أربعینات

پایگاه چهل حدیث های کوتاه در موضوع های متفاوت

أربعینات

پایگاه چهل حدیث های کوتاه در موضوع های متفاوت

أربعینات

عید فطر بر مسلمانان مبارک باد
سایت چهل حدیث ها (اربعینات)
مَنْ حَفِظَ مِنْ أَحَادِیثِنا أَرْبَعِینَ حَدِیثاً بَعَثَهُ اللَّهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ عَالِماً فَقِیها. الکافی‏ ج۱: ص۴۸.
سعی ما بر فراهم نمودن چهل حدیث های موضوعی است که آسان وسریع در دسترس اندیشوران محقق، مبلغین، سخنوران و ارباب منبر (حفظهم الله) باشد.
<زندگی عاقلانه در دنیا این است که انسان از امکاناتی که خداوند در اختیارش قرار داده، برای رسیدن به تکامل و سعادت دو جهان استفاده کند، نه آن‌که تمام همت و تلاش خویش را صرف دنیا کرده و از آخرت غافل بماند که در این صورت دچار خسران و ضرر بزرگ شده است. انسان‌های پرهیزکار از مظاهر دنیا به حداقل اکتفا نموده و تمام سعی و کوشش آنان به زندگی آخرت معطوف است که آن‌جا سرای جاوید و ابدی است
قرآن کریم در توصیف زندگی دنیا می‌فرماید: «وَ مَا الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلاَّ لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ لَلدَّارُ الْآخِرَةُ خَیْرٌ لِلَّذینَ یَتَّقُونَ أَ فَلا تَعْقِلُون»؛[1] زندگى دنیا، چیزى جز بازى و سرگرمى نیست! و سراى آخرت، براى آنها که پرهیزکارند، بهتر است، آیا نمى‌‌‏‌اندیشید؟.>

عزیزان، ما را از نظرات سودمندتان محروم نفرمایید. قبلا از الطاف شما متشکریم.
-----------------------------------------------
ایمیل: chelhadith.ir@gmail.com
-----------------------------------------------
امام عسکری علیه السلام: «نَحنُ حُجَجُ اللهِ عَلَیکُم وَ فاطِمَةُ حُجَّةٌ عَلَینا». یعنی ما حجّت های خداوند بر شماییم و فاطمه علیها سلام الله حجّت بر ماست.
جستجو در پایگاه شما را سریعتر به هدف میرساند

چهل حدیث در باره فحش و بد زبانی

يكشنبه, ۱۰ مهر ۱۴۰۱، ۱۰:۰۹ ق.ظ

فحش و بد زبانی

آیات:

1. وَ لا تَسُبُّوا الَّذینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَیَسُبُّوا اللَّهَ عَدْواً بِغَیْرِ عِلْمٍ کَذلِکَ زَیَّنَّا لِکُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلى رَبِّهِمْ مَرْجِعُهُمْ فَیُنَبِّئُهُمْ بِما کانُوا یَعْمَلُونَ [1]

(به معبودِ) کسانى که غیر خدا را مى خوانند دشنام ندهید، مبادا آنها (نیز) از روى (ظلم و) جهل، خدا را دشنام دهند! اینچنین براى هر امّتى عملشان را زینت دادیم سپس بازگشت همه آنان به سوى پروردگارشان است و آنها را از آنچه عمل مى کردند، آگاه مى سازد (و پاداش و کیفر مى دهد).

2. لا یُحِبُّ اللهُ الجَهرَ بِالسُّوءِ مِنَ القَولِ اِلاّ مَن ظُـلِم...[2]

خداوند دوست ندارد کسی با سخنان خود، بدیها (ی دیگران) را اظهار کند مگر آن کس که مورد ستم واقع شده باشد. خداوند، شنوا و داناست.»
(بنا بر قولی، مراد از «بالسوء من القول» خصوص دشنام دادن و ناسزا گویی است.)

روایات:

الکافی

1. عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ مُوسَى (ع) فِی رَجُلَیْنِ یَتَسَابَّانِ فَقَالَ: الْبَادِی مِنْهُمَا أَظْلَمُ وَ وِزْرُهُ وَ وِزْرُ صَاحِبِهِ عَلَیْهِ مَا لَمْ یَتَعَدَّ الْمَظْلُوم [3]

عبد الرحمن بن حجاج از حضرت موسى بن جعفر علیه السّلام در باره دو مردى که همدیگر را دشنام دهند روایت کرده که فرمود: آغازکننده به دشنام ستمکارتر است و گناه خود و گناه رفیقش به گردن اوست در صورتى که آن کس که ستم به او شده از حد نگذرد.

توضیح

- جمله اخیر این حدیث شریف دو احتمال دارد یکى اینکه تا رفیقش که مورد ستم واقع شده عمل ناروا نکرده و یا سخن ناروائى نگفته همه گناه به گردن آغازکننده به دشنام است، و نسبت گناه به او در این صورت فرضى است، احتمال دوم آن است که تا از حد خود نگذشته اى همه گناه به گردن اوست، و حدّش همان مقدارى است که از دشنام شنیده و تا آن حد بر او گناهى نیست زیرا از خود دفاع کرده و انتقام گرفته است، و خداى تعالى در این باره فرموده است: و همانا بر آنکه پس از ستمى که به او شده یارى جوید گناهى نیست و در جاى دیگر فرماید: پس آن کس که به شما تجاوز کند (طبرسى فرموده:یعنى ظلم و ستم کند) تجاوز کنید بر او برابر آنچه بر شما تجاوز کرده، و نیز اینها از آیات و روایاتى که دلالت بر جواز معارضه بمثل دارند، و بعید نیست احتمال دوم مناسبتر با سیاق روایت باشد.

2. عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ عِیصِ بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: إِنَّ أَبْغَضَ خَلْقِ اللَّهِ عَبْدٌ اتَّقَى النَّاسُ لِسَانَه [4]

و از حضرت صادق علیه السّلام روایت شده که فرمود: بدرستى که مبغوض ترین خلق خدا آن بنده ایست که مردم از زبانش پرهیز کنند.

3. مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنْ أَبِی الْمَغْرَاءِ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: إِنَّ مِنْ عَلَامَاتِ شِرْکِ الشَّیْطَانِ الَّذِی لَا یُشَکُّ فِیهِ أَنْ یَکُونَ فَحَّاشاً لَا یُبَالِی مَا قَالَ وَ لَا مَا قِیلَ فِیه [5]

حضرت صادق علیه السّلام فرمود: از نشانه هاى شرکت شیطان که تردیدى در آن نیست اینست که فحاش باشد که باکى از آنچه گوید و از آنچه در باره او گویند نداشته باشد.

4. عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): إِذَا رَأَیْتُمُ الرَّجُلَ لَا یُبَالِی مَا قَالَ وَ لَا مَا قِیلَ لَهُ فَإِنَّهُ لِغَیَّةٍ أَوْ شِرْکِ شَیْطَان [6]

حضرت صادق علیه السّلام فرمود: رسول خدا (ص) فرمود: هر گاه مردى را دیدى که باکى از آنچه گوید و آنچه به او گفته شود ندارد، پس بدرستى که یا از زنا است یا از شرکت شیطان.

5. عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِیسَى عَنْ عُمَرَ بْنِ أُذَیْنَةَ عَنْ أَبَانِ بْنِ أَبِی عَیَّاشٍ عَنْ سُلَیْمِ بْنِ قَیْسٍ عَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ (ع) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَ الْجَنَّةَ عَلَى کُلِّ فَحَّاشٍ بَذِیءٍ قَلِیلِ الْحَیَاءِ- لَا یُبَالِی مَا قَالَ وَ لَا مَا قِیلَ لَهُ فَإِنَّکَ إِنْ فَتَّشْتَهُ لَمْ تَجِدْهُ إِلَّا لِغَیَّةٍ أَوْ شِرْکِ شَیْطَانٍ، فَقِیلَ: یَا رَسُولَ اللَّهِ- وَ فِی النَّاسِ شِرْکُ شَیْطَانٍ؟ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): أَمَا تَقْرَأُ قَوْلَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- وَ شارِکْهُمْ فِی الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ؟ قَالَ: وَ سَأَلَ رَجُلٌ فَقِیهاً هَلْ فِی النَّاسِ مَنْ لَا یُبَالِی مَا قِیلَ لَهُ؟ قَالَ: مَنْ تَعَرَّضَ لِلنَّاسِ یَشْتِمُهُمْ وَ هُوَ یَعْلَمُ أَنَّهُمْ لَا یَتْرُکُونَهُ، فَذَلِکَ الَّذِی لَا یُبَالِی مَا قَالَ وَ لَا مَا قِیلَ فِیه [7]

از امیر المؤمنین علیه السّلام روایت شده که رسول خدا (ص) فرمود: خدا حرام کرده است بهشت را بر هر فحاش بىآبرو و کم شرمى که باکى از آنچه گوید و آنچه باو گفته شود ندارد، زیرا اگر بازرسى از حالش کنى یا از زنا است یا از شرکت شیطان، بوى عرض شد: اى رسول خدا در میان مردمان شرکت شیطان هم هست؟ فرمود: آیا گفتار خداى عز و جل را نخواندهاى که (بشیطان فرماید:) و شرکت کن با ایشان در مالها و فرزندان (سوره اسراء آیه 64).راوى گوید: مردى از فقیهى پرسید: آیا در میان مردم کسى هست که باکى از آنچه باو گفته شود ندارد؟ گفت: آن کس که متعرض مردم شود و بآنان دشنام گوید در صورتى که میداند که آنها رهایش نکنند اینست آن کسى که باکى از آنچه گوید و آنچه در بارهاش گفته شود ندارد.

6. مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ عَنْ أَبِی جَمِیلَةَ یَرْفَعُهُ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ (ع) قَالَ: إِنَّ اللَّهَ یُبْغِضُ الْفَاحِشَ الْمُتَفَحِّشَ [8]

از امام باقر علیه السّلام روایت شده که فرمود: خدا دشمن دارد دشنام گوى دشنامجو را.

7. أَبُو عَلِیٍّ الْأَشْعَرِیُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ نَضْرٍ عَنْ عَمْرِو بْنِ نُعْمَانَ الْجُعْفِیِّ قَالَ: کَانَ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) صَدِیقٌ لَا یَکَادُ یُفَارِقُهُ إِذَا ذَهَبَ مَکَاناً فَبَیْنَمَا هُوَ یَمْشِی مَعَهُ فِی الْحَذَّاءِینَ وَ مَعَهُ غُلَامٌ لَهُ سِنْدِیٌّ یَمْشِی خَلْفَهُمَا إِذَا الْتَفَتَ الرَّجُلُ یُرِیدُ غُلَامَهُ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ فَلَمْ یَرَهُ فَلَمَّا نَظَرَ فِی الرَّابِعَةِ قَالَ یَا ابْنَ الْفَاعِلَةِ أَیْنَ کُنْتَ؟

قَالَ فَرَفَعَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع) یَدَهُ فَصَکَّ بِهَا جَبْهَةَ نَفْسِهِ ثُمَّ قَالَ: سُبْحَانَ اللَّهِ تَقْذِفُ أُمَّهُ! قَدْ کُنْتُ أَرَى أَنَّ لَکَ وَرَعاً فَإِذَا لَیْسَ لَکَ وَرَعٌ فَقَالَ: جُعِلْتُ فِدَاکَ إِنَّ أُمَّهُ سِنْدِیَّةٌ مُشْرِکَةٌ فَقَالَ: أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ لِکُلِّ أُمَّةٍ نِکَاحاً تَنَحَّ عَنِّی قَالَ فَمَا رَأَیْتُهُ یَمْشِی مَعَهُ حَتَّى فَرَّقَ الْمَوْتُ بَیْنَهُمَا .

وَ فِی رِوَایَةٍ أُخْرَى: إِنَّ لِکُلِّ أُمَّةٍ نِکَاحاً یَحْتَجِزُونَ بِهِ مِنَ الزِّنَا [9]

عمرو بن نعمان جعفى گوید: حضرت صادق علیه السّلام دوستى داشت که آن حضرت را به هر جا که می رفت رها نمی کرد و از او جدا نمی شد، روزى در بازار کفاشها همراه حضرت می رفت، و دنبالشان غلام او که از اهل سند بود مى آمد، ناگاه آن مرد به پشت سر خود متوجه شده و غلام را خواست و او را ندید و تا سه مرتبه بدنبال برگشت و او را ندید، بار چهارم که او را دید گفت: اى زنا زاده کجا بودى؟

حضرت صادق علیه السّلام دست خود را بلند کرده و به پیشانى خود زد و فرمود: سبحان اللَّه مادرش را به زنا متّهم کنى؟ من خیال می کردم تو خوددار و پارسائى، و اکنون مى بینم که ورع و پارسائى ندارى؟ عرض کرد: قربانت گردم مادرش زنى است از اهل سند و مشرک است؟ فرمود: مگر ندانسته که هر ملتى براى خود ازدواجى دارند، از من دور شو.

عمرو بن نعمان (راوى حدیث) گوید: دیگر او را ندیدم که با آن حضرت راه برود تا آنگاه که مرگ میان آنها جدائى انداخت.

و در روایت دیگرى است که فرمود: (آیا ندانسته که) براى هر امتى ازدواجى است که بوسیله آن از زنا جلوگیرى کنند.

8. عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنِ ابْنِ أُذَیْنَةَ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ (ع) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): إِنَّ الْفُحْشَ لَوْ کَانَ مِثَالًا لَکَانَ مِثَالَ سَوْء [10]

و از حضرت باقر حدیث شده که رسول خدا (ص) فرمود: دشنام اگر به صورتى در آید صورت بدى است.

9. مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ یَزِیدَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: کَانَ فِی بَنِی إِسْرَائِیلَ رَجُلٌ فَدَعَا اللَّهَ أَنْ یَرْزُقَهُ غُلَاماً ثَلَاثَ سِنِینَ فَلَمَّا رَأَى أَنَّ اللَّهَ لَا یُجِیبُهُ قَالَ: یَا رَبِّ أَ بَعِیدٌ أَنَا مِنْکَ فَلَا تَسْمَعُنِی أَمْ قَرِیبٌ أَنْتَ مِنِّی فَلَا تُجِیبُنِی؟ قَالَ: فَأَتَاهُ آتٍ فِی مَنَامِهِ فَقَالَ: إِنَّکَ تَدْعُو اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ مُنْذُ ثَلَاثِ سِنِینَ بِلِسَانٍ بَذِیءٍ وَ قَلْبٍ عَاتٍ غَیْرِ تَقِیٍّ وَ نِیَّةٍ غَیْرِ صَادِقَةٍ فَاقْلَعْ عَنْ بَذَائِکَ وَ لْیَتَّقِ اللَّهَ قَلْبُکَ وَ لْتَحْسُنْ نِیَّتُکَ قَالَ: فَفَعَلَ الرَّجُلُ ذَلِکَ ثُمَّ دَعَا اللَّهَ فَوُلِدَ لَهُ غُلَام [11]

از حضرت صادق علیه السّلام حدیث شده که فرمود: در بنى اسرائیل مردى بود که سه سال پیوسته دعا می کرد که خدا پسرى به او روزى کند (دعایش مستجاب نمی شد) همین که دید خدا خواهش او را برنمى آورد عرض کرد: پروردگارا آیا من از تو دورم و تو سخن مرا نمی شنوى، یا تو به من نزدیکى و پاسخم نمی دهى؟ کسى در خواب نزدش آمد و به او گفت: تو سه سال تمام خدا را با زبانى بد و هرزه، ولى دلى سرکش و ناپرهیزکار، و نیتى نادرست می خوانى، پس باید از هرزه گوئى بدر آئى، و دلت پرهیزگار، و نیتت درست گردد (تا خواهشت برآورده شود) حضرت فرمود: آن مرد به دستور عمل کرد سپس دعا کرد و خدا را خواند و داراى پسرى شد.

10. عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِیسَى عَنْ سَمَاعَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): إِنَّ مِنْ شَرِّ عِبَادِ اللَّهِ مَنْ تُکْرَهُ مُجَالَسَتُهُ لِفُحْشِه [12]

و نیز از حضرت صادق علیه السلام حدیث شده که رسول خدا (ص) فرمود: از زمره بدترین بندگان خدا کسى است که براى هرزه گوئى و دشنام گوئیش از همنشینى و مجالست با او کناره گیرى شود.

11. عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ ابْنِ رِئَابٍ عَنْ أَبِی عُبَیْدَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: الْبَذَاءُ مِنَ الْجَفَاءِ وَ الْجَفَاءُ فِی النَّار [13]

حضرت صادق علیه السلام فرمود: بد زبانى از جفاکاریست و جفاکارى در آتش است.

12. مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنِ ابْنِ مُسْکَانَ عَنِ الْحَسَنِ الصَّیْقَلِ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع): إِنَّ الْفُحْشَ وَ الْبَذَاءَ وَ السَّلَاطَةَ مِنَ النِّفَاق [14]

فرمود: دشنام دادن و بدزبانى و هرزه گوئى از (نشانه هاى) نفاق و دوروئى است.

13. عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ النُّعْمَانِ عَنْ عَمْرِو بْنِ شِمْرٍ عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ (ع) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): إِنَّ اللَّهَ یُبْغِضُ الْفَاحِشَ الْبَذِیءَ وَ السَّائِلَ الْمُلْحِف [15]

و از حضرت باقر علیه السلام حدیث شده که رسول خدا (ص) فرمود: خداوند دشمن دارد دشنام دهنده بدزبان و گداى مبرم را.

14. عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنِ ابْنِ أُذَیْنَةَ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ (ع) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) لِعَائِشَةَ: یَا عَائِشَةُ إِنَّ الْفُحْشَ لَوْ کَانَ مُمَثَّلًا لَکَانَ مِثَالَ سَوْء [16]

و نیز از آن حضرت روایت شده که رسول خدا (ص) به عایشه فرمود: اگر دشنام گوئى مجسّم می شد، صورت بدى بود.

15. الْحُسَیْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ بَعْضِ رِجَالِهِ قَال قَالَ: مَنْ فَحُشَ عَلَى أَخِیهِ الْمُسْلِمِ نَزَعَ اللَّهُ مِنْهُ بَرَکَةَ رِزْقِهِ وَ وَکَلَهُ إِلَى نَفْسِهِ وَ أَفْسَدَ عَلَیْهِ مَعِیشَتَه [17]

و امام علیه السلام فرمود: هر کس به برادر مسلمان خود دشنام دهد خدا برکت از روزى او بردارد، و او را به خودش واگذارد، و زندگیش را تباه سازد.

16. عَنْهُ عَنْ مُعَلًّى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ غَسَّانَ عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) فَقَالَ لِی مُبْتَدِئاً: یَا سَمَاعَةُ مَا هَذَا الَّذِی کَانَ بَیْنَکَ وَ بَیْنَ جَمَّالِکَ؟ إِیَّاکَ أَنْ تَکُونَ فَحَّاشاً أَوْ صَخَّاباً أَوْ لَعَّاناً، فَقُلْتُ: وَ اللَّهِ لَقَدْ کَانَ ذَلِکَ، أَنَّهُ ظَلَمَنِی، فَقَالَ: إِنْ کَانَ ظَلَمَکَ لَقَدْ أَرْبَیْتَ عَلَیْهِ، إِنَّ هَذَا لَیْسَ مِنْ فِعَالِی وَ لَا آمُرُ بِهِ شِیعَتِی، اسْتَغْفِرْ رَبَّکَ وَ لَا تَعُدْ، قُلْتُ: أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَ لَا أَعُود [18]

سماعة گوید: وارد شدم بر حضرت صادق علیه السلام، حضرت آغاز به سخن کرد و به من فرمود: اى سماعة این چه جنجالى بود که میان تو و شتردارت پدیدار گشته بود؟ مبادا دشنامگو و بد زبان و لعنت کننده باشى؟ عرض کردم: به خدا سوگند چنین بود (که فرمودى ولى) او به من ستم کرد؟ فرمود: اگر او به تو ستم کرده تو از او سر افتادى، هر آینه این کردار از کردارهاى من نیست، و به شیعیانم چنین دستورى ندهم، از پروردگارت آمرزش بخواه، و به آن کردار باز مگرد، عرض کردم: از خدا آمرزش خواهم و دیگر باز نگردم.

17. عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ النَّوْفَلِیِّ عَنِ السَّکُونِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): سِبَابُ الْمُؤْمِنِ کَالْمُشْرِفِ عَلَى الْهَلَکَة [19]

از حضرت صادق علیه السلام روایت شده که رسول خدا (ص) فرمود: دشنام گوى مؤمن مانند کسى است که در پرتگاه هلاکت است.

18. عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَن فَضَالَةَ بْنِ أَیُّوبَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بُکَیْرٍ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ (ع) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): سِبَابُ الْمُؤْمِنِ فُسُوقٌ وَ قِتَالُهُ کُفْرٌ وَ أَکْلُ لَحْمِهِ مَعْصِیَةٌ وَ حُرْمَةُ مَالِهِ کَحُرْمَةِ دَمِه [20]

امام باقر علیه السّلام فرمود: که رسول خدا (ص) فرموده است: دشنامگوئى بمؤمن نافرمانى است، و جنگیدن با او کفر است، و خوردن گوشتش (بوسیله غیبت) گناه است، و احترام مال مؤمن مانند احترام خون اوست.

19. عَنْهُ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ (ع) قَالَ إِنَّ رَجُلًا مِنْ بَنِی تَمِیمٍ أَتَى النَّبِیَّ (ص) فَقَالَ أَوْصِنِی فَکَانَ فِیمَا أَوْصَاهُ أَنْ قَالَ لَا تَسُبُّوا النَّاسَ فَتَکْتَسِبُوا الْعَدَاوَةَ بَیْنَهُم[21]

حضرت باقر علیه السّلام فرمود: مردى از قبیله بنى تمیم نزد پیغمبر (ص) آمده عرض کرد: به من سفارشى (و وصیتى) بفرما، پس در آنچه حضرت به او سفارش فرموده این بود که: به مردم دشنام ندهید تا (در نتیجه) کسب عداوت (و دشمنى) میان آنها کنید.

20. ابْنُ مَحْبُوبٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ مُوسَى (ع) فِی رَجُلَیْنِ یَتَسَابَّانِ قَالَ: الْبَادِی مِنْهُمَا أَظْلَمُ وَ وِزْرُهُ وَ وِزْرُ صَاحِبِهِ عَلَیْهِ مَا لَمْ یَعْتَذِرْ إِلَى الْمَظْلُوم [22]

عبد الرحمن بن حجاج از حضرت موسى بن جعفر علیه السّلام حدیث کند در باره دو مردیکه به یکدیگر دشنام دهند فرمود: آنکه آغاز به دشنام کرد ستم کارتر است، و گناه او و گناه رفیقش به گردن اوست تا زمانى که از ستم کشیده (و مظلوم) معذرت نخواسته.

21. أَبُو عَلِیٍّ الْأَشْعَرِیُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ النَّضْرِ عَنْ عَمْرِو بْنِ شِمْرٍ عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ (ع) قَالَ: مَا شَهِدَ رَجُلٌ عَلَى رَجُلٍ بِکُفْرٍ قَطُّ إِلَّا بَاءَ بِهِ أَحَدُهُمَا إِنْ کَانَ شَهِدَ بِهِ عَلَى کَافِرٍ صَدَقَ وَ إِنْ کَانَ مُؤْمِناً رَجَعَ الْکُفْرُ عَلَیْهِ فَإِیَّاکُمْ وَ الطَّعْنَ عَلَى الْمُؤْمِنِین [23]

حضرت باقر علیه السلام فرمود: هیچ گاه مردى به کفر مرد دیگر گواهى ندهد (مثل اینکه بگوید: تو کافرى، یا بگوید. اى کافر) جز اینکه به یکى از آن دو برگردد، اگر به کفر کافرى گواهى داده (یعنى طرفش واقعا کافر بوده) که راست گفته، و اگر مؤمن است کفر به خودش برگردد، پس مبادا به مؤمنى طعن زنید.

22. الْحَسَنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ الْوَشَّاءِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی حَمْزَةَ عَنْ أَحَدِهِمَا (ع) قَالَ: سَمِعْتُهُ یَقُولُ: إِنَّ اللَّعْنَةَ إِذَا خَرَجَتْ مِنْ فِیِّ صَاحِبِهَا تَرَدَّدَتْ فَإِنْ وَجَدَتْ مَسَاغاً وَ إِلَّا رَجَعَتْ عَلَى صَاحِبِهَا [24]

على بن حمزة گوید: از حضرت باقر یا حضرت صادق علیهما السلام شنیدم که فرمود: همین که لعنت از دهان کسى بیرون آمد (در هوا) مردد ماند، پس اگر جایى پیدا کرد (که در آن قرار گیرد) برود، و گر نه به صاحب خود (یعنى گوینده) برگردد.

23. مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ عُقْبَةَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی حَمْزَةَ الثُّمَالِیِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ (ع) یَقُولُ: إِنَّ اللَّعْنَةَ إِذَا خَرَجَتْ مِنْ فِیّ صَاحِبِهَا تَرَدَّدَتْ بَیْنَهُمَا فَإِنْ وَجَدَتْ مَسَاغاً وَ إِلَّا رَجَعَتْ عَلَى صَاحِبِهَا [25]

ابو حمزه ثمالى گوید: شنیدم حضرت باقر علیه السلام می فرمود: (و مانند حدیث گذشته را روایت کرده است).

24. أَبُو عَلِیٍّ الْأَشْعَرِیُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حَسَّانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْفُضَیْلِ عَنْ أَبِی حَمْزَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) یَقُولُ: إِذَا قَالَ الرَّجُلُ لِأَخِیهِ الْمُؤْمِنِ: أُفٍّ خَرَجَ مِنْ وَلَایَتِهِ وَ إِذَا قَالَ: أَنْتَ عَدُوِّی کَفَرَ أَحَدُهُمَا وَ لَا یَقْبَلُ اللَّهُ مِنْ مُؤْمِنٍ عَمَلًا وَ هُوَ مُضْمِرٌ عَلَى أَخِیهِ الْمُؤْمِنِ سُوءاً [26]

و نیز ابو حمزه گوید: شنیدم حضرت صادق علیه السلام می فرمود: هنگامى که مردى به برادر مؤمن خود بگوید: اف از پیوند (دینى) با او بیرون رفته، و هر گاه باو بگوید: تو دشمن منى، یکى از آن دو کافر شده اند، و خداوند از هر مؤمنى که نیّت بد نسبت به برادر مؤمنش در دل دارد هیچ عملى را نپذیرد.

25. مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ سِنَانٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ رِبْعِیٍّ عَنِ الْفُضَیْلِ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ (ع) قَالَ: مَا مِنْ إِنْسَانٍ یَطْعُنُ فِی عَیْنِ مُؤْمِنٍ إِلَّا مَاتَ بِشَرِّ مِیتَةٍ وَ کَانَ قَمِناً أَنْ لَا یَرْجِعَ إِلَى خَیْر[27]

حضرت باقر علیه السلام فرمود: هیچ انسانى در چشم مؤمنى (یعنى روبرو) به او طعن نزند جز اینکه به بدترین مرگها بمیرد، و سزاوار است که به خیر (و سعادت) باز نگردد.

بحارالأنوار

26، [الخصال] عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ قَالَ قَالَ النَّبِیُّ (ص): إِیَّاکُمْ وَ الْفُحْشَ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَا یُحِبُّ الْفَاحِشَ الْمُتَفَحِّشَ [28]

رسول خدا صلّی الله علیه وآله فرمود: بپرهیزید از زشتی و بد زبانی زیرا خداوند از آدم بد زبان دشنام گوى نفرت دارد.

27، [الخصال] عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ إِدْرِیسَ عَنِ الْأَشْعَرِیِّ قَالَ رُوِیَ عَنِ ابْنِ أَبِی عُثْمَانَ عَنْ مُوسَى الْمَرْوَزِیِّ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الْأَوَّلِ (ع) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): أَرْبَعٌ یُفْسِدْنَ الْقَلْبَ وَ یُنْبِتْنَ النِّفَاقَ فِی الْقَلْبِ کَمَا یُنْبِتُ الْمَاءُ الشَّجَرَ اسْتِمَاعُ اللَّهْوِ وَ الْبَذَاءُ وَ إِتْیَانُ بَابِ السُّلْطَانِ وَ طَلَبُ الصَّیْدِ [29]

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : چهار چیز است که دل را تباه مى کند و نفاق در دل مى رویاند، همچنان که آب درخت را مى رویاند : گوش دادن به سخنان لهو و بیهوده، بد زبانى، آمد و شد به دربار سلطان و شکار کردن.

28، [الخصال] عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ عَنِ النَّبِیِّ (ص) قَالَ: إِنَّ اللَّهَ یُبْغِضُ الْفَاحِشَ الْبَذِیَّ السَّائِلَ الْمُلْحِفَ [30]

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله فرمود: خداوند، از دشنام گویِ بد زبانِ گدایِ سمج نفرت دارد.

29، [الأمالی للشیخ الطوسی] فِیمَا أَوْصَى بِهِ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (ع) عِنْدَ وَفَاتِهِ: کُنْ لِلَّهِ یَا بُنَیَّ عَامِلًا وَ عَنِ الْخَنَاءِ زَجُوراً [31]

از جمله وصیّت های امیر مؤمنان (ع) هنگام وفات این بود: پسر جانم براى خدا کار کن، و از سخن ناروا دورى گزین!

30، [الأمالی للشیخ الطوسی] عَنِ ابْنِ عُمَرَ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْحَیِیَّ الْمُتَعَفِّفَ وَ یُبْغِضُ الْبَذِیَّ السَّائِلَ الْمُلْحِفَ [32]

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله فرمود: خداوند، با حیاىِ پاکدامن را دوست دارد و از گداىِ سمج بى شرم نفرت دارد.

31، [الأمالی للشیخ الطوسی] عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِکٍ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): مَا کَانَ الْفُحْشُ فِی شَیْءٍ قَطُّ إِلَّا شَانَهُ وَ لَا کَانَ الْحَیَاءُ فِی شَیْءٍ قَطُّ إِلَّا زَانَهُ [33]

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله فرمود: بى شرمى با چیزى همراه نشد، مگر این که آن را زشت گردانید. و حیا، با چیزى همراه نگشت، مگر این که آن را آراست .

32، [تفسیر العیاشی] عَنْ مُحَمَّدٍ الْحَلَبِیِّ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع): ثَلَاثَةٌ لَا یَنْظُرُ اللَّهُ إِلَیْهِمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ لَا یُزَکِّیهِمْ وَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ: الدَّیُّوثُ مِنَ الرِّجَالِ، وَ الْفَاحِشُ الْمُتَفَحِّشُ، وَ الَّذِی یَسْأَلُ النَّاسَ وَ فِی یَدِهِ ظَهْرُ غِنًى [34]

امام صادق علیه السلام : سه نفرند که خداوند در روز قیامت به آنان نظر رحمت نکند و پاکشان نمى سازد و برایشان عذابى دردآور است : مرد بى غیرت، دشنام گوی بی شرم و کسی که گدایی میکند در حالیکه بی نیاز است.

33، [کتاب حسین بن سعید و النوادر] عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ ابْنِ رِئَابٍ عَنِ الْحَذَّاءِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: الْحَیَاءُ مِنَ الْإِیمَانِ وَ الْإِیمَانُ فِی الْجَنَّةِ، وَ الْبَذَاءُ مِنَ الْجَفَا وَ الْجَفَا فِی النَّارِ [35]

امام کاظم علیه السلام : شرم، از ایمان است و ایمان، در بهشت جاى دارد و فحّاشى از بى ادبى است و بى ادبى در دوزخ است.

34، [کتاب حسین بن سعید و النوادر] عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنِ ابْنِ مُسْکَانَ عَنِ الصَّیْقَلِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ إِنَّ الْحَیَاءَ وَ الْعَفَافَ وَ الْعِیَّ عِیَّ اللِّسَانِ لَا عِیَّ الْقَلْبِ مِنَ الْإِیمَانِ وَ الْفُحْشَ وَ الْبَذَاءَ وَ السَّلَاطَةَ مِنَ النِّفَاقِ [36]

امام صادق علیه السلام : شرم و پاکدامنى و کُندى ـ کندى زبان، نه کندى دل ـ از ایمان است، و زشت گویى و بد زبانى و دریدگى از نفاق .

35، [الخصال] ابْنُ الْوَلِیدِ عَنْ سَعْدٍ عَنِ الْبَرْقِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ فُضَیْلٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ ثَلَاثٌ إِذَا کُنَّ فِی الرَّجُلِ فَلَا تَجْرَحُ أَنْ تَقُولَ إِنَّهُ فِی جَهَنَّمَ الْجَفَاءُ وَ الْجُبْنُ وَ الْبُخْلُ وَ ثَلَاثٌ إِذَا کُنَّ فِی الْمَرْأَةِ فَلَا تَجْرَحُ أَنْ تَقُولَ إِنَّهَا فِی جَهَنَّمَ الْبَذَاءُ وَ الْخُیَلَاءُ وَ الْفَخرُ [37]

امام صادق علیه السلام : سه خوى است که اگر در مرد باشد، باکى نیست که بگویى او دوزخى است: خشونت و بزدلى و بخل. و سه خوى است که اگر در زن باشد، پروایى نیست که بگویى او دوزخى است: بد زبانی ، تکبر و بزرگ منشى، و فخر فروشى.

36، [المحاسن] قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع) ثَلَاثٌ إِذَا کُنَّ فِی الْمَرْءِ فَلَا تَتَحَرَّجْ أَنْ تَقُولَ إِنَّهُ فِی جَهَنَّمَ الْبَذَاءُ وَ الْخُیَلَاءُ وَ الْفَخْرُ [38]

و فرمود: سه خوى است که اگر در شخصی باشد، پروایى نیست که بگویى او دوزخى است: بد زبانی، تکبر و بزرگ منشى، و فخر فروشى.

37، [معانی الأخبار] عَنِ الْقَطَّانِ عَنِ ابْنِ زَکَرِیَّا عَنِ ابْنِ حَبِیبٍ عَنِ ابْنِ بُهْلُولٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْفَضْلِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَبِی خَالِدٍ الْکَابُلِیِّ قَالَ سَمِعْتُ عَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ (ع) یَقُولُ :...وَ الذُّنُوبُ الَّتِی تَرُدُّ الدُّعَاءَ ...اسْتِعْمَالُ الْبَذَاءِ وَ الْفُحْشُ فِی الْقَوْلِ ...[39]

امام سجاد علیه السلام فرمود: از گناهانی که باعث رد شدن دعا می شوند بد زبانی و فحش هستند.

38، [تفسیر العیاشی] عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ (ع) فِی قَوْلِهِ وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً قَالَ: قُولُوا لِلنَّاسِ أَحْسَنَ مَا تُحِبُّونَ أَنْ یُقَالَ لَکُمْ فَإِنَّ اللَّهَ یُبْغِضُ اللَّعَّانَ السَّبَّابَ الطَّعَّانَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ الْمُتَفَحِّشَ السَّائِلَ الْمُلْحِفَ وَ یُحِبُّ الْحَیِیَّ الْحَلِیمَ الْعَفِیفَ الْمُتَعَفِّفَ [40]

امام باقر علیه السلام در تفسیر آیه " و به مردم نیکی بگویید " فرمود: بهترین چیزى را که دوست دارید به شما گفته شود، به مردم بگویید؛ زیرا خداوند از شخص لعنتگر دشنام ده بد گوى بر مؤمنان و ناسزا گوى بد دهن و گداى سمج نفرت دارد و انسان با حیاى بردبار پاکدامن با مناعت را دوست دارد.

39، و قال :... لَیْسَ مِنْ أَخْلَاقِ الْمُؤْمِنِینَ الْغِشُّ وَ لَا الْأَذَى وَ لَا الْخِیَانَةُ وَ لَا الْکِبْرُ وَ لَا الْخَنَا وَ لَا الْفُحْشُ وَ لَا الْأَمْرُ بِه [41]

و فرمود: فریب و اذیت و خیانت و کبر و بد زبانی و فحش و دستور دادن به آن از اخلاق مؤمنین نیست.

40، قالَ عَلِیٌّ علیه السلام: ما أفحَشَ کَرِیمٌ قَطُّ [42] .

امام علی علیه السلام فرمود: انسان کریم هرگز کار زشت و بد زبانی نمی کند.

قال رسول الله (ص): أَرْبَعَةٌ یَزِیدُ عَذَابُهُمْ عَلَی عَذَابِ أَهْلِ النَّارِ إِلَی أَنْ قَالَ وَرَجُلٌ یَسْتَلِذُّ الرَّفَثَ وَالْفُحْشَ فَیَسِیلُ مِنْ فِیهِ قَیْحٌ وَدَمٌ ؛

چهار نفرند که عذاب آنها سبب زیاد شدن عذاب دوزخیان می شود … و یکی از آنها مردی است که بافحش (بدزبانی) دنبال لذت جویی است که پیوسته چرک از دهان او در جهنم روان و سبب زیاد شدن عذاب دوزخیان می شود.

(مستدرک الوسائل، ج 12 ص 82)

منابع:

[1] . الأنعام : 108

[2] . النساء(۴)، آیه۱۴۸.
[3] . الکافی, ج2, ص322

[4] . همان, ص323

[5] . الکافی,ج2 ص 323

[6] . همان

[7] . همان

[8] . همان, ص324

[9] . همان

[10] . همان

[11] . همان

[12] . همان, ص325

[13] . همان

[14] . همان

[15] . همان

[16] . همان

[17] . همان

[18] . همان, ص326

[19] . همان, ص359

[20] . همان

[21] . همان, ص360

[22] . همان

[23] . همان

[24] . همان

[25] . همان

[26] . همان, ص361

[27] . همان

[28] . بحارالأنوار ج76 ص110

[29] . همان

[30] . همان, ص111

[31] . همان

[32] . همان

[33] . همان

[34] . همان, ص112

[35] . همان

[36] . همان, ص113

[37] . همان, ج 69 ص193

[38] . همان, ج 70 ص 292

[39] . همان, ص375

[40] . همان, ج 71 ص161

[41] . همان, ص332

[42] . مستدرک الوسائل، ج 12، ص 83؛ غررالحکم، ص 223، ح 4496.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی