیه ها را گرم مى کند و سرما را دفع مى کند. [کافى، ج 6، ص 340، ح 1]

16 امام على علیه السلام: کُلُوا التَّمْرَ فَإِنَّ فیهِ شِفاءً مِنَ الاَْدْواءِ؛

خرما بخورید، چراکه شفاى دردهاست. [مکارم الاخلاق، ص 168]

17 امام کاظم علیه السلام: عَلَیْکَ بِاللِّفْتِ فَکُلهُ ـ یَعْنى اَلسَّلجَمَ ـ فَاِنَّهُ لَیْسَ مِنْ اَحَدٍ اِلاّ وَ لَهُ عِرْقٌمِنَ الْجُذامِ، وَ اللِّفْتُ یُذیبُهُ؛

شلغم بخور، زیرا هیچ کس نیست که در او رگى از جذام نباشد، و شلغم این رگرا مى سوزاند. [کافى، ج 6، ص 372، ح 1]

18 امام على علیه السلام: اِدَّهِنوا بِالزَّیْتِ وَ ائتَدِموا بِهِ، فَاِنَّهُ دُهْنَةُ الاَْخْیارِ و اِدامُ الْمُصْطَـفَینَ،مُسِحَتْ بِالْقُدْسِ مَرَّتَینِ، بورِکَتْ مُقْبِلَةً وَ بورِکَتْ مُدْبِرَةً، لا یَضُرُّ مَعَها داءٌ؛

با روغن زیتون، بدن را چرب کنید و با آن خورش درست کنید، چرا که روغن زیتون،روغن نیکان و خورشِ برگزیدگان است، دوبار به آن تقدس داده شده و در آن، چه در آغازفصلش و چه در پایان آن، برکت نهاده شده است و با وجود آن، هیچ بیمارى اى زیاننمى رساند. [کافى، ج 6، ص 331، ح 4]

19 پیامبر صلی الله علیه و آله: مَنْ تَرَکَ اللَّحْمَ اَرْبَعینَ صَباحا ساءَ خُلُقُهُ. مَنْ اَکَلَ اللَّحْمَ اَرْبَعینَصَباحا، قَسا قَلْبُهُ؛

هر کس چهل روز گذشت نخورد، بد اخلاق مى شود. هر کس چهل روز گوشت بخورد،سنگ دل مى شود. [طب النبى، ص 5]

20 امام صادق علیه السلام: سُئِلَ اَبو عَبْدِاللّهِ علیه السلام عَنِ الکُرّاثِ، فَقالَ: کُلْهُ، فَاِنَّ فیهِ اَرْبَعَ خِصالٍ:یُطَیِّبُ النَّکْهَةَ وَ یَطْرُدُ الرِّیاحَ وَ یَقْطَعُ البَواسیرَ وَ هُوَ اَمانٌ مِنَ الْجُذامِ لِمَنْ اَدْمَنَ عَلَیْهِ؛

از امام صادق علیه السلام درباره تره پرسیدند، فرمودند: آن را بخورید، چرا که در آن، چهارویژگى است: دهان را خوشبو مى کند، بادها را از بدن مى برد، بواسیر را ریشه کن مى کند،و براى کسى که پیوسته بخورد، مایه ایمنى از جذام است. [کافى، ج 6، ص 365، ح 4]

21 امام رضا علیه السلام: کَثْرَةُ اَکْلِ الْبَیْضِ وَ اِدْمانُهُ یورِثُ الطُّحالَ وَ ریاحا فى رَأسِ الْمَعِدَةِ وَالاِْمْتِلاءُ مِنَ الْبَیْضِ الْمَسْلوقِ یورِثُ الرَّبوَ وَ الاِْبْتِهارَ؛

زیاد خوردن تخم مرغ و معتاد شدن به آن، بیمارى ورم طحال مى آورد و ایجادکننده بادهایى در سرِ معده است و زیاد خوردن تخم مرغ آب پز، نفَس تنگى و نفَسبریدگى مى آورد. [بحارالأنوار، ج 59، ص 321]

22 امام رضا علیه السلام: یَنْبَغى اَنْ تَحْذَرَ... اَنْ تَجْمَعَ فى جَوفِکَ الْبَیضَ وَ السَّمَکَ فى حالٍواحِدَةٍ، فَاِنَّها اِذَا اجْتَمَعا وَلَّدا القُولَنْجَ و ریاحَ الْبَواسیرِ، وَ وَجَعَ الاَْضْراسِ؛

بپرهیز از این که... تخم مرغ و ماهى را هم زمان بِخورى، چرا که هرگاه این دو بایکدیگر خورده شوند، قولنج، باد بواسیر و دندان درد مى آورند. [حیاة الامام الرضا، ج 1، ص 222]

23 پیامبر صلی الله علیه و آله: کُلِ الخَسَّ، فَاِنَّهُ یورِثُ النُّعاسَ وَ یَهْضِمُ الطَّعامَ؛

کاهو بخورید، چرا که خواب آور است و غذا را هضم مى کند. [مکارم الاخلاق، ص 183]

24 امام رضا علیه السلام: ـ لِبَعْضِ قَهارِمَتِهِ ـ: اِسْتَـکْثِروا لَنا مِنَ الباذَنـْجانِ، فَاِنَّهُ حارٌّ فى وَقْتِالْبَرْدِ، بارِدٌ فى وَقْتِ الْحَرِّ، مُعْتَدِلٌ فِى الاَْوقاتِ کُلِّها جَیِّدٌ فى کُلِّ حالٍ؛

به یکى از پیشکاران خود ـ: براى ما، بادمجان زیاد تهیه کنید، چرا که در هنگام سرما،گرم و در هنگام گرما، سرد است، در همه اوقات، معتدل و در هر حال، خوب است. [طب الائمة، ص 139]

25 امام صادق علیه السلام: اَلْجَزَرُ اَمانٌ مِنَ القُولَنْجِ وَ الْبَواسیرِ وَ یُعینُ عَلَى الجِماعِ؛

هویج، مایه ایمنى از قولنج و بواسیر است و آمیزش جنسى را تقویت مى کند. [کافى، ج 6، ص 372، ح 2]

26 پیامبر صلی الله علیه و آله: یا عَلىُّ اِفْتَتِحْ طَعامَکَ بِالْمِلْحِ، فَاِنَّ فیهِ شِفاءً مِنْ سَبْعینَ داءً مِنهَا:الجُنونُ وَ الْجُذامُ وَ الْبَرَصُ وَ وَجَعُ الْحَلْقِ وَ الاَْضراسِ وَ وَجَعُ الْبَطْنِ ؛

اى على! غذاى خود را با نمک آغاز کن، چرا که در نمک درمان هفتاد درد است؛دیوانگى، خوره، پیسى، گلودرد، دندان درد و دل درد، از جمله این دردهاست. [وسائل الشیعة، ج 24، ص 406، ح 12]

27 امام صادق علیه السلام: نِعْمَ اللُّقْمَةُ الْجُبْنُ، تُعْذِبُ الْـفَمَ وَ تُطَیِّبُ النَّـکْهَةَ وَ تَهْضِمُ ما قَبْلَهُ وَتُشَهِّى الطَّعامَ؛

چه خوب لقمه اى است پنیر، دهان را تر و تازه و خوشبو مى کند، غذاى قبلى را هضمو غذا را مطبوع مى سازد. [بحارالأنوار، ج 63، ص 105، ح 11]

28 امام صادق علیه السلام: عَنْ اَبى عَبْدِ اللّهِ علیه السلام قالَ: سَاَ لَهُ رَجُلٌ عَنِ الْجُبْنِ... فَقالَ لى: هُوَ ضارٌّبِالْغَداةِ نافِعٌ بِالْعَشىِّ...؛

مردى درباره پنیر از امام صادق علیه السلام پرسید. امام فرمودند: خوردن پنیر، صبحگاهانمضرّ است و شامگاهان مفید. [کافى، ج 6، ص 340، ح 3]

29 امام صادق علیه السلام: شَکا ذَریحٌ المُحارِبىُّ قَراقِرَ فى بَطْنِهِ اِلى اَبى عَبْدِاللّهِ علیه السلام فَقالَ:اَتوجِعُکَ؟ قالَ: نَعَمْ. قالَ: ما یَمْنَعُکَ مِنَ الحَبَّةِ السَّوداءِ وَ الْعَسَلِ لَها؛

ذریح محاربى، به امام صادق علیه السلام گفت که شکم او غُرغُر مى کند. امام پرسیدند: آیادرد هم دارد؟ گفت: آرى. امام فرمودند: چرا براى درمان آن از سیاه دانه و عسل استفادهنمى کنى؟ [طب الائمة، ص 100]

30 امام صادق علیه السلام: اَ لْحَوکُ بَقْلَةُ الأَْنْبیاءِ، اَما اِنَّ فیهِ ثَمانَ خِصالٍ: یُمْرِئُ وَ یَفْتَحُ السُّدَدَوَ یُطَیِّبُ الجُشاءَ وَ یُطَیِّبُ النَّـکْهَةَ وَ یُشَهِّى الطَّعامَ وَ یَسُلُّ الدّاءَ وَ هُوَ أمانٌ مِنَ الجُذامِ وَإذا اسْتَقَـرَّ فى جَوْفِ الإنسانِ قَمَعَ الدّاءَ کُلَّهُ؛

ریحان، سبزى انبیاست و در آن هشت خاصیت است: هضم کننده است، رگ ها ومجارى را باز مى کند، بازدم را خوشبو مى سازد، بدن را بوى خوش مى بخشد، اشتها آوراست، درد را از بدن بیرون مى برد، از جذام در امان مى دارد و چون وارد معده شود درد رابه کلّى از بین مى برد. [کافى، ج 6، ص 364، ح 4]

31 امام رضا علیه السلام: اَلْحِمَّصُ جَیِّدٌ لِوَجَعِ الظَّهْرِ؛

نخود براى کمر درد مفید است. [کافى، ج 6، ص 343، ح 4]

32 امام صادق علیه السلام: اَلْفُجُلُ اَصْلُهُ یَقْطَعُ الْبَلْغَمَ وَ لُـبُّهُ یَهْضِمُ وَ وَرَقُهُ یَحْدِرُ البَولَ حَدرا؛

تُرب، ساقه اش بلغم را از بین مى برد، خودش غذا را هضم مى کند و برگش به دفعکامل ادرار کمک مى کند. [کافى، ج 6، ص 371، ح 2]

33 امام صادق علیه السلام: لَوْ عَلِمَ اللّهُ فى شَىْ ءٍ شِفاءً اَکْثَرَ مِنَ الشَّعیرِ ما جَعَلَهُ غِذاءَالاَْنْبیاءِ علیهم السلام؛

اگر خداوند در چیزى بیشتر از جو شفادهندگى مى دید، آن را خوراک پیامبرانقرار نمى داد. [مکارم الاخلاق، ص 154]

34 امام صادق علیه السلام: عَنْ اَبى الْحَسَنِ الاصبهانى: کُنْتُ عِنْدَ اَبى عَبْدِاللّهِ علیه السلام فَقالَ لَهُ رَجُلٌ وَاَنـَا اَسْمَعُ: جُعِلْتُ فِداکَ! اِنّى اَجِدُ الضَّعْفَ فى بَدَنى. فَقال لَهُ: عَلَیْکَ بِاللَّبَنِ، فَاِنَّهُ یُنْبِتُاللَّحْمَ وَ یَشُدُّ الْعَظْمَ؛

ابوالحسن اصفهانى ـ: نزد امام صادق علیه السلام بودم. شنیدم، مردى به ایشان گفت: فدایتشوم! در بدنم احساس ضعف مى کنم. امام علیه السلامبه او فرموند: شیربخور، چرا که گوشتمى رویاند و استخوان را محکم مى کند. [کافى، ج 6، ص 336، ح 7]

35 امام صادق علیه السلام: شَکا نَبىٌّ مِنَ الاَْنبیاءِ اِلَى اللّهِ عَزَّوَجَلَّ اَلْغَمَّ فَاَمَرَهُ اللّهُ عَزَّوَجَلَّبِاَکْلِ الْعِنَبِ؛

پیامبرى از پیامبران به درگاه خداوند عزوجل از غم و اندوه شکایت نمود. خداوندعزوجل او را به خوردن انگور، امر فرمود. [کافى، ج 6، ص 351، ح 4]

36 پیامبر صلی الله علیه و آله: کُلُوا الثُّومَ وَ تَداوَوْا بِهِ، فَاِنَّ فیهِ شِفاءً مِنْ سَبْعینَ داءً؛

سیر بخورید و با آن درمان کنید، چرا که سیر هفتاد بیمارى را شفا مى دهد. [مکارم الاخلاق، ص 182]

37 پیامبر صلی الله علیه و آله: عَلَیْکُمْ بِاللُّبانِ فَاِنَّهُ یَمْسَحُ الحَرَّ عَنِ الْقَلْبِ کَما یَمْسَحُ الإْصْبَعُ الْعَرَقَعَنِ الْجَبینِ وَ یَشُدُّ الظَّهْرَ وَ یَزیدُ فِى الْعَقْلِ وَ یُذَکِّى الذِّهْنَ وَ یَجْلُو الْبَصَرَ وَیُذْهِبُ النِّسیانَ؛

کندر بخورید؛ زیرا همان طور که انگشت، عرق را از پیشانى پاک مى کند، کندر همسوزش قلب را مى برد و کمر را محکم و عقل را زیاد مى کند و ذهن را ذکاوت و چشم راجلا مى بخشد و فراموشى را از میان مى برد. [طب النبى صلی الله علیه و آله، ص 6]

38 امام صادق علیه السلام: الْغُبَیراءُ لَحْمُهُ یُنْبِتُ اللَّحْمَ وَعَظمُهُ یُنْبِتُ الْعَظْمَ وَ جِلْدُهُ یُنْبِتُ الْجِلْدَ وَمَعَ ذلِکَ فَإِنَّهُ یُسَخِّنُ الْکُلْیَتَینِ وَ یَدْبَغُ الْـمَعِدَةَ وَ هُوَ اَمانٌ مِنَ الْبَواسیرِ وَ التَّقْتیرِ وَیُقَوِّى السّاقَیْنِ وَ یَقْمَعُ عِرْقَ الْجُذامِ؛

گوشت سنجد، گوشت را، هسته اش استخوان را و پوستش پوست را تقویت، و کلیه هارا گرم و معده را پاک مى کند، از بواسیر و تسلسل ادرار جلوگیرى کرده، ساق پا را تقویت ورگ جذام را به کلى از بین مى برد. [کافى، ج 6، ص 361، ح 1]

39 پیامبر صلی الله علیه و آله: عَلَیْکُمْ بِالبِطّیخِ، فَاِنَّ فیهِ عَشْرَ خِصالٍ: هُوَ طَعامٌ وَ شَرابٌ وَ اُشْنانٌ وَرَیحانٌ وَ یَغْسِلُ الْمَثانَةَ وَ یَغْسِلُ الْبَطْنَ وَ یَکْثِرُ ماءَ الظَّهْرِ وَ یَزیدُ فِى الْجِماعِ وَ یَقْطَعُالبُرودَةَ وَ یُنَقِّى الْبَشَرَةَ ؛

خربزه بخورید، چرا که ده خاصیت دارد: غذاست، آب است، شستشو دهنده وخوش بو کننده است، مثانه را مى شوید، آب کمر را زیاد مى کند، بر نیروى هم بسترىمى افزاید، سردى مزاج را مى بَرَد و پوست را شاداب مى کند. [طب النبى صلی الله علیه و آله، ص 8]

40 پیامبر صلی الله علیه و آله: کُلُوا التّینَ الرَّطْبَ وَ الْیابِسَ فَاِنَّهُ یَزیدُ فِى الجِماعِ وَ یَقْطَعُ الْبَواسیرَ وَیَنْفَعُ مِنَ النِّقْرِسِ والاِْبرِدَةِ؛

انجیر تازه و خشک بخورید، چرا که قدرت هم بسترى را زیاد، بواسیر را ریشه کنمى کند و براى نِقرِس و سردى مزاج مفید است. [مکارم الاخلاق، ص 174]


http://bayanbox.ir/view/7666600223333653754/chelhadith.ir000221112.jpg


37. چهل حدیث زبانّ کلید خوبی ها و بدی ها

قولوا لِلنّاسِ حُسْنا؛ [سوره بقره، آیه 83]
با مردم به زبان خوش سخن بگویید.


1 امام على علیه السلام: أیُّهَا النّاسُ فِى الاِْنْسانِ عَشْرَ خِصالٍ یُظْهِرُها لِسانُهُ: شاهِدٌ یُخْبِرُ عَنِالضَّمیرِ وَ حاکِمٌ یَفْصِلُ بَیْنَ الْخِطابِ وَ ناطِقٌ یُرَدُّ بِهِ الْجَوابُ وَ شافِعٌ یُدْرَکُ بِهِالْحاجَةُ وَ واصِفٌ یُعْرَفُ بِهِ الاَْشْیاءُ وَ أَمیرٌ یَأْمُرُ بِالْحَسَنِ وَ واعِظٌ یَنْهى عَنِ الْقَبیحِوَ مُعِزٌّ تُسَکَّنُ بِهِ الاَْحْزانُ وَحاضِرٌ تُجْلى بِهِ الضَّغائِنُ وَ مونِقٌ تَلْتَذُّ بِهِ الاَْسْماعُ؛

اى مردم! انسان ده خصلت دارد که زبان او آنها را آشکار مى سازد: زبان، گواهى استکه از درون خبر مى دهد. داورى است، که به دعواها خاتمه مى دهد. گویایى است کهبه وسیله آن به پرسش ها پاسخ داده مى شود. واسطه اى است که با آن حاجت برآوردهمى شود. وصف کننده اى است که با آن اشیاء شناخته مى شود. فرماندهى است که بهنیکى فرمان مى دهد.پند دهنده اى است که از زشتى باز مى دارد. تسلیت دهنده اى است که غم ها با آنآرامش مى یابد. حاضرى است که با آن کینه ها برطرف مى شود و دلربایى است کهگوش ها با آن از لذّت برخوردار مى شوند. [کافى، ج 8، ص 20، ح 4]

2 امام سجاد علیه السلام: اِنَّ لِسانَ ابْنِ آدَمَ یُشْرِفُ کُلَّ یَوْمٍ عَلى جَوارِحِهِ فَیَقولُ: کَیْفَأَصْبَحْتُمْ؟ فَیَقولونَ: بِخَیْرٍ اِنْ تَرَکْتَنا! وَیَقولونَ: اَللّهَ اَللّهَ فینا! وَ یُناشِدونَهُ وَ یَقولونَ: إِنَّمانُثابُ بِکَ وَ نُعاقَبُ بِکَ؛

زبان آدمیزاد، هر روز به اعضاى او نزدیک مى شود و مى گوید: چگونه اید؟ آنهامى گویند: اگر تو ما را به خودمان واگذارى، خوب هستیم! و مى گویند: از خدا بترس وکارى به ما نداشته باش. و او را سوگند مى دهند و مى گویند: ما فقط به واسطه تو پاداشمى یابیم و به واسطه تو، مجازات مى شویم. [خصال، ص 6، ح 15]

3 پیامبر صلی الله علیه و آله: مَنْ عامَلَ النّاسَ فَلَمْ یَظْلِمْهُمْ وَحَدَّثَهُم فَلَمْ یَکْذِبْهُم وَ وَعَدَهُم فَلَمْ یَخْلِفْهُمفَهُوَ مِمَّنْ کَمُلَتْ مُرُوءتُهُ وَ ظَهَرَتْ عَدالَـتُهُ وَ وَجَبَتْ اُخُوَّتُهُ وَحَرُمَتْ غیبَتُهُ؛

هر کس در معاشرت با مردم به آنان ظلم نکند، دروغ نگوید و خلف وعده ننماید،جوانمردیش کامل، عدالتش آشکار، برادرى با او واجب و غیبتش حرام است. [خصال، ص 208، ح 28]

4 امام باقر علیه السلام: فى قَوْلِهِ «قُولُوا لِلنّاسِ حُسْنا» قال: قُولوا لِلنّاسِ أحْسَنَ مَا تُحبّونَ أنْیُقالَ لَکُمْ، فَاِنَّ اللّهَ عزَّوَجلَّ یُبْغِضُ اللَّعّانَ السَّبّابَ الطَّعّانَ عَلىَ الْمُؤمِنین، اَلفاحِشَالْمُتَفَّحِشَ السّائَلَ الْمُلْحِفَ، وَ یُحِبُّ الحَیّى الْحَلیمَ اَ لْعفیفَ الْمُتعَفِّـفَ؛

درباره این گفته خداوند که «با مردم به زبان خوش سخن بگویید» فرمود: بهترینسخنى که دوست دارید مردم به شما بگویند، به آنها بگویید، چرا که خداوند،لعنت کننده، دشنام دهند، زخم زبان زن بر مؤمنان، زشت گفتار، بدزبان و گداى سمج رادشمن مى دارد و با حیا و بردبار و عفیفِ پارسا را دوست دارد. [امالى صدوق، ص 326]

5 پیامبر صلی الله علیه و آله: وَالّذى نَفْسى بِیَدِهِ لاتَدْخُلُوا الْجَنَّةَ حَتّى تُؤمِنوا وَ لا تُؤْمِنوا حَتّى تَحابّواأولا أدُلُّـکُم عَلى شَئىٍ اِذا فَعَلْتُموهُ تَحابَبْتُمْ؟ اَفْشُوا السَّلامَ بَیْنَـکُمْ؛

به خدایى که جانم در اختیار اوست، وارد بهشت نمى شوید مگر مؤمن شویدو مؤمن نمى شوید، مگر این که یکدیگر را دوست بدارید. آیا مى خواهید شما را به چیزىراهنمایى کنم که با انجام آن، یکدیگر را دوست بدارید؟ سلام کردن بین یکدیگر را رواجدهید. [مشکاة الانوار، ص 157]

6 پیامبر صلی الله علیه و آله: اِنّى لَمْ اُبْعَثْ لَعّانا وَ اِنّما بُعِثْتُ رَحْمَةً؛

من پیامبر نشده ام که لعن و نفرین کنم، بلکه مبعوث شده ام تا مایه رحمت باشم. [کنزالعمال، ح 8176]

7 پیامبر صلی الله علیه و آله: اَلذَّنْبُ شومٌ عَلى غَیْرِ فاعِلِهِ اِنْ عَیَّرَهُ ابْتُلِىَ بِهِ وَ اِنْ اَغْتابَهُ أَثِمَ وَ اِنْرَضىَ بِهِ شارَکَهُ؛

گناه براى غیر گناهکار نیز شوم است، اگر گنهکار را سرزنش کند به آن مبتلا مى شود،اگر از او غیبت کند گنهکار شود و اگر به گناه او راضى باشد، شریک وى است. [نهج الفصاحه، ح 1623]

8 امام حسن عسکرى علیه السلام: فى تفسیر قوله تعالى «وَ قُولُوا لِلنّاسِ حُسْنا» قالَ: قُولُوالِلنّاسِ کُلِّهُمْ حُسْنا مُؤمِنِهُمْ وَ مُخالِفِهُمْ، أمّا المؤمِنونَ فَیَبْسُطُ لَهُمْ وَجْهَهُ وَ أمّاالْمُخالِفونَ فَیُکَلِّمُهُمْ بِالْمُداراةِ لاِجْتِذابِهِمْ اِلىَ الاْیمانِ. فَاِنِ استَتَرَ مِنْ ذلِکَ بِکفِّشُرورِهمْ عَنْ نَفْسِهِ وَ عَنْ اِخْوانِهِ المُؤمِنینَ؛

در تفسیر آیه «با مردم به زبان خوش سخن بگویید» فرمود: یعنى با همهمردم، چه مؤمن و چه مخالف، به زبان خوش سخن بگویید. مؤمن، به هم مذهبان، روىخوش نشان مى دهد و با مخالفان، با مدارا سخن مى گوید تا به ایمان، جذبشوند و حتّى اگر نشدند، با این رفتار، از بدى هاى آنان در حقّ خود و برادرانمؤمنش، پیشگیرى کرده است. [مستدرک الوسائل، ج 12، ص 261]

9 پیامبر صلی الله علیه و آله: اَنا زَعیمٌ بِبَیْتٍ فى رَبَضِ الْجَنَّةِ وَ بَیْتٍ فى وَسَطِ الجَنَّةِ وَ بَیْتٍ فَى اَعْلَىالْجَنَّةِ، لِمَنْ تَرَکَ الْمِراءَ وَ اِنْ کانَ مُحِقّـا وَ لِمَنْ تَرَکَ الْکِذْبَ وَ اِنْ کانَ هازِلاً وَ لِمَنْحَسَّنَ خُلْقَهُ؛

من براى کسى که بگومگو را رها کند، هر چند حق با او باشد و براى کسى که دروغگفتن را اگر چه به شوخى باشد، ترک گوید و براى کسى که اخلاقش را نیکو گرداند، خانه اىدر حومه بهشت و خانه اى در مرکز بهشت و خانه اى در بالاى بهشت ضمانت مى کنم. [خصال، ص 144، ح 170]

10 امام سجاد علیه السلام: حَقُّ اللِّسانِ اِکْرامُهُ عَنِ الْخَنى وَتَعْویدُهُ الْخَیْرَ وَ تَرْکُ الْفُضولِ الَّتىلافائِدَةَ لَها وَ الْبِرُّ بِالنّاسِ وَ حُسْنُ الْقَوْلِ فیهِمْ؛

حق زبان، احترام گذاشتن به آن با ترک زشت گویى، عادت دادنش به خوبى، ترکگفتار بى فایده و نیکى به مردم و خوشگویى درباره آنان است. [بحارالأنوار، ج 71، ص 286، ح 41]

11 امام على علیه السلام: فَهَلُمَّ اَیُّهَا النّاسُ اِلَى التَّعاوُنِ عَلى طاعَةِ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ الْقیامِ بِعَدْلِهِ وَالْوَفاءِ بِعَهْدِهِ وَ الاِْنْصافِ لَهُ فى جَمیعِ حَقِّهِ فَاِنَّهُ لَیْسَ الْعِبادُ اِلى شَىْ ءٍ اَحْوَجَ مِنْهُمْ اِلَىالتَّناصُحِ فى ذلِکَ وَ حُسْنِ التَّعاوُنِ عَلَیْهِ ؛

اى مردم! بیاید یکدیگر را بر اطاعت خدا یارى کنید و عدالتش را بپادارید و به عهدش(در عبودیت او و ترک طاعت شیطان) وفا کنید و در تمامى حقوق الهى منصفانه رفتارکنید، زیرا که بندگان خدا به چیزى نیازمندتر از این نیستند که در این امور یکدیگر رانصیحت و خوب یارى کنند. [کافى، ج 8، ص 354، ح 550]

12 امام حسن عسکرى علیه السلام: مَنْ وَعَظَ اَخاهُ سِرّا فَقَدْ زانَهُ وَ مَنْ وَعَـظَـهُ عَلانیَةً فَقَدْ شانَهُ؛

هر کس برادر (دینى اش) را پنهانى نصیحت کند، او را آراسته و اگر آشکارا نصیحتشنماید، ارزش او را کاسته است. [تحف العقول، ص 489]

13 پیامبر صلی الله علیه و آله: اَلا اُخْبِرُکُمْ بِاَفْضَلَ مِنْ دَرَجَةِ الصّیامِ وَ الصَّلاةِ وَ الصَّدَقَةِ؟ صَلاحُ ذاتِالْبَیْنِ، فَاِنَّ فَسادَ ذاتِ الْبَیْنِ هِىَ الْحالِقَةُ؛

آیا به چیزى با فضیلت تر از نماز و روزه و صدقه (زکات) آگاهتان نکنم؟ و آن اصلاحمیان مردم است، زیرا تیره شدن رابطه بین مردم ریشه کن کننده دین است. [نهج الفصاحه، ح 458]

14 پیامبر صلی الله علیه و آله: أَیُّما مُسْلِمَیْنِ تَهاجَرا فَمَکَثا ثَلاثا لایَصْطَلِحانِ اِلاّ کانا خارِجَیْنِ مِنَ الاِْسْلامِ،وَ لَمْ یَکُنْ بَیْنَهُما وَلایَةٌ فَاَیُّهُما سَبَقَ اِلى کَلامِ اَخیهِ کانَ السّابِقَ اِلَى الْجَنَّةِ یَوْمَ الْحِسابِ؛

دو مسلمانى که سه روز با هم قهر کنند و آشتى ننمایند، هر دو از اسلام بیرونمى روند و میان آنان هیچ پیوند دینى نیست و هر کدام از آنها پیش از دیگرى با برادرشحرف بزند، در روز قیامت زودتر به بهشت مى رود. [کافى، ج 2، ص 345، ح 5]

15 امام باقر علیه السلام: اِنَّ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ یُحِبُّ الْمُداعِبَ فِى الْجَماعَةِ بِلارَفَثٍ؛

خداوند عزوجل، کسى را که در میان جمع شوخى کند، دوست دارد به شرط آن کهناسزا نگوید. [کافى، ج 2، ص 663، ح 4]

16 امام على علیه السلام: کَثْرَةُ الْمِزاحِ تُذْهِبُ الْبَهاءَ وَ توجِبُ الشَّحْناءَ؛

شوخى زیاد، ارج و احترام را مى برد و موجب دشمنى مى شود. [غرر الحکم، ح 7126]

17 امام على علیه السلام: فى وَصْفِ الّذینَ اَحَبَّهُمُ اللّهُ تَعالى: ... فَلَوْ رَأیْتَهُمْ فى نَهارِهِمْ اِذا لَرَأَیْتَقَوما یَمْشُونَ عَلَى الأرْضِ هَوْنا وَ یَقُولُونَ لِلنّاسِ حُسْنا «فَاِذا خاطَبَهُمْ الجاهِلُونَقالُوا سَلاما» «وَ إذا مَرّوُا بِاللّغْوِ مَرّو اکِراما» قَدْ قَیَّدوُا أَقْدامَهُمْ ألتُهَماتِ وَ اَبْکَمُواألْسِنَتَهُمْ أنْ یَتَـکلّمُوا فى أعراضِ الناسِ؛

در توصیف کسانى که خداوند متعال دوستشان دارد: ... اگر در روز آنها را ببینى،خواهى دید که در زمین آرام گام برمى دارند و با مردم به نیکى سخن مى گویند «و هرگاهنادان ها آنان را صدا مى کنند، مى گویند سلام» «و هرگاه به لغو برخورد مى کنند،بزرگوارانه از آن مى گذرند». قدم هایشان از رفتن به جاهاى تهمت خیز بسته اند وزبانشان را از این که درباره ناموس مردم سخن بگویند خاموش کرده اند. [صفات الشیعه، ص 41 ـ 42]

18 امام سجاد علیه السلام: و اَمّا حَقُّ ذِى المَعْروفِ عَلَیْکَ فَان تَشْـکُرَهُ وَ تَذْکُرَ مَعْروفَهُوَ تَـکْسِبَهُ الْمَقالَةَ الْحَسَنَةَ وَ تُخْلِصُ لَهُ الدُّعاءَ فیما بَیْنَکَ وَ بَیْنَ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ، فَاِذا فَعَلْتَذلِکَ کُنْتَ قَدْ شَکَرْتَهُ سِرّا وَ عَلانیَةً ثُمَّ اِنْ قَدَرْتَ عَلى مُکافاتِهِ یَوْما کافَیْتَهُ؛

حق کسى که به تو نیکى کرده، این است که از او تشکر کنى و نیکى اش را بهزبان آورى و از او به خوبى یاد کنى و میان خود و خداى عزّوجلّ برایش خالصانه دعاکنى، هرگاه چنین کردى بى گمان در پنهان و آشکار از او تشکر کرده اى . سپس اگر روزىتوانستى نیکى او را جبران کنى، جبران کن . [خصال، ص 568]

19 پیامبر صلی الله علیه و آله: لا یَزالُ النّاسُ بِخَیْرٍ ما اَمـَروا بِالْمَعروفِ وَ نَهَوا عَنِ الْمُنْـکَرِ وَ تَعاوَنواعَلَى البِرِّ وَ التَّقْوى فَاِذا لَمْ یَفْعَلوا ذلِکَ نُزِعَتْ مِنْهُمُ الْبَرَکاتُ وَ سُلِّطَ بَعْضُهُم عَلى بَعْضٍوَ لَمْ یَکُنْ لَهُمْ ناصِرٌ فِى الأْرضِ وَ لا فِى السَّماءِ؛

تا زمانى که مردم، امر به معروف و نهى از منکر نمایند و در کارهاى نیک و تقوابه یارى یکدیگر بشتابند، در خیر و سعادت خواهند بود، اما اگر چنین نکنند، برکت ها ازآنان گرفته شود و گروهى بر گروه دیگر سلطه پیدا کنند. نه در زمین یاورى دارند و نه درآسمان. [تهذیب الاحکام، ج 6، ص 181، ح 22]

20 پیامبر صلی الله علیه و آله: یُعَذِّبُ اللّهُ اللِّسانَ بِعَذابٍ لا یُعَذِّبُ بِهِ شَیْئا مِنَ الْجَوارِ حِ، فَیَقولُ: اَى رَبِّ،عَذَّبْتَنى بِعَذابٍ لَمْ تُعَذِّبْ بِهِ شَیْئا؟! فَیُقالُ لَهُ: خَرَجَتْ مِنْکَ کَلِمَةٌ فَبَلَغَتْ مَشارِقَ الاَْرضِوَ مَغارِبَها، فَسُفِکَ بِها الدَّمُ الْحَرامُ وَ انْتُهِبَ بِها الْمالُ الْحَرامُ وَ انْتُهِکَ بِها الفَرْجُالْحَرامُ؛

خداوند! زبان را عذابى دهد که هیچ یک از اعضاى دیگر را چنان عذابى ندهد. زبانگوید: اى پروردگار! مرا عذابى دادى که هیچ چیز را چنان عذاب ندادى! در پاسخش گفتهشود: سخنى از تو بیرون آمد و به شرق و غرب زمین رسید و به واسطه آن خونى بناحقّریخته شد و مالى به غارت رفت و ناموسى هتک شد. [کافى، ج 2 ص 115، ح 16]

21 امام سجاد علیه السلام: وَ الذُّنُوبُ الّتى تُنْزِلُ النِّقَمَ عِصْیانُ الْعارِفِ بِالْبَغىِ وَ التَطاوُلُ عَلَىالنّاسِ وَ الاِستِهْزاءُ بِهِمْ وَ السُّخْریَّةُ مِنْهُمْ ؛

گناهانى که باعث نزول عذاب مى شوند، عبارت اند از: ستم کردن شخص از روىآگاهى، تجاوز به حقوق مردم، و دست انداختن و مسخره کردن آنان. [معانى الاخبار، ص 270]

22 امام على علیه السلام: مَنِ اسْتَبَدَّ بِرَأیِهِ هَلَکَ وَ مَنْ شاوَرَ الرِّجالَ شارَکَها فى عُقولِها ؛

هر کس خودرأى باشد، هلاک مى شود و هر کس با افراد صاحب نظر مشورت کند، درعقل آنان شریک مى شود. [نهج البلاغه، قصار 161]

23 امام على علیه السلام: مَنْ نازَعَ وَ خاصَمَ قَطَعَ بَیْنَهُمُ الْفَشَلُ وَ ذاقُوا وَبالَ اَمْرِهِمْ وَ ساءَتْعِنْدَهُ الْحَسَنَةُ وَ حَسُنَتْ عِنْدَهُ السَّیِّـئَةُ وَ مَنْ ساءَتْ عَلَیْهِ الْحَسَنَةُ اَعْوَرَتْ عَلَیْهِ طُرُقُهُ وَاعْتَرَضَ عَلَیْهِ اَمْرُهُ وَضاقَ عَلَیْهِ مَخْرَجُهُ وَ حَرِىٌّ اَنْ یَرْجَعَ مِنْ دینِهِ وَ یَتَّبِـعَ غَیْرَسَبیلِ الْمُؤْمِنینَ؛

کسانى که به کشمکش و دشمنى با یکدیگر بپردازند، دچار سستى مى شوند وسرانجام بدِ کارشان را مى چشند و در نزدشان خوبى، بدى و بدى، خوبى جلوه مى کند،در نتیجه راهشان را درست نمى بینند، کارشان دشوار و گریز گاهشان تنگ مى شود،چنین کسان در معرض خروج از دین و پیروى از راه غیر مؤمنان هستند. [خصال، ص 233]

24 پیامبر صلی الله علیه و آله: مَنْ دَعا اِلى هُدىً کانَ لَهُ مِنَ الاَْجْرِ مِثْلُ اُجورِ مَنْ تَبِعَهُ لا یَنْقُصُ ذلِکَمِنْ اُجورِهِم شَیئا و مَن دَعا اِلى ضَلالَةٍ کان عَلَیْهِ مِنَ الاِثْمِ مِثلُ آثامِ مَن تَبِعَهُ لایَنقُصُ مِنْ آثامِهِم شَیْئا؛

هر کسى، به هدایتى راهنمایى کند، پاداشى را که براى پیروان هدایت وجود دارد،براى او نیز خواهد بود؛ بى آن که از پاداش پیروان کاسته شود، و هر کس به گمراهى اىراهنمایى کند گناهى که براى پیروان آن وجود دارد، براى او نیز خواهد بود؛ بى آن که ازگناه آنها کاسته شود. [منیة المرید، ص 102]

25 امام صادق علیه السلام: کونوا دُعاةً لِلنّاسِ بِغَیْرِ اَ لْسِنَتِکُمْ، لِیَرَوا مِنْکُمْ الْوَرَعَ وَ الاِْجْتِهادَ وَالصَّلاةَ وَ الْخَیْرَ، فَاِنَّ ذلِکَ داعیَةٌ؛

مردم را به غیر از زبان خود، دعوت کنید، تا پرهیزکارى و کوشش در عبادت و نماز وخوبى را از شما ببینند، زیرا اینها خود دعوت کننده است. [کافى، ج 2، ص 78، ح 14]

26 امام على علیه السلام: بِئْسَ الْقَرینُ الغَضَبُ: یُبدِى الْمَعائِبَ وَ یُدْنِى الشَّرَّ وَ یُباعِدُ الْخَیْرَ ؛

خشم، بدترین همراه است: عیب ها را آشکار، بدى ها را نزدیک و خوبى ها را دورمى کند. [غرر الحکم، ح 4417]

27 پیامبر صلی الله علیه و آله: یُؤْتى بِاَحَدٍ یَوْمَ الْقیامَةِ یوقَفُ بَیْنَ یَدَىِ اللّهِ وَ یُدْفَعُ إِلَیْهِ کِتابُهُ فَلایَرىحَسَناتِهِ فَیَقولُ: اِلهى لَیْسَ هذا کِتابى فَاِنّى لا اَرى فیها طاعَتى! فَیُقالُ لَهُ: اِنَّ رَبَّکَلا یَضِلُّ وَ لایَنْسى ذَهَبَ عَمَلُکَ بِاغْتیابِ النّاسِ ثُمَّ یُؤْتى بِآخَرَ وَ یُدْفَعُ اِلَیْهِ کِتابُهُ فَیَرىفیهِ طاعاتٍ کَثیرَةً فَیَقولُ: اِلهى ما هذا کِتابى فَاِنّى ما عَمِلْتُ هذِهِ الطّاعاتِ فَیُقالُ: لاَِنَّفُلانا اغْتابَکَ فَدُفِعَتْ حَسَناتُهُ اِلَیْکَ؛

روز قیامت فردى را مى آورند و او را در پیشگاه خداوند نگه مى دارند و کارنامه اشرا به او مى دهند، اما حسنات خود را در آن نمى بیند. عرض مى کند: الهى! اینکارنامه من نیست! زیرا من در آن طاعات خود را نمى بینم! به او گفته مى شود:پروردگار تو نه خطا مى کند و نه فراموش. عمل تو به سبب غیبت کردن از مردمبر باد رفت. سپس مرد دیگرى را مى آورند و کارنامه اش را به او مى دهند. در آنطاعت بسیارى را مشاهده مى کند. عرض مى کند: الهى! این کارنامه من نیست! زیرامن این طاعات را بجا نیاورده ام! گفته مى شود: فلانى از تو غیبت کرد، حسنات اوبه تو داده شد. [جامع الاخبار، ص 412]

28 امام صادق علیه السلام: اِذَا اتَّهَمَ الْمُؤُمِنُ اَخاهُ اِنْماثَ الایمانُ مِنْ قَلْبِهِ کَما یَنْماثُ الْمِلْحُ فِىالْماءِ ؛

هرگاه مؤمن به برادر [دینى] خود تهمت بزند، ایمان در قلب او از میان مى رود،همچنان که نمک در آب، ذوب مى شود. [کافى، ج 2، ص 361، ح 1]

29 پیامبر صلی الله علیه و آله: خَیْرُ الکَلامِ مَا دَلَّ وَ جَلَّ وَ قَلَّ وَ لَمْ یُمِلَّ؛

بهترین سخن، آن است که قابل فهم و روشن و کوتاه باشد و خستگى نیاورد. [انوار العلویه، ص 489]

30 امام على علیه السلام: لِیَجْتَمِعَ فِى قَلبِکَ الأفتِقارُ اِلَى النّاسِ وَ الاِستِغناءُ عَنْهُمْ فَیَکُونَ اِفتِقارُکَاِلَیْهِمْ فِى لِیْنِ کِلامِکَ وَ حُسْنِ بِشْرِکَ وَ یَکُونَ اِسْتِغْناءُکَ عَنْهُمْ فى نَزاهَةِ عِرْضِکَ وَبَقاءِ عِزِّکَ؛

باید نیاز به مردم و بى نیازى از آنان، در دلت گردآیند، تا نیازت به آنان، سبب نرمىدر گفتار و خوش رویى ات شود و بى نیازى ات، سبب آبرودارى و عزّتت باشد. [کافى، ج 2، ص 149، ح 7]

31 امام صادق علیه السلام: اِنَّ لِلْمُؤْمِنِ عَلى الْمُؤْمِنِ سَبْعَةَ حُقوقٍ، فَاَوْجَبُها اَنْ یَقولَ الرَّجُلُ حَقّاوَ اِنْ کانَ عَلى نَفْسِهِ اَوْ عَلى والِدَیْهِ، فَلا یَمیلَ لَهُمْ عَنِ الْحَقِّ؛

مؤمن را بر مؤمن، هفت حق است. واجب ترین آنها این است که آدمى تنهاحق را بگوید، هر چند بر ضد خود یا پدر و مادرش باشد و به خاطر آنها از حقمنحرف نشود. [بحار الأنوار، ج 74، ص 223، ح 8]

32 امام على علیه السلام: اَلثَّناءُ بِاَکْثَرَ مِنَ الاِْسْتِحْقاقِ مَلَقٌ وَ التَّقْصیرُ عَنِ الاِْسْتِحْقاقِ عِىٌّ اَوْحَسَدٌ؛

تعریف بیش از استحقاق، چاپلوسى و کمتر از استحقاق، از ناتوانى در سخن و یاحسد است. [نهج البلاغه، حکمت 347]

33 امام صادق علیه السلام: اِنَّ مِنْ اَکْبَرِ السِّحْرِ النَّمیمَةَ یُفَرَّقُ بِها بِیْنَ المُتَحابَّینِ وَ یُجْلَبُالعَداوَةُ عَلَى الْمُـتَصافِیَیْنِ وَ یُسْفَکُ بِها الدِّماءُ وَ یُهْدَمُ بِها الدُّورُ وَ یُکْشَفُ بِها السُّتورُوَ النَّمّامُ اَشَرُّ مَنْ وَطى ءَ عَلَى الاَْرْضِ بِقَدَمٍ؛

از بزرگ ترین جادو، سخن چینى است؛ زیرا با سخن چینى، میان دوستان جدایىمى افتد، دوستان یکدل با هم دشمن مى شوند، به واسطه آن خون ها ریخته مى شود،خانه ها ویران مى گردد و پرده ها دریده مى شود. سخن چین، بدترین کسى است که روىزمین راه مى رود. [بحارالأنوار، ج 63، ص 21، ح 14]

34 امام صادق علیه السلام: مَنْ اَحْصى عَلى اَخیهِ الْمُؤْمِنِ عَیْبا لِیَعیبَهُ بِهِ یَوْما ما کانَ مِنْ اَهْلِهذِهِ الآیَةِ قالَ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ: اِنَّ الَّذینَ یُحِبّونَ اَنْ تَشیعَ الْفِاحِشَةُ فِى الَّذینَ آمَنوا لَهُمْعَذابٌ اَلیمٌ فِى الدُّنْیا وَ الاْخِرَةِ وَ اللّهُ یَعْلَمُ وَ اَ نْتُمْ لا تَعْلَمونَ ؛

هر کس درصدد عیب جویى برادر مؤمنش برآید، تا با آن روزى او را سرزنش کند،مشمول این آیه است: کسانى که دوست دارند، زشتى ها در میان مردم با ایمان شیوعپیدا کند، عذاب دردناکى براى آنان در دنیا و آخرت خواهد بود و خداوند مى داند و شمانمى دانید. [مستدرک الوسایل، ج 9، ص 110،ح 10379]

35 امام على علیه السلام: لا تَـکُنْ مِمَّنْ یَرجُو الاْخِرَةَ بِغَیْرِ الْعَمَلِ... یَنْهى وَ لا یَنْتَهى وَ یَاْمُرُ بِمالا یَاْتى... ؛

از کسانى مباش که بى عمل، به آخرت امید دارند... از گناه باز مى دارند، اما خود بازنمى ایستند، به کارهایى فرمان مى دهند که خود انجام نمى دهند. [نهج البلاغه، از حکمت 150]

36 پیامبر صلی الله علیه و آله: اَلسّابِقونَ اِلى ظِلِّ الْعَرشِ طوبى لَهُمْ قیلَ: یا رَسولَ اللّهِ وَ مَنْ هُمْ؟فَقالَ: اَلَّذینَ یَقْبَلونَ الْحَقَّ اِذا سَمِعُوهُ وَ یَبْذُلونَهُ اِذا سُئِلوهُ وَ یَحْکُمونَ لِلنّاسِ کَحُکْمِهِمْلاَِنْفُسِهِمْ؛

خوشا به سعادت سبقت جویان به سایه عرش. گفتند: اى رسول خدا! آنان کیانند؟فرمودند: آنان که چون حق را بشنوند، بپذیرند و هرگاه حق از آنان خواسته شود، دریغنکنند و براى مردم همان گونه قضاوت کنند که براى خود مى کنند. [بحارالأنوار، ج 75، ص 29، ح 19]

37 پیامبر صلی الله علیه و آله: وَ مَنْ شَهِدَ شَهادَةَ حَقٍّ لِیُحْیِىَ بِها حَقَّ امْرِى ءٍ مُسْلِمٍ اَتى یَوْمَ الْقیامَةِ وَلِوَجْهِهِ نورٌ مَدَّ الْبَصَرِ تَعْرِفُهُ الْخَلایِقُ بِاسْمِهِ وَ نَسَبِهِ ؛

کسى که براى زنده کردن حق یک مسلمان، شهادت حقّ بدهد، روز قیامت در حالىآورده مى شود که پرتو نور چهره اش، تا چشم کار مى کند دیده مى شود و خلایق او را بهنام و نسب مى شناسند. [کافى، ج 7، ص 381، ح 1]

38 پیامبر صلی الله علیه و آله: عَلَیْکُمْ بِالصِّدْقِ فَاِنَّهُ مَعَ الْبِرِّ وَ هُما فِى الْجَنَّةِ وَ ایّاکُمْ وَ الْکِذْبِ فَاِنَّهُ مَعَالْفُجورِ وَ هُما فِى النّارِ ؛

شما را سفارش مى کنم به راستگویى، که راستگویى با نیکوکارى همراه است و هر دودر بهشت اند و از دروغگویى بپرهیزید که دروغگویى همراه با بدکارى است و هر دو درجهنم اند. [نهج الفصاحه، ح 1976]

39 پیامبر صلی الله علیه و آله: لا تَسُبُّوا الناسَ فَـتَـکْتَسِبُوا الْعَداوَةَ بَیْنَهُمْ ؛

به مردم ناسزا نگویید، که با این کار در میان آنها دشمن پیدا مى کنید. [کافى، ج 2، ص 360 ح 3]

40 پیامبر صلی الله علیه و آله: مَنْ کَشَفَ عَوْرَةَ اَخیهِ الْمُسْلِمِ کَشَفَ اللّهُ عَوْرَتَهُ حَتّى یَفْضَحَهُ بِهافى بَیْتِهِ؛

هر کس عیب و زشتى برادر مسلمان خود را فاش کند، خداوند زشتى او را آشکارسازد، تاجایى که او را در درون خانه اش رسوا سازد. [الترغیب والترهیب، ج 2، ص 239، ح 9]


http://bayanbox.ir/view/7666600223333653754/chelhadith.ir000221112.jpg


38. چهل حدیث هرچه کنی به خود کنی

مَنْ عَمِلَ صالِحا فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ اَساءَ فَعَلَیْها وَ ما رَبُّکَ بِظَـلاّمٍ لِلْعَبیدِ؛ [سوره فصلت، آیه 46]
هر کس خوبى کند به نفع خود او و هر کس بدى کند، به ضرر خود اوست و هرگز پروردگارت به کسى ستم نمى کند.


1 امام صادق علیه السلام: مَنْ یَزْرَعْ خَیْرا یَحْصِدْ غِبْطَةً وَ مَنْ یَزْرَعْ شَرّا یَحْصِدْ نَدامَةً وَ لِکُلِّ زارِعٍ ما زَرَعَ؛

هر کس خوبى بکارد، خشنودى درو مى کند و هر کس بدى بکارد، پشیمانىمى چیند، هر کس هر چه بکارد، همان را دِرو مى کند. [کافى، ج 2، ص 458، ح 19]

2 لقمان حکیم علیه السلام: یا بُنَىَّ... وَ اجْهَدْ اَنْ یَکونَ الْیَوْمُ خَیْرا لَکَ مِنْ اَمْسِ وَ غَدا خَیْرالَکَ مِنَ الْیَوْمِ فَاِنَّهُ مَنِ اسْتَوى یَوْماهُ فَهُوَ مَغْبونٌ وَ مَنْ کانَ یَوْمُهُ شَرّا مِنْ اَمْسِهِ فَهُوَ مَلْعونٌ؛

فرزندم بکوش تا امروزت بهتر از دیروز و فردایت بهتر از امروز باشد، که هر کسدو روزش برابر باشد، زیانکار است و هر کس امروزش بدتر از دیروزش باشد،از رحمت خدا دور است. [ارشاد القلوب دیلمى، ص 73]

3 امام حسین علیه السلام: أیُّهَا النّاسُ نافِسوا فِى الْمَکارِمِ وَ سارِعوا فِى الْمَغانِمِ وَ لا تَحْتَسِبوا بِمَعْروفٍ لَمْ تَجْعَلوا... ؛

اى مردم در خوبى ها با یکدیگر رقابت کنید و در کسب غنائم (بهره گرفتن از فرصت ها)شتاب نمایید و کار نیکى را که در انجامش شتاب نکرده اید، به حساب نیاورید. [بحارالأنوار، ج 78، ص 121، ح 4]

4 امام صادق علیه السلام: ما اَنْعَمَ اللّهُ عَلى عَبْدٍ مِنْ نِعْمَةٍ فَعَرَفَها بِقَلْبِهِ وَ حَمِدَ اللّهَ ظاهِرا بِلِسانِهِ فَتَمَّ کَلامُهُ حَتّى یُؤْمَرَ لَهُ بِالْمَزیدِ؛

چون خداوند به بنده اى نعمت بدهد و او آن را قلبا قدر بشناسد و به زبان سپاسبگوید، هنوز سخنش به پایان نرسیده، فرمان افزایش نعمت براى وى صادر مى شود. [کافى، ج 2، ص 95، ح 9]

5 امام على علیه السلام: مَنْ ظَـلَمَ ظُلِمَ * مَنْ اَنـْصَفَ اُنـْصِفَ؛

هر کس ستم کند، ستم مى بیند. هر کس با انصاف باشد انصاف مى بیند. [غررالحکم، احادیث 7688 و 7692]

6 امام سجاد علیه السلام: اَللّهُمَّ... اَحِبَّنى وَ حَبِّبْنى وَ حَبِّبْ اِلَىَّ ما تُحِبُّ مِنَ الْقَوْلِ وَ الْعَمَلِ حَتّى اَدْخُلَ فیهِ بِلَذَّةٍ وَ اَخْرُجْ مِنْهُ بِنَشاطٍ؛

بار خدایا مرا دوست بدار و نزد دیگران محبوبم گردان و گفتار و کردارى را که دوستدارى، نزد من محبوب گردان تا با لذّت وارد آنها شوم و با نشاط به انجامشان رسانم. [بحارالأنوار، ج 95، ص 298، ح 17]

7 پیامبر صلی الله علیه و آله: مَنْ اَطْعَمَ مُسْلِما جائِعا اَطْعَمَهُ اللّهُ مِنْ ثِمارِ الْجَنَّةِ؛

هر کس مسلمان گرسنه اى را غذا بدهد، خداوند از میوه هاى بهشت به او بخوراند. [نهج الفصاحه، ح 2951]

8 پیامبر صلی الله علیه و آله: مَنْ عَیَّرَ اَخاهُ بِذَنْبٍ لَمْ یَمُتْ حَتّى یَعْمَلَهُ؛

هر کس برادر [دینى] خود را به گناهى سرزنش کند، نمیرد، مگر آن که مرتکب آن شود. [نهج الفصاحه، ح 2920]

9 پیامبر صلی الله علیه و آله: مَنْ نَفَّسَ مِنْ مُسْلِمٍ کُرْبَةً مِنْ کُرَبِ الدُّنْیا نَفَّسَ اللّهُ عَنْهُ کُرْبَةً مِنْ کُرَبِ یَوْمِ الْقیامَةِ وَ مَنْ یَسَّرَ عَلى مُعْسِرٍ یَسَّرَ اللّهُ عَلَیْهِ فِى الدُّنْیا وَ الآخِرَةِ وَ مَنْ سَتَرَ عَلى مُسْلِمٍ سَتَرَ اللّهُ عَلَیْهِ فِى الدُّنْیا وَ الآْخِرَةِ؛

هر کس غمى از غم هاى دنیا را از مسلمانى برطرف نماید، خداوند غمى از غم هاىروز قیامت را از او برطرف کند و هر کس بر شخص تنگدستى آسان بگیرد، خداوند دردنیا و آخرت بر او آسان گیرد و هر کس راز مسلمانى را بپوشاند، خداوند در دنیا و آخرتراز پوش وى شود. [نهج الفصاحه، ح 2756]

10 امام باقر علیه السلام: فاِنّى لَمْ اَرَ شَیْئا قَطُّ اَشَدَّ طَـلَبا وَ لا اَسْرَعَ دَرْکا مِنْ حَسَنَةٍ مُحْدَثَةٍ لِذَنْبٍ قَدیمٍ؛

هرگز جوینده اى یابنده تر از کار نیک امروز که گناه قدیم را مى یابد [و پاک مى کند ]ندیده ام. [علل الشرایع، ج 2، ص 599، ح 49]

11 پیامبر صلی الله علیه و آله: یا عَلىُّ اُصْدُقْ وَ اِنْ ضَرَّک فِى الْعاجِلِ فَاِنَّهُ یَنْفَعُکَ فِى الآجِلِ وَ لا تَـکْذِبْ وَ اِنْ یَنْفَعُکَ فِى الْعاجِلِ فَاِنَّهُ یَضُرُّک فِى الآجِلِ ؛

اى على! راست بگو اگر چه اکنون به ضررت باشد، ولى در آینده به نفع توست و دروغ نگو، اگر چه در حال حاضر به نفعت باشد ولى در آینده به ضرر توست. [میراث حدیث شیعه، ج 2، ص 27، ح 65]

12 امام على علیه السلام: مِنْ کَفّاراتِ الذُّنوبِ الْعِظامِ: اِغاثَةُ الْمَلْهوفِ وَ التَّنْفیسُ عَنِ الْمَکْروبِ؛

یارى رساندن به ستمدیده فریاد خواه و شاد کردن غمناک، از کفّاره هاى گناهان بزرگ است. [نهج البلاغه، حکمت 24]

13 امام صادق علیه السلام: بِرُّوا آباءَکُمْ یَبِرَّکُمْ اَبْناؤُکُمْ وَ عِفُّوا عَنْ نِساءِ النّاسِ تَعِفَّ نِساؤُکُمْ؛

به پدر و مادر خود نیکى کنید تا فرزندانتان به شما نیکى کنند و به زنان مردم عفّت ورزید تا زنانتان عفّت ورزند. [کافى، ج 5، ص 554، ح 5]

14 پیامبر صلی الله علیه و آله: فى تَفْسیر آیَةِ «مَنْ عَمِلَ صالِحا مِنْ ذَکَرٍ اَوْ اُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فلَنُحیَینَّهُ حَیاةً طَیِّبَةً وَ لَنَجْزیَنَّهُمْ اَجْرَهُمْ بِاَحْسَنِ ما کانوا یَعْمَلونَ»: الْقَناعَةُ وَ الرِّضا بِما قَسَمَ اللّه ُ؛

در تفسیر آیه «هر مؤمنى مرد یا زن کار نیکى انجام دهد، قطعا او را با زندگى پاکیزه اى، حیات مى بخشیم و مسلما به آنان بهتر از آنچه انجام داده اند پاداش خواهیم داد» زندگى پاک، یعنى قناعت و رضایت به آنچه خداوند مقدّر نموده است. [مجمع البیان، ج 6، ص 198]

15 پیامبر صلی الله علیه و آله: مَنِ انْقَطَعَ اِلَى اللّهِ کَفاهُ اللّهُ کُلَّ مَؤُنَةٍ وَ رَزَقَهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ وَ مَنِ انْقَطَعَ اِلَى الدُّنْیا وَکَلَهُ اللّهُ اِلَیْها؛

هر کس از غیر خدا بِبُرد، خداوند، هزینه زندگى او را تأمین مى کند و از جایى که انتظار ندارد، روزى اش مى دهد؛ امّا هر کس چشم امیدش به دنیا باشد، خداوند، او را به دنیا وا مى گذارد. [نهج الفصاحه، ح 2796]

16 پیامبر صلی الله علیه و آله: مَنْ دَفَعَ غَضَبَهُ دَفَعَ اللّهُ عَنْهُ عَذابَهُ وَ مَنْ حَفِظَ لِسانَهُ سَتَرَ اللّهُ عَوْرَتَهُ؛

هر کس خشمش را برطرف سازد، خداوند کیفرش را از او بردارد و هر کس زبانش رانگه دارد، خداوند عیبش را بپوشاند. [نهج الفصاحه، ح 3004]

17 پیامبر صلی الله علیه و آله: اِنَّما مَثَلُ اَهْلِ بَیْتى فیکُمْ کَمَثَل سَفینَةِ نوحٍ علیه السلام مَنْ دَخَلَها نَجا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْها غَرِقَ؛

مَثَلِ اهل بیت من، همانند کشتى نوح است که هر کس سوار آن شد، نجات یافت و هرکس رهایش کرد، غرق گردید. [امالى طوسى، ص 349، ح 721]

18 امام حسین علیه السلام: اِتَّخِذُوا عِنْدَ الْفُقَراءِ اَیادى فَاِنَّ لَهُمْ دَوْلَةٌ یَوْمَ الْقیامَةِ؛

[با نیکى و کمک به نیازمندان] نزد آنان جایگاهى براى خود بیابید، که آنان روزقیامت مقام و منزلتى دارند. [کنزالعمال، ح 16582]

19 علیه السلام: ثَلاثٌ مَنْ اَتَى اللّهَ بِواحِدَةٍ مِنْهُنَّ اَوْجَبَ اللّهُ لَهُ الْجَنَّةَ: اَلاِْنْفاقُ مِنْ اِقْتارٍ وَ الْبِشْرُ لِجَمیعِ الْعالَمِ وَ الاِْنْصافُ مِنْ نَفْسِهِ؛

هر کس یکى از این کارها را به درگاه خدا ببرد، خداوند بهشت را براى او واجب مى گرداند: انفاق در تنگدستى، گشاده رویى با همگان و رفتار منصفانه. [کافى، ج 2، ص 103، ح 2]

20 پیامبر صلی الله علیه و آله: ثَلاثٌ مَنْ کُنَّ فیهِ فَهِىَ راجِعَةٌ عَلى صاحِبِها: اَلْبَغْىُ وَ الْمَکْرُ وَ النَّـکْتُ؛

سه چیز است که در هر کس باشد [آثارش] به خود او بر مى گردد: ستم کردن، فریبدادن و پیمان شکنى. [نهج الفصاحه، ح 1281]

21 امام سجاد علیه السلام: فَاَمّا حَقُّ اللّهِ الاَْکْبَرُ فَاِنَّکَ تَعْبُدُهُ لا تُشْرِکُ بِهِ شَیْئا فَاِذا فَعَلْتَ ذلِکَ بِاِخْلاصٍ جَعَلَ لَکَ عَلى نَفْسِهِ اَنْ یَکْفیَکَ اَمْرَ الدُّنْیا وَ الآخِرَةِ وَ یَحْفَظَ لَکَ ما تُحِبُّ مِنْها ؛

حق بزرگ تر خداوند این است که او را بپرستى و چیزى را با او شریک نسازى، که اگرخالصانه چنین کنى، خداوند کار دنیا و آخرتت را کفایت مى کند و آنچه را دوست دارى برایت نگه مى دارد. [تحف العقول، ص 256]

22 پیامبر صلی الله علیه و آله: مَنْ حُرِمَ الرِّفْقَ فَقَدْ حُرِمَ الْخَیْرَ کُلَّهُ ؛

هر کس از مدارا بى بهره باشد، از همه خوبى ها بى بهره مانده است. [نهج الفصاحه، ح 3057]

23 پیامبر صلی الله علیه و آله: مَنْ یَغْفِرْ یَغْفِرِ اللّهُ لَهُ وَ مَنْ یَعْفُ یَعْفُ اللّهُ عَنْهُ؛

هر کس از خطاها درگذرد، خدایش از او درگذرد و هر کس گذشت کند خدا نیز از او گذشت کند. [نهج الفصاحه، ح 2809]

24 پیامبر صلی الله علیه و آله: مَنِ اشْتاقَ اِلَى الْجَنَّةِ سارَعَ اِلَى الْخَیْراتِ وَ مَنْ اَشْفَقَ مِنَ النّارِ لَهى عَنِ الشَّهَواتِ؛

هر کس مشتاق بهشت است، به سوى نیکى ها مى شتابد و هر کس از جهنم بترسد، ازهوا و هوس روى مى گرداند. [نهج الفصاحه، ح 2768]

25 امام صادق علیه السلام: اِنَّ اللّهَ تَبارَکَ وَ تَعالى لَمْ یَخْلُقْ خَلْقَهُ عَبَثا وَ لَمْ یَتْرُکْهُمْ سُدىً بَلْخَلَقَهُمْ لاِِظْهارِ قُدْرَتِهِ وَ لِیُکَـلِّـفَهُمْ طاعَتَهُ فَیَستَوجِبوا بِذلِکَ رِضْوانَهُ و ما خَلَقَهُمْ لِیَجْلِبَ مِنْهُمْ مَنفَعَةً و لا لِیَدْفَعَ بِهِمْ مَضَرَّةً بَل خَلَقَهُم لِیَنْفَعَهُم و یوصِلُهُمْ اِلى نَعیمٍ؛

خداوند تبارک و تعالى آفریدگانش را بیهوده نیافریده و آنها را رها نکرده است. بلکه آنها را براى آشکار ساختن تواناییش آفریده و به فرمانبریش مکلفشان نموده است تا با آن، خشنودى خود را نصیب آنان کند. نیز آنها را نیافریده تا از آنها سودى ببرد و نه ضررى را برطرف سازد، بلکه آنها را آفریده تا سودى به آنان برساند و به نعمت برساندشان. [نورالثقلین، ج 3، ص 566، ح 166]

26 امام صادق علیه السلام: اَوْحَى اللّهُ عَزَّوَجَلَّ اِلى مُوسى علیه السلام یا مُوسى لا تَفْرَحْ بِکَثْرَةِ الْمالِ وَلا تَدَعْ ذِکْرى عَلى کُلِّ حالٍ فَاِنَّ کَثْرَةَ الْمالِ تُنْسِى الذُّنوبَ وَ اِنَّ تَرْکَ ذِکرى یُقْسِى الْقُلوبَ ؛

خداى عزّوجلّ به موسى علیه السلام وحى کرد: اى موسى! به زیادى ثروت شاد مشو و در هیچ حالى مرا فراموش مکن، زیرا با زیادى ثروت گناهان فراموش مى شود و از یاد بردن من قساوت قلب مى آورد. [کافى، ج 4، ص 497، ح 7]

27 پیامبر صلی الله علیه و آله: مَنِ الْتَمَسَ رِضَى اللّهِ بِسَخَطِ النّاسِ رَضِىَ اللّهُ عَنْهُ وَ اَرْضى عَنْهُ النّاسَ، وَ مَنِ الْتَمَسَ رِضَى النّاسِ بِسَخَطِ اللّهِ سَخِطَ اللّهُ عَلَیْهِ وَ اَسْخَطَ عَلَیْهِ النّاسَ؛

هر کس رضاى خدا به خشم مردم جوید، خداوند از او خشنود شود و مردم را از او خشنود کند و هر کس رضاى مردم را به خشم خدا جوید، خداوند بر او خشم گیرد و مردم را از او خشمگین کند. [نهج الفصاحه، ح 2783]

28 امام على علیه السلام: مَنْ کانَ فیهِ ثَلاثٌ سَلِمَتْ لَهُ الدُّنْیا وَ الآخِرَةُ: یَأْمُرُ بِالْمَعْروفِ وَ یَأْتَمِرُ بِهِ وَ یَنْهى عَنِ الْمُنْکَرِ وَ یَنْتَهى عَنْهُ وَ یُحافِظُ عَلى حُدودِ اللّهِ جَلَّ وَ عَلا ؛

هر کس سه خصلت داشته باشد، دنیا و آخرتش سالم مى ماند: به خوبى فرمان دهد و خود به آن عمل کند، از زشتى باز دارد و خود از آن باز ایستد و از حدود الهى پاسدارى کند. [غررالحکم، ح 9076]

29 پیامبر صلی الله علیه و آله: مَنِ اقْتَصَدَ اَغْناهُ اللّهُ وَ مَنْ بَذَّرَ اَفْقَرَهُ اللّهُ وَ مَنْ تَواضَعَ رَفَعَهُ اللّهُ وَ مَنْ تَجَبَّرَ قَصَمَهُ اللّه ُ؛

هر کس میانه روى کند، خداوند بى نیازش سازد و هر کس ریخت و پاش نماید،خداوند نادارش کند، هر کس فروتنى پیشه کند، خداوند بلندش نماید و هر کس بزرگىکند، خداوند خُردش نماید. [نهج الفصاحه، ح 2939]

30 پیامبر صلی الله علیه و آله: اَللّهُمَّ لَکَ صُمْنا وَ عَلى رِزْقِکَ اَفْطَرنا فَتَقَـبَّلْهُ مِنّا ذَهَبَ الظَّماءُ وَ ابْتَلَّ تِالْعُروقُ وَ بَقِىَ الاَْجْرُ؛

بار خدایا! براى تو روزه گرفتیم و با روزى تو افطار مى کنیم، پس آن را از ما بپذیر، تشنگى رفت، رگ ها شاداب شد و پاداش ماند. [کافى، ج 4، ص 95، ح 1]

31 پیامبر صلی الله علیه و آله: قَلْبٌ لَیْسَ فیهِ شَىْءٌ مِنَ الْحِکْمَةِ کَبَیْتٍ خَرِبَ فَتَعَلَّموا وَ عَلِّموا وَ تَفَقَّهوا وَ لا تَموتوا جُهّالاً فَاِنَّ اللّهَ لا یَعْذِرُ عَلَى الْجَهْلِ؛

دلى که در آن حکمتى نیست، مانند خانه ویران است، پس بیاموزید و آموزش دهید،بفهمید و نادان نمیرید. براستى که خداوند، بهانه اى را براى نادانى نمى پذیرد. [کنزالعمال، ح 28750]

32 امام باقر علیه السلام: وَ ما مِنْ عَبْدٍ یَبْخَلُ بِنَفَقَةٍ یُنْفِقُها فیما یُرْضِى اللّهَ اِلاَّ ابْتُلِىَ بِاَنْ یُنْفِقَ اَضْعافَها فیما اَسْخَطَ اللّه َ؛

هر کس از خرج کردن مالى در راه خداپسندانه بخل ورزد، چند برابر آن را در راه غیرخداپسندانه هزینه خواهد کرد. [بحارالأنوار، ج 78، ص 173، ح 12]

33 پیامبر صلی الله علیه و آله: مَنْ قَلَّ طَعْمُهُ صَحَّ بَدَنُهُ وَ مَنْ کَثُرَ طَعْمُهُ سَقُمَ بَدَنُهُ وَ قَسا قَلْبُهُ؛

هر کس کم بخورد، سالم مى ماند و هر کس زیاد بخورد تنش بیمار مى شود و قساوت قلب پیدا مى کند. [نهج الفصاحه، ح 2779]

34 پیامبر صلی الله علیه و آله: لَنْ یَشْبَعَ الْمُؤْمِنُ مِنْ خَیْرٍ یَسْمَعُهُ حَتّى یَکونَ مُنْتَهاهُ الْجَنَّةَ ؛

هرگز مؤمن از شنیدن خیر و خوبى سیر نمى شود، تا آن که سرانجامش بهشت گردد. [نهج الفصاحه، ح 2292]

35 پیامبر صلی الله علیه و آله: مَنْ اَرادَ اَنْ تُسْتَجابَ دَعْوَتُهُ وَ اَنْ تُـکْشَفَ کُرْبَتُهُ فَلْیُفَرِّجْ عَنْ مُعْسِرٍ ؛

هر کس مى خواهد دعایش مستجاب شود و غمش از بین برود، باید گره از کار تنگدستى باز کند. [نهج الفصاحه، ح 2961]

36 پیامبر صلی الله علیه و آله: مَنْ ضارَّ ضارَّ اللّهُ بِهِ وَ مَنْ شاقَّ شاقَّ اللّهُ عَلَیْهِ؛

هر کس به دیگران ضرر برساند، خداوند به او ضرر مى زند و هر کس سخت گیرى کند، خداوند به او سخت مى گیرد. [نهج الفصاحه، ح 3030]

37 امام على علیه السلام: قیمَةُ کُلِّ امْرِى ءٍ ما یُحْسِنُهُ ؛

ارزش هر کس به اندازه خوبى هاى اوست. [نهج البلاغه، حکمت 81]

38 پیامبر صلی الله علیه و آله: اَلا اُخْبِرُکُمْ بِشَىْ ءٍ اِنْ اَنـْتُمْ فَعَلْتُموهُ تَباعَدَ الشَّیْطانُ مِنْـکُمْ کَما تَباعَدَ الْمَشْرِقُ مِنَ الْمَغْرِبِ؟ قالوا: بَلى، قالَ: اَلصَّوْمُ یُسَوِّدُ وَجْهَهُ وَ الصَّدَقَةُ تَـکْسِرُ ظَهْرَهُ وَالْحُبُّ فِى اللّهِ وَ الْمُوازَرَةُ عَلَى الْعَمَلِ الصّالِحِ یَقْطَعانِ دابِرَهُ وَ الاِْسْتِغْفارُ یَقْطَعُ وَتینَهُ.

آیا شما را از چیزى خبر ندهم که اگر به آن عمل کنید، شیطان از شما دور شود، چندان که مشرق از مغرب دور است؟ عرض کردند: چرا. فرمودند: روزه روى شیطان را سیاه مى کند، صدقه پشت او را مى شکند، دوست داشتن براى خدا و هم یارى در کار نیک، ریشه او را مى کند و استغفار شاهرگش را مى زند. [امالى صدوق، ص 117]

39 پیامبر صلی الله علیه و آله: یا عَلىُّ اِذا حَضَرَ وَقْتُ صَلاتِکَ فَتَهَیَّأْ لَها وَ اِلاّ شَغَلَکَ الشَّیْطانُ وَ اِذا نَوَیْتَ خَیْرا فَعَجِّلْ وَ اِلاّ مَنَعَکَ الشَّیْطانُ عَنْ ذلِکَ ؛

اى على! هرگاه وقت نمازت رسید، آماده آن شو وگرنه شیطان تو را سرگرم مى کند و هرگاه قصد [کار] خیرى کردى شتاب کن وگرنه شیطان تو را از آن باز مى دارد. [میراث حدیث شیعه، ج 2، ص 20، ح 18]

40 پیامبر صلی الله علیه و آله: لَیْسَ مِنْ نَفْسٍ بَرَّةٍ وَ لا فاجِرَةٍ اِلاّ وَ تَلومُ نَفْسَها یَوْمَ الْقیامَةِ اِنْ عَمِلَت خَیرا کَیفَ لَم اَزِد و اِنْ عَمِلَت شَرّا قالَت: لَیتَنى کُنتُ قَصَّرْتُ؛

هیچ نیکوکار و بدکارى نیست، مگر این که در روز قیامت، خودش را سرزنش مى کند. اگر خیرى انجام داده باشد، مى گوید: چرا به آن نیفزودم و اگر شرّى مرتکب شده باشد،مى گوید: اى کاش مرتکب نمى شدم. [بحارالأنوار، ج 7، ص 29]


http://bayanbox.ir/view/7666600223333653754/chelhadith.ir000221112.jpg


39. چهل حدیث اخلاق درمانی

قَدْ اَفْلَـحَ مَنْ زَکّاها وَ قَدْ خابَ مَنْ دَسّاها؛ [سوره شمس، آیه 9 و 10]
هر کس جان خود را [از گناهان و بدى ها ]پاک کند، رستگار خواهد شد و هر کس آلوده اش کند، از زیانکاران است.


1 امام على علیه السلام: مَنْ حَسُنَتْ خَلیقَـتُهُ طابَتْ عِشْرَتُهُ؛

هر کس خوش اخلاق باشد، زندگى اش پاکیزه و گوارا مى شود. [غررالحکم، ح 8153]

2 پیامبر صلی الله علیه و آله: مَنْ ساءَ خُلْقُهُ عَذَّبَ نَفْسَهُ وَ مَنْ کَبُرَ هَمُّهُ سَقُمَ بَدَنُهُ؛

هر کس بد اخلاق باشد، خودش را عذاب مى دهد و هر کس غم و غصه اش زیاد شود، تنش رنجور مى گردد. [نهج الفصاحه، ح 3002]

3 امام على علیه السلام: وُصولُ الْمَرْءِ اِلى کُلِّ ما یَبْتَغیهِ مِنْ طیبِ عَیْشِهِ وَ اَمْنِ سِرْبِهِ وَ سَعَةِ رِزْقِهِ بِحُسْنِ نیَّتِهِ وَ سَعَةِ خُلْقِهِ؛

انسان، با نیّت خوب و اخلاق خوب، به تمام آنچه در جستجوى آن است، از زندگى خوش و امنیت محیط و روزى زیاد، دست مى یابد. [غررالحکم، ح 10141]

4 امام على علیه السلام: اِذا فَسَدَتِ النِّـیَّةُ وَقَعَتِ الْبَلیَّةُ؛

هرگاه نیت فاسد شود، بلا و گرفتارى پیش مى آید. [غررالحکم، ح 4021]

5 امام على علیه السلام: اِنَّ الْعِلْمَ حَیاةُ الْقُلوبِ وَ نورُ الاَْبْصارِ مِنَ الْعَمى وَ قُوَّةُ الاَْبْدانِ مِنَ الضَّعْفِ؛

به راستى که دانش، مایه حیات دل ها، روشن کننده دیدگان کور و نیرو بخش بدنهاى ناتوان است. [امالى صدوق، ص 493، ح 1]

6 امام على علیه السلام: الْجَهْلُ مُمیتُ الاَْحْیاءِ وَ مُخَلِّدُ الشَّقاءِ؛

نـادانى، مایـه مرگ زندگان و دوام بدبختى است. [غررالحکم، ح 1464]

7 امام باقر علیه السلام: اِنَّ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ یَقى بِالتَّقْوى عَنِ الْعَبْدِ ما عَزُبَ عَنْهُ عَقْلُهُ وَ یُجَلّى بِالتَّقْوى عَنْهُ عَماهُ وَ جَهْلَهُ؛

خداوند عزوجل به وسیله تقوا، انسان را از آنچه عقلش به آن نمى رسد، حفظ مى کند و کوردلى و نادانى را از او دور مى نماید. [کافى، ج 8، ص 52، ح 16]

8 امام صادق علیه السلام: یَعیشُ النّاسُ بِاِحْسانِهِمْ اَکْثَرَ مِمّا یَعیشونَ بِاَعْمارِهِمْ وَ یَموتون بِذُنوبِهِمْ اَکْثَرَ مِمّا یَموتونَ بِآجالِهِمْ؛

مردم، بیشتر از آن که با عمر خود زندگى کنند، با احسان و نیکوکارى خود زندگى مى کنند و بیشتر از آنکه با اجل خود بمیرند، بر اثر گناهان خود مى میرند. [دعوات الراوندى، ص 291، ح 33]

9 امام على علیه السلام: اَلصَّبْرُ فِى الاُْمورِ بِمَنْزِلَةِ الرَّأسِ مِنَ الْجَسَدِ، فَاِذا فارَقَ الرَّأسُ الجَسَدَ فَسَدَ الْجَسَدُ وَ اِذا فارَقَ الصَّبْرُ الاُْمورَ فَسَدَتِ الاُْمورُ؛

نقش صبر در کارها همانند نقش سر در بدن است؛ همچنان که اگر سر از بدن جداشود، بدن از بین مى رود، صبر نیز هرگاه همراه کارها نباشد، کارها تباه مى گردند. [کافى، ج 2، ص 90، ح 9]

10 پیامبر صلی الله علیه و آله: اِنَّما اَهْلَکَ النّاسَ الْعَجَلَةْ وَ لَوْ اَنَّ النّاسَ تَثَـبَّتوا لَمْ یَهْلِکْ اَحَدٌ؛

مردم را، در حقیقت، شتاب زدگى به هلاکت انداخته است، اگر مردم، از شتابزدگى به دور بودند، هیچ کس هلاک نمى شد. [محاسن، ج 1، ص 340، ح 697]

11 پیامبر صلی الله علیه و آله: اَلصِّدقُ طُمَأْنینَةٌ وَ الْکَذِبُ ریبَةٌ ؛

راستگویى [مایه] آرامش و دروغگویى [مایه ]تشویش است. [نهج الفصاحه، ح 1864]

12 امام على علیه السلام: اَطْیَبُ الْعَیْشِ القَناعَةُ؛

خوش ترین زندگى، زندگى با قناعت است. [غررالحکم، ح 2918]

13 امام باقر علیه السلام: مَثَلُ الْحَریصِ عَلَى الدُّنْیا مَثَلُ دودَةِ القَزِّ، کُلَّمَا ازْدادَتْ مِنَ القَزِّ عَلى نَفْسِها لَـفّـاً کانَ أَبْعَدَ لَها مِنَ الْخُروجِ حَتّى تَموتَ غَمّاً؛

حریص به دنیا، همانند کرم ابریشم است که هر چه بیشتر دور خود مى تند، خارجشدن از پیله بر او سخت تر مى شود، تا آن که از غصه مى میرد. [کافى، ج 2، ص 316، ح 7]

14 امام على علیه السلام: مَنْ لَمْ یَتَدارَکْ نَفْسَهُ بِاِصْلاحِها اَعْضَلَ داؤُهُ وَ اَعْیى شِفائُهُ وَ عَدِمَ الطَّبیبَ؛

هر کس به اصلاح خود نپردازد، بیمارى اش سخت مى شود و در درمانش به رنجمى افتد و طبیبى نخواهد یافت. [غررالحکم، ح 9025]

15 امام على علیه السلام: اَلاِْنْصافُ راحَةٌ؛

انصاف، مایه آسایش است. [غررالحکم، ح 16]

16 امام على علیه السلام: اَلْبَغْىُ یَصْرَعُ الرِّجالَ وَ یُدْنِى الآجالَ؛

ظلم و تجاوز، انسان را زمین مى زند و مرگ ها را نزدیک مى سازد. [غررالحکم، ح 1494]

17 پیامبر صلی الله علیه و آله: طَعامُ السَّخىِّ دَواءٌ وَ طَعامُ الشَّحیحِ داءٌ؛

غذاى سخاوتمند، دارو و غذاى بخیل، درد است. [بحارالأنوار، ج 68، ص 357، ح 22]

18 پیامبر صلی الله علیه و آله: اَلصَّدَقَةُ تَدْفَعُ الْبَلاءَ وَ هِىَ اَنـْجَحُ دَواءٍ وَ تَدْفَعُ الْقَضاءَ وَ قَدْ اُبْرِمَ اِبراما وَ لا یَذْهَبُ بِالاَْدواءِ اِلاَّ الدُّعاءُ وَ الصَّدَقَةُ؛

صدقه بلا را برطرف مى کند و مؤثرترینِ داروست. همچنین، قضاى حتمى را برمى گرداند و درد و بیمارى ها را چیزى جز دعا و صدقه از بین نمى برد. [بحارالأنوار، ج 93، ص 137، ح 71]

19 امام على علیه السلام: حُبُّ الدُّنْیا یُفْسِدُ الْعَقْلَ وَ یُصِمُّ الْقَلْبَ عَنْ سَماعِ الْحِکْمَةِ وَ یوجِبُ اَلیمَ الْعِقابِ؛

دل بستگى به دنیا، عقل را فاسد مى کند، قلب را از شنیدن حکمت ناتوان مى سازد و باعث عذاب دردناک مى شود. [غررالحکم، ح 4878]

20 امام على علیه السلام: اَلزُّهْدُ فِى الدُّنْیا الراحَةُ الْعُظْمى؛

بى رغبتى به دنیا، بزرگ ترین آسایش است. [غررالحکم، ح 1316]

21 امام صادق علیه السلام: اَلرَّوْحُ وَ الرّاحَةُ فِى الرِّضا وَ الْیَقینِ وَ الْهَمُّ وَ الْحَزَنُ فِى الشَکِّ وَ السَّخَطِ؛

خوشى و آسایش، در رضایت و یقین است و غم و اندوه در شکّ و نارضایتى. [مشکاه الأنوار، ص 34]

22 امام على علیه السلام: الْحَقودُ مُعَذَّبُ النَّفْسِ، مُتَضاعَفُ الهَمِّ ؛

کینه توز، روحش در عذاب است و اندوهش دو چندان. [غررالحکم، ح 1962]

23 امام على علیه السلام: اَلْحِلْمُ حِجابٌ مِنَ الآْفاتِ؛

بردبارى، مانعى در برابر آفت هاست. [غررالحکم، ح 720]

24 پیامبر صلی الله علیه و آله: اَلا وَ اِنَّ الْغَضَبَ جَمْرَةٌ فى قَلْبِ ابْنِ آدَمَ، اَما رَأیْتُمْ اِلى حَمْرَةِ عَیْنَیْهِ وَانْتِفاخِ اَوْ داجِهِ؟! فَمَنْ اَحَسَّ بِشَىْءٍ مِنْ ذلِکَ فَلْیَلْصَقْ بِالاَْرْضِ ؛

بدانید که خشم پاره آتشى در دل انسان است. مگر چشمان سرخش و رگ هاى گردنش را [هنگام خشم] ندیده اند. هر کس چنین احساسى پیدا کرد، روى زمین بنشیند. [سنن الترمذى، ج 3، ص 328، ح 2286]

25 پیامبر صلی الله علیه و آله: مَنْ اَکَلَ وَ ذو عَیْنَیْنِ یَنْظُرُ اِلَیْهِ وَ لَمْ یُواسِهِ ابْتُلى بِداءٍ لا دَواءَ لَهُ ؛

هر کس غذا بخورد و دیگرى به او نگاه کند، و به او ندهد، به دردى بى درمان مبتلا مى شود. [تنبیه الخواطر، ج 1، ص 47]

26 امام صادق علیه السلام: ما ضَعُفَ بَدَنٌ عَمّا قَویَتْ عَلَیْهِ النِّـیَّةُ؛

اگر اراده قوى باشد، هیچ بدنى براى انجام دادن کار، ناتوان نیست. [من لایحضره الفقیه، ج 4، ص 400، ح 5859]

27 امام هادى علیه السلام: اَلسَّهَرُ ألَذُّ لِلْمَنامِ، وَ الْجوعُ یَزیدُ فى طیبِ الطَّعامِ ؛

شب زنده دارى، خواب را شیرین تر و گرسنگى، غذا را لذت بخش تر مى کند. [تنبیه الخواطر، ص 141، ح 18]

28 امام على علیه السلام: الْحَسَدُ یُضْنِى الجَسَدَ ؛

حسد، بدن را فرسوده و علیل مى کند. [غررالحکم، ح 943]

29 امام على علیه السلام: الْمُریبُ اَبَداً عَلیلٌ؛

آدم بدبین، همیشه بیمار است. [غررالحکم، ح 839]

30 امام صادق علیه السلام: ایّاکَ وَ الْمِراءَ، فَاِنَّهُ یُحْبِطُ عَمَلَکَ وَ ایّاکَ وَ الْجِدالَ، فَاِنَّهُ یوبِقُکَ وَایّاکَ وَ کَثْرَةَ الْخُصوماتِ فَاِنَّها تُبْعِدُکَ مِنَ اللّهِ ؛

از بگو مگو خوددارى کن، زیرا که این کار، عملت را نابود مى کند. از جدل و ستیز هم خوددارى کن؛ زیرا که تو را هلاک مى سازد و از دشمنى زیاد کناره بگیر؛ چه این که چنین کارى تو را از خدا دور مى کند. [تحف العقول، ص 309]

31 پیامبر صلی الله علیه و آله: اِذا رَآى اَحَدُکُمْ مِنْ نَفْسِهِ اَوْ مالِهِ اَوْ مِنْ اَخیهِ ما یُعْجِبُهُ فَلْیَدْعُ لَهُ بِالْبَرَکَةِ فَاِنَّ الْعَیْنَ حَقٌ؛

هرگاه یکى از شما در خودش، یا مالش، یا برادرش، چیز جالب توجهى دید، براى برکت یافتن آن دعا کند؛ زیرا چشم زخم، واقعیت دارد. [نهج الفصاحه، ح 206]

32 لقمان حکیم علیه السلام: یَا بُنَىَّ اِذَا امتَلأََتِ المَعِدَةُ نَامَتِ الفِکْرَةُ وَ خَرِسَتِ الحِکْمَةُ وَ قَعَدَتِ الاَعضَاءُ عَنِ العِبادَةِ؛

فرزندم هرگاه شکم پر شود، فکر به خواب مى رود و حکمت، از کار مى افتد و اعضاى بدن از عبادت باز مى مانند. [مجموعه ورام، ج 1، ص 102]

33 امام على علیه السلام: مَنْ لَجَّ وَ تَمادى فَهُوَ الرّاکِسُ الَّذى رانَ اللّهُ عَلى قَلْبِهِ وَ صارَت دائرَةُ السَّوءِ عَلى رَأسِهِ ؛

هر کس لجاجت کند و بر آن پافشارى نماید، او همان بخت برگشته اى است که خداوند بر دلش پرده [غفلت] زده و پیشامدهاى ناگوار بر فراز سرش قرار گرفته است. [نهج البلاغه، از نامه 58]

34 امام صادق علیه السلام: اَوَّلُ النَّظَرَةِ لَکَ وَ الثّانیَةُ عَلَیْکَ وَ لا لَکَ وَ الثّالِثَةُ فیهَا الْهَلاکُ؛

نگاه اول [ناخودآگاه به نامحرم] براى تو [حلال ]است و نگاه دوم ممنوع است و حرام و نگاه سوم، هلاکت بار است. [من لایحضره الفقیه، ج 3، ص 474، ح 4658]

35 امام على علیه السلام: صیانَةُ الْمَرْاَةِ اَنـْعَمُ لِحالِها وَ اَدْوَمُ لِجَمالِها؛

محفوظ بودن زن، براى سلامتى اش مفیدتر است و زیبایى او را با دوام تر مى کند. [غررالحکم، ح 5820]

36 امام على علیه السلام: قَدْ خاطَرَ بِنَفْسِهِ مَنِ اسْتَغْنى بِرَأیِهِ؛

هر کس خود را، از رأى و نظر دیگران بى نیاز بداند، خودش را به خطر انداخته است. [من لایحضره الفقیه، ج4، ص 388، ح 5834]

37 امام على علیه السلام: اَعْجَبُ ما فِى الاِْنْسانِ قَلْبُهُ وَ لَهُ مَوارِدُ مِنَ الْحِکْمَةِ وَ اَضْدادٌ مِنْ خِلافِها فَاِنْ سَنَحَ لَهُ الرَّجاءُ اَذَلَّهُ الطَّمَعُ وَ اِنْ هاجَ بِهِ الطَّمَعُ اَهْلَکَهُ الْحِرْصُ وَ اِنْ مَلَکَهُ الْیَأسُ قَتَلَهُ الاَْسَفُ... فَکُلُّ تَقْصیرٍ بِهِ مُضِرٌّ وَ کُلُّ اِفْراطٍ بِهِ مُفْسِدٌ؛

شگفت ترین عضو انسان قلب اوست و قلب مایه هایى از حکمت و ضد حکمت دارد. اگر آرزو به آن دست دهد، طمع خوارش مى گرداند و اگر طمع در آن سر برکشد، حرص نابودش مى کند و اگر نا امیدى بر آن مسلّط شود، اندوه، او را مى کُشد... هر کوتاهى برایش زیانبار است و هر زیاده روى برایش تباهى آفرین. [علل الشرایع، ص 109، ح 7]

38 پیامبر صلی الله علیه و آله: فِى الاِْنْسانِ مُضْغَةٌ اِذا هىَ سَلِمَتْ وَ صَحَّتْ سَلِمَ بِها سائرُ الْجَسَدِ، فَاذا سَقِمَتْ سَقِمَ بِها سائرُ الْجَسَدِ وَ فَسَدَ، وَ هِىَ الْقَلْبُ؛

در انسان پاره گوشتى است که اگر آن سالم و درست باشد، دیگر اعضاى بدنش هم باآن سالم مى شوند و هرگاه آن بیمار شود، دیگر اعضاى بدنش بیمار و فاسد مى گردند. آن پاره گوشت، قلب است. [خصال، ص 31، ح 109]

39 امام صادق علیه السلام: اَرْوَحُ الرَّوْحِ اَلْیَأسُ مِنَ النّاسِ؛

بهترین راحتى و آسودگى، بى توقعى از مردم است. [کافى، ج 8، ص 243، ح 337]

40 امام على علیه السلام: مَنِ اقْتَصَرَ عَلى بُلْغَةِ الْکَفافِ فَقَدِ انْتَظَمَ الراحَةَ وَ تَبَوَّأَ خَفْضَ الدَّعَةِ؛

هر کس به مقدار کفایت، قناعت کند، آسایش مى یابد و براى خویش زمینه گشایش فراهم مى کند. [نهج البلاغه، حکمت 377]


http://bayanbox.ir/view/7666600223333653754/chelhadith.ir000221112.jpg
40. چهل حدیث حق و باطل

وَ لا تَلْبِسُوا الْحَقَّ بِالْباطِلِ وَ تَـکْـتُمُوا الْحَقَّ وَ اَنْتُمْ تَعْلَمونَ؛ [سوره بقره، آیه 42]
حق را با باطل مخلوط نکنید، و حقیقت را با این که مى دانید، پنهان نکنید.

 

  • 1 پیامبر صلی الله علیه و آله: یا اَیُّهَا النّاسُ اِنَّما هُوَ اللّهُ وَ الشَّیْطانُ وَ الْحَقُّ وَ الْباطِلُ وَ الْهُدى وَ الضَّلالَةُ وَ الرُّشْدُ وَ الْغَىُّ وَ الْعاجِلَةُ وَ الآجِلَةُ وَ الْعاقِبَةُ وَ الْحَسَناتُ وَ السَّیِّئاتُ فَما کانَ مِنْ حَسَناتٍ فَلِلّهِ وَ ما کانَ مِنْ سَیِّئاتٍ فَلِلشَّیْطانِ لَعَنَهُ اللّه ُ؛


اى مردم! جز این نیست که خداست و شیطان، حق است و باطل، هدایت است و ضلالت، رشد است و گمراهى، دنیاست و آخرت، خوبى هاست و بدى ها. هر چه خوبى است از آنِ خداست و هر چه بدى است از آنِ شیطان ملعون است. [کافى، ج 2، ص 16، ح 2]
 

  • 2 امام على علیه السلام: الْحَقُّ طَریقُ الْجَنَّةِ وَ الْباطِلُ طَریقُ النّارِ وَ عَلى کُلِّ طَریقٍ داعٍ؛


حق، راه بهشت است و باطل، راه جهنم و بر سر هر راهى دعوت کننده اى است. [نهج السعادة، ج 3، ص 291]
 

  • 3 امام على علیه السلام: ظَـلَمَ الْحَقَّ مَنْ نَصَرَ الْباطِلَ؛


هر کس باطل را یارى کند، به حق ستم کرده است. [غررالحکم، ح 6041]
 

  • 4 امام على علیه السلام: لا یُؤنِسَنَّکَ اِلاَّ الْحَقُّ وَ لا یوحِشَنَّکَ اِلاَّ الْباطِلُ؛


مبادا جز حق، با تو اُنس بگیرد و جز باطل، از تو بهراسد. [نهج البلاغه، از خطبه 130]
 

  • 5 امام على علیه السلام: اَما اِنَّهُ لَیْسَ بَیْنَ الْحَقِّ وَ الْباطِلِ اِلاّ اَرْبَعُ اَصابِـعَ -فَسُئِلَ عَنْ مَعْنى قَولِهِ هذا، فَجَمَعَ اَصابِعَهُ وَ وَضَعَها بَیْنَ اُذُنِهِ وَ عَیْنِهِ- ثُمَّ قالَ: الْباطِلُ اَنْ تَقولَ: سَمِعْتُ وَ الْحَقُّ اَنْ تَقولَ: رَأَیْتُ؛


هان! میان حق و باطل جز چهار انگشت فاصله نیست. از آن حضرت در باره معناى این فرمایش سؤال شد. امام انگشتان خود را به هم چسباند و آنها را میان گوش و چشم خود گذاشت و آن گاه فرمودند: باطل این است که بگویى: شنیدم و حق آن است که بگویى: دیدم. [نهج البلاغه، از خطبه 141]
 

  • 6 امام على علیه السلام: فَلَوْ اَنَّ الْباطِلَ خَلَصَ مِنْ مِزاجِ الْحَقِّ لَمْ یَخْفَ عَلى المُرتادینَ وَ لَوْ اَنَّ الْحَقَّ خَلَصَ مِنْ لَبْسِ الْباطِلِ انْقَطَعَتْ عَنْهُ اَلْسُنُ الْمُعانِدینَ وَ لکِنْ یُوْخَذُ مِنْ هذا ضِغْثٌ وَ مِنْ هذا ضِغْثٌ؛


اگر باطل با حق درنیامیزد، بر حقیقت جویان پوشیده نمى مانَد و اگر حق با باطل آمیخته نشود، زبان دشمنان آن بریده مى شود، لیکن مشتى از آن برداشته مى شود ومشتى از این. (و بدین ترتیب حق و باطل درهم آمیخته مى شود و شبهه پیش مى آید). [نهج البلاغه، خطبه 50]
 

  • 7 امام صادق علیه السلام: اَبَى اللّهُ اَنْ یُعَرِّفَ باطِلاً حَقّا، اَبَى اللّهُ اَنْ یَجْعَلَ الْحَقَّ فى قَلْبِ الْمُؤْمِنِ باطِلاً لا شَکَّ فیهِ وَ اَبَى اللّهُ اَنْ یَجْعَلَ الْباطِلَ فى قَلْبِ الْـکافِر الْمُخالِفِ حَقّـا لا شَکَّ فیهِ وَ لَوْ لَمْ یَجْعَلْ هذا هکَذا ما عُرِفَ حَقٌّ مِنْ باطِلٍ؛


خداوند اِبا دارد از این که باطلى را حق معرفى نماید، خداوند اِبا دارد از این که حق را در دل مؤمن، باطلى تردید ناپذیر جلوه دهد، خداوند اِبا دارد از این که باطل را در دل کافر حق ستیز به صورت حقى تردید ناپذیر جلوه دهد، اگر چنین نمى کرد، حق از باطل شناخته نمى شد. [محاسن، ج 1، ص 277]
 

  • 8 امام صادق علیه السلام: لا یَسْتَیْقِنُ الْقَلْبُ اَنَّ الْحَقَّ باطِلٌ اَبَدا وَ لا یَسْتَیقِنُ اَنَّ الْباطِلَ حَقٌّ اَبَدا؛


هرگز دل به باطل بودن حق و به حق بودن باطل یقین نمى کند. [تفسیر العیاشى، ج 2، ص 53، ح 39]
 

  • 9 پیامبر صلی الله علیه و آله: اَمّا عَلامَةُ التّائِبِ فَاَرْبَعَةٌ: اَلنَّصیحَةُ لِلّهِ فى عَمَلِهِ وَ تَرْکُ الْباطِلِ وَ لُزومُ الْحَقِّ وَ الْحِرْصُ عَلَى الْخَیْرِ ؛


نشانه توبه کننده چهار است: عمل خالصانه براى خدا، رها کردن باطل، پایبندى به حق و حریص بودن بر کار خیر. [تحف العقول، ص 20]
 

  • 10 امام على علیه السلام: ـ وَ قَدْ سُئِلَ عَنْ تَفسیرِ السُّنَّةِ وَ الْبِدْعَةِ وَ الْجَماعَةِ وَ الْفُرْقَهِ ـ: السُّنَّةُ ـو اللّهِ ـ سُنَّةُ مُحمِّدٍ صلی الله علیه و آله، وَ الْبِدْعَةُ ما فارَقَها، وَ الْجَماعَةُ ـ وَ اللّهِ ـ مُجامَعَةُ اَهْلِ الْحَقِّ وَ اِنْ قَلّوا، وَ الْفُرقَةُ مُجامَعَةُ اَهْلِ الْباطِلِ وَ اِنْ کَثُروا؛


در پاسخ به پرسش از معناى سنّت، بدعت، جماعت و تفرقه فرمودند: به خدا سوگند، سنّت، همان سنّت محمّد صلی الله علیه و آله است و بدعت آنچه خلاف آن باشد و به خدا قسم، جماعت، همدست شدن با اهل حق است هر چند اندک باشند و تفرقه، همدستى با اهل باطل است هر چند بسیار باشند. [کنزالعمّال، ح 1644]
 

  • 11 امام على علیه السلام: اَلا وَ مَنْ اَکَلَهُ الْحَقُّ فَاِلَى الجَنَّةِ وَ مَنْ اَکَلَهُ الباطِلُ فَاِلَى النّارِ؛


بدانید که هر کس در راه حق از دنیا برود، به بهشت و هر کس در راه باطل از دنیا برود، به جهنم مى رود. [نهج البلاغه، از نامه 17]
 

  • 12 امام على علیه السلام: الْحَقُّ سَیْفٌ قاطِعٌ عَلى اَهْلِ الْباطِلِ؛


حق، شمشیر بُرَّنده اى است بر ضد اهل باطل. [عیون الحکم والمواعظ، ص 28]
 

  • 13 امام على علیه السلام: قَلیلُ الْحَقِّ یَدْفَعُ کَثیرَ الباطِلِ کَما اَنَّ الْقَلیلَ مِنَ النّارِ یُحْرِقُ کَثیرَ الْحَطَبِ؛


اندکى حقّ، بسیارى باطل را نابود مى کند، همچنان که اندکى آتش، هیزم هاى فراوانى را مى سوزاند. [غررالحکم، ح 6735]
 

  • 14 امام صادق علیه السلام: لَیْسَ مِنْ باطِلٍ یَقومُ بِاِزاءِ الْحَقِّ اِلاّ غَلَبَ الْحَقُّ الْباطِلَ وَ ذلِکَ قَولُهُ: «بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الباطِلِ فَیَدْمَغُهُ...»؛


هیچ باطلى نیست که در برابر حق بایستد مگر آن که حق بر باطل چیره مى شود واین سخن خداوند است: «بلکه حق را بر سر باطل مى زنیم که آن را در هم مى کوبد...». [کافى، ج 8، ص 242]
 

  • 15 پیامبر صلی الله علیه و آله: الْـحَقُّ ثَقیلٌ مُرٌّ وَ الْباطِلُ خَفیفٌ حُلْوٌ وَ رُبَّ شَهْوَةِ ساعَةٍ تورِثُ حُزْنا طَویلاً؛


حق، سنگین و تلخ است و باطل، سبک و شیرین و بسا خواهش و هوا و هوسى که لحظه اى بیش نمى ماند، اما غم و اندوهى طولانى به دنبال مى آورد. [مکارم الاخلاق، ص 465]
 

  • 16 امام على علیه السلام: اِصْبِرْ عَلى مَرارَةِ الْحَقِّ وَ ایّاکَ اَنْ تَنْخَدِعَ لِحَلاوَةِ الباطِلِ؛


تلخى حق را تحمل کن، و مبادا که فریب شیرینى باطل را بخورى. [غررالحکم، ح 2472]
 

  • 17 امام کاظم علیه السلام: قُلِ الْحَقَّ وَ اِنْ کانَ فیهِ هَلاکُکَ فَاِنَّ فیهِ نَجاتَکَ... اِتَّقِ اللّهَ وَ دَعِ الْباطِلَ وَ اِنْ کانَ فیهِ نَجاتُکَ فَاِنَّ فیهِ هَلاکَکَ؛


حق را بگو اگر چه نابودى تو در آن باشد، زیرا که نجات تو در آن است... تقواى الهى پیشه کن و باطل را فرو گذار هر چند [به ظاهر] نجات تو در آن باشد، زیرا که نابودى تو در آن است. [تحف العقول، ص 408]
 

  • 18 امام على علیه السلام: عُبیدُ اللّهِ بْنُ اَبى رافِعٍ مَولى رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله اِنَّ الحَروریَّةَ لَمّا خَرَجَتْ وَ هُوَ مَع عَلِىِّ بنِ اَبى طالِبٍ قالوا: لا حُکْمَ اِلاّ لِلّهِ، قالَ عَلىٌّ: کَلِمَةُ حَقٍّ اُریدَ بِها باطِلٌ؛


عبیداللّه بن ابى رافع، وابسته پیامبر صلی الله علیه و آله زمانى که حروریه (خوارج) سر به نافرمانى برداشتند، او با على بن ابى طالب بود. آنها مى گفتند: داورى جز از آنِ خدا نیست. على علیه السلام فرمودند: این سخن حقى است براى نیّت باطلى. [کنزالعمّال، ح 31556]
 

  • 19 امام على علیه السلام: اِنَّ مَنْ لا یَنْفَعُهُ الْحَقُّ یَضُرُّهُ الْباطِلُ وَ مَنْ لا یَسْتَقیمُ بِهِ الْهُدى تَضُرُّهُ الضَّلالَةُ وَ مَنْ لا یَنْفَعُهُ الْیَقینُ یَضُرُّهُ الشَّکُّ؛


براستى که هر کس را حق سود ندهد، باطل زیانش رساند و هر کس به راه هدایت نرود، به کجراهه گمراهى افتد و هر کس یقین، او را سود نبخشد، شکّ زیانش رساند. [تحف العقول، ص 152]
 

  • 20 امام على علیه السلام: اِنَّ الْحَقَّ وَ الْباطِلَ لا یُعْرَفانِ بِالنّاسِ، وَ لکِنِ اعْرِفِ الْحَقَّ بِاتِّباعِ مَنِ اتَّبَعَهُ وَ الْباطِلَ بِاجْتِنابِ مَنِ اجْتَنَبَهُ؛


حق و باطل به مردم (و شخصیت افراد) شناخته نمى شوند بلکه حق را به پیروى کسى که از آن پیروى مى کند بشناس و باطل را به دورى کسى که از آن دورى مى کند. [امالى طوسى، ص 134، ح 216]
 

  • 21 امام على علیه السلام: لا تُقاتِلوا (تَقْتُلوا) الخَوارِجَ بَعْدى، فَلَیسَ مَنْ طَلَبَ الحَقَّ فَاَخْطَـأَهُ کَمَنْ طَلَبَ الْباطِلَ فَأدْرَکَهُ؛


بعد از من با خوارج نجنگید (آنان را نکشید)؛ زیرا کسى که طالب حق باشد و به آن نرسد، با کسى که جویاى باطل باشد و به آن دست یابد، یکسان نیست. [نهج البلاغه، از خطبه 61]
 

  • 22 امام باقر علیه السلام: ما بَیْنَ الْحَقِّ وَ الْباطِلِ اِلاّ قِلَّةُ الْعَقْلِ. قیلَ: وَ کَیْفَ ذلِکَ یَابْنَ رَسولِ اللّه ِ؟ قالَ: اِنَّ الْعَبْدَ یَعْمَلُ الْعَمَلَ الَّذى هُوَ لِلّهِ رِضا فَیُریدُ بِهِ غَیْرَ اللّهِ فَلَو اَنَّهُ اَخْلَصَ لِلّهِ لَجاءَهُ الَّذى یُریدُ فى اَسْرَعَ مِنْ ذلِکَ؛


میان حق و باطل جز کم عقلى فاصله نیست. عرض شد: چگونه، اى فرزند رسول خدا؟ فرمودند: انسان کارى را که موجب رضاى خداست براى غیر خدا انجام مى دهد، در صورتى که اگر آن را خالص براى رضاى خدا انجام مى داد، زودتر به هدف خود مى رسید تا براى غیر خدا. [محاسن، ج 1، ص 254، ح 280]
 

  • 23 پیامبر صلی الله علیه و آله: ایّاکُمْ وَ التَّلَوُّنَ فى دینِ اللّهِ فَاِنَّ جَماعَةً فیما تَـکْرَهونَ مِنَ الْحَقِّ خَیْرٌ مِنْ فُرْقَةٍ فیما تُحِبّونَ مِنَ الْباطِلِ وَ اِنَّ اللّهَ سُبْحانَهُ لَمْ یُعْطِ اَحَدا بِفُرْقَةٍ خَیْرا مِمَّنْ مَضى وَ لا مِمَّنْ بَقىَ ؛


از چند رنگى و اختلاف در دین خدا بپرهیزید، زیرا یکپارچگى در آنچه حق است ولى شما آن را ناخوش مى دارید، از پراکندگى در آنچه باطل است اما خوشایند شما مى باشد، بهتر است. خداى سبحان به هیچ یک از گذشتگان و باقى ماندگان بر اثر تفرقه و جدایى خیر و خوبى عطا نکرده است. [نهج البلاغه، از خطبه 176]
 

  • 24 امام على علیه السلام: اَلْکَـیِّسُ صَدیقُهُ الْحَقُّ وَ عَدُوُّهُ الْباطِلُ؛


انسان زیرک، دوستش حق است و دشمنش باطل. [غررالحکم، ح 1524]
 

  • 25 امام على علیه السلام: ثَلاثٌ فیهِنَّ النَّجاةُ: لُزومُ الْحَقِّ وَ تَجَنُّبُ الْباطِلِ وَ رُکوبُ الْجِدِّ؛


نجات و رستگارى در سه چیز است: پایبندى به حق، دورى از باطل و سوار شدن بر مرکب جدّیت. [غررالحکم، ح 4661]
 

  • 26 حضرت مسیح علیه السلام: خُذُوا الْحَقَّ مِنْ اَهْلِ الْباطِلِ وَ لا تَأْخُذُوا الْباطِلَ مِنْ اَهْلِ الْحَقِّ، کونوا نُقّادَ الْکَلامِ؛


حق را از اهل باطل فرا گیرید و باطل را از اهل حق فرا نگیرید. سخن سنج باشید. [محاسن، ج 1، ص 229، ح 159]
 

  • 27 امام سجاد علیه السلام: اللّهُمَّ اِنّى اَعوذُ بِکَ مِنْ... ایثارِ الْباطِلِ عَلَى الْحَقِّ...؛


خدایا به تو پناه مى برم از این که باطل را بر حق ترجیح دهم. [صحیفه سجّادیه، از دعاى هشتم]
 

  • 28 امام سجّاد علیه السلام: اَللّهُمَّ... وَ اَزْهِقِ الْباطِلَ عَنْ ضَمائِرِنا وَ اَثْبِتِ الْحَقَّ فى سَرائِرِنا، فَاِنَّ الشُّکوکَ وَ الظُّنونَ لَواقِحُ الْفِتَنِ وَ مُکَدِّرَةٌ لِصَفْوِ الْمَنائِحِ وَ الْمِنَنِ؛


بار الها... باطل را از درون ما محو نما و حق را در باطن ما جاى ده. زیرا که تردیدها و گمان ها فتنه زایند و بخشش ها و نعمت ها را تیره مى سازند. [صحیفه سجادیه الجامعه، ص 410]
 

  • 29 پیامبر صلی الله علیه و آله: ثَلاثُ خِصالٍ مَنْ کُنَّ فیهِ فَقَدِ اسْتَـکْمَلَ خِصالَ الاْیمانِ: اَلَّذى إذا رَضىَ لَمْ یُدْخِلْهُ رِضاهُ فى باطِلٍ وَ اِنْ غَضِبَ لَم یُخرِجْهُ مِنَ الحَقِّ وَ لَو قَدَرَ لَمْ یَتَعاطَ ما لَیْسَ لَهُ؛


سه ویژگى است که در هر کس یافت شود، ویژگى هاى ایمان کامل مى گردد: آن که وقتى خشنود گردد، خشنودى اش او را به باطل نکشاند و خشمش او را به هنگام خشم، از حق برون نبرد و هر گاه توان یافت، به آنچه از او نیست، دست درازى نکند. [الاصول الستة عشر، ص 35]
 

  • 30 امام باقر علیه السلام: اِتَّقُوا اللّهَ وَ اسْتَعینوا عَلى ما اَنْتُمْ عَلَیْهِ بِالْوَرَعِ وَ الاِْجْتِهادِ فى طاعَةِ اللّه ِفَاِنَّ اَشَدَّ ما یَکونُ اَحَدُکُمْ اغْتباطا ما هُوَ عَلَیْهِ لَوْ قَدْ صارَ فى حَدِّ الآْخِرَةِ وَ انْقَطَعَتِ الدُّنْیا عَنْهُ فَاِذا کانَ فى ذلِکَ الحَدِّ عَرَفَ اَنَّهُ قَدِ اسْتَقْبَلَ النَّعیمَ وَ الْکَرامَةَ مِنَ اللّهِ وَ الْبُشْرى بِالْجَنَّةِ وَ اَمِنَ مِمَّنْ کانَ یَخافُ وَ اَیْقَنَ اَنَّ الَّذى کانَ عَلَیْهِ هُوَ الْحَقُّ وَ اَنَّ مَنْ خالَفَ دینَهُ عَلى باطِلٍ هالِکٍ؛


تقواى خدا پیشه کنید و در راهى که برگزیده اید از پارسایى و تلاش در اطاعت فرامین الهى کمک بجویید، که اگر چنین کردید بیشترین غبطه به حال یکى از شما آنگاه خواهد بود که به سرحدّ آخرت برسد و ارتباط وى از دنیا قطع شده باشد، پس آنگاه که به چنین منزلگاهى رسید مى فهمد (مى بیند) که نعمت و کرامت از طرف خداوند به وى رو نموده و بشارت بهشت به وى داده مى شود و ایمن مى شود از آنچه مى ترسید و یقین مى کند که راهش بر حق بوده و هر کس بر خلاف راه او بوده بر باطلى هلاک کننده بوده است. [محاسن، ج 1، ص 177]
 

  • 31 امام صادق علیه السلام: اِنَّ مِنْ حَقیقَةِ الاْیمانِ اَنْ تُؤْثِرَ الْحَقَّ وَ اِنْ ضَرَّکَ عَلَى الْباطِلِ وَ اِنْ نَفَعَکَ وَ اَنْ لا یَجوزَ مَنْطِقُکَ عِلْمَکَ؛


از حقیقت ایمان این است که حق را بر باطل مقدم دارى، هر چند حق به ضرر تو و باطل به نفع تو باشد و نیز از حقیقت ایمان آن است که گفتار تو از دانشت بیشتر نباشد. [محاسن، ج 1، ص 205]
 

  • 32 امام صادق علیه السلام: اِنَّ لِلْحقِّ دَوْلَةً وَ لِلْباطِلِ دَوْلَةً وَ کُلُّ واحِدٍ مِنْهُما فى دَوْلَةِ صاحِبِهِ ذَلیلٌ؛


براستى که حق را دولتى است و باطل را دولتى، و هر یک از این دو، در دولت دیگرى ذلیل است. [کافى، ج 2، ص 447، ح 12]
 

  • 33 امام صادق علیه السلام: لَنْ تَبْقَى الاَرْضُ اِلاّ وَ فیها عالِمٌ یَعْرِفُ الْحَقَّ مِنَ الباطِلِ؛


هرگز زمین باقى نمى ماند مگر آنکه در آن دانشمندى وجود دارد که حق را از باطل مى شناسد. [محاسن، ج 1، ص 234]
 

  • 34 امام صادق علیه السلام: قُلْتُ لاَِبى عَبْدِ اللّهِ علیه السلام: اُطْعِمُ سائِلاً لا اَعْرِفُهُ مُسْلِما؟ فَقالَ: نَعَمْ اَعْطِ مَنْ لا تَعْرِفُهُ بِوِلایَةٍ وَ لا عَداوَةٍ لِلْحَقِّ اِنَّ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ یَقولُ: «وَ قُولوا لِلنّاسِ حُسْناً» و لا تُطْعِمْ مَنْ نَصَبَ لِشَىْءٍ مِنَ الْحَقِّ اَوْ دَعا اِلى شَىْءٍ مِنَ الْباطِلِ؛


به امام صادق علیه السلام گفتم: آیا به فقیرى که نمى دانم مسلمان است غذا بدهم؟ حضرت فرمود: آرى، به کسى که نمى دانى دوست است یا دشمن حق، غذا بده؛ زیرا خداوند مى فرماید: «با مردم به نیکى سخن بگویید» ولى به کسى که با حق دشمنى مى کند و یا به باطلى دعوت مى کند غذا مده. [کافى، ج 4، ص 13]
 

  • 35 پیامبر صلی الله علیه و آله: لا یُکْمِلُ الْمُؤمِنُ ایمانَهُ حَتّى یَحتَوىَ عَلى مِائَةٍ وَ ثَلاثِ خِصالٍ:... لایَقْبَلُ الْباطِلَ مِن صَدیقِهِ وَ لا یَرُدُّ الْحَقَّ مِنْ عَدُوِّهِ...؛


ایمان مؤمن کامل نمى شود، مگر آن که 103 صفت در او باشد:... باطل را از دوستش نمى پذیرد و در مقابله با دشمن، حق را پایمال نمى کند. [بحارالأنوار، ج 67، ص 310]
 

  • 36 امام صادق علیه السلام: کَلامٌ فى حَقٍّ خَیرٌ مِن سُکوتٍ عَلى باطِلٍ؛


سخن گفتن درباره حق، از سکوتى بر باطل بهتر است. [من لا یحضره الفقیه، ج 4، ص 396]
 

  • 37 امام على علیه السلام: اِتَّقوا خِداعَ الآمالِ فَکَمْ مِنْ مُؤَمِّلِ یَوْمٍ لَمْ یُدْرِکْهُ وَ بانى بِناءٍ لَمْ یَسْکُنْهُ وَ جامِعِ مالٍ لَمْ یأکُلْهُ وَ لَعَلَّهُ مِنْ باطِلٍ جَمَعَهُ وَ مِنْ حَقٍّ مَنَعَهُ اَصابَهُ حَراما وَ احْتَمَلَ بِهِ اَثاما؛


از خدعه و حیله آرزوها بپرهیزید. چه بسیار آرزومندِ روزى که به آن روز نمى رسد و چه بسیار سازنده اى که در ساخته اش ساکن نمى شود و چه بسیار جمع کننده مالى که از آن استفاده نمى کند و شاید آن مال را از باطل به دست آورده و یا از حق کسى جلوگیرى کرده، تا به آن مال رسیده است و باید بار همه آن گناهان را به دوش کشد. [غررالحکم، ح 2563]
 

  • 38 امام على علیه السلام: أیُّهَا النّاسُ لَوْ لَمْ تَـتَخاذَلوا عَنْ نَصْرِ الْحَقِّ وَ لَمْ تَهِنوا عَنْ تَوْهینِ الْباطِلِ، لَمْ یَطْمَعْ فیکُمْ مَنْ لَیْسَ مِثْلَکُمْ وَ لَمْ یَقْوَ مَنْ قَوىَ عَلَیْکُمْ... ؛


اى مردم! اگر در یارى حق کوتاهى نمى کردید و در خوار ساختن باطل سستى نمى نمودید، کسانى که همپایه شما نیستند، در شما طمع نمى کردند و هیچ قدرتى برشما مسلط نمى شد. [نهج البلاغه، از خطبه 165]
 

  • 39 امام على علیه السلام: مَنْ رَکِبَ الْباطِلَ اَذَلَّهُ مَرْکَبُهُ. مَن تَعَدَّى الحَقَّ ضاقَ مَذْهَبُهُ؛


کسى که بر باطل سوار شود، مَرکبش او را ذلیل خواهد کرد. کسى که از راه حق منحرف شود راه بر او تنگ خواهد شد. [عیون الحکم والمواعظ، ص 444]
 

  • 40 امام على علیه السلام: نَحْنُ اَقَمْنا عَمودَ الْحَقِّ و هَزَمْنا جُیوشَ الْباطِلِ؛


ما (اهل بیت) ستون هاى حق را استوار و لشکریان باطل را متلاشى کردیم. [عیون الحکم والمواعظ، ص 499]
 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی