الأربعون الزاهره المنسوبه ألی العترة الطاهرة
الاربعون الزاهرة المنسوبة إلى العترة الطاهرة
(منتخب الأشعثیات)
شمس الدین محمّد بن محمّد جزرى دمشقى (متوفاى ۸۳۳ق)
درآمد
رساله حاضر، چهل حدیثى است که ابن جزرى به سند خود از حافظ ابو احمد عبداللّه بن عدى جرجانى از کتاب «جعفریات» یا «اشعثیات» نقل نموده است . یکى از راویان کتاب «جعفریات» همین ابن عدى جرجانى است که از مشایخ اهل سنت است . او در کتابش «الکامل فی ضعفاء الرجال»، سند خود را به این کتاب، ذکر کرده و هیجده روایت از آن نقل مى کند که در زیر مى آید:
محمّد بن محمّد بن الاشعث ابوالحسن الکوفی، مقیم بمصر کتبت عنه بها حمله شدّة میله إلى التشیّع أن أخرج لنا نسخته قریبا من ألف حدیث، عن موسى بن اسماعیل بن موسى بن جعفر بن محمّد، عن أبیه، عن جدّه إلى أن ینتهی إلى علیّ والنبیّ صلى الله علیه و سلم کتاب کتاب یخرجه الینا بخط طری على کاغد جدید فیها مقاطیع وعامتها مسندة مناکیر کلها أو عامتها فذکّرنا روایته هذه
الأحادیث، عن موسى هذا لأبی عبداللّه الحسین بن علیّ بن الحسن بن علیّ بن عمر بن علیّ بن الحسین بن علیّ بن أبی طالب وکان شیخا من أهل البیت بمصر وهو أخ الناصر وکان أکبر منه فقال لنا: کان موسى هذا جاری بالمدینة أربعین سنة ما ذکر قط أن عنده شیئا من الروایة لا عن أبیه ولا عن غیره .
حدّثنا محمّد بن محمّد بن الأشعث، حدّثنی موسى بن اسماعیل بن موسى بن جعفر بن محمّد، حدّثنی أبی عن أبیه، عن جدّه جعفر، عن أبیه، عن جدّه علیّ بن الحسین، عن أبیه، عن علیّ قال: قال رسول اللّه صلى الله علیه و سلم: ورأى قصر بلور فقال: نعم القصر البلور .
بإسناده قال رسول اللّه صلى الله علیه و سلم: یوافق الدّین الدّین إذا وافق القلب القلب .
وبإسناده قال رسول اللّه صلى الله علیه و سلم: التّقوى کرم والحلم زین والصبر خیر مرکب .
وبإسناده قال رسول اللّه صلى الله علیه و سلم: من توکّل وقنع ورضی کفی المطلب .
وبإسناده قال رسول اللّه صلى الله علیه و سلم: الذّرع إماتة .
وبإسناده قال رسول اللّه صلى الله علیه و سلم: شرار الناس من باع الحیوان .
وبإسناده قال رسول اللّه صلى الله علیه و سلم: ثلاثة ذهبت منهم الرحمة الصیّاد والقصّاب وبیع الحیوان .
وبإسناده قال رسول اللّه صلى الله علیه و سلم: من یُمْن المرأة أن یکون بکرها جاریة .
وبإسناده قال رسول اللّه صلى الله علیه و سلم: لا یجتمع الزّنا والخیر فی بیت .
وبإسناده قال رسول اللّه صلى الله علیه و سلم: لا خیل أنقى من الرُّهُم ولا امرأة کَبِنْت العم .
وبإسناده قال رسول اللّه صلى الله علیه و سلم: من عرف فضل کبیر السن فوقّره آمنه اللّه ـ عزّوجلّ ـ من فزع یوم القیامة .
وبإسناده قال رسول اللّه صلى الله علیه و سلم: أهل الجنة لیست لهم کنى إلاّ آدم فإنّه یکنى بأبی محمّد توقیرا وتعظیما .
وبإسناده قال رسول اللّه صلى الله علیه و سلم: من نعمة اللّه على الرجل أن یشبهه ولده .
وبإسناده قال رسول اللّه صلى الله علیه و سلم: فضل أهل البیت على الناس کفضل البنفسج على سائر الأدهان .
وبإسناده قال رسول اللّه صلى الله علیه و سلم: أثبتکم على الصراط أشدّکم حبّا لأهل بیتی ولأصحابی .
وبإسناده قال رسول اللّه صلى الله علیه و سلم: اشتدّ غضب اللّه وغضبی على من أهرق دمی وآذانی فی عترتی .
وبإسناده قال رسول اللّه صلى الله علیه و سلم: من تعلّم العلم فی شبابه کان بمنزلة الوشی فی الحجر ومن تعلّمه وهو کبیر کان بمنزلة الکتاب على وجه الماء .
وبإسناده قال رسول اللّه صلى الله علیه و سلم: لا تقتلوا فی الحرب إلاّ من جرت علیه الموسى .
قال الشیخ: وهذه النسخة کتبتها عنه وهی قریبة من ألف حدیث وکتبت عامتها عنه وهذه الأحادیث وغیرها من المناکیر فی هذه النسخة وفیها أخبار ممّا یوافق متونها متون أهل الصدق وکان متّهما فی هذه النسخة ولم أجد له فیها أصلاً کان یخرج إلینا بخط طری وکاغذ جدید ۱ .
با توجه به این که ابن عدى از مشایخ اهل سنت است، قدح وى بر محمّد بن محمّد بن اشعث، ایرادى بر وى وارد نمى کند . شیخ طوسى نیز در «الفهرست»، درباره «الجعفریات» و گردآورنده آن، مى نویسد:
إسماعیل بن موسى بن جعفر بن محمّد بن علی بن الحسین بن علیّ بن أبى طالب علیهم السلام سکن مصر وولد بها وله کتب یرویها عن أبیه عن آبائه مبوّبةً منها کتاب الطهارة و کتاب الصلاة وکتاب الزکاة وکتاب الصوم وکتاب الحج
1.الکامل فی الضعفاء، ابن عدى، ج ۶، ص ۲۳۰۳ .
وکتاب الجنائز و کتاب الطلاق وکتاب النکاح وکتاب الحدود و کتاب الدیات وکتاب الدعاء وکتاب السنن والآداب وکتاب الرؤیا .
أخبرنا بجمیعها الحسین بن عبیداللّه، قال أخبرنا أبومحمّد سهل بن أحمد بن سهل الدیباجى، قال حدّثنا أبوعلیّ محمّد بن محمّد بن الأشعث بن محمّد الکوفی بمصر قرائة علیه من کتابه قال حدّثنا موسى بن إسماعیل بن جعفر علیه السلامقال حدّثنا أبو إسماعیل ۱ .
و در جاى دیگر در همان کتاب، در این باره مى نویسد:
موسى بن إسماعیل، له «کتاب الصلاة» و «کتاب الوضوء» رواه عنه محمّد بن الأشعث وله کتاب جوامع التفسیر ۲ .
قطب راوندى نیز در کتاب «النوادر»، حدود چهارصد حدیث از کتاب «الجعفریات»، انتخاب و نقل نموده است .
علاّمه محمدباقر مجلسى نیز در «بحار الأنوار» در بیان اسناد خود به کتاب «الجعفریات» به کتاب «الأربعون» ابن جزرى اشاره کرده است . عبارت مجلسى را میرزا حسین نورى، چنین نقل کرده است:
وقال العلاّمة المجلسی فی حاشیة الفصل الرابع من أوّل «البحار» ۳ عند ذکر سند أوّل «النوادر» ما هذا لفظه: أقول أخبار الأشعثیات کانت مشهورة بین الخاصّة والعامّة وقد جمع الشیخ محمّد بن محمّد بن الجزری الشافعی، أربعین حدیثا کلّها من تلک الأخبار المذکورة فی «النوادر» بهذا السند، قال
1.الفهرست، چاپ دانشگاه مشهد، ص ۶۰ و ۶۱ .
2.همان، ص ۳۴۱ .
3.این مطلب در «بحار الأنوار» چاپى نیامده و ظاهرا منحصرا در نسخه «بحار الأنوار» مرحوم نورى وجود داشته است .
فی أوّله: أردت جمع أربعین حدیثا من روایة أهل البیت الطیّبین الطاهرین، حشرنا اللّه فی زمرتهم وأماتنا على محبّتهم من الصحیفة الّتی ساقها الحافظ أبو أحمد بن عدی ثمّ قال: أخبرنا أبوبکر محمّد بن عبداللّه المقدّسی عن سلیمان بن حمزة المقدّسی، عن محمود بن إبراهیم، عن محمّد بن أبیبکر المدینی، عن یحیى بن عبدالوهّاب، عن عبدالرّحمن بن محمّد، عن أحمد بن محمّد الهروی، عن أبی أحمد عبداللّه بن أحمد بن عدی قال: وأخبرنی أیضا أحمد بن محمّد الشیرازی، عن علیّ بن أحمد المقدّسی، عن عمرو بن معمّر، عن محمّد بن عبدالباقی، عن أحمد بن علیّ الحافظ، عن الحسن الحسینی الاسترآبادی، عن عبداللّه بن أحمد بن عدی، عن محمّد بن محمّد بن الأشعث، عن موسى بن إسماعیل بن موسى بن جعفر، عن أبیه إسماعیل، عن أبیه موسى، عن آبائه علیهم السلامثمّ ذکر سایر الأخبار بهذا السند ۱ .
از این عبارت، معلوم مى گردد که علاّمه مجلسى، نسخه اى از «الأربعون الزاهرة» را ملاحظه نموده است .
مؤلف
شمس الدین ابوالخیر محمّد بن محمّد بن یوسف جزرى شافعى از دانشمندان بزرگ عامّه است . وى در سال 751ق، در دمشق متولد شد . او از سن یازده سالگى به فراگیرى علم قرائت و حدیث پرداخت و سالیان متمادى در دمشق، مصر، مکّه، مدینه و لبنان در خدمت مشایخ حدیث، قرائت و دیگر علوم اسلامى به تحقیق و بررسى پرداخت و عمر خویش را در راه تعلیم و تدریس و ترویج علوم اسلامى، صرف کرد .
ابن جزرى در سال 768ق، در سیزده سالگى به سفر حج رفت و
1.فیض قدسى، میرزا حسین نورى، چاپ شده در بحار الأنوار، ج ۱۰۲، ص ۷۲ .
از مشایخ مکّه و مدینه، استماعِ حدیث کرد . او در سال 774ق، از عمادالدین ابن کثیر، اجازه افتا گرفته است که این خود، نشان از همّت والا و سختکوشى وى دارد ؛ چرا که او در این سال 23 سال داشته است .
ابن جزرى از حدود سال 778ق، به بعد، در مراکز علمى مهم آن روز به تدریس پرداخته و از موقعیت علمى قابل توجّهى برخوردار بوده است . وى در سال 785ق، نیز از شیخ الإسلام بلقینى، اجازه افتا گرفته است . او در سال 792ق، براى دومین بار به سفر حج رفت و در راه بازگشت در سال 793ق، به منصب قضاوت شام منصوب شد ؛ ولى پس از چندى آن منصب را رها کرد و به مصر رفته، مشغول تدریس و تألیف شد .
اوضاع نابسامان روزگار و بى مهرى هاى برخى از دانشمندان و جور حکّام، ابن جزرى را از شهرى به شهرى و از کشورى به کشورى مى برد و البته این تنها علّت نبوده ؛ بلکه عشق او به تحصیل و فراگیرى علوم مختلف، از دیگر دلائل سفرهاى پى در پى او بوده است .
ابن جزرى در سال 807ق، به هرات رفت و پس از آن به یزد و اصفهان سفر کرد و در آخر به شیراز رسید و از طرف پیر محمّد، حکمران وقت شیراز، به منصب قضاوت شیراز و توابع آن، منصوب گشت . او از شیراز به یمن، بصره، مکه و مصر سفر نمود و باز به شیراز بازگشت و تا پایان عمر در همان جا ماند و سرانجام در سال 833 یا 834ق، در شیراز درگذشت و در مدرسه اى که خودش بنا نهاده بود، به خاک سپرده شد .
استادان ابن جزرى
ابن جزرى در مراکز علمى جهان اسلام آن روز با استادان زیادى معاشرت داشته و از آن ها بهره برده است و ما در اینجا به اختصار برخى از آن ها را ذکر مى کنیم .
از مهمترین مشایخ او در قرائت و حدیث، مى توان به محمّد بن عبدالرحمان بن صائغ، محمّد بن رافع سلاّمى، عبدالوهاب بن یوسف (ابن سلاّر)، عبداللّه بن اید غدى (ابن جُندى)، ابوالمعالى محمّد بن کبان و محمّد بن احمد بن قدامه مقدسى اشاره کرد . ابن جزرى، حدود ده سال ملازم محمّد بن احمد بن قدامه مقدسى بود و از محضر او بیشتر از پانزده هزار حدیث، شنیده است .
او در فقه شافعى نیز زحمت زیادى متقبّل شد و این علم را از برجستگان اهل علم شافعى فراگرفت که از جمله استادان او در فقه، مى توان از عبدالرحیم اسنوى و سراج الدین بلقینى یاد کرد . وى نزد ضیاءالدین قزوینى نیز اصول فقه و معانى و بیان، آموخته است .
آثار ابن جزرى در علوم حدیث
با یک بررسى مى توان به دست آورد که ابن جزرى در علوم حدیث از جایگاه ویژه اى برخوردار است و تحقیقات نسبتا متنوّعى در این زمینه دارد . تألیفات حدیثى او از این قرار است .
1 . الأربعون الزاهرة المنسوبة إلى العترة الطاهرة (رساله حاضر)
2 . تذکرة العلماء در اصول حدیث که مؤلف در سال 806ق، از تألیف آن فراغت حاصل کرده است .
3 . الحصن الحصین من کلام سیّد المرسلین، که تألیف آن را در 22 ذى حجّه 791ق، به پایان رسانیده است . الحصن الحصین،
چاپهاى متعددى دارد و به زبانهاى دیگر، از جمله اردو نیز ترجمه شده است و دانشمندان چندى بر آن شرح نوشته اند و مورد توجّه بزرگان علوم حدیث، قرار گرفته است .
4 . مفتاح الحصن الحصین که شرحى است که مؤلف بر کتاب «الحصن الحصین» خود، نگاشته است .
5 . عدّة الحصن الحصین که تلخیصى است از کتاب «الحصن الحصین» .
6 . مقدمة فی الحدیث که این کتاب را یکى از فرزندان ابن جزرى به نام احمد، شرح کرده است .
7 . عقد اللئالى فی الأحادیث السلسلة بالعوالى¨ .
8 . المسند الأحمد فی رجال مسند أحمد .
9 . المصعد الأحمد فی ختم مسند الإمام أحمد (شاید این دو تألیف اخیر، یکى باشد) .
10 . الهدایة فی علم الدرایة یا الهدایة إلى معالم الروایة .
آگاهى یافتن به مقام ابن جزرى در علوم حدیث، به بررسى مفصّل کتب وى و برشمارى خصائص او در این علم نیاز دارد و این امر، مجالى بیشتر و تحقیقى در خور مى طلبد .
ابن جزرى و دوستى اهل بیت علیهم السلام
ابن جزرى، چند رساله در مناقب و احادیث اهل بیت علیهم السلامتألیف نموده که عبارت اند از:
1 . الأربعون الزاهرة المنسوبة إلى العترة الطاهرة (رساله حاضر) .
2 . أسنى المطالب فی مناقب علیّ بن أبی طالب که در سال 1324ق، در مکّه و پس از آن در سال 1400ق، با تصحیح محمّد
هادى امینى، توسط کتابخانه امیر المؤمنین در نجف و پس از آن با تهذیب و تعلیق محمّد باقر محمودى در سال 1404ق، در بیروت به چاپ رسیده است .
3 . مناقب الأسد الغالب، ممزّق الکتائب ومظهر العجائب لیث بن غالب أمیر المؤمنین أبى الحسن علیّ بن أبی طالب که در آن، صد حدیث مسند را در فضائل على علیه السلام نقل کرده است . این کتاب در بیروت با تحقیق طارق طنطاوى در 96 صفحه به قطع وزیرى به چاپ رسیده است .
از این رساله ها، علاقه مندى ابن جزرى به خاندان اهل بیت علیهم السلامروشن مى شود . براى نمونه، او درباره امام زمان (عج) در کتاب «اسنى المطالب»، چنین آورده است:
عن علیّ بن أبی طالب رضى الله عنه قال: قال رسول اللّه صلى الله علیه و سلم: «المهدیّ منّا أهل البیت یصلحه اللّه فی لیلةٍ» ورواه ابن ماجة فی سننه ولکن یاسین العجلی ضعیف إلاّ أنّ أحادیث المهدیّ وأنّه یأتی فی آخر الزمان وأنّه من أهل بیت من ذرّیة فاطمة ـ رضوان اللّه علیها ـ صحّت عندنا وأنّ إسمه إسم النبیّ صلى الله علیه و سلموإسم أبیه إسم أبی النبیّ صلى الله علیه و سلم والأصحّ أنّه من ذرّیّة الحسین بن علیّ لنصّ أمیر المؤمنین علیّ على ذلک ۱ .
ابن جزرى همچنین در آخر کتاب دو طریق روایت خود را ـ که یکى به امیر المؤمنین مى رسد و یکى به امام جعفر صادق علیهماالسلام ـ نقل مى کند و بیان مى دارد که با سیزده واسطه از امیر المؤمنین روایت مى کند و با ده واسطه از امام جعفر صادق علیه السلام . او در پایان طریق روایت اوّل مى نویسد:
وهذا إسناد لا مزید على حسنه وعلوّه وثقة رجاله وفضلهم وتقدّمهم فی علم القرائة ۲ .
و پس از نقل هر دو طریق روایت، محبّت خود را به خاندان رسالت، چنین بیان مى نماید:
فانتهت إلى أمیر المؤمنین علی ـ رضوان اللّه تعالى علیه ـ جمیع الفضائل من أنواع العلوم وجمیع المحاسن وکرم الشمائل من القرآن والحدیث والفقه والقضاء والتصوّف والشجاعة والولایة والکرم والزهد والورع وحُسن الخلق والعقل والتقوى وإصابة الرأى فذلک أجمعت القلوب السلیمة على محبّته والفطر مستقیمة على سلوک طریقته فکان حبّه علامة السعادة والإیمان وبغضه محض الشقاء والنفاق والخذلان کما تقدّم فی الأحادیث الصحیحه وظهر بالأدلّة الصریحة ۳ .
1.تهذیب أسنى المطالب، محمّد باقر المحمودی، بیروت، ۱۴۰۳ق، ص ۱۶۳ ـ ۱۶۵ .
2.همان، ص ۱۷۱ .
3.همان، ص ۱۷۳ .
شیوه تحقیق
ابن جزرى در رساله حاضر، سى و هشت حدیث آن را به سند خود از «الجعفریات» نقل نموده و پس از آن، نظر خود را درباره آن از لحاظ حَسَن بودن و . . . بیان نموده و سپس، براى اثبات نظر خود، روایاتى را از مسانید اهل سنّت، نقل نموده است . حدیث آخر را ابن جزرى به طرق متعدد از ائمه علیهم السلامنقل نموده که با آن مجموعه احادیث رساله به سى و نه عدد مى رسد . در حالى که مؤلف آنچنان که در مقدمه متذکر شده رساله اش حاوى چهل حدیث بوده است و روشن نیست که در اصل یک حدیث که بوده و یا در نسخه حاضر از قلم کاتب افتاده است .
در مستند سازى احادیث، ابتدا حدیثى که مؤلف از «الجعفریات» نقل نموده، از همان کتاب، مصدریابى شده و اختلاف نسخه رساله با مصدر در پاورقى ضبط گردیده است که در چند مورد، احادیثى را که مؤلف از کتاب مذکور نقل نموده، در «الجعفریات» چاپى ـ که هم اکنون موجود است ـ وجود نداشت، این گونه موارد در پاورقى تذکّر داده شده است .
ابن جزرى، بعد از آن، احادیثى را که مؤلف براى اثبات نظر خود از کتابهاى اهل سنت نقل نموده، از همان مصدر، استخراج کرده و در مواردى که مصدر مذکور در متن موجود نبوده، از مصادر موثّق دیگر، استخراج کرده است .
شیوه تصحیح رساله
تنها نسخه شناخته شده از این رساله، نسخه شماره 4638 کتابخانه آیه اللّه مرعشى است که تصحیح نیز از روى آن صورت گرفت . این نسخه در جمادى الاولى 849ق (شانزده سال بعد از فوت مؤلف)، استنساخ شده و با خطّ نسخ زیباى معرّب و با دقّت در 32 برگ یازده سطرى تحریر شده که از نفاست بالایى برخوردار است ۱ .
نسخه مذکور از آغاز، یک صفحه که حاوى خطبه آغازین کتاب بوده، افتادگى دارد که به دلیل انحصار نسخه، دستیابى به آن، مقدور نشد .
1.فهرست نسخه هاى خطى کتابخانه آیه اللّه مرعشى، سیداحمد حسینى، ج ۱۲، ص ۲۰۶ .
. . . ۱ الأخیار، وعترته الأطهار، وأهل بیته الأبرار، وصحابته من المهاجرین والأنصار، وشرّف وکرّم .
أمّا بعد فقد ورد عن النبیّ صلى الله علیه و سلم: «مَن حَفِظَ عَلَى أمَّتِی أرْبَعینَ حَدِیثا کُتبَ فِی زُمرَةِ العُلَماءِ وحُشِرَ فی زُمرَةِ الشُّهَدَاءِ» ۲ وجمع النّاس فی ذلک أربعینات کثیرة مشهورة فی أنواع مطلقة ومحصورة، فأردت جمع أربعین حدیثا من روایة أهل البیت الطّیّبین الطّاهرین، حشرنا اللّه تعالى فی زمرتهم وأماتنا على محبّتهم، من الصّحیفة التی ساقها الحافظ أبو أحمد بن عدیّ رحمه الله ۳، اقتصرت منها على هذا القدر
إنّما من حدیث منها إلاّ وله شاهد من کتب الحدیث المسندة، و أصل فی کتب الإسلام المعتمدة . ذکرتها بإسناد واحد، معتمدا على ما لها من المتابعات والشّواهد، لیسهل حفظها حیث قلّ لفظها، وختمتها بحدیث جلیل مسلسل من حدیثهم، صحّ عندنا من تحدیثهم، وسمّیتها بالأربعین الزّاهرة، المنسوبة إلى العترة الطّاهرة، واللّه المستعان وعلیه التّکلان .
1.قد ضاع من أوّل النسخة أوّل الکتاب بقدر صفحة .
2.قد ورد الحدیث فی مصادر العامة والخاصة، منها: عوالی اللئالی، ابن ابی جمهور الإحسائی، ج ۱، ص۹۵ وورد فیها بعبارة: «من حفظ على أمّتی أربعین حدیثا من أمر دینها بعثه اللّه یوم القیامة فی زمرة الفقهاء والعلماء» .
3.المراد من الصحیفة کتاب الجعفریات وقد ذکرنا فی المقدمة أنّ ابن جزری روى الجعفریات من طریق ابو احمد بن عدى .
الحدیث الأوّل
۰.أخبرنا الشیخ الإمام الحافظ الکبیر الزّاهد الورع أبو بکر محمّد بن عبداللّه بن المحبّ المقدّسی الصّالحی رحمه الله فیما شافهنی به غیر مرّة، عن شیخه الإمام العالم الکبیر قاضی القضاة تقیّ الدین سلیمان حمزة المقدّسی الحنبلی قال: أخبرنا الشیخ الإمام الحافظ الکبیر صاحب التّصانیف محمود بن إبراهیم بن سفیان بن مندة فی کتابه إلیّ من اصبهان . قال: أخبرنا الإمام الحافظ الکبیر أبو موسى محمّد بن أبی بکر المدینی، أخبرنا أبو زکریّا یحیى بن عبدالوهاب بن محمّد بن إسحاق بن مندة الإصبهانیّ، أخبرنا عمّی أبو القاسم عبدالرحمن بن محمّد بن إسحاق بن مندة، أخبرنا أحمد بن محمّد بن أحمد بن حفص الهرویّ، أخبرنا الحافظ أبو أحمد عبداللّه بن أحمد بن عَدیّ .
حیلولة: وأخبرنا أعلى من هذا بدرجة أبو العبّاس أحمد بن محمّد بن الحسین البنّاء الشیرازی ثمّ الصالحیّ فی آخرین مشافهة، عن الشیخ أبی الحسن علیّ بن أحمد بن عبدالواحد المقدّسیّ، أخبرنا أبو حفص عمر بن معمر الدارقزیّ إجازة إن لم یکن سماعا، أخبرنا أبو بکر محمّد بن عبدالباقی، أخبرنا أبو بکر أحمد بن علیّ الحافظ، أخبرنا القاضی أبو محمّد الحسن بن الحسین الاسترابادیّ، أخبرنا أبو أحمد بن عدیّ الحافظ، أخبرنا أبو الحسن محمّد بن محمّد بن الأشعث الکوفیّ نزیل مصر، حدّثنی موسى بن إسماعیل بن موسى بن جعفر بن محمّد بن
علیّ بن الحسین بن علیّ بن أبی طالب قال: حدّثنی أبی إسماعیل قال: حدّثنی أبی موسى قال: حدّثنی أبی جعفر قال: حدّثنی أبی محمّد قال: حدّثنی أبی علیّ قال: حدّثنی أبی الحسین قال: حدّثنی أبی علیّ قال :قال رسول اللّه صلى الله علیه و سلم: «کُلُّ کِتَابٍ لاَ یُبْتَدأُ بِذِکْرِ اللّهِ فَهُوَ أَقْطَعْ» ۱ .
حدیث حسن رواه أبو داود من حدیث أبی هریرة مرفوعا وسکت علیه، ولفظه: «کُلُّ کَلاَمٍ لَم یُبْدَأْ فیهِ، بِ ،اَلْحَمْدُ للّهِِ، فَهُوَ أَجْذَمُ» ۲ . قال: وروی مرسلاً انتهى . والأجذم، الّذی لا رأس له وروی أیضا «فَهُوَ أَقْطَعُ» و «فَهُوَ أَبْتَرُ» وروی أیضا: «کُلُّ أَمْرٍ ذِی بالٍ لا یُبْدَأُ فیه بِبِسمِ اللّهِ» .
1.الجعفریات: ص ۲۱۴ وفیه «کلّ کلام لا یبدأ بذکر . . . » .
2.سنن أبی داود، ج ۲، ص ۴۴۳ .
الحدیث الثانی
۰.وبهذا الاسناد إلى أمیر المؤمنین رضى الله عنه عنه قال :قال رسول اللّه صلى الله علیه و سلم: «یَحمِلُ مِن هَذَا العِلْمَ مِنْ کُلّ خَلَفٍ عُدُولُه، یَنْفُونَ عَنْهُ تَحرْیفَ الغَالینَ، وانْتِحَالَ المُبْطِلِینَ، وتَأوِیلَ الْجَاهِلِینَ» ۱ .
هذا حدیث حسن صحّحه الإمام أحمد بن حنبل ۲ فیما نقله عنه الخلاّل فی کتاب «العلل»، ورواه الحافظ أبو بکر البیهقیّ فی کتابه المدخل ۳، والحافظ أبو أحمد بن عدیّ فی مقدّمة کتابه «الکامل»، والحافظ عبدالرحمن بن أبی حاتم فی
مقدّمة کتابه «الجرح والتعدیل» . وقد رویناه مرفوعا من حدیث أبی هریرة وعبداللّه بن عمر وعبداللّه بن عمرو وأبی أمامة وجابر بن سمرة، بطرق یقوّی بعضها بعضا .
1.الجعفریات، ص ۲۴۵ وفیه: «عدول» بدل «عدوله» و «الغالین» بدل «الجاهلین» وبالعکس ؛ معانی الأخبار باب معنی الصراط، ص ۳۵ ؛ کمال الدین، ص ۲۲۱ .
2.لم یوجد فی مسند أحمد، وورد فی مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، ج ۱، ص ۱۴۰ ؛ کنزالعمّال، ج ۱۰، ص ۱۷۶ .
3.لم یوجد فی المدخل للبیهقی ویوجد فی السنن الکبرى، له، ج ۱۰، ص ۲۰۹ وورد فیه: «یرث هذا العلم من کلّ خلف عدوله، ینفون عنه تأویل الجاهلین وانتحال المبطلین وتحریف الغالین» .
الحدیث الثّالث
۰.وبه قال: قال رسول اللّه صلى الله علیه و سلم :«طیبُ النِّسَاءِ ما ظَهَرَ لَوْنُهُ وخَفیَ رِیحُهُ، وَطیبُ الرِّجَالِ مَا خَفیَ لَوْنُهُ وَظَهَرَ ریحُُه» ۱ .
هذا حدیث حسن رواه أبو داود ۲ والترمذیّ ۳ والنّسائی ۴ من حدیث أبی هریرة، وقال الترمذیّ حدیث حسن .
الحدیث الرابع
۰.وبه قال: قال رسول اللّه صلى الله علیه و سلم :«إذَا تَغَوَّلَتِ الْغیلاَنُ فَأذِّ نُوا بِأَذَانِ الصَّلاةِ» ۵ .
حدیث حسن صحیح رواه البزّار من حدیث سعد بن أبی وقّاص ولفظه: «أمَرَنَا رَسُولُ اللّهِ صلى الله علیه و سلم إِذَا تَغَوَّلَتِ الْغیلاَنُ أنْ نُنَادِیَ بِالصَّلاَةِ» ۶، ورواه ابن أبی شیبة فی
مصنّفه من حدیث جابر ۷، وله شاهد رواه مسلم من حدیث أبی هریرة: «إِنَّ الشَّیْطَانَ إِذَا نُودِیَ بِالصَّلاَةِ وَلَّى وَلَهُ حُصَاصٌ» ۸ .
1.الجعفریات، ص ۷۱ ؛ مکارم الأخلاق، ص ۴۴ .
2.سنن أبی داود، ج ۱، ص ۴۸۳، وفیه: «ألا وإنّ طیب الرجال ما ظهر ریحه ولم یظهر لونه، ألا إنّ طیب النساء ما ظهر لونه ولم یظهر ریحه» .
3.سنن ترمذی، ج ۱، ص ۱۹۵، ح ۲۹۳۸ وأیضا ورد فی ح ۲۹۴۰ مع اختلاف وهو: «إنّ خیر طیب الرّجال . . . وخیر طیب النساء» .
4.سنن نسائی، ج ۸، ص ۱۵۱، وفیه «طیب الرّجال» بدل «طیب النّساء» و «طیب النّساء» بدل «طیب الرّجال» .
5.الجعفریات، ص ۴۲ و فیه «إذا تغوّلت بکم . . . » ؛ المحاسن، ص ۴۸ وفیه «إذا تغوّلت لکم . . .» .
6.البحر الزخار (مسند البزاز)، بزاز، ج ۴، ص ۷۸، ح ۱۲۴۷ وفیه: « . . . إذا تغوّلت لنا الغول أو إذا رأینا الغول ننادی بالأذان» .
7.المصنّف، ابن أبی شیبة، ج ۷، ص ۱۲۰، کتاب ۲۵، باب ۱۱۳، ح ۱ وفیه: «إذا تغولت لکم الغیلان فنادوا بالأذان» .
8.صحیح مسلم، ج ۲، ص ۶ .
الحدیث الخامس
۰.وبه قال: قال رسول اللّه صلى الله علیه و سلم :«مَنْ أشَارَ إِلَى أَخیهِ المُسلِمِ بِسِلاَحِه لَعَنَتْهُ الْمَلاَئِکَةُ حَتَّى یَشیمَهُ عَنْهُ» ۱ .
حدیث حسن أخرجه الترمذیّ من حدیث أبی هریرة ولفظه: «مَنْ أَشَارَ إِلَى أَخیهِ بِحَدیدَةٍ لَعَنَتْهُ المَلاَئِکَةُ» ۲ وقال: حدیث حسن غریب .
الحدیث السادس
۰.وبه قال: قال رسول اللّه صلى الله علیه و سلم :«حَمَلَةُ القُرْآنِ عُرَفَاءُ أَهلِ الجَنَّةِ» ۳ .
حدیث صالح رواه الطبرانیّ من طریق سکینة بنت الحسین بن علیّ رضی اللّه عنهم، عن أبیها یرفعه، ولفظه: «حَمَلَةُ القُرآنِ عُرَفَاءُ أَهْلِ الجَنَّةِ وَالشُّهَدَاءُ قَادَتُهُمْ وَالْأَنبِیَاءُ سَادَتُهُمْ» ۴ . ورویناه أیضا من حدیث أبی سعید الخدریّ . وفی الباب عن أنس وأبی هریرة وسئل ابن عبّاس عن معنى «حَمَلَةُ الْقُرْآنِ عُرَفَاءُ أَهْلِ الجَنَّةِ» فقال: معناه رؤساء أهل الجنّة .
1.الجعفریات، ص ۸۳، وفیه «ینحیه» بدل «یشیمه» .
2.سنن الترمذیّ، ج ۳، ص ۳۱۴ وفیه لفظة «على» بدل «إلى» ؛ صحیح مسلم ج۸، ص ۳۴ مع إختلاف یسیر .
3.الجعفریات، ص ۷۶ ؛ النوادر، راوندی، ص ۱۳۷ .
4.لم یوجد فی المعجم الکبیر للطبرانی .
الحدیث السابع
۰.وبه قال: قال رسول اللّه صلى الله علیه و سلم :«مَن سَرَّهُ أَنْ یَکْثُرَ خَیْرُ بَیْتِهِ فَلْیَتَوضَّأ عِندَ حُضُورِ الطَّعَامِ» ۱ .
حدیث غریب من هذا الوجه . ولهذا الحدیث شاهد من حدیث سلمان الفارسیّ ولفظه: «قَرَأتُ فی التَّوْراةِ أَنَّ بَرَکَةُ الطَّعَامِ اَلْوُضُوءُ بَعْدَهُ، فذکرت ذلک للنّبیّ صلى الله علیه و سلم وأخبرته بما قرأت فی التوراة فقال رسول اللّه صلى الله علیه و سلم: «بَرَکَةُ الطَّعَام اَلْوُضُوءُ قَبْلَهُ وَالْوُضُوءُ بَعْدَهُ» . رواه أبو داود والترمذیّ ۲ .
الحدیث الثامن
۰.وبه قال: قال رسول اللّه صلى الله علیه و سلم :الحدیث الثامن «مَنْ وُلِدَ لَه أربعَةٌ فَلَمْ یُسَمِّ أحَداً بِاسمِی فَقَد جَفانِی» ۳ .
حدیث غریب . وقد روی مثله عن ابن عبّاس، وعبدالملک بن هارون بن عنترة عن أبیه عن جدّه ورویناه من حدیث واثلة بن الأسقع ولفظه: «مَنْ وُلِدَ لَهُ ثَلاَثَةٌ مِنَ الْوَلَدِ وَلَمْ یُسَمِّ أَحَدَهُمْ مُحَمَّدا فَقَدْ جَهِلَ» ۴ .
الحدیث التاسع
۰.وبه قال: قال رسول اللّه صلى الله علیه و سلم :«مَن حَلَف عَلَى یَمینٍ فَرَأى غَیْرَهَا خَیْرا مِنْهَا، فَلْیَأْتِ الَّذی هُوَ خَیرٌ [منها]، وَلیُکَفِّرْ عَن یَمینِهِ» ۵ .
حدیث صحیح متّفق على صحّته رواه البخاری ومسلم من حدیث أبی هریرة یرفعه، ولفظه: «مَن حَلَف عَلَى یَمینٍ فَرَأى خَیرا مِنها، فَلْیُکَفِّر عَنْ یَمینِه، ثُمَّ لیَفعَلِ الَّذی هُوَ خَیْرٌ» ۶ .
1.الجعفریات، ص ۲۷، وفیه «طعامه» بدل «الطعام» ؛ نوادر، راوندی، ص ۴۶ ؛ الخصال، ص ۱۳ .
2.سنن أبی داود، ج ۲، ص ۲۰۰، ح ۳۷۶۱ ؛ سنن ترمذی، ج ۳، ص ۱۸۴، ح ۱۹۰۷ .
3.الجعفریات، ص ۱۸۳ و ۱۸۴ وفیه «بعضهم» بدل «أحدا» ؛ مجموعة ورّام، ج ۱، ص ۳۲ .
4.مسند أحمد، ج ۴، ص ۲۵۶ ؛ سنن نسائی، ج ۷، ص۱۱ .
5.الجعفریات، ص ۱۶۷ والإضافة من المصدر .
6.صحیح البخاری، ج ۷، ص ۲۱۶ وجد بهذه الألفاظ: «لا أحلف على یمین فرأیت غیرها خیرا منها إلاّ أتیت الّذی هو خیر وکفرت عن یمینی» و (فی حدیث آخر) .. . وإذا حلفت على یمین فرأیت غیرها خیرا منها فکفّر عن یمینک وائت الّذی هو خیر .
الحدیث العاشر
۰.وبه قال: قال رسول اللّه صلى الله علیه و سلم :«لَیْسَ لِلمُسْلم أَنْ یَبیتَ لَیْلَتَیْنِ إِلاَّ وَوَصِیَّتُه مَکْتُوبَةٌ عِندَ رَأسِهِ» ۱ .
حدیث صحیح رواه البخاریّ ومسلم وأصحاب السنن من حدیث ابن عمر مرفوعا، ولفظه «مَا حَقّ اِمْرئٍ مُسْلِمٍ لَهُ شَیء یُوصى فیهِ یَبیتُ لَیلَتَیْنِ إِلاِّ وَوصِیَّتُهُ مَکْتُوبَةٌ عِنْدَهُ» ۲ .
الحدیث الحادی عشر
۰.وبه قال: قال رسول اللّه صلى الله علیه و سلم :«مَا رَفَعَ النِّاسُ أَبْصَارَهُمْ إلَى شَیءٍ إِلاَّ وَضَعَهُ اللّهُ [تعالى]» ۳ .
حدیث حسن صحیح له شاهد صحیح من حدیث انس بن مالک، ولفظه «إِنَّ حَقّا عَلَى اللّهِ لاَ یَرْتَفِعُ شَیْءٌ مِنَ الدُّنیا إِلاَّ وَضَعَهُ» ۴ . رواه أبو داود وسکت علیه ۵
ورواه البخاریّ وغیره، ولفظه «حَقٌّ عَلَى اللّهِ أَنْ لاَ یَرْفَعَ شَیْئا مِنَ الدُّنْیَا إِلاَّ وَضَعَهُ» ۶ .
1.الجعفریات، ص ۱۹۹ وفیه: «لیس ینبغی للمسلم» .
2.صحیح البخاری، ج ۳، ص ۱۸۶ ؛ صحیح المسلم، ج ۳، ص ۱۸۶ ؛ سنن النسائی، ج ۶، ص ۲۳۹ .
3.الجعفریات، ص ۱۴۷ والإضافة من الجعفریات ؛ النوادر للرواندی، ص ۱۷ .
4.سنن النسائی، ج ۶، ص ۲۲۷ .
5.سنن أبی داود، ج ۲، ص ۴۳۷ ح ۴۸۰۳ .
6.صحیح البخاری، ج ۳، ص ۲۲۰ بعبارة «یرتفع شیء» ج ۷، ص ۱۹۰ بعبارة «إنّ حقا . . . » .
الحدیث الثانی عشر
۰.وبه قال: قال رسول اللّه صلى الله علیه و سلم :«اِدْرَؤُوا الحُدُودَ بِالشُّبَهاتِ» ۱ .
حدیث حسن رواه ابن عدیّ بهذا اللّفظ فیما جمعه من حدیث أهل مصر من حدیث ابن عبّاس ۲ . ورواه التّرمذیّ بمعناه من حدیث عائشة مرفوعا، ولفظه: «اِدْرَؤوا الحُدُودَ عَنِ الْمُسْلِمینَ مَا اسْتَطَعْتُمْ، فَإِنْ کَانَ لَهُ مخرجٌ فَخَلُّوا سَبیلَهُ، فَإِنَّ الإِمامَ اَنْ یُخْطِئَ فی الْعَفْوِ خَیْرٌ مَنْ أن یُخطِئَ فِی العُقُوبَةِ» ۳ وصحّحه الحاکم وضعّف الترمذیّ رفعه .
۰.وبه قال: قال رسول اللّه صلى الله علیه و سلم :الحدیث الثالث عشر «اَکْبَرُ الکَبَائرِ أَرْبَعٌ: الاْءشْرَاکُ بِاللّهِ، وَالْقُنُوطُ مِنْ رَحمَةِ اللّهِ، وَالایَاسُ مِن رَوْحِ اللّهِ، وَالاْمْنُ مِنْ مَکْرِ اللّهِ» ۴ .
حدیث حسن رواه الطبرانیّ من حدیث عبداللّه بن مسعود بإسناد صحیح، ولفظه «الکَبائرُ الاْءشْرَاکُ بِاللّهِ، وَالأمْنُ مِنْ مَکرِ اللّهِ، وَالْقُنُوطُ مِنْ رَحْمَةِ اللّهِ، وَالْیَأسُ مِنْ رَوْحِ اللّهِ» ۵ . وفی روایة «اَکْبَرُ الکَبائِر الاْءشرَاکُ بِاللّهِ» فذکر مثله ۶ . ورواه البزّار فی
مسنده من حدیث ابن عبّاس ولفظه: «إِنَّ رَجُلاً قَالَ: یَا رَسُولَ اللّه، مَا الکَبائِرُ ؟ قالَ: «الشّرْکُ بِاللّهِ، وَالاْءیاسُ مِنْ رَوْحِ اللّهِ، وَالقُنُوطُ مِنْ رَحْمَةِ اللّهِ» ۷ واسناده جیّد .
1.لم یوجد فی الجعفریات .
2.لم یوجد فی کتاب «الکامل فی الضعفاء» لابن عدیّ .
3.سنن الترمذی، ج ۲، ص ۴۳۸ و ۴۳۹، ح ۱۴۴۷ .
4.لم یوجد فی الجعفریات، النوادر للراوندی، ص ۱۶ .
5.المعجم الکبیر للطبرانی، ج ۹، ص ۱۵۶، ح ۸۷۸۳، لفظه هکذا: الکبائر الشرک باللّه والیأس من روح اللّه والقنوط من رحمة اللّه والأمن من مکر اللّه .
6.المعجم الکبیر للطبرانی، ج ۹، ص ۱۵۶، ح ۸۷۸۴ .
7.لم یوجد فی المسند البزاز .
الحدیث الرابع عشر
۰.وبه قال: قال رسول اللّه صلى الله علیه و سلم :«مَن کَانَ یُؤْمِنُ بِاللّهِ وَالْیَومِ الآخِرِ فَلاَ یَتْرُکْ عَانَتَهُ فَوْقَ أَرْبَعینَ یَوما» ۱ .
حدیث غریب بهذا اللّفظ، وله شاهد فی صحیح مسلم وغیره من حدیث أنس «وُقِّتَ لَنَا فی قَصِّ الشَّارِبِ وتَقْلِیمِ الاَْظْفَارِ وَتَنْفِ ۲ الإِبِطِ وَحَلْقِ الْعَانَةِ» ۳ . وفی روایة أبی داود والترمذیّ والنّسائی وأحمد عن أنس: «وَقَّتَ لَنَا رَسُولُ اللّهِ صلى الله علیه و سلم فی قَصِّ الشَّارِبِ وَتَقْلیمِ الاَْظْفَارِ وَتَنْفِ ۴ الإبِطِ وحَلَقِ الْعانَةِ، أَنْ لا نَتْرُکَ أَکْثَر مِنْ أَرْبَعینَ لَیْلَةً» ۵ .
الحدیث الخامس عشر
۰.وبه قال: قال رسول اللّه صلى الله علیه و سلم :«إذا قام أحدکم من مجلسه فلیودّعهم بالسلام» ۶
حدیث حسن وله شاهد عن أبی هریرة یرفعه: «إذا انتهى أحدکم إلى مجلس فلیسلم فإن بدا له أن یجلس فلیجلس ثمّ إذا قام فلیسلم، فلیست الاولى بأحقّ من الآخرة» رواه أبو داود والترمذیّ والنسائی وقال الترمذی حدیث حسن» ۷ .
1.الجعفریات، ص ۵۳ ؛ دعائم الإسلام، ج ۱، ص ۱۲۴ .
2.فی النسخة هکذا ولکن «نتف» صحیحٌ ظاهرا .
3.صحیح المسلم، ج ۱، ص ۱۵۳ .
4.سنن أبی داود، ج ۲، ص ۲۸۹، ح ۴۲۰۰ وفیه: «وقّت لنا رسول اللّه صلى الله علیه و سلمحلق العانة وتقلیم الأظفار وقصّ الشّارب ونتف الإبط أربعین یوما مرّة» ؛ سنن الترمذیّ ج ۴، ص ۱۸۵، ح ۲۹۰۸ ؛ سنن النسائی، ج ۱، ص ۱۶ ؛ مسند أحمد، ج ۳، ص ۱۲۲ مع اختلاف یسیر .
5.الجعفریات، ص ۲۲۹ .
6.سنن أبی داود، ج ۲، ص ۵۲۰، ح ۵۲۰۸ وفیه: «إذا انتهى أحدکم إلى المجلس فلیسلم فإذا أراد أن یقوم فلیسلم . . . » ؛ سنن الترمذی، ج ۴، ص ۱۶۴، ح ۲۸۴۹ ؛ ولم یوجد فی سنن النسائی .
الحدیث السادس عشر
۰.وبه قال: قال رسول اللّه صلى الله علیه و سلم :«اتّقوا فِراسَةَ الْمُؤْمِنِ» ۱ .
حدیث لا بأس به رواه الترمذی من حدیث أبی سعید الخدریّ مرفوعا، ولفظه «اِتّقُوا فِراسَةَ المُؤمِنِ فَإِنَّهُ یَنظُرُ بِنُورِ اللّهِ» ۲ . وقال: لا نعرفه إلاّ من هذا الوجه انتهى . ورواه ابن جریر فی تفسیره من حدیث ابن عمر یرفعه، ولفظه: «اِتّقُوا فِراسَة المُؤمنِ فَإِنَّ المُؤْمِنَ یَنْظُر بِنُورِ اللّهِ» ۳ . ورواه أیضا من حدیث ثوبان مرفوعا «اِحْذَرُوا فِراسَةَ المُؤمِنِ فَإِنَّهُ یَنْظُرُ بِنُورِ اللّهِ وَبِتَوْفیقِهِ» ۴ وذلک شواهد لهذا الحدیث ترقیه إلى درجة الحسن .
الحدیث السابع عشر
۰.وبه قال: قال رسول اللّه صلى الله علیه و سلم :«المُؤمِنُ مِرْآةٌ لاَِخیهِ الْمُؤمن، یَنْصَحُهُ إِذَا غَابَ عَنهُ، وَیُمیطُ عَنهُ مَا یَکْرَهُ إِذَا شَهِدَ، وَیُوسِّعُ لَهُ فِی الْمَجْلِسِ» ۵ .
حدیث حسن رواه أبو داود من حدیث أبی هریرة یرفعه «اَلْمُؤمِنُ مِرْآةُ المُؤْمِنِ، وَالْمُؤمِنُ أَخُو المُؤْمِنِ، یَکُفّ عَنْهُ ضَبْعَتَهُ وَیحُوطهُ مِنْ وَرائهِ» ۶ ورواه الترمذیّ أیضا ولفظه «إِنَّ أَحَدکُمْ مِرْآةُ أخیهِ، فَإِن رَأى بِهِ اَذًى فَلْیُمِطْهُ» ۷ .
1.لم یوجد فی الجعفریات .
2.سنن الترمذیّ، ج ۴، ص ۳۶۰ ؛ مجمع الزوائد: نورالدین هیثمى، ج ۱۰، ص ۲۶۸ ؛ کنزالعمّال، متقى هندى، ج۱۱، ص۸۸ ؛ تفسیر عیاشى، ج ۲، ص ۲۴۷ .
3.تفسیر الطبری، ج ۸، الجزء ۱۴، ص ۴۶ .
4.تفسیر الطبریّ، ج ۸، الجزء ۱۴، ص ۴۷، وفیه: «ینطق بتوفیق اللّه » بدل «بتوفیقه» .
5.الجعفریات، ص ۱۹۷ ؛ النوادر للراوندی، ص ۸ .
6.سنن أبی داود، ج ۲، ص ۴۶۰ .
7.سنن الترمذی، ج ۳، ص ۲۱۸ وفیه «فلیطمه عنه» .
الحدیث الثامن عشر
۰.وبه قال: قال رسول اللّه صلى الله علیه و سلم :«إِنَّ مِنْ حُسنِ إِسْلام الْمَرءِ تَرْکُهُ مَا لاَ یَعْنِیه» ۱ .
حدیث حسن رواه الترمذیّ والامام أحمد فی مسنده ۲ وغیره من حدیث أبی هریرة مرفوعا .
الحدیث التّاسع عشر
۰.وبه قال: قال رسول اللّه صلى الله علیه و سلم :«إِذَا أحَبَّ أَحَدُکُم أَخَاهُ فَلْیُعْلِمهُ ذَلِکَ، فَإِنَّهُ أَصْلَحُ لِذَاتِ الْبَیْنِ» ۳ .
حدیث حسن رواه أبو داود والترمذیّ من حدیث المقدام بن معدیکرب ولفظ أبی داود «إِذَا أحَبَّ أَحَدُکُم أَخَاهُ فَلْیُخْبِرْهُ أنَّهُ یُحِبُّهُ» ۴ ولفظ الترمذیّ «إِذَا أَحَبَّ أَحَدُکُم أَخَاهُ فَلْیُعْلِمْهُ إِیَّاهُ» ۵ .
وروى أبو داود والنّسائی وابن حبّان فی صحیحه عن أنس قال: کنت جالسا عند رسول اللّه صلى الله علیه و سلم إذ مرّ رجل، فقال رجل من القوم یا نبیّ اللّه، واللّه إنّی لَأُحِبُّ هذا
الرّجل قال: «هَلْ أعْلَمتَهُ ذَلِکَ ؟» قال: لا . قال: «قُمْ فَأعْلِمْهُ» فقام إلیه فقال یا هذا واللّه إنّی لَأُحِبُّک . قال: أَحَبَّکَ الَّذی أَحْبَبْتَنی لَهُ» ۶ .
1.لم یوجد فی الجعفریات .
2.مسند أحمد بن حنبل، ج ۱، ص ۲۰۱ ؛ سنن ابن ماجه، ج ۲، ص ۳۱۶ .
3.الجعفریات، ص ۱۹۵، وفیه: «إنْ أحبّ . . . » ؛ النوادر للراوندیّ، ص ۱۲ ولیس فیه لفظة «ذلک» .
4.سنن أبی داود، ج ۲، ص ۵۰۳ وفیه: «الرجل» بدل «أحدکم» .
5.سنن الترمذی، ج ۴، ص ۲۵ .
6.سنن أبی داود، ج ۲، ص ۵۰۳، ح ۵۱۲۵، مع اختلاف یسیر ؛ ولم یوجد فی سنن النسائی وصحیح ابن حبان .
الحدیث العشرون
۰.وبه قال: قال رسول اللّه صلى الله علیه و سلم :«لاَ یَحتَکِرُ إِلاّ خَاطِئٌ» ۱ .
حدیث صحیح رواه مسلم وأبو داود والترمذیّ وابن ماجة من حدیث مَعْمَر بن عبداللّه العدویّ بهذا اللّفظ، وفی لفظ مسلم من احتکر فهو خاطئ» ۲ .
الحادیث الحادی والعشرون
۰.وبه قال: قال رسول اللّه صلى الله علیه و سلم :«أَوَّل مَا یَنحَلُ أَحَدُکُمْ وَلَده الإسْمُ الْحَسَن، فَلْیُحسِن أَحَدُکُمْ إسْم وَلَدِهِ» ۳ .
حدیث غریب، وله شاهد من حدیث أبی الدرداء مرفوعا ولفظه «تُدْعَوْنَ یَوْمَ القِیامَةِ بِأَسْمائِکُمْ وأسْمَاءِ آبَائِکُمْ، فَأَحْسِنُوا أسْمَآءَکُم» ۴ .
رواه أبو داود فی سننه وأحمد فی مسنده وابن حبّان فی صحیحه وروى البزّار فی مسنده من حدیث أبی هریرة یرفعه «إِنَّ مِنْ حَقِّ الْوَالِد عَلَى الْوَلَدِ أَنْ یُحْسِنَ إسمَهُ ویُحْسِنَ أَدَبَهُ» ۵ .
1.لم یوجد فی الجعفریات .
2.صحیح مسلم، ج ۵، ص ۵۶ ؛ سنن أبی داود، ج ۲، ص ۱۳۴، ح ۳۴۴۷ ؛ سنن الترمذی، ج ۲، ص ۳۶۹، ح ۱۲۸۵ ؛ سنن ابن ماجه، ج ۲، ص ۷۲۸، ح ۲۱۵۴ .
3.الجعفریات، ص ۱۸۹ وفیه: «إنّ أوّل ما نحل . . . » ؛ النوادر للرواندیّ، ص ۶ .
4.سنن دارمی، ج ۲، ص ۲۹۴ وفیه: «إنّکم تدعون . . . » ؛ السنن الکبرى، بیهقی، ج ۹، ص ۳۰۶ .
5.سنن أبی داود، ج ۳، ص ۴۶۶، ح ۴۹۴۸ ؛ مسند أحمد، ج ۵، ص ۱۹۴ مع اختلاف یسیر ؛ ولم یوجد فی صحیح ابن حبان ومسند بزّار .
الحدیث الثانی والعشرون
۰.وبه قال: قال رسول اللّه صلى الله علیه و سلم :«یدعوا بهذا الدّعاء: اَللَّهمَّ إِنّی أَعوذُ بِکَ مِنْ غَلَبَةِ الدَّین، وَمِنْ بَوارِ الإِثمِ، وَمِنَ الجُوعِ فَإِنَّهُ بِئْسَ الضَّجیعُ» ۱ .
حدیث صحیح الأصل فتعَوُّذُه صلى الله علیه و سلم ثابت فی غیر ما حدیث منها حدیث عبداللّه بن عمرو بن العاص یرفعه «اَللَّهُمَّ إِنّی أَعُوذُ بِکَ مِن غَلَبةِ الدَّیْنِ وَغَلَبِةِ الْعَدُوِّ وَشَمَاتَة الْعَدُوِّ» . رواه الحاکم وابن حبّان فی صحیحیهما ۲ .
وتعوّذه علیه الصّلاة والسّلام من بوار الإثم أی الهلاک به فثابت أیضا معناه فی الصحیح من حدیث عائشة وغیرها «أنّه کان کثیرا ما یقول: اللَّهُمَّ إِنّی أَعُوذُ بِکَ مِنَ المَأثِمِ وَالْمَغْرِمِ» الحدیث .
وأمّا تعوّذه من الجوع فإنّه بئس الضجیع، فثابت من حدیث ابن مسعود، ورواه الحاکم فی المستدرک ورواه أبو داود أیضا من حدیث أبی هریرة ۳ .
الحدیث الثالث والعشرون
۰.وبه قال: قال رسول اللّه صلى الله علیه و سلم :«إِذَا أَرَادَ أحَدُکُمْ أَنْ یَتَزَوَّجَ الْمَرْأَةَ فَلاَ بَأسَ أَنْ یَنْظُرَ إِلَى ما یَدْعُوا إِلَیْهِ [منها] ۴ » .
حدیث حسن رواه أبو داود والحاکم فی المستدرک من حدیث جابر مرفوعا
ولفظه «إِذَا خَطَبَ أَحَدُکُمْ المَرأَة، فَإنِ اسْتَطَاعَ أَنْ یَنْظُرَ إلَى مَا یَدْعُوهُ إلَى نِکاحِهَا فَلْیَفْعَلْ» ۵ .
1.الجعفریات، ص ۲۱۹ .
2.مستدرک الحاکم، ج ۱، ص ۵۳۱ مع اختلاف ؛ صحیح ابن حبان، ج ۳، ص ۳۰۴، ح ۱۰۲۹ ؛ ولیس فیه: «من غلبة الدین» .
3.مستدرک الحاکم، ج ۱، ص ۵۳۴ ؛ سنن أبی داود، ج ۱، ص ۳۴۵، ح ۱۵۴۷ وفیه: «اللّهم إنّی أعوذ بک من الجوع فإنّه بئس الضجیع وأعوذ بک من الخیانة فإنّها بئست البطانة» .
4.الجعفریات، ص ۹۳ ؛ والاضافة من المصدر .
5.سنن أبی داود، ج ۱، ص ۴۶۲، ح ۲۰۸۲ ؛ مستدرک الحاکم، ج ۲، ص ۱۶۵ ؛ وفیه « . . . إلى بعض ما یدعوه» .
الحدیث الرابع والعشرون
۰.وبه قال: قال رسول اللّه صلى الله علیه و سلم :«إِذَا نَظَرَ أَحَدُکُم إِلَى الْمَرأَةِ فَأعْجَبَتْهُ فَلْیَأْتِ أَهْلَهُ، فَإِنَّ مَعَهَا مِثْلَ الَّذی مَعَ تِلْکَ . قیل: یا رسول اللّه، فمن لم یکن له امرأة ؟ قال: فَلْیَنْظُرْ إلى السمَاءِ وَلْیُراقِبِ اللّهَ وَلْیَسْأَلْهُ مِنْ فَضْلهِ» ۱ .
حدیث غریب بهذا السیاق وقد روى أصله الإمام أحمد فی مسنده والدارمیّ أیضا من حدیث من ابن مسعود یرفعه «أَیُّمَا رَجُلٌ رَأى امْرَةً تُعْجِبُهُ فَلْیَقُمْ إِلَى أهْلِهِ فَإِنَّ مَعَهَا مِثْلَ الَّذی مَعَهَا» ۲ .
الحدیث الخامس والعشرون
۰.وبه قال: قال رسول اللّه صلى الله علیه و سلم :«اَلنِّساءُ عَورَةٌ، فَأجْلِسُوهُنَّ فِی الْبُیُوتِ، وَاسْتَعینُوا عَلَیهِنَّ بِالْعُرْیِ» ۳ .
حدیث غریب بهذا السیاق ولکن ورد بمعناه . والذی رویناه: «اَلْمَرأَةُ عَوْرَةٌ» . وروینا فی معجم ابن جُمَیْع «أعْرُوا النسَاءَ یَلْزَمْنَ الْحِجَالَ» ۴ یعنی البیوت،
والحجال جمع حجله، وهو بیت کالقبّة .
1.لم یوجد فی الجعفریات .
2.لم یوجد فی مسند أحمد ؛ صحیح الدارمی، عبداللّه بن بهرام الدارمی، ج ۲، ص ۱۴۶ .
3.الجعفریات، ص ۹۴ ؛ وفیه: «فاحبسوهنّ» بدل «فاجلسوهن» ؛ النوادر للراوندی، ص ۳۶ وفیه أیضا اختلاف یسیر .
4.معجم الشیوخ لابن جمیع، الرقم ۵۱، ص ۱۰۵ ؛ مجمع الزواید ومنبع الفوائد، نورالدین هیثمی، ج ۵، ص ۱۳۸ ؛ عوالی اللئالی، ج ۳، ص ۶۲۲ وفیه «فی حقّ النساء اعروهنّ» بدل «أعروا النساء» .
الحدیث السادس والعشرون
۰.وبه قال: قال رسول اللّه صلى الله علیه و سلم :«خَیْرُ نِسَاءٍ رَکِبْنَ الاِبِلَ نِسَاءُ قُرَیْشٍ، أعْطَفُهُ عَلَى زَوْجٍ، وَأَحْناهُ عَلَى وَلَدٍ» ۱ .
حدیث صحیح رواه البخاریّ ومسلم والنسائیّ من حدیث أبی هریرة ولفظه «خَیْرُ نِسَاءٍ رَکِبْنَ الاْءِبِلَ نِسَاءُ قُرَیْشَ، أحْنَاهُ عَلَى وَلدٍ فِی صِغَرِهِ، وَأرْعَاهُ عَلَى زَوْجٍ فِی ذَاتِ یَدِهِ» ۲ . وزاد مسلم: قال أبو هریرة وَلَمْ تَرْکَبْ مَرْیَمُ بِنْتُ عِمْرَانَ بَعیرا قَطُّ . ورواه البزّار فی مسنده من حدیث طلحة بن عبیداللّه یرفعه «خَیْرُ نِسَاءٍ رَکِبْنَ الاْءِبِلَ نِسَاءُ قُرَیْشٍ، أحْنَاهُ عَلَى طفْلٍ، وَأرْعاهُ عَلَى زَوْجٍ» ۳ .
الحدیث السابع والعشرون
۰.وبه قال: قال رسول اللّه صلى الله علیه و سلم :«اخْتَارُوا لِنُطَفِکُمْ فَإِنَّ الْخَالَ أَحَدُ الضِّجیعَیْنِ» ۴ .
حدیث لا بأس به، و رواه ابن ماجة من حدیث عائشة مرفوعا، ولفظه «تَخَیَّرُوا لِنُطَفِکُمْ فَإِنَّ النِّسَاءَ یَلِدْنَ أَشْبَاهَ إِخْوَانِهِنَّ، فَانکِحُوا الْأَکْفَاءَ وَانْکِحُوا إلَى الْأَکفَاءِ» ۵ . ورواه الحافظ أبو نعیم فی الحلیة من حدیث عمر رضى الله عنه، ولفظه «تَخیَّرُوا لِنُطَفِکُمْ وَانْتَجِبُوا الْمَناکِح، وَعَلَیْکُمْ بِذَاتِ الْأرَاکِ، فَإِنَّهُنَّ انجب ۶ » وفی الباب عن أنسٍ أیضا .
1.الجعفریات، ص ۹۰ وفیه «اعطف على زوج واحنا على ولد» ؛ النوادر للراوندی، ص ۳۵ .
2.صحیح البخاری، ج ۴، ص ۱۳۹ ؛ صحیح المسلم، ج ۷، ص ۱۸۲ ؛ لم یوجده فی سنن النسائی .
3.مسند البزار، ج ۳، ص ۱۵۲، ح ۹۳۶ .
4.الجعفریات، ص ۹۰ ؛ دعائم الإسلام، ج ۲، ص ۱۹۴ ؛ النوادر للراوندی: ص ۱۲ .
5.سنن ابن ماجة، ج ۱، ص ۶۳۳، ح ۱۹۶۸ بدون جملة: فإنّ النساء یلدن أشباه إخوانهن .
6.لم یوجد فی حلیة الأولیاء لأبو نعیم الاصفهانی .
الحدیث الثامن والعشرون
۰.وبه قال: قال رسول اللّه صلى الله علیه و سلم :«تَزَوَّجُوا الْأبْکَارَ، فَإِنَّهُنَّ أعْذبُ أَفْوَاها وَأنْتَقُ أَرْحَاما، وَأَسْرَعُهُ تَعْلیما وَأثْبتُهُ مَوَدَّةً» ۱ .
حدیث صالح رواه ابن ماجة والبیهقی وأبو نعیم الإصبهانیّ من حدیث عبدالرّحمن بن سالم بن عتبة بن عویم الأنصاری عن أبیه عن جدّه ۲، وساقه الحافظ الحجة جمال الدین المزیّ فی أطرافه من حدیث عتبة بن عویم، ولفظه «عَلَیْکُمْ بِالْأبْکَارِ، فَإِنَّهُنَّ أَعْذَبُ أَفْوَاها، وأنْتَقُ أَرْحَاما، وَأَرْضَى بِالْیَسیرِ» ۳ .
الحدیث التاسع والعشرون
۰.وبه قال: قال رسول اللّه صلى الله علیه و سلم :«لاَ إِیمَانَ لِمَنْ لاَ أَمَانَةَ لَهُ، وَلاَ دینَ لِمَن لاَ عَهْد لَهُ وَلاَ صَلاَة لِمَنْ لاَ یُتِمُّ رُکُوعَهَا وَسُجُودَهَا» ۴ .
حدیث حسن روى منه البزار فی مسنده والبیهقیّ فی شعب الإیمان من حدیث أنس «لاَ إِیمَانَ لِمَنْ لاَ أَمَانَةَ لَهُ، وَلاَ دِینَ لِمَنْ لاَ عَهْدَ لَهُ» ۵ .
والطبرانیّ فی معجمه الکبیر من حدیث ابن مسعود وأبی أمامة ۶ .
وأمّا «لاَ صَلَوةَ لِمَنْ لاَ یُتِمُّ رُکُوعَهَا وَسُجُودَهَا» فرواه الترمذی بمعناه من حدیث
أبی مسعودعقبه بن عمرو،ولفظه «لاَ تجزئصَلاَة الرَّجُلِ حَتَّى یقیم ظَهْرَهُ فی الرُّکوعِ والسُّجُودِ» ۷ . وقال حسن صحیح . ورواه أیضا أبو داود والنسائیّ وابن ماجة ۸ .
1.الجعفریات، ص ۹۱ وفیه «أفتق» و «أسرع» و «أثبت للمودة» بدل «أنتق» و «أسرعه» و «أثبته مودة».
2.سنن ابن ماجة، ج ۱، ص ۵۹۸، ح ۱۸۶۱ مع اختلاف ولم یوجد فی شعب الإیمان للبیهقی و حلیة الأولیاء .
3.تحفة الأشراف بمعرفة الأطراف، جمال الدین المزی، ج ۷، ص ۲۳۲، ح ۹۷۵۶ .
4.الجعفریات، ص ۶۵ .
5.لم یوجد فی المسند البزار ؛ شعب الإیمان، بیهقی، ج ۴، ص ۷۸، ح ۴۳۵۴ .
6.المعجم الکبیر للطبرانی، ج ۸، ص ۱۹۵، ح ۷۷۹۸ ولیس فیه ذیل الروایة و ج ۱۰، ص ۲۲۷، ح ۱۰۵۵۳ .
7.سنن الترمذی، ج ۱، ص ۱۶۵ مع اختلاف یسیر .
8.سنن أبی داود، ج ۱، ص ۱۹۶، ح ۸۵۵ ؛ ولم یوجد فی سنن النسائی وسنن ابن ماجة .
الحدیث الثلاثون
۰.وبه قال: قال رسول اللّه صلى الله علیه و سلم :«الدنْیَا مَتَاعٌ، وخَیْرُ مَتَاعِ الدنْیَا الزَّوْجَةُ الصالِحَةُ» ۱ .
حدیث صحیح رواه مسلم والنسائی من حدیث عبداللّه بن عمرو بن العاص یرفعه «اَلدُّنْیَا مَتَاعٌ، وَخَیْرُ مَتَاعِ الدنْیَا الْمَرأَةُ الصالِحَةُ» ۲ .
الحدیث الحادی والثلاثون
۰.وبه قال: قال رسول اللّه صلى الله علیه و سلم :«دُعَاءُ المُؤْمِنِ لِأَخِیهِ بِظَهْرِ الْغَیْبِ مُسْتَجَابٌ ۳، مَنْ أَشَارَ إِلَى أَخیهِ الْمُسْلِمِ بِسَلاحِهِ لَعَنَتْهُ الْمَلاَئِکَةُ حَتَّى یَشیمَهُ عَنْهُ» ۴ .
حدیث صحیح، روى منه مسلم وأبو داود من حدیث أُمّ الدّرداء الکبرى مرفوعا، ولفظه «دَعْوَةُ الْمَرْءِ الْمُسْلِمِ لِأَخیهِ بِظَهْرِ الْغَیْبِ مُسْتَجَابَةٌ، عِنْدَ رَأسِهِ مَلَکٌ مُؤَکَّلٌ کُلَّمَا دَعَا لاَِخِیهِ بِخَیْرِ قالَ الْمَلَکُ المُؤَکَّلُ بِهِ آمین وَلَکَ بِمثْلٍ» ۵ .
وروى باقى البخاریّ من حدیث أبی هریرة: «مَنْ أَشَارَ إِلَى أَخیهِ بِحَدیدَةٍ فَإِنَّ
المَلاَئکَةَ تَلْعَنُهُ وإِنْ کَانَ أَخَاهُ لِأَبیهِ وأمِّهِ» ۶ .
1.الجعفریات، ص ۹۱ وفیه «إنّما الدنیا . . . » ؛ النوادر للراوندیّ، ص ۳۵ ؛ دعائم الإسلام، ج ۲، ص ۱۹۵ .
2.صحیح المسلم، ج ۴، ص ۱۷۸ ؛ سنن النسائی، ج ۶، ص ۹۶ .
3.الجعفریات، ص ۱۹۵ .
4.الجعفریات، ص ۸۳، وفیه: «ینحیه» بدل «یشیمه»، وقد مر ذیل الحدیث فی الحدیث الخامس .
5.صحیح المسلم، ج ۸، ص ۳۴ و ۸۶ .
6.لم یوجد فی الصحیح البخاری ؛ ویوجد فی مسند أحمد، ج ۵، ص ۱۹۵ ؛ و ج ۶ ص ۴۵۲ و سنن ابن ماجه، ج ۲، ص ۹۶۷، ح ۲۸۹۵ .
الحدیث الثانیّ والثلاثون
۰.وبه قال: قال رسول اللّه صلى الله علیه و سلم :«ثَلاَثٌ لاَ یَغُلُّ عَلَیْهِنَّ قَلْبُ مُؤْمِنٍ: إِخْلاَصُ الْعَمَلِ للّهِِ، وَالنصیحَةُ لوُلاَةِ الْأَمْرِ فی الْحَقِّ حَیْثُ کَانَ، وَأنْ یَعُمَّ بِدَعْوَتِهِ جَمیعَ الْمُسْلِمِین فَإِنَّ دَعْوَتَهُمْ تُحیط مِنْ وَرَائهِمْ» ۱ .
حدیث حسن صحیح رواه الترمذیّ من روایة زید بن ثابت مرفوعا، ولفظه «نَصَرَ اللّهُ عَبْدا سَمِعَ مَقَالَتِیفَحَفِظَهَا وَوَعَاهَا کَمَا سَمِعَهَا،فَرُبَّ حَامِلٍ غَیْرُ فقیهٍ، وَرُبَّ [حامل] فِقْهٍ إِلَى مَنْ هُوَ أَفْقَهُ مِنْهُ . ثَلاَثٌ لاَ یَغُلُّ عَلَیْهِنَّ قَلْبُ مُسْلِمٍ: إِخْلاَصُ الْعَمَلِ للّهِِ، وَالنَّصیحَةُ لِلْمُسْلِمِیْنَ وَلُزُوم جَمَاعَتِهِمْ فَإِنَّ دَعْوَتَهُمْ تُحیطُ مِنْ وَرائِهِ ۲ » .
وقال حدیث صحیح ورواه ابن ماجة من حدیث جبیر بن مطعم ولیس فیه «فَإِنَّ دَعْوَتَهُمْ تُحیطُ مِنْ وَرَائِهِمْ» ۳ .
وفی الباب عن أنس بن مالک والنعمان بن بشیر وأبی الدرداء وابن مسعود ومعاذ بن جبل . وروى «یغلّ» بفتح الیاء وضمّها، والفتح على أنّه من غلّ یغلّ وهو الحقد والصّغن، والضّمّ على أنّه من الاغلال وهو الخیانة، واللّه أعلم .
الحدیث الثالث والثلاثون
۰.وبه قال: قال رسول اللّه صلى الله علیه و سلم :«أَلاَ أدُلُّکُمْ عَلَى سِلاَح یُحْصِنُکُمُ اللّهُ بِهِ مِنْ عَدُوِّکُمْ، وَیُدِرُّ أرْزاقَکُمْ ؟ قَالُوا: بَلَى یَا رَسُولَ اللّهِ . قالَ: تَدْعُونَ رَبَّکُم بِاللَّیْلِ وَالنَّهَارِ، فَإِنَّ
سِلاَحَ الْمُؤْمِنِ الدُّعَاءُ» ۴ .
حدیث غریب بهذا السیاق، وله شواهد صحیحة منها حدیث الحارث الأشعریّ أنّ النبیّ صلى الله علیه و سلم قال: «إِنَّ اللّهَ أَمَرَ یَحْیَى بن زَکریّا بخَمْسِ کَلِمَاتٍ، أَنْ یَعْمَلَ بِهَا وَیَأْمُرَ بَنِی إِسْرَائیلَ أَنْ یَعْمَلُوا بِها ـ وَذَکَرَ الحَدِیثَ إِلَى أَنْ قَالَ ـ: وَأَمَرَکُمْ أَنْ تَذکُرُوا اللّهَ، فَإِنَّ مَثلَ ذَلِکَ کَمَثَل رَجُلٍ خَرَجَ الْعَدُوُّ فی أَثَرِهِ سِرَاعا حتّى إِذَا أتى إلَى حِصْنٍ حَصِینٍ فَأحْرَزَ نَفْسَهُ مِنْهُمْ، کَذَلِکَ الْعَبْدُ لاَ یَحْرُزُ نَفْسَهُ مِنَ الشَّیْطَانِ إلاَّ بِذِکْرِ اللّهِ» ۵ رواه الترمذیّ وقال حسن صحیح غریب والحاکم وابن حبّان فی صحیحیهما . وحدیث حذیفة یرفعه «لاَ تعجزوا فِی الدُّعَاءِ فَإِنَّهُ لَنْ یَهْلکَ مَعَ الدُّعَاءِ أحَدٌ» ۶ .
رواه ابن حبّان والحاکم فی صحیحیهما . وحدیث أبی هریرة یرفعه «اَلدُّعَاءُ سِلاَحُ الْمُؤْمِنِ وَعِمَادُ الدّینِ وَنُورُ السَّمَوَاتِ وَالْأرضِ» رواه الحاکم فی صحیحه ۷ .
1.الجعفریات، ص ۲۲۳ .
2.م لم یوجد فی سنن الترمذی ؛ مستدرک الحاکم، ج ۱، ص ۸۷ .
الحدیث الرابع والثلاثون
۰.وبه قال :«نَهَى رَسُولُ اللّهِ صلى الله علیه و سلم فی غَزْوَةِ تَبُوکٍ عَنْ نِکَاح المُتْعَة» ۱ .
حدیث تحریم نکاح المتعة متّفق على صحّته من حدیث أمیر المؤمنین علیّ رضى الله عنه، ولفظه «نَهَى رَسولُ اللّهِ صلى الله علیه و سلم عَن مُتْعَةِ النِّساءِ یَوْمَ خَیْبَرَ وَعَنْ أکْلِ لُحوم الْحمر
الاِْنْسیّة» رواه البخاریّ ومسلم والترمذیّ والنسائی وابن ماجة وأحمد ۲ . وقوله «یوم خیبر» هو الصحیح، وما فیالروایه الأولى من کون تحریم المتعة کان فی غزوة تبوک خطأ، وعلیّ رضى الله عنه لم یکن مع النّبیّ صلى الله علیه و سلم فی غزوة تبوک وإنّما کان معه فی خیبر، وفیه قال صلى الله علیه و سلم: «لَأعطِیَنَّ الرایَةَ غَدا رَجُلاً یُحِبُّ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَیُحِبُّهُ اللّهُ وَرَسُولُه، یَفتَحُ اللّهُ عَلَى یَدَیْه فَبَاتَ الناسُ یَدُوُکونَ لَیْلَتهُمْ أَیُّهُم یُعْطَاهَا، فَأَصْبَحَ فَدَعَا عَلِیّا» ۳ . الحدیث متّفق على صحّته فتحریم المتعة کان فی خیبر لا فی غزوة تبوک .
1.لم یوجد فی الجعفریات .
2.صحیح البخاری، ج ۵، ص ۷۸ ؛ صحیح المسلم، ج ۴، ص ۱۳۴ و ۱۳۵ و ج ۶، ص۶۳ ؛ سنن الترمذی ج۲، ص ۲۹۵ وفیه «الأهلیة بدل الانسیة» ؛ سنن النسائی، ج ۶، ص ۱۲۶ و ج ۷، ص ۲۰۳ ؛ سنن ابن ماجه ج ۱، ص ۶۳۰، ح ۱۹۶۱ ؛ مسند أحمد بن حنبل ج ۳، ص ۴۰۴ فیه: «نهى عن متعة النساء یوم الفتح» ؛ سنن الدارمی، ج ۲، ص ۸۶ .
3.صحیح المسلم، ج ۷، ص ۱۲۱ مع اختلاف یسیر ؛ صحیح البخاری، ج ۵، ص ۷۶، مع تفاوت .
الحدیث الخامس والثلاثون
۰.وبه قال: قال رسول اللّه صلى الله علیه و سلم :«إِنَّ اللّهَ جَوَّادٌ یُحبُّ الْجُودَ وَمَعَالِیَ الْأمُورِ، وَیَکْرَهُ سَفْسَافَهَا» ۱ .
حدیث روى له شاهدا بمعناه البیهقیّ فی الأسماء والصفات من حدیث سهل بن سعد الساعدیّ ولفظه «إِنَّ اللّهَ عَزَّ اسْمُهُ کَرِیمٌ، یُحِبُّ مَعَالِیَ الْأَخلاقِ وَیُبْغِض سَفْسَافَهَا» ۲ . وروى أیضا عن طلحة بن کریز الخزاعیّ قال رسول اللّه صلى الله علیه و سلم «إنّ اللّه تعالى کریم، یحبّ معالى الأخلاق ویکره سفسافها» وروى البزّار فی مسنده من حدیث جابر یرفعه «إنَّ اللّهَ یُحِبُّ مَکَارِمَ الأَخْلاَقِ وَیَکْرَهُ سَفْسَافَهَا» ۳ .
الحدیث السادس والثلاثون
۰.وبه قال: قال رسول اللّه صلى الله علیه و سلم :«لاَ قَطْعَ۴ فی ثَمَر وَلاَ کَثَر» ۵ .
حدیث حسن صحیح رواه أبو داود والترمذیّ والنسائی وابن ماجة وابن حبّان فی صحیحه من حدیث رافع بن خدیج بهذا اللّفظ ۶ .
1.الجعفریات، ص ۱۹۶ .
2.الأسماء والصفات، بیهقیّ، ص ۹۳ ؛ وفیه: «یکره» بدل «یبغض» ؛ مستدرک الحاکم، ج ۱، ص ۴۸ ؛ السنن الکبرى، بیهقی، ج ۱۰، ص ۱۹۱ .
3.لم یوجد فی مسند البزار .
4.ای لا یقطع ید السارق فیهما .
5.الجعفریات، ص ۱۴۲، وفیه: . . . ولا فی کثر وهو الجمار .
6.سنن أبو داود، ج ۲، ص ۳۳۶، ح ۴۳۸۸ ؛ سنن الترمذی ج ۳، ص ۵ ح ۱۴۷۳ ؛ سنن النسائی، ج ۸، ص ۸۷ ؛ سنن ابن ماجة، ج ۲ ص ۸۶۵، ح ۲۵۹۳ و ۲۵۹۴ ؛ صحیح ابن حبّان ج ۱۰، ص ۳۱۶ و ۳۱۷، ح ۴۴۶۶ .
الحدیث السابع والثلاثون
۰.وبه قال: قال رسول اللّه صلى الله علیه و سلم :«رَأَیْتُ فی النِّارِ صَاحِبَ الْعَبَاءَة الَّتی غَلَّها، وَرَأَیْتُ فِی النَّارِ صَاحِبَ الْمحجَن الَّذِی کَانَ یَسْرُق الحَاجّ بِمِحجَنِهِ، وَرَأَیْتُ صاحِبَةَ الهِرَّةِ تَنْهَسُهَا مُقْبَلَةً وَمُدْبِرَةً کَانَتْ أَوْثقتها ثُمَّ لَمْ تَکُنْ تُطْعِمُهَا، وَلَم تُرْسِلْهَا تَأْکُلُ مِن خَشَاشِ الْأَرضِ . وَدَخَلْتُ الْجَنَّةَ فَرَأَیْتُ فیهَا صَاحِبَ الْکَلْبِ الَّذی أرْوَاهُ مِنَ المَاءِ» ۱ .
حدیث صحیح جامع لأحادیث صحیحة منها ما رواه البخاریّ عن ابن عمر قال: «کانَ عَلى ثقل النَّبِیِّ صلى الله علیه و سلم رَجُلٌ یُقالُ لَهُ کِرْکِرَةُ فَماتَ، فَقالَ رَسُولُ اللّهِ صلى الله علیه و سلم [هو ]فی النّارِ . فَذَهَبُوا یَنْظُرُونَ [إلَیْهِ] فَوَجَدُوا عَباءَةً قَدْ غَلَّها» ۲ . وحدیث أبی هریرة فی مدعم فی الشّملة غلّها متّفق علیه .
وحدیث الهرّة رواه البخاریّ ومسلم من حدیث ابن عمر ولفظه قال رسول
اللّه صلى الله علیه و سلم: «عُذِّبَت امْرَأَةٌ فی هِرَّةٍ حَبَسَتْهَا حَتَّى مَاتَتْ، فَدَخَلَتْ فیهَا النَّارَ . قَالَ فَقَالَ اللّهُ: لاَأَنْتِ أَطْعَمْتِهَا وَلاَسَقَیْتِهاحینَ حَبَسْتِها،وَلاَ أَنْتِ أَرْسَلْتِها تَأکُلُ مِنْ خَشَاشِ الْأَرضِ» ۳ وحدیث الکلب رواه البخاریّ ومسلم من حدیث أبی هریرة أنّ رسول اللّه صلى الله علیه و سلم قال: «بَیْنَا رَجُلٌ یَمْشی فَاشْتَدَّ عَلَیْهِ الْعَطَشُ، فَنَزَلَ بِئْرا فَشُرِبَ مِنها، ثُمَّ خَرَجَ فَإِذَا هُوَ بِکَلْبٍ یَلْهَثُ یَأکلُ الثَّرى مِنَ الْعَطَشِ، قال: لَقَدْ بَلَغَ هَذَا مِثْلَ الَّذی بَلَغَ بی، فَنَزَلَ بِئْرا فَملَأ خُفَّهُ ثُمَّ أَمْسَکَهُ یفِیهِ ثُمَّ رَقىَ فَسَقَى الکَلْبَ، فَشَکَرَ اللّهُ لَهُ فَغَفَرَ لَهُ . قالوا: یا رسول اللّه، وإنّ لنا فی البهائم أجرا! قال: فی کُلِّ کَبِدٍ رَطْبَةٍ أَجْرٌ» ۴ .
1.الجعفریّات، ص ۱۴۲ مع إختلاف فی بعض العبارات، النوادر للراوندی ص ۲۸ .
2.صحیح البخاری ج ۴، ص ۳۷ ؛ والاضافتان من المصدر .
3.صحیح البخاری، ج ۳، ص ۷۷ وفیه «حتّى ماتت جوعا» ؛ صحیح المسلم ج ۷، ص ۴۳ و ج ۸، ص ۳۵ مع تفاوت .
4.صحیح البخاری، ج ۳، ص ۷۷ و ج ۷، ص ۷۷ ؛ صحیح المسلم، ج ۷، ص ۴۴ مع تفاوت .
الحدیث الثامن والثلاثون
۰.وبه أنّ رسول اللّه صلى الله علیه و سلم کان إذا لقی العدوّ عبّا الرّجالة وعبّا الخیل ثمّ یقول :«اَللَّهُمَّ أَنْتَ عَضُدی وَنَاصِرِی وَمَانِعِی، بِکَ أحُولُ وَبِکَ أُقاتِلُ» ۱ .
حدیث حسن صحیح رواه أبو داود والترمذیّ والنّسائی وابن حبّان فی صحیحه من حدیث أنس بن مالک، ولفظه قال: کان رسول اللّه صلى الله علیه و سلم إذا غزا قال: «اَللَّهُمَّ أَنْتَ عَضُدی وَ [أنْتَ] نَصِیرِی، بِکَ أحُولُ وَبِکَ أصُولُ وبِکَ أُقَاتِلُ» ۲ . وهذا لفظ روایة أبی داود .
وهذا آخر ما أردت انتخابه من الصحیفة المذکورة المنسوبة إلى حدیث السیّد الکبیر الورع الصّالح الإمام موسى بن السیّد الکبیر الکامل إسماعیل بن الإمام موسى الکاظم بن الإمام جعفر الصادق بن الإمام محمّد الباقر بن الإمام زین العابدین بن الإمام سیّد الشهداء الحسین بن الإمام أمیرالمؤمنین علیّ بن أبی طالب عن أبائه الطاهرین رضوان اللّه علیهم أجمعین . وموسى المذکور سیّد جلیل هو وأبوه من کبّار سادات المدینة، والمشهور عند أهل النسب من نسله جعفر بن موسى بن إسماعیل بن موسى الکاظم، ویقال له ابن امّ کلثوم الحسینیّة وله عقب من السادات نزلوا الشام ومصر ویعرفون قدیما ببنی الکلثمیّة من أجل ذلک .
والرّاوى عنه أبو الحسن محمّد بن محمّد بن الأشعث الکوفی، نزل مصر وحدّث بها، وروى عنه الحافظ أبو أحمد بن عدیّ وغیره واتُّهم بهذه الصحیفة، وقد تقدّم أنّ اعتمادنا فی هذه الأحادیث على من خرّجها من الأئمّة المذکورین، واللّه أعلم .
1.الجعفریّات، ص ۲۱۷ والروایة هکذا: «کان إذا لقی العدوّ عبّا للرّجال وعبّا الخیل وعبّا الإبل ثمّ یقول: اللّهمّ أنت عصمتی وناصری ومانعی اللّهمّ بک أحول وبک أقاتل» .
2.سنن أبی داود، ج ۱، ص ۵۹۲، ح ۲۶۳۲ ؛ سنن الترمذی، ج ۵، ص ۲۳۱، ح ۳۶۵۴ ؛ الإحسان فی تقریب صحیح ابن حبان، ج ۱۱، ص ۷۶ و ۷۷، ح ۴۷۶۱ ولیس فی الأخیرین: «بک احول وبک أصول»، ولم یوجد فی سنن النسائی والإضافة من صحیح ابن حبّان .
الحدیث التاسع والثلاثون
0.أشهدباللّه وأشهد للّه لقد أخبرنیالشیخ الصالح الأصیل العالم نسیم الدین محمّد بن الشیخ الإمام المحدّث سعید الدّین محمّد بن مسعود الکازرونیّ فیما شافهنی به بالحرم الشریف، وقال: أشهد باللّه وأشهد للّه لقد أخبرنی والدی محمّد المذکور وقال: أشهد باللّه وأشهد للّه لقد أخبرنا أبو الربیع علیّ بن عبدالصمد بن أحمد وقال: أشهد باللّه وأشهد للّه لقد أخبرنا أبى عبدالصمد وقال: أشهد باللّه وأشهد للّه لقد أخبرنا أبو محمّد یوسف بن عبدالرحمن بن علیّ بن محمّد قال: أشهد باللّه وأشهد للّه لقد أخبرنا والدی عبدالرحمن قال: أشهد باللّه وأشهد للّه لقد أخبرنا أبو عبداللّه الحسین بن علیّ الخیّاط قال: أشهد باللّه وأشهد للّه لقد أخبرنا أبو محمّد عبداللّه بن عطاء الهرویّ قال: أشهد باللّه وأشهد للّه لقد أخبرنا عبدالرحمن بن أبی عبداللّه الثّقفیّ قال: أشهد باللّه وأشهد للّه لقد أخبرنا أبو عبداللّه الحسین بن محمّد بن الحسین الدینوریّ قال: أشهد باللّه وأشهد للّه لقد حدّثنا أبو القاسم عبداللّه بن إبراهیم الجرجانیّ قال: أشهد باللّه وأشهد للّه لقد أخبرنی أبو الحسن محمّد بن علیّ بن الحسین العلویّ قال: أشهد باللّه وأشهد للّه لقد حدّثنی أحمد بن عبداللّه الشیعیّ قال: أشهد باللّه وأشهد للّه لقد حدّثنی الحسن بن علیّ العسکریّ .
وأعلى من هذا بدرجتین: أشهد باللّه وأشهد للّه لقد أخبرنا الشیخ الإمام الحافظ جمال الدین بن یوسف بن محمّد السرّمریّ فیما شافهنی به غیر مرّة بدمشق المحروسة قال: أشهد باللّه وأشهد للّه لقد أخبرنا شیخنا محبّ الدین علیّ بن عبدالصمد بن أحمد بن أبی الجیش البغدادی قال: أشهد باللّه وأشهد للّه لقد سمعت والذی عبدالصّمد یقول: أشهد باللّه وأشهد للّه لقد سمعت أبا محمّد یوسف بن عبدالرحمن بن علیّ یقول: أشهد باللّه وأشهد للّه لقد سمعت والدی یقول: أشهد باللّه وأشهد للّه لقد سمعت أبا الفتح محمّد بن عبدالباقی یقول: أشهد باللّه وأشهد للّه لقد سمعت أبا الفضل محمّد بن أحمد یقول: أشهد باللّه وأشهد للّه لقد سمعت أبا نعیم أحمد بن عبداللّه یقول .
وأعلى من هذا بثلاث درجات، ومن الأوّل بخمس درجات: أشهد باللّه وأشهد للّه لقد أخبرنی الشیخ الصالح المعمّر أبو علیّ الحسن بن هلال الصالحی قراءة علیه بالجامع الأمویّ من دمشق المحروسة قال: أشهد باللّه وأشهد للّه لقد أخبرنی الشیخ أبو الحسن علیّ بن أحمد بن عبدالواحد المقدسیّ فیما أذن لی فیه قال: أشهد باللّه وأشهد للّه لقد أخبرنی أبو المکارم أحمد بن محمّد بن محمّد اللّبان فیما کتبه إلیّ من إصبهان وقال: أشهد باللّه وأشهد للّه لقد أخبرنی أبو علیّ الحسن بن أحمد الحدّاد فیما قرئ علیه وأنا أسمع قال: أشهد باللّه وأشهد للّه لقد أخبرنا الإمام أبو نعیم أحمد بن عبداللّه الحافظ قال: أشهد باللّه وأشهد للّه لقد
حدّثنی القاضی علیّ بن محمّد القزوینیّ قال: أشهد باللّه وأشهد للّه لقد حدّثنی محمّد بن أحمد قضاعة قال: أشهد باللّه وأشهد للّه لقد حدّثنی القاسم بن العلاء الهمدانیّ قال: أشهد باللّه وأشهد للّه لقد حدّثنی الحسن بن علیّ بن محمّد الجواد بن علی الرِّضا بن موسى الکاظم بن جعفر الصادق بن محمّد الباقر بن زین العابدین بن الشهید سیّد شباب أهل الجنّة الحسین بن أمیر المؤمنین علیّ المرتضى بن أبی
طالب قال: أشهد باللّه وأشهد للّه لقد حدّثنی أبی علی بن محمّد قال: أشهد باللّه وأشهد للّه لقد حدّثنی أبی محمّد بن علیّ قال: أشهد باللّه وأشهد للّه لقد حدّثنی أبی علیّ بن موسى الرِّضا قال: أشهد باللّه وأشهد للّه لقد حدّثنی أبی العدل الصالح موسى بن جعفر قال: أشهد باللّه وأشهد للّه لقد حدّثنی أبى جعفر بن محمّد قال: أشهد باللّه وأشهد للّه لقد حدّثنی أبی محمّد بن علیّ قال: أشهد باللّه وأشهد للّه لقد حدّثنی أبی علیّ بن الحسین قال: أشهد باللّه وأشهد للّه لقد حدّثنی أبی الحسین بن علیّ قال: أشهد باللّه وأشهد للّه لقد حدّثنی أبی علیّ بن أبی طالب قال :أشهد باللّه وأشهد للّه لقد حدّثنی رسول اللّه صلى الله علیه و سلم قال: أشهد باللّه وأشهد للّه لقد حدّثنی جبرئیل علیه السلام قال: «یا محمّد، إنَّ مُدْمِنَ الخَمْرِ کَعَابِدِ وَثَنٍ» ۱ .
هذا حدیث حسن الإسناد جلیل المقدار، من روایة هذه السادة الأخیار، أئمة آل البیت الابرار، رواه الحافظ أبو نعیم الإصبهانی فی کتاب الحلیة وقال: هذا حدیث صحیح ثابت، روته العترة الطاهرة الطیّبة علیهم السلام، ولم نکتبه على هذا الشرط باللّه وللّه إلاّ من هذا الشیخ، وروى عن النبیّ صلى الله علیه و سلم من غیر طریق . انتهى ۲ .
قلت ورد من حدیث عبداللّه بن عبّاس وعبداللّه بن عمرو بن العاص وجابر بن
عبداللّه: فحدیث ابن عبّاس رواه الإمام أحمد، عن أسود بن عامر، عن الحسن بن صالح، عن محمّد بن المنکدر قال: حدّثت عن ابن عبّاس قال: قال رسول اللّه صلى الله علیه و سلم: «مُدْمِنُ الخَمْرِ إِنْ مَاتَ لَقِیَ اللّهُ کَعَابِدِ وَثَنٍ» ۳ وراه البزّار أیضا من طریق سعید بن جبیر عنه ولفظه: «مَنْ مَاتَ وَهُوَ مُدْمِنُ الخَمْرِ لَقیَ اللّهُ وَهُوَ کَعابِدِ وَثنٍ» ۴ .
۱.کنزالعمّال، ج ۵، ص ۳۵۴ .
۲.کنزالعمّال، ج ۵، ص ۳۴۵ ؛ الأمالی للشیخ الصدوق، ص ۶۶۵ .
۳.مسند أحمد بن حنبل ج ۱، ص ۲۷۲ .
۴.لم یوجد فی مسند البزار ؛ کنزالعمّال، ج ۵، ص ۳۵۰ .
وحدیث ابن عمرو رواه الحاکم عن أحمد بن الخضر الشافعی حدّثنا محمّد بن شاذان حدّثنا محمّد بن سهل التمیمیّ حدّثنا المؤمل بن إسمعیل حدّثنا الثوریّ، عن یحیى بن سعید، عن محمّد بن المنکدر، عن عبداللّه بن عمرو مثله . ورواه البزّار أیضا من طریق مجاهد: «شَارِبُ الخَمرِ کَعَابِدِ وَثَنٍ» ثمّ قال: «وَمُدْمِنُ الخَمْرِ عِنْدَنَا مَن یَسْتَحِلّهُ وَلَوْ لَمْ یَشْرَبْهُ فِی طُول عُمْرِهِ وَلاَ بِشَفَةٍ وَاحِدَةٍ» ۱ .
قلت: ولا یخفى ما فی هذا القول، بل الصّحیح أن مدمن الخمر هو الّذی یتّخذها دیدنه، فلا یصحّوا منها لیلاً ولا نهارا ویشتغل بها عن مصالح دنیاه وأُخراه، فیکون مثله کمثل من اتّخذ الهه هواه . وقد جرت عادة اللّه تعالى فی خلقه أنّه من کان کذلک لا یفلح، ومن سلک هذه الطّریق لا ینجح .
قال فی النّهایة: «هو الّذی یعاقر شربها ویلازمه ولا ینفکّ عنه» .
قال: «وهذا تغلیظ فی أمرها وتحریمه». ۲ انتهى .
هذا هو الصّواب واللّه فلیعلم من عکف علیها، وأقبل بکلیّته إلیها، إنّ ذلک علامة الخذلان، وکید من الشّیطان، فلیسأل اللّه تعالى التّوبة والغفران، ولیتمسّک بالإنابة إلیه فإنّه رحیم حنّان کریم منّان .
وقد وقع بیننا وبین الإمام أبی محمّد الحسن بن علیّ العسکریّ فی هذا الحدیث ثمانیة رجال ثقات، وهذا إسناد لا
۱.مستدرک الحاکم، ج ۴، ص ۱۴۶ والروایة فیه هکذا: «ثلاثة لا یدخلون الجنة: مدمن الخمر وقاطع الرحم ومصدق بالسحر ومن مات مدمن الخمر سقاه اللّه من نهر الغوطة قیل: وما النهر الغوطة ؟ قال: نهر یخرج من فروج المومسات یؤذی أهل النار ریح فروجهم» .
۲.النهایة، ابن أثیر، ج ۲، ص ۱۲۶، دمن .
یوجد الیوم أعلى ولا أقرب إلى الإمام المذکور منه ولا أصحّ فیما یروى عنه . وقد توفّی الإمام أبو محمّد الحسن العسکریّ سنة ستّین ومائتین، وأبوه الإمام أبو الحسن علیّ الملقّب بالهادی توفی سنة أربع وخمسین ومائتین، وأبوه الإمام أبو جعفر محمّد الملقّب بالجواد توفی سنة عشرین ومائتین، وأبوه الإمام أبو الحسن علیّ الملقّب بالرِّضا توفّی سنة ثلاث ومائتین بطوس عن خمسین سنة، وأبوه الإمام أبو الحسن الملقّب بالکاظم توفّی سنة ثلاث وثمانین ومائة ببغداد، وأبوه الإمام أبو عبداللّه جعفر الملقّب بالصّادق توفی سنة ثمان وأربعین ومائة، وأبوه الإمام أبو جعفر محمّد الملقّب بالباقر توفی سنة أربع عشرة ومائة بالمدینة، وأبوه الإمام أبو محمّد علیّ الملقّب بزین العابدین توفّی سنة أربع وتسعین بالمدینة الشّریفة، وأبوه الإمام أبو عبداللّه الحسین الشّهید سیّد شباب أهل الجنّة وریحانة رسول اللّه صلى الله علیه و سلم توفّی سنة إحدى وستّین یوم عاشورا بکربلا عن ستّ وخمسین سنة، وأبوه الإمام أبو الحسن علیّ بن أبی طالب أمیر المؤمنین توفّی سنة أربعین من الهجرة، ضربه الکلب عبدالرّحمن بن ملجم الخارجیّ فی یافوخه بخنجر، لیلة الجمعة السّابع ۱ عشر من شهر رمضان فبقی یوما ۲، واستشهد عن ثلاث وستّین سنة، ثمّ أخذ ابن ملجم فقتل واحرق قبحه اللّه ولعنه . فهؤلاء سادتنا فی الدّنیا وقادتنا فی الآخرة، ونرجو من اللّه تعالى أنّ حبّنا إیّاهم یدخلنا الجنّة، فقد صحّ عن رسول اللّه صلى الله علیه و سلم «اَلْمَرْءُ مَعَ مَنْ أَحَبَّ» .
اللّهمّ إنّک تعلم أنّنا نحبّهم ونتولاّهم، ونتوسّل بهم إلى نبیّک ونتوجّه بنبیّک إلیک، یا محمّد إنّا نتوجّه بک إلى ربّنا فی حاجاتنا کلّها فاقضها کما تحبّ وتختار»
یا نبیّ الهدى بقلبی داءٌ عزّ منه إن لم تغثنی دوائی
یا نبیّ الهدى حدیثک جاهی حین أخشى مهالک اللّأواء
أنت غوثی و آلک الغرّ ذخری واعترازی فی حبّهم واعتزائی
آل طه عزّی بکم فی نموّ وإلیکم دون الأنام انتمائی
آل طه هل تسمحون لصاد طمحت عینه للمحّة رآئی
لم أزل أرتجی النّجاة لدیکم ورجائی أن لا یخیب رجائی
حبّکم نافعی وعاصم دینی أهل بیت النّبیّ أهل الکساء
وملاذی بحبّکم ومعاذی واعتصامی ببابکم والتجائی
کلّ یوم بمدحکم لی عید أکبر یستحقّ کلّ هناء
مدحکم راحتی ورُوحی ورَوْحی وارتیاحی به وراحُ انتشائی
فعلیکم سلام ربّی تترى کلّ صبح وضحوة ومساء
- ۹۸/۰۷/۱۵